۲۷ هنرمند در نگارخانه «مکان های خاطره انگیز» در جده

نهمین دوره طرح ابتکاری ۲۱.۳۹

۲۷ هنرمند در نگارخانه «مکان های خاطره انگیز» در جده
TT

۲۷ هنرمند در نگارخانه «مکان های خاطره انگیز» در جده

۲۷ هنرمند در نگارخانه «مکان های خاطره انگیز» در جده

نهمین دوره طرح ابتکاری ۲۱.۳۹ هنر جده الاماکن «مکان های خاطره انگیز» نام گرفته که بیانگر سطوح بالای رقت قلب و دلتنگی و اشتیاق است. مکان های خاطره انگیز فقط یک واژه نیست بلکه همه ما در جای جای این کره خاکی با این مفهوم سر و کار داریم. هر کسی مکان خاطره انگیزی دارد که دلتنگ آن است؛ حتی محمد عبده ملقب به هنرمند جهان عرب هم ترانه ای به همین مضمون دارد که می گوید «مکان ها دلتنگ تو هستند». اسم این ترانه معروف محمد عبده که از دلتنگی و اشتیاق می گوید به ایده نگارخانه بی نظیر تبدیل شد. ۲۷ هنرمند سعودی و غیر سعودی در این نگارخانه دور هم جمع شدند و هر کدام حکایت «مکان خاطره انگیز و فراموش نشدنی» خودشان را با آثار هنری روایت می کنند.
در جده با ونتیا پورتر سرپرست نگارخانه الاماکن و کارشناس هنری و مورخ هنر ملاقات کردم و او درباره داستان این نگارخانه گفت. ونتیا پورتر حدود دو سال یا بیشتر سرگرم آماده سازی نگارخانه الاماکن بود که با شیوع کرونا مجبور شد به صورت مجازی و با برنامه «زوم» با هنرمندان شرکت کننده در ارتباط باشد و در این ملاقات های مجازی درباره ایده این نمایشگاه بحث و گفتگو کردند. «مکان خاطره انگیز» سوژه اصلی نگارخانه جده است. ونتیا پورتر و هنرمندان مدعو با هم درباره شیوه های مختلف برای ابزار «مکان خاطره انگیز» تبادل نظر کردند.

من و ونتیا پورتر در مقر این نگارخانه واقع در ساختمان شورای هنری سعودی موسوم به ساک در جده با هم ملاقات کردیم. او با لبخند شیرین و ذوق و شوق فراوان مرا در بخش های مختلف همراهی کرد. برخی از آثار هنوز نصب نشده اند و بعضی هم هنوز در جعبه های پلاستیکی با مواد محافظ قرار دارند. کارگران سرگرم چیدن تابلوها و آثار هنری هستند و در این میان ونتیا پورتر هم حواسش به آنها است و هم با من حرف می زند. دور دستش یک بسته برچسب کاغذی است. از این برچسب ها برای نوشتن کامنت کوتاه درباره توصیه یا ایراد در کارها به کارگران استفاده می کند.
اندکی سرش خلوت می شود و درباره نگارخانه و هنرمندان شرکت کننده می پرسم. طبیعتا اولین سوال باید این باشد «چرا الاماکن»؟ می گوید «قبل از شیوع کوید ۱۹ از من خواستند که سرپرست نگارخانه باشم. به دنبال سوژه ای برای این رویداد بودم و یاد اماکن سعودی افتادم.. چون سعودی را دوست دارم.. این ایده رفته رفته تبلور پیدا کرد تا زمانی که فردی توصیه کرد که ترانه الاماکن محمد عبده را گوش کنم. پس از آن به خودم گفت الاماکن همان سوژه ای است که دنبالش می گردم و بعد شروع کردم به دستچین کردن هنرمندان و آثار هنری نگارخانه».

