«فرزند دجله و فرات»... از ستم «بعث» تا کرسی نخست وزیری

«فرزند دجله و فرات»... از ستم «بعث» تا کرسی نخست وزیری
TT

«فرزند دجله و فرات»... از ستم «بعث» تا کرسی نخست وزیری

«فرزند دجله و فرات»... از ستم «بعث» تا کرسی نخست وزیری

محمد شیاع السودانی، نخست وزیر عراق، زخمی عمیق و اندوهی بزرگ برای پدر و چهار تن از اعضای خانواده‌اش که در سایه رژیم صدام حسین کشته شدند را در دل دارد، اما او حاضر نیست راه‌های انتقام و خونخواهی را در پیش بگیرد.
سودانی که تقدیر خواست بر کرسی صدام حسین و در همان مکان بنشیند، هنوز آن عکس دردناک پدرش را که با پای گچ گرفته به سمت اعدام برده می‌شود را دارد. و بعد از او سه عمو و دایی‌اش در آن دوره که حزب «بعث» قدرت را در عراق در دست داشت به همان سرنوشت دچار شدند.
در دهه هشتاد قرن پیش، السودانی پسربچه‌ای ده ساله بود که پدرش، کارمند دولت، دچار حادثه رانندگی شد و دولت مجبور شد او را با هزینه خود برای عمل جراحی به فرانسه منتقل کند. به محض آماده شدن پدر برای عمل جراحی، دستگاه امنیتی بغداد اطلاعاتی دریافت کرد که وی به «حزب الدعوه اسلامی» وابسته است، حزبی که گفته می‌شود حمایت خود را از «انقلاب اسلامی» در ایران، پس از برقراری آن در سال (1979) اعلام کرده است و رژیم عراق در 31 مارس 1980 با صدور حکمی مبنی بر اعدام همه افراد وابسته به این حزب پاسخ داد.
به زودی خبر به سفارت عراق در پاریس ارسال شد و نگهبانان آمدند و پدر السودانی را به بهانه تعویق عمل جراحی از بیمارستان بیرون کشیدند و سوار هواپیما کردند و به بغداد بازگرداندند. نخست وزیر هنوز زمانی را به یاد دارد که پدرش را با آمبولانس با پای گچ گرفته به خانه آوردند، شب را خوابید و فردای آن روز ماموران امنیتی آمدند و او را بردند و حکم اعدام اجرا شد.
زمانی که السودانی در سال 1996 به عنوان مهندس از دانشکده کشاورزی دانشگاه بغداد فارغ التحصیل شد، جنگ عراق و ایران به پایان رسیده بود. فارغ التحصیلان دانشگاه با درجه افسری وارد خدمت نظام می‌شدند. با این حال، بسیاری از آنها ترجیح دادند به عنوان سرباز جذب شوند تا پس از یک سال و نیم از خدمت معاف شوند، در حالی که یک افسر 6 سال خدمت می‌کند. اما رژیم در آن زمان برخلاف میلش او را به عنوان افسر استخدام کرد و به همین دلیل به دانشکده افسری رفت و دو هفته تمرینات سختی را پشت سر گذاشت. در آن زمان اطلاعات امنیتی به دانشکده رسید مبنی بر اینکه پدرش از «حزب الدعوه» است و « این اطلاعات امنیتی به من خدمت کرد». و می‌افزاید: « به من گفتند: چه کسی تو را به اینجا آورده است؟ گفتم: شما مرا به زور آوردید. گفتند: برو بیرون. گفتم: من می‌خواهم بیرون بروم. بنابراین رفتم و یک سال و نیم به عنوان سرباز در منطقه تل‌کیف در موصل خدمت کردم، سپس مرخص شدم. من در لشکر 1 زرهی، گردان تانک قرطبه بودم».
السودانی آن تصویر دردناک را روایت می‌کند و می‌گوید:« این مسئله برای من در ساختن شخصیتم مهم است؛ زیرا تصور می‌شود کسی که احساس می‌کند به او ستم شده، ستم نمی‌کند. و من همیشه تکرار می‌کنم: نظام سیاسی بعد از سال 2003 باید با قبل از 2003 متفاوت باشد وگرنه ما در هیچ چیز با آن تفاوت نخواهیم داشت».
بر این اساس وی انتقام‌جویی و ظلم‌های صورت گرفته علیه چهره‌های سابق نظام را رد می‌کند و می‌گوید:« روش‌های نادرستی رخ داده است. اما نه از سوی همه».
او اتفاقاتی را که برایش افتاده شخصاً بازگو می‌کند، کسی که هرگز عراق را ترک نکرد و از میان مردم آمد و با تربیت خود به عنوان یک یتیم در دهه هشتاد و با کارش به عنوان کارگر ساختمانی شبانه در بازار حماده در صدامیه الکرخ در دوران تحصیل در دانشگاه در اوایل دهه نود و سپس به عنوان کارمند در اواخر دهه نود. و بعد از سال    2003«فرماندار» سپس عضو شورا بعد استاندار بعد وزیر و بعد چندین وزارتخانه را بر عهده گرفت و اکنون نخست وزیر است.
السودانی علاوه بر وظایفش، رئیس « کمیسیون پاسخگویی و عدالت» بود که پرونده بعثی‌های ارشد و « دستگاه‌های سرکوبگر» را در اختیار گرفت و می‌گوید:« من با آنها با روح انتقامجویی برخورد نکردم. چون 5 نفر از اعضای خانواده‌ام را از دست دادم: پدرم، عموهاو دایی‌ایم».
او ادعا می‌کند که «اصلا» تمایلی به انتقام نداشت؛ برعکس، « با آنها عادی برخورد کردم». او از ذکر نام بعثی‌هایی که با آنها برخورد کرده خودداری می‌کند، اما به طور خلاصه از رفتار خود با دو تن از «گزارش نویسان درباره پدرم» صحبت می‌کند. او می‌گوید که یکی از آن‌ها هنوز در منطقه‌اش حضور دارد و او « اولین کسی است که در عید پیشش می‌روم»، در بازدیدی از مردم که همیشه در روزهای عید انجام می‌دهد.
او به شخص دیگری اشاره می‌کند که « لباس زیتونی می‌پوشید» یعنی از دستگاه امنیتی بود. او می‌گوید: «من ده ساله بودم و این مرد هفته‌ای یک‌بار نزد ما می‌آمد و درباره همه چیز از ما سؤال می‌کرد. و روزها گذشت و من استاندار میسان شدم و آن مرد آمد که پیر شده بود. باورکن، در نهایت احترام او را پذیرفتم و نمی‌خواستم چیزی را متوجه شود، با اینکه می‌دانستم او مرا می‌شناسد. کنارم نشست و از من خواست که دخترش را استخدام کنم و من او را منصوب کردم».
السودانی در جوانی به الجواهری علاقه داشت و اشعار او را می‌خواند. مخصوصاً وقتی درباره دجله می‌خواند. و هنگامی که یک نهاد سیاسی تشکیل داد، آن را به یاد الجواهری «الفراتین» نامید و به عشق شعرش که عراقی را در آن به « یا ابن الفراتین/فرزند دجله و فرات» ندا می‌دهد.
 



