الجمیلی به «الشرق الاوسط»:   دستگاه پیشنهاد ترور خمینی در نجف را داد، اما صدام خیانت به «مهمان» را نپذیرفت 

مدیر شعبه آمریکا در دستگاه اطلاعاتی «بعث» پرونده‌های آن را برای «الشرق الاوسط» بازمی‌کند(1) 

الجمیلی به «الشرق الاوسط»:  
دستگاه پیشنهاد ترور خمینی در نجف را داد، اما صدام خیانت به «مهمان» را نپذیرفت 
TT

الجمیلی به «الشرق الاوسط»:   دستگاه پیشنهاد ترور خمینی در نجف را داد، اما صدام خیانت به «مهمان» را نپذیرفت 

الجمیلی به «الشرق الاوسط»:  
دستگاه پیشنهاد ترور خمینی در نجف را داد، اما صدام خیانت به «مهمان» را نپذیرفت 

آیا درست است که صدام حسین، خمینی را در مدت اقامتش در نجف از پیشنهاد ترور نجات داد به این دلیل که «مهمان» عراق است؟ و آیا این درست است، جمله‌ای که خمینی در پاریس به فرستاده صدام گفت، صدام را متقاعد کرد که همزیستی با مردی که جانشین شاه می‌شود غیرممکن است؟ و ماجرای مواد منفجره‌ای که به بالش ولی فقیه در تهران رسید و سریال بمب گذاری‌هایی که شماری ازستون‌های نظام را درو کردند چه بود؟ ماجرای تماس‌های رژیم صدام و اسامه بن لادن پس از حمله به کویت چیست و چه کسی واسطه برنامه ریزی این دیدار بود؟ و عبدالرحمن یاسین، که در منفجر کردن مرکز تجارت جهانی در نیویورک در سال 1993 شرکت کرد و مدت‌ها در عراق زندانی بود و پس از حمله آمریکا در سال 2003 از زندان خود ناپدید شد، چطور؟ ماجرای ترور رئیس جمهوری جورج اچ دبلیو بوش چقدر جدی بود؟ ماجرای کشتی‌ بمب‌گذاری شده برای بستن کانال سوئز چیست؟ چگونه دانیل، همسر فرانسوا میتران، از بمب دستگاه اطلاعاتی عراق نجات پیدا کرد؟ ماجرای کیف‌های متروی پاریس که صدام برای دوستش ژاک شیراک فرستاد و مثل آنها را برای بی‌نظیر بوتو نخست وزیر پاکستان فرستاد، چیست؟ تصمیم صدام برای مجازات حافظ اسد با حمایت از ژنرال میشل عون... و مجازات معمر قذافی با ایجاد پل هوایی برای حمایت از مخالفان لیبی چه بود؟ آیا این درست است که دستگاه اطلاعاتی از اعدام مرجع، محمد باقر صدر، پس از اینکه به رئیس جمهوری پیشنهاد محفاظت از وی را داد، شگفت زده شد؟ و حسین کامل چطور که تدابیر امنیتی اردن مانع از نزدیک شدن به وی شد و تیم ترور ناامید به بغداد بازگشت؟ ماجرای انگشتر سمی که از بغداد به لندن رفت و سرهای بریده شده در کیسه دیپلماتیک آمدند چیست؟ الجمیلی، در جریان گفت‌وگو با سردبیر روزنامه «الشرق الاوسط» این پرسش‌ها و بسیاری سئوالات دیگر که برای چندین دهه بدون پاسخ معلق مانده‌اند. و پرسش‌های پادرهوا روزنامه نگار را آزار می‌دهند. به همین دلیل به دنبال مردی از معدن دستگاه اطلاعات عراق بودم تا به آنها پاسخ دهد. می‌توان گفت او را پیدا کردم. او افسر اطلاعات سالم الجمیلی است که مدت‌ها در راهروهای دستگاه زندگی کرد و در اینجا داستان ایستگاه‌های خطرناک و هیجان انگیز را برای «الشرق الاوسط» تعریف می‌کند. زمانی که نیروهای آمریکایی در سال 2003 به عراق حمله کردند، الجمیلی مدیر بخش آمریکا در دستگاه بود. او تا می‌توانست برای از بین بردن آرشیو شتاب به خرج داد، اما نیروهای آمریکایی در دستگیری او درنگ نکردند و 9 ماه را در زندان‌های آنها گذراند و پس از آن عازم عمّان شد و بعد دور شد. و اینک او می‌گوید.

