وزیر فرهنگ عراق به «الشرق الاوسط»: برنامه ما همکاری عملی با سعودی است

او گفت کشورهای عربی زیر سقف فرهنگ جمع می شوند

وزیر فرهنگ و گردشگری و آثار تاریخی عراق
وزیر فرهنگ و گردشگری و آثار تاریخی عراق
TT

وزیر فرهنگ عراق به «الشرق الاوسط»: برنامه ما همکاری عملی با سعودی است

وزیر فرهنگ و گردشگری و آثار تاریخی عراق
وزیر فرهنگ و گردشگری و آثار تاریخی عراق

دکتر حسن ناظم وزیر فرهنگ و گردشگری و آثار تاریخی عراق گفت «حضور عراق به عنوان مهمان افتخاری در دوره امسال نمایشگاه بین المللی کتاب ریاض نمادی از روابط رو به گسترش بین عراق و سعودی و تلاش خستگی ناپذیر دستگاه های دیپلماسی دو کشور برای بسترسازی در راستای همکاری عملی در حوزه های مختلف است».

ناظم افزود «عراق در یک شرایط غیر عادی در دوره امسال نمایشگاه بین المللی کتاب ریاض شرکت می کند که می تواند منجر به افزایش زمینه های همکاری دو جانبه و تقویت همگرایی فرهنگی شود».

او در گفتگو با «الشرق الاوسط» خاطر نشان کرد «روابط دیپلماتیک بین عراق و کشورهای عربی پیرامون وارد فاز تازه ای شده و همکاری و رایزنی دو جانبه افزایش یافته است. فرهنگ عراقی در آستانه تحول و احیای پیوندهای قبلی به ویژه با فرهنگ عربی است چون کشورهای عربی زیر سقف فرهنگ جمع می شوند و عراق که در صد سال گذشته همواره بازیگر عمده در حوزه فرهنگ عربی بوده دوباره با تحول جدید و احیای پیوند با جهان عرب به خصوص سعودی به این محیط بازمی گردد».

وزیر فرهنگ عراق توضیح داد «سفر شاهزاده بدر بن عبد الله بن فرحان وزیر فرهنگ سعودی به بغداد پایتخت عراق در آوریل ۲۰۱۹ انعکاس مثبت در جامعه عراق داشت و این سفر «غیر معمولی» سرآغاز همکاری فرهنگی واقعی بین دو کشور شد».

وزیر فرهنگ عراق چند روزی قبل از افتتاح نمایشگاه بین المللی کتاب ریاض برای دریافت کتیبه تاریخی گیلگمش از جمله آثار باستانی نفیس عراق به واشنگتن سفر کرده بود و آنجا با «الشرق الاوسط» گفتگو کرد.

متن گفتگو به شرح زیر است:

حضور عراق در نمایشگاه بین المللی کتاب ریاض امسال را چگونه ارزیابی می کنید؟

عراق در شرایط غیر عادی در نمایشگاه بین المللی کتاب ریاض امسال مشارکت فعال دارد. روابط بین سعودی و عراق در بخش های گوناگون از جمله فرهنگ و اقتصاد در حال گسترش است. تلاش های گسترده دولت سعودی و عراق برای بازگشت و احیای روابط مشترک محوری و بنیادین به بار نشست و عراق در این نمایشگاه شرکت کرد. پیوندهای فرهنگی برای تنظیم روابط بین جوامع نقش کلیدی ایفا می کنند. به نظرم پیوندهای فرهنگی بین دو کشور اصولا دچار گسست نشده چون فرهیختگان و هنرمندان و اساتید دانشگاه در دو کشور همواره همکاری های مشترک فرهنگی و هنری داشته و دارند. بنده به شخصه روابط و مناسبات ویژه در محافل آکادمیک و دانشگاهی و فرهنگی سعودی دارم و قبل از شرکت در نمایشگاه چندین بار به سعودی سفر کردم. بنابراین، حضور عراق در نمایشگاه بین المللی کتاب در این شرایط غیر معمولی منجر به افزایش و تقویت زمینه های همکاری بین دو کشور و تقویت پیوندهای فرهنگی و نیز برنامه های هنری می شود و بستری برای همکاری مشترک با توجه به تفاهم نامه ای می شود که پیشتر بین دو کشور منعقد شد.

این ارتباط فرهنگی بین دو کشور برای عراق و برای میراث فرهنگی و ادبی دو طرف چه اهمیتی دارد؟

ارتباط فرهنگی بین دو کشور حتما باید صورت بگیرد چون سعودی و عراق فرهنگ مشترک دارند و نیاز نداریم برای نشان دادن پیوندهای مشترک تاریخی و فرهنگی سند و دلیل بدهیم. سعودی و عراق همسایه هستند و پیوندهای فرهنگی و خانوادگی و عشایری دارند. ما و سعودی در بسیاری از جنبه های فرهنگی شباهت داریم. ادبیات و به خصوص شعر و حتی اندیشه سعودی در عراق ریشه دوانیده و جنبه های فرهنگی عراقی نیز به عنوان یکی از ستون های فرهنگ عربی در سعودی حضور دارند. بزرگان ادبیات و فرهنگ عراقی از دهه هفتاد میلادی در سعودی حضور و اقامت داشتند و آثار آنان تا حالا در سعودی قابل ملاحظه است. در مقابل فرهیختگان سعودی که سهم بسزایی در رشد فرهنگ عربی داشتند در فرهنگ عراقی نیز تاثیر گذار بودند. این بده بستان و پیوندها بستر ساز عمده گسترش و تحکیم مناسبات دو کشور است.

