عباس: «طوفان الاقصی» غافلگیرمان كرد و برای جلوگیری از وقوع یک «نكبه جدید» اقدام می کنیم

وی به «الشرق الأوسط» گفت که درهای سازمان آزادیبخش فلسطین به روی هر کسی که وحدت نمایندگی و تعهدات بین المللی آن را به رسمیت بشناسد باز است

عباس: «طوفان الاقصی» غافلگیرمان كرد و برای جلوگیری از وقوع یک «نكبه جدید» اقدام می کنیم
TT

عباس: «طوفان الاقصی» غافلگیرمان كرد و برای جلوگیری از وقوع یک «نكبه جدید» اقدام می کنیم

عباس: «طوفان الاقصی» غافلگیرمان كرد و برای جلوگیری از وقوع یک «نكبه جدید» اقدام می کنیم

محمود عباس ، رئیس‌ تشكيلات خودگردان فلسطین با تاکید بر عزم تشکیلات برای همکاری با همه طرف‌های عربی ، منطقه‌ای و بین‌المللی به منظور «جلوگیری از وقوع نكبه‌ای جدید برای مردم فلسطین» گفت که حمله «طوفان الاقصی» برای همه غافلگیرکننده بود و «هیچ‌کس انتظار آن را نداشت.»
عباس در گفت و گو با «الشرق الأوسط» تاکید كرد، درهای پیوستن به سازمان آزاديبخش فلسطين «ضمن تاکید بر لزوم پایبندی به وحدت نمایندگی سازمان و احترام به تعهدات عربی و بین المللی آن و تصمیمات شوراهاى ملت فلسطین » باز است. وی معتقد است که جنبش «حماس » همچنان از تعهد به نتایج گفتگوها كه با هدف از بین بردن اثرات تفرقه «حاصل از کودتا » برگزار شد، طفره می رود.
او بر اين باور است که دولت جو بایدن، «فشار واقعی و جدی» بر دولت اسرائیل برای تحکیم مسیر راه حل سیاسی که منجر به تشکیل کشور مستقل فلسطین می شود، اعمال نکرده است. او از غیبت «شریک اسرائیلی» پس از تبدیل شدن بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر به «مانع» روند صلح سخن گفت. وی با بیان اینکه موضوع تشکیل دولت جدید یک موضوع داخلی فلسطین است، گفت: ما برای حفاظت از تصمیم مستقل فلسطین هزینه های گزاف و كلانى پرداختیم و به هیچکس اجازه مداخله و کنترل آن را نخواهیم داد. متن گفتگو را در ادامه می خوانید:
* آقای رئیس، آیا ما در راه تشکیل کشور فلسطین هستیم یا به سمت نکبه دوم مى رويم؟
ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی به پایتختی بیت المقدس شرقی یکی از اصول ثابت ملی ما و مطابق با تصمیمات همه شوراهای ملی فلسطین است. ما برای به رسمیت شناختن کامل بین المللی این کشور و ارتقای جایگاه آن در سازمان ملل به یک کشور عضو کامل تلاش می کنیم. در عین حال، مردم ما در برابر همه تلاش‌هایی که مى خواهند آنها را از سرزمینشان ريشه كن كنند مى ايستند. ما در همه سطوح با طرف‌های ذیربط عربی، منطقه‌ای و بین‌المللی همکاری مى كنيم تا با جلوگیری از آوارگی، از یک نكبه جدید برای مردم فلسطین جلوگیری کنیم، چه در نوار غزه، چه در کرانه باختری و چه در قدس شرقی، و این همان چیزی است که ما به تمام جهان و به ویژه دولت آمریکا هشدار دادیم و خاطرنشان کرديم که چنین اقدام خطرناکی عواقب فاجعه‌باری برای منطقه و جهان خواهد داشت و منطقه را در وضعیت بی ثباتی فرو خواهد برد.

اشتباه بزرگ اسرائیل

  • راه حلی که مانع از فاجعه ای مى شود که غزه در حال تجربه آن است چه مشخصاتی دارد؟

فاجعه‌ای که غزه و بقیه سرزمین‌های فلسطینی از سر می‌گذرانند بی‌سابقه است، ماشین کشتار اسرائیل برای نابود ساختن همه اجزای تشکیلات فلسطینی دست به تخریب سیستماتیک و عمدی می‌زند و بر اين باور است که این اقدامات امنیت و ثبات را به همراه خواهد داشت. اشتباه بزرگی که تاوان گزاف آن را خواهد پرداخت، زیرا تنها راه دستیابی به امنیت و صلح توقف فوری این جنگ، خروج ارتش اشغالگر از کل نوار غزه بدون قطع هیچ وجهی از خاك آن و تسریع ورود کمکهای امدادی و پزشکی به نوار است، زیرا ما هرگز و به هيچ قيمتى اجازه نمى دهيم مردم فلسطین از سرزمین خود آواره شوند، سپس راه برای آغاز راه حل سیاسی بر اساس قطعنامه های مشروعیت بین المللی و ابتکار صلح عربی هموار مى شود كه با به رسمیت شناختن کشور فلسطین، عضویت کامل آن در سازمان ملل با تصمیم شورای امنیت سازمان ملل و برگزاری کنفرانس بین المللی صلح با تضمینهای جهانى و جدول زمانی مشخص براى پایان دادن به اشغال سرزمین فلسطین با پایتخت آن، بیت المقدس شرقی، در مرزهای 1967 توسط اسرائیل آغاز می شود.
اسراییل تمام راه حلهای امنیتی و نظامی را علیه ملت فلسطین آزموده و همه ناکام بوده اند و اکنون زمان آن فرا رسیده که جامعه جهانی به ویژه دولت آمریکا نظر خود را در باره اجرای قطعنامه های مشروعیت بین المللی و حقوق بین الملل بیان کند.

  • آیا آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده، تعهدی مبنی بر به رسمیت شناختن کشور فلسطین به شما ابلاغ کرد؟

ما بارها با مقامات دولت ایالات متحده ملاقات کردیم (بلینکن پنج بار، جیک سالیوان و ویلیام برنز چندین بار) و از آنها وعده هایی در مورد راه حل دو کشوری و حمایت از تلاشها برای دستیابی به صلح مبتنی بر مشروعیت بین المللی شنیدیم. گفتگوهایى عمیق و مستمر با آنها داشتيم، اما در زمین واقعيت هیچ اتفاقی نیفتاد. به این معنی که دولت پرزیدنت بایدن فشار واقعی و جدی بر دولت راستگرای اسرائیل اعمال نکرد تا شاهد تحقق عملی این اظهارات باشيم، زیرا رژیم اشغالگر اسرائیل رویکرد روشنی را برای از بین بردن تمام پایه‌هایی که روند سیاسی بر آن استوار است، اعمال می‌کند.

و علناً قطعنامه های مشروعیت بین المللی از جمله راه حل دو كشورى را رد مى كند و دست به تجاوز همه جانبه به مردم فلسطین و کشتارهای خونین و پاکسازی قومی به ویژه در نوار غزه و خشونت و تبعیض نژادی در کرانه باختری رود اردن و قدس شرقی مى زند.
ایالات متحده به حمایت و پشتيبانى از این اشغال ادامه می دهد و این باعث می شود که بگوییم مهم نیست که ما چه می شنویم یا دولت آمریکا چه می گوید، بلکه مهمتر این است که در عمل چه اتفاقی می افتد و این مهم است. این چیزی است که ما از دولت آمریکا می خواهیم که آن را اجرا کند تا بتوانیم با یک روند سیاسی جدی و روشن بر اساس مشروعیت قوانین بین المللی، امنیت و ثبات را برای همه فراهم كنيم. راه حل مستلزم «اراده صادقانه آمریکایی» است.