دستگاه ضبط منفجر و دست خامنه‌ای فلج شد

در اواسط دهه شصت خمینی به عراق آمد و در آغاز فعالیت نداشت. پس از انقلاب ژوئیه 1968، عراق موضعی در مخالفت با تصمیم شاه برای الحاق جزایر سه گانه اماراتی اتخاذ کرد. محمدرضا پهلوی نیروهای خود را به عنوان برگ فشار و تهدید به سمت مرز عراق حرکت داد. خمینی از سربازان ایرانی خواست که قیام کنند و از دستورات شاه اطاعت نکنند، با توجه به اینکه جنگیدن مسلمان با مسلمان جایز نیست. شاه از اپوزیسیون کُرد در عراق حمایت کرد و ما از مخالفان ایران علیه او حمایت کردیم. اجازه دادیم خمینی گروهش را بیاورد، پاسپورت دادیم، به آنها رادیو دادیم و او فعالیت سیاسی خود را شروع کرد. یکی از رفقای قدیمی رئیس جمهوری به نام علی باوا همآهنگی با خمینی را به عهده گرفت، او در تأسیس «دفتر روابط عمومی» که سازمان اطلاعات از آنجا بیرون آمد، مشارکت داشت. باوا به اشکال مختلف از خمینی و گروهش حمایت کرد و خمینی چندین بار رساندن پیام تشکر خود از رهبری عراق را به او سپرد. پس از توافق الجزایر در سال 1975، ایران حمایت خود را از کُردها متوقف کرد و جنبش کردها فروپاشید. از جمله مفاد قرارداد این بود که فعالیت اپوزیسیون ایران در خاک عراق متوقف شود. لزوم در نظر گرفتن شرایط جدید و رعایت شرایط روابط با ایران به خمینی گوشزد شد. او نپذیرفت و به کار خود ادامه داد. به او گفتیم که اگر اصرار به ادامه فعالیت دارد باید عراق را ترک کند. او سعی کرد به کویت برود و در منطقه مرزی گیر افتاد، سپس مقامات عراقی با بازگشت او به نجف موافقت کردند. در موضوع خمینی و رابطه با ایران سردرگمی ایجاد شد، بعد از اینکه مشخص شد پاسخ دادن به او یا کنترلش مشکل است. در این فضا، رهبری دستگاه به بررسی مشکل و اینکه اصرار خمینی بر ادامه فعالیت به چه می‌تواند منجر شود، پرداخت. در یکی از جلسات، یکی از افسران پیشنهاد داد که خمینی ترور شود و روحانی شیعه ابوالقاسم خویی مسئول ترور وی معرفی شود و بدین ترتیب عملاً این دو از بین خواهند رفت. دستگاه جرأت نکرد بخش دوم پیشنهاد را به رئیس جمهوری ارائه کند و به ارائه قسمت اول یعنی ترور خمینی بسنده کرد. رئیس جمهوری با ترور یا تحویل دادن او به دستگاه اطلاعات شاه موافقت نکرد و گفت:« آیا اطلاعات نمی‌داند او مهمان عراق است؟».

صدام خیانت به «مهمان عراق» را رد کرد خمینی (گتی ایماژ)

