افسر اسرائیلی است... اما چه رابطه‌ای با عمر البشیر و جواد ظریف دارد؟

میکی برگمن «در سایه‌ها»... داستان کانال مخفی مذاکره برای آزادی زندانیان آمریکایی را روایت می‌کند


میکی برگمن بر روی رودخانه لیطانی در جنوب لبنان در حین خدمت در ارتش اسرائیل (از کتاب «در سایه‌ها»)
میکی برگمن بر روی رودخانه لیطانی در جنوب لبنان در حین خدمت در ارتش اسرائیل (از کتاب «در سایه‌ها»)
TT

افسر اسرائیلی است... اما چه رابطه‌ای با عمر البشیر و جواد ظریف دارد؟


میکی برگمن بر روی رودخانه لیطانی در جنوب لبنان در حین خدمت در ارتش اسرائیل (از کتاب «در سایه‌ها»)
میکی برگمن بر روی رودخانه لیطانی در جنوب لبنان در حین خدمت در ارتش اسرائیل (از کتاب «در سایه‌ها»)

میکی برگمن یک افسر اسرائیلی است. اما چه رابطه‌ای با رئیس‌جمهوری سودان، عمر البشیر، یا وزیر امور خارجه ایران، محمد جواد ظریف، دارد؟ یا حتی با وزیر خارجه روسیه، سرگئی لاوروف و رئیس‌جمهور یونزوئلا، نیکولاس مادورو؟ پاسخ ساده است: این کانال مخفی برای مذاکره جهت آزادی زندانیان آمریکایی در سراسر جهان است.
برگمن در کتاب خود، «در سایه‌ها»، ادعا نمی‌کند که شخصیت اصلی در مذاکرات برای آزادی زندانیان است. مذاکره‌کننده اصلی در واقع بیل ریچاردسون بود؛ فرماندار سابق ایالت نیومکزیکو و سفیر دائمی آمریکا در سازمان ملل. برگمن یکی از اعضای تیم او بود و در تلاش‌هایی که دور از چشم‌ها و از طریق کانالی غیررسمی برای آزادی زندانیان آمریکایی انجام می‌شد، شرکت داشت، حتی اگر این کار نیاز به تبادل زندانیان با کشورهای نگهدارنده آنها داشت.
برگمن در کتاب خود داستان این کانال مخفی را که از طریق «مرکز ارتباطات جهانی ریچاردسون» فعال بود، روایت می‌کند؛ یک مرکز غیر دولتی و غیر انتفاعی. تلاش‌های ریچاردسون به دولت آمریکا این امکان را می‌داد که بگوید در آنچه او به عنوان یک شهروند عادی و نه نماینده دولت خود انجام می‌دهد، نقشی ندارد و این انکار صادقانه بود.
اما حقیقت این است که دولت‌های آمریکا، چه دموکرات و چه جمهوری‌خواه، از تمام کارهایی که او انجام می‌داد آگاه بودند. او مقامات ارشد کاخ سفید و وزارت خارجه را در جریان ملاقات‌هایش با رهبران خارجی و پیشنهادهای مبادله زندانیانی که می‌توانست طرح کلی آنها را ترسیم کند، قرار می‌داد و اجرای این توافق‌ها اغلب نیازمند عبور از کانال‌های رسمی ارتباطی بین آمریکا و دولت‌های خارجی بود.
کتاب «در سایه‌ها» با داستان زندگی برگمن در اسرائیل آغاز می‌شود. خانواده او از یهودیان لهستان بودند که به لیدز در شمال انگلستان فرار کردند، قبل از اینکه عملیات انتقال یهودیان به اردوگاه‌های مرگ نازی‌ها شامل حال آنها شود. پدربزرگش به فلسطین مهاجرت کرد تا به گفته خودش «رؤیای سوسیالیستی» را زندگی کند.
پدرش، باروخ، یک اسرائیلی، با یک معلم یهودی-انگلیسی به نام گای آشنا شد که تصمیم گرفت به اسرائیل نقل مکان کند و در طول جنگ شش‌روزه ۱۹۶۷ به عنوان داوطلب حضور یابد. میکی می‌گوید: «پدرم (باروخ) در تمام عمرش دوست داشت به مردم بگوید که فلسطینی است و سند تولدی داشت که این را ثابت می‌کرد؛ سندی که نشان می‌داد او (در فلسطین) به دنیا آمده است. سال‌ها بعد، وقتی در خاورمیانه مذاکره می‌کردم و سعی داشتم با همکاران فلسطینی خود ارتباط برقرار کنم، با صداقت به آنها می‌گفتم: پدرم فلسطینی است.»
وقتی میکی به سن ۱۸ سالگی رسید، همانند سایر اسرائیلی‌ها به خدمت سربازی فراخوانده شد. بعد از سه ماه آموزش نظامی اولیه، به آموزش خلبانی پرداخت و هدایت یک هواپیمای کوچک یک موتوره را یاد گرفت. پس از ۸ ماه آموزش، او به عنوان خلبان انتخاب نشد و به نیروهای زمینی – واحد توپخانه منتقل شد و در آنجا به خدمت در جنوب لبنان در سال ۱۹۹۵ پرداخت.
در آن زمان اسرائیل یک نوار مرزی در داخل خاک لبنان را کنترل می‌کرد. او می‌گوید:« اگر بخواهیم به‌طور عینی صحبت کنیم، ما در لبنان اشغالگر بودیم. نمی‌توان آن را انکار کرد. ما در زمینی بودیم که متعلق به ما نبود. اما اعتقاد قوی‌ای به دلیل حضورمان در آنجا داشتیم (...) ما در یک روستای ویران شده در میان مردم لبنانی زندگی می‌کردیم. ما با ارتش جنوب لبنان، که یک گروه شبه‌نظامی تحت حمایت اسرائیل بود، تمرین و جنگیدیم.»
او درباره درگیری‌هایی که در سال ۱۹۹۷ با «حزب‌الله» در امتداد رودخانه لیطانی داشت و چگونگی کشته شدن هم‌رزمانش در سقوط دو هلیکوپتر «سیکورسکی» در الجلیل هنگام تخلیه سربازان از قلعه شقیف در جنوب لبنان صحبت می‌کند. در آن حادثه ۶۵ سرباز و ۸ نفر از خدمه هلیکوپترها کشته شدند.
سه ماه پس از حادثه هلیکوپترها، میکی به واحدی متشکل از ۲۴ نفر از نیروهای ویژه پیوست. وظیفه آنها پنهان شدن خارج از منطقه امنیتی و کاشت مواد منفجره در کوهی بود که پیش‌بینی می‌شد یک فرمانده «حزب‌الله» از آن عبور کند. اما مأموریت لو رفت و جنگجویان «حزب‌الله» به نیروها حمله کردند. میکی درخواست حمایت توپخانه‌ای کرد تا حمله را متوقف کند، اما بنی گانتس، فرمانده تیپ چتربازان در آن زمان، درخواست او را به دلیل نگرانی از اصابت گلوله‌ها به سربازان رد کرد. جنگجویان «حزب‌الله» در فاصله بسیار نزدیکی از آنها بودند، اما امیرام لوین، فرمانده نیروهای شمال، مداخله کرد و دستور داد درخواست را بپذیرند، زیرا فرمانده میدان از وضعیت آگاه‌تر بود.

