شورای همکاری خليج در حال آماده شدن برای نقش استراتژیک بیشتر در سال 2024

شورای همکاری خليج در حال آماده شدن برای نقش استراتژیک بیشتر در سال 2024
TT

شورای همکاری خليج در حال آماده شدن برای نقش استراتژیک بیشتر در سال 2024

شورای همکاری خليج در حال آماده شدن برای نقش استراتژیک بیشتر در سال 2024

در طول سال 2023، شورای همکاری و کشورهای عضو آن به صورت جداگانه، در دل طوفان بودند و انتظار می‌رود که وضع در سال 2024 به همین منوال ادامه یابد. این نقشی غیرعادی برای شورا است که در گذشته ترجیح می داد در سکوت و به دور از نگاهها کار کند. برخی از تغییرات از خارج به وجود آمد، زیرا انتظارات شرکای بین‌المللی و منطقه‌ای آن در مورد توانایی اش برای حرکت و نفوذ، پس از رویدادها و فعاليتهای متوالی که در آن کشورهای شورای همکاری خلیج - به شكل گروهی یا فردی - نقش موفق و تأثیرگذاری داشتند، افزایش یافت.
بخشی از این تغییر نتیجه پویایی داخلی آن بود، زمانی که شورا انسجام خود را در اجلاس العلا در سال 2021 به دست آورد، همزمان با رشد اقتصادی بی سابقه از آن زمان منطقه خلیج سریع ترین منطقه در حال رشد در جهان بوده و از همه گیری «كرونا» در حال بهبود است. حجم اقتصاد خلیج برای اولین بار در تاریخ خود در سال 2022 از دو تریلیون دلار فراتر رفت و در سال 2023 از 2.3 تریلیون دلار گذشت، در حالی که اکثر مناطق دیگر پس از همه گیری در نتیجه جنگ در اوکراین، رکود اقتصادی را تجربه کردند، کشورهای شورای همکاری خلیج را قادر ساخت تا حضور استراتژیک خود را دو برابر کنند.
این حضور در سال 2023 با حرکت شورا به سمت مشارکتهای جدید آشکار بود و پس از اعلام مشارکت راهبردی بین کشورهای شورا و چین در اولین اجلاس سران دو طرف، فعالیت بی سابقه ای در تعمیق این مشارکت از نظر سیاسی، امنیتی و اقتصادی صورت گرفت. پکن نقش مهمی در میانجیگری بین پادشاهی عربى سعودی و ایران ایفا کرد، زمانی که آنها توافقنامه ای را برای از سرگیری روابط دیپلماتیک پس از وقفه ای که هفت سال به طول انجامید و به دنبال آن فعالیت دیپلماتیک شدیدی که چین در آن حضور و نفوذ داشت، امضا کردند. این تقارب نقش قابل توجهی در سال 2024 خواهد داشت. دو کشور تمایل خود را برای تبدیل این توافق به گامهای عملی در جهت آرام کردن اوضاع و حل و فصل هرگونه بحران احتمالی در منطقه ابراز کردند. به همین ترتیب، انتظار می‌رود که مشارکت خلیج‌ و چین در سال 2024 در چارچوب برنامه اقدام مشترکی که دو طرف برای دوره آتی تصویب کرده‌اند، گام‌های مطمئنی بردارد، چه در زمینه‌های سنتی، مانند اقتصاد و گفت‌وگوی سیاسی، یا در زمینه های جدید، مانند امنیت هسته ای و استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای.
در چارچوب تنوع استراتژیک، شورا اجلاسهای متعددی را با چندین منطقه جهان برگزار کرد. در ماه جولای، جده میزبان اولین اجلاس بین شورای همکاری خلیج و آسیای مرکزی با حضور سران شش کشور شورای همکاری خلیج و پنج کشور از کشورهای آسیای مرکزی (ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان، قرقیزستان و قزاقستان)بود و پس از آن رياض ميزبان نشست تاریخی دیگری بین شورای همکاری خلیج و کشورهای اتحادیه جنوب شرقی آسیا (آسه آن) شد. اعلام مشارکتهای راهبردی در این اجلاسها با توافق بر سر برنامه های زمان بندی شده برای کار مشترک در شمارى از زمینه های اولویت دار مانند گفتگوهای سیاسی و امنیتی، همکاری های اقتصادی به ویژه سرمایه گذاری و ترویج گفت وگوی فرهنگی و گردشگری همراه بود. وزرای خارجه کشورهای شورای همکاری خلیج در نیویورک جلسه ای برای ایجاد مشارکت جدید با انجمن کشورهای کارائیب، سازمانی که 25 کشور کارائیب را گرد هم می آورد، برگزار کردند. همچنین طرحی برای کار مشترک در زمینه گفت وگوی سیاسی و ترویج سرمایه گذاری و گردشگری ارائه شد. این نشست در ماه نوامبر با یک سازمان منطقه ای دیگر به نام جامعه کارائیب در ریاض برگزار شد.
سال 2024 قرار است شاهد تعمیق این مشارکتهای جدید و آغاز مشارکتهای دیگر در چارچوب تنوع بخشیدن به اتحادهای استراتژیک کشورهای شورای همکاری خلیج باشد. باوجود اهمیت این مشارکتها، این باور اشتباه است که آنها جایگزین مناسبات سنتی کشورهای شورای همکاری خلیج با ایالات متحده، بریتانیا، کشورهای اروپایی و سایرین باشند که از لحاظ سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی همچنان مشارکتهای مهمی باقی خواهند ماند. در حالی که مشارکتهای جدید آغاز شد، کشورهای شورای همکاری خلیج به تقویت روابط سنتی خود ادامه دادند و جلسات متعددی با ایالات متحده برگزار کردند که به جنبه های مختلف مشارکت استراتژیک آنها، از جمله دو دیدار با وزیر امور خارجه آمریکا در ریاض و نیویورک و جلساتی که به بحث در مورد امنیت دریایی، دفاع موشکی و مبارزه با تروریسم اختصاص دارد، علاوه بر تجارت، سرمایه گذاری و غیره. به همین ترتیب، گفت‌وگوی عمیقی در مسکو با وزیر خارجه روسیه انجام شد که به جنگ اوکراین و بحران‌های منطقه می‌پردازد.
پیش بینی می شود سال 2024 شاهد تحولات مهمی در مشارکت با ایالات متحده و بررسی نقاط ملاقات با طرف روسی در چارچوب گفتگوهای راهبردی که از سال 2011 بین دو طرف در حال انجام است، باشد.
در مورد نشست سالانه شورای وزیران خلیج و اروپا، برای اولین بار اساس گفتگوی امنیتی با اتحادیه اروپا را پایه گذاری کرد. قدمت این همکاری خلیج و اروپا به بیش از 35 سال قبل می رسد، اما در گذشته بدون ورود به مسائل نظامی و امنیتی، به موضوعات اقتصادی و فنی و تبادل نظر در مورد مسائل سیاسی مى پرداخت. از این رو، انتظار می رود که سال 2024 شاهد توسعه چشمگیر مشارکت با اتحادیه اروپا و همچنین با تک تک کشورهای اروپایی به ویژه در چارچوب حفظ امنیت منطقه ای و همکاری های اقتصادی باشد.

