جورج کلونی در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط»: از آینده ناامید نمی‌شود، اما مسئولیت‌های دربرابر آن داریم

4 روز پس از ترخیص از بیمارستان سرصحنه فیلمبرداری فیلم اخیرش رفت

جورج کلونی در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط»:  از آینده ناامید نمی‌شود، اما مسئولیت‌های دربرابر آن داریم
TT

جورج کلونی در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط»: از آینده ناامید نمی‌شود، اما مسئولیت‌های دربرابر آن داریم

جورج کلونی در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط»:  از آینده ناامید نمی‌شود، اما مسئولیت‌های دربرابر آن داریم

در کنار استعداد ایفای نقش و توان کارگردانی و حرفه‌های مرتبط با سینما به طور کلی(تهیه کننده و نویسنده در برخی وقت‌ها) جورج کلونی استعداد حضور طبیعی در مقابل کسانی را دارد که با او مصاحبه می‌کنند. و این پنجمین گفت‌وگوی ماست و اولین آنها از طریق «زوم». اما با وجود اینکه از راه این شبکه اینترنتی که جایگزین ارتباط طبیعی و حیاتی شده گفت‌وگو کردیم، احساس صداقت و گشاده رویی و صمیمیت طبیعی هنرپیشه به طور کامل از پشت آن ابزار جاری بود، درست همان طور که در گفت‌وگوهای سابق دیده‌ام.

جورج کلونی دیگر چندان بازیگری نمی‌کند. نه به آن اندازه که ده سال پیش یا بیشتر از او سراغ داشتیم. دلیل آن هم اینکه او حالا اصرار دارد نقشی را بازی کند یا فیلمی را کارگردانی که چیزی برای گفتن داشته باشد یا پیامی در ذهن بیننده برجای بگذارد به جای آنکه بگذرد و تمام بشود. این قاعده شامل فیلم‌هایی نیز می‌شود که تهیه یا کارگردانی می‌کند و فیلم « د مید نایت اسکای/آسمان نیمه شب» آخرین آنهاست.

همان طور که پیش از این و با تحسین ازآن نوشتم، از صرفاً یک فیلم علمی-تخیلی پیرامون آینده زمین فراتر است. فیلم پیام‌هاست. یکی از آنها پیرامون تیره و تار بودن آینده‌ای است که پیش چشم ما می‌آید( و ویروس کنونی فقط یکی از آن نشانه‌هاست). درباره پشیمانی و میل به رهایی از گذشته برای تصحیح مسیر آینده. همین طور درباره رابطه انسانی میان دو شخصی است که روی زمین مانده‌اند و افرادی که بی جهت در فضا می‌چرخند.

در حالی که فیلم‌های سلسله‌وار فضایی(«استار وارز»، «استار ترک» و ...) فضا را به عنوان صحنه ماجراجویی انتخاب می‌کنند و این ایده را از فیلم‌های ماجراجویانه‌ زمینی الهام گرفته‌اند. هدف جورج کلونی در این فیلم و همه فیلم‌هایش به عنوان کارگردان، بازگشت انسان به خویشتن است. برای صعود و فرود و سرزندگی و حرکت‌هایش. اما این بار جنگ بزرگ‌تر است و شامل زندگی کنونی و آنی می‌شود که انتظار می‌رود؛ در ترکیبی خوش‌ساخت و تدوین خوب. تولید فیلم نشان دهنده دشواری ساخت آن است به خصوص که کلونی(کارگردان بازیگر) در یک زمان سخت آن را ساخت.

طوفان احساس

*به نظرتو مهم‌ترین مسئله زندگی چیست؟ می‌پرسم چون تو در آخرین فیلمت « آسمان نیمه شب» نگهداری از دختر کوچکی را به عهده می‌گیری که خانواده‌اش را از دست داده است. او برای تو دختر است و تو برای او پدر هستی.

-به طور کلی در زندگی، عشق، خانواده و خانه مهم‌ترین‌اند. به نظرمن این اصل با انسان اولیه متولد شد و ما اکنون همچنان همان قانون انسانی را انجام می‌دهیم و فکرنمی‌کنم از بین برود. رابطه بین شخصیتی که نقشش را ایفا می‌کنم، شخصیت اگوستین و میان شخصیت دختر کوچک دقیقا همانی است که گفتم. یک دیدار بدون برنامه میان مردی که تنها روی این سیاره رها شده و دختری که به آخرین سفینه که برای فرار از آنچه بر سرزمین خواهد آمد گریخت، نرسید. هر دو تنها و چنین هم می‌مانند.