در نهایت، گلوله باران توپخانه‌ای، «حزب‌الله» را وادار به عقب‌نشینی کرد و فرصتی فراهم شد تا هلیکوپترها به موقع برسند و سربازان را تخلیه کنند. میکی می‌گوید: «در طی چند ساعت دیوانه‌وار، سه نفر از واحد چتربازان که متشکل از ۲۴ نفر بود، از جمله معاون فرمانده را از دست دادیم... فرمانده واحد و هفت نفر دیگر از سربازانش زخمی شدند.»
پس از عملیات نجات، میکی به یک جلسه بازجویی نزد وزیر دفاع ایهود باراک احضار شد و بنی گانتس که از این که فرمانده نیروهای شمال تصمیم او را مبنی بر عدم درخواست حمایت توپخانه‌ای لغو کرده بود، راضی نبود.
فرمانده لوین به او گفت که درخواستش بحث‌برانگیز بوده و در چنین مواردی نتیجه یا تنزل رتبه است یا اعطای مدال. اگرچه او واحد محاصره‌شده را با درخواست گلوله باران توپخانه‌ای نجات داد، اما تلفات واحد اجازه نمی‌داد مدالی به او داده شود.
آزمایش‌های پزشکی نشان داد که گلوله‌های «حزب‌الله» باعث ایجاد ترکش‌هایی در بدنش شده‌اند. پس از دوره نقاهت، به ارتش بازگشت و در سال ۱۹۹۹ به واحد افسران پیوست، جایی که فرمانده ۱۲۰ سرباز توپخانه بود. اما مسیر نظامی او قرار بود به‌طور غیرقابل بازگشتی تغییر کند، زیرا ارتش او را برای نمایندگی در یک اردوگاه آموزشی برای جوانان یهودی به کالیفرنیا فرستاد.
در دوران اقامت در آنجا، میکی، همان‌طور که می‌گوید، تنوع یهودیان در آمریکا را کشف کرد. در اسرائیل، دو جریان اصلی وجود داشت: یهودیان ارتدوکس یا سکولار، و او متعلق به یک خانواده سکولار بود. اما در آمریکا، طیف وسیعی از یهودیان وجود داشتند که به مکاتب مختلفی تعلق داشتند. به این ترتیب، میکی در سن ۲۳ سالگی جنبه‌هایی از یهودیت خود را کشف کرد که قبلاً نمی‌دانست.

اطلاعات اسرائیل

این تنها چیزی نبود که او کشف کرد. در اردوگاه، با دختری یهودی آمریکایی به نام روبین لوین آشنا شد. آنها عاشق یکدیگر شدند و روبین به دنبال او به اسرائیل آمد. در آنجا او از خدمت نظامی مرخص شد. میکی از پدرش نقل می‌کند که گفته بود:« حالا که از ارتش مرخص شده‌ای، در اطلاعات اسرائیل به خدمت گرفته خواهی شد. می‌دانم که می‌خواهی بدانی آیا می‌توانی این کار را انجام دهی. امتحان بده، اما باید به من قول بدهی که هرگز در جامعه اطلاعاتی کار نخواهی کرد. این کار از تو می‌خواهد که به خانواده‌ات دروغ بگویی. اگر دستگیر شوی، همه انکار می‌کنند که تو را می‌شناسند.» میکی ادامه می‌دهد:« پیش‌بینی او درست بود، البته. من به عنوان جاسوس به خدمت گرفته شدم. باید امتحان می‌دادم و مصاحبه‌ای ۸ ساعته انجام می‌دادم که شامل آزمون دروغ‌سنجی هم می‌شد.»
تنها راه فرار از کار در اطلاعات اسرائیل ازدواج و سفر به آمریکا بود... و همین اتفاق افتاد.
میکی تحصیلات دانشگاهی خود را در آمریکا ادامه داد. قبل از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه جورج تاون، رابرت مالی از گروه بحران‌های جهانی با او تماس گرفت و پیشنهاد داد که در برنامه «ابتکار جهانی کلینتون» که توسط بیل و هیلاری کلینتون راه‌اندازی می‌شد، کار کند. از طریق کار در این ابتکار، میکی در سال ۲۰۰۶ به چاد سفر کرد، جایی که مأموریتی برای کمک به آوارگان سودانی از دارفور انجام داد، اما قبل از درگیر شدن در بحران‌های سودان، میکی در ژوئیه ۲۰۰۶ در اسرائیل بود که ناگهان جنگ با «حزب‌الله» آغاز شد. او می‌گوید که با یکی از دوستان لبنانی خود از دانشگاه جورج تاون تماس گرفت و آنها شروع به تبادل پیام بین طرف‌های لبنانی و اسرائیلی برای متوقف کردن جنگ کردند: دوست لبنانی با مقامات بیروت در ارتباط بود و او با ژنرال آمی یالون که عضو کنست بود.
میکی جزئیات مربوط به پیشنهادهای ادعایی بین طرف‌های لبنانی و اسرائیلی درباره توقف آتش را بیان می‌کند. او توضیح می‌دهد که اسرائیلی‌ها پیشنهاد لبنانی را بررسی کردند، اما دولت ایهود اولمرت بر سر آن دچار اختلاف شد. وزیر امور خارجه، زیپی لیونی، با آن موافقت کرد، اما وزیر دفاع، امیر پرتز، آن را رد کرد. اولمرت طرف وزیر دفاع را گرفت. جنگ هفت هفته طول کشید. ۵۵ سرباز اسرائیلی و هزاران لبنانی کشته شدند. در نهایت سازمان ملل توافقی برای توقف آتش‌بس میانجی‌گری کرد که «نسخه‌ای مشابه پیش‌نویس لبنانی» بود که به گفته میکی به اسرائیلی‌ها ارائه شده بود.