اجتماع وزاري خليجي في عمان نوفمبر الماضي (د.ب.أ)

حقیقت این است که تنوع در مشارکتها نشانگر بلوغ چشم انداز استراتژیک است، این یک توهم است که باور کنیم ورود به این مشارکتها به معنای توافق کامل در دیدگاهها با کشورها و سیستمهای مربوطه است، زیرا دیدگاهها همیشه در مورد همه مسائل اتفاق نظر ندارند، همانطور که اکنون در مورد جنگ غزه با ايالات متحده اختلاف دیدگاه دیده می شود. به همین ترتیب در مورد روسیه، جایی که دو طرف در مورد جنبه های مهم تعدادی از مسائل از جمله اوکراین، سوریه و ایران توافق ندارند.
در برخورد با این کشورها و سازمان‌های مؤثر باید متوجه باشیم که اختلاف دیدگاه‌ها گاهی قاعده است و اجماع استثنا و باید برای مهار اختلاف‌ها، گسترش دایره اجماع از طریق گفت‌وگوی مستمر و توسعه همکاری در توافق‌نامه‌ها بدون انتظار اجماع در همه مسائل تلاش کنیم. این یکی از رازهای توسعه روابط با جمهوری خلق چین است - به عنوان مثال - که نظام سیاسی و اقتصادی آن با نظام سیاسی و اقتصادی کشورهای شورای همکاری خلیج تفاوت اساسی دارد و دو طرف در بسیاری از موارد مواضع متضادی درباره مسائل در سطح بین المللی و منطقه ای اتخاذ کردند. به روابط اقتصادی، اشاره نشد؛ زيرا مجموع حجم تجارت بین چین و کشورهای شورای همکاری خلیج در 30 سال پیش کمتر از سه میلیارد دلار بود و امروزه چین شریک تجاری شماره یک کشورهای شورای همکاری خلیج است و حجم مبادلات تجاری دو طرف بیش از 230 میلیارد دلار یا حدود 77 برابر سه دهه قبل است. تجارت با چین بیش از 20 درصد از کل حجم تجارت کشورهای شورای همکاری خلیج را تشکیل می دهد و چین حدود 30 درصد نفت خود را از کشورهای شورای همکاری خلیج و حدود 10 درصد از گاز طبیعی خود را وارد می کند. چین مقصد بیش از 25 درصد از صادرات شیمیایی و پتروشیمی شورای همکاری خلیج است. سرمایه گذاری های خلیج در چین و چینی ها در خلیج به سرعت در حال رشد هستند و کشورهای خلیج به طور فعال در ابتکار « کمربند و جاده » شرکت می کنند، زیرا منطقه خلیج بخش مهمی از جاده ابریشم دریایی را تشکیل می دهد. توافق تجارت آزاد بین دو طرف رو به اتمام است.
بدون شک، این روابط متمایز اقتصادی به طرفهای چینی و خلیج کمک کرد تا از مرحله نگرانى و احتیاط - اگر نگوییم در مقطعی خصومت - به یک مشارکت استراتژیک مبتنی بر احترام و اعتماد متقابل، که اکنون به سیاست و امنیت نیز کشیده شده است، حرکت کنند. تعدادی از نکات مهم باقی مانده است، جایی که دیدگاهها متفاوت است.
علاوه بر این مشارکتهای استراتژیک جدید و تجدید شده، کشورهای شورای همکاری خلیج شاهد رویدادهای مهمی بوده اند و انتظار می رود که این کشورها در طول سال 2024 میزبانی چنین رویدادهایی را ادامه دهند.
به عنوان مثال، جده میزبان سی و دومین اجلاس سران کشورهای عربی بود که شاهد بازگشت سوریه به اتحادیه عرب بود، پس از اینکه کشورهای عربی با دولت سوریه به توافق رسیدند، از جمله تلاش مجدانه برای دستیابی به راه حل سیاسی و رسیدگی به مشکل قاچاق مواد مخدر. کمیته ارتباط عربی با مشارکت پادشاهی عربى سعودی و عضویت تعدادی از کشورهای عربی، عنصر مهمی در تلاش برای بازگشت سوریه به وضعیت طبیعی و نقش تاریخی عربی آن باقی مانده است.
جده میزبان گفتگوهای طرفهای سودانی با مشارکت ایالات متحده و سازمانهای آفریقایی است و پلاتفرم جده همچنان مهمترین منبع امید برای حل بحران سودان است.