  • آیا سازوکاری وجود دارد که افق سیاسی را از طریق قطعنامه شورای امنیت یا فرمول دیگری باز کند؟

سازوکار مشخص است، اما تنها نیاز به اجرا دارد که عبارت است از صدور قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد مبنی بر اعطای عضویت کامل به کشور فلسطین در سازمان ملل و برگزاری کنفرانس بین المللی صلح با حضور همه طرفهای بین المللی تحت قانون زیرمجموعه سازمان ملل، که از آن مکانیسمی برای اقدام پدید خواهد آمد که با تضمینهای بین المللی روشن حمایت می شود. روندى سیاسی که بر اساس یک جدول زمانی مشخص است که همه طرفها به آن متعهد هستند، مطابق با قوانین بین المللی و قطعنامه های مشروعیت بین المللی مرتبط. این تنها به اراده بین المللی صادقانه، به ویژه از سوی دولت آمریکا نیاز دارد.

  • آیا تأسیس کشور فلسطین مشروط به به رسمیت شناختن کشور اسرائیل و تضمین امنیت بین المللی برای دولت عبری است؟

بر اساس معاهده اسلو، بین سازمان آزادیبخش فلسطین و اسرائیل به رسمیت شناخته شد و بر اساس آن، قراردادهای دوجانبه موقت با ضمانت‌های بین‌المللی به امضا رسيد. مسائل حل شد و توافقنامه صلح بین کشورهای فلسطین و اسرائیل امضا شد.
ما به نوبه خود به اجرای همه تعهدات خود با وجود ناسازگاری اسرائیل و رد کلیه قطعنامه های مشروعیت بین المللی و حتی سرپیچی از قوانین بین المللی پايبند هستیم، با علم به اینکه کشور فلسطین وجود دارد و نهادهای آن مطابق با بهترين استانداردهای بین المللی عمل می کنند. هنگامی که این امر محقق شود، به رسمیت شناختن موجود و متقابل بین دولتهای فلسطین و اسرائیل و با تضمینهایی که بین طرفهای مربوطه توافق می شود، وجود خواهد داشت. آنچه اکنون لازم است، به رسمیت شناختن کشور فلسطین توسط اسرائیل است.

  • آیا پیوستن «حماس» به سازمان آزادیبخش فلسطین، آن را ملزم به به رسمیت شناختن اسرائیل، که این سازمان قبلاً تأیید کرده بود، می کند؟

ما بارها گفته‌ایم و تاکید کرده‌ایم که سازمان آزادیبخش فلسطین تنها نماینده قانونی مردم فلسطین است و هرکس بخواهد به این سازمان بپیوندد باید به وحدت نمایندگی سازمان، برنامه سیاسی روشن و تعهدات بین‌المللی آن پایبند باشد و موافقتنامه های منعقد شده توسط سازمان آزادیبخش فلسطین با همه طرفهای بین المللی که بر اساس آن تشکیلات خودگردان ملی فلسطین تأسيس شد را تایید کند. از این رو همواره تاکید کرده ایم که با توجه به اینکه سازمان آزادیبخش فلسطین خانه همه فلسطینی ها است، ضمن تاکید بر لزوم پایبندی به وحدت نمایندگی این سازمان و احترام به تعهدات عربی و بین المللی و تصمیمات شوراهای ملی فلسطین، درهای پیوستن به این سازمان به روی همه طیفهای کنش سیاسی فلسطین باز است.

سوال « روز بعد»

  • آیا مقامات ملی آماده اداره نوار غزه در آنچه «روز پس از جنگ» نامیده می شود، هستند؟

تشکیلات ملی فلسطین نوار غزه را ترک نکرده است تا زمانی به نوار غزه بازگردد. از زمان کودتای جنبش «حماس» در سال 2007، دولت فلسطین بیش از 140 میلیون دلار در ماه به (برق، آب، سوخت، بیمارستانها، حقوق بازنشستگان و توسعه اجتماعی) این نوار مى پردازد، این وظیفه ما در قبال مردم غزه است. ما در قبال باریکه غزه مسئول بودیم و هستیم و در قبال آن مسئول خواهیم ماند و به وظیفه خود در قبال مردم خود در نوار غزه مانند بقیه سرزمین فلسطین در کرانه باختری و شرق بیت المقدس عمل خواهیم کرد. به محض پایان تجاوز به مردم ما در نوار غزه، ما آماده هستیم تا کار را برای کاهش درد و رنج مردم خود آغاز کنیم و وظایف خود را که به عنوان یک مرجع ملی فلسطین به ما سپرده شده است در قبال همه مردم فلسطین و در همه مکان‌های آنها انجام دهیم.

  • آیا نهادهای مرجع توانایی ایفای این نقش را دارند؟ آیا بلینکن درخواست بازسازى آن را کرد؟ آیا او هم خواستار تشکیل دولت تکنوکرات يا توافقى بود؟

نهادهاى کشور فلسطین مطابق با بالاترین استانداردهای بین المللی ايجاد شده اند و می توانند وظایف محوله را تا حد ممکن انجام دهند، چه در کرانه باختری، چه در نوار غزه و چه در شرق بیت المقدس.

تشکیل دولت جدید فلسطین یک تصمیم داخلی فلسطین است که به منظور مراقبت و حفاظت از عالی ترین منافع مردم فلسطین و عدم تسلیم در برابر هیچ خواسته خارجی اعم از منطقه ای و بین المللی اتخاذ شده است. ما برای حفاظت از تصمیم ملی مستقل فلسطین هزینه گزافی پرداختیم و به کسی اجازه مداخله در آن یا تلاش برای کنترل آن را نخواهیم داد.

موضع سعودى « شرافتمندانه و تاریخی» است

  • شما از بیانیه سعودى که بر تقدم به رسمیت شناختن كشور بر صلح همه جانبه و عادی سازی روابط تاکید کرد، استقبال کردید. روابط خود با سعودی را چگونه توصیف می کنید؟

مواضع پادشاهی عربى سعودی از زمان بنیانگذار آن، ملک عبدالعزیز آل سعود رحمه الله تا خادم حرمین شریفین ملک سلمان بن عبدالعزیز و ولیعهد اعلیحضرت شاهزاده محمد بن سلمان مواضع تاریخی، شرافتمندانه، معتبر و ثابتی در قبال مردم فلسطین و آرمان عادلانه آن است.
بیانیه سعودی که مواضع و اصول پادشاهی را در قبال مسئله فلسطین تأیید می کند، چیزی جز ادامه این سير و راه بزرگ و مواضع شجاعانه ای که پادشاهی همیشه در قبال فلسطین و مردم آن اتخاذ کرده و تلاشهای خستگی ناپذیر خود در راستای احقاق حقوق ملت فلسطین در آزادی و استقلال و ایجاد کشور مستقل خود با پایتختی بیت المقدس شرقی نيست. همه ما به این حمایت قاطع و محکم سعودی، به ویژه در این شرایط خطرناکی که منطقه و جهان از آن عبور می‌کند، اطمینان داریم که با قطعنامه‌های مشروعیت بین‌المللی و ابتکار صلح عربی منطبق است و همچنین میزان رایزنی‌های مستمر و پيوسته و هماهنگی بین پادشاهی عربى سعودی و دولت فلسطین و استحکام روابط برادرانه ای که ما را پیوند می دهد و متحد می کند را نشان می‌دهد. ما به طور مداوم با رهبری سعودى به رهبری خادم حرمین شریفین ملک سلمان بن عبدالعزیز و ولیعهدش، اعلیحضرت شاهزاده محمد بن سلمان در تماس هستیم.

