الجمیلی: بن لادن با پادرمیانی ترابی، افسر اطلاعاتی عراق را پذیرفت 

مدیر بخش آمریکایی سازمان اطلاعات بعث عراق پرونده‌های آن را برای «الشرق الاوسط» باز کرد 

سالم الجمیلی (الشرق الاوسط)  cut out
سالم الجمیلی (الشرق الاوسط) cut out
TT

الجمیلی: بن لادن با پادرمیانی ترابی، افسر اطلاعاتی عراق را پذیرفت 

سالم الجمیلی (الشرق الاوسط)  cut out
سالم الجمیلی (الشرق الاوسط) cut out

عراق از جنگ طولانی خود با ایران «پیروز» و سنگین بیرون آمد. صدام حسین شاد بود از اینکه زنده ماند تا ببیند امام خمینی «جام زهر آتش بس را می‌نوشد» بی‌آنکه به آرزویش در سرنگونی رژیم بعث جامه عمل بپوشاند. این تصور وجود داشت که رژیم عراق مشغول التیام زخم‌های خود و رسیدگی به بدهی‌های هنگفت خود خواهد شد. هیچ کس انتظار نداشت که صدام دست به کاری انتحاری در مقیاس حمله به کویت بزند. تنش با کویت مسئله‌ای پنهانی نبود از زمانی که امیر کویت، شیخ جابر الاحمد، از امضای پیش نویس توافقنامه امنیتی که رئیس جمهوری عراق به وی در بغداد ارائه کرده بود خودداری کرد، اما اکثر ناظران انتظار نداشتند که بحران به نقطه تهاجم کامل و اعلام الحاق برسد.
آنچه باورش سخت بود اتفاق افتاد. سحرگاه دوم آگوست 1990 وزیر دفاع و رئیس ستاد کل ارتش به مقر فرماندهی کل ارتش احضار شدند و افسری به آنها اطلاع داد که یگان‌هایی از گارد جمهوری شبانه وارد خاک کویت شدند. افسران اطلاعاتی عراق، از جمله سالم الجمیلی، مدیر بخش آمریکا، خبر تهاجم را از رادیو شنیدند. از آن تاریخ، گزارش شده است که تاریخ تهاجم یک راز بوده است که فقط 3 نفر می‌دانستند. آنها رئیس جمهوری، دامادش حسین کامل و برادرش علی حسن المجید بودند.
دستگاه اطلاعاتی خود را در برابر واقعیتی کاملاً جدید دید. الجمیلی حمله به کویت را اشتباهی بزرگ توصیف می‌کند که کمر رژیم عراق را شکست و آن را در محاصره فرو برد که اقتصاد را ویران کرد، جامعه را از درون خورد، توسعه را متوقف کرد و رژیم را در معرض تهدیدهای مکرر و کمیته‌های بازرسی قرارداد.

سربازان عراقی تسلیم نیروهای ائتلاف در کویت شدند (گتی ایماژ)

عراق به جزیره‌ای منزوی تبدیل شد که با قطعنامه‌های بین‌المللی، تحریم‌ها و محکومیت‌های قاطع منطقه‌ای اقدامات رژیم احاطه شده است. نیروهای آمریکایی، ارتش عراق را متحمل خسارات سنگینی کردند و مخالفان عراقی فرصتی را یافتند که هرگز در خواب هم نمی‌دیدند. پرونده سنگین رژیم عراق در حمله به کویت بعداً باعث شد تا دولت جورج دبلیو بوش از حملات 11 سپتامبر 2001 برای آغاز حمله به عراق در مارس 2003 بهره برداری کند.
دولت آمریکا برای توجیه تهاجم چندین بهانه از جمله سلاح‌های کشتار جمعی و آنچه را که روابط رژیم صدام با سازمان «القاعده» خواند، به پیش برد. الجمیلی می‌گوید که ایران نقش برجسته‌ای در انتقال اطلاعات ساختگی و گمراه کننده از طریق یک مخالف معروف عراقی ایفا کرد.
برای دو دهه، بحث در مورد اینکه آیا ارتباطی بین رژیم صدام و القاعده وجود داشته یا خیر، درجریان بوده است.
دست «تصادف» چنین خواست تا مردی که با او گفت‌وگو می‌کنم، الجمیلی، اولین پیام شفاهی را برای اسامه بن لادن، رهبر «القاعده» که در سودان زندگی می‌کرد، با استفاده از کانال «اخوان» سوریه فرستاد. تلاش اول با شکست مواجه شد، اما میانجیگری شیخ حسن الترابی، رهبر «جبهه اسلامی» و پدرخوانده رژیم عمر البشیر، موجب شد بن لادن ملاقات یک مدیر اطلاعاتی عراقی به نام فاروق حجازی را بپذیرد که پس از حمله آمریکا در ماجرایی دیگری اعدام شد. می‌گذارم الجمیلی بگوید.

