وزیر خارجه اردن: بحران‌های سیاسی توان اقتصاد عربی را گرفت

الصفدی به «الشرق الاوسط» می‌گوید جهان عرب باید نقشی فعال در سوریه بازی کند

وزیر خارجه اردن: بحران‌های سیاسی توان اقتصاد عربی را گرفت
TT

وزیر خارجه اردن: بحران‌های سیاسی توان اقتصاد عربی را گرفت

وزیر خارجه اردن: بحران‌های سیاسی توان اقتصاد عربی را گرفت

وزیر خارجه اردن ایمن الصفدی می‌گوید، بحران‌های سیاسی توان اقتصاد عربی را گرفته‌اند و حالا وقت راه حل‌های سیاسی و بازگرداندن تماس دربارهٔ مسائل همکاری‌ها مطابق منظومه کار مشترک عربی رسیده‌است.
وی همچنین در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط» به اهمیت «نشست عربی- اروپایی» اشاره می‌کند که قرار است ماه آینده در مصر برگزار شود.
وزیر خارجه اردن بر این عقیده است که همه به راه حل سیاسی در بحران سوریه باور دارند و باید فاجعه‌ای را که ویرانی عظیمی به سوریه وارد کرد به پایان رساند.
او در حاشیه نشست توسعه‌ اقتصادی سران عرب در بیروت پایتخت لبنان خواستار «وجود نقش سیاسی فعال عربی در سوریه» شد. مشروح مصاحبه را در پایین می‌خوانید:

* ارزیابی‌تان از نشست اقتصادی و نتایج آن چیست؟
-در ابتدا برگزاری این نشست به خودی خود ضرورتی مهم است و منطقه عربی نیاز به فعال سازی همکاری در زمینه اقتصادی دارد. بر اهمیت ارتباط اقتصادی تأکید کردم چرا که اقتصادهای به هم پیوسته مانند ثبات و امنیت ماست و در نتیجه، هر تلاشی به منظور فعال سازی و ارتباط تولید صورت گیرد خدمت به همه است؛ ولی باز هم جنبه سیاسی بسیار مهم به حساب می‌آید و عبور کردن از بحران‌های منطقه شرط اساسی در ارتقای توان اقتصادی ما به سمت وضعیت مطلوب است. ما می‌دانیم که بحران‌های منطقه مانع تحقق رشد فراگیر شده. همچنین می‌بینیم بحران‌ها، بسیاری از درآمدها و منابع را نابود کردند و جوانان را ناامید ساختند و مانع از تلاش‌های سیاسی برای خروج منطقه از بحران‌ها شدند.

* چگونه می‌توان از این اختلافات سیاسی عبور کرد؟
-مسائل روشنی وجود دارد که نیاز به تلاش‌ها همگانی، همآهنگی، مشورت و ارائه راه حل دارند، اما باید به مکانیزم کار منطقه‌ای سازمان یافته و در حد امکان آسیب‌ناپذیر از کشاکش‌ها در روابط سیاسی برسیم.
منطقه شرایط بسیار سختی را دارد. رشد اقتصادی در اردن از ۷درصد فراتر رفت، اما امروز به دلیل اوضاع منطقه‌ای به زیر۲ درصد رسیده. عراق بازار بزرگ اقتصاد اردن بود و دیدیم به دلیل فعالیت گروه‌های تروریستی چه اتفاقاتی در آن افتاد. امروز موفقیتی در برابر تروریسم کسب کرد و باید برای بازسازی کنار آن کشور بایستیم. همچنین نسبت به بحران سوریه که بر همه تأثیر گذاشت و باید برای حل آن تلاش کنیم و ثبات و امنیت به سوریه برگردد و منافع ملی آن حفظ شود.

* سوریه چگونه برمی‌گردد؟
- مهم‌ترین مسئله حل بحران آن است. باید همه برای پایان دادن به رنجی که ویرانی بزرگی به سوریه وارد کرد تمرکز کنیم. همه ما بر راه حل سیاسی اتفاق نظر داریم. همچنانکه بر لزوم وجود نقش سیاسی فعال عربی در سوریه تأکید می‌کنیم. چرا که معقول و پذیرفته نیست جهان عرب در این راه حل نقش نداشته باشد. صلح و ثبات در سوریه و حل بحران جزء منافع عربی است.