در خصوص آرمان فلسطین، حتی قبل و بعد از شروع جنگ اسرائیل علیه غزه، این موضوع کانون فعالیت دیپلماتیک کشورهای شورای همکاری خلیج به ویژه پادشاهی عربى سعودی بوده و مسلم است که این علاقه در طول سال 2024 نیز ادامه خواهد داشت. این موضوع در تمام اجلاسها و نشستهای وزیران که من به آن اشاره کردم به شدت وجود داشت و کشورهای عضو شورا توانستند حمایت ملموسی از حق فلسطین به دست آورند، از جمله از طرف بسیاری از متحدان اسرائیل که توافق کردند راه حل این موضوع ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی در مرزهای 1967 با پایتختی قدس مطابق با قطعنامه های مشروعیت بین المللی و ابتکار صلح عربی است.
در ماه سپتامبر، در خلال افتتاحیه نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، پادشاهی عربى سعودی از نیویورک ابتکاری را برای احیای تلاشهای صلح برای حل مسئله فلسطین با مشارکت اتحادیه اروپا، اتحادیه عرب و مصر و اردن آغاز کرد.
پس از آغاز جنگ، كشور عمان خواستار تشکیل جلسه اضطراری وزرای خارجه کشورهای شورای همکاری خلیج شد تا سیاست شورا در قبال این بحران مشخص شود که در ماه اکتبر در مسقط برگزار شد و پادشاهی عربى سعودی خواستار برگزاری اجلاس اضطراری عربی-اسلامی شد که در ماه نوامبر در ریاض برگزار و اجماع عربی-اسلامی صورت گرفت و کمیته وزارتی به ریاست وزیر امور خارجه سعودى تشکیل شد که هدف آن توسعه یک اقدام بین المللی برای متوقف کردن این بحران بود. بر اساس بیانیه پایانی این اجلاس، جنگ علیه غزه و اعمال فشار برای آغاز یک روند سیاسی جدی و واقعی برای دستیابی به صلح دائمی و همه جانبه، مطابق با مراجع مورد تایید بین المللی، بر اساس بیانیه پایانی این اجلاس و شاید کار این کمیته مهمترین تلاشی است که در این زمینه طی سالیان گذشته انجام شده است. باوجود مخالفت شدید اسرائیل با هرگونه اقدام بین المللی برای حل مسئله فلسطین، اکثر کشورهای جهان - از جمله متحدان اسرائیل و شرکای سنتی - به حمایت از حق فلسطین رای دادند و اسرائیل و ایالات متحده را با کشورهای کوچکی که قابل شمارش به تعداد انگشتان هستند تنها باقی گذاشتند. خاطرنشان می شود که ایالات متحده نقشى دوگانه ایفا می کند، زیرا تقریباً از اسرائیل در جنگ با غزه حمایت می کند، اما از اجماع بین المللی در مورد راه حل دو کشوری در مرزهای 1967 حمایت می کند.
انتظار می‌رود تلاش‌های پادشاهی عربى سعودی در سال 2024 با حمایت سایر کشورهای شورای همکاری خلیج برای پایان دادن به جنگ در غزه و احیای روند صلح برای حمایت از حق مشروع فلسطین برای داشتن کشور مستقل خود ادامه یابد.
انتظار می رود سیستم شورای همکاری خلیج علاوه بر نقش خود در سیاست و حفظ امنیت منطقه ای، در طول سال 2024 به ایفای نقش محوری در اقتصاد، فرهنگ و ورزش ادامه دهد و مشارکتهای عربی، منطقه ای و بین المللی آن در طول این دوره سال آینده تثبیت شود. به عنوان مثال، در سال‌های آینده، منطقه در حال آماده شدن برای میزبانی بسیاری از رویدادهای مهم، از جمله میزبانی ریاض اکسپو 2030 و جام جهانی 2034 است، همانطور که دبی میزبان اکسپو 2020 و دوحه ميزبان جام جهانی در سال 2022 بود.
مکانیسم رقابتی امسال برای نمایشگاه و جام جهانی نشانه اى مهم از به رسمیت شناختن نقش محوری پادشاهی و به طور کلی کشورهای شورای همکاری خلیج است. مدعیان احتمالی میزبانی جام جهانی کنار رفتند و پادشاهی تنها نامزد باقی ماند. در مورد رقابتهاى اکسپو 2030، 119 کشور به نفع سعودی رای دادند، در مقابل 29 رای به نفع کره و 17 رای به نفع ایتالیا، که نتیجه شگفت انگیز و بی سابقه ای است، به خصوص اگر شرایط اقتصادی و سیاسی، وزن دو کشور رقیب و تلاشهای زیادی که برای ارتقای نامزدی آنها انجام شد را در نظر بگیریم.

