رید کراکوف به الشرق الاوسط: کلکسیون جدید به زبان نسلی است که هر روز لاکچری زندگی می‌کند

تیفانی اند کو ۱۸۲ ساله؛ خانه تکانی و بازیابی جوانی

رید کراکوف مدیر ارشد هنری تیفانی اند کو
رید کراکوف مدیر ارشد هنری تیفانی اند کو
TT

رید کراکوف به الشرق الاوسط: کلکسیون جدید به زبان نسلی است که هر روز لاکچری زندگی می‌کند

رید کراکوف مدیر ارشد هنری تیفانی اند کو
رید کراکوف مدیر ارشد هنری تیفانی اند کو

رید کراکوف مرد کارهای بزرگ است و توانست نام برند آمریکایی کواچ را بر سر زبان ها بیندازد و پای این برند را به دنیای فشن باز کند. کراکوف ۱۶ سال مدیر هنری کواچ بود و سود این کمپانی به بیش از ۴ میلیارد دلار رسید. رید کراکوف حالا در برند تیفانی اند کو که ۱۸۲ سال از آغاز به کارش می گذرد شاهکارهای فوق العاده خلق می کند.

بر کسی پوشیده نیست که نام تیفانی خاطره انگیز است و جعبه های طلا و جواهرات آن که ترکیب رنگ فیروزه ای است در کمد خانم ها پیدا می شود و تداعی کننده دوران مهم و کلیدی زندگی آنها مثل حلقه طلای نامزدی با الماس در وسط یا یک قاشق نقره یا شانه کوچک به عنوان کادوی پس از زایمان است.

شارلیز ترون در مراسم ویژه و باشکوه با کلکسیون Tiffany T

رید کراکوف در گفتگوی اختصاصی در لندن در مراسم نمایش کلکسیون جدید این برند به عنوان « Tiffany T1» گفت «مسئولیت سنگینی دارم چون نادیده گرفتن مبانی و اصول برند تیفانی با سابقه بیش از صد و پنجاه ساله مجاز نیست اما در عین حال همگامی با دوره معاصر و خواسته های نسلی که عاشق عکس و ژست گرفتن است ضروری به نظر می رسد». مثلا اینستاگرامی ها دور و برشان اطلاعات فراوان و تبلیغات بی حد و حصر است و باید برای به دست آوردن دل این گروه ها با گفتمان خلاق و نوآور و داستان های جذاب ارتباط برقرار کرد. از این رو، لیدی گاگا و ال فانیگ در تبلیغات این برند شرکت کردند. تیفانی پیش از این از ستارگان معروف برای تبلیغات کمک نمی گرفت و همیشه روی سابقه و نام و اعتبار خود حساب می کرد. هدف مشخص بود چون ظاهرا می خواهند به قول معروف با یک خانه تکانی تصویر کلیشه ای تیفانی به عنوان برند ثروتمندان را تغییر دهند.
کالکشن جدید T

کاتالوگ ها و عکس های تبلیغاتی تیفانی روی پاشنه جوانگرایی می چرخند و به حق هم در مدت اندک به هدفشان رسیدند و مشتریان جدیدی که جذب طرح های نو و سابقه درخشان این برند شدند سراغ تیفانی رفتند. جوانان هزاره سوم که فیلم به یاد ماندنی «صبحانه در تیفانی» را ندیده اند حالا جذب فیلم جدید اقتباسی از «صبحانه در تیفانی» با بازیگری ال فانیگ شدند. گردنبند لیدی گاگا با الماس زرد قناری کمرنگ برند تیفانی در مراسم اسکار ۲۰۱۸ نگاه ها را به خود جذب کرد.

فلورنس پیو بازیگر انگلیسی در نمایش جواهرات تیفانی اند کو

کراکوف در ۲۰۱۷ در تیفانی به عنوان مدیر هنری جواهرات و اکسسوری و تبلیغات خلاقانه مشغول به کار شد. او با بیش از ۱۶ سال سابقه عامل اصلی بازیابی جوانی برند کواچ بود و گرد پیری را از چهره کواچ زدود و به آن نشاط و پویایی بخشید. کراکوک زمانی همکار تامی هیلفیگر بود. هنر طراحی همه جا استاندارد و اصول مشترک و ابزارهای متفاوت دارد. کراکوف از همان اول متوجه شد که اگر می خواهد ریش و قیچی جواهرات و سنگ های قیمتی را به دست بگیرد نباید همان سبک طراحی لباس را پیاده کند. او پس از آغاز کار در تیفانی به بررسی و مطالعه پیشینه و میراث و اولویت های آن پرداخت. او می گوید «درک سیر تحول تیفانی بسیار مهم است. از این رو من اغلب اوقات در آرشیو بودم و طرح ها و نقش و نگارها و تبلیغات این برند در چند دهه گذشته را مرور کردم. می دانستم که مرور این سابقه و جزئیات آن گام اصلی و ضروری برای گشودن فصل نوین تیفانی است».