میکی برگمن با عمر البشیر در خارطوم (کتاب «در سایه‌ها»)

...با عمر البشیر

میکی پس از جنگ لبنان، دوباره به درگیری‌های سودان بازگشت و برای حمایت از آوارگان دارفور از جامعه یهودیان آمریکا کمک جمع‌آوری کرد. در ژانویه ۲۰۰۷، بیل ریچاردسون به او پیشنهاد داد که در مأموریتی در سودان با او کار کند. «ائتلاف نجات دارفور» از فرماندار نیومکزیکو درخواست کرده بود که به خارطوم سفر کند و با رئیس‌جمهوری عمر البشیر درباره توقف درگیری بین ارتش سودان و گروه‌های شورشی در دارفور مذاکره کند.

میکی از خود پرسید:« آیا ریچاردسون می‌دانست که من اسرائیلی و یهودی هستم؟ ژنرال‌های ارتش اسلامی سودان چگونه با این موضوع برخورد خواهند کرد؟» تصمیم گرفت نگرانی‌هایش را مستقیم به او بگوید:« باید چیزی را به شما بگویم. من نه‌تنها اسرائیلی هستم، بلکه افسر ارتش اسرائیل نیز هستم. نمی‌خواهم مأموریت را به خطر بیندازم.»
اما ریچاردسون عذرخواهی او را نپذیرفت. به او گفت:«من از تو دفاع خواهم کرد... اگر البشیر اعتراضی داشت، به او می‌گویم که ما سال‌هاست یکدیگر را می‌شناسیم. تو پاسپورت بریتانیایی داری، درست است؟ اگر آنها مشکلی با تو داشته باشند، با من هم مشکل دارند.» و ریچاردسون افزود:« می‌دانی به چه چیزی مشهورم؟ اینکه مردم را از زندان‌ها بیرون می‌آورم. در بدترین حالت، چند ماهی را در زندان سودان می‌گذرانی. فکر کن این چه تاثیری روی آینده حرفه‌ای تو خواهد داشت.»
میکی در اینجا جزئیات مذاکرات با عمر البشیر در خارطوم را بازگو می‌کند که در نهایت با موافقت رئیس‌جمهوری سودان برای آتش‌بس ۲۱ روزه در دارفور به پایان رسید.
میکی پس از سودان، در تمامی سفرهای ریچاردسون برای آزادی آمریکایی‌ها در سراسر جهان شرکت کرد.
در ونزوئلا، هدف آزاد کردن زندانیان آمریکایی بود که توسط دولت نیکولاس مادورو بازداشت شده بودند. در کره شمالی، ریچاردسون تلاش کرد تا مبلّغ کره‌ای-آمریکایی کنت بی، که در سال ۲۰۱۲ در پیونگ‌یانگ بازداشت شده بود، و همچنین دانشجوی آمریکایی اوتو وارمبیر را آزاد کند.
ریچاردسون در میانمار، برای آزادی خبرنگاران زندانی تلاش کرد. میکی برگمن در این زمینه داستان تلاش‌های آنها را نقل می‌کند، از جمله جزئیات ملاقات‌های تنش‌آمیز با رهبر برمه، آنگ سان سو چی، که غرب را متهم می‌کرد به اینکه تلاش می‌کند «اسلام را بر ما تحمیل کند»؛ در قالب مخالفت او با فشارهای غربی برای متوقف کردن سرکوب مسلمانان روهینگیا.

میکی برگمن با جواد ظریف در نیویورک (کتاب «در سایه‌ها»)

داستان مذاکرات با جواد ظریف

فصل ۱۳ کتاب «در سایه‌ها» به داستان مذاکرات با وزیر امور خارجه ایران، محمد جواد ظریف و مسئولان سفارت ایران در سازمان ملل می‌پردازد. میکی در سال ۲۰۱۹ با ظریف در هتلی مشهور در نیویورک ملاقات کرد. ایرانی‌ها دانشجوی دکتری آمریکایی (چینی‌تبار) به نام ژیو وانگ را که در دانشگاه پرینستون تاریخ می‌خواند و در حال یادگیری زبان فارسی و تحقیق در موسسه‌ای در شمال تهران بود، به اتهام جاسوسی بازداشت کرده بودند. آمریکایی‌ها به آزادی او همچنین مایکل وایت، یک نظامی نیروی دریایی آمریکا که در سال ۲۰۱۸ هنگام ملاقات با دوست‌دختر ایرانی‌اش دستگیر شده بود، علاقه داشتند. آنها همچنین به دنبال کسب اطلاعاتی در مورد رابرت لوینسون، مأمور FBI بودند که در سال ۲۰۰۷ در جزیره کیش ایران در جریان مأموریتی برای CIA ناپدید شد.
مذاکرات با ایرانی‌ها آسان نبود، به‌ویژه با توجه به سیاست‌های سختگیرانه دولت دونالد ترامپ علیه رژیم ایران. در یکی از ملاقات‌ها، ظریف گفت:« من نمی‌فهمم... ما پیشنهاد تبادل جهانی زندانیان را دادیم و ترامپ آن را بدون توضیح رد کرد. آیا او نمی‌خواهد آمریکایی‌ها به کشورشان بازگردند؟»
ظریف در جریان مذاکرات، پیشنهاد دیگری داد:« ما می‌خواهیم تبادلی را شروع کنیم که شامل وانگ در مقابل مسعود سلیمانی، دانشمند ایرانی که آمریکا در سال ۲۰۱۸ بازداشت کرده است، باشد.»
میکی در این بخش داستان فاش شدن تصویرش با ظریف پس از ترور قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس، در بغداد در سال ۲۰۲۰ را بیان می‌کند. او اشاره می‌کند که به نظر می‌رسد هدف از افشای این تصویر، ایجاد اختلافات در داخل حاکمیت ایران بوده، با این ادعا که ظریف، که به جناح اصلاح‌طلب تعلق دارد، در همان زمانی که آمریکا قاسم سلیمانی را می‌کشد، با «جاسوس اسرائیلی» ملاقات می‌کند. میکی اشاره می‌کند که این تصویر توسط وب‌سایتی مرتبط با نهادهای امنیتی اسرائیل منتشر شده بود.