درخواست من از هنرمندان ساده و ژرف بود. به آنها گفتم که ما را با آثارتان به مکان های مورد علاقه خودتان ببرید.. یعنی جاهایی که دوست دارید.. فرقی نمی کند که ساخته و پرداخته خیال باشد یا واقعی.
اما پس از محدودیت های رفت و آمد و شیوع کرونا اجرای این ایده در عمل دشوار شد.. چون عده ای در آن دوره به مکان به عنوان زندان نگاه می کردند اما برخی هم معتقدند که آن دوره فرصتی برای آنها فراهم کرد تا دنیاهای تازه ای کشف کنند.
ونتیا پورتر به نکته مهمی اشاره کرد و گفت «ایده مکان سرنخی است که تمام آثار را به هم پیوند می دهد اما نگارخانه از چندین بخش تشکیل شده که آثار هنری هر مکان را جداگانه نمایش می دهد.. مثلا آثاری که جده یا منطقه الشرقیه و بغداد و غزه و شهرهای دیگر را کشف می کنند».
او خاطر نشان کرد «اول از سعودی و درست از جده یعنی محل برگزاری نگارخانه شروع کردیم. اینجا اثر عبد الله العثمان با چراغ های رنگارنگ نئونی را داریم. این اثر «عروس دریایی را در محله البلد دیدم» نام دارد.
العثمان در این اثر جاهای خاطره انگیز و رایحه های دل انگیز و خاطرات بسیاری در محله تاریخی واقع در مرکز جده را جمع کرده و اصالت و تاریخ ریشه دار مثل دریچه های مشبک چوبی و ساختمان های قدیمی را روایت می کند. در این اثر همچنین مناطق ساحلی و دریای جده که میعادگاه خانواده ها است را هم داریم.

پیوند نسل ها
بخش پیوند نسل ها آثار هنرمندان پیشرو و جوانان امروزی را در برمی گیرد. پورتر می گوید «هدفم در این بخش پیوند بین نسل ها بود».
او به دو اثر از عبد الحلیم رضوی و صفیه بن زقر اولین پیشگامان حوزه هنری سعودی که برای تحصیل در رشته های هنری به خارج رفتند اشاره می کند. او می گوید «رضوی در این تابلوی رنگ روغن به زادگاه و محل اقامت خود در کودکی یعنی مکه و جده اشاره کرده و رقص سنتی المزمار را به تصویر کشیده است. رضوی از تکنیک های چاپ در تصویر سازی استفاده کرده است. ما این آثار را از مجموعه هنری او برداشتیم که تا حالا به نمایش گذاشته نشده است».
سرپرست نگارخانه الاماکن با اشاره به آثار هنری خانم صفیه بن زقر می گوید «صفیه را بیشتر از بقیه هنرمندان دوست دارم. وقتی اولین دفعه به خانه صفیه رفتم دیدم یک تابلوی نقاشی روی کاغذ روی دیوار گذاشته است. اکثر مخاطبان نمی دانند که او در نقاشی روی کاغذ هم چیره دست است. البته آثار او در این نگارخانه با تکنیک چاپ است که در آنها از رنگ های مختلف در پس زمینه استفاده می کند. تابلوهای بن زقر مثل یک آرشیو بصری درباره میراث و آثار قدیمی سعودی است. او در مصر بزرگ شد. وقتی به سعودی بازگشت متوجه تحولات فراوانی شد و به همین دلیل تصمیم گرفت این تحولات را به تصویر بکشد. و حالا نوبت می رسد به مجموعه آثار بن زقر که آنها را تراثنا نامیده است. او عروس های مناطق مختلف سعودی را کشیده است. صفیه بن زقر در محله الشام در جده به دنیا آمده و جده برای او عزیز است. او تابلویی از خانه خودش کشیده که در آن دیوارها و کمد شیشه ای با عکس های گوناگون از جمله عکس های دوره جوانی و دفتر نقاشی دوره کودکی او به چشم می خورد. او روی همه چیز نقاشی می کرد؛ کاغذ و کاغذ پاره و دفتر و حتی کارت پرواز».

