برخی رویدادها با وجود تفاوت در دورهها، صحنهها و شخصیتها، آدمی را وسوسه میکنند دست به مقایسه بزند. چقدر سخت است آقای رئیس جمهوری با بوی خیانت بیدار شود. و از زیر بالهایش «ضربه خنجری از پشت» دریافت کند. و اینکه مرتکب کسی است که به او اعتماد کرده. درهای کاخ و ثروت و نفوذ را به رویش گشوده و از قدرتش به او بخشیده و او را از شر رقبا و حسودان حفظ کرده. و اینکه در برابر تبدیل شدنش به رهبری که به پیروزیهایش میبالد و ستارهای که تصاویر و عباراتش نمایشگرها را به خود جلب میکند، مدارا کند.
باوجود مهارتش در پنهان کردن احساسات، تلخی امروز در چهره ولادیمیر پوتین هنگام سخنرانی برای مردمش نمایان شد. برای مرد غوطهور در نبرد رام کردن اوکراین و غرب آسان نیست که ببیند آتش در خانه افتاده و مردی که بدون او هیچ بود او را به دوئل فرابخواند. اغراق نیست اگر بگوییم پوتین یوگنی پریگوژین را اختراع کرد و او را به صحنههای جنگ و کانون توجه سوق داد.
ماجرای خیانت روسی مرا یاد یک داستان عراقی انداخت. یکی از ساکنان قدیمی کاخ صدام حسین میگوید که تلخیهایی را در چشمان رئیسجمهوری ندیده بود، آن طور که پس از «ضربه خنجر از پشت» که از طرف دامادش حسین کامل خورده بود و در فرارش به اردن تجسم یافت در آنها خانه کرد. صدام وقتی متوجه شد که او اسرار نظامی را که کمیتههای بازرسی از کشف آنها عاجز بودند به آژانسهای غربی تحویل داده است، مرد فراری را خائن دانست.
صدام باوجود تصمیم قبلی مبنی بر اینکه دستگاههای اطلاعاتی عراق اجازه انجام عملیات در خارج از کشور را ندارند، تصمیم خود را نقض کرد و از سرویس اطلاعاتی خواست تا حسین کامل را در تبعیدگاهش در اردن گوشمالی دهد. این دستگاه یک تیم 5 نفره شامل دو زن را به عَمّان فرستاد، اما نتوانستند به هدف نزدیک شوند و به بغداد بازگشتند. سپس رژیم روش دیگری را برای مجازات انتخاب کرد. به فرد مورد هدف اطمینان داد، پس به عراق بازگشت و راه حل این بود که طایفه او را بکشند تا خیانت او را بشوید و همینطور هم شد.
حسین کامل فقط یک محافظ بود. شجاعت او رئیس را به تأمل واداشت، او را فراخواند، نزدیک کرد و او را بر آن داشت که در سایه خود به سرعت از پلهها بالا برود. به او نفوذ داد، بخشی از قدرتش را به او بخشید، سپس دخترش و وزارتخانههایش را به او داد، بنابراین در زیر سقف صدام حسین قویترین شد.
پریگوژین فقط یک زندانی سابق بود. او رستورانی راه انداخت و مشتریان از جمله ارباب کرملین را راضی کرد، بنابراین تبدیل به محل پذیرایی برای ضیافتهای کرملین و سپس غذای ارتش شد. تغییر عمده زمانی بود که او در سال 2014 رهبر یک گروه شبه نظامی به نام «گروه واگنر» شد.
ارتش روسیه به اوکراین حمله کرد و نقاط ضعف آن به سرعت آشکار شد. پریگوژین از فرصت استفاده کرد. زندانیها و مزدوران و کسانی که در آتش کشورهای دور آموزش دیده بودند را آورد و به جنگ اوکراین انداخت و موفق شد در باخموت بر دریایی از اجساد پیروز شود. برایش سنگین بود که ژنرالهای ارتش در دفاتر خود در مسکو بنشینند و با دوربین جنگ را تماشا کنند. بی امان به آنها حمله برد و بی کفایتی و فساد را در صفحه نمایش پخش کرد.
درگیری فرمانده« بسیج مردمی» روسیه با دستگاه نظامی به شورش خونینی تبدیل شد که اعتبار رئیس جمهوری و وجهه کشور را مخدوش کرد. نه صدام از خیانت حسین کامل گذشت و نه پوتین چنین خواهد کرد.
زیر بالهای یک رهبر همیشه مردی شجاع پنهان میشود که حرص و آزش حد و مرزی نمیشناسد. همیشه یک مرد قوی وجود دارد که آب دهان خود را پنهان میکند و منتظر خیانت در زمان مناسب میماند.