حملات هوایی واشنگتن حوثی‌ها را به اختفا و جابجایی مجبور کرد

زبانه‌ آتش و دود از یک سایت در صنعا پس از حمله هوایی آمریکا بالا می‌رود (AFP)
زبانه‌ آتش و دود از یک سایت در صنعا پس از حمله هوایی آمریکا بالا می‌رود (AFP)
TT

حملات هوایی واشنگتن حوثی‌ها را به اختفا و جابجایی مجبور کرد

زبانه‌ آتش و دود از یک سایت در صنعا پس از حمله هوایی آمریکا بالا می‌رود (AFP)
زبانه‌ آتش و دود از یک سایت در صنعا پس از حمله هوایی آمریکا بالا می‌رود (AFP)

برای دومین هفته متوالی، جنگنده‌های آمریکایی به حملات هوایی خود بر مواضع حوثی ها در یمن ادامه داده‌اند و به‌طور متمرکز استان صعده، پایگاه اصلی این گروه، را هدف قرار داده‌اند. در همین حال، گزارش‌هایی از جابجایی مجدد فرماندهان حوثی و انتقال تجهیزات نظامی به مواضع مستحکم‌تر منتشر شده است.

بر اساس منابع آگاه یمنی که به «الشرق الاوسط» گفت‌وگو کرده‌اند، واشنگتن حملات خود را بر مناطقی متمرکز کرده که گمان می‌رود عبدالمالک الحوثی، رهبر این گروه، در آنجا پنهان شده است. این حملات همچنین انبارهای سلاح و مراکز فرماندهی و کنترل را هدف گرفته‌اند.

این منابع تأیید کردند که حوثی‌ها از ماه‌ها پیش حجم عظیمی از سلاح‌ها و کارگاه‌های تولید نظامی را از صنعا و عمران به مناطق صعب‌العبور صعده منتقل کرده‌اند تا از خطر بمباران در امان بمانند.