* دستیار دبیرکل در امور سیاسی و مذاکرات در شورای همکاری خلیج



خاطرات دولتمرد كهنه كار سعودى؛ همراه هفت پادشاه، از مترجمى تا وزارت

TT

خاطرات دولتمرد كهنه كار سعودى؛ همراه هفت پادشاه، از مترجمى تا وزارت

الحجیلان در حال ترجمه در ملاقات ملک عبدالعزیز و وزیر امور خارجه اسپانیا در آوریل 1952
الحجیلان در حال ترجمه در ملاقات ملک عبدالعزیز و وزیر امور خارجه اسپانیا در آوریل 1952

بیش از ده سال است که محافل فرهنگی و رسانه‌ای عربی و سعودی درباره‌ نزدیک بودن انتشار خاطرات دولتمرد سعودی، شیخ جمیل الحجيلان، سخن می‌گویند. این توجه بی‌دلیل نیست؛ او یکی از چهره‌های برجسته‌ دیپلماسی سعودی است. او در دیوان وزارت خارجه مشغول به کار بود، زمانی که مقر آن در جده بود، قبل از اینکه در سال ۱۹۸۴ به ریاض، پایتخت کشور منتقل شود. وی در سفارت‌های ایران و پاکستان فعالیت کرد و سپس مدیرکل رادیو، مطبوعات و نشر شد، پیش از اینکه به وزارت خارجه بازگردد و اولین سفیر سعودی در کویت شود. سپس او اولین شخصی شد که عنوان وزیر اطلاع‌رسانی سعودی را به دست آورد. وی بعدها وزیر بهداشت شد و سپس به عنوان سفیر سعودی در آلمان و فرانسه خدمت کرد و در نهایت اولین سعودی بود که به سمت دبیرکل شورای همکاری خلیج منصوب شد.

الحجيلان تمامی پادشاهان سعودی را از زمان ملک عبدالعزیز تا امروز همراهی کرده است. او برای آن‌ها ترجمه کرده، حامل پیام‌هایشان بوده و مأموریت‌هایی از جانب آن‌ها انجام داده است. در اجلاس‌ها و جلسات با آن‌ها حضور داشته و شنیده‌ها، دیده‌ها و تجربه‌های خود را ثبت کرده است. این خاطرات که به‌صورت اختصاصی توسط «الشرق الأوسط» منتشر می‌شود و در غرفه «شرکت رف للنشر» در نمایشگاه بین‌المللی کتاب ریاض با عنوان «جميل الحجيلان؛ مسيرة في عهد سبعة ملوك: جمیل الحجيلان؛ سرگذشتی در دوران هفت پادشاه» در دسترس خواهد بود، حوادث، موقعیت‌ها و جزئیاتی را برای اولین بار مستند کرده است. این خاطرات دوره‌هایی از تاریخ سیاسی، اداری و اجتماعی سعودی را ثبت و تحولات منطقه و کشورهای آن طی یک قرن را رصد کرده است. این کتاب تجربه‌ی یکنسل و تاریخ نسل‌ها است که شیخ جمیل آنچه را که در حافظه‌اش از خاطرات و موقعیت‌ها داشت و آنچه در آرشیوهایش نگهداری می‌کرد، به رشته تحریر درآورده است.

اهمیت این خاطرات در تفاوت آن‌ها با دیگر خاطرات و سرگذشت‌های مسئولان سعودی است؛ چرا که آن‌ها مستند به بسیاری از وقایع و حوادث داخلی و منطقه‌ای طی صد سال گذشته هستند. این خاطرات، نه‌تنها شرح حوادث، بلکه تحلیل علل و نتایج آن‌ها نیز هستند؛ آن هم از سوی شاهدی که نه تنها این وقایع را تجربه کرده، بلکه در آن‌ها نقش داشته است. این کتاب هم داستان یک مرد و هم تاریخ یک کشور است.

تربیت ملی‌گرایانه و باشگاه «بعث»

الحجيلان در خاطرات خود به تولدش در دیرالزور (ژانویه ۱۹۲۷) و خانواده مهاجرش (از عقيلات القصیم) اشاره می‌کند و شرایط سخت خانواده‌اش را در غیاب دائم پدر، که به دلیل سفرهای دائم و بعد ازدواج دومش در قاهره مستقر شده بود، شرح می‌دهد. مادر و مادر بزرگش مسئول تربیت او بودند. او از تحصیلات ابتدایی خود در سوریه و تربیت ملی‌گرایانه‌اش در دوران اشغال فرانسه و شرکت در اعتراضات ضد استعماری صحبت می‌کند و همچنین به عضویتش در «باشگاه فرهنگ» که رویکردی بعثی داشت اشاره می‌کند. او می‌گوید:« اعضای باشگاه لزوماً عضو حزب بعث نبودند، چرا که ما در سنی بودیم که از سیاست تنها شعارهای ملی‌گرایانه‌اش را درک می‌کردیم.