سالم الجمیلی (الشرق الاوسط)

قبل از حمله به کویت، ما با سعودی یک توافقنامه امنیتی داشتیم که بر اساس آن هر یک از دو طرف از دخالت در امور داخلی طرف مقابل و انجام فعالیت‌های جاسوسی و امنیتی در خاک یکدیگر خودداری کنند. روابط خوب بود، اما این توافق عملاً با حمله به کویت بدون لغو رسمی پایان یافت. اطلاعاتی در مورد تماس‌های سعودی و مخالفان عراقی منتشر شد. ما به رئیس جمهوری نامه نوشتیم و پیشنهاد لغو توافقنامه امنیتی با سعودی را دادیم، اما او نپذیرفت. وی بعداً درخواست کرد که گزارش ماهانه این موضوع را به او ارائه کنیم. بعداً، او به این نتیجه رسید که سعودی شروع به حمایت از تغییر رژیم کرده است، بنابراین دستور داد « با تمام قدرت، به ویژه برای تضعیف حضور نظامی آمریکا کار شود».
وقتی دستوری از این دست توسط شخص رئیس جمهوری صادر می‌شود، همه دستگاه‌های ذیربط باید تمام اسنادی را که می‌توانند در اجرای آن کمک کنند، جستجو کنند. در آن زمان من مسئول شعبه سوریه در دستگاه بودم و با «اخوان المسلمین» در سوریه، شاخه عدنان اوقلا، ارتباط داشتیم. عبدالملک، برادر عدنان، پیامی فرستاد که «اخوان» با بن لادن رابطه دارند و آنها آماده هستند پیام ما را به او برسانند. من او را خواستم و در هتلی در بغداد پذیرفتم و او آمادگی خود را برای ایفای این نقش تایید کرد. به او یک پیام شفاهی به این مضمون دادم که ما اکنون یک هدف مشترک داریم؛ بیرون راندن نیروهای آمریکایی از شبه جزیره عربی و منطقه و ما می‌توانیم در این زمینه همکاری کنیم. ما هزینه سفر را به او دادیم که در محدوده 10 هزار دلار بود.

حسن الترابی (وسط) برای ترتیب دادن ملاقاتی بین رژیم صدام حسین، رئیس جمهور عراق (راست) و رهبر«القاعده» اسامه بن لادن وساطت کرد (رویترز/ گتی ایماژ)