در این حال و هوا، خمینی راهی پاریس شد. صدام می‌خواست از مقاصد خمینی برای مرحله بعدی آگاه شود، به ویژه پس از اینکه رژیم شاه به نظر می‌رسید در حال تزلزل است. رئیس جمهوری علی باوه که با خمینی رابطه داشت را مأمور کرد به پاریس برود و همین هم شد. آن جلسه تاثیرات خود را در مرحله بعد می‌گذارد. باوه از خمینی پرسید که در صورت سقوط شاه و بازگشتش به تهران چه خواهد کرد و قاطعانه پاسخ داد که اولویت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، سرنگونی رژیم «بعث» عراق خواهد بود. صدام به گزارش فرستاده خود گوش داد و به این نتیجه رسید که در صورت بازگشت خمینی به تهران که بسیار محتمل به نظر می‌رسید، رویارویی اجتناب ناپذیر است. شاه رفت و خمینی برگشت. جریان‌های اسلامی شیعه در عراق برای ابراز همدلی و تعامل شتاب کردند. و خمینی مرجع عراقی محمد باقر الحکیم را تحریک کرد تا انقلاب اسلامی در عراق را اعلام کند. این فضای تنفر از رژیم عراق در پس آزار و اذیتی بود که ایران از طریق نیروهای نیابتی خود انجام داد، به ویژه ترور طارق عزیز و سعدون حمادی و کارگذاری مواد منفجره. نشانه‌های رویارویی شتاب گرفت و به همین دلیل یک خلبان ایرانی را که پیش از شروع جنگ بر فراز عراق سرنگون شده بود، نگه داشتیم تا شاهدی باشد بر اینکه عملاً ایران آغازگر جنگ بود.

برزان التکریتی (گتی ایماژ)

از سالم الجمیلی درباره صحت و سقم حرف‌هایی که در آنها ادعا می‌شد رئیس دستگاه اطلاعاتی برزان التکریتی (برادر ناتنی رئیس جمهوری) دچار اشتغال ذهنی ترور خمینی شده بود پرسیدم. روایت خود را از سر گرفت.
زمانی که «انقلاب اسلامی» در ایران به پیروزی رسید، ترکیبی از نیروها را در برگرفت و نهادهای آن شکننده بودند. خمینی علیه «مجاهدین خلق» برگشت و رهبران آنها را با اینکه نقشی که در سرنگونی شاه داشتند اعدام کرد. جنگ شروع شد و ما باید عناصر قدرت لازم را جمع می‌کردیم. رویارویی علنی و خارج از کنترل شده بود. «مجاهدین خلق» نیروهای کارآزموده، محکم و دارای تجربه در کارهای نظامی و امنیتی داشت و ریشه در جامعه داشتند. با حزب دمکرات کردستان ایران نیز روابط قبلی داشتیم. این روابط به سرویس‌های اطلاعاتی عراق این امکان را داد که ضربات دردناکی به رژیم ایران وارد کنند.

ضربات دردناک

سرویس اطلاعاتی با همه ابزار رسانه‌ای، فنی، مادی و نظامی از «حزب دمکرات کردستان» و «مجاهدین خلق» حمایت کرد و اولین هدف، مجلس شورای ایران، زیر نظر مستقیم برزان التکریتی بود. در 28 ژوئن1981 (7 خرداد 1360) طرحی برای بمب‌گذاری مقر اجلاس اندیشیده شد و به اجرا درآمد و آیت الله حسین بهشتی رئیس قوه قضائیه و 72 تن از شخصیت‌های برجسته اعم از وزرا، معاونان و مسئولان بخش‌های مختلف کشته شدند. ضربه قوی و شدید بود و به نظر می‌رسید که اطلاعات عراق می‌توانست به مکان‌هایی برسد که قرار بود مستحکم باشد.

بازدید علی خامنه‌ای از نیروهای ایرانی در جریان جنگ با عراق در سال 1981... او بر اثر انفجار بمب در ضبط صوت مجروح شد (گتی ایماژ)

رهبر کنونی ایران، علی خامنه‌ای نیز هدف حمله قرار گرفت. در حین ایراد خطبه، بمبی که در ضبط صوت کار گذاشته شده بود منفجر شد و باعث فلج شدن دست راست وی شد. قرار بود خمینی در آن جلسه شرکت کند، اما دیر کرد و جان سالم به در برد.
برزان التکریتی مشتاقانه منتظر بود تا ضربه نهایی را که ترور خود خمینی باشد، وارد سازد. در سال 1981 امکان انجام عملیاتی از این دست به وجود آمد. رسیدن به خمینی کار آسانی نبود، اما وجود روحانی نزدیک به او که احتمالاً با «مجاهدین خلق» همدل بود، مأموریت سخت را آسان کرد. تیمی از سیستم بسته کوچکی تهیه کردند که انتقال داده شد و در بالش خمینی که از پشم بود کاشتند. هنگامی که خمینی بیرون از خانه بود، این دستگاه در زمان نامناسبی منفجر شد، اما صرف رسیدن به اتاق خوابش باعث ایجاد وحشت در بین رهبران انقلاب اسلامی شد. سیستم در حال نبرد مرگ و زندگی بود و همه ضربات مجاز بود.