کالکشن جدید T

اولین مجموعه کراکوف در تیفانی Paper Flowers با بازاریابی و طرح های جسورانه و مجلل و طبیعت گرا و سبک نوین عرضه شد.

او درباره مجموعه آخر خود « Tiffany T1» که به خاطرش به لندن سفر کرده گفت «این مجموعه در سه مرحله عرضه می شود که اولین مرحله ماه آوریل است. « Tiffany T1» در حقیقت ادامه راه مجموعه های (T) است که از اوایل دهه هشتاد تا حالا عرضه شده اند. همانطور که از نام کلکسیون مشخص است در طراحی تمامی اعضای این کلکسیون از موتیف حرف T استفاده شده است. این کلکسیون ها در چندین سال گذشته با استقبال بی نظیر همراه بوده چون موفق به جذب نسل جدیدی از زنانی شده که قدرت خرید محصولات این برند را دارند. کراکوف با افزودن مدرنیته به محصولات تیفانی باعث شد تا در مهمانی ها و شب نشینی ها مورد استفاده قرار بگیرند.

کراکوف افزود «زنان امروزی از نظر فکری و مالی استقلال دارند و منتظر نیستند که جواهراتی که خوششان نمی آیند هدیه بگیرند. آنها می خواهند جواهراتی که دوست دارند انتخاب کنند و بخرند و هر روز از آن استفاده کنند که این نشان دهنده سلیقه و مستقل بودن آنها است».

او در ادامه گفت «به باور من جواهرات لاکچری باید شیک و باکلاس و برازنده همه مراسم باشد».

او افزود «به همین دلیل جواهرات الماس نشان (T)
را عرضه کردیم چون می خواستیم بگوییم که این سنگ های قیمتی فقط مال مراسم بزرگ و آنچنانی نیستند بلکه هر روز می توان از آنها استفاده کرد».

تیفانی در ماه فوریه مجموعه رزگلد عرضه می کند که قیمت قطعات آن بین ۸۵۰ و ۲۸ هزار دلار است و در تابستان مجموعه طلای سفید و طلای زرد روانه بازار می شود.


