سوریه پاشنه آشیل «حزب الله» و راه نفوذ اسرائیل

حصاری با فناوری‌های جاسوسی و واحد ویژه برای پالایش داده‌ها و ردیابی تحرکات عناصر

محل ترور نصر الله در ضاحیه جنوبی بیروت (فرانس پرس)
محل ترور نصر الله در ضاحیه جنوبی بیروت (فرانس پرس)
TT

سوریه پاشنه آشیل «حزب الله» و راه نفوذ اسرائیل

محل ترور نصر الله در ضاحیه جنوبی بیروت (فرانس پرس)
محل ترور نصر الله در ضاحیه جنوبی بیروت (فرانس پرس)

شماری از مقامات پیشین و کنونی در دستگاه اطلاعاتی اسرائیل گفتند که دخالت «حزب الله» در جنگ داخلی سوریه و جنگیدن نیروهای «حزب الله» در کنار نظام بشار الاسد همچون «پاشنه آشیل» این گروه شد و این امکان را به تل آویو داد که به طور گسترده به سیستم «حزب الله» نفوذ پیدا کند. ساختار محرمانه «حزب الله» برای دهه های طولانی جای نفوذ و جاسوسی برای هیچ سازمان و کشوری باقی نگذاشته بود.

کمتر از بیست سال پس از سه بار تلاش اسرائیل برای ترور حسن نصر الله دبیر کل «حزب الله» در جنگ ۲۰۰۶ بالاخره اسرائیل روز جمعه (۲۷ سپتامبر) محل حضور نصر الله را به دقت شناسایی کرد و نصر الله و حدود ۲۰ نفر از فرماندهان ارشد «حزب الله» را پس از چند هفته ترور و تصفیه فیزیکی و حملات غیر متعارف کشت.
مقامات کنونی و پیشینی که روزنامه بریتانیایی «فایننشال تایمز» با آنها گفتگو کرده می گویند «این بار وضع فرق کرد چرا که اسرائیل در دو ماه گذشته عملیات خود را بنا به داده های اطلاعاتی ارزشمند و بی سابقه پیش برد» و روند ترورها با کشتن فواد شکر فرمانده نظامی «حزب الله» در اواخر ماه ژوئیه کلید خورد.

«تصویر اطلاعاتی متراکم»

به گزارش «فایننشال تایمز» دلیل این تحول و عملیات موفق اسرائیل در ترور فرماندهان «حزب الله» این است که اسرائیل به دنبال استقرار نیروهای «حزب الله» در سوریه از سال ۲۰۱۲ به منظور کمک به رژیم اسد برای سرکوب اعتراضات به «تصویر اطلاعاتی متراکم» درباره «حزب الله» دست پیدا کرده بود. به عبارت دیگر دست «حزب الله» در آن زمان برای اسرائیل رو شد یعنی اسرائیل به اطلاعات ارزشمندی درباره «هویت مسئول عملیات حزب و افرادی که ارتقای درجه می گرفتند و افراد فاسد و نیروهایی که سفر غیر موجه داشتند» دست پیدا کرد.

عکس آرشیوی از آموزش نظامی شبه نظامیان ایران در سوریه که در بین آنها نیروهای «حزب الله» لبنان نیز هستند (دیده بان حقوق بشر سوریه)

«حزب الله» می خواست تمام قد وارد جنگ ادامه دار در سوریه شود و به همین دلیل قواعد سفت و سخت عضو گیری نیرو را شل تر کرد و همین باعث شد تا «در معرض نفوذ و جاسوسی اسرائیل» قرار بگیرد چرا که «خبرچین های اسرائیل همه جا حضور داشتند و جاسوس های اسرائیل دنبال اعضای سابقی که احتمال داشت از «حزب الله» جدا شده باشند می گشتند».
رندا سلیم مدیر برنامه حل تعارض موسسه خاورمیانه در واشنگتن می گوید «گسترش حضور و نفوذ در سوریه باعث شد که ساز و کارهای نظارت داخلی «حزب الله» تضعیف شود و بستری برای نفوذ در سطح گسترده ایجاد گردد».

«دریایی از داده ها»

جنگ سوریه در کنار روند نفوذ «دریایی از داده ها» را در اختیار جاسوسان اسرائیل و الگوریتم های آن ها قرار داد که اکثر آنها به صورت علنی در دسترس بود، مثل «پوسترهای شهدا» که «حزب الله» از آنها به طور مرتب برای آگهی ترحیم نیروهایش در سوریه استفاده می کرد. آگهی های ترحیم حاوی اطلاعات دقیق از شهر محل تولد پیکارجو و محل کشته شدن و حلقه دوستانی که خبر را در رسانه های اجتماعی منتشر می کردند بودند. مراسم خاکسپاری علنی تر بودند و باعث شدند گاهی مقام های ارشد این گروه برای مدت کوتاه هم که شده از سایه بیرون بیایند.
این گزارش به نقل از یک مقام ارشد سابق لبنانی گفت «نفوذ به «حزب الله» توسط نهادهای اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا «بهای حمایت آنها از اسد بود». او توضیح داد «آنها باید خودشان را در سوریه آشکار می ساختند. این گروه مخفی اینجا بود که ناگزیر شد با سرویس اطلاعاتی فاسد سوریه یا سرویس های اطلاعاتی روسیه که به صورت منظم از سوی آمریکایی ها رصد می شوند در تماس باشد و اطلاعات رد و بدل کند».