* نشست اقتصادی عربی چطور با مسئله پناهندگان سوری به خصوص که اردن بار سنگینی را به دوش می‌کشد، روبه رو شد؟
-اردن با پناهندگان به عنوان میهمان رفتار می‌کند. در حد توان‌مان به آنها خدماتی تقدیم می‌کنیم تا به کشورشان برگردند. در حال حاضر حدود یک میلیون و سیصد هزار سوری در اردن زندگی می‌کنند و این تعداد زیاد، فشارهای سنگینی بر بخش‌های بهداشت و آموزش و کار وارد می‌سازد. ما تقدیر می‌کنیم از برخی کمک‌هایی که به اردن می‌شود، اما در حال حاضر کاهش یافته و در نتیجه باید سازوکاری مناسب برای تقدیم کمک‌های لازم ایجاد شود تا بتوانیم به وظیفه‌مان در برابر آنها عمل کنیم. ما واقعاً براین باوریم که سرمایه‌گذاری در زمینه پناهندگان سرمایه‌گذاری برای آینده، امنیت و ثبات همه منطقه است.

* منظورتان از سرمایه‌گذاری در زمینه پناهندگان چیست؟
-یعنی اینکه کودکان اگر فرصت آموزش و بهداشت یافتند و زندگی کریمانه تقدیم‌شان شد، این نسل خواهند بود که پس از آرام و عادی شدن اوضاع بازسازی میهنش را به عهده می‌گیرد. اما اگر آنها را به حال خود رها کنیم و آموزش نبینند، در معرض جهل و فقر و محرومیت قرار می‌گیرند و سوء استفاده گروه‌های افراطی که در همه کارهایشان بر این قبیل افراد تکیه می‌کنند. در نتیجه مسئله آوارگان و پناهندگان بزرگ است و به پایان نمی‌رسد و به کار سازمان یافته و برنامه‌ریزی شده نیاز دارد. نباید گذاشت همه بار این مسئولیت بر دوش کشورهای میزبان بیفتد.

* نشست توسعه‌ای چه چیزی تقدیم کرد؟
-در این زمینه بیانیه‌ای صادر شد که در آن همه جوانب و ابعاد و مخاطرات در آن در نظر گرفته شده. از همه کشورهای دعوت شد به کمک کشورهای عرب میزبان آوارگان و پناهندگان سوریه بروند و طرح‌های توسعه‌ای به راه بیاندازند تا از آثار و فشارهای اقتصادی و اجتماعی که این میزبانی به بار می‌آورد کاسته شود. دبیرخانه مکلف شد دعوتی برای برگزاری جلسه‌ای انجام دهد تا در آن طرف‌های کمک‌رسان بین‌المللی و سازمان‌های متخصص در این زمینه و صندوق‌های عربی با حضور کشورهای عرب میزبان گردهم بیایند و بر روشی روشن و معین جهت حمایت مالی این طرح‌ها به توافق برسند.

* نشست عربی- اروپایی ماه آینده در مصر برگزار می‌شود، برنامه و اهدافش را چگونه می‌بینید؟
-در ابتدا باید بگویم روابط مصری -اردنی در بهترین سطح قرار دارد و مشورت و همآهنگی در بالاترین سطح میان ملک عبدالله دوم و رئیس‌جمهوری عبدالفتاح السیسی وجود دارد و همآهنگی مستقیم میان نهادهای دو کشور. ما به اهمیت نقش مصر ایمان داریم و با دوستان‌مان در مصر با همه اعتماد و شفافیت کار می‌کنیم.
اما دربارهٔ آنچه به نشست عربی- اروپایی مربوط می‌شود، این نشست به عنوان مرحله‌ای مهم برای تقویت همکاری‌های عربی- اروپایی محسوب می‌شود و به نظر ما مصر بهترین میزبان این نشست است. بدون شک نشستی در این سطح به همه مسائل منطقه خواهد پرداخت؛ امنیت، ثبات و صلح و قبل از هر چیز مسئله اساسی نزاع فلسطینی اسرائیلی. به نظر ما بدون راه حلی که حقوق مشروع مردم فلسطین را تأمین کند، امنیت و ثبات در منطقه به وجود نمی‌آید؛ فلسطینی‌ها حق داشتن کشور در خاک میهن‌شان به پایتختی قدس شرقی را دارند.
همچنین روابط اقتصادی عربی اروپایی به فعالیت امنیتی و نظامی محدود نشود. باید فعالیت فرهنگی و فکری و ایدئولوژیک نیز باشد. همه اینها به همکاری عربی -اروپایی نیاز دارند چرا که منافع مشترکی میان عرب‌ها و اروپایی‌ها برای پرداختن شفاف به همه این مسائل وجود دارد تا امنیت و ثبات دو منطقه تضمین شود. همه ما می‌دانیم طی چند سال اخیر چه اتفاقاتی افتاد که نشان می‌داد چه رابطه تنگاتنگی میان امنیت و ثبات اروپا و جهان عرب وجود دارد. همچنین زمینه‌ای را می‌بینیم که گفت‌وگوی شفاف عربی -اروپایی را لازم می‌سازد که در منافع دو طرف درنظرگرفته می‌شود و برای اجرایی ساختن آن تلاش می‌شود.