نتانیاهو سنگ مانع است

  • آیا فکر می کنید که بنیامین نتانیاهو هنوز هم برای ایفای نقش یک شریک در جستجوی صلح مناسب است؟

ما با صراحت می گوییم که در حال حاضر هیچ شریکی از اسرائیل برای ایجاد صلح عادلانه و پایدار وجود ندارد و به جهان اعلام کردیم که نتانیاهو به وضوح به عنوان یک مانع در راه دستیابی به یک راه حل سیاسی مبتنی بر مشروعیت و قوانین بین المللی است. اعتقادی به دستیابی به صلح و پایان دادن به اشغالگری ندارد تا فلسطینی ها و اسرائیلی ها بتوانند به جای جنگ در امنیت و ثبات زندگی کنند، راه حل و آرزویی که بارها و بارها شکست خورده است، با این حال بر پیشبرد آن اصرار دارد.
من معتقدم که اکنون همه جهان به خوبی از صحت اظهارات ما آگاه است که نتانیاهو به مانعی در برابر تلاش‌های بین‌المللی كنونى برای توقف جنگ اسرائیل و دنبال کردن یک مسیر سیاسی مبتنی بر مشروعیت بین‌المللی تبدیل شده كه مى تواند مانع تکرار بحران‌ها و تشدید تنش‌هایی که در حال حاضر رخ می‌دهد و کل منطقه از آن رنج می‌برد بشود. اظهارات نتانیاهو مبنی بر رد راه حل دو کشوری و ادامه جنگ غزه که اعلام کرد، گواه روشنی بر رد علنی او از راه صلح و دستیابی به امنیت و ثبات است و تنها به منطق اشغال، زور و شهرك سازى اعتقاد دارد.

  • نتانیاهو یک کمپین وحشیانه علیه « آنروا» به راه انداخت. شما این موضوع را چگونه می بینید؟

آژانس امداد و کار فلسطین برای آوارگان فلسطینی (UNRWA) با قطعنامه شماره 302 سازمان ملل متحد در 18 دسامبر 1949 برای خدمت رسانی به آوارگان فلسطینی که به اجبار از سرزمین خود آواره شده اند تشکیل شد و تا زمان رفع مشکل آنها به طور عادلانه مطابق با قطعنامه های مربوطه مشروعیت بین المللی، از جمله قطعنامه 194 حل و فصل شود به کار خود ادامه خواهد داد. مسئله پناهندگان هسته اصلی آرمان فلسطین و بقیه مسائل مربوط به وضعیت نهایی است.
تهدید به انحلال « آنروا» تهدیدی برای مجازات میلیون ها نفر از مردم فلسطین به صورت ناعادلانه و غیرانسانی است، به ویژه که آنها در سال 1948 از سرزمین خود آواره شدند و اسرائیل همچنان علیه آنها دست به جنایت می زند که آخرین آنها جنگ نسل کشی در نوار غزه است. ما به جهان گفتیم که قبل از هر اقدامی باید منتظر نتیجه تحقیقات انجام شده توسط « آنروا» باشیم، اما واضح است که کشوری در حال تلاش برای انحلال و پایان دادن به نقش « آنروا» است تا بتواند پروژه های خود را برای انحلال اجرا کند. موضوع آوارگان در مسیر انحلال کل موضوع فلسطین و به دور از مشروعیت بین المللی و قوانین بین المللی که ما هرگز اجازه آن را نخواهیم داد و با کشورها و طرفهای ذیربط برای جلوگیری از این امر ارتباط برقرار کرده ایم.

  • آیا درست است که «حماس» پذیرفته، «روز بعد» در غزه مرجعیت نخواهد داشت؟ در ازای آن چه می خواهد؟

«حماس» باید به این سوال پاسخ دهد.

تلاش برای آتش زدن کرانه باختری

  • آیا ترس از وقوع یک انتفاضه جدید در کرانه باختری وجود دارد؟

مقامات اشغالگر اسرائیل از زمانی که تجاوزات خود را علیه مردم فلسطین در نوار غزه آغاز کردند، با سیاستهای کشتار، دستگیری و یورش به شهرها، روستاها و اردوگاه های فلسطینی سعی در آتش زدن کرانه باختری و بیت المقدس شرقی و حمایت از شهرک نشینان تروریست برای انجام جنایات فجیع خود علیه مردم ما داشتند. و ما با همه کشورها ارتباط برقرار کرده ایم، به ویژه دولت آمریکا به آنها اطلاع داده ایم که ادامه این اقدامات اسرائیل منجر به شعله ور شدن اوضاع خواهد شد به گونه ای که هیچ کس نتواند پيامدهاى آن را کنترل یا پیش بینی کند. اما هیچ فشار واقعی و جدی که اسرائیل را مجبور به توقف این جنایات کند وجود ندارد و با اين وجود ما به تلاش خود برای حفظ آرامش و جلوگیری از تشدید تنش ادامه می دهیم تا از مردم خود محافظت کنیم و فرصت را برای اشغالگران اسرائیل برای سوء استفاده از اوضاع و شعله ور ساختن اوضاع از دست بدهیم كه منجر به وقوع یک انتفاضه جدید می شود، زیرا هدف آنها جلوگیری از دستیابی به یک راه حل سیاسی است. اسرائیل در تلاش است تا با توسل به تشدید تنش در منطقه، از تحقق آن فرار کند.

  • آیا طرح ديدارى بین شما و رهبری «حماس» وجود دارد؟

ما مانعى در راه ديدار با رهبران «حماس» نمی بينیم و از زمان کودتای سال 2007 با آنها ملاقات کرده ایم و توافقات زیادی برای پایان دادن به کودتا منعقد کرده ایم، همانطور که در توافقات مکه، مصر، الجزایر و موارد دیگر اتفاق افتاد که جدیدترین آنها العلمین است و ما به تمام تلاشهای عربی و بین المللی برای پایان دادن به شكاف پاسخ داده ایم، اما مسائلی وجود دارد که باید رعایت شود تا از مرحله اختلاف بگذريم تا به همه نشانه هاى پنهانى و مظاهر تفرقه پایان دهد، تا یک اقتدار و یک سلاح مشروع و یک قانون و یک تعهد داشته باشیم که سازمان آزادیبخش فلسطین تنها نماینده مشروع مردم فلسطین باشد و به توافقات بین المللی تعهد داشته باشیم. و بعد از آن آماده برگزارى انتخابات عمومی مردم فلسطین مى شويم تا از طريق صندوق رای تعیین کنند چه کسی را انتخاب مى کنند و ما به گواه جامعه جهانی تجربیات موفق قبلی در این زمینه داریم. ما سه انتخابات سراسری را برگزار کردیم که مطابق با بالاترین سطوح صداقت و شفافیت بود.

  • آیا از عملیات «طوفان الاقصی» یا میزان دستاوردهای آن در روز اول شگفت زده شدید؟

این حمله برای همه غافلگیرکننده بود و هیچکس انتظار آن را نداشت و از زمان کودتای سال 2007 ما هیچ رابطه ای با «حماس» نداشتیم. باوجود همه ابتکارات ارائه شده توسط برادران و دوستان در جهان برای پایان دادن به اختلاف، رهبری «حماس» به بهانه های واهی از آنها طفره می رود که آخرین آن در دیدار دبیران کل گروه های فلسطینى در ژوئیه گذشته در العلمين مصر بود که پرونده آشتی و پیوستن به سازمان آزادیبخش فلسطین و تشکیل کمیته ای برای پیگیری مسائل مورد توافق قرار گرفت، «حماس» تاکنون به دعوت برای حضور در جلسات پاسخ نداده و این کاری است که همیشه انجام مى دهد.

  • آیا به انتصاب معاونت فکر کرده ای؟ آیا برای مدیریت غزه به شرکای امنیتی، عرب یا دیگران نیاز دارید؟

این موضوع مشمول قانون اساسی فلسطین است که جز با تشکیل شورای ملی فلسطین یا در صورت برگزاری انتخابات عمومی و انتخاب شورای قانونگذاری جدید که اصلاحیه این ماده را تایید می کند قابل اصلاح نیست.
در مورد بخش دوم سئوال، ما در همه مسائل با برادران عرب خود در حال رایزنی و هماهنگی دائمی هستیم. در مورد پرونده امنیتی، زمانی که تشکیلات خودگردان ملی فلسطین به اعمال اختیارات خود در نوار غزه بازگردد و رهبر سیاسی آنجا شود، ما به همکاری با همه طرفهایی که مایل به مشارکت در روند بازسازی نوار غزه هستند، نگاه مثبت خواهیم داشت.



