شورای همکاری خليج در حال آماده شدن برای نقش استراتژیک بیشتر در سال 2024

شورای همکاری خليج در حال آماده شدن برای نقش استراتژیک بیشتر در سال 2024
TT

شورای همکاری خليج در حال آماده شدن برای نقش استراتژیک بیشتر در سال 2024

شورای همکاری خليج در حال آماده شدن برای نقش استراتژیک بیشتر در سال 2024

در طول سال 2023، شورای همکاری و کشورهای عضو آن به صورت جداگانه، در دل طوفان بودند و انتظار می‌رود که وضع در سال 2024 به همین منوال ادامه یابد. این نقشی غیرعادی برای شورا است که در گذشته ترجیح می داد در سکوت و به دور از نگاهها کار کند. برخی از تغییرات از خارج به وجود آمد، زیرا انتظارات شرکای بین‌المللی و منطقه‌ای آن در مورد توانایی اش برای حرکت و نفوذ، پس از رویدادها و فعاليتهای متوالی که در آن کشورهای شورای همکاری خلیج - به شكل گروهی یا فردی - نقش موفق و تأثیرگذاری داشتند، افزایش یافت.
بخشی از این تغییر نتیجه پویایی داخلی آن بود، زمانی که شورا انسجام خود را در اجلاس العلا در سال 2021 به دست آورد، همزمان با رشد اقتصادی بی سابقه از آن زمان منطقه خلیج سریع ترین منطقه در حال رشد در جهان بوده و از همه گیری «كرونا» در حال بهبود است. حجم اقتصاد خلیج برای اولین بار در تاریخ خود در سال 2022 از دو تریلیون دلار فراتر رفت و در سال 2023 از 2.3 تریلیون دلار گذشت، در حالی که اکثر مناطق دیگر پس از همه گیری در نتیجه جنگ در اوکراین، رکود اقتصادی را تجربه کردند، کشورهای شورای همکاری خلیج را قادر ساخت تا حضور استراتژیک خود را دو برابر کنند.
این حضور در سال 2023 با حرکت شورا به سمت مشارکتهای جدید آشکار بود و پس از اعلام مشارکت راهبردی بین کشورهای شورا و چین در اولین اجلاس سران دو طرف، فعالیت بی سابقه ای در تعمیق این مشارکت از نظر سیاسی، امنیتی و اقتصادی صورت گرفت. پکن نقش مهمی در میانجیگری بین پادشاهی عربى سعودی و ایران ایفا کرد، زمانی که آنها توافقنامه ای را برای از سرگیری روابط دیپلماتیک پس از وقفه ای که هفت سال به طول انجامید و به دنبال آن فعالیت دیپلماتیک شدیدی که چین در آن حضور و نفوذ داشت، امضا کردند. این تقارب نقش قابل توجهی در سال 2024 خواهد داشت. دو کشور تمایل خود را برای تبدیل این توافق به گامهای عملی در جهت آرام کردن اوضاع و حل و فصل هرگونه بحران احتمالی در منطقه ابراز کردند. به همین ترتیب، انتظار می‌رود که مشارکت خلیج‌ و چین در سال 2024 در چارچوب برنامه اقدام مشترکی که دو طرف برای دوره آتی تصویب کرده‌اند، گام‌های مطمئنی بردارد، چه در زمینه‌های سنتی، مانند اقتصاد و گفت‌وگوی سیاسی، یا در زمینه های جدید، مانند امنیت هسته ای و استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای.
در چارچوب تنوع استراتژیک، شورا اجلاسهای متعددی را با چندین منطقه جهان برگزار کرد. در ماه جولای، جده میزبان اولین اجلاس بین شورای همکاری خلیج و آسیای مرکزی با حضور سران شش کشور شورای همکاری خلیج و پنج کشور از کشورهای آسیای مرکزی (ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان، قرقیزستان و قزاقستان)بود و پس از آن رياض ميزبان نشست تاریخی دیگری بین شورای همکاری خلیج و کشورهای اتحادیه جنوب شرقی آسیا (آسه آن) شد. اعلام مشارکتهای راهبردی در این اجلاسها با توافق بر سر برنامه های زمان بندی شده برای کار مشترک در شمارى از زمینه های اولویت دار مانند گفتگوهای سیاسی و امنیتی، همکاری های اقتصادی به ویژه سرمایه گذاری و ترویج گفت وگوی فرهنگی و گردشگری همراه بود. وزرای خارجه کشورهای شورای همکاری خلیج در نیویورک جلسه ای برای ایجاد مشارکت جدید با انجمن کشورهای کارائیب، سازمانی که 25 کشور کارائیب را گرد هم می آورد، برگزار کردند. همچنین طرحی برای کار مشترک در زمینه گفت وگوی سیاسی و ترویج سرمایه گذاری و گردشگری ارائه شد. این نشست در ماه نوامبر با یک سازمان منطقه ای دیگر به نام جامعه کارائیب در ریاض برگزار شد.
سال 2024 قرار است شاهد تعمیق این مشارکتهای جدید و آغاز مشارکتهای دیگر در چارچوب تنوع بخشیدن به اتحادهای استراتژیک کشورهای شورای همکاری خلیج باشد. باوجود اهمیت این مشارکتها، این باور اشتباه است که آنها جایگزین مناسبات سنتی کشورهای شورای همکاری خلیج با ایالات متحده، بریتانیا، کشورهای اروپایی و سایرین باشند که از لحاظ سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی همچنان مشارکتهای مهمی باقی خواهند ماند. در حالی که مشارکتهای جدید آغاز شد، کشورهای شورای همکاری خلیج به تقویت روابط سنتی خود ادامه دادند و جلسات متعددی با ایالات متحده برگزار کردند که به جنبه های مختلف مشارکت استراتژیک آنها، از جمله دو دیدار با وزیر امور خارجه آمریکا در ریاض و نیویورک و جلساتی که به بحث در مورد امنیت دریایی، دفاع موشکی و مبارزه با تروریسم اختصاص دارد، علاوه بر تجارت، سرمایه گذاری و غیره. به همین ترتیب، گفت‌وگوی عمیقی در مسکو با وزیر خارجه روسیه انجام شد که به جنگ اوکراین و بحران‌های منطقه می‌پردازد.
پیش بینی می شود سال 2024 شاهد تحولات مهمی در مشارکت با ایالات متحده و بررسی نقاط ملاقات با طرف روسی در چارچوب گفتگوهای راهبردی که از سال 2011 بین دو طرف در حال انجام است، باشد.
در مورد نشست سالانه شورای وزیران خلیج و اروپا، برای اولین بار اساس گفتگوی امنیتی با اتحادیه اروپا را پایه گذاری کرد. قدمت این همکاری خلیج و اروپا به بیش از 35 سال قبل می رسد، اما در گذشته بدون ورود به مسائل نظامی و امنیتی، به موضوعات اقتصادی و فنی و تبادل نظر در مورد مسائل سیاسی مى پرداخت. از این رو، انتظار می رود که سال 2024 شاهد توسعه چشمگیر مشارکت با اتحادیه اروپا و همچنین با تک تک کشورهای اروپایی به ویژه در چارچوب حفظ امنیت منطقه ای و همکاری های اقتصادی باشد.

