غسان سلامه در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط»: فقدان قدرت از ویژگی‌های این مرحله است

وی گفت: آمریکا همچنان بزرگترین قطب است، اما توانایی آن برای کنترل متحدان و محاصره مخالفانش رو به کاهش است

غسان سلامه (الشرق الاوسط)
غسان سلامه (الشرق الاوسط)
TT

غسان سلامه در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط»: فقدان قدرت از ویژگی‌های این مرحله است

غسان سلامه (الشرق الاوسط)
غسان سلامه (الشرق الاوسط)

اگر قاعده کلی این باشد که ارائه محتوای یک کتاب دشوار است، به خصوص اگر تحلیلی و جامع باشد، در مورد آخرین کتاب دکتر غسان سلامه که چند روز پیش توسط انتشارات «وایار» فرانسه منتشر شد، دشواری دوچندان می‌شود. کتاب سلامه بر اساس یک تجربه آکادمیک پیشرو و مشارکت در کار سیاسی و در نهایت در کار دیپلماتیک در چارچوب سازمان ملل متحد و همچنین شبکه سطح بالایی از روابط که او در سراسر جهان تنیده است.
برای نشان دادن جدیت کتاب و حجم استثنایی اطلاعات، تحلیل و دریچه‌هایی که باز می‌شود، کافی است به پنجاه صفحه ارجاعاتی که او به آنها اشاره می‌کند و اطلاعاتی که برای ایجاد شبکه خود در خوانش تحولات جهان به دست می‌آورد، اشاره کنیم. شکی نیست که برخی از بلندپروازی‌های او در عنوان فرعی «جنگ و صلح در قرن بیست و یکم» ظاهر می‌شود و کتاب او برای دهه‌های بعدی مرجع اصلی خواهد بود.
غسان سلامه در شش فصل، مقدمه‌ای مبسوط و پایان‌بندی بیش از سی صفحه‌ای، به گشت و گذار در حوادث و بحران‌های جهان، شرق و غرب می‌پردازد. شاید برجسته‌ترین فصل کتاب فصلی باشد که او به مطالعه «عدم استفاده از قواعد توسل به زور» اختصاص داده است تا به خواننده نشان دهد که چگونه جهان فاسد شده و جنگ‌ها، اختلافات و درگیری‌ها چند برابر شده است.
بر همین اساس لازم بود برای گفت‌وگو با نویسنده از محتوای کتاب شروع کرد تا بر تعدادی از پرونده‌هایی که در حال حاضر مورد توجه جهانی هستند پرتوافکنی شود.
از نویسنده پرسیدیم، چرا کتاب را با اشاره به «مریخ» خدای قدرت و جنگ در اساطیر یونان و روم «وسوسه قدرت» (به فرانسوی: La Tentation de Mars) نامیده است و پاسخ او این بود که می‌خواستم بگویم که بسیاری از کشورها از جمله کشورهای کوچک تحت وسوسه قدرت و جنگ قرار گرفتند؛ وسوسه قدرت جهانی شده است.
در مورد عنوان فرعی «جنگ و صلح در قرن بیست و یکم»، بخشی از عنوان رمان «جنگ و صلح» تولستوی و کتاب «صلح و جنگ» ریمون آرون، جامعه‌شناس و نویسنده سیاسی فرانسوی را به یاد می‌آورد. متن مصاحبه را در زیر می‌خوانید:

  • رشته پیوستگی این کتاب جدید کجاست؟

نقطه شروع در این پرسش نهفته است: چرا دوره پس از 1990 تا امروز، یعنی یک سوم قرن، در ادبیات آمریکای غربی، اروپایی، روسی و غیره «دوره پس از جنگ سرد» نامیده می‌شود؟ چرا همانطور که در مراحل قبل اتفاق افتاد نام یا بیانی ندارد؟ نتیجه‌ای که من به آن رسیدم این است که تحولاتی که از سال 1990 به بعد رخ داده، ناهماهنگ بوده و بنابراین خلاصه کردن آنها در کلمات دشوار است. بسیاری تلاش کرده‌اند، از جمله فرانسیس فوکویاما، که آن را «پایان تاریخ» نامید، ساموئل هانتینگتون، که «برخورد تمدن‌ها» را نوشت، و دیگرانی که «پایان قطب‌بندی جهانی» را انتخاب کردند، اما همه این توصیف‌ها ناکافی هستند. پس از تفکر، تأمل و تحقیق، دریافتم که دوره زمانی 1990 تا 2024 در واقع دو مرحله کاملاً متناقض است: مرحله اول را «مرحله امیدها» می‌نامم که بین سالهای 1990 تا 2006 ادامه داشت و مرحله دوم «مرحله ناامیدی» که از سال 2006 تا امروز است.

جلد کتاب جدید غسان سلامه «وسوسه قدرت»

برای برجسته کردن این واقعیت، بر شش معیار تمرکز کردم که به وضوح این تقسیم بندی را نشان می‌دهند، که عبارتند از: گسترش دموکراسی، جهانی شدن، انقلاب تکنولوژیک، فرهنگ، عدم وجود قوانین برای استفاده از زور و در نهایت استاندارد هسته‌ای. رویکرد جامع نشان می‌دهد که بخش اول از یک سوم قرن فوق الذکر تحت سلطه موارد مثبت بوده، اما در بخش دوم آن رو به کاهش گذاشت.

از دست دادن قدرت

  • آیا می‌توان ملاک عدم وجود قواعد توسل به زور و معیار هسته‌ای را روشن کرد؛ به خصوص که در حال حاضر برجسته‌ترین هستند؟

منظورم از این معیار این است که در دوره اول از یک سوم قرنی که از آن صحبت می‌کنیم، مثلاً دیدیم که جنگ کویت در سال 1991 بر اساس 12 قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد بود که به 65 کشور اجازه مشارکت در جنگ برای آزادی این کشور داد. وقتی در آن زمان از جورج بوش پدر پرسیدند: چرا تا بغداد پیش نمی‌روی؟ او در پاسخ گفت:« قطعنامه‌های شورای امنیت به من این حق را می‌دهند که حاکمیت کویت را بازگردانم و نه اینکه حاکمیت عراق را تخریب کنم.»
جنگ دومی که جورج دبلیو بوش در سال 2003 علیه عراق به راه انداخت با جنگ اول کاملاً متفاوت بود. چون بر مبنای قانونی نبود و بدون قطعنامه شورای امنیت صورت گرفت، علاوه بر اهداف متزلزل خود، منجر به ایجاد ائتلاف جهانی گسترده نشد. ابتدا هدف از بین بردن سلاح‌های کشتار جمعی و به دنبال آن حذف یک دیکتاتور خطرناک و سپس گسترش دموکراسی بود.

چیزی که بعداً نقص داشت این بود که نتوانست یک نهاد سیاسی باثبات ایجاد کند.
من معتقدم که «گناه اصلی» در حمله آمریکایی-انگلیسی به عراق این است که رویه‌های مشابهی را در کشورهای دیگر ایجاد کرد. به عنوان مثال، دیدیم که روسیه در سال 2008 از این استدلال برای حمله به گرجستان استفاده کرد و رئیس جمهوری پوتین دوباره در سال 2014 و سال 2022 برای حمله به اوکراین از آن بهره برد. دیدیم که کشورهای دیگر مانند ایران و ترکیه و همچنین اسرائیل در استفاده از زور هیچ تردیدی ندارند. در واقع، کشورهای کوچکی مانند رواندا عملیات نظامی تقریباً مستمری را در تعداد زیادی از کشورهای آفریقایی بدون توجیه قانونی انجام می‌دهند.
بنابراین در دوره زمانی مورد مطالعه ما نقض قوانین استفاده از سلاح وجود دارد. پیگیری‌ها نشان می‌دهد که احترام زیادی به معاهدات و قوانین بین‌المللی در مرحله اول یک سوم قرن گذشته وجود داشت و از سال 2003، یعنی با جنگ عراق، بی‌توجهی به آن‌ها شروع شد.