احزاب شیعه عراق به جمع‌بندی درباره الحشد الشعبی نزدیک شدند

یک نیروی «الحشد الشعبی» در حال نگهبانی از دروازه‌ای در بغداد است که تصویر ابومهدی المهندس بر آن نصب شده است  (AFP)
یک نیروی «الحشد الشعبی» در حال نگهبانی از دروازه‌ای در بغداد است که تصویر ابومهدی المهندس بر آن نصب شده است (AFP)
TT

احزاب شیعه عراق به جمع‌بندی درباره الحشد الشعبی نزدیک شدند

یک نیروی «الحشد الشعبی» در حال نگهبانی از دروازه‌ای در بغداد است که تصویر ابومهدی المهندس بر آن نصب شده است  (AFP)
یک نیروی «الحشد الشعبی» در حال نگهبانی از دروازه‌ای در بغداد است که تصویر ابومهدی المهندس بر آن نصب شده است (AFP)

احزاب شیعه‌ای که در انتخابات اخیر عراق پیروز شده‌اند، به مرحلهٔ اتخاذ تصمیمی درباره سرنوشت «الحشد الشعبی» و گروه‌های مسلح همسو با تهران نزدیک می‌شوند. این فرایند در انتظار اجماع شیعی در داخل «چارچوب هماهنگی» است و نیازمند موافقت ایران و، در نهایت، مذاکراتی غیرسنتی با واشنگتن است.

«الشرق الاوسط» از منابعی در احزاب، گروه‌ها و نهادهای امنیتی اطلاع یافته است که طرف‌های شیعه اکنون پروندهٔ «الحشد الشعبی» و سلاح گروه‌ها را جدی گرفته‌اند. به گفتهٔ منابع، این اتفاق در لحظه‌ای رخ می‌دهد که عوامل متعددی بر پرونده فشار وارد می‌کنند؛ از جمله احساس این‌که نیروهای شیعه درگیر نزاع‌های ویرانگری شده‌اند که به نفوذشان در داخل الحشد مرتبط است.

اگر تصمیم سیاسی اتخاذ شود، توافق بر سر مسیر فنی برای حل، ادغام یا بازساختاردهی «الحشد الشعبی» زمان زیادی نخواهد برد. با این حال، این مسیر در معرض ملاحظات آمریکا قرار می‌گیرد.

منابع مختلف می‌گویند که پروندهٔ «الحشد الشعبی» پیچیده و چندلایه است. دلایل آن عبارتند از: درهم‌تنیدگی منافع میان بازیگران محلی، انتظار برای «تصمیم نهایی ضروری» از سوی ایران و نیاز به انطباق با خواسته‌های آمریکا درباره وضعیت جدید خاورمیانه که شرط آن «پایان‌دادن به همهٔ منابع تهدید» است.

عراق پیش‌تر نیروهای «سازمان بدر» را با سلاح‌هایشان در وزارت کشور ادغام کرد. رهبر این سازمان، هادی العامری، وارد فعالیت سیاسی شد و از سال ۲۰۰۳ تاکنون در پنج انتخابات عمومی شرکت کرده است.

با وجود اتهام برخی به وزارت کشور مبنی بر پیروی از رویکرد گروه‌های مسلح شیعی، مسئولان امنیتی می‌گویند فرایند ادغام، نیروهای مسلح را تحت تصمیم مرکزی وزیر کشور قرار داده است.

امروز وضعیت متفاوت است. تعدد گروه‌ها و تقاطع منافع رهبران آن‌ها و اختلاف دیدگاه‌ها درباره ادغام، خلع سلاح یا ورود به عرصهٔ سیاسی، شرایط را پیچیده کرده است.

«مرحلهٔ جدید»

یک رهبر برجستهٔ شیعه به «الشرق الاوسط» گفت: «عراق در مرحلهٔ آینده نیازی به استفاده از سلاح نخواهد داشت.» او افزود: «وضع کشور باثبات است و نیازمند تغییراتی در سطح امنیت است.»

تا چند سال پیش، این رهبر از سرسخت‌ترین مدافعان «محور مقاومت» و مخالفان خلع سلاح آن بود. با این حال، بسیاری از اعضای ائتلاف حاکم شیعی چند ماه پیش از انتخابات ۱۱ نوامبر ۲۰۲۵، تغییراتی در مواضع سیاسی خود ایجاد کردند.

دربارهٔ تفسیر این تغییر اختلاف نظر وجود دارد. برخی آن را نتیجهٔ حاشیهٔ آزادی سیاسی بیشتر برای گروه‌های شیعه به‌سبب عقب‌نشینی نفوذ ایران می‌دانند. برخی دیگر معتقدند تهران با هدف حفظ نفوذ خود در عراق، زمان می‌خرد و شرایط مذاکراتی خود را بهبود می‌بخشد.

منابع گفتند که بحث‌ها دربارهٔ «الحشد الشعبی» در مرکز مذاکرات تشکیل دولت جدید و انتخاب نامزد نخست‌وزیری قرار دارد. برخی نیروهای شیعه پیشنهاد می‌کنند برنامهٔ دولت جدید شامل بندهای روشن برای رسیدگی به این پرونده باشد.

نوری المالکی، رئیس ائتلاف «دولت قانون»، که درباره تشکیل ائتلاف حکومتی جدید مذاکره می‌کند، در ابتدای هفته اظهار داشت: «گروه‌ها می‌خواهند سلاح سنگین خود را تحویل دهند و در ساختار دولت ادغام شوند.»

هر نخست‌وزیر در عراق موظف است برنامهٔ دولت را برای رأی‌گیری هنگام کسب رأی اعتماد ارائه کند.

نیروهای شیعه در دو مسیر دشوار مذاکره می‌کنند: تقسیم سهمیه‌ها در دولت و انتخاب نامزد توافقی برای ریاست آن و تدوین برنامهٔ اصلاحی که با تغییرات ژئوپلیتیک منطقه هماهنگ باشد.

یک مسئول در «چارچوب هماهنگی» گفت که نشست‌های اخیر ائتلاف که قرار بود به تشکیل دولت اختصاص یابد، به بحث درباره آینده گروه‌ها و سیاست خارجی نیز پرداخت.

نزاع، نفوذ و خطرات

منابع گفتند که احزاب شیعه دارای شاخه‌های مسلح، به‌ویژه آن‌هایی که بیش از دیگران در نهادهای دولتی ادغام شده‌اند، به این نتیجه رسیده‌اند که ادامهٔ وضعیت کنونی «هیئت الحشد الشعبی» به‌عنوان ابزاری در نزاع داخلی، اکنون به خطری برای خود آن‌ها تبدیل شده است.

منابع افزودند: «رهبران احزاب شروع به نارضایتی از استفاده از الحشد در موازنه‌های محلی میان متحدان و رقبا کرده‌اند. همچنین برخی گروه‌ها در دوره‌های مختلف وارد تنش‌های منطقه‌ای شده‌اند.»

نخست‌وزیران پیشین، نوری المالکی و حیدر العبادی، علناً مواضعی انتقادی علیه «الحشد الشعبی» اتخاذ کرده بودند. این هیئت همواره هدف انتقاد سیاسی رهبران پرنفوذ شیعه بوده است.

اختلاف بر سر منصب رئیس «الحشد الشعبی» از برجسته‌ترین نشانه‌های نزاع در ماه‌های گذشته بوده است. گروه‌های شیعه برای کنترل این جایگاه رقابت می‌کنند. منابع افزودند که احزاب شیعه نگران رهاشدگی تصمیم امنیتی در داخل هیئت هستند؛ نهادی که کنترل آن بین طرف‌های مختلف دست‌به‌دست می‌شود.

یک منبع آگاه گفت: «افزایش نگرانی شیعه با عوامل فشار منطقه‌ای هم‌زمان شده است. در هر حال، بدون موافقت تهران هیچ اقدامی انجام نخواهد شد.» او افزود: «پروندهٔ الحشد الشعبی موضوعی داخلی نیست. شرایط داخلی نیازمند تغییراتی است، اما ورود به مرحلهٔ اجرا نیازمند کلمه‌ای روشن و قطعی از سوی تهران است.»