بایدن و هریس از زندانیانی که روسیه در قالب یک معامله تاریخی آزاد کرد، استقبال می‌کنند (رویترز)

میکی برگمن بخش‌های طولانی از کتابش را به تلاش‌ها برای آزادی آمریکایی‌های بازداشت‌شده در روسیه اختصاص می‌دهد. پل ویلان، یک تفنگدار دریایی (مارینز) که والدینش بریتانیایی و خود متولد کانادا بود، تابعیت آمریکا، ایرلند و بریتانیا را داشت. پل در سال ۲۰۱۸، برای شرکت در عروسی در مسکو بود که توسط دستگاه‌های امنیتی روسیه به اتهام جاسوسی بازداشت شد. او به‌تازگی یک یادداشت اطلاعاتی دریافت کرده که حاوی نام‌های تمام کارکنان یک سازمان امنیتی روسیه بود. پس از او، دستگیری‌ها ادامه یافت: ترور رید، بریتنی گراینر... ریچاردسون از طریق دوستش سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه (که با هم در سازمان ملل کار کرده بودند) یک کانال ارتباطی پنهانی با روس‌ها باز کرد.

ریچاردسون کاخ سفید را از تمامی ملاقات‌هایش با روس‌ها مطلع می‌کرد، به‌ویژه در سایه روابط متشنج بین دو کشور پیش از حمله روسیه به اوکراین. ملاقات‌ها با روس‌ها در رستوران‌ها یا آپارتمان‌های افراد انجام می‌شد، بنابراین هیچ وجهه رسمی نداشتند؛ فقط یک ملاقات بین دوستان. ریچاردسون تلاش می‌کرد تا نظر روس‌ها را درباره خواسته‌هایشان برای آزادی آمریکایی‌ها جویا شود. میکی از مهارت روس‌ها در مذاکرات تمجید می‌کند. آنها از اصل روشنی پیروی می‌کردند: معامله متقابل؛ یک زندانی از طرف ما در مقابل یک زندانی از طرف شما. ابتدا با گام‌های کوچک شروع شد. در نهایت، تصمیم نهایی درباره تبادلات از طریق کانال رسمی بین دو کشور گرفته شد و این فرایند با یک معامله بزرگ تبادل زندانیان در تابستان گذشته به اوج رسید. این معامله در کتاب میکی که قبل از نهایی شدن این تبادل چاپ شده بود، درج نشده است.



دمشق خواهان «شراکت راهبردی بسیار قوی» با واشنگتن

وزیر امور خارجه سوریه اسعد الشیبانی (رویترز)
وزیر امور خارجه سوریه اسعد الشیبانی (رویترز)
TT

دمشق خواهان «شراکت راهبردی بسیار قوی» با واشنگتن

وزیر امور خارجه سوریه اسعد الشیبانی (رویترز)
وزیر امور خارجه سوریه اسعد الشیبانی (رویترز)

وزیر امور خارجه جمهوری عربی سوریه، اسعد الشیبانی، روز یک‌شنبه اظهار کرد که دمشق در پی ایجاد «شراکت بسیار قوی» با ایالات متحده آمریکا است. او هم‌زمان تأکید کرد که سوریه خواهان «حفظ فاصله برابر با همه کشورها و ایجاد روابطی مبتنی بر همکاری و گشودگی» است.

وزیر امور خارجه سوریه در کنفرانس مطبوعاتی در پایتخت پادشاهی عربی بحرین، منامه، اعلام کرد که رئیس‌جمهور احمد الشرع به‌زودی به واشنگتن سفر خواهد کرد.
در همین حال، منابع مطلع در دمشق به روزنامه «الشرق الأوسط» گفتند که این سفر با هدف «اجرای توافق قبلی» انجام می‌شود که پیش‌تر توافق شده بود و اکنون شرایط برای اعلام «شراکت راهبردی» فراهم شده است. این شراکت می‌تواند تأثیر مثبتی بر چندین پرونده، به‌ویژه در زمینه مذاکرات داخلی با «نیروهای دموکراتیک سوریه» و مذاکرات منطقه‌ای با اسرائیل داشته باشد.

الشیبانی توضیح داد که موضوعات زیادی وجود دارد «از جمله لغو تحریم‌ها و گشودن صفحه‌ای جدید میان دو کشور» که دمشق می‌تواند درباره آن‌ها گفت‌وگو کند؛ زیرا «دیگر هیچ توجیهی برای ادامه تحریم‌ها وجود ندارد». او تمایل دمشق را برای ایجاد «شراکت بسیار قوی میان آمریکا و سوریه» ابراز و تأکید کرد که کشورش خواهان «روابط متوازن» با همه کشورها است و «همچنان دست همکاری را به سوی متحدان و دوستان در منطقه دراز می‌کند». او اظهار کرد که سوریه «در دوره گذشته با چالش‌های بزرگی روبه‌رو شد اما تسلیم نشد و همچنان بر تحقق عدالت پایبند است».