شکستن « تابوی» هسته‌ای

در مورد معیار هسته‌ای، در مرحله اول یک سوم اول قرن گذشته، تعداد زیادی توافقات اطمینان بخش یافتیم. در سال 1995، توافقنامه خودداری از گسترش تسلیحات هسته‌ای پس از محدودیت زمانی، برای مدت نامحدود تمدید شد. سپس بسیاری از کشورها کاهش زرادخانه‌های هسته‌ای خود را پذیرفتند که در راس آنها آمریکا و روسیه بودند. این دو کشور برای رسیدگی به موضوع فاجعه هسته‌ای چرنوبیل همکاری کردند تا بلایا دوباره تکرار نشود.
من بر اهمیت توافقی که در مورد انتقال تسلیحات هسته‌ای که در تعدادی از اجزای اتحاد جماهیر شوروی سابق مانند قزاقستان، اوکراین و بلاروس وجود داشت، به‌منظور اینکه تحت کنترل روسیه باشند، به دست آمد، تاکید می‌کنم. فراتر از آن، ما یک دلیل واقعی برای رؤیاپردازی یافتیم تا جایی که چهار وزیر خارجه سابق ایالات متحده، از جمله جورج شولتز و هنری کیسینجر، خواستار «سلاح‌های هسته‌ای صفر»، یعنی خلع سلاح کامل سلاح‌های هسته‌ای شدند.
اما امروز چه می‌بینیم؟ می‌بینیم که بریتانیا صدها میلیون برای تجدید سلاح‌های هسته‌ای خود هزینه می‌کند. در فرانسه هم همین اتفاق می‌افتد. می‌بینیم که چین می‌خواهد قبل از سال 2030 از 1500 کلاهک هسته‌ای به 3000 کلاهک هسته‌ای برسد، در حالی که پوتین دست از تهدید به استفاده از سلاح هسته‌ای نمی‌کشد.
ایالات متحده به نوبه خود خواهان افزایش و تجدید کلاهک‌های هسته‌ای خود است و حتی در کشورهای کوچکی مانند اسرائیل، هیچ یک از وزرای آن در تهدید به پرتاب بمب هسته‌ای بر غزه تردید ندارند. بنابراین به اصطلاح «تابو» هسته‌ای در ده سال گذشته به تدریج از بین رفته است. اگر این شش معیار را با هم در نظر بگیرید، خواهیم دید که همه آنها تا سال‌های 2005 و 2006 تا حد زیادی مثبت بودند و از آن زمان به سمت منفی گرایش پیدا کرده‌اند.

چندین قطب و عدم توازن

  • در مورد توصیف وضعیت امروز جهان یک بحث بزرگ و بی وقفه وجود دارد: تک قطبی، دوقطبی، چند قطبی یا غیر قطبی... خوانش شما چیست؟

-قرائت من به این صورت است: منابع و مراکز قدرت متعددی وجود دارد، یعنی چندین قطب وجود دارد، اما متوازن نیستند. کشورهایی هستند که شروع به تبدیل شدن به قطب‌های واقعی کرده‌اند، مانند چین، هند یا کشورهای دیگر، اما ایالات متحده هنوز هم حاشیه پیشرفته‌ای دارد. آمریکا، روی کاغذ، بدون شک بزرگترین و اولین قطب است، اما نه تنها.
اما باید توجه داشت که این قطب از ضعف‌هایی رنج می‌برد. این کشور هنوز هم به دلیل توانایی‌های مادی و نظامی بسیار بزرگش اولین کشور است، زیرا بودجه نظامی آن از 12 کشوری که به دنبال آن هستند بیشتر است. اما ایالات متحده، قطب اول، از سردرگمی شدید در تصمیم گیری رنج می‌برد. سردرگمی درونی است.

حضور سربازان سوئدی در رزمایش ناتو در نروژ (EPA)

علاوه بر این، آمریکا تمایلی به درگیر شدن در جنگ‌های طولانی ندارد و این تصمیم‌گیری را تحت فشار قرار می‌دهد و باعث می‌شود وقتی شروع به دادن تلفات انسانی یا هزینه کردن پول زیادی می‌کند، با فشار افکار عمومی مواجه شود و ناچار به عقب نشینی می‌شود تا آن را آنها را راضی کند، همانطور که در افغانستان یا عراق اتفاق افتاد. نقاط ضعف آن برتری مادی آن را در نظام جهانی محدود می‌کند.
در مورد چین، اولین رقیب، در سی سال گذشته تحول بزرگی در قدرت نظامی خود ایجاد کرده است. از نظر تعداد کلاهک‌های هسته‌ای یا سلاح‌های دریایی آن؛ از نظر عددی بر ایالات متحده تسلط دارد، اما کیفیت و عملکرد آن با کیفیت غربی همخوانی ندارد.
هند به نوبه خود بودجه نظامی خود را در طول بیست سال چهار برابر کرد و از 14 میلیارد دلار در سال 2002 به 81 میلیارد دلار افزایش یافت.

البته اکنون در اروپا یک بیداری دیرهنگام وجود دارد، زیرا شاهد هستیم تعدادی از کشورهایی که استانداردهای «ناتو» را رعایت نمی‌کنند، به ویژه آلمان و ایتالیا، به سمت افزایش قابل توجه بودجه نظامی خود حرکت می‌کنند. کشورهایی مانند لهستان هستند که 4 درصد از تولید ملی خود را صرف بودجه نظامی می‌کنند.
کره شمالی را فراموش نکنیم که هزینه‌های زیادی برای تقویت نیروهایش می‌کند. بنابراین، بازیگران زیادی هستند که آرزوی نفوذ در نظام جهانی را دارند، در حالی که ایالات متحده دیگر جز در موارد خاص قادر به تحمیل نظر خود نیست.
ما نباید مشکلات آمریکا با متحدانش را فراموش کنیم. در مورد مخالفانش، همه چیز روشن است: از ظهور چین می‌ترسد و هر کاری می‌کند تا امکان ظهور چین به عنوان یک قدرت جهانی را از طریق گروه‌هایی مانند «Ocus» و «Quad» یا مسلح کردن هندوستان محدود کند. یا حضور مستقیم نظامی سنگین در مجاورت تایوان و حتی تشویق فیلیپین برای به چالش کشیدن نیروی دریایی چین یا نزدیک شدن به ویتنام، از وضعیت پرتنش روابط بین پکن و تعداد زیادی از همسایگانش، به ویژه با هند و ویتنام استفاده می‌کند.
پدیده جدید این است که نقشه فروش اسلحه در حال تغییر است. البته دو کره سلاح به کشورهای مختلف صادر می‌کنند: کره جنوبی به لهستان می‌فروشد و کره شمالی به روسیه. اعداد بسیار زیاد است: کره جنوبی تقریباً از فرانسه به عنوان صادرکننده تسلیحات پیشی گرفته است. بیایید نگاهی به ترکیه بیندازیم که شروع به صادرات پهپاد به پنجاه کشور جهان از جمله اوکراین کرد، در حالی که ایران هواپیماهای بدون سرنشین را به روسیه صادر می‌کند و نه برعکس.
این بدان معناست که بازار جهانی تسلیحات به سرعت در حال تغییر است. من از این نتیجه می‌گیرم که فازی به نام مرحله پس از جنگ سرد هنوز تکمیل نشده است. هنوز نظم ثابت و دائمی ایجاد نشده است. اما روند غالب این است که ایالات متحده با ضعف فزاینده در توانایی کنترل متحدان و محاصره مخالفان خود، بزرگترین یا اولین قدرت در جهان باقی می‌ماند.

تناقضات «بریکس»

  • جایگاه جنوب جامع در این دنیای متحول کجاست؟ در کتاب خود بر این نظرید که در حاشیه باقی می‌ماند و سخن از «پیرامونی» در آنچه از آن بیرون می‌آید می‌گویید.

-در روابط بین‌الملل، شناسایی دشمن مشترک شرط لازم برای ایجاد اتحاد است، اما کاملاً ناکافی است. اجازه دهید مورد کشورهای «بریکس» (قبلاً 5 و اکنون 11) را در نظر بگیریم: آنها در مورد تعدادی از موضوعات از جمله رد کار نهادهای مالی و اقتصادی فعلی و رد نفوذ آمریکا در جهان در صورت تمایل به سمت هژمونی توافق دارند. از طرفی رقابت هند و چین در داخل آن بسیار قوی است و حتی درگیری‌های دوره‌ای در مرز بین آنها وجود دارد و ممکن است توسعه پیدا کند. فراموش نکنیم که در دهه شصت بین آنها جنگهایی رخ داد و چین وارد اعماق هند شد که شوک بزرگی را متحمل شد که ده سال بعد تنها با شکست پاکستان از آن خارج شد.

رهبران «بریکس» در جریان نشست خود در ژوهانسبورگ در اوت 2023 (AFP)

سپس اجازه دهید به بازار موازی نفت نگاهی بیندازیم، جایی که رقابت شدیدی بین روسیه و ایران برای تامین نفت کشورهایی مانند هند یا چین از بازار موازی وجود دارد. سوم، تفاوت‌های زیادی در وضعیت ارزهای این کشورها وجود دارد، زیرا برخی از آنها غیر قابل مبادله هستند. چهارم، عاملی وجود دارد که شکاف بین آنها را آشکار می‌کند؛ زمانی که این کشورها وارد چارچوبی از نهادینه شدن می‌شوند که رقابت بین آنها حفظ می‌شود.
نتیجه این است که نیاز به مشخصات مشترک بین طرف‌های «بریکس» وجود دارد. قدرت «ناتو» و دلیل بقای آن حتی پس از فروپاشی حریفش، پیمان «ورشو»، در شباهت زیاد در سیستم‌های سیاسی و اقتصادی موجود در این کشورها نهفته است. در مقابل، می‌بینیم که هند یک دموکراسی است در حالی که چین یک کشور تک حزبی. بنابراین هیچ شباهتی بین کشورهای مهم در چارچوب «بریکس» وجود ندارد تا بتوانند با آمریکا و «ناتو» رقابت کنند.

