رید کراکوف به الشرق الاوسط: کلکسیون جدید به زبان نسلی است که هر روز لاکچری زندگی می‌کند

تیفانی اند کو ۱۸۲ ساله؛ خانه تکانی و بازیابی جوانی

رید کراکوف مدیر ارشد هنری تیفانی اند کو
رید کراکوف مدیر ارشد هنری تیفانی اند کو
TT

رید کراکوف به الشرق الاوسط: کلکسیون جدید به زبان نسلی است که هر روز لاکچری زندگی می‌کند

رید کراکوف مدیر ارشد هنری تیفانی اند کو
رید کراکوف مدیر ارشد هنری تیفانی اند کو

رید کراکوف مرد کارهای بزرگ است و توانست نام برند آمریکایی کواچ را بر سر زبان ها بیندازد و پای این برند را به دنیای فشن باز کند. کراکوف ۱۶ سال مدیر هنری کواچ بود و سود این کمپانی به بیش از ۴ میلیارد دلار رسید. رید کراکوف حالا در برند تیفانی اند کو که ۱۸۲ سال از آغاز به کارش می گذرد شاهکارهای فوق العاده خلق می کند.

بر کسی پوشیده نیست که نام تیفانی خاطره انگیز است و جعبه های طلا و جواهرات آن که ترکیب رنگ فیروزه ای است در کمد خانم ها پیدا می شود و تداعی کننده دوران مهم و کلیدی زندگی آنها مثل حلقه طلای نامزدی با الماس در وسط یا یک قاشق نقره یا شانه کوچک به عنوان کادوی پس از زایمان است.

شارلیز ترون در مراسم ویژه و باشکوه با کلکسیون Tiffany T

رید کراکوف در گفتگوی اختصاصی در لندن در مراسم نمایش کلکسیون جدید این برند به عنوان « Tiffany T1» گفت «مسئولیت سنگینی دارم چون نادیده گرفتن مبانی و اصول برند تیفانی با سابقه بیش از صد و پنجاه ساله مجاز نیست اما در عین حال همگامی با دوره معاصر و خواسته های نسلی که عاشق عکس و ژست گرفتن است ضروری به نظر می رسد». مثلا اینستاگرامی ها دور و برشان اطلاعات فراوان و تبلیغات بی حد و حصر است و باید برای به دست آوردن دل این گروه ها با گفتمان خلاق و نوآور و داستان های جذاب ارتباط برقرار کرد. از این رو، لیدی گاگا و ال فانیگ در تبلیغات این برند شرکت کردند. تیفانی پیش از این از ستارگان معروف برای تبلیغات کمک نمی گرفت و همیشه روی سابقه و نام و اعتبار خود حساب می کرد. هدف مشخص بود چون ظاهرا می خواهند به قول معروف با یک خانه تکانی تصویر کلیشه ای تیفانی به عنوان برند ثروتمندان را تغییر دهند.
کالکشن جدید T

کاتالوگ ها و عکس های تبلیغاتی تیفانی روی پاشنه جوانگرایی می چرخند و به حق هم در مدت اندک به هدفشان رسیدند و مشتریان جدیدی که جذب طرح های نو و سابقه درخشان این برند شدند سراغ تیفانی رفتند. جوانان هزاره سوم که فیلم به یاد ماندنی «صبحانه در تیفانی» را ندیده اند حالا جذب فیلم جدید اقتباسی از «صبحانه در تیفانی» با بازیگری ال فانیگ شدند. گردنبند لیدی گاگا با الماس زرد قناری کمرنگ برند تیفانی در مراسم اسکار ۲۰۱۸ نگاه ها را به خود جذب کرد.

فلورنس پیو بازیگر انگلیسی در نمایش جواهرات تیفانی اند کو

کراکوف در ۲۰۱۷ در تیفانی به عنوان مدیر هنری جواهرات و اکسسوری و تبلیغات خلاقانه مشغول به کار شد. او با بیش از ۱۶ سال سابقه عامل اصلی بازیابی جوانی برند کواچ بود و گرد پیری را از چهره کواچ زدود و به آن نشاط و پویایی بخشید. کراکوک زمانی همکار تامی هیلفیگر بود. هنر طراحی همه جا استاندارد و اصول مشترک و ابزارهای متفاوت دارد. کراکوف از همان اول متوجه شد که اگر می خواهد ریش و قیچی جواهرات و سنگ های قیمتی را به دست بگیرد نباید همان سبک طراحی لباس را پیاده کند. او پس از آغاز کار در تیفانی به بررسی و مطالعه پیشینه و میراث و اولویت های آن پرداخت. او می گوید «درک سیر تحول تیفانی بسیار مهم است. از این رو من اغلب اوقات در آرشیو بودم و طرح ها و نقش و نگارها و تبلیغات این برند در چند دهه گذشته را مرور کردم. می دانستم که مرور این سابقه و جزئیات آن گام اصلی و ضروری برای گشودن فصل نوین تیفانی است».