نکبت یک نقطه عطف در آگاهی الحجیلان و نسل او بود (ا.ف.ب)

ما این شعارها را با شور و هیجان فراوان تکرار می‌کردیم، شیفته آرزوهای وحدت عربی که در ضمیرمان جای گرفته بود. ندای بعث برای ما دانش‌آموزان، نمادی از مقابله با حضور فرانسه در سوریه بود، بدون اینکه توانایی درک تئوری‌های عقیدتی حزب را داشته باشیم.»

سخنرانی بنیانگذار «اخوان‌المسلمین»

و ناهار با کمونیست‌ها

خاطرات الحجيلان به سفر او به مصر در سال ۱۹۴۴ و تحصیلاتش در آن زمان می‌پردازد. وی دوران زندگی در مصر در دوران سلطنت و تجربه‌ نسل او از وقایع تاریخی مانند فاجعه ۱۹۴۸ را شرح می‌دهد. او همچنین تأثیرپذیری خود از جریان‌های مختلف سیاسی، از حضور در یک سخنرانی حسن البنا، بنیانگذار اخوان‌المسلمین، در مقر جماعت، تا صرف ناهار با اعضای حزب کمونیست سودان را بازگو می‌کند. او همچنین به تغییرات سیاسی که مصر در دهه ۱۹۴۰ تجربه کرد و کشف استعدادهای نویسندگی، شاعری و سخنوری خود اشاره دارد و در نهایت به اخذ مدرک لیسانس حقوق از دانشگاه فؤاد اول در سال ۱۹۵۰ می‌پردازد.

«وزارت خارجه» در جده و پنج دانش‌آموخته

الحجيلان در خاطراتش اولین بار حضور در وطن خود را در اوایل سال ۱۹۵۱ و استخدامش به‌عنوان وابسته دیپلماتیک در وزارت خارجه در جده توصیف می‌کند. او همچنین توضیح می‌دهد که چگونه طاهر رضوان، معاون وزیر خارجه، او را در روز سه‌شنبه ۲ ژانویه ۱۹۵۱ به قصر خزام در جده برد تا با شاهزاده فیصل بن عبدالعزیز، وزیرخارجه، دیدار کند.

روز بعد شاهزاده فیصل حکم انتصاب او به‌عنوان وابسته دوم دیپلماتیک در وزارت خارجه با حقوق ۳۸۵ ریال را امضا کرد.

تعداد کارمندان وزارت امور خارجه بیش از سی نفر نبود و تنها پنج نفر از آن‌ها تحصیل‌کرده بودند. الحجیلان مقر وزارت امور خارجه را در آغاز یک ساختمان ساده با دو طبقه توصیف می‌کند که ابعاد آن چهل در سی متر بود و هیچ باغ یا فضای خالی دور آن نبود (اشاره به خانه با طول در محله عماریه در جده). در طبقه همکف، هفت اتاق وجود داشت که توسط ادارات تشریفات، امور کنسولی، ترجمه، پرونده‌ها، کنفرانس‌ها، و امور اداری و نسخه‌برداری اشغال شده بود. در طبقه بالا دفتر معاون وزیر، دفتر خصوصی و تلگراف‌ها و سالنی برای پذیرایی از سفراء قرارداشت. این وضعیت تا سال 1954 ادامه داشت.

در جده، الحجیلان شروع به نوشتن مقالاتی در روزنامه «البلاد» سعودی و نوشتن داستان‌های کوتاه برای رادیو کرد. او در یادداشت‌های خود به برخی از هم‌کلاسی‌ها و همکارانش در آن زمان مانند احمد زکی یمانی، عبدالرحمن البیز، مقبل العیسی، ناصر المنقور، عبدالرحمن ابا الخیل، ابراهیم العنقری، محمد الفریح، عبدالرحمن المنصور، مصطفی طیبه، هاشم الدباغ، احمد صلاح جمجوم، عمر السقاف، مأمون قبانی و عبدالله الجلاجل و دیگران اشاره می‌کند.

در یادداشت‌های خود، الحجیلان سعی می‌کند دلایل تأثیر بسیاری از مسئولان سعودی در آن دوره را تحت تأثیر ایده‌های ملی‌گرایانه توضیح دهد و این را به تحصیل آن‌ها در دانشگاه‌هایی که تفکر ملی عربی را تقویت می‌کرد و زندگی در شرایط استعمار بسیاری از کشورهای عربی و واقعیت پر از گم‌گشتگی و شکست‌های عربی مرتبط می‌داند. او توصیف می‌کند که چگونه فاجعه 1948 نسل اولیه فارغ‌التحصیلان را که به تحصیل خود افتخار می‌کردند، و تعداد آن‌ها به 15 نفر نمی‌رسید، تحت تأثیر قرار داد. او می‌گوید:« شکست عربی در فلسطین ما را نابود کرد و هر آنچه را که از تاریخ‌مان به عنوان افتخار داشتیم، از ما گرفت.»