  • پس آینده «بریکس» چیست؟ آیا کشورهای ائتلاف، همراه با جنوب جهانی، قادر به تأثیرگذاری بر عملکرد نظام جهانی نیستند؟

من معتقدم که صدای جنوب بلند خواهد شد و آنچه را که شاهد شکایت آفریقای جنوبی علیه اسرائیل در دیوان بین‌المللی دادگستری بودیم، در مراحل بعدی نیز شاهد آن خواهیم بود. همچنین شاهد افزایش تجارت بین کشورهای جنوب خواهیم بود.
علاوه بر این، وزن جمعیتی جنوب در حال افزایش است. عرصه «مرد سفید» در طول قرن گذشته به شدت کوچک شده. پس از جنگ جهانی اول، مرد سفید 30 درصد از جمعیت جهان را تشکیل می‌داد و 80 درصد از زمین و تمام اقیانوس‌ها را در اختیار داشت. امروزه درصد جمعیتی آن به 16 درصد کاهش یافته و کنترلش بر زمین بیش از 30 درصد نیست.
جنوب به یک نیروی فشاری تبدیل شد.

قادة «بريكس» خلال اجتماعهم في جوهانسبرغ في أغسطس 2023 (أ.ف.ب)

با این حال، تبدیل آن به یک نهاد و تشکیل یک بلوک یکپارچه مخالف اتحاد «آتلانتیک»، همانطور که پیمان «ورشو» با آن مخالفت کرد، به دلایلی که به برخی از آنها اشاره کردیم دشوار است. آنچه تشدید می‌کند این است که دو اتحاد فوق‌الذکر در رأس هر یک از آنها لوکوموتیو داشتند: آمریکا از یک سو و اتحاد جماهیر شوروی از سوی دیگر، در حالی که در مورد «بریکس» چند رأس وجود دارد و دو سر اصلی (چین و هند) رقیب هستند.

قلعه «مرد سفید»

  • شما در کتاب خود می‌گویید که اتحادها در حال حاضر جذابیت کمتری پیدا کرده‌اند، اما استثنایی وجود دارد که «ناتو» و پیوستن دو عضو جدید به آن نشان می‌دهد.

- آنچه که توانایی جذب «ناتو» را فراهم می‌کند، علاوه بر آنچه قبلاً ذکر شد، جاه طلبی گروهی از کشورهایی است که قبلاً امپراتوری بودند، مانند روسیه، چین، ترکیه و ایران که در حال حاضر بین «ملت-دولت» بودن و یک «دولت امپراتوری» در نوسان هستند. امروزه با فروپاشی نظم جهانی، گرایش‌های امپریالیستی به شدت در حال بازگشت هستند و روسیه در صدر فهرست قرار دارد که باعث ترس در اروپا شده است. رؤیای بازگشت امپراتوری در روسیه، اروپایی‌ها را به صفوف نزدیک سوق می‌دهد، که این احساس نیاز به اتحاد نظامی برای محافظت را توضیح می‌دهد.
احساسی وجود دارد که هانتینگتون در بخش‌هایی از نوشته‌های خود به وضوح بیان کرده است، وقتی تأکید می‌کند که غرب پس از پنج قرن گسترش، وارد مرحله دفاع از خود شده است و بنابراین به قلعه‌ای نیاز دارد که در آن عقب‌نشینی کند. این قلعه اتحاد «آتلانتیک» است که باید از آن مراقبت کرد. وی خواستار عدم مداخله در امور جهانی شد. از آنجایی که او «عنصر فرهنگی» را در رویکرد خود وارد کرد، خواستار حذف ترکیه از اتحاد فوق‌الذکر شد تا آن را به عنوان یک قلعه دفاعی و نه مرکزی برای تشعشع یا گسترش ارزش‌های جهان آزاد توجیه کند.

ساده لوحی آمریکا در منطقه

  • منافع امروز آمریکا در خاورمیانه و میزان پایداری آنها را چگونه می‌توان توصیف کرد؟

-گاهی سیاست آمریکا در منطقه را ساده‌لوحی احاطه می‌کند. قبل از 7 اکتبر، احساس راحتی با وضعیت منطقه وجود داشت، در حالی که می‌دانیم که این منطقه روی دهانه یک آتشفشان است. آمریکایی‌ها معتقد بودند که هیچ خشونت آزاردهنده‌ای نمی‌شناسد. آنچه مسلم است این است که منافع آمریکا با توجه به رفتار مخالفانش تغییر می‌کند. در روزهای جنگ سرد، اهداف روشن بود: جلوگیری از سیطره اتحاد جماهیر شوروی، حفظ منابع نفتی و دفاع از اسرائیل.
امروز با وجود روسیه در سوریه و «واگنر» در آفریقا و منطقه ساحل، هدف اول عملا از بین رفته، اما به طور کلی تهدید روسیه کاهش یافته است. در مورد حفظ چاه‌های نفت، واشنگتن آن را خدمتی می‌داند که به متحدان اروپایی خود ارائه می‌کند، چون دیگر نیازی به نفت منطقه ندارد. عنصر اسرائیل باقی می‌ماند و ما با 7 اکتبر متوجه شدیم که زنده است به طوری که هرگز نبوده است.

بایدن و نتانیاهو در دیدار اکتبر گذشته در تل آویو (رویترز)

بنابراین، اگر آمریکا منافعی دارد، اول از همه دفاع و حمایت از اسرائیل است. من باور نمی‌کنم که حتی یک رئیس جمهوری آمریکا وجود داشته باشد که به اسرائیل همان چیزی را که بایدن به آن داده است ندهد و به اندازه رئیس جمهوری فعلی با آن همذات پنداری نکند. با وجود تمام وحشیگری‌های اسرائیل در غزه، جریان تسلیحات آمریکایی به اسرائیل هرگز متوقف نشده است. منافع دیگر آمریکا در منطقه جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هسته‌ای و سپس ارائه خدمات به متحدان خود در شرق آسیا (ژاپن، کره جنوبی...) از طریق تامین منابع نفتی از خلیج است.
به طور کلی، گرایشی وجود دارد که از جورج دبلیو بوش شروع شد، با باراک اوباما افزایش یافت و با جو بایدن به شدت بازگشت و خاورمیانه را عرصه ثانویه برای ایالات متحده دانست و اروپا را به عنوان یک عرصه فرعی خوب در نظر گرفت، اما جنگ در اوکراین و سپس در غزه چیزی ناخواسته و ناپسند را بر آمریکا تحمیل کرد. اولین خواسته آن تمرکز بر چین، محاصره آن، جلوگیری از تبدیل شدن به یک ابرقدرت و حفظ آن به عنوان یک قدرت منطقه‌ای است.

بین ایران «هسته‌ای» و اسرائیل

  • شما در کتاب خود می‌گویید که توافقی بین گلدا مایر و رئیس جمهوری ریچارد نیکسون در سال 1969 به دست آمد که ایالات متحده را ملزم به حفاظت و دفاع از سیستم هسته‌ای اسرائیل کرد. آیا امروز هم وجود دارد؟

- بله، این توافقنامه‌ای است که به ابتکار هنری کیسینجر، که در آن زمان مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری نیکسون بود، توسط ایالات متحده امضا شد. اگرچه اسرائیل امروز به یک قدرت هسته‌ای تبدیل شده و دارای تعداد زیادی کلاهک هسته‌ای (بین 60 تا 100 کلاهک هسته‌ای) است، توافق فوق هنوز پابرجاست.