عکاسی و اماکن خاطره انگیز
عکسی از یک زن در محله البلد در جده روی دیوار نصب شده. شاهدخت ریم الفیصل در اصل این عکس سیاه و سفید را گرفته که به رنگ آبی تبدیل شده است. «اثر هنرمندانه در به کارگیری رنگ است و شاهدخت ریم الفیصل در این اثر با محمد الشمری همکاری کرد». سراغ اثر بعدی می رویم؛ عکسی از امی کت. پورتر گفت «امی کت هنرمند تجسمی و عکاس سه ماه در قالب اقامت هنری ساکن محله البلد بود. او پروژه ای به اسم «عشق همیشگی» داشت و در این قالب از خانه های این منطقه عکس می گرفت. عکس های او آرشیو جالب توجهی در این زمینه است». امی کت به آبی علاقه دارد. رنگ آبی هم از ویژگی های محله البلد است. او از یک در آهنی قدیمی یا دیوارهای آبی عکس گرفته. برخی از عکس های او انتزاعی هستند اما با حال می بینیم که به واقعیت نزدیکند. مثلا در این اثر می توان حتی سوراخ های دیوار را دید».
مجموعه عکس از کودکان محله تاریخی البلد در گوشه سمت چپ گذاشته شده. این کودکان امی کت را به جاهای مختلف می بردند و او هم از آنها عکس گرفته. مثلا اینجا عکسی می بینید که در آن کودکی تنها روی پله سنگی نشسته. اسمش عبده است. این کودک با بقیه بچه هایی که امی کت را همراهی کردند نرفت و کنار مادرش ماند. او اینجا می نشست و منتظر بازگشت آنها به جده می ماند. چندین عکس از بدر عواد هم در اینجا به نمایش گذاشته شده. او تحقیقی درباره بخش شمالی خبر داشت و آنجا تعداد فراوانی عکس گرفت و با افراد مختلف مصاحبه کرد و طبیعت متلاطم شهر خبر را به تصویر کشید.
طالب المری عکس های قشنگ و فوق العاده ای دارد. او از «مکان خاطره انگیز» خود در دریاچه الاصفر و پرندگان مهاجر عکس گرفته و یکی از آنها را در ابعاد بزرگ چاپ کرده که مخاطب را میخکوب می کند.

خاطرات کودکی
تیسیر البطنیجی هنرمند فلسطینی سبک خلاقانه ای در به تصویر کشیدن خاطرات دارد. او عکس می گیرد و عکس چاپی روی کاغذ را رنگ آمیزی می کند. مثلا اینجا مجموعه عکس های او را داریم که درباره خانواده اوست که همه دور از هم و ساکن هر کدام از قاره های جهان شده اند. او اسم این مجموعه را «میهنی به دور از میهن» گذاشته است. تیسیر البطنیجی پس از اینکه با عمو زاده هایش در آمریکا تماس گرفت حس کرد که خود او نیاز به پیوند دوباره با آنهایی دارد که بخشی از گذشته او هستند. تیسیر نوشت «من از بچگی تا حالا عمو زاده هایم را ندیدم. آن موقع همه ساکن غزه بودیم و از این رو مجموعه آثار نقاشی با مداد و آبرنگ درباره خاطراتم با آنها را خلق کردم».
صادق الفراجی از عراق هنرمند تجسمی دیگری است که در این نگارخانه با اثر شگفت انگیز خود به نام «آن درخت در خیابان ابو نواس» حضور دارد. صادق الفراجی این اثر را روی یک تکه کاغذ به سبک کودکانه کشیده؛ درباره درختی که محرم رازهایش است. او زیر این درخت می نشسته و خانه دومش بوده.
کاتالینا سوینبرن هنرمند تجسمی شرکت کننده در نگارخانه الاماکن برگ های کتاب های مطالعات باستان شناسی را بریده و بریده ها را دوباره و به صورت متفاوت چیده. «مطالب دو کتاب را با هم آمیخته. نمی شود نوشته ها را خواند. البته کاتالینا عمدا نوشته ها را به صورت ناخوانا تنظیم و یک موزاییک کاغذی خلق کرده است».


دیواری از جنس کاغذ پاره

اثر اسماء باهمیم جلب نظر می کند. مخاطب با یک دیوار روبرو می شود. اسماء این اثر با الهام از سنت دیرینه ای که در خانه خاله اش در منطقه البلد در جده دیده خلق کرده است. مردم دعا لای درز دیوار می گذاشتند. او در این اثر دیواری به سبک خودش درست کرده و لای درز آن کاغذهای با نوشته های نامفهوم گذاشته است. اثر او شبیه یک تندیس سنگی متروکه در زباله است. او از قطعه های چوبی استفاده کرده شبیه خانه کوچکی که شکل و شمایل آن مشخص نیست. سنگ ها و چوب ها و مهم تر از اینها کاغذ پاره هایی شبیه حیواناتی که به زور لا به لای درز دیوار چپانده شده اند.