 

بسیاری از چهره های بارز ادبیات و اندیشه و هنر عراقی در نمایشگاه امسال ریاض مورد تقدیر قرار می گیرند. محمد مهدی الجواهری و بدر شاکر السیاب و علی جواد الطاهر با آهنگ های آهنگساز معروف عراقی نصیر شمه و ترانه های سعدون جابر و پس زمینه ویرانه های «اور و بابل و نمرود» گرد هم می آیند. این سخاوت عراق را چگونه ارزیابی می کنید؟

برنامه برگزار کنندگان نمایشگاه بین المللی کتاب ریاض در خصوص عراق به عنوان مهمان افتخاری این رویداد بسیار گسترده و سخاومندانه و هدفمند تنظیم شده که شب شعر و همایش های اندیشه و سخنرانی را در برمی گیرد. بنابراین، هیات عراقی شرکت کننده در نمایشگاه جمعی از فرهیختگان و هنرمندان و شاعران مطرح عراق را در خود جای داده است. شاعران و نویسندگان و منتقدان فقید عراقی مثل محمد مهدی الجواهری شاعر بزرگ عرب و بدر شاکر السیاب شاعر نوگرای عرب و علی جواد الطاهر ناقد سرشناس مورد تقدیر قرار خواهند گرفت. علی جواد الطاهر چند سالی استاد دانشگاه های سعودی بود. این برنامه پربار نمایشگاه جنبه هنر را هم در برمی گیرد. نصیر شمه و سعدون جابر مورد تقدیر قرار می گیرند و سخنرانی های گوناگون درباره آثار عراق انجام می شود.. بنابراین یک پکیج کامل درباره عراق خواهد بود و به این مناسبت جا دارد از برگزار کنندگان و مسئولان سعودی به خاطر تلاش گسترده برای تنظیم برنامه های عراق در نمایشگاه تشکر کنیم.

 

فرهنگ و آثار تاریخی چطور می تواند آب رفته را به جوی بازگرداند؟

حقیقت این است که حتی در سال هایی که متاسفانه روابط دو کشور بر اثر شرایط سیاسی تیره و تار شد پیوندهای فرهنگی پا برجا ماندند. مناسبات فرهنگی در آن سال ها قطع نشد. فرهیختگان عراقی و اساتید دانشگاه دو کشور با هم ارتباط داشتند چون بخش اندیشه و نقد و فلسفه و ترجمه و زبان شناسی همواره پویا است و دچار جمود نمی شود. پژوهشگری که در سعودی کار می کند به دنبال نشر آثارش در تمام کشورهای عربی از جمله در عراق است. پژوهشگری که در عراق کار می کند دوست دارد تولیدات فرهنگی و تاریخی اش به دست مخاطبان در سعودی و کشورهای عربی دیگر برسد چون فرهنگ بدون مرز است و با وجود تیرگی روابط احیانا بین کشورها اما فرهنگ تحت تاثیر شرایط سیاسی قرار نمی گیرد.

با این حساب مسئولیت حوزه فرهنگ و فرهیختگان سنگین تر است؟

بله. فرهنگ اینک مسئولیت سنگینی دارد به خصوص که شرایط مناسبی برای احیای پیوندهای اصلی فرهنگی در سعودی و عراق ایجاد شده است. حالا روابط کم رونق در بخش فرهنگ تاثیر منفی می گذارد اما دوره کنونی مرحله رونق و شکوفایی است چون مراکز تصمیم گیری سیاسی شجاعت به خرج می دهند و بستر ساز آغاز مناسبات نوین در حوزه های گوناگون و فراموش کردن گذشته هستند. ما شورای هماهنگی بین سعودی و عراق را داریم که خود این نهاد قالبی برای همکاری های گوناگون از جمله حوزه فرهنگ ایجاد می کند. چندین تفاهم نامه فرهنگی بین دو کشور امضا شده و در آینده شاهد تحکیم پیوندهای فرهنگی خواهیم بود که برای مردم دو کشور نوید بخش است.