اجتماع وزاري خليجي في عمان نوفمبر الماضي (د.ب.أ)

حقیقت این است که تنوع در مشارکتها نشانگر بلوغ چشم انداز استراتژیک است، این یک توهم است که باور کنیم ورود به این مشارکتها به معنای توافق کامل در دیدگاهها با کشورها و سیستمهای مربوطه است، زیرا دیدگاهها همیشه در مورد همه مسائل اتفاق نظر ندارند، همانطور که اکنون در مورد جنگ غزه با ايالات متحده اختلاف دیدگاه دیده می شود. به همین ترتیب در مورد روسیه، جایی که دو طرف در مورد جنبه های مهم تعدادی از مسائل از جمله اوکراین، سوریه و ایران توافق ندارند.
در برخورد با این کشورها و سازمان‌های مؤثر باید متوجه باشیم که اختلاف دیدگاه‌ها گاهی قاعده است و اجماع استثنا و باید برای مهار اختلاف‌ها، گسترش دایره اجماع از طریق گفت‌وگوی مستمر و توسعه همکاری در توافق‌نامه‌ها بدون انتظار اجماع در همه مسائل تلاش کنیم. این یکی از رازهای توسعه روابط با جمهوری خلق چین است - به عنوان مثال - که نظام سیاسی و اقتصادی آن با نظام سیاسی و اقتصادی کشورهای شورای همکاری خلیج تفاوت اساسی دارد و دو طرف در بسیاری از موارد مواضع متضادی درباره مسائل در سطح بین المللی و منطقه ای اتخاذ کردند. به روابط اقتصادی، اشاره نشد؛ زيرا مجموع حجم تجارت بین چین و کشورهای شورای همکاری خلیج در 30 سال پیش کمتر از سه میلیارد دلار بود و امروزه چین شریک تجاری شماره یک کشورهای شورای همکاری خلیج است و حجم مبادلات تجاری دو طرف بیش از 230 میلیارد دلار یا حدود 77 برابر سه دهه قبل است. تجارت با چین بیش از 20 درصد از کل حجم تجارت کشورهای شورای همکاری خلیج را تشکیل می دهد و چین حدود 30 درصد نفت خود را از کشورهای شورای همکاری خلیج و حدود 10 درصد از گاز طبیعی خود را وارد می کند. چین مقصد بیش از 25 درصد از صادرات شیمیایی و پتروشیمی شورای همکاری خلیج است. سرمایه گذاری های خلیج در چین و چینی ها در خلیج به سرعت در حال رشد هستند و کشورهای خلیج به طور فعال در ابتکار « کمربند و جاده » شرکت می کنند، زیرا منطقه خلیج بخش مهمی از جاده ابریشم دریایی را تشکیل می دهد. توافق تجارت آزاد بین دو طرف رو به اتمام است.
بدون شک، این روابط متمایز اقتصادی به طرفهای چینی و خلیج کمک کرد تا از مرحله نگرانى و احتیاط - اگر نگوییم در مقطعی خصومت - به یک مشارکت استراتژیک مبتنی بر احترام و اعتماد متقابل، که اکنون به سیاست و امنیت نیز کشیده شده است، حرکت کنند. تعدادی از نکات مهم باقی مانده است، جایی که دیدگاهها متفاوت است.
علاوه بر این مشارکتهای استراتژیک جدید و تجدید شده، کشورهای شورای همکاری خلیج شاهد رویدادهای مهمی بوده اند و انتظار می رود که این کشورها در طول سال 2024 میزبانی چنین رویدادهایی را ادامه دهند.
به عنوان مثال، جده میزبان سی و دومین اجلاس سران کشورهای عربی بود که شاهد بازگشت سوریه به اتحادیه عرب بود، پس از اینکه کشورهای عربی با دولت سوریه به توافق رسیدند، از جمله تلاش مجدانه برای دستیابی به راه حل سیاسی و رسیدگی به مشکل قاچاق مواد مخدر. کمیته ارتباط عربی با مشارکت پادشاهی عربى سعودی و عضویت تعدادی از کشورهای عربی، عنصر مهمی در تلاش برای بازگشت سوریه به وضعیت طبیعی و نقش تاریخی عربی آن باقی مانده است.
جده میزبان گفتگوهای طرفهای سودانی با مشارکت ایالات متحده و سازمانهای آفریقایی است و پلاتفرم جده همچنان مهمترین منبع امید برای حل بحران سودان است.

