جرج وسوف به «الشرق الاوسط»: برای موفقیتم برنامه‌ریزی نکردم

این موسیقی‌دان سوری می‌گوید که با هنر درست تربیت شده و به تبلیغات متوسل نشده است

جرج وسوف به «الشرق الاوسط»: برای موفقیتم برنامه‌ریزی نکردم
TT

جرج وسوف به «الشرق الاوسط»: برای موفقیتم برنامه‌ریزی نکردم

جرج وسوف به «الشرق الاوسط»: برای موفقیتم برنامه‌ریزی نکردم

جورج وسوف موسیقی‌دان اهل سوریه با هر غروب خورشیدی از پنجره خانه اش بیروت را در نظر می گیرد. جزئیات کوچکی که ممکن است در زندگی روزمره مردم قابل توجه نباشند، اما توجه او را جلب کرده و حیرتش را افزایش می دهند. بلکه تنها آن جزئیات کوچک قلب او را تسخیر می کنند، پس از آنکه تمام شکوه زندگی را تجربه کرد و ستارگان آسمان هنر را به چنگ آورد.
زندگی به سرعت دوید، موهای خاکستری سر ابو ودیع را فراگرفت و خستگی بدنش را. اما بدون غلبه بر ویژگی های کودک درونش همچنان با روحیه هنرمندانه زندگی می کند؛ هنرمندی که 4 ماه دیگر 61 سالگی خود را به پایان می رساند.
جورج وسوف در گفت‌وگو با روزنامه «الشرق الاوسط» می‌گوید: قلب کودکی که در او می‌تپد با گذشت سال‌ها خسته نشده بلکه اما گذر عمر آن را صیقل داده و هنوز هم به کار خود ادامه می دهد.
روشن است که او قصد نخواهد داشت چیزی از آنچه گذشت را فراموش کند؛ او می گوید: «از هیچ چیز پشیمان نیستم. چون درس های زیادی یاد گرفتم. وقتی تمام جزئیات زندگی ام را به یاد می آورم خوشحال می شوم». این هنرمند حتی با دردها و مشکلاتش با حوصله و رضایت کنار می آید. از آن روز که به عنوان تک فرزند در سوریه خانه پدری را ترک کرد تا با صدای منحصر به فرد و استثنایی خود با جهانی پهناور روبرو شود، آموزش دیده تا ظلم و آسیب های زندگی را رام کند. پس جای تعجب نیست که او امروز در برابر جهان ایستاده و لبخندی درخشان و خنده ای بلندی سر می دهد. او می‌گوید: «ای کاش زندگی نسبت به من ظالم‌تر بود تا بتوانم تجربیات بیشتری جمع‌آوری کنم».
او درباره موفقیت چشمگیر خود توضیح می دهد: «من هرگز مغرور نبودم. من تنها خواننده ای نیستم که صدای زیبایی دارد، بسیاری دیگر صدای بهتری از من دارند». او ادامه می دهد: «ناگهان خود را در عرصه هنر یافتم. نمی دانم چرا شروع شد من هرگز در زندگی ام رویای چیزی را نداشتم، برای موفقیتم برنامه ریزی نکردم و به تبلیغات و پروپاگاندا متوسل نشدم. همه چیز خود به خود محقق شد. به سختی کار کردم و آهنگ های حساب شده ای را منتشر کردم و تماشاگران بقیه کار را بر عهده گرفتند. تنها چیزی که به آن اهمیت می دهم هنر درستی است که با آن بزرگ شده ام».
این هنرمند جز در ترانه های خود از کلمات سرزنش کننده استفاده نکرد. اما کسی که با او نشسته است متوجه ناامیدی اش از مردمی می شود که صداقت کمتری دارند: «متاسفم برای کسانی که وفاداری خود را از دست داده اند؛ نزدیکان قبل از غریبه ها».
وی ادامه می دهد: «امروز که 61 سال دارم همچنان هر روز درس تازه ای از زندگی و انسان ها می آموزم».
وسوف درباره نظرش نسبت به عرصه هنری کنونی می گوید: «همه مثل هم هستند. همان صداها و شکل ها، همان لحن و سبک. دیگر هیچ صنعت هنری وجود ندارد. بیشتر ملودی‌سازان بزرگ رفته‌اند و آن‌هایی که مانده‌اند ناامید شده‌اند». او متعجب است که چگونه است که ارزیابی هنرمندان بر اساس تعداد فالوورها و شنوندگان در بسترهای دیجیتال انجام می شود.
او خطاب به جوانان می گوید: «به هنر بی محتوا گوش دهید و با آن لذت ببرید، اما بدانید که ماندگار نیست و شما را بی نیاز نمی کند».
وسوف درباره برابری تعداد طرفداران بیست و سی ساله خود با افراد مسن توضیح می دهد: «نسل در حال ظهور در کنسرت ها بیشتر از من کارهای قدیمی را می خواهند تا جدید. فکر می‌کنم با ارتباط صادقانه‌ام با آنها روی صحنه و با آهنگ‌های مرگ ناپذیرم آنها را جذب کردم. کلام من در نزد آنها شنیده می شود و در آنها اثرگذار است. حتی ترانه هایم را پشت شیشه ماشینشان هم می نویسند!».