تصویر خمینی در مراسم معلولان سپاه پاسداران در تهران در سال 1981 (گتی ایماژ)

ضربه‌ها ادامه یافت و در 30 اوت انفجاری به کشته شدن محمدعلی رجایی، کمتر از یک ماه پس ازرسیدنش به ریاست جمهوری، منجر شد. در این انفجار محمد جواد باهنر نخست وزیر نیز همراه وی بر اثر انفجار بمبی که در جلسه شورای عالی دفاع در دفتر شورای عالی دفاع کار گذاشته شد کشته شده.

کشمکش تلخ درخاک کویت
تقابل سرویس‌های اطلاعاتی عراق و ایران به سرزمین‌های دو کشور محدود نشد، بلکه به عرصه‌های دور و نزدیک کشیده شد. الجمیلی می‌گوید که کویت صحنه مبارزه تلخی بود، به ویژه اینکه حزب «الدعوه» عراق که طرفدار ایران است از خاک کویت برای انجام عملیات علیه رژیم عراق استفاده می‌کرد. الجمیلی ایران را به تلاش در سال 1985 برای ترور شیخ جابر الاحمد الصباح امیر کویت متهم می‌کند. و وقتی که گروهی از حزب «الدعوه» عملیات دانشگاه المستنصریه را در ماه آوریل انجام و طارق عزیز را هدف قرار دادند، اطلاعات عراق با تلاش برای ترور وزیر امور خارجه ایران صادق قطب زاده که در راه دیدار با امیر کویت بود، پاسخ داد. کویت همچنین شاهد هدف قرار دادن سفارت ایران با موشک، سوءقصد به یکی از مقامات حزب «الدعوه» و حملات دیگر بود.

صادق قطب زاده (گتی ایماژ)

تلاش خمینی برای انتقال انقلاب به داخل کشور عراق باعث نگرانی شدید رژیم عراق و دستگاه‌هایش شد. روحانی شیعه، سید محمد باقر صدر، جان خود را در همین فضا از دست داد. صدر یکی از برجسته‌ترین نظریه پردازان اندیشه اسلامی شیعی بود که به او محبوبیت و نفوذی گسترده در میان شیعیان عراق داد. عقاید او برخلاف رویکرد مرجع محسن الحکیم و سید ابوالقاسم خویی که مخالف دخالت دین در سیاست بودند انقلابی بود؛ شاید این دو بیم آن را داشتند که این دخالت به پایان نقش مراجع مذهبی در نجف و انتقال مرکز رهبری شیعیان به ایران منجر شود.



حنان الاحمدی به «الشرق الاوسط»: تصدی زنان سعودی در پست‌های رهبری صوری یا نمادین نیست



دکتر حنان الاحمدی در دفتر کار خود (الشرق الاوسط)
دکتر حنان الاحمدی در دفتر کار خود (الشرق الاوسط)
TT

حنان الاحمدی به «الشرق الاوسط»: تصدی زنان سعودی در پست‌های رهبری صوری یا نمادین نیست



دکتر حنان الاحمدی در دفتر کار خود (الشرق الاوسط)
دکتر حنان الاحمدی در دفتر کار خود (الشرق الاوسط)

