روز پلنگ عربی بهانه ای برای توجه به کمیاب ترین گونه حیوانی شبه جزیره عرب

یادداشت تفاهم بین کمیسیون سلطنتی العلا و کتمسفر برای افزایش آگاهی

امضای یادداشت تفاهم از سوی شاهزاده بدر بن عبد الله بن فرحان و شاهدخت ریما بنت بندر (الشرق الاوسط)
امضای یادداشت تفاهم از سوی شاهزاده بدر بن عبد الله بن فرحان و شاهدخت ریما بنت بندر (الشرق الاوسط)
TT

روز پلنگ عربی بهانه ای برای توجه به کمیاب ترین گونه حیوانی شبه جزیره عرب

امضای یادداشت تفاهم از سوی شاهزاده بدر بن عبد الله بن فرحان و شاهدخت ریما بنت بندر (الشرق الاوسط)
امضای یادداشت تفاهم از سوی شاهزاده بدر بن عبد الله بن فرحان و شاهدخت ریما بنت بندر (الشرق الاوسط)

شبه جزیره عرب از بیش از ۵۰۰ هزار سال پیش زیستگاه پلنگ عربی شد. پلنگ عربی در این منطقه با توجه به داشتن وضعیت مناسب از نظر تغذیه مثل خرگوش و گوزن و آهو زیستگاه مناسب برای پلنگ های عربی بوده و در مناطق کوهستانی آن از مدت های مدید جولان می دهد. تعداد آنها به دلیل شکار غیر قانونی و بی رویه و کاهش منابع تغذیه طبیعی کاهش چشمگیری داشته است و اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت پلنگ عربی را در رده حیوانات در حال انقراض حیات وحش معرفی کرد.

پلنگ عربی از جمله نمادهای مهم در تاریخ باستان منطقه است و ریشه در آداب و رسوم اجتماعی هم دارد.

باستان شناسان موفق به یافتن نقش و نگارهای پلنگ در صخره نگاره های متعلق به چندین هزار سال پیش شدند. پلنگ عربی الهام بخش و فاکتور مهم داستان های عامیانه و اصطلاحات مردمی است.

در این راستا، دولت سعودی در راستای حفاظت از پلنگ عربی و جلوگیری از انقراض این گونه جانوری طرح ابتکاری موسوم به «صندوق پلنگ عربی» اعلام کرده و این طرح از سوی کمیسیون سلطنتی العلا اجرا می شود. شورای وزیران سعودی نیز به منظور افزایش آگاهی در مورد پلنگ عربی روز دهم فبرایر در سال را روز پلنگ عربی نامگذاری کرده است.

طرح ابتکاری روز پلنگ عربی به منظور حفاظت از محیط زیست و تلاش برای اطلاع رسانی در میان کشورهای منطقه ارایه شده و تلاشی برای جلب توجه جهان به خطراتی است که این گونه نادر با آن روبروست. طرح ابتکاری روز پلنگ عربی برای اولین بار امسال برگزار شد و با رویکرد دولت سعودی و کمیسیون سلطنتی استان العلا درباره حفاظت از پلنگ عربی همسویی دارد. پلنگ عربی از اهمیت ملی و منطقه ای برخوردار است.

پلنگ عربی نسبت به بقیه گونه های پلنگ کوچک تر بوده و وزنش حداکثر ۳۰ کیلوگرم معادل نصف وزن پلنگ آفریقایی است. پلنگ عربی با توجه به افزایش وسعت بیابان ها در چند قرن گذشته تنها گونه های پلنگی است که قابلیت سازگاری با شرایط بیابانی دارد. رژیم غذایی پلنگ عربی در سابق بزکوهی نوبی (گونه ای از بزکوهی) و قوچ عربی و هیراکس سنگی بود اما وقتی این حیوانات در دسترس پلنگ عربی نباشند پلنگ عربی به شکار کبک و خرگوش وحشی و جوجه تیغی و خارپشت کوهی می رود. پلنگ عربی بر خلاف یوزپلنگ که سرعت بی نظیری در تعقیب شکار دارد ساختار بدنی جهش پذیر دارد و عمدتا روی جهش و تعقیب تمرکز می کند و با بدن کشیده و لاغر و پاهای قوی و کوتاه و دم بسیار بلندش می تواند تعادل خود را حفظ کند. این ویژگی ها برای مناطق کوهستانی ایده آل هستند و بدین ترتیب پلنگ عربی با جهش چندین متری می تواند شکار کند.