سفرهای متقابل بین مسئولان دو کشور داشتیم. شما به سعودی رفتید و شاهزاده بدر بن عبد الله بن فرحان وزیر فرهنگ سعودی به عراق سفر کرد. همکاری فرهنگی دو جانبه را چگونه ارزیابی می کنید؟ و چشم انداز این همکاری چگونه است؟

شاهزاده بدر بن عبد الله بن فرحان وزیر فرهنگ سعودی چندی پیش به عراق سفر و از اماکن فرهنگی عراق دیدن کرد. او از خیابان المتنبی بازدید کرد که مورد توجه وی قرار گرفت. این خیابان «نگین» فرهنگ عراق است. بنده و شاهزاده بدر بن عبد الله بن فرحان در ویدئو کنفرانس «زوم» جلسه داشتیم و در فضای دوستانه برای حضور عراق در این نمایشگاه برنامه ریزی کردیم و چند طرح مطرح شد از جمله اینکه هفته های هنر و فرهنگ در بغداد و ریاض برگزار کنیم. وزیر فرهنگ سعودی از این برنامه ها استقبال کرد یعنی به عبارت دیگر پایه های اصلی را گذاشتیم و چرخ شروع به حرکت کرده و نیازی نیست به عقب برگردیم.

وزارت فرهنگ و گردشگری و آثار تاریخی عراق تمایل بسیاری برای احیای مناسبات با کشورهای عربی دارد چه برسد به سعودی که پیوندهای مشترک تاریخی با این کشور داریم.

و نمایشگاه کتاب؟

تنظیم کنندگان نمایشگاه کتاب ریاض و به ویژه شاهزاده بدر توجه ویژه ای به غرفه عراق و برنامه های عراق داشتند تا بتوانند برای مشارکت فرهنگی عراق در نمایشگاه ریاض برنامه ریزی کنند و ما هم به عنوان مهمان افتخاری از شرکت در نمایشگاه استفاده می کنیم. برنامه های متنوعی از جمله موسیقی و سخنرانی داریم. مهارت و دقت در تنظیم این رویداد و تشویق برای گنجاندن برنامه های بیشتر قابل ملاحظه است. وزارت فرهنگ سعودی از حضور عراق در نمایشگاه بین المللی کتاب ریاض استقبال کرد که این مایه سرور و خوش بینی به آینده روابط دو جانبه است.

 

برنامه های فرهنگی و ادبی و هنری عراقی دیگری در سعودی در دست اجرا است؟ چه برنامه های مشترکی در آینده دارید؟

شورای هماهنگی عراق و سعودی یک اقدام و همکاری مشترک تنظیم کرده است. دو کشور برای ثبت «درب زبیده» جاده قدیمی حج در یونسکو تلاش می کنند. با توجه به پیوندهای جغرافیایی و فرهنگی بین دو کشور پیوندهای تاریخی فراوانی داریم و به همین دلیل طرح تنظیم چند پروژه هنری را داریم. ضمنا توافق اولیه ای برای برگزاری هفته های فرهنگ و هنر در بغداد و ریاض انجام شده است.

 

چند مرکز نشر و چند عنوان کتاب عراقی در نمایشگاه کتاب ریاض شرکت می کنند؟

۲۰ مرکز نشر عراقی در نمایشگاه بین المللی کتاب ریاض هستند که در این میان مراکز نشر دولتی وزارت فرهنگ و گردشگری و آثار باستانی یعنی مرکز نشر امور کل فرهنگی حضور دارند. مرکز ترجمه المامون و انتشاراتی فرهنگی کودکان و مرکز نشر کردی که کارکرد ارتباطی بین فرهنگ کردی و فرهنگ عربی ایفا می کند هم در نمایشگاه شرکت می کنند. به اینها باید انتشارات وابسته به سازمان کل میراث فرهنگی و آثار باستانی را هم افزود که شامل کتاب و مجله های گوناگون مثل مجله پرآوازه «سومر» و غیره می شود. در کل نزدیک ۵۰۰ عنوان کتاب عراقی در نمایشگاه بین المللی کتاب ریاض حضور دارند.

آثار تاریخی عراق

شما برای دریافت کتیبه تاریخی گیلگمش از جمله آثار باستانی نفیس عراق که به خارج کشور منتقل شده بود به واشنگتن رفتید. آماری درباره آثار تاریخی عراقی دزدیده شده دارید که کجا هستند؟

تعداد بی شماری از آثار تاریخی عراق دزدیده شده است. به جز آثار دزدیده شده از موزه عراق که ثبت شده اند اشیای تاریخی دیگری هم به سرقت رفته و ما آمار و اسنادشان را داریم و این موضوع را پیگیری می کنیم. برخی از این اشیا را پس گرفتیم و برای استرداد بقیه آثار تلاش می کنیم و سازمان کل آثار تاریخی و میراث فرهنگی و وزارت خارجه عراق از طریق روابط و رایزنی و سفارتخانه های عراق در خارج همکاری می کنند. کشورهای دوست عراق هم از انتقال غیر قانونی آثار تاریخی عراق جلوگیری می کنند و قاچاق و داد و ستد قطعات عراقی را جرم می شمارند.