در خصوص آرمان فلسطین، حتی قبل و بعد از شروع جنگ اسرائیل علیه غزه، این موضوع کانون فعالیت دیپلماتیک کشورهای شورای همکاری خلیج به ویژه پادشاهی عربى سعودی بوده و مسلم است که این علاقه در طول سال 2024 نیز ادامه خواهد داشت. این موضوع در تمام اجلاسها و نشستهای وزیران که من به آن اشاره کردم به شدت وجود داشت و کشورهای عضو شورا توانستند حمایت ملموسی از حق فلسطین به دست آورند، از جمله از طرف بسیاری از متحدان اسرائیل که توافق کردند راه حل این موضوع ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی در مرزهای 1967 با پایتختی قدس مطابق با قطعنامه های مشروعیت بین المللی و ابتکار صلح عربی است.
در ماه سپتامبر، در خلال افتتاحیه نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، پادشاهی عربى سعودی از نیویورک ابتکاری را برای احیای تلاشهای صلح برای حل مسئله فلسطین با مشارکت اتحادیه اروپا، اتحادیه عرب و مصر و اردن آغاز کرد.
پس از آغاز جنگ، كشور عمان خواستار تشکیل جلسه اضطراری وزرای خارجه کشورهای شورای همکاری خلیج شد تا سیاست شورا در قبال این بحران مشخص شود که در ماه اکتبر در مسقط برگزار شد و پادشاهی عربى سعودی خواستار برگزاری اجلاس اضطراری عربی-اسلامی شد که در ماه نوامبر در ریاض برگزار و اجماع عربی-اسلامی صورت گرفت و کمیته وزارتی به ریاست وزیر امور خارجه سعودى تشکیل شد که هدف آن توسعه یک اقدام بین المللی برای متوقف کردن این بحران بود. بر اساس بیانیه پایانی این اجلاس، جنگ علیه غزه و اعمال فشار برای آغاز یک روند سیاسی جدی و واقعی برای دستیابی به صلح دائمی و همه جانبه، مطابق با مراجع مورد تایید بین المللی، بر اساس بیانیه پایانی این اجلاس و شاید کار این کمیته مهمترین تلاشی است که در این زمینه طی سالیان گذشته انجام شده است. باوجود مخالفت شدید اسرائیل با هرگونه اقدام بین المللی برای حل مسئله فلسطین، اکثر کشورهای جهان - از جمله متحدان اسرائیل و شرکای سنتی - به حمایت از حق فلسطین رای دادند و اسرائیل و ایالات متحده را با کشورهای کوچکی که قابل شمارش به تعداد انگشتان هستند تنها باقی گذاشتند. خاطرنشان می شود که ایالات متحده نقشى دوگانه ایفا می کند، زیرا تقریباً از اسرائیل در جنگ با غزه حمایت می کند، اما از اجماع بین المللی در مورد راه حل دو کشوری در مرزهای 1967 حمایت می کند.
انتظار می‌رود تلاش‌های پادشاهی عربى سعودی در سال 2024 با حمایت سایر کشورهای شورای همکاری خلیج برای پایان دادن به جنگ در غزه و احیای روند صلح برای حمایت از حق مشروع فلسطین برای داشتن کشور مستقل خود ادامه یابد.
انتظار می رود سیستم شورای همکاری خلیج علاوه بر نقش خود در سیاست و حفظ امنیت منطقه ای، در طول سال 2024 به ایفای نقش محوری در اقتصاد، فرهنگ و ورزش ادامه دهد و مشارکتهای عربی، منطقه ای و بین المللی آن در طول این دوره سال آینده تثبیت شود. به عنوان مثال، در سال‌های آینده، منطقه در حال آماده شدن برای میزبانی بسیاری از رویدادهای مهم، از جمله میزبانی ریاض اکسپو 2030 و جام جهانی 2034 است، همانطور که دبی میزبان اکسپو 2020 و دوحه ميزبان جام جهانی در سال 2022 بود.
مکانیسم رقابتی امسال برای نمایشگاه و جام جهانی نشانه اى مهم از به رسمیت شناختن نقش محوری پادشاهی و به طور کلی کشورهای شورای همکاری خلیج است. مدعیان احتمالی میزبانی جام جهانی کنار رفتند و پادشاهی تنها نامزد باقی ماند. در مورد رقابتهاى اکسپو 2030، 119 کشور به نفع سعودی رای دادند، در مقابل 29 رای به نفع کره و 17 رای به نفع ایتالیا، که نتیجه شگفت انگیز و بی سابقه ای است، به خصوص اگر شرایط اقتصادی و سیاسی، وزن دو کشور رقیب و تلاشهای زیادی که برای ارتقای نامزدی آنها انجام شد را در نظر بگیریم.

