ترور حسن نصرالله، دبیرکل «حزبالله» توسط اسرائیل، لبنان را وارد مرحله سیاسی پرتلاطم میکند. این ترور تأثیرات بزرگی خواهد داشت که از خود حزب شروع میشود، زیرا برای خروج از «زلزله»ای که به آن دچار شده، نیازمند مدیریت شوک و تمرکز بر بازسازی رهبری سیاسی و نظامی خود است تا خلأیی که با ترور دبیرکل به وجود آمده را پر کند و از نقصهای امنیتی که به اسرائیل اجازه پیگیری و ترور رهبران برجستهاش را داده، جلوگیری کند؛ به ویژه با افزایش نگرانیها از ادامه این اقدامات.
حزبالله اکنون در مرحله انتقالی قرار دارد و شیخ نعیم قاسم، معاون نصرالله، به طور موقت جانشینی او را بر عهده گرفته است تا زمانی که شرایط سیاسی و امنیتی اجازه دهد یک دبیرکل جدید با مشورت با رهبر ایران، علی خامنهای، انتخاب شود. این برای پر کردن بخشی از خلأ ناشی از ترور نصرالله است، کسی که نیمی از عمر خود را در رهبری حزبالله سپری کرده و به دلیل هاله و کاریزمای خاصی که داشت، باعث حمایت گستردهای از حزب در بین پایگاه اجتماعی آن و محور مقاومت در منطقه شده است.
چالشهای بزرگ
نصرالله، چه در میان حامیان و چه در میان مخالفانش، به عنوان یک بازیگر مهم در معادلات داخلی و بینالمللی شناخته شده بود. این موضوع چالشی بزرگ برای جانشین او به شمار میآید، چرا که پر کردن این خلأ به سادگی با جایگزینی او ممکن نیست. جانشین نصرالله به یک دوره زمانی نیاز دارد تا موقعیت حزبالله را در همه سطوح بازسازی کند، هرچند در داخل حزب، به دلیل نبود جناحها و نبردهای قدرت، اختلافات حزبی به چشم نمیخورد.
بنابراین، به گفته یکی از منابع برجسته «دوگانه شیعی» به روزنامه «الشرق الأوسط»، قضاوت درباره جانشین نصرالله در حال حاضر و مقایسه او با نصرالله از نظر تأثیرگذاری سیاسی و کاریزما ناعادلانه است. چه با نصرالله موافق باشیم و چه مخالف، باید به جانشین او فرصت داده شود تا بر اساس عملکردش مورد ارزیابی قرار گیرد. هرچند این به معنای کماهمیت جلوه دادن خلأیی که نصرالله به دلیل تجربیات و مهارتهای خود در طول بیش از سه دهه رهبری حزب به وجود آورده، نیست.
تقابل در نقطه میانه راه
حزبالله به شدت نیازمند بازسازی صفوف خود و نظم بخشیدن به وضعیت داخلیاش است تا بتواند از شوک ترور نصرالله عبور کند و نقش خود را در معادلات داخلی لبنان و محور مقاومت حفظ نماید. اختلاف حزبالله با جریانهای مخالفش نباید از سوی این جریانها به عنوان فرصتی برای انتقامجویی یا تسویهحساب تلقی شود، بلکه باید به سمت گفتوگو و تعامل حرکت کرد تا با انتخاب رئیسجمهورى و حمایت از دولت نجات لبنان از بحرانها ممکن شود. بهویژه در شرایط فعلی، باید از نخستوزیر نجیب میقاتی حمایت کرد تا برای برقراری آتشبس و پایان دادن به تجاوزات اسرائیل، که باعث تخریب روستاها، کشتار غیرنظامیان و آوارگی مردم شده، تلاش کند.
منبع مذکور تأکید میکند که جایی برای انتقامجویی از حزبالله به معنای سیاسی آن وجود ندارد و به تماس مثبت سامی الجمیل، رهبر حزب «الکتائب»، با نبیه بری، رئیس مجلس نمایندگان لبنان، اشاره میکند و امیدوار است که سمیر جعجع، رئیس حزب «القوات اللبنانیة» نیز از او پیروی کند. زیرا در شرایط حمله اسرائیل به لبنان، نیاز است که بهخاطر منافع ملی و حفظ استحکام داخلی، از اختلافات سیاسی فراتر برویم. این منبع همچنین از رفتار مثبت لبنانیها در استقبال از آوارگان اظهار رضایت میکند.
نقش برجستهتر برای بِرّی
تا زمانی که حزبالله موفق به بازسازی وضعیت خود با مشورت ایران شود، نقش نبیه بری اهمیت بیشتری پیدا میکند. او دیگر فقط به نمایندگی از نصرالله برای مذاکره با آموس هوکستین، واسطه آمریکایی برای آرامسازی وضعیت جنوب لبنان، محدود نخواهد شد، بلکه وظیفه ایجاد شرایط مناسب برای انتخاب رئیسجمهورى را نیز بر عهده خواهد داشت. این وظایف بری میتواند به پر کردن خلأیی که با ترور نصرالله به وجود آمده کمک کند تا حزبالله دوباره به وضعیت سیاسی و نقش خود بازگردد، هرچند رهبری جدید حزبالله که در حال شکلگیری است، ممکن است به سادگی نتواند نقش کامل خود را در هدایت بازوهای محور مقاومت در منطقه بازپس گیرد.