آخرین مرحله ساخت گردنبند Tiffany T1

گردنبد ۱۵۰ هزار دلاری تیفانی با سنگ های قیمتی در همین مجموعه در ماه سپتامبر عرضه می شود که ساخت آن در کارگاه های این برند در نیویورک یک سال طول کشیده است.
در کنار حرف «تی» که نماد بارز این برند است مجموعه جدید تیفانی ساده و با دقت و جذابیت طراحی شده و نرمش و قدرت زنانه را یکجا جمع کرده است. کراکوف گفت این جواهرات فقط کاربرد زیورآلات ندارند بلکه وسیله ای برای توانمندسازی زنان مستقلی هستند که می خواهند به سبک خاص خودشان این حس استقلال را نشان دهند.
برند تیفانی از جمله اولین برندهای جواهرات دنیا بود که موفق به جذب زنان با گروه های درآمدی متفاوت شد و مجموعه های مختلف طلا و سنگ های قیمتی و نقره عرضه کرد. از این رو، جذب طبقه متوسط با قیمت های متوسط از سوی این برند جای تعجب ندارد. آمار فروش نشان می دهد که طبقه متوسط سهم کلیدی و موثر در پویایی و نشاط بازار کالاهای لوکس دارد پس نادیده گرفتن این طبقه دیگر درست نیست. برندهای جواهرات فراوانی سرگرم جذب طبقه متوسط با عرضه کلکسیون های متعدد هستند و سود سرشاری عایدشان می شود؛ مثل دستبند لاو کارتیر و مجموعه «تی» تیفانی. خانم های طبقه متوسط سبک خاص خودشان در استفاده از جواهرات دارند مثلا جواهرات چند لایه می پوشند یا به عبارتی برای مناسبت های مختلف بیش از یک قطعه می خرند.
کراکوف همواره به دنبال این بوده که چطور این برند را بدون تغییر نمادها و اصولش به سمت مرحله جدید هدایت و نام تیفانی را به عنوان یکی از برندهای جواهرات معروف دنیا جاودانه کند. او با توجه به تجربه طولانی در دنیای فشن و به عنوان فردی که گرم و سرد روزگار را چشیده معتقد است که «موفقیت اتفاقی نیست بلکه رویدادهای ناگوار و ناگهانی همیشه محتمل هستند و باید واقع بینانه با آنها برخورد کرد»... او لبخندی از سر خستگی می زند که معلوم نیست این خنده به خاطر گفتگوهای فراوانش در روز است و حالا دیر شده یا اینکه به یاد سختی های گذشته افتاده. من تجربه کردن را دوست دارم اما برخی از آنها درست از آب در می آیند و گاهی هم به نتیجه نمی رسند. اما من خوش شانسم چون فرصت یا به عبارت دیگر از آزادی برای تجربه کردن برخوردارم».
سوال آخر و مهم علاقمندان به فشن و برندهای معروف جواهرات دنیا این است که آیا مجموعه های جواهرات تیفانی با قیمت های متوسط به وجهه و اعتبار تیفانی خدشه وارد نمی کنند؟ کراکوف گفت «مجموعه های جواهرات الماس نشان و سنگ های قیمتی گران قیمت همواره رویایی هستند. وجهه تیفانی که گران ترین الماس جهان را عرضه کرد آسیب نخواهد دید اما در عین حال نمی توان تنها به عظمت و شکوه گذشته امید بست و نباید گروه مهمی از مشتریانی را نادیده گرفت که صدایشان بلند شده و توان مالی و خواسته های بزرگ دارند. او معتقد است «تعادل بین این دو برقرار شدنی است چون هر مجموعه بیانگر یک آرزو و رویا است که فارغ از قیمت آن با تلاش و مهارت عالی و مواد گران قیمت ساخته شده. مثلا النگوی ۸۵۰ دلاری شاید سرآغاز رابطه ای شود که تا آخر عمر ادامه می یابد چون خانم جوانی که این النگو را خریده بزرگ می شود و امکانات مالی اش هم بیشتر می شود اما خاطره این النگو که برای مراسم جشن و سرور خریده بود تا ابد در ذهنش باقی می ماند».

 

 



حدود «استثمار سیاسی» گذشته در سریال‌های تاریخی تا کجاست؟

خالد النبوی در صحنه ای از «ممالیک آتش»
خالد النبوی در صحنه ای از «ممالیک آتش»
TT

حدود «استثمار سیاسی» گذشته در سریال‌های تاریخی تا کجاست؟

خالد النبوی در صحنه ای از «ممالیک آتش»
خالد النبوی در صحنه ای از «ممالیک آتش»

با هر سریال تاریخی، سؤالاتی مطرح می‌شود که کماکان بر سر زبان هاست، نه تنها به میزان اعتبار این آثار و دستیابی آنها به هماهنگی بین آزادی خلاقیت و تخیل و احترام به حقیقت تاریخی، بلکه موضوع به ماهیت معنای سیاسی استناد به تاریخ از طریق این آثار مرتبط شده‌است که - به گفته بسیاری از ناظران و متخصصان - خالی از «رمزگذاری عمدی واقعیت» نیست.
اگرچه این مناقشه جدید نیست و به همراهی برای اکثر آثار نمایشی عربی الهام گرفته از تاریخ تبدیل شده‌است، سال‌های اخیر ابعاد قابل توجهی به جنجال همراه با درام تاریخی اضافه کرده‌است که به استفاده سیاسی و ایدئولوژیک این آثار مرتبط است.
اگر استناد به تاریخ در این مطالب نمایشی، اهدافی فراتر از پرداختن به زندگی‌نامه شخصیت‌های پیچیده‌ای را که اغلب جنجال‌های سیاسی و فکری به راه می‌اندازند، دربردارد، پس
علاوه بر این، برجسته کردن دوره‌ها و رویدادهای تاریخی که با دقت انتخاب شده‌اند، پیامدهای معناداری برای واقعیت کنونی دارد.
شاید جنجال بزرگی که سریال حشاشین که در ماه رمضان در تعدادی از شبکه‌های مصری و عربی در حال پخش است، بسیاری از این سوالات را در مورد محدودیت‌های استفاده سیاسی و ایدئولوژیک از تاریخ دوباره مطرح کند که هنوز پاسخ قاطعی ندارند.