چرا «اخوان المسلمین» به سازندگان سریال «الحشاشین» حمله کرد؟

کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)
کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)
TT

چرا «اخوان المسلمین» به سازندگان سریال «الحشاشین» حمله کرد؟

کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)
کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)

بلافاصله پس از پخش اولین قسمت از سریال مصری «الحشاشین» در ماه رمضان از تعدادی از شبکه‌های مصری و عربی، فعالان و چهره‌های رسانه‌ای وابسته به «اخوان المسلمین» کمپین «انتقاد شدید» را علیه این سریال به راه انداختند.
این سریال الهام گرفته از تاریخچه گروه حَشّاشین (باطنی‌ها) است که در قرون وسطی بین سال‌های ۱۰۹۰ تا ۱۲۷۵ پس از میلاد مسیح زندگی می‌کردند. بنیان‌گذار آن شخصی به نام حسن صباح بود. سؤالاتی در مورد دلایل حمله اخوانی‌ها نسبت به این سریال مطرح شده‌است.
فعالان شبکه‌های اجتماعی و متخصصان مسائل سازمان‌های «اسلام سیاسی» معتقدند کارزار حمله اخوان به دلیل «آگاه شدن افراد وابسته به این گروه یا کسانی که با آن همدردی می‌کنند از شباهت‌های بین دو گروه و حساسیت شدید آنها نسبت به هرگونه تلاش برای افشای استثمار دین برای اهداف سیاسی است».
سریال الحشاشین با بازی تعدادی از بازیگران مصری و عرب به پیشگامی هنرمند مصری کریم عبدالعزیز است. این اثر به نویسندگی عبدالرحیم کمال، کارگردانی پیتر میمی و تهیه کنندگی شرکت «المتحده» در حال پخش است.
فیلمبرداری این سریال دو سال به طول انجامید و قرار بود در ماه رمضان سال گذشته نمایش داده شود اما با توجه به گفته‌های قبلی سازندگان، به دلیل فیلمبرداری صحنه‌هایی از این سریال در مالتا و قزاقستان، نمایش به تعویق افتاد.
این سریال داستان حسن الصباح، بنیانگذار گروه حشاشین، خطرناک‌ترین جنبش زیرزمینی و مرگبارترین گروه مخفی در قرن یازدهم میلادی به عنوان بخشی از فرقه نزاریه را روایت می‌کند.
فعالان و متخصصان رسانه ای طرفدار اخوان المسلمین کمپین شدیدی را برای حمله به سریال و سازندگان آن راه اندازی کردند.
کمپین حمله جنبه‌های مختلفی داشت که برخی از آنها مستقیماً از توصیف سریال به‌عنوان «طرح تاریخی اخوان و تشبیه آن‌ها به گروه حشاشین» انتقاد کردند. در حالی که برخی دیگر مسیر هنری مرتبط با «تلاش برای نقد زبان به کار رفته در اثر و هزینه مالی آن» را در پیش گرفت.