در ژانویه (دی) ۲۰۲۵، آیت‌الله علی خامنه‌ای به محمد شیاع السودانی، نخست‌وزیر عراق، «ضرورت تقویت و گسترش نقش الحشد الشعبی» را ابلاغ کرد. در آوریل (فروردین) گذشته، مجتبی حسینی، نماینده رهبر ایران در عراق، گفت تلاش‌های آمریکا برای حل گروه‌های مقاومت «آرزوهایی است که تحقق نخواهند یافت.»

رهبر شیعه معتقد است ایران ــ که «فصل الخطاب و تعیین‌کننده در این پرونده است» ــ دیگر مانند دو سال پیش نیست و انتظار نمی‌رود موضع سخت‌گیرانه اتخاذ کند. او افزود: «ایران در صورت موافقت، از شیوه‌های ادغام یا حل استفاده خواهد کرد که پیش‌تر در عراق امتحان شده و موفق بوده است.»

منابع موثق گفتند که در صورت صدور تصمیم سیاسی و دریافت «تأیید ایران»، مستشارانی مرتبط با «سپاه پاسداران» نقش مهمی در تعیین جزئیات فنی خواهند داشت.

مسیرهای فنی

هر طرف شیعه در «چارچوب هماهنگی» دیدگاه متفاوتی درباره وضعیت «الحشد الشعبی» دارد، اما ایده‌های اصلی در چند مسیر اساسی خلاصه می‌شود.

منابع گفتند که سازوکارهای فنی جدید نیستند؛ برخی از آن‌ها از ۸ سال پیش مطرح شده‌اند و بارها اصلاح یا افزودنی شده‌اند، اما به‌سبب نبود توافق کنار گذاشته می‌شدند.

مسیر اول: ادغام الحشد در ساختار دولت تا از تبدیل آن به نیروی موازی جلوگیری شود. اختلاف بر سر این است که ادغام باید فردی باشد یا واحدهای کامل.

مسیر دوم: کاهش تعداد نیروهای الحشد تا فرمانده کل نیروهای مسلح تحرکات آن‌ها را کنترل کند و بار مالی کاهش یابد.

مسیر سوم: حفظ ساختار فعلی الحشد، اما قطع ارتباط واحدها با گروه‌های سیاسی و شبه نظامیان و قرار گرفتن آن‌ها تحت فرماندهی نظامی تابع فرمانده کل نیروهای مسلح.
هر واحد در الحشد به یک گروه مسلح وابسته است و دستورهای متفاوتی از رهبران دریافت می‌کند که اغلب هماهنگ نیستند و در بسیاری شرایط به رئیس هیئت مراجعه نمی‌کنند.

حامیان مسیر «قطع ارتباط» معتقدند این مسیر میان حفظ وجود الحشد و قرار دادن آن تحت نظارت نظامی نهادی، بدون انحلال کامل، توازن ایجاد می‌کند.

یک رهبر شیعه گفت: «مسیر نهایی ممکن است ترکیبی از سه مسیر باشد.» او احتمال داد برخی شخصیت‌های وابسته به گروه‌ها به کار سیاسی روی آورند.

انتخابات اخیر شاهد پیشتازی فهرست‌هایی بود که نماینده شاخه‌های مسلح هستند؛ مانند ائتلاف «حقوق» ــ بازوی سیاسی «کتائب حزب‌الله» ــ با حدود ۶ کرسی و افزایش دوبرابری کرسی‌های «صادقون» ــ نماینده «عصائب اهل الحق» ــ به حدود ۲۶ کرسی در پارلمان جدید.

«مذاکرات غیرسنتی»

به گفته یک منبع غربی، پروندهٔ «الحشد الشعبی» در مذاکرات با طرف‌های آمریکایی مطرح خواهد شد. شکل نهایی مسیر فنی به نتایج این گفت‌وگوها بستگی دارد.

ایالات متحده خواهان خلع سلاح گروه‌هایی است که به گفته مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، «منابع عراق را به نفع ایران می‌دزدند.» او این موضوع را در تماس با نخست‌وزیر عراق در ۲۱ اکتبر ۲۰۲۵ بیان کرد.

منبع عراقی که خواست نامش فاش نشود گفت: «چارچوب هماهنگی پس از نتایج مثبت انتخابات اخیر، باید مستقیماً با این پرونده برخورد کند و نخست‌وزیر را از موضع گفت‌وگوکننده درباره سلاح دور نگه دارد.»

او احتمال داد که فضای مذاکراتی غیرسنتی با دامنهٔ وسیع میان نمایندگان چارچوب هماهنگی و مارک ساوایا، فرستاده آمریکا در عراق، شکل گیرد. ساوایا نقشی غیررسمی ایفا می‌کند، اما نارضایتی واشنگتن از تأخیر در حل پروندهٔ سلاح را منتقل خواهد کرد.


سخنرانی رئیس‌جمهوری لبنان؛ انتظار برای موضع «حزب‌الله» و دشواری‌های مخالفت با آن


جوزف عون ابتکار حل بحران با اسرائیل را از پادگان ارتش در جنوب اعلام می‌کند (ریاست‌جمهوری لبنان)
جوزف عون ابتکار حل بحران با اسرائیل را از پادگان ارتش در جنوب اعلام می‌کند (ریاست‌جمهوری لبنان)
TT

سخنرانی رئیس‌جمهوری لبنان؛ انتظار برای موضع «حزب‌الله» و دشواری‌های مخالفت با آن


جوزف عون ابتکار حل بحران با اسرائیل را از پادگان ارتش در جنوب اعلام می‌کند (ریاست‌جمهوری لبنان)
جوزف عون ابتکار حل بحران با اسرائیل را از پادگان ارتش در جنوب اعلام می‌کند (ریاست‌جمهوری لبنان)

محافل سیاسی لبنان در انتظار واکنش نیروهای سیاسی به ابتکاری هستند که رئیس‌جمهوری، عماد جوزف عون، برای پایان‌دادن به اشغال اسرائیل در جنوب، در سخنرانی خود به مناسبت هشتاد و دومین سالگرد استقلال لبنان از شهر صور مطرح کرد؛ ابتکاری با بار نمادین ملی که همه لبنانی‌ها را شامل می‌شود.

نخستین واکنش از سوی رئیس مجلس نمایندگان، نبیه بری، بود. او در گفت‌وگو با «الشرق الأوسط» اظهار کرد: «این سخنرانی، سخنانی استقلالی در روز استقلال بود؛ از نظر شکل، مکان، موضوع و محتوا.»

بری درباره سفر معاون سیاسی خود، علی حسن خلیل، به تهران و دیدارهای او با برخی مسئولان ایرانی پیگیر پرونده لبنان گفت این دیدارها «خوب و مثبت» بوده است. او تأکید کرد که «انتخابات پارلمانی در موعد مقرر (مه ۲۰۲۵) برگزار می‌شود و هیچ دلیلی برای تأخیر وجود ندارد و بر پایه قانون جاری و پس از پایان مهلت ثبت‌نام لبنانی‌های مقیم خارج انجام خواهد شد.»

ابتکار «تمام‌عیار»

اما واکنش بری به سخنان عون، پرسش درباره موضع هم‌پیمانش، حزب‌الله، را پیش می‌کشد؛ هرچند منابع نزدیک به «دوگانه شیعی» (حزب‌الله و جنبش امل) و محافل وابسته به آن، سخنرانی رئیس‌جمهوری را ابتکاری جامع و «تمام‌عیار» برای پایان‌دادن به اشغال جنوب توصیف می‌کنند؛ ابتکاری که جایی برای امتیازدهی در آن نیست و مخالفت با آن دشوار است. این منابع می‌گویند حزب‌الله احتمالاً نکاتی را برای روشن‌تر شدن برخی مفاد مطرح می‌کند، بدون آنکه اصل ابتکار را رد کند.