پوستر "شهدا" که حزب الله آن را با نام و عکس کشته هایش در سوریه و تشییع جنازه آنها منتشر می کرد. این پوسترها منبع مهم اطلاعات هستند

یزید سابق محقق مرکز خاورمیانه بنیاد کارنگی در این باره گفت «نیروهای «حزب الله» از نیروهایی بسیار منظم و سختگیر به کسانی تبدیل شدند که اجازه ورود افراد بسیاری را (به این گروه) می دادند».
او افزود «از خود راضی بودن و تکبر و تغییر در نحوه عضوگیری آغاز ضعیف شدن آنها بود».

محاصره با فناوری های جاسوسی

تحول در جمع آوری اطلاعات به واسطه ماهواره های جاسوسی و پهپادهای پیشرفته و توانمندی های هک سایبری که گوشی های تلفن همراه را به دستگاه های شنود تبدیل می کرد به اسرائیل در روند نفوذ به «حزب الله» کمک کرد».
اسرائیل واحدی ویژه به نام «یگان ۹۹۰۰» راه اندازی کرد که الگوریتم هایی را طراحی می کند تا از طریق ترابایت ها تصاویر بصری کوچکترین تغییرات را پیدا کنند. آنها امید داشتند یک دریچه تهویه بالای تونل یا اضافه شدن ناگهانی سازه ای بتی را شناسایی کنند که نشانه ای از وجود پناهگاه است.
این گزارش توضیح داد «هنگامی که یک نیروی (حزب الله) شناسایی می شود سبک حرکت و رفت و آمد روزانه او به یک پایگاه داده گسترده اطلاعات وارد می شود. اطلاعات این نیرو از طریق دستگاه های مختلف مثل موبایل همسرش یا کیلومتر شمار خودروی هوشمندش یا موقعیت جغرافیایی اش جمع آوری می شوند».

هاشم صفی الدین فرمانده برجسته «حزب الله» در مراسم تشییع جنازه یکی از فرماندهان حزب الله که در ادلب سوریه کشته شد (فرانس پرس)

به گفته چندین مقام اسرائیلی این اطلاعات ممکن است از منابع متنوعی مانند پهپادهای در حال پرواز یا دوربین های مدار بسته ای که از کنار نیروهای «حزب الله» عبور می کند یا حتی صدایشان که توسط میکروفون کنترل از راه دور یک تلویزیون مدرن ضبط شده به دست آید.

یکی از مقامات اسرائیلی می گوید «هر گونه وقفه ایجاد شده در روال عادی زندگی افراد تحت رصد به هشداری برای افسران اطلاعاتی تبدیل می شود تا این اطلاعات را چک کنند. این فناوری به اسرائیل اجازه داد تا فرماندهان رده میانی جوخه های ضد تانک حزب الله متشکل از دو یا سه پیکارجو را شناسایی کنند. این جوخه های ضد تانک برای اسرائیل در مرزها دردسرساز شده بودند. اسرائیل همچنین در برهه ای از زمان برنامه زمانی فرماندهان را زیر نظر گرفت تا ببیند آیا آنها به دلیل انتظار وقوع یک حمله ناگهانی به میدان نبرد فراخوانده می شوند یا خیر».

شناسایی مکان نصر الله

دستگاه اطلاعاتی اسرائیل در ماه های اخیر تقریبا به فناوری دست یافته بود که دست کم به اسرائیل به صورت متناوب اجازه می داد مکان نصر الله را شناسایی کند. نصر الله همواره در تونل های زیر زمینی و مخفیگاه ها زندگی می کرد.
یکی از مقامات اسرائیل گفت که در روزهای بعد از هفتم اکتبر جنگنده های اسرائیلی دستور داشتند مکان حضور نصر الله را بمباران کنند. محل حضور او توسط اداره اطلاعات اسرائیل (امان) شناسایی شده بود. اما این حمله کنسل شد چرا که کاخ سفید از بنیامین نتانیاهو خواست این حمله را انجام ندهد.

محل ترور نصر الله در ضاحیه جنوبی بیروت (فرانس پرس)

اما به نظر می رسد که آمریکا روز جمعه گذشته دیگر به حمله به محل حضور نصر الله اعتراض نکرد. دستگاه اطلاعات اسرائیل بار دیگر مکان نصر الله را شناسایی کردند. او داشت به «مخفیگاه مرکز کنترل و فرماندهی» می رفت تا گویا در نشست فرماندهان ارشد حزب الله و یکی از فرماندهان سپاه شرکت کند که حمله تکان دهنده انجام شد.