او افزود: «سوریه مرکز جذب و قطب‌بندی نخواهد بود، بلکه در مسیری واحد حرکت می‌کند که همه را در بر می‌گیرد». او پایبندی دولت را به «تقویت صلح داخلی و قرار دادن قانون به‌عنوان اساس روابط میان همه اجزای ملت سوریه» تأکید کرد و از «افتخار به تنوع فرهنگی و قومی سوریه» سخن گفت.

در خصوص پرونده مذاکرات با اسرائیل، وزیر امور خارجه سوریه تأکید کرد که کشورش با «تحریکات اسرائیلی» به‌صورت دیپلماتیک برخورد می‌کند و در تلاش است تا منافع خود را بدون کشیده شدن به تنش یا رویارویی حفظ کند.

الشیبانی گفت: «ما گفته‌ایم که به توافق‌نامه ۱۹۷۴ پایبندیم و همچنین متعهد به ایجاد توافقی هستیم که صلح و آرامش میان ما و اسرائیل را تضمین کند. نمی‌خواهیم سوریه وارد جنگی جدید شود و سوریه نیز امروز تهدیدی برای هیچ طرفی، از جمله اسرائیل، نیست». او افزود: «به‌نظر من، مذاکراتی در جریان است یا مسیرهایی در حال حرکت به‌سوی دستیابی به توافقی امنیتی هستند که توافق‌نامه ۱۹۷۴ را خدشه‌دار نمی‌کند و واقعیتی جدید را که ممکن است اسرائیل در جنوب تحمیل کند، به رسمیت نمی‌شناسد».

سفر احمد الشرع به کاخ سفید نخستین سفر رسمی از نوع خود توسط یک رئیس‌جمهور سوریه در تاریخ روابط دو کشور محسوب می‌شود.
وائل علوان، پژوهشگر و مدیر اجرایی «مرکز مطالعات جسور»، به «الشرق الأوسط» گفت که این سفر با هدف «اجرای توافقی انجام می‌شود که پیش‌تر توافق شده بود و قرار بود در حاشیه حضور رئیس‌جمهور سوری در نشست‌های سازمان ملل متحد در نیویورک اعلام شود، اما ترتیباتی در سوریه باید انجام می‌شد... اکنون شرایط برای اعلام شراکت راهبردی فراهم شده است».

دیدار دونالد ترمپ و احمد الشرع در ریاض در ماه مه گذشته (آسوشیتدپرس)

این پژوهشگر نزدیک به دولت سوریه این اقدام را یکی از «مهم‌ترین گام‌هایی دانست که دولت سوریه برای بازتعریف جایگاه خود در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی بر آن تکیه خواهد کرد». او گفت: «این گام مورد توافق میان سوریه و ایالات متحده به این معناست که سوریه دیگر در محوری قرار ندارد که غرب آن را محور شر می‌نامد، و دیگر در محوری نیست که منبع مزاحمت و نگرانی برای منطقه برای ترکیه، کشورهای خلیج و کشورهای اتحادیه اروپا محسوب شود». بلکه برعکس، «سوریه به متحدی در مبارزه با تروریسم تبدیل شده و در تضمین امنیت و ثبات منافع مشترک ـ عربی، ترکیه‌ای و غربی ـ مشارکت دارد که همگی با منافع جدید سوریه هم‌راستا هستند».

با این حال، علوان گفت: «سوریه جدید نمی‌خواهد با این اقدام وارد محور رویارویی با محور دیگر شود، بلکه می‌خواهد روابطی متوازن با همه برقرار کند».

احمد الشرع در دمشق در تاریخ ۴ اکتبر، فرستاده ویژه آمریکا، تام بَرَک، و فرمانده ستاد مرکزی، دریادار براد کوپر را پذیرفت (حساب رسمی ریاست‌جمهوری سوریه)

تام بَرَک، فرستاده ویژه ایالات متحده به سوریه، پیش‌تر اعلام کرده بود که رئیس‌جمهور الشرع در تاریخ ۱۰ نوامبر (آبان‌ماه جاری) در واشنگتن توافق‌نامه‌ای با رئیس‌جمهور دونالد ترمپ امضا خواهد کرد که به موجب آن سوریه به ائتلاف بین‌المللی ضد گروه «داعش» خواهد پیوست؛ ائتلافی که در سال ۲۰۱۴ تأسیس شد و شامل ۸۸ کشور است. او این اقدام را «تحولی تاریخی در روابط میان دمشق و واشنگتن» توصیف کرد.

به گفته علوان، ورود دمشق به ائتلاف ضد «داعش» تأثیر زیادی بر سطح روابط خارجی با آمریکا و کشورهای غربی خواهد داشت و تأثیر عمیقی بر سطح سیاست داخلی خواهد گذاشت. او معتقد است که شراکت با ایالات متحده «به دمشق برگ برنده‌ای بسیار مهم می‌دهد». او گفت: «نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد) بارها از این برگ در میز مذاکرات با دولت سوریه استفاده کرده‌اند، اما اکنون این برگ در اختیار دولت سوریه نیز قرار دارد. دیگر (قسد) تنها شریک محلی در مبارزه با تروریسم نیست، بلکه دولت سوریه شریک رسمی شده است و واحدهای مسئول مبارزه با تروریسم در نیروهای (قسد) تحت چتر دولت سوریه فعالیت خواهند کرد».

رئیس‌جمهور سوریه احمد الشرع و فرمانده «قسد» مظلوم عبدی پس از امضای توافق‌نامه در تاریخ ۱۰ مارس گذشته (آسوشیتدپرس)

او اشاره کرد که این امر «می‌تواند مذاکرات میان دولت سوریه و (قسد) را در مسیر ادغام تسریع کند»، با این توضیح که شرایط «آسان نخواهد بود، زیرا هنوز چالش‌ها و دشواری‌های زیادی وجود دارد، اما فرصت‌ها برای موفقیت، به‌ویژه با جهت‌گیری حمایت بین‌المللی برای فشار بر (قسد) جهت تحقق این امر و بر دولت سوریه برای واقع‌گرایی و انعطاف بیشتر در مذاکرات ادغام بسیار بیشتر شده‌اند».