او همچنین توضیح می‌دهد که چگونه آن‌ها تصمیم به تأسیس آنچه را که «مدرسه فرهنگ عمومی» نامیدند، گرفتند تا از طریق سخنرانی‌های عمومی در تاریخ، زبان انگلیسی، عملیات بانکی و ادبیات عربی جامعه را آگاه کنند و هر یک از آن تحصیل‌کرده‌ها در زمینه تخصص خود سخنرانی می‌کردند. این مدرسه دو شعبه داشت، یکی در مکه و دیگری در جده.

اما مهم‌ترین رویداد در این مرحله از تاریخ الحجیلان، همان‌طور که در یادداشت‌هایش ذکر کرده، مترجمی دیدار ملک عبدالعزیز و وزیر امور خارجه اسپانیا، روبرتو خوزه آرتاخو، در ریاض (آوریل 1952) بود. الحجیلان به یاد می‌آورد که «این اولین درس در سیاست داخلی و خارجی کشورم بود که با شگفتی از مردی دریافت کردم که تاریخ درباره او با شگفتی صحبت می‌کند، از ملکی که مسیر وحدت و ساخت را رهبری کرد و سیاستی خردمندانه برای دولتی که در قلب وقایع قرار داشت، پایه‌گذاری کرد.»

او وقایع آن ملاقات را چنین روایت می‌کند:« عبدالعزیز گفت - و حافظه‌ام در مورد آن ملاقات بسیار ضعیف است - که ما ملتی هستیم که خداوند ما را به اسلام کرامت بخشیده است. ما وجود خود را بر پایه دین و زندگی بنا کرده‌ایم، می‌خواهیم دوستان بیشتری داشته باشیم و از دشمنی یا اختلاف با دیگران پرهیز کنیم و در زمین، مال یا جاه طمع نداریم. سرزمین ما، الحمدلله، وسیع و سرشار از خیر است و بالاتر از همه، خداوند ما را به خدمت حرمین شریفین مفتخر کرده است، که این شرفی بی‌نظیر است. رابطه ما با برادران عرب و مسلمان‌مان این است که در صورت ظلم، به یاری آن‌ها بشتابیم و اگر خطا کردند، در بازگشت به حق یاری‌شان کنیم. ما به حقوق همسایگی احترام می‌گذاریم و به عهدها و توافق‌ها پایبندیم، در امور دیگران دخالت نمی‌کنیم و دخالت هیچ‌کس را هم در امور خود نمی‌پذیریم.»

الحجیلان در حال ترجمه در ملاقات ملک عبدالعزیز و وزیر امور خارجه اسپانیا در آوریل 1952

او اضافه می‌کند:« لحظه‌ای به سکوت گذشت و سپس ملک عبدالعزیز گفت: مسأله‌ای وجود دارد که ما را رنج می‌دهد و دل‌هایمان را می‌آزارد، و آن وضعیت برادران‌مان در مغرب عربی است. آن‌ها در دین، زبان، زندگی و معاش خود تحت فشار هستند، به دلیل استعمار فرانسوی بر سرزمین‌شان. این موضوع برای خداوند ناپسند است و هیچ انسانی نمی‌تواند آن را تحمل کند. فرانسه بهتر این است که دست خود را از این سرزمین‌های عربی و مسلمان بردارد و آن‌ها را به حال خود رها کند، وگرنه ملت‌های آن‌ها در برابر این ظلم به پا خواهند خاست و شما در این موضوع غریبه نیستید و باید در این زمینه با شما همکاری کنیم. اگر این ملت‌ها بر آزادسازی خود از ظلم و استکبار مصرّ باشند، هیچ چیزی در برابر آن‌ها نخواهد ایستاد. مثل ما می‌گوید: اراده، پدر موفقیت است و ترک، پدر شکست.»

ملک عبدالعزیز بسیار علاقمند بود که الحجیلان این مثل را به خوبی ترجمه کند. « وقتی متوجه شد که من به سرعت ترجمه‌ام را انجام داده‌ام - و من خود را برای این کار آماده کرده بودم - از من پرسید: آیا ترجمه کردی پسرم؟ گفتم: بله، عمرتان دراز باد!» ملک در مورد این موضوع«ظاهر تأثر» داشت و صدایش بعد از اینکه آرام و پایین بود، بلند شد. او می‌دانست که در حال صحبت با وزیر امور خارجه اسپانیا است و کشورش نیز با گستاخی و تعدی بر قسمتی از خاک مغرب دست انداخته است. ملک عبدالعزیز، صاحب چشم‌انداز عربی اسلامی جامع، فراموش نکرد که برادرانش در مغرب عربی چه رنجی می‌برند و دغدغه‌های عربی نزدیک به دیار خود او را از آنچه در دیار برادران دیگرش می‌گذشت، غافل نکرد. سخنان او در این زمینه جوهر ملاقات با وزیر بود، آغاز و پایان آن. پیشگویی ملک عبدالعزیز و بینش او نسبت به آینده وقایع در مغرب عربی زمانی صحت پیدا کرد که ملت‌های آنجا به پا خاستند و در نبردهای فداکاری و ایثار بار ظلم طاغوت‌ها را از دوش خود برداشتند.

شام در تاریکی!