بقیه آثار تاریخی هم به دلیل کاوش و حفاری های فله ای و بی حساب و کتاب در عراق دزدیده شده اند. عراق کشور وسیعی است و تمدن های متنوعی در طول تاریخ در این کشور بوده اند. هر کجا بروید و حفاری انجام بدهید آثار آشوری ها و بابل و سومر و اکد و کیش و غیره از دل خاک بیرون می آید. عراق گنجینه ای از آثار تاریخی است و کنترل و تنظیم کاوش و حفاری باستان شناسی کار آسانی نیست و پلیس اماکن تاریخی و حتی فناوری های نوین از پس آن برنمی آید. قاچاقچیان و باندهای سرقت آثار تاریخی عراق فراوان هستند که البته حالا سرقت این قطعات قدری کم تر شده و به اندازه ۲۰۰۳ نیست چون کنترل و نظارت افزایش یافته است.

چه تلاش هایی در سطح منطقه برای حفاظت از آثار تاریخی کل خاورمیانه انجام می شود؟

اول از عراق شروع کنیم که آگاهی مردم درباره آثار تاریخی و پس گرفتن اشیای به سرقت رفته افزایش یافته است و خیلی از افرادی که اشیای باستانی و تاریخی را دزدیده اند یا به دستشان رسیده برای پس دادن آنها داوطلبانه به وزارت فرهنگ و آثار باستانی مراجعه می کنند. این آگاهی باید در کشورهای همسایه هم افزایش پیدا کند چون کشورهای همسایه عراق مراکز انتقال غیر قانونی آثار باستانی عراق هستند و از آنجا به آمریکا و اروپا فرستاده می شود. پس اگر قاچاق قطعات تاریخی از عراق انجام نشود از کشورهای همسایه عراق ارسال می شود. خواهش ما از کشورهای دوست و همسایه عراق که مراقب آثار تاریخی هستند این است که از قاچاق این قطعات جلوگیری کنند و با وضع قوانین تجارت و قاچاق آثار تاریخی را جرم معرفی کنند چون حفاظت از میراث و آثار تاریخی خاورمیانه شامل حال فقط عراق نمی شود بلکه تمام کشورها مثل سعودی و سوریه و ترکیه و ایران آثار باستانی عظیمی دارند و به مصلحت همه است که این آثار مورد حمایت قرار بگیرد و با صدور قوانینی از قاچاق و دزیدن آنها جلوگیری شود.

گردشگری تاریخی و فرهنگی در عراق کی برای گردشگران جهان پا می گیرد؟

گردشگری تاریخی و فرهنگی در عراق هیچگاه رونق نداشته و باید به این حقیقت اذعان کرد! رژیم های استبدادی در عراق قبل از ۲۰۰۳ در کل روی خوش به گردشگری نشان نمی دادند چون به گردشگران و تمام زائران به دیده شک و تردید نگاه می کردند. بنابراین گردشگری فرهنگی و تاریخی در عراق قبل از ۲۰۰۳ وجود نداشت و تنها به باستان شناسان و کاوشگران و گروه های حفاری خارجی محدود می شد که از قبل در این باره با حکومت توافق می کردند.

 

عراق پس از دوره تحول و باز شدن فضا با چالش های امنیتی و حملات تروریستی گسترده مواجه شد که فضای ناامنی برای گردشگران در کل و نه فقط گردشگری تاریخی و فرهنگی به وجود آورد. اما حالا که دستاوردهای عظیمی در زمینه ریشه کن کردن تروریسم داشتیم و فضای نسبتا امنی ایجاد شده تلاش و اقدامات و برنامه های فراوانی برای رونق دادن به گردشگری فرهنگی و تاریخی انجام می شود به طوری که بازدیدکنندگان به گروه های باستان شناسی و حفاری تخصصی خارجی محدود نباشد.. تشویق صورت گرفته به ویژه پس از سفر پاپ واتیکان به استان ذی قار ناصریه و بازدید او از «خانه ابراهیم» در منطقه باستانی مهم اور و حالا در حال برنامه ریزی برای احیای گردشگری تاریخی و فرهنگی در عراق هستیم به خصوص اماکنی که برای اتباع برخی ادیان مقدس هستند. ما آثار تاریخی و دیدنی در بابل و آشور داریم که در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده اند. اما باید اوضاع اقتصادی اندکی بهبود پیدا کند چون بهینه سازی و احیای اماکن گردشگری نیازمند تعمیرات و برقراری زیر ساختارهای لازم برای خدمت به گردشگران و زائران است و ما در حال برنامه ریزی هستیم و به امید خدا اوضاع اقتصادی که بهبود پیدا کند حال و روز گردشگری تاریخی هم بهتر می شود.