ن مرد بعد از یک ماه یا کمی بیشتر برگشت و به ما اطلاع داد که موضع بن لادن بسیار سختگیرانه است و او چندین بار تکرار کرده که رژیم عراق کافر است و باعث ورود نیروهای آمریکایی شده و اینکه جایی برای ملاقات با نمایندگان و همکاری با آن نظام وجود ندارد. البته ما در مورد سال‌های ابتدایی دهه نود صحبت می‌کنیم و «القاعده» هیچ عملیاتی از جنس حملات 11 سپتامبر نداشت. و من در آن روز از یکی از مدیران دستگاه، فاروق حجازی، شنیدم که پاسخ مشابهی از سوی بن لادن از طریق کانال دیگری رسید.
مدتی بعد فهمیدم که حجازی بعداً به خارطوم سفر کرد و با میانجیگری یک سیاستمدار و روحانی سودانی (دکتر حسن الترابی) که او نیز در جلسه شرکت کرده بود، با بن لادن ملاقات کرد. حجازی رئیس جمهوری را در جریان اتفاقات قرار داد و هیچ همکاری با «القاعده» وجود نداشت. و منظور جورج بوش پسر وقتی گفت که رئیس جمهوری فرستاده‌ای نزد بن لادن فرستاده این بود. فکر می‌کنم او می‌دانست که هیچ همکاری شکل نگرفت، اما برای توجیه تهاجم از ذکر این نکته خودداری کرد.
من روایت الجمیلی را قطع می‌کنم تا از منبع دیگری نقل کنم. وی گفت که بن لادن در این دیدار در مورد امکان انتقال به عراق و ایجاد اردوگاهی برای «القاعده» در آنجا پرسید. وی افزود که صدام از خود حجازی نظرش را پرسید و پاسخش این بود که کنترل گروه «القاعده» دشوار است و هزینه میزبانی از آنها گزاف خواهد بود، بنابراین صدام دستور داد به پیام بن لادن پاسخ داده نشود و روابط قطع شد.
الجمیلی تأیید کرد که روابط الترابی با رژیم صدام حسین قوی بود و اشاره می‌کند او از اینکه رهبر سودان از حمایت عراق برخوردار بوده یا نه، آگاه نیست.

دولت جورج بوش به دنبال بهره‌برداری از حملات 11 سپتامبر 2001 برای توجیه حمله به عراق در سال 2003 بود (گتی ایماژ)

پس از حملات 11 سپتامبر، آژانس‌های غربی گزارش دادند که تماسی بین محمد عطا، یکی از عاملان این حملات و نماینده اطلاعات عراق در هتلی در خارج از پراگ صورت گرفته است. مرد اطلاعاتی ابراهیم العانی نام داشت و با نام احمد العانی کار می‌کرد. الجمیلی تأیید می‌کند که در بازجویی از مردی که منکر چنین ملاقاتی شده، شرکت کرده بود و نقل می‌کند که برای ملاقات با یکی از منابع خود به هتل رفته، اما زمانی که تحرک عجیبی را در هتل احساس می‌کند برمی‌گردد. او تایید کرد که محمد عطا را ندیده و با او دست نداده است. پس از تهاجم، الجمیلی در زندان العانی را می‌بیند و باز از او می‌پرسد و او پاسخ داد که آنچه قبلاً گفته به معنای واقعی کلمه حقیقت است و چیزی را از دستگاه پنهان نکرده است.

داستان عبدالرحمن یاسین

یکی دیگر از پرونده‌های پیچیده که روابط آمریکا و عراق را در دهه 1990 مسموم کرد پرونده عبدالرحمن یاسین بود؛ یک آمریکایی عراقی تبار که در عراق زندانی بود و پس از حمله آمریکا ناپدید شد و بعدها اثری از او یافت نشد.
در سال 1993، مرکز تجارت جهانی در نیویورک مورد حمله بمب‌گذاری قرار گرفت که توسط گروهی از «القاعده»، که دو برادر عراقی میان اعضای آن بودند، انجام شد. مقامات آمریکایی این دو برادر را دستگیر کردند، اما مجبور شدند یکی از آنها را آزاد کنند؛ او عبدالرحمن یاسین است به دلیل فقدان مدرک و اینکه قوانین در آن زمان به شدت امروز نبود. عبدالرحمن آمریکا را به مقصد اردن ترک کرد و سپس به عراق رفت.

عبدالرحیم یاسین به دلیل تلاش برای منفجر کردن برج تجارت در سال 1993 توسط آمریکایی‌ها تحت تعقیب قرارگرفت... وی در زندان فلوجه ناپدید شد (الشرق الاوسط)