کریم عبدالعزیز در کلیپی از «الحشاشین» (شرکت سازنده)

به گفته منتقدان هنری و اساتید دانشگاهی تاریخ که با «الشرق الاوسط» صحبت کردند، اغلب درام‌های تاریخی دارای «دیدگاه سیاسی یا ایدئولوژیکی هستند که توسط تولیدکنندگان یا سازندگان اثر بیان می‌شود»، اما کنترل‌هایی وجود دارد که باید هنگام ارائه این آثار در نظر گرفته شوند؛ اول از همه، احترام به حقایق عمده تاریخ بدون جعل، علاوه بر ضرورت کمک گرفتن از متخصصان برای پرکردن شکاف‌ها و دستیابی به هماهنگی بین داستانی و تاریخی است تا از بسیاری شکاف‌ها جلوگیری شود که ممکن است اعتبار برخی درام‌هایی که از تاریخ الهام گرفته‌اند را کاهش دهد.

انتخاب‌های عمدی

شاید درام تاریخی عرب یکی از قدیمی‌ترین اشکال نمایشی بود که از نظر سیاسی یا ایدئولوژیک به کار گرفته شد. شاید این آثار مسیری را پیش از خود یافتند که آثار ادبی نویسندگانی چون جرجی زیدان، امین معلوف، نجیب محفوظ، علی احمد باکثیر، توفیق الحکیم، محمد فرید ابو حدید و بسیاری دیگر پیش از خود رفته بودند.
اما ارائه درام‌های تاریخی در سینما و تلویزیون و استفاده سیاسی از آنها به دهه شصت قرن گذشته بازمی‌گردد. در اینجا طارق الشناوی، منتقد هنری، یکی از معروف‌ترین آثار سینمای عرب را به یاد می‌آورد که فیلم «الناصر صلاح الدین» است که در سال ۱۹۶۳ به کارگردانی یوسف شاهین ساخته شد. گروهی از مشهورترین نام‌های ادبی مصر در آن زمان، مانند یوسف السباعی، نجیب محفوظ و عبدالرحمن الشرقاوی در نگارش آن مشارکت داشتند. بنیاد عمومی سینمای مصر، یک نهاد دولتی، به تأمین مالی تولید آن کمک کرد.
الشناوی به «الشرق الاوسط» می‌گوید: هدف از تولید آن اثر عظیم در آن زمان، همان‌طور که در آن زمان گفته شد، یک فرافکنی سیاسی با الهام گرفتن از قهرمانی‌های سلطان صلاح الدین ایوبی، آزادکننده بیت‌المقدس در دوران جمال عبدالناصر، رئیس‌جمهور فقید مصر بود. این امر به وضوح از انتخاب نام فیلم آشکار می‌شود.
الشناوی معتقد است که «نویسنده درام تاریخی هر دوره زمانی یا شخصیتی را که بخواهد ارائه کند، صرف نظر از ماهیت آن، باید شامل دیدگاهی باشد، اعم از سیاسی، فکری یا اجتماعی که او بخواهد با پرداختن آن شخصیت ارائه دهد».
وی افزود: هیچ درام تاریخی برای روایت تاریخ وجود ندارد، بلکه طبیعی است که هدف روشن و دلیلی داشته باشد که این انتخاب را توجیه کند.
به عقیده او، موضوع بدون «انتخاب عمدی برای هدفی خاص که توسط سازندگان اثر دیده می‌شود» نیست، که او آن را نقص نمی‌داند، بلکه «بخشی از ماهیت صنعت نمایش» است.