انتصاب حنان الاحمدی به سمت نایب‌رئیس مجلس مشورتی سعودی یک نقطه تحول در روند توانمندسازی زنان سعودی برای تصدی پست‌های ارشد رهبری در این کشور بود، زیرا وی اولین زنی بود که این پست را در تاریخ این شورا عهده‌دار می‌شود.
حنان الاحمدی در اولین مصاحبه مطبوعاتی خود پس از انتصاب، به الشرق الاوسط گفت که تصدی پست‌های رهبری در پادشاهی عربی سعودی از سوی زنان هرگز یک جهت‌گیری صوری یا یک ابتکار نمادین نبوده، بلکه نمایانگر اعتقاد و باور دولت و جامعه نسبت به اهمیت این نقش است.
حنان الاحمدی در روز جهانی زن تأکید کرد که «دیگر زمینه ای وجود ندارد که در آن شهروندان زن فرصت کاملی برای اثبات ارزش‌های خود نداشته باشد».
وی اظهار کرد که سعودی بدون درنگ و با شتاب برای ایجاد یک سیستم قانونگذاری یکپارچه که توانمندسازی زنان را تقویت و حقوق آنها را تضمین کند، تلاش کرده‌است.
حنان الاحمدی از سال ۲۰۱۳ تاکنون عضو دوره‌های ششم و هفتم شورای مشورتی سعودی است و پیش از این، علاوه بر دکترای مدیریت بهداشت در انستیتو، مدیرکل شعبه زنان در انستیتوی مدیریت عمومی بود. او دکترای مدیریت بهداشت را از کالج تحصیلات تکمیلی دانشگاه بهداشت عمومی پیتسبورگ (پنسیلوانیا) ایالات متحده دریافت کرده‌است.

متن گفتگو را می‌خوانید:

> در سالگرد روز جهانی زن، راهی را که جنبش توانمندسازی زنان سعودی طی کرده را چگونه می‌بینید؟

- اول از همه، باید تأکید شود که توانمندسازی زنان به عنوان یک هدف و روند فقط مربوط به زنان نیست، بلکه یک هدف اجتماعی است که به معنای سرمایه‌گذاری تمام انرژی‌ها برای ساختن یک جامعه قوی و متعادل و تلفیق قوانین برای زندگی بهتر که همگان از فرصت‌های برابر و حقوق کامل برای زندگی بهتر برخوردار هستند.
تردیدی نیست که سعودی راهی طولانی برای فعال کردن نقش زنان و مشارکت آنها در توسعه طی کرده‌است و ما شاهد مراحل محوری فرایند توانمندسازی زنان در پادشاهی از دوران پادشاه بنیانگذار تا پادشاهی دوران خادم حرمین شریفین ملک سلمان بن عبدالعزیز و ولیعهد وی محمد بن سلمان هستیم، جایی که اکنون شاهد یک تحول تاریخی هستیم که در چندین کانال مؤثر مشارکت زنان در بخش‌های سیاسی، مشاوره ای، آموزشی، تجاری، صنعتی، اجتماعی و خیریه تجسم یافته‌است و دیگر زمینه ای وجود ندارد که در آن شهروندان زن نتواند ارزش خود را ثابت کند.
رهبران پادشاهی از ابتدا تاکنون، به‌طور راسخ معتقدند که تقویت نقش زنان محور دستیابی به یک رنسانس یکپارچه، ایجاد قوانین توسعه پایدار، آگاهی از تغییرات و تحولات، مواجهه با چالش‌ها، دستیابی به تعادل و ثبات است، علاوه بر این موجب حفظ هویت جامعه، ارزش‌ها و فرهنگ برگرفته از آموزه‌های شریعت اسلامی است.
 به دنبال آن مجموعه ای از اصلاحات و ابتکارات توسط رهبری سعودی انجام شد که برجسته‌ترین آنها نقشه راهی بود که در چشم‌انداز ۲۰۳۰ پادشاهی وجود داشت و زنان را به عنوان هدف و وسیله ای برای دستیابی به آن قرار داد.
همچنین با سرعت برای ساختن یک سیستم قانونگذاری یکپارچه که موجب تقویت توانمندی زنان و تضمین حقوق آنها می‌شود، تلاش کرد. به طوری که افق‌های مشارکت زنان در صحنه عمومی، توانمندسازی برای تصدی مناصب رهبری و فعال شدن مشارکت آنها در تصمیمات ملی، خواه از طریق عضویت در شورای شورا یا مجالس شهرداری‌ها، یا در موقعیت‌های تصمیم‌گیری در بخش‌های مختلف گسترش یافت. مسئله ای که خادم حرمین شریفین ملک سلمان بن عبدالعزیز در پایان کار اجلاس G20 در مورد زنان (W20) بر روی آن تأکید کرد، جایی که وی گفت: «زنان نقش اساسی در پادشاهی دارند. بدون زنان توانمند، اصلاح جوامع دشوار است، زیرا آنها نیمی از جامعه و مربیان نسل‌ها هستند. زن در طول تاریخ، نقش برجسته و مؤثر خود را در ایجاد انگیزه در تغییر و تصمیم‌گیری ثابت کرده‌است».