بعد از مدتی به سرویس‌های آمریکایی ثابت شد که در ساختن بمب عظیمی که در یک کامیون قرار داده شد و در انفجار مورد استفاده قرار گرفت مشارکت داشته است. آمریکایی‌ها گفتند که او در عراق و با اطلاع سرویس‌های اطلاعاتی این کشور است. می‌دانستیم او در عراق است، اما نمی‌دانستیم کجاست. ما 6 ماه به دنبال او گشتیم و او را در یک تعمیرگاه خودرو در محله فقیرنشین الشیاع بغداد یافتیم.
ما عبدالرحمن را به زندان انداختیم و به رئیس جمهوری که نگران بود او را برای دخالت دادن عراق در پرونده تروریسم فرستاده‌اند، اطلاع دادیم. بنابراین تصمیم گرفته شد تا آمریکایی‌ها از حضور وی مطلع شوند. از مدیر ایستگاه اطلاعاتی در نیویورک خواسته شد با اطلاعات آمریکا تماس بگیرد و به آنها اطلاع دهد که ما او را نگه می‌داریم و اطلاعات کاملی در مورد انفجار مرکز تجارت جهانی داریم. عبدالرحمن در بازجویی اعتراف کرد و ماجرا را بازگو کرد و گفت که در پاسخ به آنچه عراق در سال 1991 به دست ارتش آمریکا دستخوش آن شده بود، در اجرا شرکت کرد. این مرد آمریکایی است و جنایت در خاک آمریکا رخ داده است.
آمریکایی‌ها درخواست کردند که این اطلاعات به صورت مکتوب برای آنها ارسال شود. پاسخ رئیس جمهوری واضح بود:« ما برای آنها گزارش نمی‌نویسیم. اگر بخواهند ما به تفاهم برسیم، مستقیماً در مورد موضوع صحبت خواهیم کرد.» بنابراین، این موضوع از سال 1993 تا 2001 معلق ماند. ما از این مرد در ساختمان کوچکی در کاظمین نگهداری می‌کردیم و در طبقه‌ای دیگر یک خلبان ایرانی بود که قبل از شروع جنگ با ایران، هواپیمای او بر فراز عراق سرنگون شد.
پس از حملات 11 سپتامبر 2001، آمریکایی‌ها دوباره این موضوع را از زاویه‌ای که عراق حامی تروریسم است، مطرح کردند. ما در دستگاه تصمیم گرفتیم تحویل او را دوباره بررسی کنیم. ما اطلاعات مصر را روی خط قرار دادیم و آمریکایی‌ها پذیرفتند که یک هواپیمای آمریکایی برای بردن او بفرستند، اما رئیس جمهوری با ورود هواپیمای آمریکایی موافقت نکرد. ما پیشنهاد دادیم که آمریکایی‌ها با هواپیمای مصری بیایند و رئیس جمهوری هم بدش نیامد. یک گره جدید پیدا شد. آمریکایی‌ها از امضای بیانیه تحویل او خودداری کردند و رئیس جمهوری نگران بود مبادا بعداً ادعا کنند که آن را به شکل دیگری گرفته‌اند و عراق را متهم کنند. بدین ترتیب این مرد همچنان در بازداشت باقی ماند. هنگامی که تهاجم صورت گرفت، او را به زندانی در فلوجه منتقل کردند و از آنجا ناپدید شد و از آن تاریخ تاکنون هیچ اطلاعی از سرنوشت او در دست نیست.
گفت‌وگو را به تبادل ضربات عراقی-ایرانی برگرداندم و الجمیلی پذیرفت.

در سال 1986، در چارچوب جنگ علنی، اطلاعات ایران در کراچی، مدیر ایستگاه اطلاعات عراق ن. عبدالسلام را هدف قرارداد. عبدالسلام از بازار شلوغی می‌گذشت و شیشه ماشینش را باز گذاشته بود. یکی از عوامل به او نزدیک شد و نارنجکی را به داخل خودرو پرتاب کرد. او قادر به پریدن نبود و انفجار باعث مرگش شد. مدیر دستگاه (فاضل البرک) برای دلجویی از مادر شهید رفت و آن قدر متاثر شده بود که به او قول داد سر قاتلان را به بغداد بیاورد.
اطلاعات عراق تلاش زیادی برای شناسایی این چهار عامل انجام داد. یک تیم عملیات ویژه متشکل از یک افسر اطلاعاتی (ک.ب) و دو نفر از رهبران عملیات به سرپرستی (م.ج) به کراچی رفتند و با یک برنامه سنجیده، دو عامل جنایت به یک آپارتمان که مخصوص این کار اجاره‌ شده و برای اجرای قصاص مجهز بود، کشانده شدند. به محض ورود به آپارتمان، خود را در حلقه محاصره محکم گرفتار دیدند و سرنوشت‌شان مرگ بود. در آن زمان در دستگاه گزارش شد که سرهای آنها در کیفی که متعلق به پست دیپلماتیک بود وارد بغداد شد.