کمیسیون سلطنتی استان العلا برنامه ها و فعالیت های متعددی برای اطلاع رسانی درباره پلنگ عربی اجرا کرده است. این نهاد در سپتامبر ۲۰۲۱ از تولد ماده پلنگ عربی خبر داد که این گام مهمی در راستای حفاظت از این گونه جانوری و رسیدن به اهداف بقا و استحکام زنجیره اکوسیستم در طبیعت است.

کمیسیون سلطنتی استان العلا چند هدف دنبال می کند: حضور مجموعه پلنگ های عربی با قابلیت حیات تحت سیستم مدیریتی پایدار و تامین رژیم غذایی آنها در زیستگاه های طبیعی. سازگاری پلنگ عربی با منطقه به منظور بازگشت بی خطر آنها به زیستگاه های طبیعی. اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت پلنگ عربی را در رده حیوانات در حال انقراض حیات وحش معرفی کند چون حداکثر ۲۰۰ پلنگ عربی وجود دارد. نبود رژیم غذایی در زیستگاه های بومی و شکار بی رویه از عوامل کمیاب شدن پلنگ عربی به شمار می رود.

کمیسیون سلطنتی استان العلا در راستای وضع و اجرای مقررات و ضوابط مناسبت برای حفاظت از پلنگ عربی و تامین رژیم غذایی مناسب و زیستگاه مناسب و کاهش خطراتی که منجر به کاهش تعداد آنها می شود تلاش می کند.

کمیسیون سلطنتی استان العلا همچنین به منظور همکاری موثر با کشورها و نهادهای ذیربط و شرکای بین المللی برای فراهم کردن زیستگاه ها و افزایش جمعیت آنها فعالیت می کند که در این میان نقش مهم تربیت خانوادگی بروز پیدا می کند. این نهاد در حقیقت به عنوان ابزار توانمندسازی در عرصه بین المللی برای تلاش مشترک در راستای بهبودی اوضاع این گونه های جانوری در حال انقراض نقش آفرینی می کند.

در این راستا، کمیسیون سلطنتی استان العلا و صندوق پلنگ عربی پنجشنبه (۱۰ فوریه) دو یادداشت تفاهم همکاری با بنیاد «کتمسفر»

در راستای افزایش تلاش های منطقه ای برای حفاظت از پلنگ عربی در حال انقراض امضا کردند.

شاهزاده بدر بن عبد الله بن فرحان رییس کمیسیون سلطنتی استان العلا و رییس هیات امنای صندوق پلنگ عربی و شاهدخت ریما بنت بندر سفیر سعودی در آمریکا و رییس بنیاد «کتمسفر» دو یادداشت تفاهم را امضا کردند.

این یادداشت تفاهم مزبور بستر ساز و تنظیم کننده همکاری راهبردی کنونی بین دو نهاد یاد شده خواهد بود و در آنها به اجرای برنامه ها و فعالیت های مهم در خصوص افزایش آگاهی درباره اهمیت حفاظت از گربه سانان بزرگ به ویژه پلنگ عربی اشاره شده است.

کمیسیون سلطنتی العلا و «کتمسفر» برای راه اندازی مجموعه فعالیت ها و طرح های آگاهی رسانی پایدار و خلاقانه و انجام پژوهش و تحقیقات علمی و جامع در راستای حفاظت از پلنگ عربی و جلوگیری از انقراض آن همکاری خواهند کرد. گفتنی است که پلنگ عربی یکی از نمادهای غرور و افتخار در سعودی و کشورهای متعدد منطقه است.