* دستیار دبیرکل در امور سیاسی و مذاکرات در شورای همکاری خلیج



الحجيلان: ملک خالد از من خواست بیانیه برکناری ملک سعود را بخوانم

TT

الحجيلان: ملک خالد از من خواست بیانیه برکناری ملک سعود را بخوانم

ملک سعود در طول اقامتش در آتن (گتی)
ملک سعود در طول اقامتش در آتن (گتی)

در دومین قسمت از خاطرات دولت‌مرد سعودی، شیخ جمیل الحجيلان، که تمام دوره‌های پادشاهان کشور را تجربه کرده، اولین وزیراطلاع‌رسانی سعودی درباره جزئیات پخش بیانیه تاریخی برکناری پادشاه سعود و بیعت با ولیعهد، شاهزاده فیصل به عنوان پادشاه جدید کشور سخن می‌گوید. در این ماجرا شاهزاده خالد بن عبدالعزیز،که بعدها ولیعهد شد، شاهزاده فهد بن عبدالعزیز، وزیر کشور، و شاهزاده مساعد بن عبدالرحمن، وزیر دارایی و اقتصاد ملی، او را احضار کرده و از او خواستند که مسئولیت خواندن بیانیه را بر عهده بگیرد.
الحجيلان سال‌ها بعد، به یاد می‌آورد که ملک فیصل چه واکنشی نشان داد هنگامی که خبر درگذشت برادرش، شاه سعود، را در آتن، پایتخت یونان، به او رساندند (۱۹۶۹). روزنامه «الشرق الأوسط» بخش‌هایی از این خاطرات را منتشر می‌کند که در غرفه «شرکت رف للنشر» در نمایشگاه بین‌المللی کتاب ریاض تحت عنوان «جمیل الحجيلان: مسیری در دوران هفت شاه» در دسترس خواهد بود.

 

اولین وزیر اطلاع‌رسانی سعودی

ملک فیصل جمیل الحجيلان را از کویت احضار کرد تا فرمان ملکی برای منصوب کردن او به عنوان وزیر اطلاع‌رسانی و عضو شورای وزیران (مارس ۱۹۶۳) صادر کند و او اولین کسی شد که عنوان وزیراطلاع‌رسانی را در سعودی دریافت کرد. این تنها تغییر در افراد یا عنوان‌ها نبود؛ بلکه معرفی یک سیاست رسانه‌ای جدید نیز بود.
انقلاب یمن و اختلاف میان مصر و سعودی که به دنبال آن پیش آمد، چالشی برای رسانه‌های سعودی ایجاد کرد و باعث شد که دولت به طور مجدد به وضعیت مطبوعات و رسانه‌های خود نگاه کند. با گذشت زمان، این باور که رسانه‌ها دیگر در سطح چالش‌های کشور نیستند و نیاز به رسانه‌ای جدید و توانمند در همه سطوح وجود دارد، تقویت شد.