رمزگذاری واقعیت

در سال‌های اخیر، بسیاری از نمایش‌های تاریخی عربی، چه برای شخصیت‌های مذهبی و چه برای دوره‌های تاریخی مملو از درگیری، همچنان مفاهیمی مرتبط با واقعیت کنونی را به همراه دارند، نمادگرایی ارائه شده توسط سریال‌های تاریخی را نمی‌توان نادیده گرفت؛ زیرا بیننده اغلب به‌طور خودکار رویدادهای تاریخی را با واقعیت پیوند می‌دهد و گاهی اوقات از یک لحظه تاریخی کهن خواسته می‌شود تا نماد واقعیت فعلی باشد تا این باور را ایجاد کند که واقعیت با گذشته تفاوتی ندارد.
اما این بدان معنا نیست که درام تاریخی به سمت «جعل و تحریف» گرایش دارد، بلکه نویسنده آن «باید از یک سو با مطالب تاریخی ثبت شده مطابق با الزامات هنر نمایشی عمل کند و مطابق با بینش فکری و پرسش‌های بشری، بدون تعصب به حقایق تاریخی یا تعمیم خودسرانه مطالب تاریخی به شیوه‌ای خام در خدمت دیدگاه ایدئولوژیک قبلی تولید کند». ولید سیف نویسنده فلسطینی که یکی از برجسته‌ترین سازندگان درام تاریخی عرب به‌شمار می‌رود، در زندگی‌نامه خود با عنوان «شاهد و شاهد» نسبت به این موضوع هشدار می‌دهد.
حقیقت این است که نمایشنامه تاریخی عرب در طول چند دهه آثار بسیاری ارائه کرد که این همه بحث و جدل در مورد اشتغال سیاسی ایجاد نکرد و بر ارائه بیوگرافی شخصیت‌های کمتر بحث‌برانگیز که موضوع مناقشات سیاسی یا ایدئولوژیکی عمده نیستند تمرکز داشت؛ مانند «خالد بن الولید»، «عمر بن عبدالعزیز»، «صلاح الدین ایوبی»، «امام ترمذی» و «امام شافعی».
حتی زمانی که در مصر زندگی‌نامه شخصیت‌های بحث‌برانگیزی مانند عمرو بن العاص یا خلیفه عباسی هارون الرشید ارائه شد، این آثار در چارچوب دفاع از آن شخصیت‌ها بر بعد انسانی تمرکز داشتند، نه بعد سیاسی.

سکانسی از سریال رستاخیز ارطغرل

با این حال، سال‌های اخیر به موازات وقوع بسیاری از درگیری‌های سیاسی، ایدئولوژیک و فرقه‌ای در منطقه بوده‌است که منجر به جذابیت‌های چشمگیری شده‌است که بدون استفاده از تاریخ نیست. برای مثال، تلاش‌هایی برای همگام شدن با ظهور ایده «نوعثمانی‌گرایی» و هموار کردن راه برای نقش‌های تأثیرگذارتر ترکیه در منطقه پس از رویدادهایی که به «بهار عربی» معروف شد، سریال‌های ترکی با استفاده از ابزارهای نمایشی در پرده‌های عربی به محبوبیت دست یافت. از جمله این آثار ترکی می‌توان به سریال «حرمسرای سلطان» اشاره کرد که یکی از برجسته‌ترین سلاطین عثمانی، سلطان سلیمان قانونی (سلیمان یکم) و سریال «قیام اَرطغرل» را مطرح کرد. اثری است که با ارائه زندگینامه ارطغرل پسر سلیمان شاه، رهبر قبیله کایی از ترکان مسلمان اوغوز و پدر عثمان اول، بنیانگذار امپراتوری عثمانی، مقدمات و انگیزه‌های تأسیس امپراتوری عثمانی را ارائه می‌کند. نمایش آن در سه سری متوالی از اواخر سال ۲۰۱۴ آغاز شد.
از سوی دیگر، سریال «ممالیک آتش» نشان دهنده واکنش دراماتیک عربی به آثار تاریخی ترکیه است که توسط شرکت اماراتی «جنو مدیا» در سال ۲۰۱۹ به نویسندگی محمد سلیمان عبدالملک و کارگردانی کارگردان بریتانیایی پیتر وبر تولید شد. این سریال آخرین دوره دولت ممالیک و سقوط آن به دست عثمانی‌ها در اوایل قرن شانزدهم را روایت می‌کند. عثمانی‌ها از طریق یک سری خیانت‌ها توانستند برای چند قرن پس از آن، پایگاهی برای حکومت خود در منطقه عرب بیابند.