مکان های تخیلی
تابلوهای شادیه عالم مملو از دنیاهای تخیلی و داستان های تخیلی و افسانه ای است. او درباره این آثار می گوید «مکان های واقعی موقتی هستند اما اماکن تخیلی برای نسل های بعدی می مانند».
او افزود «این تابلوها را با الهام از شخصیت های افسانه ای کتاب تخیلی رجاء عالم، خواهرم خلق کردم».
اثر هنری آخر این نگارخانه درباره مکه و پرده کعبه با گلدوزی های متنوع آن، مکان خاطره انگیز عایشه خالد هنرمند تجسمی است. او با دقت چیزهایی شبیه گلدوزی طلاکاری خلق کرده اما به جای نخ از سنجاق های طلایی استفاده کرده است. سر سنجاق ها روی پارچه بیرون زده. این اثر بسیار زیبا و منحصر به فرد است و پشت پارچه که سنجاق ها قرار دارند اثر دیگری بروز می کند.
طیف وسیعی از هنرمندان و هنرجویان در نگارخانه الاماکن به مدیریت شاهدخت جواهر بنت ماجد بن عبد العزیز شرکت کرده اند. نگارخانه الاماکن در جده از ۳ مارس تا ۳ ژوئن ۲۰۲۲ برگزار و از ۳۰ ژوئن تا ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۲ به موسسه اثراء در ظهران منتقل می شود.



حدود «استثمار سیاسی» گذشته در سریال‌های تاریخی تا کجاست؟

خالد النبوی در صحنه ای از «ممالیک آتش»
خالد النبوی در صحنه ای از «ممالیک آتش»
TT

حدود «استثمار سیاسی» گذشته در سریال‌های تاریخی تا کجاست؟

خالد النبوی در صحنه ای از «ممالیک آتش»
خالد النبوی در صحنه ای از «ممالیک آتش»

با هر سریال تاریخی، سؤالاتی مطرح می‌شود که کماکان بر سر زبان هاست، نه تنها به میزان اعتبار این آثار و دستیابی آنها به هماهنگی بین آزادی خلاقیت و تخیل و احترام به حقیقت تاریخی، بلکه موضوع به ماهیت معنای سیاسی استناد به تاریخ از طریق این آثار مرتبط شده‌است که - به گفته بسیاری از ناظران و متخصصان - خالی از «رمزگذاری عمدی واقعیت» نیست.
اگرچه این مناقشه جدید نیست و به همراهی برای اکثر آثار نمایشی عربی الهام گرفته از تاریخ تبدیل شده‌است، سال‌های اخیر ابعاد قابل توجهی به جنجال همراه با درام تاریخی اضافه کرده‌است که به استفاده سیاسی و ایدئولوژیک این آثار مرتبط است.
اگر استناد به تاریخ در این مطالب نمایشی، اهدافی فراتر از پرداختن به زندگی‌نامه شخصیت‌های پیچیده‌ای را که اغلب جنجال‌های سیاسی و فکری به راه می‌اندازند، دربردارد، پس
علاوه بر این، برجسته کردن دوره‌ها و رویدادهای تاریخی که با دقت انتخاب شده‌اند، پیامدهای معناداری برای واقعیت کنونی دارد.
شاید جنجال بزرگی که سریال حشاشین که در ماه رمضان در تعدادی از شبکه‌های مصری و عربی در حال پخش است، بسیاری از این سوالات را در مورد محدودیت‌های استفاده سیاسی و ایدئولوژیک از تاریخ دوباره مطرح کند که هنوز پاسخ قاطعی ندارند.

کریم عبدالعزیز در کلیپی از «الحشاشین» (شرکت سازنده)

به گفته منتقدان هنری و اساتید دانشگاهی تاریخ که با «الشرق الاوسط» صحبت کردند، اغلب درام‌های تاریخی دارای «دیدگاه سیاسی یا ایدئولوژیکی هستند که توسط تولیدکنندگان یا سازندگان اثر بیان می‌شود»، اما کنترل‌هایی وجود دارد که باید هنگام ارائه این آثار در نظر گرفته شوند؛ اول از همه، احترام به حقایق عمده تاریخ بدون جعل، علاوه بر ضرورت کمک گرفتن از متخصصان برای پرکردن شکاف‌ها و دستیابی به هماهنگی بین داستانی و تاریخی است تا از بسیاری شکاف‌ها جلوگیری شود که ممکن است اعتبار برخی درام‌هایی که از تاریخ الهام گرفته‌اند را کاهش دهد.

