پوتین متحدان خود را در برابر هژمونی آمریکا مسلح می‌کند

تشدید تنش نظامی در جنوب و شرق اوکراین.. آموزش نیروها در بریتانیا



پوتین و شویگو دیروز در «انجمن ارتش 2022» در مسکو (رویترز)
پوتین و شویگو دیروز در «انجمن ارتش 2022» در مسکو (رویترز)
TT

پوتین متحدان خود را در برابر هژمونی آمریکا مسلح می‌کند



پوتین و شویگو دیروز در «انجمن ارتش 2022» در مسکو (رویترز)
پوتین و شویگو دیروز در «انجمن ارتش 2022» در مسکو (رویترز)

ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه روز دوشنبه، به «دستاوردهای» ارتش روسیه در اوکراین مباهات کرد و در افتتاحیه مجمع «ارتش 2022» با اشاره به غرب به رهبری ایالات متحده اعلام کرد که کشورش «همپیمانان زیادی دارد که عقاید آن را به اشتراک می‌گذارند و در برابر قدرت سلطه‌گرا سر تعظیم فرود نمی‌آورند».
پوتین بر آمادگی روسیه برای گسترش عرضه «متحدان و شرکا» با مدل‌های مختلف تسلیحات و تجهیزات نظامی «آزمایش شده در میدان‌های جنگ» تاکید کرد.
 وی همچنین بر لزوم مقابله قاطعانه با تلاش‌ها برای جعل تاریخ جنگ جهانی دوم و مظاهر نئونازیسم، نژادپرستی و نفرت از روسیه تاکید کرد.
در همین زمینه، مسکو اعلام کرد که پس از اینکه نیروهایش موفق شدند شهر اودی را به طور کامل کنترل کنند، «پیشرفت استراتژیک» در منطقه خارکف در شرق اوکراین داشته است.
احیای تحرکات نظامی روسیه در شرق این کشور منعکس کننده اتخاذ تاکتیکی از سوی ارتش روسیه برای مقابله با تشدید ضد حملات اوکراین در مناطق جنوبی و مرکزی به ویژه نسبت به خرسون و زاپوروژیه و همچنین مناطق جدایی طلب دونتسک و لوگانسک بود.
 از سوی دیگر، ارتش اوکراین از تشدید حملات خود به شهر خرسون در جنوب خبر داد تا مسیرهای تدارکاتی روسیه به این شهر را که از ماه مارس گذشته در کنترل نیروهای روسی است، قطع کند.
در همین حال، نیوزلند روز گذشته اعلام کرد که 120 سرباز را برای کمک به آموزش اوکراینی ها برای جنگیدن در خط مقدم به بریتانیا اعزام می کند.
دولت نیوزیلند در بیانیه ای اعلام کرد که آموزش حدود 800 سرباز اوکراینی به طور انحصاری در یکی از چهار سایت در بریتانیا انجام خواهد شد. این کشور خاطرنشان کرد که ارتش نیوزیلند به اوکراین سفر نخواهد کرد.
این حرکت به دو لشکر آموزش پیاده نظام اجازه می‌دهد تا مهارت‌های اساسی را برای بهبود عملکرد خود در نبرد، از جمله نحوه استفاده از سلاح و کمک‌های اولیه، به پرسنل نظامی اوکراین ارائه دهند.



چگونه عراق از «تهدیدی وجودی خطرناک‌تر از داعش» نجات یافت؟

مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
TT

چگونه عراق از «تهدیدی وجودی خطرناک‌تر از داعش» نجات یافت؟

مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)

منابع دیپلماتیک در بغداد به روزنامه «الشرق الاوسط» گفتند مقام‌های عراقی نگران کشیده شدن کشور به جنگ میان ایران و اسرائیل بودند و آن را «تهدیدی وجودی برای عراق» توصیف کردند که خطرناک‌تر از تهدید داعش بود؛ همان گروهی که زمانی یک‌سوم خاک کشور را اشغال کرده بود.

این منابع توضیح دادند:
«داعش یک پدیده بیگانه بود که در نهایت باید از بدن عراق به‌ویژه با توجه به حمایت منطقه‌ای و بین‌المللی از بغداد برای مقابله با آن طرد می‌شد. اما جنگ ایران و اسرائیل، وحدت عراق را تهدید می‌کرد.»