از سوی دیگر شاهزاده بدر بن فرحان گفت « این تفاهم نامه با توجه به رهنمودهای شاهزاده محمد بن سلمان ولیعهد و معاون رییس شورای وزیران و وزیر دفاع و رییس هیات مدیره کمیسیون سلطنتی استان العلا به منظور «حفاظت از پلنگ عربی در قبال تهدیدهای دور و نزدیک» اجرا می شود». او تاکید کرد «کمیسیون سلطنتی استان العلا و صندوق پلنگ عربی با توجه به حمایت های شاهزاده محمد بن سلمان موفق شدند برای حفاظت از پلنگ عربی و جلوگیری از انقراض آن یک گام به جلو بردارند».

شاهزاده بدر بن فرحان اظهار کرد «همکاری بین این دو نهاد منجر به توسعه و تقویت برنامه های کنونی حفاظت از پلنگ عربی می شود و حفاظت از پلنگ عربی در راس برنامه های توسعه پایدار و جامع استان العلا است. شراکت های جاری با سازمان های مربوطه در خصوص حفاظت از حیوانات و گیاهان از جمله اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت پس از این دو یادداشت تفاهم افزایش خواهد یافت».

شاهدخت ریما بنت بندر بن سلطان گفت «این تفاهم نامه در راستای حمایت از وظیفه کتمسفر برای حفاظت از گربه سانان بزرگ از جمله پلنگ عربی است و موجب پررنگ شدن نقش سازمان های منطقه ای برای حفاظت از پلنگ عربی می شود. این تفاهم نامه همچنین از تلاش های جدی سازمان برای رسیدن به اهداف بلند مدت یعنی اسکان گونه های جانوری در زیستگاه های بومی خود حمایت می کند».

تفاهم نامه های مزبور سنگ بنای همکاری و شراکت های صندوق پلنگ عربی با موسسات مختلف در راستای رسیدن به اهداف مد نظر یعنی جلوگیری از انقراض پلنگ عربی و محیط زیست پایدار است.

امضای دو تفاهم نامه یاد شده با کمپین گسترده برای اطلاع رسانی همراه بود که در سراسر سعودی و برخی کشورهای منطقه برای برگزاری روز پلنگ عربی همزمان شد. نمایش های نور شگفت انگیز بر نمای اماکن معروف از جمله ساختمان موسسه پژوهش ها و مطالعات ملک فیصل در ریاض و برج طریق الملک در جده و برج ادیر در الخبر و صخره فیل در العلا بخشی از برنامه هایی هستند که همزمان با امضای تفاهم نامه ها اجرا شدند.

نمایش نور شامل حال برج خلیفه در دبی و پاویون سعودی در اکسپو ۲۰۲۰ در دبی و تیزر تبلیغاتی در مسیر منتهی به دانشگاه سلطان قابوس در مسقط عمان شد.

بنیاد کتمسفر و کمیسیون سلطنتی استان العلا برای اولین بار کمپین بین المللی Catwalkبرای آگاهی بخشی درباره پلنگ عربی در ۶ نوامبر ۲۰۲۱ ترتیب دادند و بیش از ۲۷ هزار نفر در پیاده روی دسته جمعی در ۱۰۲ کشور مسافت ۱۵۰ هزار کیلومتر پیمودند.

اهالی العلا هم در این برنامه پیاده روی در منطقه حفاظت شده شرعان به منظور ابراز حمایت از پلنگ عربی شرکت کردند و این پیام مهمی در مورد میزان بالای آگاهی ساکنان این استان درباره پلنگ عربی و اهمیت حفاظت از این گونه جانوری می دهد.