ضربه ایرانی در بیروت

پنج سال پیش از آن، بیروت شاهد ضربه مهیبی بود که توسط دستگاه ایران به سفارت عراق در بیروت وارد شد و منجر به کشتار ده‌ها نفر از جمله بلقیس، همسر نزار قبانی شاعر شد.

انفجار سفارت عراق در بیروت همانطور که در صفحه اول «الشرق الاوسط» در سال 1981 دیده می‌شود

الجمیلی این حادثه را بازگو می‌کند. از سال 1975، لبنان وارد جنگ داخلی شد و به عرصه نفوذ کامل سوریه تبدیل گشت. حضور دیپلماتیک و اطلاعاتی عراق در صحنه لبنان برای سوریه آزاردهنده بود، اما عراق به دلیل مشغله‌ای که در جنگ با ایران داشت قادر به مقابله با آن نبود. در سال 1981، سرویس‌های اطلاعاتی سوریه فعالانه در انفجار سفارت عراق در بیروت شرکت کردند، زیرا در روز قبل از آن، کار راه‌بندی را که ماشین‌های رسیده را مجبور به توقف می‌کرد تا اجازه ورود بگیرند، مختل کردند. این کار باعث شد عامل انتحاری که از حزب «الدعوه» و ابومریم الکرادی نام داشت، راحت‌تر به پایین ساختمان اصلی سفارت برسد و آن را به طور کامل تخریب کند.

ترور محمد مهدی الحکیم در خارطوم

بعداً و مشخصاً در سال 1988، تبادل ضربات به سودان نیز کشیده خواهد شد. محمدمهدی الحکیم، برادر محمد باقر الحکیم، یکی از بنیانگذاران حزب «الدعوه»، پس از خروج از عراق در اپوزیسیون حامی ایران در خارج از کشور فعال بود. او به دعوت خود برای سرنگونی رژیم عراق و استقرار رژیم اسلامی با همکاری ایران ادامه می‌داد. تصمیم به هدف قرار دادن وی در جریان شرکت در کنفرانسی در آنجا گرفته شد که در حاشیه آن دیداری با دکتر حسن الترابی داشت.
این حمله در هتل محل اقامت وی انجام شد. پس از آن یکی از عاملان توانست به فرودگاه خارطوم رفته و سوار هواپیمای ایرویزعراقی شود که تازه وارد شده بود و در آخرین لحظه به بغداد بازگشت. از سوی دیگر، افسر دومی که در این عملیات نقش داشت به سفارت عراق رفت تا گذرنامه خود را که در آنجا گذاشته بود ببرد. در این زمان نیروهای امنیتی سودان سفارت را محاصره کردند و شروع به بررسی هویت کسانی کردند که خارج می‌شدند. لازم بود ابتدا طرحی تدوین شود تا او را از سفارت خارج کنند و سپس با هواپیمای عراقی ایرویز در پرواز هفتگی آن به عراق قاچاق شود.
این افسر با خودروی سفیر به صورت قاچاق از سفارت خارج شد و افسر بدون طی مراحل معمول سفیر به مجاورت فرودگاه خارطوم منتقل شد. او در ساعت نه شب از طریق حصار بیرونی فرودگاه توسط یک افسر ارشد امنیتی سودانی به فرودگاه منتقل شد. قبل از این در فرودگاه بین‌المللی صدام بین افسران عملیات ویژه و خلبان هواپیمای عراقی که عازم خارطوم بود، جلسه‌ای برگزار شد و او از این مأموریت اطلاعی نداشت.
از خلبان خواسته شد که هنگام حرکت به سمت باند فرودگاه حرکتی در چراغ‌های هواپیما انجام دهد (خاموش و روشن کردن متناوب چراغ‌ها 3 بار) که علامتی برای افسر و فرد قاچاق کننده است. همچنین از خلبان خواسته شد که برای دقایقی در ابتدای باند توقف کند و اجازه دهد درب عقب (درب اضطراری) باز شود و تا بسته شدن درب عقب و دریافت سیگنال تیک آف، حرکت نکند. برای اطمینان از اجرا، دو افسر دستگاه به عنوان خدمه پرواز و بخشی از خدمه پرواز مبدل شدند. نقشه موفق شد و افسر مجری به بغداد بازگشت، بدون اینکه خلبان یا مسافران بدانند چه اتفاقی افتاده است.