> امروزه، سعودی شاهد گشودگی بی‌سابقه ای در زمینه‌های مختلف است. چگونه این وضعیت در موقعیت شغلی و اجتماعی زنان منعکس می‌شود؟

- ناظران مسئله زنان در پادشاهی شاهد میزان توجه دولت به ارتقای وضعیت زنان از نظر اجتماعی و شغلی هستند. آغاز این روند فراهم آوردن فرصت‌های مشخص در آموزش و توانبخشی در رشته‌های مختلف و تدوین قوانین و برنامه‌هایی بود که به آنها کمک می‌کند نقش‌های بیشتری را در زمینه‌های مختلف ایفا کنند. سپس سرمایه‌گذاری روی افراد شایسته ملی واجد شرایط در حوزه‌های عمومی، فراهم آوردن فرصت‌های شغلی و تصدی سمت در سمت‌های رهبری از دیگر برنامه هاست.
امروزه، زنان سعودی را به عنوان پیشگام در زمینه‌های کار در دولت و بخش‌های خصوصی و در زمینه‌های علمی و حرفه ای می‌بینیم. مسلم است که از زمان راه اندازی چشم‌انداز ۲۰۳۰ پادشاهی، فرصت‌ها دو برابر شده‌است. زنان سعودی سهم زیادی از اصلاحات و تحولات ایجاد شده توسط این چشم‌انداز را به دست آورده‌اند، که علاوه بر اتخاذ برخی برنامه‌ها با هدف ایجاد یک محیط کار امن و جذاب برای زنان، بر افزایش مشارکت زنان در توسعه و آبادانی کشور به واسطه افزایش آگاهی از اهمیت مشارکت آنها و افزایش فضای موجود در بازار کار منعکس شده‌است.
من می‌خواهم در اینجا تأکید کنم که زنان سعودی همیشه قابل اعتماد و مسئولیت پذیر بوده‌اند، زیرا در پیشرفت تحصیلی نبوغ خود را نشان داده‌اند، و همچنین در اثبات شایستگی خود در زندگی عملی بسیار عالی بوده‌اند، همچنین در تمام نقش‌های اجتماعی و شغلی در نظر گرفته شده و مسئولیت‌های شغلی موفق بوده‌اند.

> شما به عنوان اولین زن سعودی هستید که سمت نائب رئیس مجلس شورا را عهده‌دار شدید، به نظر شما زنان سعودی چگونه به مناصب رهبری خواهند رسید؟

- مفتخرم که با حکم پادشاهی منصوب شدم که آن را اوج فعالیتم قلمداد می‌دانم، که بدون شک یکی دیگر از اشکال حمایت و توجهی است که شهروندان زن سعودی از آن بهره‌مند است و گامی مهم در جهت توانمندسازی زنان و مشارکت آنها در موقعیت‌های تصمیم‌گیری. فراهم آوردن فرصت‌های متمایز برای تصدی پست‌های رهبری از سوی زنان، به یک واقعیت تبدیل شده‌است.
مسلم است که تصدی زنان در مناصب رهبری در پادشاهی هرگز جهت‌گیری صوری یا ابتکاری نمادین نبوده، بلکه نمایانگر اعتقاد و باور دولت و جامعه به اهمیت این نقش و نیاز به آن برای تکمیل سیستم ساخت و توسعه جامع است، افزون بر این، ایجاد فضا برای تصدی گری زنان با گام‌های دقیق و برنامه‌های جدی برای احراز شرایط و انتخاب متخصصان حرفه ای همراه شد.