الحجیلان با «الشرق الأوسط» از خاطراتش می گوید (عکس: محمد عثمان).

جمیل این سمت را در شرایط بسیار پیچیده داخلی و منطقه‌ای بر عهده گرفت و با چالش‌ها و مشکلات فراوانی روبه‌رو شد و بحران‌های متعددی را مدیریت کرد. وزارت اطلاع‌رسانی در زمانی ایجاد شد که مسئولیت‌های داخلی دولت بسیار افزایش یافته بود و سعودی خود را در یک اختلاف بزرگ سیاسی با رئیس‌جمهوری مصر، جمال عبدالناصر، بر سر یمن می‌دید. همچنین، این کشور در یک نبرد ایدئولوژیک و سیاسی خاموش با چپ عربی قرار داشت که از حمایت علنی شوروی برخوردار بود، شوروی که دشمن همه نظام‌های سیاسی محافظه‌کار در منطقه بود.
رویدادهای بزرگی منطقه عربی را تحت تأثیر قرار داد که توازن قدرت را در آن مختل کرد و معادلات سیاسی که پایه‌ روابط عربی - عربی بودند را دچار اختلال کرد. دشمنی سعودی، به ویژه در دوران ملک فیصل، با اندیشه کمونیستی، به طور علنی از طریق رسانه‌های آن کشور ابراز می‌شد و این موضع مورد تعجب ناظران قرار می‌گرفت.
شوروی هرگز فراموش نکرد که سعودی تنها کشور جهان است که از برقراری روابط دیپلماتیک با آن خودداری کرده است، با وجود تمام تلاش‌هایی که مسکو برای رسیدن به این هدف انجام داده بود. این موضع سعودی، احزاب چپ عربی حامی مسکو را خشمگین کرد و آن‌ها به صف شوروی پیوستند و در دشمنی پنهان و جنگ خاموش علیه سعودی شرکت کردند.
مسکو و احزاب چپ عربی حامی آن تلاش می‌کردند تا سیاست‌های سعودی را تضعیف کنند و آن را به «وابستگی مطلق به سیاست‌هایآمریکا و خیانت به اهداف ملی عربی» متهم کنند. اما سعودی همچنان به عنوان «دژ مقاومت» در برابر نفوذ شوروی در منطقه شناخته می‌شد.

داستان پخش بیانیه برکناری ملک سعود

یکی از «پرچالش‌ترین لحظات» زندگی الحجيلان، به گفته خودش، زمانی بود که از او خواستند بیانیه برکناری ملک سعود و بیعت با ولیعهد، شاهزاده فیصل، به عنوان شاه جدید کشور را بخواند. جالب این‌جاست که جلسه مشترک بین هیئت وزرا و مجلس شورا در همان سالن غذاخوری برگزار شد که ۱۲ سال قبل از آن، الحجيلان در دیداربین ملک سعود و وزیر خارجه اسپانیا در آنجا ترجمه کرده بود.
الحجيلان به یاد می‌آورد:« صبح روز دوشنبه ۲۷ جمادی‌الآخر ۱۳۸۴ هجری قمری، برابر با ۲ نوامبر ۱۹۶۴، جلسه مشترکی برای اعضای شورای وزرا و مجلس شورا در کاخ الحمرا در ریاض، به ریاست شاهزاده خالد بن عبدالعزیز، نایب رئیس هیئت وزرا و با حضور اعضای دو مجلس برگزار شد. در این جلسه، خطاب خاندان آل سعود و بیانیه علما که تصمیم به برکناری شاه سعود و بیعت با ولیعهد شاهزاده فیصل بن عبدالعزیز به عنوان پادشاه کشور گرفته بودند، مطرح شد و حاضرین به اتفاق آرا با این تصمیم موافقت کردند و تصمیم به بیعت با شاهزاده فیصل به جای برادرش شاه سعود گرفتند.»

خبر بیعت با ملک فیصل و عزل ملک سعود در صفحه اول روزنامه رسمی پادشاهی «ام القری»

بیانیه «برکناری» و «بیعت» برای پخش و اطلاع‌رسانی به جهان آماده شد، اما در آن زمان هنوز رادیو در ریاض وجود نداشت و رادی ویپادشاهی در جده بود.

الحجيلان می‌گوید:« من در حال صحبت با شاهزاده خالد، که قرار بود ولیعهد شود، شاهزاده فهد بن عبدالعزیز، وزیر کشور، و شاهزاده مساعد بن عبدالرحمن، وزیر دارایی و اقتصاد ملی بودم. از من خواسته شد که آن را پخش کنم. گفتم: فوراً آن را به رادیو در جده می‌فرستم تا به طور استثنایی قبل از خبرها پخش شود.»
شاهزاده خالد موضوع را متوجه شد و به من گفت: خودت آن را پخش کن.»