علوان معتقد است که تقویت روابط سوریه ـ آمریکا می‌تواند «محرک اضافی برای مداخله مثبت ایالات متحده در جهت موفقیت مذاکرات و فشار بر اسرائیل برای نشان دادن انعطاف بیشتر در دستیابی به تفاهم با سوریه» باشد. او گفت: «شاید شراکت با ایالات متحده تضمین‌هایی در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی فراهم کند که نشان دهد سوریه در مسیر حمایت از غرب حرکت می‌کند و متحد کسانی نیست که شرارت را در منطقه صادر می‌کنند».


«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند

«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند
TT

«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند

«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند

جشنواره «فیلم‌های کوتاه بیروت» (Beirutshorts) سال به سال و در هر دوره تحولی چشمگیر را تجربه می‌کند. از آنجا که پیش از این حدود 1000 فیلم کوتاه برای شرکت در این جشنواره ارسال می‌شد، اکنون این تعداد به بیش از 3000 فیلم رسیده و افق‌های آن گسترش یافته است، به طوری که انتخاب‌های بیشتری از سراسر جهان را ارائه می‌دهد که سطح نمایش‌ها را هم از لحاظ عربی و جهانی ارتقا می‌دهد.
این جشنواره به عنوان چهارمین جشنواره مهم عربی پس از جشنواره‌های «قرطاج سینمایی»، «قاهره سینمایی» و «اسکندریه سینمایی» که شایستگی دریافت جایزه اسکار را دارند، شناخته می‌شود.
سام لحود، مدیر و سازمان‌دهنده جشنواره، اشاره می‌کند که این دسته‌بندی بالاترین سطح اعتبار جهانی برای جشنواره‌های سینمایی است. او به «الشرق الأوسط» گفت: «ما منتظر نتایج سه فیلم کوتاه لبنانی هستیم که امسال برای جایزه اسکار نامزد شده‌اند. همچنین در دوره فعلی، سه فیلم دیگر از میان فیلم‌های «حرفه‌ای» برای شرکت در مسابقه سال آینده انتخاب خواهند شد».

من الأفلام اللبنانية المشاركة «بلايندي» للطالب غي قسيس... (الجهة المنظمة)

این فیلم‌ها از سه مرحله برای رسیدن به اسکار عبور می‌کنند: ابتدا شایستگی کسب نامزدی را پیدا می‌کنند، سپس وارد فهرست کوتاه می‌شوند و در نهایت برای دریافت جایزه رقابت می‌کنند.
در دوره نوزدهم جشنواره که از 3 تا 7 نوامبر برگزار می‌شود، 85 فیلم کوتاه از لبنان و دیگر کشورهای جهان به نمایش گذاشته خواهد شد. این فیلم‌ها شامل آثار فارغ‌التحصیلان جدید و دانشجویان کارگردانی از لبنان هستند. لحود در این باره توضیح می‌دهد: «ما این فیلم‌ها را بر اساس استانداردهای بالایی انتخاب کرده‌ایم که شامل 13 فیلم به عنوان پروژه‌های فارغ‌التحصیلی و 15 فیلم از دانشجویان سال‌های دوم و سوم است. در مسابقه رسمی جشنواره، 41 فیلم از لبنان و دیگر کشورها حضور دارند. همچنین 8 فیلم از لبنان و دیگر کشورهای جهان در مسابقه «زمین، صلح و عدالت» شرکت دارند.»
فیلم‌های کوتاه در این جشنواره از ژانرهای مختلفی همچون داستانی، مستند، اجتماعی، تجربی و انیمیشن هستند. از جمله فیلم‌های لبنانی شرکت‌کننده می‌توان به «در جایی اما نه اینجا»، «این نافرمانی» و «نه تنها ترس دارم، بلکه غمگینم» اشاره کرد.
کشورهای مختلفی همچون مجارستان، اسپانیا، آمریکا، کرواتیا، سعودی، اتریش و برزیل نیز در جشنواره حضور دارند.
لحود در مورد جدیدترین ویژگی‌های این دوره، می‌گوید: «ما همیشه تلاش می‌کنیم که دوره‌های جشنواره را به روز و پیشرفته کنیم. هیئت داوری امسال شامل مدیران برنامه‌های جشنواره‌های رسمی از جشنواره‌های جهانی است. امسال ما میزبان مدیران از برلین سینمایی، لوکارنو و کلرمون-فیران هستیم. همچنین تعدادی از فیلم‌سازان لبنانی مانند کارولین لبکی و بازیگران مانند رودریگ سلیمان و السا زغیب نیز حضور دارند.»
جشنواره بیروت برای فیلم‌های کوتاه برای اولین بار با مؤسسه متروپولیس سینماتیک همکاری می‌کند و تمامی نمایش‌های جشنواره در این مؤسسه برگزار خواهد شد. لحود در این باره می‌گوید: «این اولین بار است که دو مؤسسه سینمایی در یک همکاری مشترک شرکت دارند. سازمان‌دهندگان این جشنواره (جامعه سینمایی بیروت) و متروپولیس دو نهاد پیشرو در برگزاری جشنواره‌های سینمایی در لبنان هستند. امیدواریم که این نوع همکاری‌ها با جشنواره‌های دیگر در آینده نیز گسترش یابد.»