حمدان بن محمد: برنامه های توسعه دبی در هیچ شرایطی متوقف نمی شود

شیخ حمدان بن محمد بن راشد (الشرق الاوسط)
شیخ حمدان بن محمد بن راشد (الشرق الاوسط)
TT

حمدان بن محمد: برنامه های توسعه دبی در هیچ شرایطی متوقف نمی شود

شیخ حمدان بن محمد بن راشد (الشرق الاوسط)
شیخ حمدان بن محمد بن راشد (الشرق الاوسط)

نظام اقتصادی شهر دبی در امارات بر اساس عبور از مشکلات و بحران ها پایه ریزی و به همین خاطر مشکلات و چالش ها به فرصت تبدیل شده اند. کشورهای جهان در بیست سال گذشته درست از اوایل ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ با چهار بحران اقتصادی همه گیر روبرو شدند که پیامدهای متفاوتی بر کشورها داشت.
چهار بحران باعث کند شدن رشد اقتصادی جهان شد؛ بحران اقتصادی در ۲۰۰۰ و حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و حباب بازار مسکن آمریکا در ۲۰۰۸ (بحران مالی) و کاهش نرخ نفت در ۲۰۱۴ و بالاخره بحران شیوع ویروس جدید کرونا (کوید ۱۹) در سال جاری. شیوع کرونا بخش های اقتصادی اصلی مثل گردشگری و تجارت و حمل و نقل و صنایع و فناوری و انرژی و غیره را تعطیل کرد و کشورهای جهان بر اثر نتایج ناگوار آن با بحران پولی و اقتصادی مواجه شدند.
اقتصاد دبی عمدتا بر بخش هایی متکی است که بر اثر بحران های گوناگون خسارت دیدند اما با این حال دبی تمام بحران ها را پشت سر گذاشت. این شهر ساحلی خیلج عربی در گیر و دار هر کدام از این بحران ها از پروژه های کلان زیرساختاری خبر داد.

شهر رسانه ای دبی در ۲۰۰۰ شروع به کار کرد. مترو دبی و برج خلیفه در اوج بحران بازار مسکن در ۲۰۰۹ و  ۲۰۱۰ افتتاح شد. کانال آبی دبی در ۲۰۱۶ که کشورهای جهان گرفتار پیامدهای کاهش قیمت نفت و کاهش رشد اقتصادی بودند گشایش یافت و سال جاری نوبت به افتتاح موزه آینده با طراحی حیرت انگیز و منحصر به فرد در این شهر رسید.

-سیاست کارآمد

شیخ حمدان بن محمد بن راشد آل مکتوم ولیعهد دبی گفت «سیاست کارآمد و موثر و عبرت آموزی برای اجتناب از تکرار پیامدهای مشابه در آینده و نیز توانایی برای تنظیم گزینه های گوناگون و برنامه ریزی مناسب هر گزینه کلید اصلی عبور از بحران ها است».