* هستند کسانی که برای آنچه که معامله قرن برای حل و فصل نزاع فلسطینی اسرائیلی می‌نامند، تبلیغ می‌کنند، این مسئله چقدر درست است و نظرتان دربارهٔ کسانی که این را تبلیغ می‌کنند چیست؟
-ما نمی‌دانیم دولت آمریکا چه برنامه‌ای در این باره دارد. آنها می‌گویند، افکاری دارند و وقتی کامل کردند با همه در میان می‌گذارند. موضع ما در پادشاهی اردن و آنچه ملک عبدالله دوم چندین بار اعلام کرد، این است که گزینه‌ای جز راه حل دو کشور وجود ندارد که حقوق کشور مستقل فلسطین را در مرزهای ژانویه به پایتختی قدس شرقی تأمین کند. این تنها راه تحقق امنیت و ثبات فراگیر در منطقه است. پیش از این هم از همین‌جا در بیروت آغاز پیشنهاد عربی صلح اعلام شد و تأکید شد که صلح عربی انتخاب استراتژیکی است که نیازمند تأمین حقوق مشروع عربی است و قبل از همه آنها حق ملت فلسطین در داشتن کشور و تحقق صلح فراگیر مورد پذیرش همه ملت‌های عربی باشد.

* چندی پیش وزیر خارجه آمریکا در چارچوب سفر خود به منطقه از اردن دیدار کرد. آیا خطوط اصلی اندیشه آمریکایی دربارهٔ صلح فراگیر را با شما در میان گذاشت؟
-آمریکایی‌ها هنوز می‌گویند در حال کامل کردن افکار خودشان هستند و وقتی به آخر رساندند آن را با همه در میان می‌گذارند و ما با آنها طبق اصول ثابت خودمان تعامل می‌کنیم که ملک آنها را اعلام کرده بود؛ حق داشتن کشور فلسطینی به پایتختی قدس شرقی.



جورج کلونی در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط»: از آینده ناامید نمی‌شود، اما مسئولیت‌های دربرابر آن داریم

جورج کلونی در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط»:  از آینده ناامید نمی‌شود، اما مسئولیت‌های دربرابر آن داریم
TT

جورج کلونی در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط»: از آینده ناامید نمی‌شود، اما مسئولیت‌های دربرابر آن داریم

جورج کلونی در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط»:  از آینده ناامید نمی‌شود، اما مسئولیت‌های دربرابر آن داریم

در کنار استعداد ایفای نقش و توان کارگردانی و حرفه‌های مرتبط با سینما به طور کلی(تهیه کننده و نویسنده در برخی وقت‌ها) جورج کلونی استعداد حضور طبیعی در مقابل کسانی را دارد که با او مصاحبه می‌کنند. و این پنجمین گفت‌وگوی ماست و اولین آنها از طریق «زوم». اما با وجود اینکه از راه این شبکه اینترنتی که جایگزین ارتباط طبیعی و حیاتی شده گفت‌وگو کردیم، احساس صداقت و گشاده رویی و صمیمیت طبیعی هنرپیشه به طور کامل از پشت آن ابزار جاری بود، درست همان طور که در گفت‌وگوهای سابق دیده‌ام.

جورج کلونی دیگر چندان بازیگری نمی‌کند. نه به آن اندازه که ده سال پیش یا بیشتر از او سراغ داشتیم. دلیل آن هم اینکه او حالا اصرار دارد نقشی را بازی کند یا فیلمی را کارگردانی که چیزی برای گفتن داشته باشد یا پیامی در ذهن بیننده برجای بگذارد به جای آنکه بگذرد و تمام بشود. این قاعده شامل فیلم‌هایی نیز می‌شود که تهیه یا کارگردانی می‌کند و فیلم « د مید نایت اسکای/آسمان نیمه شب» آخرین آنهاست.