ملک خالد و ملک فهد در فرودگاه ریاض در سال 1978 (گتی)

در این نظر، شاهزاده مساعد و شاهزاده فهد نیز با او هم‌نظر بودند. به آن‌ها گفتم: معمول نیست که وزیر اطلاع‌رسانی خبری در مورد سعودی را پخش کند؛ مهم این است که بیانیه پخش شود، نه اینکه چه کسی آن را می‌خواند. اما هر سه شاهزاده متقاعد بودند و به اتفاق نظر رسیدند که من باید این بیانیه را بخوانم. من از این کار بیزار بودم؛ زیرا برکناری و بیعت امری مربوط به خانواده سلطنتی است و نمی‌خواستم که با پخش آن، تصور شود من هم در این موضوع دخیل هستم، به‌ویژه که ملک سعود در قصر خود نشسته بود و هر لحظه منتظر شنیدن این بیانیه سرنوشت‌ساز بود. او هرگز نخواهد بخشید که من این خبر را بخوانم، در حالی که همیشه مورد لطف و حمایت او بودم.
تصمیم گرفته شد که فوراً به جده سفر کنم و بیانیه را برای پخش با خود ببرم. حوالی ساعت یازده صبح به وقت ریاض، هواپیمای بوئینگ ۷۰۷ که تنها هواپیمای فعال و جدید در خطوط هوایی سعودی بود، مرا منتقل کرد. در هواپیما، مواجهه با خودم آغاز شد و دچار تردید شدم درباره آنچه که قصد انجامش را داشتم. تمامی تغییرات سرنوشت‌ساز زندگی‌ام را به یاد آوردم، در حالی که خود را برای خواندن بیانیه برکناری از سلطنت آماده می‌کردم. چه آزمونی بود که من در پی آن نبودم، بلکه برایم نوشته شده بود. احساس شرمندگی می‌کردم، که هیچ توجیهی برای آن کارگر نبود.
برکناری ملک سعود را مسئله‌ای خانوادگی برای خاندان آل سعود می‌دیدم و اعلام آن را نیز امری مربوط به آن‌ها می‌دانستم. اما این رویداد بزرگ وجه دیگری نیز داشت. من به خوبی از اهمیت این واقعه آگاه بودم و همچنین می‌دانستم که جهان از آن شگفت‌زده خواهد شد و بسیاری از پرسش‌ها و تحلیل‌های سیاسی نادرست را برانگیزد. از این رو، اهمیت داشت که وزیر اطلاع‌رسانی این بیانیه را برای جهانیان بخواند.

ملک فیصل در ریاض پس از بیعتش (گتی)

برکناری ملک سعود مانند کودتاهای نظامی فصلی عربی (یکی در تابستان و دیگری در زمستان) که جهان به آن‌ها عادت کرده و آن‌ها را رویدادهایی برای تفریح و سرگرمی می‌دانست، نبود. برکناری ملک سعود یک واقعه سیاسی عظیم بود که از کشوری می‌آمد که به عنوان الگوی ثبات سیاسی شناخته می‌شد و از خانواده‌ای سلطنتی که از زمان تأسیسش توسط ملک عبدالعزیز، به فضیلت انسجام خانوادگی و احساس مسئولیت در قبال حکومت معروف بود، و می‌دانست که این مسئولیت نیازمند حفظ ثبات کشور و دور نگه داشتن آن از خطرات اختلاف است. این خبر، خبر مرگ یک شاهزاده، برکناری یک وزیر یا اجرای حکم قصاص یک قاتل نبود. این برکناری یک پادشاه حاکم و بیعت برای سلطنت با یک پادشاه جدید بود؛ پس به دلیل اهمیتش، باید توسط وزیر اطلاع‌رسانی به جهانیان اعلام می‌شد.
الحجيلان بیانیه تاریخی را از استودیوهای رادیو در جده در ظهر روز دوشنبه، ۲ نوامبر ۱۹۶۴، خواند.