فرهنگ

شما استاد دانشگاه و پژوهشگر و نویسنده و منتقد هستند. حوزه فرهنگ عراق را چگونه ارزیابی می کنید؟

به نظرم فرهنگ در عراق کارکرد تولیدی و تاثیر گذاری خود را از دست نداده است و معتقدم که دستاوردها و پیشینه های فرهنگی در کشورها به دلیل فروپاشی حکومت ها از بین نمی رود. بله. مشکل و شرایط دشوار و گرفتاری زیاد داریم چون کشور در ۲۰۰۳ مورد حمله قرار گرفت و اشغال شد. به اینها باید مشکلات و چالش های به جا مانده از رژیم دیکتاتوری سابق را اضافه کرد که همه اینها بی تردید زخم های فراوانی بر پیکر فرهنگ عراق به جا گذاشتند و تولیدات فرهنگی تحت تاثیر قرار گرفت. اما همیشه می گویم که حکومت ها فرومی پاشند و تمدن ها نیست و نابود می شود اما فرهنگ پابرجاست.

عراق هنوز بستر زایش جریان روشنفکری و استادان دانشگاه و طرح های فرهنگی فردی است.. طرح هایی در حوزه هنر و اندیشه.. اما به زیرساختارهای بیشتر نیاز داریم تا روشنفکران و هنرمندان بتواند به فعالیت ادامه دهند.

شما می گویید که دولت هدف تعامل با محیط پیرامونی را دنبال می کند اما این هدف چطور اجرا می شود؟

بله. مرحله کنونی فصل نوینی از ارتباط و تعامل با پیرامون و دنیا را رقم می زند. دولت عراق در شرایط کنونی به خصوص در دو سال گذشته تلاش های گسترده ای برای ارتباط و تعامل انجام داده و اسم سال جاری را سال دیپلماسی گذاشته است.

رویکرد تعاملی دولت عراق یک رویکرد جدید در خصوص مناسبات با کشورهای همسایه بوده و هدف احیای نقش عراق به عنوان بازیگر موثر منطقه است. عراق نقطه التقای حتی کشورها و گروه های درگیر در خاورمیانه است. سفرهای مصطفی الکاظمی نخست وزیر به سعودی و امارات و نشست سران عراق و اردن و مصر فضای مناسبی نه تنها برای رونق گرفتن فرهنگ عراق و پیوند دوباره بین فرهنگ عراق و دنیا ایجاد کرد بلکه حوزه های اقتصاد و اجتماعی عراق هم جان دوباره گرفتند.

حوزه فرهنگ عراق در آستانه تحول قرار دارد و هدف احیای پیوندها بین فرهنگ عراقی و فرهنگ عربی است چون فرهنگ مثل سقفی است که کشورهای عربی زیر آن جمع می شوند. عراق نقش کلیدی در شکل گیری فرهنگ عربی در صد سال گذشته داشته و حالا هم دوباره با کشورهای عربی به ویژه همسایگانش از جمله سعودی ارتباط برقرار می کند.

 



«حزب فیروزی‌ها»... اینگونه بیروت و دمشق درهای خود را به روی صدای فیروز گشودند

فیروز در ایستگاه «شرق نزدیک» در سال ۱۹۵۲ (آرشیو محمود الزیباوی)
فیروز در ایستگاه «شرق نزدیک» در سال ۱۹۵۲ (آرشیو محمود الزیباوی)
TT

«حزب فیروزی‌ها»... اینگونه بیروت و دمشق درهای خود را به روی صدای فیروز گشودند

فیروز در ایستگاه «شرق نزدیک» در سال ۱۹۵۲ (آرشیو محمود الزیباوی)
فیروز در ایستگاه «شرق نزدیک» در سال ۱۹۵۲ (آرشیو محمود الزیباوی)

فیروز فعالیت هنری خود را در زمستان سال ۱۹۵۰ با ورود به رادیو لبنان آغاز کرد. او در سال بعد با اطمینان به مسیر خود ادامه داد و بین سال‌های ۱۹۵۲ و ۱۹۵۳ به موفقیت بزرگی دست یافت؛ این موفقیت عمدتاً به همکاری او با برادران الرحبانی مرتبط بود، همان‌گونه که گزارش‌های مطبوعاتی آن زمان نیز گواهی می‌دهند.
مجله «الصیاد» فعالیت این «مثلث هنری متشکل از عاصی و منصور الرحبانی و خواننده فیروز» را در آن دوران دنبال کرد و با شور و اشتیاق فراوان، این خواننده را ستود که «توانایی فوق‌العاده‌ای در تنوع بخشیدن به نغمه‌ها دارد و ملودی‌های غربی را با همان قدرت و موفقیتی اجرا می‌کند که لحن‌های عتابا، ابو الزلف، موشحات، لیالی و ادوار را می‌خواند.»