همان طور که پیش از این و با تحسین ازآن نوشتم، از صرفاً یک فیلم علمی-تخیلی پیرامون آینده زمین فراتر است. فیلم پیام‌هاست. یکی از آنها پیرامون تیره و تار بودن آینده‌ای است که پیش چشم ما می‌آید( و ویروس کنونی فقط یکی از آن نشانه‌هاست). درباره پشیمانی و میل به رهایی از گذشته برای تصحیح مسیر آینده. همین طور درباره رابطه انسانی میان دو شخصی است که روی زمین مانده‌اند و افرادی که بی جهت در فضا می‌چرخند.

در حالی که فیلم‌های سلسله‌وار فضایی(«استار وارز»، «استار ترک» و ...) فضا را به عنوان صحنه ماجراجویی انتخاب می‌کنند و این ایده را از فیلم‌های ماجراجویانه‌ زمینی الهام گرفته‌اند. هدف جورج کلونی در این فیلم و همه فیلم‌هایش به عنوان کارگردان، بازگشت انسان به خویشتن است. برای صعود و فرود و سرزندگی و حرکت‌هایش. اما این بار جنگ بزرگ‌تر است و شامل زندگی کنونی و آنی می‌شود که انتظار می‌رود؛ در ترکیبی خوش‌ساخت و تدوین خوب. تولید فیلم نشان دهنده دشواری ساخت آن است به خصوص که کلونی(کارگردان بازیگر) در یک زمان سخت آن را ساخت.

طوفان احساس

*به نظرتو مهم‌ترین مسئله زندگی چیست؟ می‌پرسم چون تو در آخرین فیلمت « آسمان نیمه شب» نگهداری از دختر کوچکی را به عهده می‌گیری که خانواده‌اش را از دست داده است. او برای تو دختر است و تو برای او پدر هستی.

-به طور کلی در زندگی، عشق، خانواده و خانه مهم‌ترین‌اند. به نظرمن این اصل با انسان اولیه متولد شد و ما اکنون همچنان همان قانون انسانی را انجام می‌دهیم و فکرنمی‌کنم از بین برود. رابطه بین شخصیتی که نقشش را ایفا می‌کنم، شخصیت اگوستین و میان شخصیت دختر کوچک دقیقا همانی است که گفتم. یک دیدار بدون برنامه میان مردی که تنها روی این سیاره رها شده و دختری که به آخرین سفینه که برای فرار از آنچه بر سرزمین خواهد آمد گریخت، نرسید. هر دو تنها و چنین هم می‌مانند.

*می‌دانم که تنها گذاشتن او بر روی کره زمین در این داستان ناگزیر بود. این طبیعی است. اگر پسر بود مسئله فرق می‌کرد؟

-بله، اما به میزان مشخصی. دختر به نظر من قدرت دیده شدن بیشتری دارد و مشکلاتی را که احتمالاً گرایش پسر به گوشه گیری به وجود می‌آورد را برنمی‌آنگیزد. همین طور تضاد بین مرد و دخترک درام بهتری خلق می‌کند. اما از جهت حوادث در هر دوحالت همه چیز همان طور باقی می‌ماند.

*درست است، اما به نظر من تو از برانگیختن احساساتی که تماشاگران فکرمی‌کنند در داستان می‌بینند، دور شدی. تنها یک صحنه‌ دردناک وجود دارد که آگوستین دچارش می‌شود وقتی که فکرمی‌کند دختر را براثر طوفان برف گم کرد. به جز آن در پیش بردن رابطه بین آن دو همه چیز محکم و موزون است.

-کاملاً درست است. در صحنه‌ای که گفتی یک لحظه شور و هیجان اولیه است. آگوستین به دنبال هرکسی که با او بود می‌گشت وقتی که طوفان می‌شد بدون در نظر گرفتن جنس یا سن و یا هرچیز دیگر. اما فهمیدن اینکه همسفر دختر کوچکی است به ما به عنوان تماشاگر احساس ضربه احتمالی بزرگ‌تری را می‌بخشد. این تحلیل خوب صحنه است.

*از همین زاویه هم موسیقی از آن ریتم مناسب فیلم‌های خانوادگی یا دراما فاصله می‌گیرد که در فیلم‌هایی حضور دارد که قصد دارند براحساسات عاطفی تمرکز کنند. درست است؟

-در ابتدا الکساندر دسپلا موسیقی الکترونیکی در این مایه‌ها نوشت که آنها را مناسب ندیدم. از او خواستم روی لحن اساسی دیگری کار کند چون به نظرم فیلم مشخصاً آن صحنه‌ای که درباره‌اش صحبت می‌کنیم یا صحنه‌های دیگر نیست، بلکه درباره مسئله‌ای بزرگ‌تر است که آینده زندگی برکره زمین می‌باشد. به نظرم موسیقی را که دسپلا ساخت که از اورکستر زنده و الکترونیک ترکیب می‌شود، بسیار با فکر کلی فیلم تناسب دارد.