ملک سعود در طول اقامتش در آتن (گتی)

خبر درگذشت ملک سعود به ملک فیصل

یکی از نکات جالبی که الحجيلان در خاطراتش به آن اشاره می‌کند، این است که بیش از چهار سال پس از خواندن بیانیه برکناری ملک سعود، مجبور شد که خبر درگذشت ملک سعود را به ملک فیصل در پایتخت یونان، آتن، در سال ۱۹۶۹ منتقل کند. الحجيلان واکنش ملک فیصل را در حضور شیخ صباح الأحمد الصباح، وزیر امور خارجه کویت در آن زمان و امیر بعدی کویت، این‌گونه توصیف می‌کند:« پاسخ او یک کلمه بود که با صدایی بلند و لحنی سرشار از اندوه به من گفت: "چه؟!" این کلمه را با نگاهی سرشار از نفرت و انکار آنچه می‌گفتم به من گفت! و دیدم که چشمان درشتش بی‌صدا از اشک پر شده بود، بدون آنکه حتی یک کلمه دیگر بگوید. گوشه‌های دستار خود را بالا برد و شروع به خشک کردن اشک‌هایش کرد. سپس به شیخ صباح الأحمد الصباح نگاه کرد و در حضور من گفت:« به خدا قسم، ای صباح، من و برادرانم آرزو داشتیم که ملک سعود در وطن خود بماند تا همگی در خدمت او باشیم، همان‌طور که به خدمت پدرمان بودیم. اما اراده خدا در بندگانش جاری است.»

اعتراض به برنامه‌های تفریحی

الحجيلان به یاد می‌آورد که در طول هشت سالی که وزارت اطلاع‌رسانی را بر عهده داشت، کار رسانه‌ای را توسعه داد و تا جایی که ممکن بود با توجه به شرایط و امکانات موجود، پیشرفت‌هایی ایجاد کرد. اما همان‌طور که او به یاد می‌آورد، با چالش‌ها و مخالفت‌هایی از سوی نیروهای محافظه‌کار مواجه شد. او می‌گوید:« از ما می‌خواستند بخش تفریحی برنامه‌هایمان را حذف کنیم.

درخواست داشتند که از پخش آهنگ‌ها، نمایش‌ها و هر چیزی که مردم دوست دارند و آن‌ها را خوشحال می‌کند، خودداری کنیم؛ برنامه‌هایی که شادی می‌آورند و فساد نمی‌آورند، دل‌خوشی ایجاد می‌کنند و کسی را نمی‌رنجانند. ما به ارزش‌های اجتماعی یک ملت مذهبی و محافظه‌کار پایبند بودیم، اما این ملت عاشق زندگی است، نه از آن بیزار، و در دیدگاه‌های متعصبانه و بسته نسبت به خود و دیگران محصور نیست.»

الحجیلان (نخستین نفر از چپ) در حال امضای قراردادی در زمان تصدی وزارت اطلاع‌رسانی

الحجيلان همیشه منتظر عرایضی بود که به ملک فیصل علیه او و وزارتش ارائه می‌شد و از دربار به او ارجاع می‌شد، بدون اینکه نظر پادشاه را بداند. او سکوت ملک فیصل را به عنوان نشانه‌ای از رضایت تفسیرمی‌کرد. همچنین، ملک فیصل همراه با تعدادی از شاهزادگان، اولین فیلم سینمایی تولید شده توسط وزارت اطلاع‌رسانی را در سینمای تابستانی جده متعلق به شرکت «آرامکو» تماشا کرده بود.

واقعه «رموز روی تابلو»

در سال ۱۹۶۸، عبدالله السعد، وزیر پیشین ارتباطات، به دیدار الحجيلان در دفتر کارش در وزارت اطلاع‌رسانی رفت و خواستار صدور مجوز برای کتابش با عنوان «رموز روی تابلو» شد. الحجيلان این واقعه را این‌گونه روایت می‌کند: «السعد گفت که کتاب درباره تحلیل و نقد عیوب رفتاری انسان است و بحثی از سیاست در آن وجود ندارد. به او گفتم: جنابعالی یکی از برجسته‌ترین نویسندگان در مسائل اجتماعی هستید، اما با این حال باید روند معمول نظارت تکمیل شود و سپس مجوز چاپ و توزیع کتاب صادر گردد.»
باور من این بود که کتابی که عبدالله السعد نوشته و در آن به بررسی و تحلیل مسائل اجتماعی پرداخته، به عنوان یکی از مطبوعاتی که ما به دنبال افزایش آن‌ها هستیم، به شمار می‌آید. این کتاب از مردی فرهنگ‌دوست و آگاه به کشور و مردم خود نشأت گرفته و بررسی نظارتی بر کتاب او صرفاً یک مسئله تشریفاتی بود که بر اساس قانون باید انجام می‌شد. من وظیفه بررسی کتاب را به آقای نبیه الأنصاری که معاون مدیرکل مطبوعات بود و تجربه زیادی در کار خود داشت، سپردم تا کتاب را مطالعه کند و گزارشی از آن برایم ارسال کند.»