چگونه عراق از «تهدیدی وجودی خطرناک‌تر از داعش» نجات یافت؟

مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
TT

چگونه عراق از «تهدیدی وجودی خطرناک‌تر از داعش» نجات یافت؟

مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)

منابع دیپلماتیک در بغداد به روزنامه «الشرق الاوسط» گفتند مقام‌های عراقی نگران کشیده شدن کشور به جنگ میان ایران و اسرائیل بودند و آن را «تهدیدی وجودی برای عراق» توصیف کردند که خطرناک‌تر از تهدید داعش بود؛ همان گروهی که زمانی یک‌سوم خاک کشور را اشغال کرده بود.

این منابع توضیح دادند:
«داعش یک پدیده بیگانه بود که در نهایت باید از بدن عراق به‌ویژه با توجه به حمایت منطقه‌ای و بین‌المللی از بغداد برای مقابله با آن طرد می‌شد. اما جنگ ایران و اسرائیل، وحدت عراق را تهدید می‌کرد.»

شرح تهدید وجودی از نگاه منابع دیپلماتیک:

همزمان با آغاز جنگ، بغداد پیام‌هایی از اسرائیل از طریق جمهوری آذربایجان و کانال‌های دیگر دریافت کرد. در این پیام‌ها آمده بود که اسرائیل در صورت حمله‌ای از خاک عراق، پاسخ‌هایی «سخت و دردناک» خواهد داد. اسرائیل مسئولیت هرگونه حمله از خاک عراق را متوجه دولت عراق دانسته بود.

آمریکا نیز از زبان توصیه‌آمیز قبلی عبور کرد و مستقیماً نسبت به عواقب وخیم حملات احتمالی گروه‌های وابسته به ایران هشدار داد.

مقام‌های عراقی نگران «سناریوی فاجعه» بودند. سناریویی که در آن، گروه‌های عراقی به اسرائیل حمله می‌کردند و اسرائیل نیز با موجی از ترورهای هدفمند مشابه آنچه علیه فرماندهان حزب‌الله لبنان و ژنرال‌ها و دانشمندان ایرانی در آغاز جنگ انجام داد، پاسخ می‌داد.

به گفته این منابع، اگر اسرائیل حملات دردناکی علیه این گروه‌ها انجام می‌داد، خشم در میان شیعیان عراق شعله‌ور می‌شد. این وضعیت ممکن بود مرجعیت شیعه را وادار به اتخاذ موضعی جدی کند و در نتیجه، بحران به شکل تقابل مستقیم شیعیان با اسرائیل درمی‌آمد.

این سناریو باعث شد نگرانی‌هایی شکل گیرد مبنی بر اینکه سایر گروه‌های عراقی، شیعیان را مسئول کشاندن کشور به جنگی بدانند که می‌شد از آن دوری کرد. در چنین شرایطی، احتمال بروز شکاف دوباره میان شیعیان و سنی‌ها و تهدید دوباره برای وحدت عراق وجود داشت.

خطر دیگر، موضع احتمالی کردها بود. این احتمال وجود داشت که کردها اعلام کنند دولت مرکزی فقط نماینده یک گروه است، کشور از جنگ‌ها خسته شده و اقلیم دیگر نمی‌خواهد خود را با بغداد درگیر کند؛ چراکه نزدیکی به بغداد، اقلیم را وارد جنگ‌هایی می‌کند که نمی‌خواهد در آن‌ها شرکت داشته باشد.

نقش دولت السودانی

دولت محمد شیاع السودانی با ترکیبی از قاطعیت و تدبیر عمل کرد. به گروه‌ها هشدار داد که تحمل هیچ تلاشی برای کشاندن کشور به جنگی که وحدتش را تهدید می‌کند، ندارد. همزمان، کانال‌های ارتباطی با قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، به‌ویژه آمریکا، را باز نگه داشت.

موضع ایران و موازنه داخلی
دولت عراق از موضع تهران هم بهره برد. ایران نه‌تنها از گروه‌ها نخواست وارد جنگ شوند، بلکه آن‌ها را به خویشتنداری تشویق کرد. برخی معتقدند تهران نمی‌خواست پس از از دست دادن سوریه، روابطش با عراق را نیز قربانی کند.

عامل مهم دیگر، درک گروه‌ها از بزرگی جنگ بود. آن‌ها می‌دانستند این نبرد از توانشان فراتر است؛ به‌ویژه با توجه به شرایط حزب‌الله در لبنان و نفوذ اطلاعاتی اسرائیل درون ایران. اسرائیل نشان داده بود که اطلاعات دقیقی از گروه‌های دشمن دارد و با برتری تکنولوژیک خود، می‌تواند به اهدافش برسد.

سه حمله ناکام

با وجود فشارها، به گفته منابع دیپلماتیک، گروه‌های بی‌انضباط تلاش کردند سه حمله را طراحی و اجرا کنند؛ اما نیروهای امنیتی عراق توانستند پیش از اجرا آن‌ها را خنثی کنند.

منابع همچنین گفتند که ایران زخمی عمیق برداشت؛ چراکه اسرائیل جنگ را به خاک ایران کشاند و آمریکا را به هدف گرفتن تأسیسات هسته‌ای آن ترغیب کرد. به‌گفته این منابع، اگر ایران در پرونده هسته‌ای امتیاز ندهد، احتمال دور تازه‌ای از درگیری وجود دارد.