* دسپلا در یک مصاحبه گفته، این فیلم «در باره مرگ و موسیقی و امید در دل مصیبت است».

-واقعاً همینطوره...

*درباره آینده زندگی روی زمین گفتی... این آینده نگرانت می‌کند؟ آن را چطور می‌بینی؟

-البته مانند هر انسانی که با آگاهی به اطراف خود و اشتباهاتی که بشر در باره همدیگر و طبیعتی که درآن زندگی می‌کنند مرتکب می‌شوند و مخاطرات بسیاری که پیامد جنگ‌ها و بیماری‌ها و درگیری‌ها هستند نگاه می‌کند. اگر جز این بگویم دروغ گفته‌ام. اما امید به آینده را از دست نمی‌دهم، اما مسئولیت‌های بزرگ در برابر آن داریم. به نظرم هریک از ما وظیفه دارد برای محافظت از آینده و بشریت و محیط زیست در زمینه خود کاری بکند هرچند به نظر کوچک بیاید.

ویرانی احتمالی

*فکر می‌کنی وظیفه تو در زندگی تو را مجبور می‌کند چنین تلاشی بکنی؟

-البته. نه تنها وظیفه من بلکه وظیفه تو و همه است. موفقیت تو در این زمینه. برای بسیاری والاترین هدف غذا رساندن به خانواده‌شان است. این نهایت کاری است که می‌توانند بکنند. اما برای کسانی که می‌توانند باید توقعی بیشتر از این داشته باشیم. در زندگی‌ام خوش شانس بودم به همین دلیل این فرصت را به خودم دادم تا بر مسائلی که در این جهان برایم اهمیت دارند تمرکز کنم. امیدوارم این مسائل، مسائلی باشند که برای جهان نیز مهم‌اند. پس، بله. فکرمی‌کنم من مسئولیت دارم. وظیفه‌ای که باید انجام بدهم.

* این پیام مثبت در زندگی را از کجا الهام گرفتی؟

-با همین بزرگ شدم. از پدر و مادرم آموختم. یادگرفتم که همه ما روی زمین در پیامدها و مسئولیت‌ها و نتایج شریک هستیم. این ویروس آشکارا به ما نشان داد که هیچ مانع و مرزی وجود ندارد. ویروس اهمیتی به این نمی‌دهد چه کسی و کجا را آلوده می‌کند.

*آیا به این مسئولیت از این زاویه نگاه می‌کنی که تو پدرهستی؟

-لابد این مسئله درست است، اما همان طور که گفتم من در محیطی بزرگ شدم که این را به من یاد داد. اکنون زندگی راحتی دارم و این به من این توان را می‌دهد که کارهایی بیش از دیگران انجام دهم.

*آیا این احساس مسئولیت در انتخاب‌ نقش‌هایی که بازی می‌کنی یا کارگردانی دخالت می‌کند؟

- وقتی سناریو را می‌خوانم به این اهمیت می‌دهم که داستان جالبی باشد. محتوایی داشته باشد که نظرم را جلب کند و به عنوان پیام فیلم به بیننده‌ها باشد. همه سناریوهایی که می‌خوانم این چنینی نیستند، به همین دلیل هرسال من را در یک فیلم جدید نمی‌بینی(می‌خندد).

* رمان « آسمان نیمه شب» چه ویژگی‌هایی داشت که برایت جالب بود و تصمیم گرفتی براساس آن فیلم بسازی؟

-کتاب را نخواندم، اما فیلمنامه را خواندم و دیدم ایده جالبی دراین باره دارد که اگر هوشیار نباشیم بلایی که ممکن است سر همدیگر بیاوریم. اگر توجه نکنیم و به سخنان دانشمندان گوش ندهیم. اگر در کینه و تفرقه و بدخواهی فرو برویم آنچه که ممکن است برای همدیگر به وجود می‌آوریم. اگر همین روش زندگی کنونی را ادامه بدهیم به احتمال زیاد در طول 40 سال همدیگر را به طور کامل نابود می‌کنیم. به همین دلیل از این سناریو و مواضعی که درپیش می‌گیرد خوشم آمد.