الحجیلان به یاد می‌آورد که ولیعهد آن زمان، شاهزاده سعود، از مهمان اسپانیایی استقبال کرد و برای او مراسم شامی در قصر الحمراء در ریاض برگزار نمود که در محوطه‌ای نزدیک به قصر المربع، جایی که پدرش ملک عبدالعزیز زندگی می‌کرد، واقع شده بود. در آنجا بود که الحجیلان برای اولین بار شاهزاده سعود بن عبدالعزیز ولیعهد را دید. شاهزاده سعود مهمانش را به سالن غذاخوری برای صرف شام همراهی کرد و در حین شام باران شدیدی بارید که باعث قطع برق شد و سالن غذاخوری در تاریکی فرو رفت. خدمتکاران فریاد می‌زدند: «التریک، التریک!» (چراغ قوه)، در حالی که ولیعهد و مهمانش در مورد تاریخ عرب‌ها در اندلس صحبت می‌کردند.

برای جلوگیری از ناراحتی که ممکن بود ولیعهد احساس کند، وزیر اسپانیایی با صدای بلند گفت که سعی دارد صدای خود را از تاریکی عبور دهد:«ما بسیار از باران در جنوب اسپانیا خوشحال می‌شویم و زنان با سرودها از آن استقبال می‌کنند. باران منبع خیرات زمین و موجد شادی زندگی است. و شما نیز، جناب وزیر، همان‌طور که می‌شنویم، باران را دوست دارید و از نزول آن خوشحال می‌شوید.» ولیعهد پاسخ داد: «بله، ما از نزول آن خوشحال می‌شویم. آمدن شما به ما، جناب وزیر، نشانه خیر بر ماست.»

قصر الحمراء در اوایل دهه 1960 به مقر دبیرخانه شورای وزیران تبدیل شد و سالن غذاخوری آن مکان برگزاری جلسات شورای وزیران گردید، تا الحجیلان دوباره به آنجا برگردد، اما این بار به عنوان عضوی از شورای وزیران برای شرکت در جلسات در این اتاق.

پیام سوسیالیستی و دعوت‌های کمونیستی در تهران

الحجیلان به سفارت سعودی در تهران منتقل شد (ژوئن 1953) و دیدارملک سعود از ایران (ژوئیه 1955) مهم‌ترین رویداد در مدت کار او در آنجا بود. او مترجمی بین ملک سعود و سفیر شوروی در تهران را که تمایل به ملاقات با ملک و انتقال پیامی از رهبری شوروی داشت، بر عهده گرفت. در تهران توجهش به دعوت‌هایی که از سفارت‌های کشورهای کمونیستی به او می‌رسید جلب شد: «من و همسرم در طول کارم در تهران متوجه شدیم بدون آنکه در آن زمان هدف از این پدیده را درک کنیم، که اکثر دعوت‌هایی که به ما می‌رسید از دیپلمات‌های کشورهای اروپای شرقی مانند یوگسلاوی، چکسلواکی، مجارستان، بلغارستان، لهستان و رومانی بود.

این کشورها که نظام‌های سلطنتی آن‌ها با حمله شوروی به آن‌ها فروپاشید، به جمهوری‌هایی با نظام‌های کمونیستی تبدیل شدند که در مدار مسکو می‌چرخیدند. در سال‌های دهه 1950، حضور دیپلماتیک خارجی این کشورها تقویت شد و آن‌ها، به دستور مسکو، توجه خاصی به تعامل با جهان عرب داشتند.

گفتگوی الحجيلان با «الشرق الأوسط پیرامون خاطراتش (عکاس: محمد عثمان)

پس از برنامه شام در سفارت‌های این کشورها، فیلم‌های کوتاه سینمایی درباره دستاوردهای ملت‌هایشان در پیوستن به نظام کمونیستی «که موانع را ویران کرده و اصول عدالت و برابری بین شهروندان را تأسیس کرده است»، و فیلم‌های مستند دیگری درباره قهرمانی‌های مردم روسیه در حین محاصره آلمانی‌ها بر شهرهای استالینگراد و مسکو و دیگران، به ما نمایش داده می‌شد. این فعالیت دیپلماتیک سازمان‌یافته برای مقامات امنیتی در ایران ناشناخته نبود. حزب توده کمونیستی، قوی‌ترین حزب چپ‌گرای ایران، چه در خفا و چه در سطح علنی، دستورات خود را از سفارت شوروی در تهران دریافت می‌کرد.»

بازدید آیزنهاور از پاکستان و سئوال ملک فیصل

الحجیلان به سفارت سعودی در کراچی منتقل شد (اوت 1956) و پس از ترک سفیر عبدالرحمن البسام، به عنوان قائم مقام او منصوب شد. در ژانویه 1958، رئیس‌جمهوری آمریکایی، ژنرال دوایت آیزنهاور، به پاکستان سفر کرد و با رئیس‌جمهوری پاکستان، ایوب خان، دیدار کرد. این سفر یک رویداد سیاسی بزرگ بود و الحجیلان گزارشی رسمی نوشت و مستقیماً برای شاهزاده فیصل، وزیر امور خارجه آن زمان، ارسال کرد.

فیصل در پاسخ از او تشکر کرد و ابراز امیدواری کرد که «ای کاش در گزارش اطلاعاتی درباره گفت‌وگوهایی که بین دو رئیس‌جمهور انجام شده بود، وجود داشته باشد.»