یکی از سکانس های «الحشاشین» (شرکت فیلمساز)

روزنامه‌نگار وابسته به اخوان، محمد ناصر، پست‌ها، پیوندها و ویدئوهایی در انتقاد از این سریال منتشر کرد. او در یکی از آنها در حساب کاربری خود در سایت «ایکس» نوشت: «بهتر بود سریال به دلیل هزینه‌های زیاد تولید نمی‌شد».
از سوی دیگر، اسامه جاویش، روزنامه‌نگار طرفدار اخوان المسلمین، یک پست وبلاگی در «X» منتشر کرد که در آن سعی داشت سریال را به سخره بگیرد. او نوشت: «فوری... پخش تازه‌ترین قسمت حشاشین... معلوم شد اخوانی‌ها هیولا هستند».
با این حال، بسیاری از نظرات در مورد آن پست، انتقادات شدیدی را متوجه جاویش کرد و گفتند که او «به شباهت بین اخوان و حشاشین اعتراف کرده‌است».
به نوبه خود، سامی کمال الدین، روزنامه‌نگار وابسته به «اخوان»، تلاش کرد برای پرهیز از مسیر سیاسی، استفاده از نقد هنری برای حمله به سریال، آن را «سریال کارتونی» توصیف کرد. او گفت که اپیزودهایی که نمایش داده شد «فقر هنری آشکاری داشتند».
از سوی دیگر، وبلاگ نویسان به انتقاد اخوان از سریال حمله کردند و این حمله را به شباهت دو گروهی که این درام فاش می‌کند نسبت دادند.
اکانتی به نام «نادر الشریف» در «X» نوشت: «حسن الصباح، بنیانگذار حشاشین، و حسن البنا، مؤسس اخوان، دو روی یک سکه هستند و همه انتقادات به این سریال، منشأ و شیوه‌های حشاشین را افشا می‌کند که هیچ تفاوتی با شیوه‌های اخوان ندارد».
برخی از بلاگرها از سبک «کمیک» برای تمسخر خشم اخوان علیه سریال استفاده کردند.

احمد بان، نویسنده و پژوهشگر متخصص در امور سازمان‌های افراطی نیز به نوبه خود اظهار کرد که حمله اخوان به سریال «حشاشین» را می‌توان در چارچوب این دانست که اعضای اخوان این سریال را به عنوان یک «طرح سیاسی و فکری علیه خود» می‌بینند.
او به الشرق الاوسط توضیح داد: «بسیاری از گروه‌ها مانند اخوان نسبت به هرگونه تلاش برای انتقاد، بسیار حساس هستند».
وی افزود که «با وجود تفاوت در زمینه‌های تاریخی، بین گروه اخوان و حشاشین شباهت وجود دارد، نه تطابق».
او افزود: اعتماد مطلق در درون حشاشین بسیار خطرناک تر از درون اخوان است، اما استفاده از مذهب در سیاست موضوعی است که هر دو گروه مشترک هستند.
او توضیح داد که تمرکز سریال بر نقد این ایده ممکن است یکی از دلایلی بوده باشد که احساسات پیروان گروه‌هایی را که وجودشان به استفاده از دین در سیاست وابسته است جریحه‌دار کند.
به نوبه خود، محقق متخصص در سازمان‌های افراطی، منیر ادیب، نیز گفت که مناطق مشترک زیادی بین «اخوان» و «حشاشین» وجود دارد؛ آن گروه به عنوان گروهی است که به بهانه جهاد از جنگ و از دین برای خدمت به اهداف سیاسی خود استفاده می‌کرد.
ادیب به الشرق الاوسط گفت که حسن البنا با الهام از حسن صباح ایده ساخت گروه را بر اساس وفاداری مطلق پیروان به رهبر گروه ایجاد کرد؛ در هر دو گروه، این بیعت مبتنی بر «سمع، اطاعت و اعتماد کورکورانه از جانب وفاداران به رهبر گروه» است.