حدود «استثمار سیاسی» گذشته در سریال‌های تاریخی تا کجاست؟

خالد النبوی در صحنه ای از «ممالیک آتش»
خالد النبوی در صحنه ای از «ممالیک آتش»
TT

حدود «استثمار سیاسی» گذشته در سریال‌های تاریخی تا کجاست؟

خالد النبوی در صحنه ای از «ممالیک آتش»
خالد النبوی در صحنه ای از «ممالیک آتش»

با هر سریال تاریخی، سؤالاتی مطرح می‌شود که کماکان بر سر زبان هاست، نه تنها به میزان اعتبار این آثار و دستیابی آنها به هماهنگی بین آزادی خلاقیت و تخیل و احترام به حقیقت تاریخی، بلکه موضوع به ماهیت معنای سیاسی استناد به تاریخ از طریق این آثار مرتبط شده‌است که - به گفته بسیاری از ناظران و متخصصان - خالی از «رمزگذاری عمدی واقعیت» نیست.
اگرچه این مناقشه جدید نیست و به همراهی برای اکثر آثار نمایشی عربی الهام گرفته از تاریخ تبدیل شده‌است، سال‌های اخیر ابعاد قابل توجهی به جنجال همراه با درام تاریخی اضافه کرده‌است که به استفاده سیاسی و ایدئولوژیک این آثار مرتبط است.
اگر استناد به تاریخ در این مطالب نمایشی، اهدافی فراتر از پرداختن به زندگی‌نامه شخصیت‌های پیچیده‌ای را که اغلب جنجال‌های سیاسی و فکری به راه می‌اندازند، دربردارد، پس
علاوه بر این، برجسته کردن دوره‌ها و رویدادهای تاریخی که با دقت انتخاب شده‌اند، پیامدهای معناداری برای واقعیت کنونی دارد.
شاید جنجال بزرگی که سریال حشاشین که در ماه رمضان در تعدادی از شبکه‌های مصری و عربی در حال پخش است، بسیاری از این سوالات را در مورد محدودیت‌های استفاده سیاسی و ایدئولوژیک از تاریخ دوباره مطرح کند که هنوز پاسخ قاطعی ندارند.

کریم عبدالعزیز در کلیپی از «الحشاشین» (شرکت سازنده)

به گفته منتقدان هنری و اساتید دانشگاهی تاریخ که با «الشرق الاوسط» صحبت کردند، اغلب درام‌های تاریخی دارای «دیدگاه سیاسی یا ایدئولوژیکی هستند که توسط تولیدکنندگان یا سازندگان اثر بیان می‌شود»، اما کنترل‌هایی وجود دارد که باید هنگام ارائه این آثار در نظر گرفته شوند؛ اول از همه، احترام به حقایق عمده تاریخ بدون جعل، علاوه بر ضرورت کمک گرفتن از متخصصان برای پرکردن شکاف‌ها و دستیابی به هماهنگی بین داستانی و تاریخی است تا از بسیاری شکاف‌ها جلوگیری شود که ممکن است اعتبار برخی درام‌هایی که از تاریخ الهام گرفته‌اند را کاهش دهد.