کالکشن جدید T

اولین مجموعه کراکوف در تیفانی Paper Flowers با بازاریابی و طرح های جسورانه و مجلل و طبیعت گرا و سبک نوین عرضه شد.

او درباره مجموعه آخر خود « Tiffany T1» که به خاطرش به لندن سفر کرده گفت «این مجموعه در سه مرحله عرضه می شود که اولین مرحله ماه آوریل است. « Tiffany T1» در حقیقت ادامه راه مجموعه های (T) است که از اوایل دهه هشتاد تا حالا عرضه شده اند. همانطور که از نام کلکسیون مشخص است در طراحی تمامی اعضای این کلکسیون از موتیف حرف T استفاده شده است. این کلکسیون ها در چندین سال گذشته با استقبال بی نظیر همراه بوده چون موفق به جذب نسل جدیدی از زنانی شده که قدرت خرید محصولات این برند را دارند. کراکوف با افزودن مدرنیته به محصولات تیفانی باعث شد تا در مهمانی ها و شب نشینی ها مورد استفاده قرار بگیرند.

کراکوف افزود «زنان امروزی از نظر فکری و مالی استقلال دارند و منتظر نیستند که جواهراتی که خوششان نمی آیند هدیه بگیرند. آنها می خواهند جواهراتی که دوست دارند انتخاب کنند و بخرند و هر روز از آن استفاده کنند که این نشان دهنده سلیقه و مستقل بودن آنها است».

او در ادامه گفت «به باور من جواهرات لاکچری باید شیک و باکلاس و برازنده همه مراسم باشد».

او افزود «به همین دلیل جواهرات الماس نشان (T)
را عرضه کردیم چون می خواستیم بگوییم که این سنگ های قیمتی فقط مال مراسم بزرگ و آنچنانی نیستند بلکه هر روز می توان از آنها استفاده کرد».

تیفانی در ماه فوریه مجموعه رزگلد عرضه می کند که قیمت قطعات آن بین ۸۵۰ و ۲۸ هزار دلار است و در تابستان مجموعه طلای سفید و طلای زرد روانه بازار می شود.