او افزود «باید تمامی سنایورها را در نظر گرفت و برای هر کدام استراتژی مناسب وضع کرد. در کنار اینها همچنین نباید از حرکت برای دست یابی به اهداف اصلی برنامه های توسعه و ایجاد گزینه های جایگزین قابل اجرا در شرایط گوناگون برای آنها غافل شد تا فعالیت برای رسیدن به اهداف توسعه متوقف نشود و به تاخیر نیفتد».
او خاطر نشان کرد «حکومت دبی در مسیر توسعه و سازندگی همه جانبه این رویکرد را در پیش گرفته است».
او در گفتگو با الشرق الاوسط یاد آور شد «آمادگی کامل برای آینده و فرصت ها و مشکلات آن از جمله پارامترهای کلیدی برای موفقیت و اجتناب از تحولاتی است که فرآیند توسعه را با مشکل مواجه می کند. سرمایه گذاری برای ساخت زیر ساختارهای قوی و با کیفیت مرغوب و پرورش نیروهای متخصص و کارآمد از جمله عوامل آمادگی برای آینده است. حکومت دبی از سال های سال به این نکته توجه داشته است. پروژه های کلان در بخش زیرساختارهای شهر مدرن دبی در دوره شیخ راشد بن سعید آل مکتوم -خدا رحمتش کند- آغاز شد. در آن زمان فرودگاه بین المللی و بندر دبی ساخته شد که حالا یکی از بنادر مهم جهان به شمار می رود. طرح توسعه خور (نهر) دبی سرآغاز واقعی تاسیس شهر اقتصادی دبی است».

-قدرت دبی
ولیعهد دبی گفت «توان دبی برای عبور موفق از مشکلات اقتصادی در دوره های گوناگون دلایل مختلفی دارد که مهم ترین آن زیرساختارهای دبی در بخش فناوری پیشرفته و مخابرات و نیز بنادر و حمل و نقل هوایی است که جزو زیرساختارهای برتر جهان است. شبکه راه و ترابری دبی در فهرست برترین های جهان قرار دارد. دبی به سبک یک شرکت بزرگ اداره می شود که این نیز یکی از عوامل موفقیت این شهر به حساب می آید.  تثبیت و افزایش همکاری با بخش خصوصی و حمایت از بخش خصوصی و ایجاد فضای جذاب سرمایه گذاری و مهارت آموزی و جذب نیروهای متخصص و خلاق و متفکر در این بخش و توانمند سازی شرکت های کوچک برای رونق کسب و کار از عوامل موفقیت فرآیند توسعه در این شهر است».

او خاطر نشان کرد «شرکت های بین المللی در چندین قرارداد به ارزش میلیاردها دلار سهام شرکت های کوچک و متوسط در دبی را تصاحب کردند و این شرکت ها دستاوردها و موفقیت های درخشانی کسب کرده و در کانون توجه موسسات بین المللی بزرگ دیگر قرار گرفتند و از توانمندی ها و ظرفیت هایشان از طریق قردادهای مالکیت استفاده کردند و به همان موفقیتی رسیدند که شرکت های دبی بدان دست یافتند».
او تاکید کرد «حکومت دبی تمام قد در کنار بخش خصوصی ایستاده و برای رونق کسب و کار بخش خصوصی قوانین و چارچوب های سازمانی را تعدیل و به روز می کند و هر اقدامی برای توانمندسازی شرکت های خصوصی انجام می دهد تا از مشکلات عبور کنند. در دوره شیوع همه گیری کوید ۱۹ نیز این سیاست به وضوح اجرا شد. دولت بنا به رهنمودهای مستقیم شیخ محمد بن راشد آل مکتوم نائب رییس امارات و رییس شورای وزیران و حاکم دبی چندین بسته مشوق اقتصادی به چندین بخش اقتصادی ارائه کرد که بر اثر شیوع کرونا آسیب دیدند. هدف اصلی این مشوق ها به ارزش کلی ۶.۸ میلیارد درهم (۱.۸ میلیارد دلار) کاهش فشار ناشی از شرایط مالی دشوار و کمک به شرکت ها برای عبور از اوضاعی بود که تمام اقتصادهای جهان را تحت تاثیر قرار داد.