رؤسای جمهوری جوزف عون و پارلمان نبیه بری (ریاست‌جمهوری لبنان)

منابع یادشده به «الشرق الأوسط» گفتند حزب‌الله همچنان با بری در تماس است و در حال بررسی داخلی این ابتکار است. انتظار می‌رود این حزب موضع رسمی خود را در سخنرانی دبیرکل، شیخ نعیم قاسم، در سالگرد توافق توقف عملیات خصمانه اعلام کند؛ توافقی که با ضمانت آمریکا و فرانسه صادر شد و لبنان و حزب‌الله از ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴ تاکنون به آن پایبند بوده‌اند، برخلاف اسرائیل که از اجرای آن خودداری کرده است.

سقف قطعنامه ۱۷۰۱

منابع «دوگانه شیعی» تأکید کردند که عون با دعوت به مذاکره مسالمت‌آمیز با اسرائیل تحت نظارت طرف آمریکایی، اروپایی یا سازمان ملل، قصد داشت پیامی روشن منتقل کند؛ نه فقط در مخالفت با مذاکره مستقیم، بلکه در تأکید بر این‌که هر مذاکره‌ای باید بر پایه عقب‌نشینی اسرائیل تا مرزهای بین‌المللی و اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ باشد.

به گفته این منابع، ابتکار عون نقشه راهی برای آزادسازی جنوب است و او در آن، احساسات عمومی در مناطق شیعی را نیز در نظر داشته؛ احساساتی که در انتظار بازسازی شهرهای ویران‌شده و بازگشت ساکنان به خانه‌هایشان است. از این‌رو حزب‌الله ناگزیر است با واقع‌بینی واکنش نشان دهد، زیرا یافتن نقطه‌ضعفی برای توجیه رد یا دور زدن این ابتکار دشوار است.

بررسی موضع ایران

این منابع احتمال دادند که رهبری حزب‌الله برای بررسی دو موضوع با تهران در تماس باشد:

۱. دعوت عون از اسرائیل برای مذاکره مسالمت‌آمیز و درخواست از جامعه بین‌المللی برای فشار بر تل‌آویو تا بپذیرد تنها راه دستیابی به توافق نهایی برای توقف تجاوزات مرزی، گزینه دیپلماتیک است.
۲. درستی اخبار مربوط به ازسرگیری مذاکرات ایران و آمریکا؛ موضوعی که طبق نقل‌قول‌ها، در صدر گفت‌وگوهای نماینده خلیل با علی لاریجانی، دبیرکل شورای امنیت ملی ایران، و عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، قرار داشته است.

عون یگان‌های نظامی را در بازدید از پادگان بنوا برکات در صور، جنوب لبنان بررسی می‌کند (ریاست‌جمهوری لبنان)

منابع افزودند که فضای تهران نگرانی‌ای نسبت به احتمال تکرار حمله مشترک اسرائیل و آمریکا، همانند حمله قبلی، ندارد و حتی احتمال جنگ جدید را با وجود ادامه تهدیدهای بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل بعید می‌داند. این امر نشان‌دهنده ازسرگیری مذاکرات در فضایی به‌دور از رسانه‌هاست.

تحکیم موضع لبنان

منابع تأکید کردند که اجرای ابتکار و ترغیب آمریکا به فشار بر اسرائیل، اهمیت اساسی دارد تا امکان برخورد مثبت با طرح رئیس‌جمهوری فراهم شود؛ طرحی که از حمایت عربی و اروپایی نیز برخوردار است. آنان افزودند که حزب‌الله نباید موضع خود را مشروط به موافقت واشنگتن یا تل‌آویو کند، زیرا موافقت بی‌قید و شرط حزب، موضع لبنان را تقویت می‌کند و پشتیبانی ملی لازم برای ابتکار ریاست‌جمهوری را فراهم می‌آورد؛ موضوعی که می‌تواند فشارهای بین‌المللی و منطقه‌ای بر آمریکا و اسرائیل ایجاد کند.

درس حمایت از غزه

منابع سیاسی گفتند رهبری حزب‌الله باید موضع خود را با دقت و دور از شتاب‌زدگی تعیین کند؛ زیرا مخالفت آشکار با ابتکار ریاست‌جمهوری به معنای نادیده گرفتن درس تجربه حمایت از غزه است؛ تجربه‌ای که به سوء‌تقدیر از واکنش اسرائیل منجر شد و حزب را در داخل کشور در موقعیت انزوا قرار داد؛ به‌جز جنبش امل که همچنان تلاش می‌کند حزب را در مسیر پیوستن به «پروژه دولت» حفظ کند.

این منابع پرسیدند: «چرا چنین مزایده‌جویی شدیدی علیه عون؟» اشاره‌ای به موضع حزب «القوات اللبنانیة» که دولت را به‌خاطر تأخیر در اجرای انحصار سلاح در دست دولت نقد می‌کند، هرچند نام عون را مستقیم نمی‌برد.

آنان افزودند: «حزب‌الله تا چه زمانی می‌تواند واقعیت جنوب را نادیده بگیرد؟ آیا برای تنظیم روند عقب‌نشینی، به بهای سیاسی نیاز دارد تا پایگاه مردمی خود را راضی نگه دارد و در عین حال مسیر ورود ایران به مذاکرات با آمریکا را هموار کند؟» به‌ویژه که این «بها» در اساس به بازسازی مناطق ویران‌شده مربوط است و این امر بدون پذیرش انحصار سلاح ممکن نیست.

پروژه دولت

منابع ادامه دادند که پرسش اصلی این است: آیا حزب‌الله به این نتیجه رسیده که زمان کنار گذاشتن لباس نظامی و پیوستن مسالمت‌آمیز به پروژه دولت فرا رسیده یا همچنان بر سیاست انکار پافشاری خواهد کرد، درحالی‌که کشور در مرحله حساس و تعیین‌کننده‌ای قرار دارد و گزینه‌ای جز راه‌حل دیپلماتیک برای بحران جنوب باقی نمانده است؟

به گفته این منابع، حمایت از عون برای ایجاد اجماع ملی پشت ابتکار او ضروری است؛ ابتکاری که می‌تواند زمینه‌ساز فشار خارجی برای واداشتن اسرائیل به مذاکره مسالمت‌آمیز و بازگرداندن آرامش و ثبات به جنوب شود، به‌جای آنکه اسرائیل با فشار نظامی، لبنان را به سمت مذاکره مستقیم سوق دهد—گزینه‌ای که ناممکن است، هرچند برخی نیروهای داخلی شروع به ترویج آن کرده‌اند.


یوسی کوهن: «طرح جابه‌جایی موقت» مردم غزّه‌ را من آغاز کردم… و السیسی آن را ناکام گذاشت

غزّه‌ای‌هایی که به اردوگاه‌های آوارگی در جنوب نوار غزه پناه برده بودند، در ۱۱ اکتبر ۲۰۲۵ به خانه‌های خود در شمال بازمی‌گردند (رویترز)
غزّه‌ای‌هایی که به اردوگاه‌های آوارگی در جنوب نوار غزه پناه برده بودند، در ۱۱ اکتبر ۲۰۲۵ به خانه‌های خود در شمال بازمی‌گردند (رویترز)
TT

یوسی کوهن: «طرح جابه‌جایی موقت» مردم غزّه‌ را من آغاز کردم… و السیسی آن را ناکام گذاشت

غزّه‌ای‌هایی که به اردوگاه‌های آوارگی در جنوب نوار غزه پناه برده بودند، در ۱۱ اکتبر ۲۰۲۵ به خانه‌های خود در شمال بازمی‌گردند (رویترز)
غزّه‌ای‌هایی که به اردوگاه‌های آوارگی در جنوب نوار غزه پناه برده بودند، در ۱۱ اکتبر ۲۰۲۵ به خانه‌های خود در شمال بازمی‌گردند (رویترز)

مدیر پیشین دستگاه اطلاعات اسرائیل (موساد)، یوسی کوهن، در کتاب تازه منتشرشده‌اش با عنوان «با نیرنگ جنگی می‌سازی» فاش می‌کند که او صاحب طرحِ انتقال فلسطینی‌ها به خارج از نوار غزه در جریان جنگ کنونی بوده است؛ اما مدعی می‌شود که این ایده نه دربارهٔ انتقال دائم، بلکه «موقت» بوده است. کوهن در بخش پایانی این خوانش مفصل که «الشرق الاوسط» از کتاب او انجام داده، از شیوه‌های کار موساد و روش‌های جذب نیرو سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که در چارچوب مأموریت‌های اطلاعاتی‌اش، در لبنان نقش «کارشناس باستان‌شناسی» و در سودان نقش «تاجر چای» را ایفا کرده است.
نسخهٔ عبری کتاب کوهن با عنوان «با نیرنگ جنگی می‌سازی» منتشر شده، در حالی که نسخهٔ انگلیسی عنوان متفاوت: «شمشیر آزادی: اسرائیل، موساد و جنگ پنهان» را دارد .