نقش بری افزایش خواهد یافت، نه فقط بهعنوان یک واقعیت، بلکه به این دلیل که بدون او امکان رسیدن به توافق برای انتخاب رئیسجمهورى وجود ندارد. او از آنجا که توانایی برقراری تعامل مثبت با بیشتر جریانهای سیاسی، حتی برخی از مخالفان، را دارد، میتواند نقش کلیدی در یافتن نقاط مشترک برای خروج از بنبست انتخاب رئیسجمهورى ایفا کند.
حزبالله باید برای سامان دادن اوضاع خود، همزمان با مشورت با رهبری ایران اقدام کند، که تاکنون نقش آن به ارائه حمایت معنوی از حزبالله در پیام تسلیت به نصرالله محدود شده و به نظر میرسد تصمیمگیریهای میدانی را به سپاه پاسداران واگذار کرده است. با این حال، منابع شیعه که نمیخواهند نامشان فاش شود، از تهران انتقاد دارند که همچنان به مذاکرات غیرمستقیم با دولت جو بایدن ادامه میدهد و از درگیری با آمریکا خودداری میکند تا فرصتی را که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، برای ایجاد اختلاف میان تهران و واشنگتن جستجو میکند، از دست ندهد. آمریکا نیز در ترور نصرالله توسط اسرائیل مخالفتی نشان نداده و نتانیاهو آن را برای تغییر توازن قوا در خاورمیانه ضروری دانسته است.
تماسها برای جلوگیری از فتنهها
نبیه بری پیشگام تماسها برای حفظ امنیت و تقویت ثبات داخلی است و تلاش میکند راه را بر کسانی که قصد ایجاد شورش و فتنههای پراکنده دارند، ببندد. این در حالی است که اکثریت پناهندگان با استقبال گرم و تحمل بالا از سوی میزبانان خود، از جمله جمعیتها و افراد از طوایف مختلف، مواجه شدهاند. «الشرق الأوسط» مطلع شده است که بری همچنان با اکثریت نیروهای سیاسی در تماس است و قدردان نقش ولید جنبلاط، رهبر پیشین حزب سوسیالیست ترقیخواه، بوده و در تقویت حضور امنیتی در بیروت بزرگ برای جلوگیری از هرگونه برخورد بین پناهندگان و میزبانان نقش داشته است. وی همچنین با فرمانده ارتش، ژنرال جوزف عون و رئیس نیروهای امنیت داخلی، ژنرال عماد عثمان، در تماس بوده است.
بری به «الشرق الأوسط» گفت، اسرائیل عامل شکست تلاشهای بینالمللی برای دستیابی به آتشبس است و افزود که این کشور به تجاوزات خود ادامه میدهد و همچنان غیرنظامیان و امدادگران را هدف قرار میدهد تا جنوب را از ساکنانش خالی کند و روستاها را ویران سازد.
تلاشها برای آتشبس
بری تأکید کرد که دولت لبنان وظایف خود را انجام میدهد و افزود: «ما موضع خود را درباره دستیابی به آتشبس اعلام کردهایم و مسئولیت اکنون بر عهده جامعه بینالمللی است که باید امروز، نه فردا، اسرائیل را تحت فشار قرار دهد تا به تجاوزاتش پایان دهد و قطعنامه 1701 را اجرا کند. نباید به اسرائیل اجازه داد جنوب لبنان را به منطقهای سوخته تبدیل کند که زندگی در آن دشوار باشد.»
او همچنین از مواضع سامی الجمیل، رهبر حزب «الکتائب»، و جبران باسیل، رهبر «جریان ملی آزاد» ابراز رضایت کرد و گفت: «اکنون وقت آن است که همه با هم متحد شویم و با تجاوز اسرائیل با موضعی یکپارچه مقابله کنیم. این قویترین سلاحی است که داریم تا مانع از دستیابی دشمن به اهدافش شویم، زیرا این تجاوز نه تنها طایفهای خاص، بلکه تمام لبنان و وحدت آن را تهدید میکند. ما باید مسئولانه عمل کنیم و از حساسیتهای سیاسی که به تحکیم ثبات کشورمان کمکی نمیکند، فراتر رویم. ما گزینهای جز فشار برای توقف این تجاوز نداریم که هر لحظه گسترش مییابد و نیازمند دخالت فوری بینالمللی برای اجرای قطعنامه 1701 است. ما نخستین کسانی بودیم که از درخواست آمریکا و فرانسه برای آتشبس حمایت کردیم، اما نتانیاهو اراده بینالمللی را با امتناع از رعایت آن نادیده گرفت.»