او یادآور می‌شود که وقتی شیخ محمد الحمد الشبیلی به عنوان سفیر سعودی در پاکستان منصوب شد، به ملک سعود و ولیعهد، شاهزاده فیصل نوشت «که او را به کارمندی شایسته به نام جمیل الحجیلان توصیه کند». الحجیلان فضل شیخ الشبیلی را فراموش نمی‌کند و همچنین به نقش تعیین‌کننده دوستش، شیخ عبدالعزیز بن ابراهیم بن معمر، مشاور نزدیک ملک سعود اشاره می‌کند که او را به مسئولان معرفی کرد و به گفته الحجیلان، در انتصاب او و دیگر وزرا و مسئولان در تشکیل دولت (دسامبر 1960) یا آنچه در آن زمان به عنوان «دولت جوانان» شناخته می‌شد، نقش اساسی داشت. این دولت تحت ریاست ملک سعود تشکیل شد و بیشتر اعضای آن از نسل جوان بودند. این تغییر کابینه به دنبال استعفای ولیعهد، شاهزاده فیصل از ریاست دولت بود.

اولین سفیر سعودی در کویت

در سپتامبر 1962، قرار بود جمیل الحجیلان عضو هیئت سعودی به ریاست ابراهیم السویل باشد تا در جلسات مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک شرکت کند، اما تلگرافی فوری از دیوان سلطنتی دریافت کرد که به طور اضطراری او را به طائف فرا می‌خواند. وقتی به قصر الحویه رسید، به او خبر داده شد که به عنوان سفیر در کویت منصوب شده است.

ماموریت دیپلماتیک حجیلان در کویت آغاز شد و رابطه او با آن تا زمان بازنشستگی‌اش ادامه یافت (ا.ف.ب)

الحجیلان درباره آن می‌گوید: «من نمی‌دانستم دلیل فوریت بازگشت و کناره‌گیری از مأموریت به نیویورک چیست، تا اینکه از منابع معتبر در دیوان سلطنتی متوجه شدم که این درخواست فوری به خاطر حضور نماینده بریتانیا، کشور حامی در کویت، به نام سر جان ریشموند بود. بریتانیا می‌خواست نماینده‌اش اولین کسی باشد که اوراق اعتمادش را به امیر کویت، شیخ عبدالله السالم الصباح، ارائه دهد تا بدین ترتیب رهبری کادر دیپلماتیک در کویت را به دست آورد، چرا که او در واقع در کویت و در حال انجام وظیفه نمایندگی کشورش بود. اما شیخ عبدالله السالم این اقدام بریتانیا را نپسندید و آن را غیرمناسب برای کویت دانست، در حالی که این کشور در آستانه آغاز دوره‌ای جدید در تاریخ خود بود. همچنین سعودی‌ها در کویت قبل از استقلال، نمایندگی تجاری (نزدیک به کنسولی) داشتند که منافع آن‌ها و رعايايشان را بر عهده داشت، که بر اساس خانواده‌ای سعودی - کویتی به نام آل النفیسی شکل گرفته بود.

بر اساس این ملاحظات، توافقی بین شیخ عبدالله السالم و ملک سعود به وجود آمد که سعودی‌ها باید به سرعت سفیری انتخاب کنند و او را به کویت بفرستند تا اولین کسی باشد که اوراق اعتمادش را از بین سفراء ارائه دهد و بدین ترتیب رهبری کادر دیپلماتیک در کویت به سعودی‌ها تعلق بگیرد.»

مأموریت سیاسی - رسانه‌ای در کویت

الحجیلان در کویت، با بحران عراقی - کویتی مواجه شد، اما بزرگترین چالش رساندن صدای رسانه‌ای سعودی به افکار عمومی کویت بود، به ویژه در شرایطی که رسانه‌های ناصری به شدت علیه سعودی‌ها فعالیت می‌کردند، که این وضعیت با کودتای ضد سلطنتی در یمن(سپتامبر 1962) تشدید شد.

دهه 1960 عصر تنش در روابط عربی - عربی بود

ولیعهد، شاهزاده فیصل، به عنوان معاون رئیس‌جمهورى و وزیر امور خارجه (مارس 1962) به مقام خود بازگشت و سپس دولت تحت ریاست او (اکتبر 1962) تشکیل شد و او همچنان سبد وزارت امور خارجه را در اختیار داشت. وزارت اطلاع‌رسانی هنوز تأسیس نشده بود و وزیر دولت، شیخ عبدالله بلخير، بر اداره کل رادیو و مطبوعات نظارت می‌کرد.

دهه شصت دوره تنش در روابط عربی - عربی بود (گتی)

الحجیلان به یاد می‌آورد که «سال‌های 1960 سال‌های تنش در روابط عربی - عربی بودند. سعودی‌ها در موضع مقابله با چپ‌گرایان قرار داشتند. رسانه، نه توپ و خمپاره، سلاح آن رویارویی بود». در کویت، الحجیلان واکنش‌ها به کودتای یمن را زیر نظر داشت و گزارش‌هایی به وزیر امور خارجه ارسال می‌کرد و بیان می‌کرد که رسانه‌های رئیس‌جمهوری مصر، جمال عبدالناصر «صدای بلندی داشتند و تأثیر زیادی بر افکار و احساسات داشتند و می‌توانستند آنچه را که می‌خواستند، تثبیت کنند».