پس از چند روز گزارش رسید. الحجيلان مقدمه را خواند و به جزئیات نپرداخت. او می‌گوید:« اتفاق ناگواری رخ داد. کتاب را با عجله برداشتم و آن نیز با عجله مرا گرفت... به یاد دارم که دیدارم با عبدالله السعد در دفترم و گفتگوی ما، در حالی انجام شد که ذهنم بسیار مشغول بود. باید درک می‌کردم که السعد نسخه‌ای چاپ‌شده از کتاب خود (رموز روی تابلو) را به من ارائه کرده بود، نه پروژه‌ای برای کتابی که قرار است پس از تأیید به چاپ برسد. نسخه‌ای که به من داده بود، شاید تنها نسخه موجود نبود و ممکن است نسخه‌های دیگری نیز وجود داشته باشد که پیش از موافقت وزارت اطلاع‌رسانی، به دست مردم برسد و توزیع شود.»
الحجيلان ادامه می‌دهد:« ما می‌توانستیم اثرات این اشتباه را با توقیف نسخه‌های چاپ‌شده کنترل کنیم، اگر وزیر السعد به من اطلاع داده بود که نسخه‌های دیگری از کتاب چاپ شده است. چند روزی نگذشته بود که شایعات درباره اینکه السعد کتابی نوشته که مراجع بالاتر در خانواده سلطنتی را ناراحت کرده است، بیشتر شد؛ زیرا او به طور غیرمستقیم به برخی از شاهزادگان بلندپایه اشاره کرده بود. کتاب را از اداره مطبوعات پس گرفتم و خواندم. حیرتم تا جایی بود که نفس‌ام بند آمده بود.»
السعد در بررسی شخصیت‌های مورد نظر خود، اشارات روشنی نکرده بود که « نیاز به پرسش مستقیم داشته باشد»، به گفته الحجيلان. اما او ادامه می‌دهد:« پرهیز او از اشاره مستقیم به نام‌ها، مناصب، وضعیت خانوادگی یا ویژگی‌های شخصیتی آن‌قدر واضح بود که نمی‌شد رمزهای کتاب را پنهان کرد، به‌ویژه برای کسانی که به خانواده سلطنتی نزدیک بودند و اعضای آن را می‌شناختند.»
او توضیح می‌دهد:« عناوین مقالاتی که السعد در کتابش آورده بود، اصطلاحاتی بودند که نزدیکان به خانواده سلطنتی در محافل خصوصی استفاده می‌کردند، به همراه عباراتی که خشم‌برانگیز بود و حاوی انتقادات شدید بود. او، با وجود اینکه مردی محتاط و متین بود، متوجه نشد که چگونه این عبارات ممکن است زبان‌های بدگو را به کار اندازد. قلمش او را به کاری کشاند که دیگر نویسندگان از نزدیک شدن به آن پرهیز می‌کردند! آنچه بر موج رنجش و خشم افزود، این بود که وزارت اطلاع‌رسانی این کتاب را شایسته انتشار و توزیع دانست، گویی که همدستی با نویسنده کتاب داشت.»
این واقعه به سادگی نگذشت. الحجيلان به یاد می‌آورد که « نوعی خشم و انتقاد به من رسید، و برای وزارت اطلاع‌رسانی هیچ توجیهی نداشت که کتاب بدون اطلاع و موافقتش چاپ شده بود. برخی از اعضای بلندپایه خانواده سلطنتی متقاعد شده بودند که آن‌ها هدف این اشارات پنهانی در نوشته‌های السعد بودند. من قادر به توضیح در این باره نبودم تا بتوانم از شدت این واکنش‌ها بکاهیم. وزارت اطلاع‌رسانی متهم و حتی مقصر شناخته شد که کتاب را تایید کرده است.

به این ترتیب، نسخه‌هایی از کتاب قبل از اینکه نظر ناظر اعلام شود، به بیرون درز کرده بود و تحسین وزارت اطلاع‌رسانی از کتاب و تلقی آن به عنوان اثری شایسته انتشار، موجبات افزایش خشم و نارضایتی از وزارت، نویسنده و کتاب را فراهم کرد.»
با این حال، مداخله ملک فیصل اوضاع را سامان داد، همان‌طور که الحجيلان روایت می‌کند. « ملک فیصل از من پرسید: آیا وزارت اطلاع‌رسانی این کتاب را تایید کرده است؟ گفتم بله، ما آن را تایید کردیم. او گفت: پس باید فردی که آن را تایید کرده است محاکمه شود. سپس از دیوان ریاست شورای وزیران حکمی اداری و تنبیهی سختی علیه استاد نبیه عبد القدوس الأنصاری، که از کتاب تعریف کرده و پیشنهاد تایید آن را با اعمال برخی تغییرات در برخی عبارات داده بود، صادر شد. و من نیز به خاطر نخواندن کتاب قبل از تایید آن، مورد انتقاد ضمنی قرار گرفتم. اما عبدالله السعد تحت پیگردی سخت قرار گرفت که نزدیک بود او را از پا درآورد.»