میقاتی به «الشرق الأوسط»: هیچ راهی جز توقف جنگ و آغاز مذاکرات وجود ندارد

میقاتی: توقف جنگ و آغاز مذاکرات تنها راه‌حل بحران استاو گفت که مسئولیت اجرای درخواست آتش‌بس بر عهده آمریکا است.. اعتبار ده کشور در معرض خطر قرار دارد

میقاتی در حال استقبال از وزیر خارجه فرانسه (دفتر نخست‌وزیری لبنان)
میقاتی در حال استقبال از وزیر خارجه فرانسه (دفتر نخست‌وزیری لبنان)
TT

میقاتی به «الشرق الأوسط»: هیچ راهی جز توقف جنگ و آغاز مذاکرات وجود ندارد

میقاتی در حال استقبال از وزیر خارجه فرانسه (دفتر نخست‌وزیری لبنان)
میقاتی در حال استقبال از وزیر خارجه فرانسه (دفتر نخست‌وزیری لبنان)

نخست‌وزیر لبنان، نجیب میقاتی، تأکید کرد که لبنان متعهد به مسیر توقف جنگ و آغاز مذاکرات غیرمستقیم است که به پایان جنگ شدید اسرائیل علیه لبنان و لبنانی‌ها منجر شود.
میقاتی پس از دیدار با وزیر خارجه فرانسه و ملاقات با رئیس مجلس لبنان، نبیه بری، به «الشرق الأوسط» گفت که لبنان متعهد است پس از توقف جنگ، ارتش خود را به جنوب بفرستد و مسیر مذاکرات را آغاز کند.
او تأکید کرد که «هیچ جایگزینی برای این درخواست که ده کشور مهم به‌ویژه آمریکا و فرانسه صادر کرده‌اند، نداریم.»
میقاتی گفت که «نقش بر عهده جامعه بین‌المللی است و اعتبار این کشورها، به‌ویژه آمریکا، در معرض خطر است. زیرا اگر نتوانند این جنگ وحشیانه را متوقف کنند، نمی‌دانم چه کسی می‌تواند.»
میقاتی توضیح داد که صحبت او پس از دیدار با نبیه بری، بیانگر وحدت نظر لبنان است و استفاده او از کلمه «تعهد» به معنای تأکید بر قوت این موضع است.
او اظهار کرد که این مسیر «تنها مسیر ممکن است و هیچ جایگزینی ندارد، مگر ادامه جنگی که هیچ‌کس نمی‌داند چگونه پایان خواهد یافت.»

میقاتی در دیدار با وزیر خارجه فرانسه، ژان نوئل بارو، بار دیگر تأکید کرد که «راه‌حل در توقف حمله اسرائیل به لبنان و بازگشت به درخواست آتش‌بس که آمریکا و فرانسه با حمایت اتحادیه اروپا و کشورهای عربی و خارجی صادر کرده‌اند، نهفته است.»
او افزود که اولویت، اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل است.
وزیر خارجه فرانسه نیز بر اولویت انتخاب رئیس‌جمهور و توقف درگیری‌های مسلحانه تأکید کرد.
او تأکید کرد که فرانسه از لبنان و مردم آن در همه زمینه‌ها حمایت می‌کند و به حمایت از ارتش لبنان در این شرایط حساس اهمیت زیادی می‌دهد.



چگونه عراق از «تهدیدی وجودی خطرناک‌تر از داعش» نجات یافت؟

مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
TT

چگونه عراق از «تهدیدی وجودی خطرناک‌تر از داعش» نجات یافت؟

مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)

منابع دیپلماتیک در بغداد به روزنامه «الشرق الاوسط» گفتند مقام‌های عراقی نگران کشیده شدن کشور به جنگ میان ایران و اسرائیل بودند و آن را «تهدیدی وجودی برای عراق» توصیف کردند که خطرناک‌تر از تهدید داعش بود؛ همان گروهی که زمانی یک‌سوم خاک کشور را اشغال کرده بود.

این منابع توضیح دادند:
«داعش یک پدیده بیگانه بود که در نهایت باید از بدن عراق به‌ویژه با توجه به حمایت منطقه‌ای و بین‌المللی از بغداد برای مقابله با آن طرد می‌شد. اما جنگ ایران و اسرائیل، وحدت عراق را تهدید می‌کرد.»