نیکسون و گلدا میر در یک ملاقات در کاخ سفید در مارس 1973 (AFP)

  • آیا می‌توانیم مطالعه خود را از پرونده هسته‌ای ایران و رویکرد آمریکایی آن گسترش دهیم؟

- من معتقدم که تمایل آمریکا برای دستیابی به تفاهم با ایران در مورد چند موضوع از جمله به رسمیت شناختن نقش منطقه‌ای این کشور در منطقه وجود دارد. واشنگتن اشتهای نفوذ منطقه‌ای ایران را دارد. به همین ترتیب، واشنگتن مطلقاً داشتن تسلیحات هسته‌ای توسط ایران را رد نمی‌کند، بلکه «ملاحظاتی دارد». به دو دلیل: اولی رد مطلق اسرائیل (و من نمی‌گویم رد مطلق آمریکا) است و واشنگتن باید آن را به دلیل نفوذ اسرائیل در ایالات متحده در نظر بگیرد. اگر از آمریکایی‌ها بپرسند: منشأ ترس هسته‌ای شما چیست؟ پاسخ این خواهد بود: پاکستان. باید به خاطر داشته باشیم که برنامه هسته‌ای پاکستان با رضایت آمریکا زمانی که واشنگتن در جریان رویارویی با شوروی در افغانستان به اسلام آباد نیاز داشت، شکل گرفت.
دومین دلیل برای رد این دیدگاه، دیدگاه واشنگتن است که در اختیار داشتن سلاح هسته‌ای ایران به جلوگیری از هرگونه تجاوز خارجی کمک می‌کند و هرگونه حمله به آن را بسیار دشوار می‌کند. این هشدار که ایران هسته‌ای باعث یک مسابقه هسته‌ای در منطقه خواهد شد، دلیل اصلی نیست، بلکه تمایل به جلوگیری از دستیابی ایران به قدرت دفاعی و بازدارندگی مطلق است.

  • در جلسات ماه‌های اخیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به نوعی نرمش آمریکا و غرب نسبت به تهران پی بردیم. آیا می‌توانید به این موضوع بپردازید؟

-حقیقت ماجرا این است که بایدن در برنامه انتخاباتی قبلی خود از آمریکا خواسته بود به توافق هسته‌ای 2015 که دونالد ترامپ از آن خارج شد بازگردد. اما پس از انتخاب، بایدن برای اجرای آنچه وعده داده بود، اشتیاق نشان نداد. در واشنگتن و در سفرهایم به آنجا، از نبود این شور و شوق متعجب شدم، بلکه به من گفتند که بایدن در زمانی که معاون اوباما بود، موافق امضای توافق با تهران نبود.

رهبر ایران کنار پهپاد «شاهد 147» به توضیحات سرلشکر محمد باقری و امیرعلی حاجی زاده فرمانده یگان موشکی سپاه گوش می‌دهد (سایت خامنه‌ای)

مقاله‌ای از محقق ادوارد لوتوک، یک تندروی سرسخت در حزب جمهوری‌خواه خواندم که در آن می‌گوید: ما باید بپذیریم که ایران به یک کشور هسته‌ای تبدیل می‌شود و باید در نظر بگیریم که چگونه اثرات آن را مهار کنیم. وقتی کشوری به دنبال هزینه‌های میلیاردی برای برنامه هسته‌ای خود است و ادامه می‌دهد، متوقف کردن آن دشوار است و روزی به یک کشور هسته‌ای تبدیل خواهد شد.
بنابراین، گفتن اینکه آمریکا تمام توان خود را برای جلوگیری از دستیابی ایران به بمب هسته‌ای به کار گرفته است، نظری است که من آن را قبول ندارم.

  • در صورت بازگشت ترامپ به کاخ سفید از امروز چه متغیرهایی قابل رصد هستند؟

- اگر او به کاخ سفید بازگردد، سیاست خارجی او شباهت زیادی به سیاست‌های راست افراطی در اروپا خواهد داشت و بر دو پایه استوار است: اول بازگرداندن وضعیت مرد سفیدی است که از پا افتاده، با جهانی شدن و در نتیجه کند کردن آن و دوم اینکه به هر قیمتی به دنبال منافع ملی آمریکا باشد تا مبنای سیاست خارجی او قرار گیرد. منظورم این است که در جایی که اصول حرف اول را نمی‌زند، از اصل سیاست قراردادی پیروی می‌کند.
به یاد می‌آورم که ترامپ به دنبال توافق با رهبر کره شمالی بود و او آماده است با هر کسی در چارچوب تعریف تحت اللفظی منافع آمریکا و آنچه در خدمت آن باشد، معامله کند. بنابراین، به سختی می‌توان فهمید که چه کسی دوست یا حریف آن در خاورمیانه خواهد بود، زیرا تمایلی به گشایش در برابر کسی دارد و بنابراین من می‌گویم که هرکس با کیم جونگ اون دست داد، ممکن است با هر رئیس جمهوری در جهان دست بدهد، از جمله رهبر ایران.

دونالد ترامپ رئیس جمهوری سابق آمریکا و کیم جونگ اون رهبر کره شمالی در سال 2018 (AFP)

  • شما در کتابتان می‌گویید که نیروهای ویژه آمریکایی در حدود صد کشور دنیا حضور دارند. آیا این تایید شده است؟

- آیا می دانستید نیروهای ویژه آمریکایی در لیبی حضور دارند؟ من شخصاً این را نمی‌دانستم و زمانی که در مأموریت سازمان ملل در این کشور بودم آن را کشف کردم. در آن زمان به من گفتند که این نیرو در چارچوب مبارزه با تروریسم کار می‌کند و من متوجه شدم که پایگاه و بندر خود را دارد و بخشی از به اصطلاح «سپاه آفریقا» است.
همچنین متوجه شدم که تعداد زیادی از کشورهای آفریقایی میزبان نیروهای ویژه آمریکایی هستند. در عمل، اگر شنیدید که گروهی وابسته به «داعش»،« القاعده»، «بوکوحرام» یا هر گروه تروریستی در هر کشوری وجود دارد، باید فوراً فرض کنید که نیروهای ویژه آمریکایی علیه آنها کار می‌کنند.

ایران و جنگ غزه

  • در کتاب شما خواندم که ایران ذینفع جنگ غزه است.

- بله، ایران توانست نشان دهد که سیاستی که طی سی سال دنبال می‌کند، کارآمدی خود را از نظر تمرکز بر همکاری با نیروهای «غیر دولتی» (جنبش‌ها و شبه‌نظامیان) در زمان نفوذ و توانایی هماهنگی با «حماس»، «جهاد اسلامی» و نیروهای «الحشد الشعبی» عراق، «حزب الله» و «حوثی‌ها» این نشان می‌دهد که ایران دریافته بود که ورود به نزاع عرب‌ها و اسرائیل از طریق نیروهای نامنظم بهتر از ورود به آن از طریق نیروهای منظم است.
من همچنین فهمیدم که جنگ بین ارتش‌های عربی و اسرائیل از سال 1973 به طور غیرقابل بازگشت پایان یافت. به مدت 51 سال، هیچ جنگ منظمی علیه اسرائیل رخ نداد، در حالی که پنج جنگ بین اسرائیل و «حماس» و تعدادی جنگ بین آن و «حزب‌الله» درگرفت. امروز، نیروهای «الحشد الشعبی»، مانند «حوثی‌ها» و دیگران، اسرائیل را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند. فایده اتکا به نیروهای نامنظم این است که قوانین بین المللی شامل حال آنها نمی‌شود و بنابراین آنها می‌توانند مسئولیت اقدامات خود را بر عهده بگیرند یا تهران را بر اساس منافع خود بپذیرند.
اما باید اضافه کرد که هدف این گروه‌ها حفاظت از خود ایران است. مشخص است که ایران عموماً سیاست صبر و استفاده از فرصت‌ها را در پیش می‌گیرد. آمریکا با سرنگونی رژیم عراق، عراق را در یک سینی نقره‌ای به ایران تقدیم کرد. تهران از آن منتفع شد و این امر کاملاً مشخص است. اما چیزی که رایج نیست این است که به تقویت افراط گرایان، بازگشت رادیکالیسم به سیاست ایران (پس از دوران رؤسای جمهوری «اصلاح طلب» هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی) و سوق دادن به سمت بهره مندی از اشتباهات دیگران کمک کرد.

تهدیدات هسته‌ای روسیه

  • آیا تهدیدهای روسیه مبنی بر توسل به سلاح‌های هسته‌ای در جنگ علیه اوکراین ارعاب یا باج‌خواهی است یا ممکن است چنین چیزی واقعاً اتفاق بیفتد؟

- ابتدا باید اشاره کنیم که سلاح‌های هسته‌ای مینیاتوری به نام «سلاح‌های میدانی» وجود دارد و امکان استفاده از آن‌ها وجود دارد. من دوباره به ریموند آرون باز می‌گردم، که بر اهمیت دستیابی به سلاح هسته‌ای، اهمیت تهدید استفاده از آن و تأثیر آن بر روند جنگ تمرکز کرد.

ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، عکس بمب‌افکن هسته‌ای TU-160M را هنگام بازدید از کارخانه هوانوردی گوربونوف در کازان - روسیه در 25 ژانویه 2018 امضا می‌کند (رویترز)

من در اینجا به یاد می‌آورم که در طول جنگ اکتبر 1973 در جبهه مصر اتفاق افتاد، زمانی که (رهبر شوروی) لئونید برژنف پس از عبور ارتش اسرائیل از کانال سوئز و رسیدن به فاصله 100 کیلومتری، تهدید کرد نیروهایی را برای جدا کردن ارتش مصر و اسرائیل به مصر اعزام خواهد کرد. در آن زمان، واشنگتن سطح هشدار را به سه از پنج افزایش داد که رهبر شوروی را مجبور به عقب نشینی از طرح خود کرد.
در طول جنگ سرد، 14 مورد هشدار هسته‌ای وجود داشت، از جمله دو بار در برلین، دو بار در کوبا، یک بار در لبنان و دو بار در جنگ‌های 1967 و 1973. مایلم به این نکته اشاره کنم که پارلمان اوکراین با وجود اینکه کلید این کلاهک‌ها در مسکو بود و این توافق تنها به لطف فشارها و وسوسه‌های آمریکایی‌ها به دست آمد، از تصویب طرح کنار گذاشتن کلاهک‌های هسته‌ای کی‌یف به روسیه خودداری کرد.
امروز اعتقاد من این است که طرف روسی با روند نبردها راحت شده است و احتمالاً بعداً برای متوقف کردن درگیری پیش خواهد رفت. تا زمانی که جنگ تهدیدی جدی برای سرزمین‌های روسیه و رژیم روسیه نباشد، توسل به سلاح‌های هسته‌ای بعید است و دست زدن به آن تا به امروز یک هشدار باقی مانده است.



آتش‌بس غزه؛ رایزنی بدون نتیجه

فلسطينيون يتفقدون موقع غارة إسرائيلية على منزل في رفح جنوب قطاع غزة الأحد (رويترز)
فلسطينيون يتفقدون موقع غارة إسرائيلية على منزل في رفح جنوب قطاع غزة الأحد (رويترز)
TT

آتش‌بس غزه؛ رایزنی بدون نتیجه

فلسطينيون يتفقدون موقع غارة إسرائيلية على منزل في رفح جنوب قطاع غزة الأحد (رويترز)
فلسطينيون يتفقدون موقع غارة إسرائيلية على منزل في رفح جنوب قطاع غزة الأحد (رويترز)

علیرغم «خوش‌بینی» که در چند روز گذشته در مورد نهایی شدن قریب‌الوقوع آتش‌بس میان اسرائیل و جنبش حماس در غزه حاکمفرما بود، اظهارات دو طرف، تا عصر دیروز، سرنوشت رایزنی‌های متزلزل را بر روی سنگ بند «پایان جنگ» که حماس به آن چسبیده و تل آویو آن را رد می‌کند، حل نکرد.
در حالی که اعلام شده بود که هیئت حماس عصر دیروز پس از ارائه پاسخ خود به مفاد پیشنهاد مصر برای آتش‌بس، قاهره را ترک خواهد کرد، اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، تأکید کرد که «این جنبش همچنان مشتاق دستیابی به یک توافق جامع و منسجم برای پایان دادن به جنگ و تضمین خروج اسرائیل از غزه است».
اما از سوی دیگر، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل دیروز گفت که اسرائیل «نمی‌تواند» شرط حماس برای پایان دادن به جنگ را بپذیرد تا با پیشنهاد آتش‌بس موافقت کند.
او معتقد بود که «تسلیم شدن» به خواسته‌های حماس «شکست وحشتناکی» برای اسرائیل خواهد بود.
واشینگتن و تل‌آویو در روزهای اخیر حماس را مسئول تأخیر در توافق دانستند، در حالی که هنیه دیروز گفت: «نتانیاهو می‌خواهد برای ادامه تجاوز و گسترش درگیری توجیه‌های دائمی ابداع کند».
قاهره میزبان دور جدیدی از مذاکرات، هیئتی از جنبش حماس و نمایندگان کشورهای میانجی مصر، قطر و ایالات متحده بود، در حالی که اسرائیل هیأتی اعزام نکرد.
در سطح میدانی، گردان‌های القسام (شاخه نظامی حماس) نیروهای اسرائیلی مستقر در پایگاه نظامی کرم ابو سالم در شرق شهر رفح را با شلیک موشک غافلگیر و حدود ۱۰ اسرائیلی را مجروح کردند.
یک منبع امنیتی مصری گفت: طرف اسرائیلی به مقامات مصری از بستن گذرگاه کرم ابو سالم و توقف ورود کامیون‌های کمک رسانی به نوار غزه از این گذرگاه به مدت نامحدود اطلاع داده است.
در اسرائیل، در محافل دولتی بین تیمی که شامل وزرای «اردوگاه ملی» به رهبری بنی گانتز و طرفی که شامل یک سوم اعضای دولت (۱۳ وزیر) است و یک گروه دیگر اختلاف افتاد.
گروه نخست جلسه هفتگی را تحریم کرد و دیگری جلسه را ترک کرد و به تظاهرات علیه دولت پیوست و از آن خواست تا توافق با حماس را رد کند، جنگ را ادامه دهد و به رفح حمله کند، اما گروه سوم در جلسه شرکت کرد، اما او درگیر تصمیم بسته شدن دفاتر شبکه الجزیره قطر بود که «به اتفاق آرا» اتخاذ شد و مقامات شروع به اجرای آن کردند.


۴ غیرنظامی کشته شدند، جبهه جنوب لبنان دوباره شعله‌ور شد

رجلان على متن دراجة نارية يشاهدان مبان متضررة بفعل غارة إسرائيلية في قرية ميس الجبل الحدودية بجنوب لبنان أمس (أ.ف.ب)
رجلان على متن دراجة نارية يشاهدان مبان متضررة بفعل غارة إسرائيلية في قرية ميس الجبل الحدودية بجنوب لبنان أمس (أ.ف.ب)
TT

۴ غیرنظامی کشته شدند، جبهه جنوب لبنان دوباره شعله‌ور شد

رجلان على متن دراجة نارية يشاهدان مبان متضررة بفعل غارة إسرائيلية في قرية ميس الجبل الحدودية بجنوب لبنان أمس (أ.ف.ب)
رجلان على متن دراجة نارية يشاهدان مبان متضررة بفعل غارة إسرائيلية في قرية ميس الجبل الحدودية بجنوب لبنان أمس (أ.ف.ب)

پس از کشته شدن ۴ غیرنظامی لبنانی در حمله اسرائیل به شهر مرزی میس الجبل، جبهه جنوب لبنان بین حزب‌الله و اسرائیل روز گذشته (یکشنبه) فعال شد.
این در حالی است که لبنان امروز (دوشنبه) پاسخ خود را به طرح فرانسه با هدف آرام کردن جبهه ارائه می‌دهد.
این اولین تشدید تنش در نوع خود در دو هفته گذشته است، زیرا این جبهه شاهد تبادل محدود بمباران بود، در حالی که نه حزب‌الله و نه ارتش اسرائیل هیچ کشته‌ای را اعلام نکردند.
بنا به گزارش خبرگزاری ملی رسمی، آتش این جبهه در پی حمله اسرائیل به شهر میس الجبل در جنوب لبنان تشدید شد که منجر به کشته شدن «۴ نفر از اعضای یک خانواده» شد.
این خبرگزاری توضیح داد که کشته شدگان فادی محمد خضر حنیکه، همسرش مایا علی عمار و پسرانشان محمد (۲۱ ساله) و احمد (۱۲ ساله) هستند.
حزب‌الله اعلام کرد که «در پاسخ به جنایت هولناک دشمن اسرائیلی» در شهر میس الجبل، نیروهای مقاومت شمال اسرائیل را «با ده‌ها موشک کاتیوشا و فلق» بمباران کردند.
در همین حال، مذاکرات بین فرانسه و نبیه بری، رئیس پارلمان برای آرام کردن اوضاع در جنوب، با تحویل روز دوشنبه یادداشت‌های وی به سفارت فرانسه در بیروت وارد مرحله جدیدی می‌شود.
این یادداشت‌ها توسط «دوگانه شیعه» (جنبش امل و حزب‌الله) با هماهنگی نجیب میقاتی، نخست‌وزیر موقت تهیه شده و در پاسخ به طرح فرانسه است.