انتخاب‌های عمدی

شاید درام تاریخی عرب یکی از قدیمی‌ترین اشکال نمایشی بود که از نظر سیاسی یا ایدئولوژیک به کار گرفته شد. شاید این آثار مسیری را پیش از خود یافتند که آثار ادبی نویسندگانی چون جرجی زیدان، امین معلوف، نجیب محفوظ، علی احمد باکثیر، توفیق الحکیم، محمد فرید ابو حدید و بسیاری دیگر پیش از خود رفته بودند.
اما ارائه درام‌های تاریخی در سینما و تلویزیون و استفاده سیاسی از آنها به دهه شصت قرن گذشته بازمی‌گردد. در اینجا طارق الشناوی، منتقد هنری، یکی از معروف‌ترین آثار سینمای عرب را به یاد می‌آورد که فیلم «الناصر صلاح الدین» است که در سال ۱۹۶۳ به کارگردانی یوسف شاهین ساخته شد. گروهی از مشهورترین نام‌های ادبی مصر در آن زمان، مانند یوسف السباعی، نجیب محفوظ و عبدالرحمن الشرقاوی در نگارش آن مشارکت داشتند. بنیاد عمومی سینمای مصر، یک نهاد دولتی، به تأمین مالی تولید آن کمک کرد.
الشناوی به «الشرق الاوسط» می‌گوید: هدف از تولید آن اثر عظیم در آن زمان، همان‌طور که در آن زمان گفته شد، یک فرافکنی سیاسی با الهام گرفتن از قهرمانی‌های سلطان صلاح الدین ایوبی، آزادکننده بیت‌المقدس در دوران جمال عبدالناصر، رئیس‌جمهور فقید مصر بود. این امر به وضوح از انتخاب نام فیلم آشکار می‌شود.
الشناوی معتقد است که «نویسنده درام تاریخی هر دوره زمانی یا شخصیتی را که بخواهد ارائه کند، صرف نظر از ماهیت آن، باید شامل دیدگاهی باشد، اعم از سیاسی، فکری یا اجتماعی که او بخواهد با پرداختن آن شخصیت ارائه دهد».
وی افزود: هیچ درام تاریخی برای روایت تاریخ وجود ندارد، بلکه طبیعی است که هدف روشن و دلیلی داشته باشد که این انتخاب را توجیه کند.
به عقیده او، موضوع بدون «انتخاب عمدی برای هدفی خاص که توسط سازندگان اثر دیده می‌شود» نیست، که او آن را نقص نمی‌داند، بلکه «بخشی از ماهیت صنعت نمایش» است.

رمزگذاری واقعیت

در سال‌های اخیر، بسیاری از نمایش‌های تاریخی عربی، چه برای شخصیت‌های مذهبی و چه برای دوره‌های تاریخی مملو از درگیری، همچنان مفاهیمی مرتبط با واقعیت کنونی را به همراه دارند، نمادگرایی ارائه شده توسط سریال‌های تاریخی را نمی‌توان نادیده گرفت؛ زیرا بیننده اغلب به‌طور خودکار رویدادهای تاریخی را با واقعیت پیوند می‌دهد و گاهی اوقات از یک لحظه تاریخی کهن خواسته می‌شود تا نماد واقعیت فعلی باشد تا این باور را ایجاد کند که واقعیت با گذشته تفاوتی ندارد.
اما این بدان معنا نیست که درام تاریخی به سمت «جعل و تحریف» گرایش دارد، بلکه نویسنده آن «باید از یک سو با مطالب تاریخی ثبت شده مطابق با الزامات هنر نمایشی عمل کند و مطابق با بینش فکری و پرسش‌های بشری، بدون تعصب به حقایق تاریخی یا تعمیم خودسرانه مطالب تاریخی به شیوه‌ای خام در خدمت دیدگاه ایدئولوژیک قبلی تولید کند». ولید سیف نویسنده فلسطینی که یکی از برجسته‌ترین سازندگان درام تاریخی عرب به‌شمار می‌رود، در زندگی‌نامه خود با عنوان «شاهد و شاهد» نسبت به این موضوع هشدار می‌دهد.
حقیقت این است که نمایشنامه تاریخی عرب در طول چند دهه آثار بسیاری ارائه کرد که این همه بحث و جدل در مورد اشتغال سیاسی ایجاد نکرد و بر ارائه بیوگرافی شخصیت‌های کمتر بحث‌برانگیز که موضوع مناقشات سیاسی یا ایدئولوژیکی عمده نیستند تمرکز داشت؛ مانند «خالد بن الولید»، «عمر بن عبدالعزیز»، «صلاح الدین ایوبی»، «امام ترمذی» و «امام شافعی».
حتی زمانی که در مصر زندگی‌نامه شخصیت‌های بحث‌برانگیزی مانند عمرو بن العاص یا خلیفه عباسی هارون الرشید ارائه شد، این آثار در چارچوب دفاع از آن شخصیت‌ها بر بعد انسانی تمرکز داشتند، نه بعد سیاسی.