اولین کنسرت‌ها بین بیروت و دمشق

این فعالیت هنری گسترده بین رادیو لبنان و «ایستگاه شرق نزدیک» تقسیم شد و به ندرت از این چارچوب فراتر رفت. در ۲۱ فوریه ۱۹۵۲، مجله «الصیاد» خبری کوتاه منتشر کرد که می‌گفت: «خواننده فیروز ستاره کنسرت هنری بود که توسط کمیته حمایت از تسلیحات در دمشق برگزار شد؛ این دختر جوان توانست احساسات حضار را با آهنگ‌های شاد و رقصان خود به دست آورد.» بررسی گزارش‌های مرتبط با این رویداد نشان می‌دهد که این برنامه یک کنسرت جمعی بود که توسط بانوان دمشق برای حمایت از حرکت تسلیحاتی ارتش سوریه ترتیب داده شد. این رویداد در سالن سینما دمشق و تحت حمایت رئیس دولت، فوزی سلو، و رئیس ستاد کل ارتش سوریه، سرهنگ ادیب شیشکلی برگزار شد.
برنامه این کنسرت توسط احمد عسه، مدیر رادیو سوریه، طراحی شده بود و تعدادی از ستارگان از جمله حلیم الرومی، سعاد محمد و حنان با ارکستر سمفونیک رادیو سوریه به رهبری احمد عسه در آن به صورت داوطلبانه آواز خواندند. همچنین بانوان دمشق نمایشی رقص سنتی الهام گرفته از هنر محلی سوریه ارائه کردند.
مجله «الإذاعة» در توصیف اولین حضور فیروز در صحنه دمشق نوشت: «فیروز با طوفانی از تشویق حضار روبرو شد؛ جمعیت بی‌صبرانه منتظر ظهور او در صحنه بود تا چهره این خواننده را ببیند که صدایش را از امواج اتر دوست داشتند. فیروز از این موقعیت هراس داشت و به توانایی خود در کنترل این جمعیت اطمینان نداشت، اما تشویق‌ها به او قدرتی بخشید و او با صدای عمیق و پر از طراوتش فضای سالن را پر کرد. بین هر قطعه و قطعه دیگر، حضار برای این خواننده که به اوج شهرت رسیده بود، به شدت دست می‌زدند.»

در کنار عاصی و منصور در شب‌نشینی‌ای که اتحادیه موسیقی‌دانان حرفه‌ای در بیروت برگزار کرد، بهار 1952

حضور فیروز در بیروت

مجله «الإذاعة» در ماه مه به حضور دیگر فیروز در نخستین شب‌نشینی «انجمن موسیقی‌دانان حرفه‌ای» در بیروت اشاره کرده و نوشته است: «خانم هنرمند فیروز ستاره شب بود با صدای عمیق و خیال‌انگیزش. او قصیده‌ای از اخطل الصغیر (بشارة الخوری) با عنوان «یا قطعة من کبدی» را که شاعر بزرگ برای دخترش وداد سروده بود، اجرا کرد. وداد نیز در میان مدعوین همراه با پدر شاعرش حاضر بود.»
در عرصه دیگری، مجله «الإذاعة» در اول ژوئن مقاله‌ای درباره نمایشنامه‌ای به نام «غابة الضوء» منتشر کرد که در کالج دخترانه آمریکایی (جونیور کالج) با حضور نخست‌وزیر سامی بک صلح، تعدادی از وزرا، نمایندگان و روزنامه‌نگاران ارائه شد. «این نمایشنامه شعری اسطوره‌ای از آثار برادران الرحبانی بود که فیروز همراه با دانشجویان جونیور کالج در آن ایفای نقش و آوازخوانی کرد.» در مقابل، در همان شماره خبری درباره نمایشنامه دیگری با عنوان «طروب» نقل شده که بر اساس «روزگار هارون‌الرشید و فتکش با برامکه» نوشته نقولا بسترس و آهنگسازی جورج فرح ساخته شده بود. فیروز در این نمایشنامه آواز می‌خواند و دانشجویان انستیتوی نمایش در کنسرواتوار ملی آن را اجرا کردند. «این اجرا موفق بود و فیروز بار دیگر ثابت کرد که خواننده‌ای ممتاز است.»

تشویق مردم او را «عصبی» می‌کند

این حضورهای زنده موارد نادری در نخستین دوران فعالیت هنری فیروز بودند و به نظر می‌رسد که در سال‌های بعدی تکرار نشدند. در ۱۸ سپتامبر، مجله «الصیاد» نوشت: «فیروز از کار در یکی از بزرگ‌ترین کاباره‌های عالیه با وجود حقوق خوبی که برای او در نظر گرفته شده بود، عذرخواهی کرد. دلیل او این بود که نمی‌تواند هر شب در مقابل تماشاگران حاضر شود و از فضیلت حیایی که همیشه همراه اوست دست بکشد.»
این تصویر در یادداشتی که مجله «الإذاعة» منتشر کرد با عنوان «فیروز، قهرمان استودیو» آشکارتر می‌شود. در متن این یادداشت آمده است: «بانوی ترانه‌های مردمی و رقصان، دانش‌آموخته کنسرواتوار ملی موسیقی و آموزشگاه الرحبانی، که اغلب آهنگ‌هایش را در حین تمرین ضبط می‌کند؛ یعنی آهنگ را به خاطر سپرده و در یک نوبت ضبط می‌کند.