* می‌دانستی فیلمبرداری فیلم کار طاقت فرسایی است...

-البته، اما اگر به انجام کارعلاقه و اشتیاق داشته باشی به این اهمیت نمی‌دهی.

بهترین خاطره

*تعداد زیادی دستیار و نیروی فنی در این فیلم حضور دارند... به نظرم بیشتر از هرفیلمی که درآن کار کردی.

-بله. بیش از 300نفر روی فیلم کارکردند. در حقیقت دو فیلم متفاوت را فیلمبرداری می‌کردیم. یکی را در قطب و دیگر را کاملاً در استودیو. مدیر طراحی هنری جیم بیسل که آدم چیره دستی است و چندین سال است که با او و گروهش کارمی‌کنیم. همین طور گروهی از افراد فعال در زمینه تکنیک و جلوه‌های ویژه. بلکه بزرگ‌ترین طرحی است که تاکنون روی آن کارکرده‌ام.

*فکر کنم درماه سوم فیلمبرداری بودید که ویروس شایع شد.

-بله ویروس در اواخر کار رسید. البته مشکلات پیش از آن شروع شده بود. چهار روز قبل از فیلمبرداری دچار التهاب پانکراس شدم. دو روز در مراقبت‌های ویژه بودم و بعد فیلمبرداری را شروع کردم. این کار دیوانگی و خطرناک بود چون تو به قدرت بدنی و سلامتی نیاز داری تا درکار به تو کمک کند.

*شخصیت تو در فیلم مردی است که از بیماری رنج می‌برد و نزار و خسته است... این نقش‌بازی بود یا واقعی؟

-(می‌خندیم) بدون شک بیماری‌ام برای فیلم مفید بود. در ایفای نقش شخصیت کمک کرد. واقعاً خسته بودم، اما خستگی و ضعف هر دو از ویژگی‌های این شخصیت بودند.

*دومین فیلمت طی هفت سال گذشته درباره فضاست، البته بعد از «گرافیتی». چه چیزی در فیلم‌هایی که فضا و آینده جهان را دست‌مایه خود می‌سازند را هیجان انگیز می‌بینی؟

-سال 1961 در دوره مسابقه رفتن به فضا متولد شدم و به عنوان کودک چیزهایی را خوردم و نوشیدم که می‌گفتند خوراک و نوشیدنی فضانوردهاست. بچه که بودم صاحب کلاه فضانورد شدم و خیلی به فضا علاقه داشتم. شاید چون فضا بی انتهاست درحالی که زندگی روی زمین واقعاً محدود است... حالا این توجه مانند قبل با شور و شوق نیست. همراه با این حقیقت است که ما روی دوراهی ایستاده‌ایم. دوست دارم روی کره زمین زندگی کنم تا اینکه دنبال کره دیگری باشم که برای ما به عنوان بشر چندان مناسب نباشد.

*صحنه فضانورد کایل یادآوری خاطرات اوست وقتی که با بچه‌هایش غذا می‌خورد. آیا این بازتاب دهنده نگرانی تو برای آینده است؟

-بله، اما بیشتر از این یادآوری لحظه‌های گرم و صمیمی است که انسان وقتی از کارهای روزانه دور باشد آنها را به یاد می‌آورد. به نظر من هیچ چیز زیباتر از زمانی نیست که من و همسر و فرزندانم هر روز صبح صبحانه می‌خوریم و به ایتالیایی آواز می‌خوانیم. به همین دلیل این صحنه را به تأخیر انداختم و به عنوان قطعه‌ای از زندگی فیلمبرداری کردم که برای ما ارزشمند است و پیش از آنکه دیر شود از آن محافظت می‌کنیم.

*چه خاطرات خیلی غیر صمیمی داری که دوست داری اینجا فاش کنی؟

-همه ما مشکلات و مراحل دشواری را تجربه می‌کنیم. وقتی جوان بودم مفلس بودم و پس از آن برای مدتی طولانی مجرد ماندم. خودم با دست خودم لباس‌ها و ظرف‌ها را می‌شستم و کف آپارتمانم را تمیز می‌کردم. وقتی مجبور بودم دیوارها را رنگ کنم خودم این کار را می‌کردم. این بیهوده نگذشت. وقتی به ایتالیا برمی‌گردم تا کنار خانواده‌ام باشم همه این کارها را انجام می‌دهم با این تفاوت که این کارها را با رغبت انجام می‌دهم و نه ازسر اجبار.