> مشارکت امروز زن شورایی در مجلس در مقایسه با گذشته را چگونه توصیف می‌کنید؟

- ورود زنان به مجلس شورا یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های تحول و توسعه در کشور عزیزمان است و من آن را به عنوان یک نقطه عطف تاریخی در روند مشارکت زنان در صحنه عمومی و تصمیم‌گیری‌های اجتماعی از طریق قانونگذاری و نقش‌های نظارتی مجلس می‌بینم. اعضای زن مجلس شورا از همان ابتدا به حجم مسئولیتی که به آنها سپرده شده‌است پی بردند و اعتماد حاکمان را لمس کردند و به اهمیت این مرحله در روند توانمندسازی زنان سعودی به عنوان آغازی برای این صنف جهت گشایش افق گسترده‌تر مشارکت اجتماعی پی بردند.
آنها بر اساس اعتقاد عمیق به مأموریت و نقش مجلس شورا، از زمان تأسیس آن تأثیر روشنی داشتند. مشارکت زنان در کار شورا در هر مرحله به موضوعات مربوط به زنان و خانواده محدود نمی‌شد، بلکه شامل تمام مسائل مربوط به توسعه همه شهروندان بود. خواه از طریق مداخلات، توصیه‌ها یا ارائه لوایح قانونگذاری، نقش برجسته زنان در کار کمیته‌های تخصصی و خصوصی و در کمیته‌های دوستی پارلمانی را هم بر این سیاهه بیفزایید.

> شورا تاکنون صدها ابلاغیه صادر کرد. آیا فکر می‌کنید این موارد بر توسعه فضای قانونگذاری برای زنان منعکس شده‌است؟

- عضویت زنان در مجلس شورا نشان دهنده اراده رهبری سیاسی برای ایجاد تغییرات قانونی است که نقش زنان را به عنوان یک ستون مهم در جامعه و در ساختن آینده کشور تقویت می‌کند.
مجلس شورا، از طریق نقش قانونی و نظارتی خود، تمرکز خود را بر حمایت از زنان قرار داده‌است و آنها را قادر ساخت تا از طریق تصمیمات و آیین‌نامه‌هایی که تصویب کرده و موضوعاتی که مورد مطالعه قرار گرفته، در زمینه‌های مختلف توسعه سهیم شوند. اگرچه مجلس شورا یک نهاد قانونگذار است، نه یک دستگاه اجرایی که ابتکارات و برنامه‌ها را اجرا می‌کند، اما بسیاری از موضوعاتی که شورا تصویب کرده، در قالب مقررات و رویه‌های مصوب از سوی دولت متبلور شد.

> کشورها و سازمان‌ها از مسائل زنان سعودی به عنوان ابزاری برای سیاه نمایی حقوق بشر و سیاسی بهره‌برداری می‌کنند. علیرغم اصلاحات، برخی از سازمان‌ها همچنان تصویر نادرستی ارائه می‌دهند. چگونه می‌توان با این امر مقابله کرد؟

- من در توصیف بهره‌برداری از برخی موارد فردی به عنوان «ابزاری برای سیاه نمایی» کاملاً با شما موافقم که برخی از سازمان‌ها و ارگان‌هایی که با اهداف مختلف اداره می‌شوند با آن بازی می‌کنند و گاهی اوقات به صورت منفی استفاده می‌شوند، اما آنچه برای ما اهمیت دارد این است که در پادشاهی به دستاوردهایی دست یافته‌ایم که نهادها و مراکز بین‌المللی با آمار و شواهد عملی، توانمندسازی زنان مستند کرده‌اند، و ما در شاخص‌های جهانی و گزارش‌های مربوط به زنان به رتبه‌های پیشرفته رسیده‌ایم، از جمله می‌توان به گزارش «زنان در تجارت و قانون ۲۰۲۱» صادر شده توسط گروه بانک جهانی، و طبقه‌بندی آن در میان کشورهای پیشرو در خاورمیانه و شمال آفریقا برای دومین سال پیاپی، در نتیجه برنامه‌های «چشم‌انداز سعودی ۲۰۳۰» و نقش آن در حمایت از اجرای اصلاحات قانونی در قوانین و مقررات با هدف افزایش نقش زنان در توسعه اقتصادی و افزایش رقابت پادشاهی در منطقه و در سطح جهانی اشاره کرد. علاوه بر آنچه زنان سعودی در صحنه و در بیشتر زمینه‌های تمایز، نبوغ، جدیت و حرفه ای بودن خود ثابت کرده‌اند، که خود را در کنار همتایان در زمینه‌های مختلف علمی و حرفه ای در معتبرترین کشورهای جهان قرار داده‌اند، ما دارای زنان نمونه درخشانی در کارهای دیپلماتیک، علمی و تخصصی داریم که در صحنه بین‌المللی ظاهر شده‌اند.
با وجود اصلاحات قوانین مربوط به زنان، ما هنوز با چالش‌های مربوط به کلیشه ترسیم شده در رسانه‌های غربی از زنان سعودی روبرو هستیم، که این تصویر با تغییرات و شتاب اصلاحات، واقعیت زنان، دستاوردهای آنها و جایگاه شان در جامعه همخوانی ندارد.
از طرف دیگر، من معتقدم که غرور و اعتماد به نفس عامل اصلی مقابله با کارزارهای تشکیک و سیاه نمایی است و ما باید به آنچه در مدت زمان نسبتاً کوتاهی به دست آورده‌ایم، افتخار کنیم. علاوه بر این، اصول دین اسلام بر حفظ موقعیت و حقوق زنان تأکید می‌کند.
 ما باید آگاه باشیم که روند توانمندسازی در حال پیشروی است، به گونه ای که ارزش‌های اسلامی جامعه ما و هویت آن را مصون بدارد، تا بتوان از تغییری که به دست می‌آوریم، امتداد طبیعی تمدن، فرهنگ و آرزوهای خود را تحقق ببخشیم.