اخراج مردم غزه... «جابجایی موقت»

کاروان‌های آوارگی از شمال غزه در ۲۳ سپتامبر گذشته (AP)

یوسی کوهن فاش می‌کند که او صاحب طرح انتقال حدود یک‌ونیم میلیون فلسطینی از غزه به صحرای سینا در مصر بوده؛ طرحی که به‌گفتهٔ او پاسخی به حملهٔ جنبش «حماس» در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بود. او می‌گوید طرحش بر این اساس بود که «این مهاجرت موقت باشد» و توضیح می‌دهد که کابینهٔ امنیتی اسرائیل با این طرح موافقت کرده و او مأمور شده بوده است تا کشورهای عربی را برای پذیرش آن قانع کند؛ با این استدلال که هدف آن، کاهش شمار تلفات غیرنظامیان است.
به گفتهٔ کوهن، او واقعاً به پایتخت‌های عربی سفر کرده اما دریافت که دولت‌های عربی نگران‌اند که این انتقال «موقت» به انتقالی دائمی تبدیل شود. او به آنها گفته که آماده است ضمانت‌های بین‌المللی بیاورد تا موقتی بودن مهاجرت تثبیت شود. در همین زمینه با آمریکا، بریتانیا، ژاپن، چین و هند نیز تماس‌هایی برقرار کرده است. اما رئیس‌جمهوری مصر، عبدالفتاح السیسی، موضوع را یکسره کرده و این طرح را به‌طور قاطع رد کرده است.
پس از آن، پیشنهادی مطرح شد که خود کوهن مسئولیت ریاست تیم مذاکره دربارهٔ تبادل اسرا را بر عهده بگیرد، اما همتایان او در دستگاه‌های امنیتی اسرائیل این پیشنهاد را ناکام گذاشتند.

تلاش‌های مصر برای توقف جنگ در غزه در نشست شرم‌الشیخ، برخلاف جهت‌گیری‌های اسرائیل بود(عکس از صفحهٔ سخنگوی ریاست‌جمهوری در فیسبوک)

غرور... و ناکامی تبلیغات اسرائیل

یوسی کوهن در کتاب خود بارها بر ضرورت تواضع رهبران اسرائیلی تأکید می‌کند، اما در همان حال، به‌نظر می‌رسد خود او نیز گرفتار تکرار اشتباهات برخاسته از غرور است. برای مثال، او تعجب می‌کند از این‌که چرا بسیاری در جهان در برابر اسرائیل می‌ایستند و چگونه حجم عظیمی از فیلم‌های ویدئویی از داخل غزه منتشر می‌شود.
کوهن به‌جای آن‌که اعمال وحشیانه‌ای را که علیه مردم غزه انجام شده و به کشته شدن ده‌ها هزار نفر از آنها به‌نام مبارزه با «حماس» منجر شده نقد کند، معتقد است مشکل در «ناکامی تبلیغات اسرائیل» است. او می‌گوید دولت اسرائیل تلاش کافی برای نشان دادن «حقایق» و تبلیغ مواضع خود نمی‌کند. در مقابل، او نادیده می‌گیرد که لابی اسرائیل در جهان نفوذ رسانه‌ای عظیمی دارد و نیز نادیده می‌گیرد که شمار زیادی از یهودیان خود در اعتراض‌ها علیه رفتارهای اسرائیل شرکت کردند.
کوهن از این هم فراتر می‌رود و می‌گوید رهبران اسرائیل از مردم فاصله گرفته‌اند، احساس انسانی و رحم نسبت به شهروندان اسرائیلی ندارند و به‌همین دلیل درد و رنج آنها را به‌خوبی درک نمی‌کنند و قادر نیستند بازتابی واقعی از این رنج برای افکار عمومی جهانی و حتی داخلی ارائه دهند. به‌نظر او، این موضوع جهان را در برابر تأثیر «حماس» و تبلیغات آن آسیب‌پذیر می‌کند.
او می‌گوید باوجود عملیات وحشیانه‌ای که ساکنان شهرک‌های غلاف غزه—که به‌عنوان طرفداران صلح شناخته می‌شدند—در معرض آن قرار گرفتند، از جمله «تجاوزهای گروهی، بریدن سرها، مُثله کردن اجساد و سوزاندن کودکان»، جهان از اسرائیل می‌خواهد جنگ را متوقف کند. روشن است که اسرائیل تأکید می‌کند نیروهای «حماس» این کارها را در عملیات «طوفان الاقصی» انجام داده‌اند، در حالی‌که خود جنبش این موارد را رد می‌کند.

کودکانی که در چادری در یک مدرسهٔ پناه‌دهندهٔ آوارگان در محلهٔ الرمال در شهر غزه غذا می‌خورند – ۵ نوامبر ۲۰۲۵ (AFP)

در این چارچوب، کوهن نوع تبلیغاتی را که اسرائیل باید در پیش بگیرد توضیح می‌دهد. او سخنان خالد مشعل، یکی از رهبران «حماس»، را نمونه‌ای برای این تبلیغات می‌داند؛ از جمله این‌که او گفته است راه‌حل دو کشور را نمی‌پذیرد و می‌خواهد با اشغال اسرائیلی در سراسر فلسطین «از نهر تا بحر» مقابله کند. کوهن در این‌جا تأکید می‌کند که نمی‌توان با کسی که حق تو برای وجود داشتن را به رسمیت نمی‌شناسد، صلح برقرار کرد. اما او طبعاً نادیده می‌گیرد که رهبری قانونی و رسمی ملت فلسطین، یعنی سازمان آزادی‌بخش فلسطین، که در توافقات اسلو اسرائیل را به رسمیت شناخته و خواستار تشکیل کشور فلسطینی در کنار اسرائیل بر ۲۲ درصد از خاک فلسطین است، خود هدف رفتارهای سرکوبگرانهٔ اسرائیل است؛ رفتاری که اسرائیل با تمام توان انجام می‌دهد تا این رهبری را تضعیف و حذف کند.

محمد علی کلی

کوهن می‌گوید که شیفتهٔ مشت‌زن فقید، محمد علی کلی، است؛ کسی که می‌گفت پیروزی و شکست دور از چشم تماشاگران رقم می‌خورَد، یعنی پیش از آن‌که وارد رینگ شود: «وقتی در مرحلهٔ تمرین هستم، یا در حال رانندگی‌ام، بسیار پیش‌تر از آن‌که روی رینگ شروع به رقص کنم، نتیجه رقم خورده است.»
کوهن می‌گوید: «من پسری بودم که خود را مأموری تجسم می‌کرد که با چشمان عقاب، با مکرِ روباه، و با توان ببر برای جهش جاسوسی می‌کند. و وقتی مأموریت را انجام می‌دهد، با صبر تک‌تیرانداز، و با بی‌ریایی جادوگر عمل می‌کند و این شانس را دارد که مأموریت‌هایی در بیروت، غزه، خارطوم و جاهای دیگر انجام دهد.»