هشدار سازمان‌های بین‌المللی دربارهٔ «قتل‌عام» در رفح

هشدار سازمان‌های بین‌المللی دربارهٔ «قتل‌عام» در رفح
TT

هشدار سازمان‌های بین‌المللی دربارهٔ «قتل‌عام» در رفح

هشدار سازمان‌های بین‌المللی دربارهٔ «قتل‌عام» در رفح

سخنگوی دفتر امور بشردوستانه سازمان ملل روز گذشته اعلام کرد که هرگونه تهاجم اسرائیل به شهر رفح در جنوب غزه جان صدها هزار نفر از ساکنان این منطقه را در معرض خطر عظیمی قرار می‌دهد.
ینس لرکه در یک کنفرانس مطبوعاتی در ژنو افزود که ورود ارتش اسرائیل به این شهر «می‌تواند به قتل‌عام غیرنظامیان و ضربه بزرگی به عملیات امداد بشردوستانه در کل منطقه منجر شود، زیرا عمدتاً از طریق رفح مدیریت می‌شود».
ریک پپرکورن از سازمان بهداشت جهانی در همان کنفرانس توضیح داد، در صورت تهاجم زمینی اسرائیل به شهر رفح، یک طرح اضطراری از جمله بیمارستان صحرایی جدید تهیه شده است، «اگرچه این برای جلوگیری از تعداد زیادی از مرگ و میرها کافی نخواهد بود».
در همین حال، سه منبع امنیتی مصری در فرودگاه بین‌المللی قاهره فاش کردند که ویلیام برنز، رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) برای شرکت در جلسات مربوط به درگیری‌ها در نوار غزه وارد قاهره شده است.
به گزارش رویترز، مصر، قطر و ایالات متحده تلاش می‌کنند تا میان اسرائیل و حماس برای دستیابی به توافق آتش‌بس میانجیگری کنند.
وال استریت ژورنال دیروز به نقل از مقامات مصری نوشت که اسرائیل قبل از شروع حمله به رفح، به حماس یک هفته فرصت داد تا پیشنهاد آتش‌بس را بپذیرد.
در این میان، حماس تأیید کرد که هیئتی از آن امروز شنبه وارد قاهره خواهد شد.

ویرانی در رفح در پی حملات دیروز اسرائیل (رویترز)


خشم عمومی پس از بازداشت شاعری که حسرت دوران قذافی را خورد

نصیب السکوی شاعر عامه پسند حین خواندن یکی از سروده هایش (اکانت یکی از نزدیکان او)
نصیب السکوی شاعر عامه پسند حین خواندن یکی از سروده هایش (اکانت یکی از نزدیکان او)
TT

خشم عمومی پس از بازداشت شاعری که حسرت دوران قذافی را خورد

نصیب السکوی شاعر عامه پسند حین خواندن یکی از سروده هایش (اکانت یکی از نزدیکان او)
نصیب السکوی شاعر عامه پسند حین خواندن یکی از سروده هایش (اکانت یکی از نزدیکان او)

خشم و نارضایتی در لیبی به دلیل بازداشت نصیب السکوری شاعر عامه پسند بالا گرفت. او بامداد چهارشنبه (اول مه) توسط دستگاه امنیتی داخلی در شهر بنغازی در شرق کشور بازداشت شد و هیچ خبری از او نیست.

برخی نزدیکان السکوری می گویند که او به دلیل سرودن شعری درباره لیبی و حسرت دوران معمر قذافی رهبر سابق لیبی بازداشت شد.

ناصر الهواری حقوقدان لیبیایی پیشتر خبر بازداشت السکوری در خانه اش را داد و گفت او بامداد چهارشنبه توسط دستگاه امنیت داخلی دستگیر شد. از آن پس کاربران شبکه های اجتماعی چند ویدیو از السکوری را در حال شعر خوانی منتشر کردند که در آن حسرت دوران القذافی را می خورد و حال و گذشته کشور را با هم مقایسه می کند. عده ای از کاربران گفتند که او به دلیل این سروده بازداشت شد.

جهاد بو عیده شاعر لیبی خواهان آزادی السکوری شد. عده ای در لیبی می گویند که السکوری از حامیان «نبرد کرامت» بین ارتش ملی و گروه های تروریستی بود و چندین سروده در این باره دارد.

از سوی دیگر موسسه ملی حقوق بشر لیبی گفت السکوری توسط دستگاه امنیت داخلی در بنغازی بازداشت شد. دستگاه امنیت داخلی وابسته به دولت لیبی است که توسط پارلمان تشکیل شد. این نهاد افزود «السکوری به دلیل سرودن شعر «رفتی و میهن و القذافی رفتند» بازداشت شد و او به مکان نامعلومی منتقل شده و هیچ خبری از او نیست».

موسسه ملی حقوق بشر لیبی خواستار «آزادی فوری و بی قید و شرط» السکوری شد و افزود مقامات امنیتی در شهر بنغازی و در راس آنها سرلشکر اسامه الدرسی رئیس دستگاه امنیت داخلی بنغازی مسئولیت این بازداشت را به عهده دارند.

این نهاد حقوق بشری لیبی بار دیگر بر لزوم «احترام آزادی بیان و عقیده و تجمعات مسالمت آمیز و قانون محوری و پایبندی به قوانین و کنوانسیون های بین المللی حقوق بشری و شهروندی و سیاسی» تاکید کرد.

از سوی دیگر فراخوان برای آزادی شیخ الزین العربی الدردیر از اعضای کمیته موسسان نگارش قانون اساسی افزایش یافته است. او توسط دستگاه امنیت داخلی در جنوب لیبی بازداشت شد.

سازمان «قربانیان حقوق بشر» گفت الدردیر در خانه پدرش در منطقه الابیض در جنوب سبها بازداشت شد. این نهاد افزود «تا به کی دستگاه امنیت داخلی به سیاست سرکوب و خاموش کردن صدای معترضان ادامه خواهد داد»؟! «تجمع ملی روحانیون و ریش سفیدان لیبی» نیز بازداشت الدردیر را محکوم کرد.

این دومین باری است که ظرف هفت روز الدردیر بازداشت شده. او به بنغازی در شرق لیبی منتقل شد.

خانواده الدردیر اواخر هفته گذشته اعلام کرد که او توسط گروهی ناشناس ربوده شد. الدردیر اندکی بعد آزاد شد و خانواده اش آن زمان گفتند که دستگاه امنیت داخلی مسئول حفاظت از امنیت و جان الدردیر است.


آغاز رزمایش اسرائیل برای عملیات در لبنان

آغاز رزمایش اسرائیل برای عملیات در لبنان
TT

آغاز رزمایش اسرائیل برای عملیات در لبنان

آغاز رزمایش اسرائیل برای عملیات در لبنان

ارتش اسرائیل شبیه‌سازی عملیات تهاجمی در جبهه شمالی را انجام و همزمان به بمباران متناوب جنوب لبنان ادامه داد.
آویخای آدرعی، سخنگوی عربی ارتش اسرائیل در حساب کاربری خود در سکوی X، از آغاز رزمایش تهاجمی خبر داد و گفت: «در هفته گذشته یک رزمایش غافلگیرکننده انجام شد که طی آن سناریوهای مختلف شامل استقرار سریع توپ‌ها برای اهداف تهاجمی تمرین شد. این کار با هدف شبیه‌سازی جنگ در سناریوهای مختلف جنگی در مرزهای لبنان در مقابل حزب‌الله انجام می‌شود».
این رزمایش به موازات تداوم درگیری‌های اسرائیل و حزب‌الله صورت گرفت.
ارتش اسرائیل دیروز (جمعه) اعلام کرد که سامانه پدافند هوایی این رژیم پهپادی را که «از لبنان به شمال اسرائیل نفوذ کرده بود» رهگیری کرد.
ارتش افزود که بر اثر اصابت ترکش‌های حاصل از عملیات رهگیری پهپاد خسارات جزئی در روستای جولس در شمال اسرائیل رخ داده است.


السودانی از احزاب عراقی خواست «به دولت احترام بگذارند»

حضور محمد شیاع السودانی نخست وزیر عراق در مراسم «عصائب» در بغداد (X)
حضور محمد شیاع السودانی نخست وزیر عراق در مراسم «عصائب» در بغداد (X)
TT

السودانی از احزاب عراقی خواست «به دولت احترام بگذارند»

حضور محمد شیاع السودانی نخست وزیر عراق در مراسم «عصائب» در بغداد (X)
حضور محمد شیاع السودانی نخست وزیر عراق در مراسم «عصائب» در بغداد (X)

محمد شیاع السودانی، نخست‌وزیر عراق، از شرکای سیاسی در این کشور خواست «تا دولت را ارتقا دهند و عراق را به مرحله جدیدی برسانند».
اظهارات السودانی دیروز (جمعه) در جریان شرکت در مراسمی که جنبش عصائب اهل الحق به رهبری قیس خزعلی در بیست و یکمین سالگرد تأسیس آن برگزار کرد، بیان شد.
السودانی گفت: «دولت با حمایت گسترده پارلمانی و اراده مردمی به سمت دستیابی به توسعه پایدار حرکت می‌کند».
نخست‌وزیر عراق با تأکید بر بیان این که «وظیفه اجرای قانون و ایجاد عدالت، برابری و ثبات نهادی بر عهده همه است»، تأکید کرد: «هیچ جایگزینی برای حمایت از دولت، حفاظت از قانون اساسی و اجرای قانون وجود ندارد».
الخزعلی به نوبه خود از نیروهای سیاسی خواست تا نیروهای آمریکایی و ترکیه ای را از کشور خارج کنند و از نیروهای سنی خواست در مورد انتخاب نامزد توافقی برای ریاست پارلمان تصمیم‌گیری کنند.