سکانسی از سریال رستاخیز ارطغرل

با این حال، سال‌های اخیر به موازات وقوع بسیاری از درگیری‌های سیاسی، ایدئولوژیک و فرقه‌ای در منطقه بوده‌است که منجر به جذابیت‌های چشمگیری شده‌است که بدون استفاده از تاریخ نیست. برای مثال، تلاش‌هایی برای همگام شدن با ظهور ایده «نوعثمانی‌گرایی» و هموار کردن راه برای نقش‌های تأثیرگذارتر ترکیه در منطقه پس از رویدادهایی که به «بهار عربی» معروف شد، سریال‌های ترکی با استفاده از ابزارهای نمایشی در پرده‌های عربی به محبوبیت دست یافت. از جمله این آثار ترکی می‌توان به سریال «حرمسرای سلطان» اشاره کرد که یکی از برجسته‌ترین سلاطین عثمانی، سلطان سلیمان قانونی (سلیمان یکم) و سریال «قیام اَرطغرل» را مطرح کرد. اثری است که با ارائه زندگینامه ارطغرل پسر سلیمان شاه، رهبر قبیله کایی از ترکان مسلمان اوغوز و پدر عثمان اول، بنیانگذار امپراتوری عثمانی، مقدمات و انگیزه‌های تأسیس امپراتوری عثمانی را ارائه می‌کند. نمایش آن در سه سری متوالی از اواخر سال ۲۰۱۴ آغاز شد.
از سوی دیگر، سریال «ممالیک آتش» نشان دهنده واکنش دراماتیک عربی به آثار تاریخی ترکیه است که توسط شرکت اماراتی «جنو مدیا» در سال ۲۰۱۹ به نویسندگی محمد سلیمان عبدالملک و کارگردانی کارگردان بریتانیایی پیتر وبر تولید شد. این سریال آخرین دوره دولت ممالیک و سقوط آن به دست عثمانی‌ها در اوایل قرن شانزدهم را روایت می‌کند. عثمانی‌ها از طریق یک سری خیانت‌ها توانستند برای چند قرن پس از آن، پایگاهی برای حکومت خود در منطقه عرب بیابند.

تفسیر مذهبی از صنعت سریال

موضوع تنها به این دوئل تاریخی بر سر واقعیت حضور عثمانی در منطقه محدود نشد، بلکه باعث ایجاد یک رقابت فرقه‌ای شد که دو سال پیش خبر ساخت سریال «معاویه بن ابی سفیان» جنجال آفرید؛ سریالی برای انعکاس زندگی‌نامه بنیانگذار دولت اموی و یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های بحث‌برانگیز تاریخ اسلام از طریق نقش او در آنچه به عنوان «فتنه بزرگ» شناخته می‌شود، مورد مناقشه بزرگی در مورد هدف از تولید اثر شد.
در چارچوب «تفسیر فرقه‌ای» از آثار نمایشی، یکی از شبکه‌های عراقی در آن زمان اعلام کرد که بودجه هنگفتی را برای تولید سریال تاریخی «شجاعت ابولؤلؤه» اختصاص داده‌است. ظاهراً در واکنش به روند ساخت سریال «معاویه بن ابی سفیان» است؛ ابولؤلؤه فیروز معروف به ابولؤلؤه مجوسی، مردی است که خلیفه دوم عمر بن خطاب را ترور کرد. حتی در هنگام ارائه زندگینامه الفاروق عمر بن الخطاب که توسط بنیاد رسانه ای قطر تهیه شده بود، موضوع بدون مناقشه نبود، نه تنها در مورد مشروعیت به تصویرکشیدن یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های تاریخ اسلام روی صفحه نمایش که با بسیاری از فتواهای قبلی در این زمینه مغایرت دارد، بله بر سر پیش‌بینی ایدئولوژیک سریالی که بین سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۲ فیلمبرداری شده بود، اختلاف نظر وجود داشت. این دوره ای است که با ظهور گروه‌های «اسلام سیاسی» در بسیاری از کشورهای عربی مصادف شد و بر شدت این مناقشه با مشارکت چهره‌های حامی سازمان «اخوان المسلمین» در بررسی بافت تاریخی سریال افزوده شد.