جلد نسخهٔ عبری کتاب

او دربارهٔ ضرورت برتری یافتن مأمور موساد در برابر طرف مقابلش سخن می‌گوید. کوهن روایت می‌کند که چگونه در بعلبک لبنان در قالب شخصیت «کارشناس باستان‌شناسی» ظاهر شد، و در سودان نقش «علاقه‌مند به جمع‌آوری کیسه‌های چای» را در برابر یک تاجر چای لبنانی بازی کرد.
او شیوه‌های کار دستگاه اطلاعاتی اسرائیل در جذب و به‌کارگیری مأموران را افشا می‌کند؛ شیوه‌هایی که در واقع همان روش‌های بسیار قدیمی‌اند که از آغاز جاسوسی—هزاران سال پیش—به کار رفته‌اند: یافتن نقاط ضعف انسانی، بهره‌برداری از رفتارهای نابهنجار، جست‌وجوی منافع و تضاد منافع، و انگیزه‌ها (مالی، ایدئولوژیک، جنسی، روابط عاشقانه، نفرت، حسادت و غیره).
او با توجیه این روش‌ها می‌گوید: «هدف باید بداند که اگر همکاری نکند، چیزهای زیادی برای از دست دادن دارد، و این‌گونه است که در دام نیرنگ‌های اطلاعات اسرائیلی می‌افتد. و در بسیاری از مواقع، وقتی هدف یک افسر بلندپایهٔ ارتش سوریه یا یک دانشمند هسته‌ای ایرانی باشد، تو او را چنان در دام می‌اندازی که دست به کاری بزند که می‌توان آن را خیانت نامید. و هنگامی که در دام افتاد، تا آخرین لحظه از او بهره‌برداری می‌کنی، زیرا او را با افشای خیانتش تهدید می‌کنی.»

دختربچه‌ای فلسطینی که در خان‌یونس منتظر دریافت کمک غذایی است، در حالی که قحطی و موج‌های آوارگی در غزه طی ماه سپتامبر گذشته ادامه داشت (AFP)

«أحابیل»؛ شعار اصلی موساد

«أحابیل» (نیرنگ‌ها، دام‌ها) مهم‌ترین شعاری است که موساد از آن استفاده می‌کند: «با دام‌سازی برایت جنگی می‌سازی»؛ عبارتی که کوهن آن را عنوان نسخهٔ عبری کتاب خود قرار داده است (عنوان نسخهٔ انگلیسی کتاب متفاوت است: «شمشیر آزادی: اسرائیل، موساد و جنگ پنهان»).
او می‌گوید الگویش شخصیت کالان، قهرمان سریال بریتانیایی «کالان» است. و اضافه می‌کند که «کالان» یکی از نام‌های پوششی بوده که او در عملیاتش به کار برده است.

اسرائیل در جهان

کوهن می‌گوید «موساد» همهٔ تحولاتی را که مستقیماً یا غیرمستقیم بر اسرائیل اثر می‌گذارد، زیر نظر دارد. او توضیح می‌دهد که موساد با عمق و دقت به تحولات ایران، لبنان، سوریه، عراق، یمن و سازمان‌های مسلح وابسته به آنها توجه می‌کند. اما به باور او خطری وجود دارد که سراسر بشریت را تهدید می‌کند و باید در دستگاه‌های اطلاعاتی جایگاهی ویژه داشته باشد: بحران اقلیمی. او اشاره می‌کند که خودش—حتی پس از ترک منصب—به این موضوع علاقه‌مند بوده و همچنان هست.
اما مهم‌ترین پروژهٔ موساد، همکاری بین‌المللی در عرصهٔ اطلاعات است. کوهن روایت می‌کند که چگونه روابط موساد با دستگاه‌های اطلاعاتی سراسر جهان را توسعه داده است. او می‌گوید این روند از زمانی آغاز شد که سازمان «داعش» در سال ۲۰۱۶ اقدام به عملیات تروریستی در بلژیک کرد. در همان روز وقوع حمله، کوهن هشدار داغی دربارهٔ عملیات دریافت کرد؛ اما این هشدار دیر رسیده بود. با وجود این، او بلافاصله با همتای بلژیکی خود تماس گرفت، جزئیات را اطلاع داد و اطلاعات بیشتری در اختیار او گذاشت که به روند تحقیقات کمک کرد.
در همان سال، او به استرالیا دربارهٔ طرحی برای انفجار یک هواپیمای مسافربری که در خط ابوظبی–سیدنی فعالیت می‌کرد، خبر داد. به‌گفتهٔ کوهن، به لطف موساد آن عملیات خنثی شد و شبکهٔ تروریستی همراه با سلاح‌ها و مواد انفجاری آمادهٔ استفاده کشف و بازداشت شد.
کوهن فهرست بلندی از کشورهایی ارائه می‌دهد که به گفتهٔ او «مدیون» موساد هستند. او نقل‌قول‌هایی از همتایانش در دستگاه‌های اطلاعاتی آلمان، بریتانیا و فرانسه می‌آورد که به او گفته‌اند مردمشان مدیون اسرائیل‌اند، چرا که موساد سلول‌های تروریستی خطرناکی را کشف کرده بود. کوهن در عین حال تأکید می‌کند که اسرائیل نیز از همکاری با این سرویس‌ها منفعت برده است.
ترکیه نیز از این قاعده مستثنا نیست. کوهن می‌گوید با وجود روابط تیره‌وتار میان دو کشور، موساد تردید نکرد که اطلاعات مربوط به شبکه‌های تروریستی فعال در خاک ترکیه را در اختیار این کشور بگذارد. او می‌گوید:
«در تابستان ۲۰۱۸، اسرائیل به ترکیه کمک کرد تا اطلاعات مربوط به هسته‌های تروریستی که ۱۶ حمله انجام داده بودند، کشف شود؛ با وجود روابط بد میان دو کشور.»
او همچنین تأکید می‌کند که رئیس دستگاه اطلاعاتی ترکیه در آن زمان هاکان فیدان بود—که امروز وزیر خارجهٔ ترکیه است.

«رهبر قدرتمند کسی است که امتیاز می‌دهد»

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل (چپ)، در کنار یوسی کوهن که در ۷ دسامبر ۲۰۱۵ از سوی نتانیاهو به ریاست «موساد» منصوب شد (گتی)

کاملاً روشن است که کوهن در این کتاب تلاش دارد تصویری مثبت از موساد ارائه کند؛ اما در طول فصل‌های کتاب، خود او بیش از هر شخص دیگری برجسته شده —که البته قابل درک است، چون کتاب دربارهٔ مسیر کاری اوست. منتقدان خواهند گفت هدف کوهن آشکار است: رسیدن به سمت نخست‌وزیری اسرائیل.
او به‌گونه‌ای می‌نویسد که گویی می‌خواهد به همهٔ پرسش‌هایی که ممکن است در ذهن اسرائیلی‌ها و غیر اسرائیلی‌ها شکل بگیرد پاسخ دهد، تا آنها را قانع کند که در این شرایط دشوار، او بهترین گزینه برای رهبری کشور است.
کوهن میان دریایی از موضوعات می‌گذرد تا همهٔ طرف‌ها را راضی کند. اما مهم‌تر از همه این است که او نقل‌قول‌هایی از طرفداران خود در کتاب آورده—از میان یهودیان، عرب‌ها، راست‌گرایان، چپ‌گرایان، مذهبی‌ها، سکولارها، اسرائیلی‌ها و خارجی‌ها—تا نشان دهد دامنهٔ تحسین و حمایت از او بسیار گسترده است.
و برای کسانی که می‌خواهند اسرائیل در جنگی ابدی زندگی کند، کوهن می‌گوید: «پس از جنگ اکتبر ۱۹۷۳ هیچ‌کس باور نمی‌کرد که تنها پنج سال بعد توافق صلحی تاریخی با مصر امضا شود.»
او تأکید می‌کند: «رهبر قدرتمند کسی است که امتیاز می‌دهد.»
کوهن اشاره می‌کند که هنگام امضای «توافق ابراهیم» میان اسرائیل و چند کشور عربی گریه کرده است. او رهبران عربی را که با آنان دیدار کرده و نشانه‌هایی از تمایل واقعی به صلح در رفتارشان دیده، ستایش می‌کند.
با این حال، از نگاه او صلح تنها پس از نمایش قدرت امکان‌پذیر است.