او هیچ مشکلی ندارد که در هر لحنی، نقش دیگری را اجرا کند. از ویژگی‌های او این است که از صحنه و نگاه مردم هراس دارد و تشویق آن‌ها باعث می‌شود عصبی شود تا حدی که متن ترانه را فراموش کند. یک بار هنگام اجرای ترانه ماروشکا در استخر عالیه، متن ترانه را فراموش کرد و به شاعری تبدیل شد که جملاتی موزون اما بی‌معنا می‌سرود. اما در استودیوی رادیو، او قهرمانی است که بر نوازندگان تخت موسیقی، به‌ویژه عاصی الرحبانی، تسلط دارد و هرگز دچار تپق نمی‌شود، زیرا همیشه متن ترانه در دستش است.»

فیروز در بهار ۱۹۵۳ (آرشیو محمود الزیباوی)

فیروز با همکاری خود با برادران الرحبانی در رادیو موفقیت بزرگی کسب کرد و این موفقیت با ترانه عتاب به اوج رسید. مجله «الصیاد» در آخرین هفته سپتامبر ۱۹۵۲ نوشت: «باید گفت که ترانه عتاب که توسط عاصی الرحبانی ساخته و توسط فیروز خوانده شد، به آهنگ محبوب مردم در خانه‌ها و مجالس تبدیل شده است و شروع به تهدید آهنگ مردمی مشهور عاللوما اللوما کرده است»، آهنگی که شهرت ودیع الصافی را رقم زد.
در اوایل سال ۱۹۵۳، «الصیاد» درباره آثار برجسته برادران الرحبانی نوشت: «فیروز بیشترین تأثیر را بر این دو هنرمند داشته است، زیرا او با صدای عاطفی و قوی خود، به ویژه در ترانه عتاب، که در مقابل میکروفون با آن ذوب می‌شود و همراه خود قلب و احساسات شنوندگان را نیز ذوب می‌کند، به بهترین نحو آهنگ‌های آن‌ها را به نمایش گذاشته است.»

حزب «فیروزی‌ها»
این مثلث هنری به یک پدیده جوانانه هنری تبدیل شد که در لبنان و سوریه درخشید. در ۱۱ فوریه، «الصیاد» تحت عنوان «فیروزی‌ها» نوشت: «در دمشق تعداد زیادی از دانشجویان و جوانان خود را فیروزی‌ها می‌نامند، نسبت به خواننده لبنانی خوش‌صدایی که بسیار خجالتی است (فیروز). نام فیروز در جهان عرب بر سر زبان‌ها افتاده و به یکی از محبوب‌ترین نام‌ها در میان مردم، به ویژه جوانان و دانشجویانی تبدیل شده است که دائماً آهنگ‌های او را تکرار می‌کنند و با شور و اشتیاق او و برادران الرحبانی را مانند یک افتخار ملی یا پدیده‌ای قومی ستایش می‌کنند.»
در ۱۵ مارس، «الصیاد» بار دیگر به این پدیده پرداخت و نوشت: «به نظر می‌رسد حزب فیروزی‌ها در حال گسترش و رشد است، تا حدی که ممکن است با بزرگ‌ترین احزاب سیاسی این کشور رقابت کند. به‌محض اینکه این مجله اشاره کرد که بیشتر جوانان سوری این لقب را به دلیل علاقه‌شان به فیروز دارند، بسیاری از جوانان لبنانی، دختران و زنان نیز به ما نوشتند و حمایت خود را از این حزب اعلام کردند و گفتند که علاقه‌شان به فیروز کمتر از علاقه برادران سوری‌شان نیست. باید گفت اگر حزب خواننده فیروز در حال رشد و بزرگ شدن است، دو دلیل دارد: نخست اینکه صدای این خواننده عمیقاً دلنشین و بیدارکننده دردهای نهفته در قلب و روح است؛ و دوم اینکه لبنانی‌ها از احزاب سیاسی موجود که بر منافع شخصی و ایجاد فتنه‌های خوابیده استوارند خسته شده‌اند و اکنون با چراغ و شمع به دنبال احزابی همچون حزب فیروز می‌گردند که به آن‌ها آرامش و شادی ببخشد.»

فیروز در جلسه کاری ایستگاه «شرق نزدیک» در سال ۱۹۵۲ (آرشیو محمود الزیباوی)