تبرز مواهب إخراجية شبابية في «بيروت للأفلام القصيرة»... (الجهة المنظمة)

یکی از شگفتی‌های جشنواره امسال، اهدای جوایز مالی به ارزش تقریبی 3500 دلار است. همچنین فیلمی که جایزه تماشاگران را کسب کند، صاحب آن به فرانسه سفر کرده و در جشنواره کلرمون-فیران شرکت خواهد کرد.
لحود ادامه می‌دهد: «امسال فیلم‌های لبنانی را به جشنواره فرانسوی کلرمون-فیران خواهیم برد که از 30 ژانویه تا 8 فوریه برگزار می‌شود. انتخاب شخصیت‌های برجسته از جشنواره‌های جهانی هدفش نزدیک‌تر شدن به سطح فیلم‌های لبنانی است. وقتی آنها فیلمی را در محیط خود می‌بینند، ارتباط بهتری با موضوع آن برقرار می‌کنند.»
لحود در مورد سطح فیلم‌های جشنواره توضیح می‌دهد:
«اکثر فیلم‌ها فیلم‌های جوانانه‌ای هستند که با موضوعات متنوع و ایده‌های جسورانه به مسائل مختلف از جمله عدالت، جنگ‌ها و داستان‌های اجتماعی پرداخته‌اند. این فیلم‌های کوتاه از تکنیک‌های پیشرفته‌ای بهره می‌برند که با استانداردهای جهانی همخوانی دارد. همچنین همکاری‌هایی با برلین سینمایی داشته‌ایم و دو قسمت از روند برگزاری جشنواره سال گذشته را به نمایش خواهیم گذاشت و 12 فیلمی که در آن جشنواره شرکت داشتند، به نمایش درمی‌آیند.»


تهدید فزاینده حوثی‌ها برای امنیت یمن و منطقه

حوثی‌ها جنگ غزه را برای بسیج نیروها و تبلیغات سیاسی به‌کار گرفته‌اند؛ نگرانی‌ها از برهم‌خوردن آتش‌بس با نیروهای دولتی افزایش یافته است. (AFP)
حوثی‌ها جنگ غزه را برای بسیج نیروها و تبلیغات سیاسی به‌کار گرفته‌اند؛ نگرانی‌ها از برهم‌خوردن آتش‌بس با نیروهای دولتی افزایش یافته است. (AFP)
TT

تهدید فزاینده حوثی‌ها برای امنیت یمن و منطقه

حوثی‌ها جنگ غزه را برای بسیج نیروها و تبلیغات سیاسی به‌کار گرفته‌اند؛ نگرانی‌ها از برهم‌خوردن آتش‌بس با نیروهای دولتی افزایش یافته است. (AFP)
حوثی‌ها جنگ غزه را برای بسیج نیروها و تبلیغات سیاسی به‌کار گرفته‌اند؛ نگرانی‌ها از برهم‌خوردن آتش‌بس با نیروهای دولتی افزایش یافته است. (AFP)

تازه‌ترین گزارش تیم کارشناسان سازمان ملل متحد درباره یمن که به شورای امنیت ارائه شده، نشان می‌دهد اوضاع این کشور همچنان با پیچیدگی‌های سیاسی و نظامی بیشتر روبه‌رو است؛ روند حل‌وفصل سیاسی در رکود کامل قرار دارد و بحران انسانی رو به وخامت گذاشته است، به‌گونه‌ای که دوسوم جمعیت یمن به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند.

با وجود اجرای قطعنامه‌های سازمان ملل، از جمله قطعنامه ۲۲۱۶ (۲۰۱۵)، گزارش تأکید دارد که تحریم‌های اعمال‌شده بر افراد و نهادهای پشتیبان حوثی‌ها تأثیر مؤثری نداشته است. به گفته‌ی گزارش، رهبران این گروه از طریق واسطه‌ها و شرکت‌های پوششی در منطقه، محدودیت‌های مربوط به مسدودسازی دارایی‌ها و ممنوعیت سفر را دور زده‌اند.

تیم کارشناسان خواستار «بازنگری در سازوکارهای تحریم» و تقویت نظارت بر گذرگاه‌های دریایی و بنادر یمن شد و بر لزوم تشدید اقدامات علیه نهادهایی که ممنوعیت ارسال سلاح را نقض می‌کنند، تأکید کرد.

در گزارش آمده است که ضعف در اجرای تحریم‌ها، به حوثی‌ها امکان داده توان نظامی خود را حفظ کنند و نفوذ جغرافیایی و نظامی‌شان را گسترش دهند. کارشناسان هشدار دادند که این گروه اکنون به تهدیدی رو به رشد برای امنیت شبه‌جزیره عربستان و دریای سرخ تبدیل شده است.

به گفته‌ی گزارش، حوثی‌ها تلاش می‌کنند جنگ در غزه را دستاویزی برای توجیه حملات خود علیه کشتی‌های خارجی قرار دهند و خود را بخشی از «محور مقاومت» معرفی کنند. این راهبرد، هرچند برای آن‌ها دستاورد تبلیغاتی داخلی دارد، اما یمن و منطقه را وارد دایره‌ای از درگیری گسترده‌تر و پیچیده‌تر می‌کند.

گزارش هشدار می‌دهد که تداوم این وضعیت بدون بازدارندگی مؤثر، «پیامدهایی وخیم برای ثبات منطقه و امنیت کشتیرانی بین‌المللی» در پی خواهد داشت و از شورای امنیت می‌خواهد با اتخاذ اقداماتی سختگیرانه‌تر، روند گفت‌وگوی جامع یمنی تحت نظارت سازمان ملل را احیا کند.

گزارش یادآور می‌شود که گروه حوثی همچنان «بزرگ‌ترین تهدید برای امنیت و ثبات محلی و منطقه‌ای» است؛ زیرا به حملات نظامی و فرامرزی ادامه می‌دهد و از هرگونه راه‌حل صلح‌آمیز واقعی سر باز می‌زند.

تشدید حملات دریایی

به‌گزارش تیم کارشناسان، حوثی‌ها در ماه‌های گذشته حملات خود در دریای سرخ و خلیج عدن را شدت داده‌اند و با استفاده از پهپادها و موشک‌های دوربرد، کشتی‌های تجاری و نظامی را هدف گرفته‌اند. این حملات باعث اختلال در تجارت جهانی و افزایش بی‌سابقه هزینه‌های بیمه دریایی شده است.