آخرین مرحله ساخت گردنبند Tiffany T1

گردنبد ۱۵۰ هزار دلاری تیفانی با سنگ های قیمتی در همین مجموعه در ماه سپتامبر عرضه می شود که ساخت آن در کارگاه های این برند در نیویورک یک سال طول کشیده است.
در کنار حرف «تی» که نماد بارز این برند است مجموعه جدید تیفانی ساده و با دقت و جذابیت طراحی شده و نرمش و قدرت زنانه را یکجا جمع کرده است. کراکوف گفت این جواهرات فقط کاربرد زیورآلات ندارند بلکه وسیله ای برای توانمندسازی زنان مستقلی هستند که می خواهند به سبک خاص خودشان این حس استقلال را نشان دهند.
برند تیفانی از جمله اولین برندهای جواهرات دنیا بود که موفق به جذب زنان با گروه های درآمدی متفاوت شد و مجموعه های مختلف طلا و سنگ های قیمتی و نقره عرضه کرد. از این رو، جذب طبقه متوسط با قیمت های متوسط از سوی این برند جای تعجب ندارد. آمار فروش نشان می دهد که طبقه متوسط سهم کلیدی و موثر در پویایی و نشاط بازار کالاهای لوکس دارد پس نادیده گرفتن این طبقه دیگر درست نیست. برندهای جواهرات فراوانی سرگرم جذب طبقه متوسط با عرضه کلکسیون های متعدد هستند و سود سرشاری عایدشان می شود؛ مثل دستبند لاو کارتیر و مجموعه «تی» تیفانی. خانم های طبقه متوسط سبک خاص خودشان در استفاده از جواهرات دارند مثلا جواهرات چند لایه می پوشند یا به عبارتی برای مناسبت های مختلف بیش از یک قطعه می خرند.
کراکوف همواره به دنبال این بوده که چطور این برند را بدون تغییر نمادها و اصولش به سمت مرحله جدید هدایت و نام تیفانی را به عنوان یکی از برندهای جواهرات معروف دنیا جاودانه کند. او با توجه به تجربه طولانی در دنیای فشن و به عنوان فردی که گرم و سرد روزگار را چشیده معتقد است که «موفقیت اتفاقی نیست بلکه رویدادهای ناگوار و ناگهانی همیشه محتمل هستند و باید واقع بینانه با آنها برخورد کرد»... او لبخندی از سر خستگی می زند که معلوم نیست این خنده به خاطر گفتگوهای فراوانش در روز است و حالا دیر شده یا اینکه به یاد سختی های گذشته افتاده. من تجربه کردن را دوست دارم اما برخی از آنها درست از آب در می آیند و گاهی هم به نتیجه نمی رسند. اما من خوش شانسم چون فرصت یا به عبارت دیگر از آزادی برای تجربه کردن برخوردارم».
سوال آخر و مهم علاقمندان به فشن و برندهای معروف جواهرات دنیا این است که آیا مجموعه های جواهرات تیفانی با قیمت های متوسط به وجهه و اعتبار تیفانی خدشه وارد نمی کنند؟ کراکوف گفت «مجموعه های جواهرات الماس نشان و سنگ های قیمتی گران قیمت همواره رویایی هستند. وجهه تیفانی که گران ترین الماس جهان را عرضه کرد آسیب نخواهد دید اما در عین حال نمی توان تنها به عظمت و شکوه گذشته امید بست و نباید گروه مهمی از مشتریانی را نادیده گرفت که صدایشان بلند شده و توان مالی و خواسته های بزرگ دارند. او معتقد است «تعادل بین این دو برقرار شدنی است چون هر مجموعه بیانگر یک آرزو و رویا است که فارغ از قیمت آن با تلاش و مهارت عالی و مواد گران قیمت ساخته شده. مثلا النگوی ۸۵۰ دلاری شاید سرآغاز رابطه ای شود که تا آخر عمر ادامه می یابد چون خانم جوانی که این النگو را خریده بزرگ می شود و امکانات مالی اش هم بیشتر می شود اما خاطره این النگو که برای مراسم جشن و سرور خریده بود تا ابد در ذهنش باقی می ماند».

 

 



چرا «اخوان المسلمین» به سازندگان سریال «الحشاشین» حمله کرد؟

کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)
کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)
TT

چرا «اخوان المسلمین» به سازندگان سریال «الحشاشین» حمله کرد؟

کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)
کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)

بلافاصله پس از پخش اولین قسمت از سریال مصری «الحشاشین» در ماه رمضان از تعدادی از شبکه‌های مصری و عربی، فعالان و چهره‌های رسانه‌ای وابسته به «اخوان المسلمین» کمپین «انتقاد شدید» را علیه این سریال به راه انداختند.
این سریال الهام گرفته از تاریخچه گروه حَشّاشین (باطنی‌ها) است که در قرون وسطی بین سال‌های ۱۰۹۰ تا ۱۲۷۵ پس از میلاد مسیح زندگی می‌کردند. بنیان‌گذار آن شخصی به نام حسن صباح بود. سؤالاتی در مورد دلایل حمله اخوانی‌ها نسبت به این سریال مطرح شده‌است.
فعالان شبکه‌های اجتماعی و متخصصان مسائل سازمان‌های «اسلام سیاسی» معتقدند کارزار حمله اخوان به دلیل «آگاه شدن افراد وابسته به این گروه یا کسانی که با آن همدردی می‌کنند از شباهت‌های بین دو گروه و حساسیت شدید آنها نسبت به هرگونه تلاش برای افشای استثمار دین برای اهداف سیاسی است».
سریال الحشاشین با بازی تعدادی از بازیگران مصری و عرب به پیشگامی هنرمند مصری کریم عبدالعزیز است. این اثر به نویسندگی عبدالرحیم کمال، کارگردانی پیتر میمی و تهیه کنندگی شرکت «المتحده» در حال پخش است.
فیلمبرداری این سریال دو سال به طول انجامید و قرار بود در ماه رمضان سال گذشته نمایش داده شود اما با توجه به گفته‌های قبلی سازندگان، به دلیل فیلمبرداری صحنه‌هایی از این سریال در مالتا و قزاقستان، نمایش به تعویق افتاد.
این سریال داستان حسن الصباح، بنیانگذار گروه حشاشین، خطرناک‌ترین جنبش زیرزمینی و مرگبارترین گروه مخفی در قرن یازدهم میلادی به عنوان بخشی از فرقه نزاریه را روایت می‌کند.
فعالان و متخصصان رسانه ای طرفدار اخوان المسلمین کمپین شدیدی را برای حمله به سریال و سازندگان آن راه اندازی کردند.
کمپین حمله جنبه‌های مختلفی داشت که برخی از آنها مستقیماً از توصیف سریال به‌عنوان «طرح تاریخی اخوان و تشبیه آن‌ها به گروه حشاشین» انتقاد کردند. در حالی که برخی دیگر مسیر هنری مرتبط با «تلاش برای نقد زبان به کار رفته در اثر و هزینه مالی آن» را در پیش گرفت.