تفسیر مذهبی از صنعت سریال

موضوع تنها به این دوئل تاریخی بر سر واقعیت حضور عثمانی در منطقه محدود نشد، بلکه باعث ایجاد یک رقابت فرقه‌ای شد که دو سال پیش خبر ساخت سریال «معاویه بن ابی سفیان» جنجال آفرید؛ سریالی برای انعکاس زندگی‌نامه بنیانگذار دولت اموی و یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های بحث‌برانگیز تاریخ اسلام از طریق نقش او در آنچه به عنوان «فتنه بزرگ» شناخته می‌شود، مورد مناقشه بزرگی در مورد هدف از تولید اثر شد.
در چارچوب «تفسیر فرقه‌ای» از آثار نمایشی، یکی از شبکه‌های عراقی در آن زمان اعلام کرد که بودجه هنگفتی را برای تولید سریال تاریخی «شجاعت ابولؤلؤه» اختصاص داده‌است. ظاهراً در واکنش به روند ساخت سریال «معاویه بن ابی سفیان» است؛ ابولؤلؤه فیروز معروف به ابولؤلؤه مجوسی، مردی است که خلیفه دوم عمر بن خطاب را ترور کرد. حتی در هنگام ارائه زندگینامه الفاروق عمر بن الخطاب که توسط بنیاد رسانه ای قطر تهیه شده بود، موضوع بدون مناقشه نبود، نه تنها در مورد مشروعیت به تصویرکشیدن یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های تاریخ اسلام روی صفحه نمایش که با بسیاری از فتواهای قبلی در این زمینه مغایرت دارد، بله بر سر پیش‌بینی ایدئولوژیک سریالی که بین سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۲ فیلمبرداری شده بود، اختلاف نظر وجود داشت. این دوره ای است که با ظهور گروه‌های «اسلام سیاسی» در بسیاری از کشورهای عربی مصادف شد و بر شدت این مناقشه با مشارکت چهره‌های حامی سازمان «اخوان المسلمین» در بررسی بافت تاریخی سریال افزوده شد.

بی سوادی تاریخی

دکتر محمد عفیفی، استاد تاریخ دانشگاه قاهره و دبیرکل سابق شورای عالی فرهنگ در مصر معتقد است: هر مؤسسه ای که سریال‌های تاریخی را تولید می‌کند «به‌طور طبیعی هدفی پشت تولید اثر دارد، به ویژه با توجه به هزینه تولید هنگفتی که این نمونه از آثار نیاز دارد»، معمولاً درام تاریخی «تاریخ را بیشتر از خدمت به آگاهی تاریخی یا تعریف گذشته فرا می‌خواند تا در خدمت حال باشد».
عفیفی به «الشرق الاوسط» توضیح می‌دهد که هنگام الهام گرفتن از تاریخ در آثار نمایشی باید کنترل‌هایی وجود داشته باشد؛ برجسته‌ترین این کنترل‌ها تغییر نکردن حقایق تاریخی تثبیت‌شده‌است، مانند سال‌های رویداد، یا شخصیت‌های اصلی که رویداد را ایجاد کرده‌اند. اما در عین حال بر ضرورت عدم لغزش در تلقی نمایش تاریخی به عنوان مرجع یا منبع تاریخی تأکید می‌کند، زیرا سریال یک اثر خلاقانه است که بینش سازندگانش، از جمله نویسندگان و کارگردانان، و احتمالاً فضایی از تخیل را به همراه دارد.
این استاد تاریخ که مطالعات پیشرفته بسیاری را در مورد تکیه بر منابع غیررسمی در تاریخ برخی از رویدادهای مهم تاریخ مصر انجام داده‌است، وضعیت مناقشه برانگیز سریال تاریخی را به آنچه او به عنوان «بی سوادی تاریخی در میان اکثر دریافت کنندگان محتوای نمایشی» توصیف می‌کند، نسبت می‌دهد.
او این موضوع را با بیان اینکه فقدان آگاهی تاریخی نتیجه کمبود برنامه‌های درسی مدرسه است، توضیح می‌دهد ارائه خوانش تاریخی به صورت انتقادی و چند نگرشی باعث می‌شود بسیاری از مخاطبان به آثار نمایشی به عنوان یک مرجع تاریخی نگاه کنند نه اثری خلاقانه که قابل تفسیر باشد و از اینجا مشکلات و بحران‌های بسیاری پدید می‌آید.
دبیرکل سابق شورای عالی فرهنگ در مصر اما خوشحالی خود را از جنجال برانگیخته شده ناشی از سریال عربی الهام گرفته از تاریخ پنهان نمی‌کند و آن را خوب ارزیابی می‌کند.
عفیفی معتقد است ادامه تولید سریال‌های تاریخی عربی، حتی در صورت وجود خطا یا ایجاد حالت جنجال، «بسیار بهتر از عدم وجود این نوع تولیدات نمایشی است».
او نظر خود را این گونه توجیه کرد که نبود این آثار راه را برای «هجوم» آثار تاریخی کشورهایی مانند ترکیه و ایران باز می‌کند و این آثار وارده اغلب دارای بینشی سیاسی و ایدئولوژیک هستند که لزوماً منعکس کننده واقعیات تاریخ یا بینش عرب نیست، بلکه اهداف بسیار عمیق‌تری نسبت به کارهای نمایشی یا سرگرمی دارند.