> سازمان آمار نشان می‌دهد که زنان جوان سعودی ۲۶ درصد جامعه را تشکیل می‌دهند. با توجه به شرایط موجود آینده آنها را چگونه می‌بینید؟

- زنان و مردان جوان بیشترین درصد جامعه را شکل می‌دهند، بنابراین آنها همیشه مورد توجه و در اولویت برنامه‌های دولت بوده‌اند. بسیاری از برنامه‌ها و استراتژی‌ها برای توانمندسازی مردان و زنان جوان به‌طور خاص تنظیم شده‌است.
روندهای توسعه پادشاهی متمرکز بر اهداف توسعه پایدار است که خواستار توانمندسازی زنان در هر سنی با هدایت روندهای جهانی به رهبری سازمان ملل برای دستیابی به توسعه پایدار تا سال ۲۰۳۰ است.
اهداف توسعه پایدار (۲۰۱۵–۲۰۳۰) تأمین زندگی مناسب و معقول برای زنان از طریق ارتقای سلامت زنان، توانمندسازی آنها، تهیه پیش نویس مقررات قانونی و چارچوب‌های ضامن حقوق آنها، فرصت‌های شغلی برای آنها و افزایش مشارکت آنها در مقام‌های ارشد و پارلمانی را تأمین می‌کند. پادشاهی برای تأمین زندگی مناسب و اعطای نقش‌های مؤثر برای زنان سعودی در حال و آینده، برنامه‌های ملی لازم را برای دستیابی به این اهداف در نظر گرفته‌است.
در اینجا، من با افتخار فراوان به افزایش میزان مشارکت زنان در نیروی کار سعودی به میزان ۴۸٫۸ درصد در سه‌ماهه دوم سال ۲۰۲۰ اشاره می‌کنم، که عمدتاً نشان دهنده افزایش مشارکت زنان سعودی در نیروی کار از ۲۵٫۹ درصد در سه‌ماهه اول سال ۲۰۲۰ به ۳۱٫۴ درصد در سه‌ماهه دوم همان سال است، این نشانه دستیابی به نتایج مثبت تر برنامه‌ها و ابتکارات برای توانمندسازی زنان در پادشاهی است.
با توجه به حمایت‌های فراوان از سوی رهبری، ما می‌توانیم به آینده ای درخشان برای دخترانمان، زنان فردا، در نتیجه فرصت‌های بزرگ و بی‌سابقه ای که دولت برای آنها فراهم کرده خوش بین باشیم.
در پایان، من از روزنامه الشرق الاوسط برای ترتیب این گفتگو تشکر می‌کنم و در پایان می‌گویم که به اندازه وزن سیاسی و اقتصادی پادشاهی در نقشه بین‌المللی، کشور ما همچنین در اتخاذ اصلاحات قانونی و اجرایی که از توانمندسازی زنان حمایت می‌کند، ثقل کافی بین‌المللی دارد.