انتخاب‌های عمدی

شاید درام تاریخی عرب یکی از قدیمی‌ترین اشکال نمایشی بود که از نظر سیاسی یا ایدئولوژیک به کار گرفته شد. شاید این آثار مسیری را پیش از خود یافتند که آثار ادبی نویسندگانی چون جرجی زیدان، امین معلوف، نجیب محفوظ، علی احمد باکثیر، توفیق الحکیم، محمد فرید ابو حدید و بسیاری دیگر پیش از خود رفته بودند.
اما ارائه درام‌های تاریخی در سینما و تلویزیون و استفاده سیاسی از آنها به دهه شصت قرن گذشته بازمی‌گردد. در اینجا طارق الشناوی، منتقد هنری، یکی از معروف‌ترین آثار سینمای عرب را به یاد می‌آورد که فیلم «الناصر صلاح الدین» است که در سال ۱۹۶۳ به کارگردانی یوسف شاهین ساخته شد. گروهی از مشهورترین نام‌های ادبی مصر در آن زمان، مانند یوسف السباعی، نجیب محفوظ و عبدالرحمن الشرقاوی در نگارش آن مشارکت داشتند. بنیاد عمومی سینمای مصر، یک نهاد دولتی، به تأمین مالی تولید آن کمک کرد.
الشناوی به «الشرق الاوسط» می‌گوید: هدف از تولید آن اثر عظیم در آن زمان، همان‌طور که در آن زمان گفته شد، یک فرافکنی سیاسی با الهام گرفتن از قهرمانی‌های سلطان صلاح الدین ایوبی، آزادکننده بیت‌المقدس در دوران جمال عبدالناصر، رئیس‌جمهور فقید مصر بود. این امر به وضوح از انتخاب نام فیلم آشکار می‌شود.
الشناوی معتقد است که «نویسنده درام تاریخی هر دوره زمانی یا شخصیتی را که بخواهد ارائه کند، صرف نظر از ماهیت آن، باید شامل دیدگاهی باشد، اعم از سیاسی، فکری یا اجتماعی که او بخواهد با پرداختن آن شخصیت ارائه دهد».
وی افزود: هیچ درام تاریخی برای روایت تاریخ وجود ندارد، بلکه طبیعی است که هدف روشن و دلیلی داشته باشد که این انتخاب را توجیه کند.
به عقیده او، موضوع بدون «انتخاب عمدی برای هدفی خاص که توسط سازندگان اثر دیده می‌شود» نیست، که او آن را نقص نمی‌داند، بلکه «بخشی از ماهیت صنعت نمایش» است.

رمزگذاری واقعیت

در سال‌های اخیر، بسیاری از نمایش‌های تاریخی عربی، چه برای شخصیت‌های مذهبی و چه برای دوره‌های تاریخی مملو از درگیری، همچنان مفاهیمی مرتبط با واقعیت کنونی را به همراه دارند، نمادگرایی ارائه شده توسط سریال‌های تاریخی را نمی‌توان نادیده گرفت؛ زیرا بیننده اغلب به‌طور خودکار رویدادهای تاریخی را با واقعیت پیوند می‌دهد و گاهی اوقات از یک لحظه تاریخی کهن خواسته می‌شود تا نماد واقعیت فعلی باشد تا این باور را ایجاد کند که واقعیت با گذشته تفاوتی ندارد.
اما این بدان معنا نیست که درام تاریخی به سمت «جعل و تحریف» گرایش دارد، بلکه نویسنده آن «باید از یک سو با مطالب تاریخی ثبت شده مطابق با الزامات هنر نمایشی عمل کند و مطابق با بینش فکری و پرسش‌های بشری، بدون تعصب به حقایق تاریخی یا تعمیم خودسرانه مطالب تاریخی به شیوه‌ای خام در خدمت دیدگاه ایدئولوژیک قبلی تولید کند». ولید سیف نویسنده فلسطینی که یکی از برجسته‌ترین سازندگان درام تاریخی عرب به‌شمار می‌رود، در زندگی‌نامه خود با عنوان «شاهد و شاهد» نسبت به این موضوع هشدار می‌دهد.
حقیقت این است که نمایشنامه تاریخی عرب در طول چند دهه آثار بسیاری ارائه کرد که این همه بحث و جدل در مورد اشتغال سیاسی ایجاد نکرد و بر ارائه بیوگرافی شخصیت‌های کمتر بحث‌برانگیز که موضوع مناقشات سیاسی یا ایدئولوژیکی عمده نیستند تمرکز داشت؛ مانند «خالد بن الولید»، «عمر بن عبدالعزیز»، «صلاح الدین ایوبی»، «امام ترمذی» و «امام شافعی».
حتی زمانی که در مصر زندگی‌نامه شخصیت‌های بحث‌برانگیزی مانند عمرو بن العاص یا خلیفه عباسی هارون الرشید ارائه شد، این آثار در چارچوب دفاع از آن شخصیت‌ها بر بعد انسانی تمرکز داشتند، نه بعد سیاسی.