بر اساس اطلاعات، فرماندهان ارشد این گروه شامل کارشناسان ایرانی و اعضای «حزب‌الله» لبنان، صنعا و سایر شهرها را ترک کرده و به پایگاه‌های حوثی‌ها در صعده رفته‌اند؛ جایی که توپوگرافی کوهستانی پناهگاه امن‌تری برای آنها فراهم می‌کند.

هواداران حوثی با حمل ماکت موشک و سردادن شعار در تظاهرات شرکت می‌کنند (AP)

منابع تأکید می‌کنند که حوثی‌ها شبکه‌ای وسیع از تونل‌ها و پناهگاه‌ها را در دل کوه‌ها حفر کرده‌اند که به عنوان مراکز فرماندهی، انبار سلاح و پناهگاه‌های مقاوم در برابر حملات هوایی استفاده می‌شود.

همچنین منابع آگاه در صنعا فاش کردند که برخی فرماندهان ارشد حوثی از جمله مهدی المشاط، رئیس به اصطلاح «شورای سیاسی عالی»، از زمان آغاز حملات ناپدید شده‌اند. این منابع از جابجایی سایر فرماندهانی خبر دادند که خانواده‌های خود را به صعده منتقل کرده‌اند تا از تشدید احتمالی درگیری‌ها در امان بمانند.

بر اساس این گزارش‌ها، حوثی‌ها اقدامات امنیتی بی‌سابقه‌ای اعمال کرده‌اند. فرماندهان و ناظران این گروه، به‌ویژه آنهایی که از صعده آمده‌اند، از حضور علنی و حرکت‌های عمومی خود کاسته‌اند، از شرکت در جلسات رسمی خودداری می‌کنند و برخی حتی خانه‌های خود را ترک کرده و به آپارتمان‌های مخفی یا مناطق دورافتاده نقل مکان کرده‌اند.

با تداوم حملات آمریکایی و گسترش دامنه آنها، ناظران نظامی پیش‌بینی می‌کنند حوثی‌ها به استراتژی‌های جایگزین مانند استفاده از تونل‌های زیرزمینی برای پرتاب موشک‌ها و پهپادها یا استقرار مجدد سامانه‌های تهاجمی در مناطق مستحکم‌تر روی خواهند آورد.

سؤالات زیادی درباره توانایی این گروه در مقاومت در برابر حملات شدید و تأثیر این عملیات بر برنامه‌های آنها برای هدف قراردادن کشتیرانی بین‌المللی و ادامه تشدید نظامی در منطقه بی‌پاسخ مانده است.

آوارگی از صعده

در هفته گذشته، جنگنده‌های آمریکایی ده‌ها حمله را علیه انبارهای سلاح، تونل‌های مستحکم و مواضع نظامی در مناطق الصفراء، ساقین، کتاف، سحار، مجز و خود شهر صعده انجام دادند. این حملات بخشی از کمپین ترامپ برای تضعیف توانایی حوثی‌ها در اجرای حملات دریایی و تهدید کشتیرانی بین‌المللی است.

حملات شدید باعث آوارگی گسترده ساکنان شهر صعده و مناطق اطراف آن شده است. منابع محلی گزارش دادند صدها خانواده در روزهای اخیر خانه‌های خود را ترک کرده و به استان‌های حجه، عمران و الجوف فرار کرده‌اند.

آثار بمباران آمریکایی مواضع حوثی‌ها در صعده، پایگاه اصلی این گروه (رویترز)

این منابع به «الشرق الاوسط» توضیح دادند که بسیاری از خانواده‌ها به دلیل ترس از حملات مجبور به فرار شدند اما فرصت نکردند اثاثیه خود را همراه ببرند. برخی خانواده‌ها نیز به دلیل شرایط اقتصادی نامناسب، در مناطق خود گرفتار شده و قادر به ترک نیستند.

حوثی‌ها اوایل سال جاری مرکز پرتاب موشک‌ها و پهپادها را از عمران و سایر مناطق به غارها و مواضع مخفی در صعده منتقل کردند. این عملیات تحت نظارت متخصصان «سپاه مهندسی و تعمیرات نظامی» انجام شد تا بقایای زرادخانه آنها پس از حملات غربی حفظ شود.

منابع در آن زمان تأیید کردند که انتقال با وسایل نقلیه غیرنظامی استتارشده و به‌صورت مرحله‌ای انجام شد تا از شناسایی توسط هواپیماهای آمریکایی جلوگیری شود.