-چالش های فرصت آفرین

شیخ حمدان بن محمد بن راشد آل مکتوم توضیح داد حکومت دبی بر این باور است که بحران ها با تمامی مشکلات و دشواری هایی که به همراه دارند اما با اراده و مثبت اندیشی خلاقانه منجر به شناسایی فرصت ها می شود. بحران کرونا بهترین گواه بر این کلام است. کسب و کارهای اینترنتی در اوج دوره شیوع کرونا و قرنطینه و پروتکل های بهداشتی در اغلب کشورهای جهان رونق گرفتند. برخی بخش های تولیدی نیز جهش داشته و عملکرد بی سابقه ای داشتند؛ مثل شرکت های تولید ماسک و مواد ضد عفونی کننده و تجهیزات محافظتی و بهداشتی و صنایع دیگر که شاهد رشد تقاضای باور نکردنی بودند».
او در ادامه گفت «دبی در چارچوب ارائه طرح های خلاقانه برنامه دورکاری را در ماه اکتبر اعلام کرد. هدف این برنامه توانمندسازی نیروهای متخصص خارجی دور کار برای اقامت در دبی و ادامه همکاری با شرکت هایی است که در خارج دبی قرار دارند».
ولیعهد دبی گفت «حکومت دبی همواره، خواه در شرایط بحرانی و خواه در دوران عادی، پروژه ها و طرح ها را مورد بازنگری قرار می دهد و در راستای سازگاری طرح ها با شرایط هر دوره تلاش می کند. به هر حال تمام پروژه های توسعه طبق برنامه پیش می رود. شیخ محمد بن راشد آل مکتوم حاکم دبی اواخر اکتبر در جریان پروژه های در دست اجرای شورای شهر دبی قرار گرفت. این طرح های ۶.۶ میلیارد درهمی (۱.۷ میلیارد دلاری) شامل ساخت یکی از بزرگ ترین مراکز بازیافت زباله در جهان و تولید انرژی برق می شود. هزینه پروژه اخیر بیش از ۴ میلیارد درهم است که در ۲۰۲۴ مورد بهره برداری قرار می گیرد و ظرفیت تولیدی سالانه آن ۲۰۰ گیگاوات است. این از جمله پروژه هایی است که برای دست یابی به توسعه پایدار در دبی اجرا می شود. پروژه های زیرساختاری دیگری نیز در دبی در بخش راه و ترابری و برق و انرژی پاک و تجدید پذیر و آب در حال اجرا است. ۴۶ درصد مخارج حکومت دبی به توسعه زیرساختارها اختصاص یافته و این بیانگر توجه و آمادگی جدی حکومت برای آینده است».
او افزود «رویکرد حکومت دبی برای ادامه برنامه راهبردی معاملات بدون کاغذ ادامه دارد و هدف آن دیجیتالی شدن است. هدف این است که دبی کاملا دیجیتالی شود و اقدامات فراوانی در این زمینه انجام شده است. به همین خاطر بود که فعالیت و کسب و کار در دوره منع آمد و شد در دبی در اوایل شیوع کرونا متوقف نشد و بخش های خدماتی و کسب و کارها بر اثر پروتکل های بهداشتی تعطیل نشدند. این برمی گردد به زیرساختارهای محکم این شهر در حوزه فناوری که اجازه داد کسب و کارها در سراسر دبی و بدون نیاز به سرکار رفتن ادامه پیدا کند».

اهداف آینده

شیخ حمدان بن محمد بن راشد آل مکتوم تاکید کرد «هر چقدر مشکلات و چالش ها بزرگ باشند نمی توانند جلوی حرکت ما در مسیر رسیدن به چشم انداز و اهداف دبی در آینده را بگیرد. شرایط هر چقدر هم که سخت و دشوار باشد جلودار ما برای اجرای پروژه های توسعه نیست چون هدف اول و آخر دبی خدمتگزاری و رفاهمندی مردم و ارتقای موقعیت دبی به عنوان قطب کسب و کار و گردشگری و تجارت در جهان و نقطه التقای اصلی جهانیان است».

او افزود «کشورهای جهان در شرایط سخت و دشوار بی سابقه ای به سر می برند اما با این حال کسب و کار در بخش های اصلی و مهم در دبی از جمله بخش گردشگری و سفر از سر گرفته شده است. پروتکل های بهداشتی برای حفظ سلامتی همگانی چه اتباع دبی یا افراد مقیم و گردشگران اجرا می شود. دولت امارات اقدامات فوری و کارآمد برای همگامی با کشورهای جهان انجام می دهد که آخرین مورد آن تشکیل کمیته ملی اداره دوره بهبودی پس از همه گیری کوید ۱۹ است».