اژدر دریایی به‌کاررفته در حملات حوثی‌ها به کشتی‌ها (رسانه حوثی)

نهادهای بین‌المللی بیش از ۲۵ حمله به کشتی‌ها را بین اوت ۲۰۲۴ تا ژوئیه ۲۰۲۵ ثبت کرده‌اند. گزارش این حملات را «تحولی خطرناک در ماهیت درگیری یمن» دانسته است که مرزهای داخلی جنگ را پشت سر گذاشته و امنیت مسیرهای دریایی بین‌المللی را تهدید می‌کند.

طبق گزارش، حملات حوثی‌ها به کشتی‌هایی با پرچم کشورهای مختلف منجر به کشته و زخمی‌شدن ملوانان و خسارات سنگین به کشتی‌ها شده است.

ایالات متحده و اسرائیل نیز حملاتی هوایی علیه مواضع حوثی‌ها در صنعا، الحدیده و صعده انجام داده‌اند و انبارهای تسلیحاتی و سکوهای پرتاب موشک را هدف قرار داده‌اند. با این حال، بنا به گزارش، گروه حوثی همچنان «سطح بالایی از توان عملیاتی» خود را حفظ کرده و به توسعه زرادخانه نظامی‌اش با پشتیبانی مالی و لجستیکی طرف‌های منطقه‌ای – از جمله ایران – ادامه می‌دهد.

حمایت خارجی و اقتصاد جنگ

به گفته‌ی گزارش، قاچاق سلاح به حوثی‌ها علی‌رغم تحریم‌های سازمان ملل ادامه دارد. نیروهای دولتی یمن در ژوئن ۲۰۲۵ بیش از ۷۵۰ تُن مهمات و مواد منفجره را که برای این گروه ارسال شده بود، توقیف کردند.

پهپادی که از سوی حوثی‌ها از مکان نامعلومی پرتاب شده است (رسانه حوثی)

گزارش می‌افزاید که حوثی‌ها به موشک‌های ضدکشتی کروز، پهپادهای پیشرفته «رعد» و «صقر» و سامانه‌های پدافند هوایی قابل‌حمل مجهز شده‌اند که سطح تهدید هوایی و دریایی آن‌ها را افزایش داده است.

بنا بر گزارش، بخشی از این تسلیحات به‌صورت محلی با قطعات ایرانی قاچاق‌شده ساخته می‌شود و در کارگاه‌هایی در صنعا و الحدیده مونتاژ می‌گردد؛ موضوعی که نشانگر حمایت فنی و مهندسی مستمر از سوی کارشناسان وابسته به «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» ایران است.

کارشناسان همچنین از شکل‌گیری «اقتصاد جنگی» در مناطق تحت کنترل حوثی‌ها خبر داده‌اند؛ اقتصادی متکی بر مالیات‌های مضاعف، اخاذی، تصرف کمک‌های بشردوستانه و فشار بر بخش خصوصی. این گروه از نظام‌های گمرکی و بانکی برای مقاصد سیاسی و اقتصادی استفاده می‌کند و در نتیجه، شهروندان با افزایش شدید قیمت‌ها و فروپاشی خدمات عمومی مواجه‌اند.

گزارش تأکید دارد که حوثی‌ها با تکیه بر حواله‌های خارجی، قاچاق سوخت و ارز، آثار تحریم‌ها و مسدودسازی دارایی‌ها را تا حدی خنثی کرده‌اند و از این منابع برای تأمین مالی عملیات جذب نیرو و گسترش نفوذ خود بهره می‌برند.

نقض‌های گسترده حقوق بشر

تیم کارشناسان صدها مورد نقض حقوق بشر از سوی حوثی‌ها، از جمله بازداشت‌های خودسرانه، ناپدیدسازی اجباری، سربازگیری کودکان و گلوله‌باران مناطق مسکونی را ثبت کرده است.

به‌گزارش این تیم، گروه حوثی کارکنان سازمان ملل و نهادهای امدادرسان را بازداشت کرده و محدودیت‌های شدیدی بر فعالیت رسانه‌ها و سازمان‌های محلی و بین‌المللی اعمال کرده است.

موشک بالستیکی مورد استفاده حوثی‌ها در حملات علیه اسرائیل (رسانه حوثی)

گزارش می‌افزاید که حوثی‌ها سیاستی سازمان‌یافته برای خاموش‌کردن صدای مخالفان در پیش گرفته‌اند؛ سیاستی که شامل کنترل شدید رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، جلوگیری از تظاهرات و نظامی‌سازی آموزش، دین و رسانه است.

این اقدامات، به گفته‌ی کارشناسان، با هدف «ایجاد جامعه‌ای بسته و مطیع» انجام می‌شود که وفاداری کامل به این گروه؛ از طریق حذف نخبگان اجتماعی و فکری مخالف پروژه سیاسی آن‌ها داشته باشد.

همکاری فرامرزی با گروه‌های مسلح

تیم کارشناسان همچنین از وجود هماهنگی میان حوثی‌ها و گروه‌های مسلح منطقه‌ای از جمله «جنبش الشباب» سومالی و شبکه‌های قاچاق سلاح و تجهیزات نظامی خبر داده است.

به گفته‌ی گزارش، این همکاری شامل تبادل تجربه در زمینه‌ی فناوری پهپادها و ارتباطات پیشرفته، و استفاده مشترک از شبکه‌های دریایی قاچاق است.

گروه حوثی متهم به تشدید نقض‌ها علیه ساکنان مناطق تحت کنترل خود است (AFP)

افراد از ملیت‌های مختلف از جمله سومالی و ایران در این فعالیت‌ها مشارکت دارند و برخی کشتی‌های توقیف‌شده تحت مالکیت شرکت‌های صوری بوده‌اند. تیم کارشناسان نتیجه می‌گیرد که این شبکه‌های فراملیتی به چالشی فزاینده برای جامعه بین‌المللی در کنترل جریان سلاح به یمن تبدیل شده‌اند.