حوثی‌ها تهدید کردند: «جنگ کشتی‌ها» را به دریای مدیترانه منتقل می‌کنیم

عکس منتشرشده از سوی رسانه‌های حوثی که موشک‌ها و پهپادها را نشان می‌دهد (رویترز)
عکس منتشرشده از سوی رسانه‌های حوثی که موشک‌ها و پهپادها را نشان می‌دهد (رویترز)
TT

حوثی‌ها تهدید کردند: «جنگ کشتی‌ها» را به دریای مدیترانه منتقل می‌کنیم

عکس منتشرشده از سوی رسانه‌های حوثی که موشک‌ها و پهپادها را نشان می‌دهد (رویترز)
عکس منتشرشده از سوی رسانه‌های حوثی که موشک‌ها و پهپادها را نشان می‌دهد (رویترز)

گروه حوثی دیروز (جمعه) اعلام کرد که در راستای اجرای دستورات عبدالملک الحوثی، رهبر این گروه، هدف قرار دادن کشتی‌ها در دریای مدیترانه را به عنوان بخشی از مرحله چهارم تشدید تنش آغاز خواهد کرد.
در حالی که ارتش ایالات متحده مسئولیت انهدام سه هواپیمای بدون سرنشین را در چارچوب عملیات پیشگیرانه خود برای محدود کردن حملات علیه کشتی‌ها بر عهده گرفت، یحیی سریع، سخنگوی ارتش حوثی‌ها در بیانیه‌ای اعلام کرد که حوثی‌ها تمام کشتی‌های مرتبط با اسرائیل و عازم بنادر در دریای مدیترانه را هدف قرار خواهند داد.
مرحله چهارم تشدید از نظر گروه حوثی مورد حمایت ایران به معنای حمله به کشتی‌ها در دریای مدیترانه، پس از حمله به آنها در دریای سرخ، دریای عرب، خلیج عدن و اقیانوس هند است.
سخنگوی حوثی‌ها تهدید کرد که در صورت حمله اسرائیل به شهر رفح، نیروهایش به تمامی کشتی‌های مربوط به تدارکات دولت عبری و کشتی‌هایی که قصد ورود به بنادر تل آویو را داشته باشند، از هر ملیتی حمله خواهند کرد. اشاره ای است آشکار به تشدید آنچه به عنوان «جنگ کشتی‌ها» توصیف می‌شود.
عبدالملک الحوثی، رهبر این گروه، در آخرین خطبه خود، روز پنجشنبه، مدعی شد که از زمان آغاز تشدید درگیری‌های دریایی در نوامبر گذشته، به ۱۰۷ کشتی حمله کرده است.
او مدعی شد که ۱۰ ناو آمریکایی و اروپایی به دلیل «احساس ناامیدی و شکست» در جلوگیری یا محدود کردن عملیات گروهش از دریای سرخ خارج شدند.


دودستگی در پارلمان عراق بر سر تعطیلی عید غدیر

صورة البرلمان العراقي من مدخل مقره الرئيسي (أ.ف.ب)
صورة البرلمان العراقي من مدخل مقره الرئيسي (أ.ف.ب)
TT

دودستگی در پارلمان عراق بر سر تعطیلی عید غدیر

صورة البرلمان العراقي من مدخل مقره الرئيسي (أ.ف.ب)
صورة البرلمان العراقي من مدخل مقره الرئيسي (أ.ف.ب)

برخی احزاب عراق درباره لایحه تعطیلی «عید غدیر» اعتراض کردند. بر اساس این لایحه روز عید غدیر شیعیان تعطیلی رسمی در عراق خواهد شد.

نمایندگان در جلسه روز سه شنبه (۳۰ آوریل) درباره این پیش نویس قرار بود بحث و تبادل نظر کنند اما به دلیل «بگو مگو و جدل لفظی» بین عده ای از نمایندگان شیعه و سنی این کار انجام نشد.

حزب اسلامی چهارشنبه (اول مه) با بیان اینکه «تعطیل رسمی شدن غدیر با نیازمندی های عراق انطباق ندارد» درباره «چرخه جر و بحث» در این باره هشدار داد.

از سوی دیگر حزب «متحدون» به رهبری اسامه النجیفی رئیس اسبق پارلمان با اعلام روز غدیر به عنوان تعطیلی رسمی در عراق مخالفت کرد و از احزاب خواست «با فاصله گرفتن از روایت های فرقه ای در این باره به توافق برسند».

عده ای از نمایندگان سنی امضای نمایندگان دیگر را برای پس گرفتن این لایحه جمع کردند اما با این حال ناظران پیش بینی می کنند که بحث و جدل درباره این لایحه در روزهای آینده بالا خواهد گرفت.

مقامات استانی در بخش های مرکزی و جنوبی عراق سال های گذشته روز غدیر را جشن می گرفتند و ادارات به این مناسبت تعطیل بودند اما این روز تعطیلی رسمی و ملی نیست.

عید غدیر روز ۱۸ ذی الحجه است که در چنین روزی پیامبر در سال دهم هجری یکی از خطبه های خود را در منطقه «غدیر خم» ایراد کرد. متن این خطبه چند قرنی است که مورد اختلاف بین سنی ها و شیعیان به خصوص در عراق است.

 


عراق با تعویق انتخابات کردستان موافقت کرد


السوداني ميان مسعود و نچیروان بارزانی (AFP)
السوداني ميان مسعود و نچیروان بارزانی (AFP)
TT

عراق با تعویق انتخابات کردستان موافقت کرد


السوداني ميان مسعود و نچیروان بارزانی (AFP)
السوداني ميان مسعود و نچیروان بارزانی (AFP)

احزاب عراقی با به تعویق انداختن انتخابات پارلمان اقلیم کردستان که برای ژوئن آینده برنامه‌ریزی شده بود موافقت کردند و انتظار می‌رود به زودی تاریخ جدید آن را اعلام کنند.
یک منبع کرد به «الشرق الاوسط» گفت که نچیروان بارزانی، رئیس اقلیم، «به توافقی دست یافت که مستلزم به تعویق افتادن انتخابات است، اما مشخص نیست که چه تضمینی به دست آورده است».
یک منبع نزدیک به رهبران در «چارچوب هماهنگی» تأکید کرد که «موضع اکثر نیروهای فعال با لزوم مشارکت حزب دمکرات است زیرا این حزب علیرغم سردی در روابط در سال‌های اخیر، یک متحد استراتژیک است».
این منبع فاش کرد که «تصمیم قاطع بارزانی در هفته آینده برای به تعویق انداختن انتخابات به تاریخ دیگری گرفته خواهد شد تا این حزب بتواند نامزدهای خود را به کمیسیون انتخابات معرفی کند».
حزب دمکرات به رهبری مسعود بارزانی در اواسط ماه مارس، در اعتراض به تصمیم دادگاه عالی فدرال مبنی بر تقسیم کردستان به ۴ منطقه انتخاباتی و لغو کرسی‌های اقلیت، تصمیم به تحریم انتخابات پارلمانی کردستان گرفت.
در مقابل، عماد جمیل، رئیس تیم رسانه ای کمیسیون انتخابات گفت: «تاریخ انتخابات تعیین شده در ژوئن برای برگزاری انتخابات منطقه هنوز معتبر است، اما توافقی سیاسی به ویژه در مورد تاریخ وجود دارد».
جمیل در مصاحبه با «الشرق الاوسط» افزود: «حزب دمکرات هنوز نامزدهای خود را به کمیسیون معرفی نکرده است».
از سوی دیگر، اتحادیه میهنی کردستان به رهبری بافل طالبانی نسبت به «تحولات خطرناک» در صورت تعویق انتخابات هشدار داد.
وی در بیانیه‌ای گفت: این تصمیم هیچ توجهی به تبادل دموکراتیک قدرت، اعتبار نهادهای منطقه و مشروعیت دولت آن نمی‌گذارد.
محمد شیاع السودانی، نخست‌وزیر عراق، سه شنبه گذشته در دیدار با اعضای کمیسیون انتخابات عراق، با اشاره به مشارکت حزب دمکرات، ضرورت برگزاری آن را در کردستان «با مشارکت همه» توصیه کرد.