سکانسی از سریال رستاخیز ارطغرل

با این حال، سال‌های اخیر به موازات وقوع بسیاری از درگیری‌های سیاسی، ایدئولوژیک و فرقه‌ای در منطقه بوده‌است که منجر به جذابیت‌های چشمگیری شده‌است که بدون استفاده از تاریخ نیست. برای مثال، تلاش‌هایی برای همگام شدن با ظهور ایده «نوعثمانی‌گرایی» و هموار کردن راه برای نقش‌های تأثیرگذارتر ترکیه در منطقه پس از رویدادهایی که به «بهار عربی» معروف شد، سریال‌های ترکی با استفاده از ابزارهای نمایشی در پرده‌های عربی به محبوبیت دست یافت. از جمله این آثار ترکی می‌توان به سریال «حرمسرای سلطان» اشاره کرد که یکی از برجسته‌ترین سلاطین عثمانی، سلطان سلیمان قانونی (سلیمان یکم) و سریال «قیام اَرطغرل» را مطرح کرد. اثری است که با ارائه زندگینامه ارطغرل پسر سلیمان شاه، رهبر قبیله کایی از ترکان مسلمان اوغوز و پدر عثمان اول، بنیانگذار امپراتوری عثمانی، مقدمات و انگیزه‌های تأسیس امپراتوری عثمانی را ارائه می‌کند. نمایش آن در سه سری متوالی از اواخر سال ۲۰۱۴ آغاز شد.
از سوی دیگر، سریال «ممالیک آتش» نشان دهنده واکنش دراماتیک عربی به آثار تاریخی ترکیه است که توسط شرکت اماراتی «جنو مدیا» در سال ۲۰۱۹ به نویسندگی محمد سلیمان عبدالملک و کارگردانی کارگردان بریتانیایی پیتر وبر تولید شد. این سریال آخرین دوره دولت ممالیک و سقوط آن به دست عثمانی‌ها در اوایل قرن شانزدهم را روایت می‌کند. عثمانی‌ها از طریق یک سری خیانت‌ها توانستند برای چند قرن پس از آن، پایگاهی برای حکومت خود در منطقه عرب بیابند.

تفسیر مذهبی از صنعت سریال

موضوع تنها به این دوئل تاریخی بر سر واقعیت حضور عثمانی در منطقه محدود نشد، بلکه باعث ایجاد یک رقابت فرقه‌ای شد که دو سال پیش خبر ساخت سریال «معاویه بن ابی سفیان» جنجال آفرید؛ سریالی برای انعکاس زندگی‌نامه بنیانگذار دولت اموی و یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های بحث‌برانگیز تاریخ اسلام از طریق نقش او در آنچه به عنوان «فتنه بزرگ» شناخته می‌شود، مورد مناقشه بزرگی در مورد هدف از تولید اثر شد.
در چارچوب «تفسیر فرقه‌ای» از آثار نمایشی، یکی از شبکه‌های عراقی در آن زمان اعلام کرد که بودجه هنگفتی را برای تولید سریال تاریخی «شجاعت ابولؤلؤه» اختصاص داده‌است. ظاهراً در واکنش به روند ساخت سریال «معاویه بن ابی سفیان» است؛ ابولؤلؤه فیروز معروف به ابولؤلؤه مجوسی، مردی است که خلیفه دوم عمر بن خطاب را ترور کرد. حتی در هنگام ارائه زندگینامه الفاروق عمر بن الخطاب که توسط بنیاد رسانه ای قطر تهیه شده بود، موضوع بدون مناقشه نبود، نه تنها در مورد مشروعیت به تصویرکشیدن یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های تاریخ اسلام روی صفحه نمایش که با بسیاری از فتواهای قبلی در این زمینه مغایرت دارد، بله بر سر پیش‌بینی ایدئولوژیک سریالی که بین سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۲ فیلمبرداری شده بود، اختلاف نظر وجود داشت. این دوره ای است که با ظهور گروه‌های «اسلام سیاسی» در بسیاری از کشورهای عربی مصادف شد و بر شدت این مناقشه با مشارکت چهره‌های حامی سازمان «اخوان المسلمین» در بررسی بافت تاریخی سریال افزوده شد.