شرح تهدید وجودی از نگاه منابع دیپلماتیک:

همزمان با آغاز جنگ، بغداد پیام‌هایی از اسرائیل از طریق جمهوری آذربایجان و کانال‌های دیگر دریافت کرد. در این پیام‌ها آمده بود که اسرائیل در صورت حمله‌ای از خاک عراق، پاسخ‌هایی «سخت و دردناک» خواهد داد. اسرائیل مسئولیت هرگونه حمله از خاک عراق را متوجه دولت عراق دانسته بود.

آمریکا نیز از زبان توصیه‌آمیز قبلی عبور کرد و مستقیماً نسبت به عواقب وخیم حملات احتمالی گروه‌های وابسته به ایران هشدار داد.

مقام‌های عراقی نگران «سناریوی فاجعه» بودند. سناریویی که در آن، گروه‌های عراقی به اسرائیل حمله می‌کردند و اسرائیل نیز با موجی از ترورهای هدفمند مشابه آنچه علیه فرماندهان حزب‌الله لبنان و ژنرال‌ها و دانشمندان ایرانی در آغاز جنگ انجام داد، پاسخ می‌داد.

به گفته این منابع، اگر اسرائیل حملات دردناکی علیه این گروه‌ها انجام می‌داد، خشم در میان شیعیان عراق شعله‌ور می‌شد. این وضعیت ممکن بود مرجعیت شیعه را وادار به اتخاذ موضعی جدی کند و در نتیجه، بحران به شکل تقابل مستقیم شیعیان با اسرائیل درمی‌آمد.

این سناریو باعث شد نگرانی‌هایی شکل گیرد مبنی بر اینکه سایر گروه‌های عراقی، شیعیان را مسئول کشاندن کشور به جنگی بدانند که می‌شد از آن دوری کرد. در چنین شرایطی، احتمال بروز شکاف دوباره میان شیعیان و سنی‌ها و تهدید دوباره برای وحدت عراق وجود داشت.

خطر دیگر، موضع احتمالی کردها بود. این احتمال وجود داشت که کردها اعلام کنند دولت مرکزی فقط نماینده یک گروه است، کشور از جنگ‌ها خسته شده و اقلیم دیگر نمی‌خواهد خود را با بغداد درگیر کند؛ چراکه نزدیکی به بغداد، اقلیم را وارد جنگ‌هایی می‌کند که نمی‌خواهد در آن‌ها شرکت داشته باشد.

نقش دولت السودانی

دولت محمد شیاع السودانی با ترکیبی از قاطعیت و تدبیر عمل کرد. به گروه‌ها هشدار داد که تحمل هیچ تلاشی برای کشاندن کشور به جنگی که وحدتش را تهدید می‌کند، ندارد. همزمان، کانال‌های ارتباطی با قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، به‌ویژه آمریکا، را باز نگه داشت.

موضع ایران و موازنه داخلی
دولت عراق از موضع تهران هم بهره برد. ایران نه‌تنها از گروه‌ها نخواست وارد جنگ شوند، بلکه آن‌ها را به خویشتنداری تشویق کرد. برخی معتقدند تهران نمی‌خواست پس از از دست دادن سوریه، روابطش با عراق را نیز قربانی کند.

عامل مهم دیگر، درک گروه‌ها از بزرگی جنگ بود. آن‌ها می‌دانستند این نبرد از توانشان فراتر است؛ به‌ویژه با توجه به شرایط حزب‌الله در لبنان و نفوذ اطلاعاتی اسرائیل درون ایران. اسرائیل نشان داده بود که اطلاعات دقیقی از گروه‌های دشمن دارد و با برتری تکنولوژیک خود، می‌تواند به اهدافش برسد.

سه حمله ناکام

با وجود فشارها، به گفته منابع دیپلماتیک، گروه‌های بی‌انضباط تلاش کردند سه حمله را طراحی و اجرا کنند؛ اما نیروهای امنیتی عراق توانستند پیش از اجرا آن‌ها را خنثی کنند.

منابع همچنین گفتند که ایران زخمی عمیق برداشت؛ چراکه اسرائیل جنگ را به خاک ایران کشاند و آمریکا را به هدف گرفتن تأسیسات هسته‌ای آن ترغیب کرد. به‌گفته این منابع، اگر ایران در پرونده هسته‌ای امتیاز ندهد، احتمال دور تازه‌ای از درگیری وجود دارد.