منبع اردنی: اشاره حماس به بازگشت به عمّان «تحریک آمیز» است

بارگیری کمک‌های پزشکی بر روی یک هواپیمای نظامی اردنی قبل از پرواز به غزه (آرشیویی نیروهای مسلح اردن - خبرگزاری فرانسه
بارگیری کمک‌های پزشکی بر روی یک هواپیمای نظامی اردنی قبل از پرواز به غزه (آرشیویی نیروهای مسلح اردن - خبرگزاری فرانسه
TT

منبع اردنی: اشاره حماس به بازگشت به عمّان «تحریک آمیز» است

بارگیری کمک‌های پزشکی بر روی یک هواپیمای نظامی اردنی قبل از پرواز به غزه (آرشیویی نیروهای مسلح اردن - خبرگزاری فرانسه
بارگیری کمک‌های پزشکی بر روی یک هواپیمای نظامی اردنی قبل از پرواز به غزه (آرشیویی نیروهای مسلح اردن - خبرگزاری فرانسه

رهبران جنبش حماس با اظهارات مستقیم سیاسی از خارج، گاهی از ترکیه و گاهی از ایران، بار دیگر به درگیری‌های رسانه‌ای با اردن بازگشته‌اند. یک منبع آگاه اردنی به «الشرق الاوسط» گفت که بازگشایی پرونده بازگشت آنها به پادشاهی هاشمی اردن «تحریک آمیز» و «بی فایده» است.
نیروهای حماس در سال ۱۹۹۹ در زمان نخست‌وزیری عبدالرئوف الروابده، به دلایل امنیتی اردن را ترک کرده بودند.
درگیری‌هایی که از آغاز حوادث هفتم اکتبر مرتباً تکرار می‌شود، با اظهارات موسی ابومرزوق، از رهبران حماس، از شبکه العالم ایران چرخشی تازه به خود گرفت. وی گفته است «اگر قرار باشد رهبران حماس به کشور دیگری منتقل شوند به اردن خواهند رفت».
در شرایطی که دولت اردن بارها تأکید کرده بود که «هیچ تماسی بین آن و جنبش به ویژه از آغاز جنگ غزه وجود ندارد».

جلب توجه

این منبع اردنی معتقد است که اظهارات ابومرزوق در چارچوب «توسل مجدد به خیابان اردن» و «تحریک حکومت اردن» صورت می‌گیرد.
وی افزود: «این اقدامی جدید شبیه به تلاش‌های قبلی رئیس سابق دفتر سیاسی (حماس)، خالد مشعل، و رهبران نظامی جنبش در غزه، از طریق «درگیر کردن پادشاهی در محاسبات سیاسی خود» است.
این منبع گفت: «ابومرزوق طوری صحبت می‌کند که گویی هیچ دولتی در اردن وجود ندارد که تصمیم بگیرد چه کاری انجام دهد. اردن صفحه دفاتر جناح‌های فلسطینی را ورق زده است و به آن بازنمی‌گردد».
اظهارات ابومرزوق و اظهارات مشابه پیش از آن، توسط منبع اردنی در مصاحبه با «الشرق الاوسط» رد شد. او گفت که اردن تحت هیچ شرایطی حضور رهبران حماس در خاک خود را نخواهد پذیرفت.
وی در عین حال اشاره کرد که تلقین در مورد اینکه کدام یک از آنها تابعیت اردنی دارند (یعنی رهبران حماس) و حق بازگشت وی گفت: «هرکسی که تابعیت اردنی داشته باشد و بخواهد برگردد باید ارتباط خود را با هر سازمان خارجی کاملاً قطع کند».
همان منبع اشاره می‌کند که هرگونه احتمال بازگشت مطابق با شرایط مورد نیاز اردن و مطابق با مفاد قانون شامل «عدم افتتاح دفتر برای هیچ‌یک از سازمان‌های فلسطینی» است.
از آغاز جنگ در غزه، پادشاهی اردن اعلام کرد که «تشکیلات ملی فلسطین» نماینده قانونی کشور فلسطین است و سفارت آن در عمان معتبر و قانونی است.
به گزارش شبکه العالم، ابومرزوق به دنبال یادآوری حضور قبلی حماس در خاک اردن بود و بدون اشاره به دلایل خروج حماس در آن زمان، گفت که رهبران آن «اغلب اردنی هستند».
وی افزود: «کادر رهبری حماس ابتدا در اردن حضور داشت تا اینکه از قطر خواسته شد که میزبان آنان باشد لذا از اردن به قطر نقل مکان کردیم. اخبار منتشره دربارهٔ اینکه به عراق، سوریه، ترکیه و ... خواهیم رفت تبلیغات رسانه ای برای فشار بر قطری هاست. و هیچ خبری بین ما و دولت قطر در این مورد نیست».
وی همچنین اظهار کرد: همه اینها ساخته و پرداخته رسانه‌ها است تا قطر را وادار به وارد آوردن فشار بر حماس برای امتیازدهی در مذاکرات مبادله اسرا کنند.

گذرنامه‌ها

اگرچه ابومرزوق در صحبت‌های خود در مورد انتقال به اردن گفت که «در این مورد صحبتی نیست» (یعنی این گزینه روی میز نیست)، اما اظهار کرد که «اکثر رهبران حماس از مردم اردن هستند و گذرنامه اردنی دارند لذا همه این صحبت‌ها بی‌ارزش است، لذا اگر قرار بر رفتن باشد به اردن خواهند رفت زیرا اردن دارای مردمی مهمان نواز و سخاوتمند است که از مقاومت حمایت می‌کند و روابط ما با نظام اردن نیز خوب است و مشکلی برای اقامت در این کشور نداریم».

موسی ابومرزوق، از رهبران حماس، هنگام شرکت در مراسم تشییع جنازه صالح العاروری، از رهبران این جنبش، پس از ترور وی در نزدیکی بیروت در ۲ ژانویه (AP)

ابومرزوق اظهار کرد که مشکل این است که این آمریکا بود قطر را وادار کرد که رهبری حماس را بپذیرد لذا اگر فشار آمریکا نباشد رهبران حماس به مکان طبیعی خود یعنی اردن خواهند رفت، اما این داستان‌ها ساختگی بوده و اصلاً مشکلی میان ما و قطری‌ها وجود ندارد.

یک انتخاب، نه اخراج

پیش از اظهارات ابومرزوق، اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس از استانبول در دیدار با تعدادی از نمایندگان «بلوک پارلمانی اصلاحات» اردن وابسته به «جنبش اسلامی» در اردن، دربارهٔ اردن اظهاراتی داشت.
رسانه‌ها به نقل از نمایندگانی که در این نشست حضور داشتند، هنیه تأکید کرد که جنبش در امور داخلی اردن مداخله نخواهد کرد، در حالی که بیانیه منتشر شده از سوی جنبش تأکید هنیه را تأیید کرد که اردن اهمیت ویژه ای در موضوع فلسطین پیدا کرده است.
مقامات سیاسی سابق تأکید می‌کنند که اردن «از استفاده از توصیف اخراج» در مورد خروج رهبران حماس از اردن برای ملاحظات قانونی خودداری می‌کند.
در حالی که چندین مقام در آن زمان گزارش دادند که خروج رهبران حماس در مواجهه با ادامه محاکمه داخلی آنها یک «گزینه» بود.
از سوی دیگر، گزارش‌های مطبوعاتی حاکی از آن است که هنیه مقامات و شخصیت‌های مردمی اردنی را به دلیل تسلیت ندادن به شهادت ۳ پسر و ۴ نوه‌اش «مقصر» می‌داند.
نیمه دوم ماه رمضان شاهد تشدید لفاظی‌های رسمی اردن علیه آنچه مداخله در امور داخلی تلقی می‌شد، بود. این تنش در پس‌زمینه فراخوان‌ها برای «تشدید اعتراض‌ها در اردن» و ملتهب کردن خیابان‌ها بود و این امر منجر به یک کمپین دستگیری در میان معترضان به اتهام حمله به اموال عمومی و مقاومت در برابر پرسنل امنیتی شد.

یک کامیون امدادی اردن به عنوان بخشی از کمک‌های بشردوستانه و بزرگ‌ترین کاروان از زمان شروع جنگ در غزه

روزنامه «الشرق الاوسط» مطلع شد: «بیشتر دستگیرشدگان در ارتباط با اعتراضات از ابتدای ۷ اکتبر به استثنای تعداد محدودی آزاد شدند».
منابع حقوقی اشاره کردند که «هیچ اتهامی در خصوص سردادن شعار در حمایت از حماس و رهبران آن در جریان اعتراضات مردمی مطرح نشده است». با این حال، منابع گفتند که «برخی از بازداشت شدگان با طرف‌های خارجی ارتباط دارند و از خارج از کشور پول و دستورالعمل دریافت می‌کنند».
اردنی‌ها خود را برای شرکت در انتخابات مجلس بیستم در دهم سپتامبر آینده آماده می‌کنند.
هفته گذشته، پادشاه اردن عبدالله دوم دستور داد تا انتخابات امسال به موقع برگزار شود تا از آنچه در محافل سیاسی در مورد احتمال به تعویق افتادن انتخابات به دلیل ملاحظات مربوط به اوضاع منطقه و جنگ در نوار غزه منتشر شده، جلوگیری شود.