بی سوادی تاریخی

دکتر محمد عفیفی، استاد تاریخ دانشگاه قاهره و دبیرکل سابق شورای عالی فرهنگ در مصر معتقد است: هر مؤسسه ای که سریال‌های تاریخی را تولید می‌کند «به‌طور طبیعی هدفی پشت تولید اثر دارد، به ویژه با توجه به هزینه تولید هنگفتی که این نمونه از آثار نیاز دارد»، معمولاً درام تاریخی «تاریخ را بیشتر از خدمت به آگاهی تاریخی یا تعریف گذشته فرا می‌خواند تا در خدمت حال باشد».
عفیفی به «الشرق الاوسط» توضیح می‌دهد که هنگام الهام گرفتن از تاریخ در آثار نمایشی باید کنترل‌هایی وجود داشته باشد؛ برجسته‌ترین این کنترل‌ها تغییر نکردن حقایق تاریخی تثبیت‌شده‌است، مانند سال‌های رویداد، یا شخصیت‌های اصلی که رویداد را ایجاد کرده‌اند. اما در عین حال بر ضرورت عدم لغزش در تلقی نمایش تاریخی به عنوان مرجع یا منبع تاریخی تأکید می‌کند، زیرا سریال یک اثر خلاقانه است که بینش سازندگانش، از جمله نویسندگان و کارگردانان، و احتمالاً فضایی از تخیل را به همراه دارد.
این استاد تاریخ که مطالعات پیشرفته بسیاری را در مورد تکیه بر منابع غیررسمی در تاریخ برخی از رویدادهای مهم تاریخ مصر انجام داده‌است، وضعیت مناقشه برانگیز سریال تاریخی را به آنچه او به عنوان «بی سوادی تاریخی در میان اکثر دریافت کنندگان محتوای نمایشی» توصیف می‌کند، نسبت می‌دهد.
او این موضوع را با بیان اینکه فقدان آگاهی تاریخی نتیجه کمبود برنامه‌های درسی مدرسه است، توضیح می‌دهد ارائه خوانش تاریخی به صورت انتقادی و چند نگرشی باعث می‌شود بسیاری از مخاطبان به آثار نمایشی به عنوان یک مرجع تاریخی نگاه کنند نه اثری خلاقانه که قابل تفسیر باشد و از اینجا مشکلات و بحران‌های بسیاری پدید می‌آید.
دبیرکل سابق شورای عالی فرهنگ در مصر اما خوشحالی خود را از جنجال برانگیخته شده ناشی از سریال عربی الهام گرفته از تاریخ پنهان نمی‌کند و آن را خوب ارزیابی می‌کند.
عفیفی معتقد است ادامه تولید سریال‌های تاریخی عربی، حتی در صورت وجود خطا یا ایجاد حالت جنجال، «بسیار بهتر از عدم وجود این نوع تولیدات نمایشی است».
او نظر خود را این گونه توجیه کرد که نبود این آثار راه را برای «هجوم» آثار تاریخی کشورهایی مانند ترکیه و ایران باز می‌کند و این آثار وارده اغلب دارای بینشی سیاسی و ایدئولوژیک هستند که لزوماً منعکس کننده واقعیات تاریخ یا بینش عرب نیست، بلکه اهداف بسیار عمیق‌تری نسبت به کارهای نمایشی یا سرگرمی دارند.