بی سوادی تاریخی

دکتر محمد عفیفی، استاد تاریخ دانشگاه قاهره و دبیرکل سابق شورای عالی فرهنگ در مصر معتقد است: هر مؤسسه ای که سریال‌های تاریخی را تولید می‌کند «به‌طور طبیعی هدفی پشت تولید اثر دارد، به ویژه با توجه به هزینه تولید هنگفتی که این نمونه از آثار نیاز دارد»، معمولاً درام تاریخی «تاریخ را بیشتر از خدمت به آگاهی تاریخی یا تعریف گذشته فرا می‌خواند تا در خدمت حال باشد».
عفیفی به «الشرق الاوسط» توضیح می‌دهد که هنگام الهام گرفتن از تاریخ در آثار نمایشی باید کنترل‌هایی وجود داشته باشد؛ برجسته‌ترین این کنترل‌ها تغییر نکردن حقایق تاریخی تثبیت‌شده‌است، مانند سال‌های رویداد، یا شخصیت‌های اصلی که رویداد را ایجاد کرده‌اند. اما در عین حال بر ضرورت عدم لغزش در تلقی نمایش تاریخی به عنوان مرجع یا منبع تاریخی تأکید می‌کند، زیرا سریال یک اثر خلاقانه است که بینش سازندگانش، از جمله نویسندگان و کارگردانان، و احتمالاً فضایی از تخیل را به همراه دارد.
این استاد تاریخ که مطالعات پیشرفته بسیاری را در مورد تکیه بر منابع غیررسمی در تاریخ برخی از رویدادهای مهم تاریخ مصر انجام داده‌است، وضعیت مناقشه برانگیز سریال تاریخی را به آنچه او به عنوان «بی سوادی تاریخی در میان اکثر دریافت کنندگان محتوای نمایشی» توصیف می‌کند، نسبت می‌دهد.
او این موضوع را با بیان اینکه فقدان آگاهی تاریخی نتیجه کمبود برنامه‌های درسی مدرسه است، توضیح می‌دهد ارائه خوانش تاریخی به صورت انتقادی و چند نگرشی باعث می‌شود بسیاری از مخاطبان به آثار نمایشی به عنوان یک مرجع تاریخی نگاه کنند نه اثری خلاقانه که قابل تفسیر باشد و از اینجا مشکلات و بحران‌های بسیاری پدید می‌آید.
دبیرکل سابق شورای عالی فرهنگ در مصر اما خوشحالی خود را از جنجال برانگیخته شده ناشی از سریال عربی الهام گرفته از تاریخ پنهان نمی‌کند و آن را خوب ارزیابی می‌کند.
عفیفی معتقد است ادامه تولید سریال‌های تاریخی عربی، حتی در صورت وجود خطا یا ایجاد حالت جنجال، «بسیار بهتر از عدم وجود این نوع تولیدات نمایشی است».
او نظر خود را این گونه توجیه کرد که نبود این آثار راه را برای «هجوم» آثار تاریخی کشورهایی مانند ترکیه و ایران باز می‌کند و این آثار وارده اغلب دارای بینشی سیاسی و ایدئولوژیک هستند که لزوماً منعکس کننده واقعیات تاریخ یا بینش عرب نیست، بلکه اهداف بسیار عمیق‌تری نسبت به کارهای نمایشی یا سرگرمی دارند.