شرح تهدید وجودی از نگاه منابع دیپلماتیک:

همزمان با آغاز جنگ، بغداد پیام‌هایی از اسرائیل از طریق جمهوری آذربایجان و کانال‌های دیگر دریافت کرد. در این پیام‌ها آمده بود که اسرائیل در صورت حمله‌ای از خاک عراق، پاسخ‌هایی «سخت و دردناک» خواهد داد. اسرائیل مسئولیت هرگونه حمله از خاک عراق را متوجه دولت عراق دانسته بود.

آمریکا نیز از زبان توصیه‌آمیز قبلی عبور کرد و مستقیماً نسبت به عواقب وخیم حملات احتمالی گروه‌های وابسته به ایران هشدار داد.

مقام‌های عراقی نگران «سناریوی فاجعه» بودند. سناریویی که در آن، گروه‌های عراقی به اسرائیل حمله می‌کردند و اسرائیل نیز با موجی از ترورهای هدفمند مشابه آنچه علیه فرماندهان حزب‌الله لبنان و ژنرال‌ها و دانشمندان ایرانی در آغاز جنگ انجام داد، پاسخ می‌داد.

به گفته این منابع، اگر اسرائیل حملات دردناکی علیه این گروه‌ها انجام می‌داد، خشم در میان شیعیان عراق شعله‌ور می‌شد. این وضعیت ممکن بود مرجعیت شیعه را وادار به اتخاذ موضعی جدی کند و در نتیجه، بحران به شکل تقابل مستقیم شیعیان با اسرائیل درمی‌آمد.

این سناریو باعث شد نگرانی‌هایی شکل گیرد مبنی بر اینکه سایر گروه‌های عراقی، شیعیان را مسئول کشاندن کشور به جنگی بدانند که می‌شد از آن دوری کرد. در چنین شرایطی، احتمال بروز شکاف دوباره میان شیعیان و سنی‌ها و تهدید دوباره برای وحدت عراق وجود داشت.

خطر دیگر، موضع احتمالی کردها بود. این احتمال وجود داشت که کردها اعلام کنند دولت مرکزی فقط نماینده یک گروه است، کشور از جنگ‌ها خسته شده و اقلیم دیگر نمی‌خواهد خود را با بغداد درگیر کند؛ چراکه نزدیکی به بغداد، اقلیم را وارد جنگ‌هایی می‌کند که نمی‌خواهد در آن‌ها شرکت داشته باشد.

نقش دولت السودانی

دولت محمد شیاع السودانی با ترکیبی از قاطعیت و تدبیر عمل کرد. به گروه‌ها هشدار داد که تحمل هیچ تلاشی برای کشاندن کشور به جنگی که وحدتش را تهدید می‌کند، ندارد. همزمان، کانال‌های ارتباطی با قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، به‌ویژه آمریکا، را باز نگه داشت.

موضع ایران و موازنه داخلی
دولت عراق از موضع تهران هم بهره برد. ایران نه‌تنها از گروه‌ها نخواست وارد جنگ شوند، بلکه آن‌ها را به خویشتنداری تشویق کرد. برخی معتقدند تهران نمی‌خواست پس از از دست دادن سوریه، روابطش با عراق را نیز قربانی کند.

عامل مهم دیگر، درک گروه‌ها از بزرگی جنگ بود. آن‌ها می‌دانستند این نبرد از توانشان فراتر است؛ به‌ویژه با توجه به شرایط حزب‌الله در لبنان و نفوذ اطلاعاتی اسرائیل درون ایران. اسرائیل نشان داده بود که اطلاعات دقیقی از گروه‌های دشمن دارد و با برتری تکنولوژیک خود، می‌تواند به اهدافش برسد.

سه حمله ناکام

با وجود فشارها، به گفته منابع دیپلماتیک، گروه‌های بی‌انضباط تلاش کردند سه حمله را طراحی و اجرا کنند؛ اما نیروهای امنیتی عراق توانستند پیش از اجرا آن‌ها را خنثی کنند.

منابع همچنین گفتند که ایران زخمی عمیق برداشت؛ چراکه اسرائیل جنگ را به خاک ایران کشاند و آمریکا را به هدف گرفتن تأسیسات هسته‌ای آن ترغیب کرد. به‌گفته این منابع، اگر ایران در پرونده هسته‌ای امتیاز ندهد، احتمال دور تازه‌ای از درگیری وجود دارد.