یکی از سکانس های «الحشاشین» (شرکت فیلمساز)

روزنامه‌نگار وابسته به اخوان، محمد ناصر، پست‌ها، پیوندها و ویدئوهایی در انتقاد از این سریال منتشر کرد. او در یکی از آنها در حساب کاربری خود در سایت «ایکس» نوشت: «بهتر بود سریال به دلیل هزینه‌های زیاد تولید نمی‌شد».
از سوی دیگر، اسامه جاویش، روزنامه‌نگار طرفدار اخوان المسلمین، یک پست وبلاگی در «X» منتشر کرد که در آن سعی داشت سریال را به سخره بگیرد. او نوشت: «فوری... پخش تازه‌ترین قسمت حشاشین... معلوم شد اخوانی‌ها هیولا هستند».
با این حال، بسیاری از نظرات در مورد آن پست، انتقادات شدیدی را متوجه جاویش کرد و گفتند که او «به شباهت بین اخوان و حشاشین اعتراف کرده‌است».
به نوبه خود، سامی کمال الدین، روزنامه‌نگار وابسته به «اخوان»، تلاش کرد برای پرهیز از مسیر سیاسی، استفاده از نقد هنری برای حمله به سریال، آن را «سریال کارتونی» توصیف کرد. او گفت که اپیزودهایی که نمایش داده شد «فقر هنری آشکاری داشتند».
از سوی دیگر، وبلاگ نویسان به انتقاد اخوان از سریال حمله کردند و این حمله را به شباهت دو گروهی که این درام فاش می‌کند نسبت دادند.
اکانتی به نام «نادر الشریف» در «X» نوشت: «حسن الصباح، بنیانگذار حشاشین، و حسن البنا، مؤسس اخوان، دو روی یک سکه هستند و همه انتقادات به این سریال، منشأ و شیوه‌های حشاشین را افشا می‌کند که هیچ تفاوتی با شیوه‌های اخوان ندارد».
برخی از بلاگرها از سبک «کمیک» برای تمسخر خشم اخوان علیه سریال استفاده کردند.

احمد بان، نویسنده و پژوهشگر متخصص در امور سازمان‌های افراطی نیز به نوبه خود اظهار کرد که حمله اخوان به سریال «حشاشین» را می‌توان در چارچوب این دانست که اعضای اخوان این سریال را به عنوان یک «طرح سیاسی و فکری علیه خود» می‌بینند.
او به الشرق الاوسط توضیح داد: «بسیاری از گروه‌ها مانند اخوان نسبت به هرگونه تلاش برای انتقاد، بسیار حساس هستند».
وی افزود که «با وجود تفاوت در زمینه‌های تاریخی، بین گروه اخوان و حشاشین شباهت وجود دارد، نه تطابق».
او افزود: اعتماد مطلق در درون حشاشین بسیار خطرناک تر از درون اخوان است، اما استفاده از مذهب در سیاست موضوعی است که هر دو گروه مشترک هستند.
او توضیح داد که تمرکز سریال بر نقد این ایده ممکن است یکی از دلایلی بوده باشد که احساسات پیروان گروه‌هایی را که وجودشان به استفاده از دین در سیاست وابسته است جریحه‌دار کند.
به نوبه خود، محقق متخصص در سازمان‌های افراطی، منیر ادیب، نیز گفت که مناطق مشترک زیادی بین «اخوان» و «حشاشین» وجود دارد؛ آن گروه به عنوان گروهی است که به بهانه جهاد از جنگ و از دین برای خدمت به اهداف سیاسی خود استفاده می‌کرد.
ادیب به الشرق الاوسط گفت که حسن البنا با الهام از حسن صباح ایده ساخت گروه را بر اساس وفاداری مطلق پیروان به رهبر گروه ایجاد کرد؛ در هر دو گروه، این بیعت مبتنی بر «سمع، اطاعت و اعتماد کورکورانه از جانب وفاداران به رهبر گروه» است.