این پدیده توجه سلیم اللوزی را در زمانی که به‌عنوان خبرنگاری در حوزه هنر فعالیت می‌کرد، جلب کرد. او گزارشی کوتاه برای مجله «الکواكب» مصر نوشت که در ژوئن ۱۹۵۲ منتشر شد، با عنوان «خواننده‌ای که از شهرت هراس دارد». این گزارش با اشاره به انجمن «فیروزی‌ها» آغاز شد، که در بیروت توسط سعید فریحه و نجیب حنکش اداره می‌شد. سپس به خانه فیروز پرداخت که «در محله زقاق البلاط بیروت، منطقه‌ای از طبقه کارگر در پایتخت لبنان» قرار داشت. او نوشت که فیروز «از دیدار عکاس مجله (الکواكب) شگفت‌زده شد، زیرا به نور رسانه‌ها عادت نداشت و از دوربین‌ها به همان اندازه می‌ترسید که از حضور روی صحنه».
سلیم اللوزی از او پرسید: «چرا تلاش نمی‌کنی در سینما ظاهر شوی؟» فیروز پاسخ داد: «اگر از ظاهر شدن روی صحنه می‌ترسم، تصور کن در سینما چه خواهد شد!» این گزارش دو عکس استثنایی از فیروز را شامل می‌شد، و بعدها تصاویر دیگری که طی این بازدید نادر گرفته شده بودند، منتشر شدند. در ژوئن ۱۹۵۲، مجله «الإذاعة» به دوری فیروز از رسانه‌ها اشاره کرد و نوشت که او «در تقابل مداوم با عکاسان قرار دارد». پس از گذشت یک سال، مجله «الصیاد» تصویری پرتره از فیروز منتشر کرد و در توضیح آن نوشت که این دستاورد پس از درخواست‌های مکرر خوانندگان برای انتشار تصاویر مناسب از او حاصل شده است، زیرا تمامی تصاویر قبلی «ناقص و غیررضایت‌بخش» بودند.

نظرسنجی عشق

فیروز به پدیده‌ای بی‌همتا تبدیل شد؛ زیرا به‌عنوان خواننده‌ای که «پشت میکروفون پنهان می‌ماند»، شناخته می‌شد، همان‌طور که «الصیاد» در سپتامبر ۱۹۵۳ نوشت. با این حال، هنر او «محبوبیتی فراگیر داشت، از طبقه اشراف تا کارگران و زحمتکشان».

در همان ماه، وفیق العلایلی در مجله «الإذاعة» مقاله‌ای با عنوان «دختری که تمامی خوانندگان شرق عربی را پشت سر گذاشت» منتشر کرد و در مقدمه آن نوشت: «این دختر که تنها چند سال از شروع فعالیتش می‌گذرد و مردم او را فقط از طریق رادیو می‌شناسند، به قلب مخاطبان شرق عربی نفوذ کرده و به رؤیای آن‌ها در شب‌های آرام و خیال‌انگیز تبدیل شده است. این دختر که اکثر مردم حتی چهره و رنگ چشمانش را نمی‌شناسند، به فکر غالب هر کسی که به موسیقی و خوانندگان علاقه‌مند است، بدل شده است.»

فیروز در رادیو لبنان، سال ۱۹۵۲ (آرشیو محمود الزیباوی)

علایلی گفت که نظرسنجی‌ای با نویسندگان، وزرا و خانواده‌ها انجام داده است: «نتیجه شگفت‌آور بود؛ زیرا همه آن‌ها به طرز عجیبی به این خواننده عشق می‌ورزیدند، عشقی که گاهی به حد تعصب و شیدایی می‌رسید». او به رئیس «دارالایتام اسلامی» در بیروت، محمدعلی بیهم، اشاره کرد و نقل قول او را آورد که گفت: «فیروز دوباره عشق به موسیقی عربی را در دل من زنده کرد، پس از اینکه از آهنگ‌های بی‌رمق و تکراری خوانندگان بزرگ خسته شده بودم. حتی بیشتر از آن، تقریباً تمام خانواده‌های لبنان، اگر نگوییم همه، دکمه‌های رادیو را می‌چرخانند تا صدای طلایی او را که از طریق امواج رادیویی در سراسر صحرا و نخلستان‌ها به سواحل عربی می‌رسد، پیدا کنند.»
در پایان، نویسنده به برادران رحبانی، «کسانی که این گنجینه هنری نادر را کشف کردند»، ادای احترام کرد و گفت آن‌ها «همگام با عصر حرکت مداوم پیش می‌روند و تلاش می‌کنند از ورود کسالت به ذهن شنوندگان جلوگیری کنند». او از آن‌ها خواست «رنگ عربی را بر رنگ اروپایی غلبه دهند تا موسیقی با محیط زندگی فیروز همخوانی داشته باشد، همراه با نوآوری مطلوبی که در مسیر موفقیت به کار برده‌اند».
بسیاری از اهل علم و هنر از فیروز تمجید کردند و صدای او را صدای خود و سرزمین‌شان دانستند، سال‌ها پیش از اینکه سعید عقل لقب «سفیر ما به سوی ستارگان» را به او بدهد. در همین زمینه، سعید فریحه، مدیر مجله «الصیاد» و «فیروزی اول»، در مقاله‌ای متمایز که در ۲۲ اکتبر منتشر شد، خطاب به این هنرمند خجالتی نوشت: «از جایگاه و مقام رفیعت بترس و بگذار ما، بندگان خداوند فیروزی، با عشق و احترام در برابر تو سر فرود آوریم. این جهان ممکن است هر روز صد روزنامه‌نگار و هزار نخست‌وزیر به دنیا آورد، اما در طول هزار سال نمی‌تواند بیش از یک فیروز را به دنیا بیاورد.»