*می‌دانم که تنها گذاشتن او بر روی کره زمین در این داستان ناگزیر بود. این طبیعی است. اگر پسر بود مسئله فرق می‌کرد؟

-بله، اما به میزان مشخصی. دختر به نظر من قدرت دیده شدن بیشتری دارد و مشکلاتی را که احتمالاً گرایش پسر به گوشه گیری به وجود می‌آورد را برنمی‌آنگیزد. همین طور تضاد بین مرد و دخترک درام بهتری خلق می‌کند. اما از جهت حوادث در هر دوحالت همه چیز همان طور باقی می‌ماند.

*درست است، اما به نظر من تو از برانگیختن احساساتی که تماشاگران فکرمی‌کنند در داستان می‌بینند، دور شدی. تنها یک صحنه‌ دردناک وجود دارد که آگوستین دچارش می‌شود وقتی که فکرمی‌کند دختر را براثر طوفان برف گم کرد. به جز آن در پیش بردن رابطه بین آن دو همه چیز محکم و موزون است.

-کاملاً درست است. در صحنه‌ای که گفتی یک لحظه شور و هیجان اولیه است. آگوستین به دنبال هرکسی که با او بود می‌گشت وقتی که طوفان می‌شد بدون در نظر گرفتن جنس یا سن و یا هرچیز دیگر. اما فهمیدن اینکه همسفر دختر کوچکی است به ما به عنوان تماشاگر احساس ضربه احتمالی بزرگ‌تری را می‌بخشد. این تحلیل خوب صحنه است.

*از همین زاویه هم موسیقی از آن ریتم مناسب فیلم‌های خانوادگی یا دراما فاصله می‌گیرد که در فیلم‌هایی حضور دارد که قصد دارند براحساسات عاطفی تمرکز کنند. درست است؟

-در ابتدا الکساندر دسپلا موسیقی الکترونیکی در این مایه‌ها نوشت که آنها را مناسب ندیدم. از او خواستم روی لحن اساسی دیگری کار کند چون به نظرم فیلم مشخصاً آن صحنه‌ای که درباره‌اش صحبت می‌کنیم یا صحنه‌های دیگر نیست، بلکه درباره مسئله‌ای بزرگ‌تر است که آینده زندگی برکره زمین می‌باشد. به نظرم موسیقی را که دسپلا ساخت که از اورکستر زنده و الکترونیک ترکیب می‌شود، بسیار با فکر کلی فیلم تناسب دارد.

* دسپلا در یک مصاحبه گفته، این فیلم «در باره مرگ و موسیقی و امید در دل مصیبت است».

-واقعاً همینطوره...

*درباره آینده زندگی روی زمین گفتی... این آینده نگرانت می‌کند؟ آن را چطور می‌بینی؟

-البته مانند هر انسانی که با آگاهی به اطراف خود و اشتباهاتی که بشر در باره همدیگر و طبیعتی که درآن زندگی می‌کنند مرتکب می‌شوند و مخاطرات بسیاری که پیامد جنگ‌ها و بیماری‌ها و درگیری‌ها هستند نگاه می‌کند. اگر جز این بگویم دروغ گفته‌ام. اما امید به آینده را از دست نمی‌دهم، اما مسئولیت‌های بزرگ در برابر آن داریم. به نظرم هریک از ما وظیفه دارد برای محافظت از آینده و بشریت و محیط زیست در زمینه خود کاری بکند هرچند به نظر کوچک بیاید.

ویرانی احتمالی

*فکر می‌کنی وظیفه تو در زندگی تو را مجبور می‌کند چنین تلاشی بکنی؟

-البته. نه تنها وظیفه من بلکه وظیفه تو و همه است. موفقیت تو در این زمینه. برای بسیاری والاترین هدف غذا رساندن به خانواده‌شان است. این نهایت کاری است که می‌توانند بکنند. اما برای کسانی که می‌توانند باید توقعی بیشتر از این داشته باشیم. در زندگی‌ام خوش شانس بودم به همین دلیل این فرصت را به خودم دادم تا بر مسائلی که در این جهان برایم اهمیت دارند تمرکز کنم. امیدوارم این مسائل، مسائلی باشند که برای جهان نیز مهم‌اند. پس، بله. فکرمی‌کنم من مسئولیت دارم. وظیفه‌ای که باید انجام بدهم.

* این پیام مثبت در زندگی را از کجا الهام گرفتی؟

-با همین بزرگ شدم. از پدر و مادرم آموختم. یادگرفتم که همه ما روی زمین در پیامدها و مسئولیت‌ها و نتایج شریک هستیم. این ویروس آشکارا به ما نشان داد که هیچ مانع و مرزی وجود ندارد. ویروس اهمیتی به این نمی‌دهد چه کسی و کجا را آلوده می‌کند.

*آیا به این مسئولیت از این زاویه نگاه می‌کنی که تو پدرهستی؟

-لابد این مسئله درست است، اما همان طور که گفتم من در محیطی بزرگ شدم که این را به من یاد داد. اکنون زندگی راحتی دارم و این به من این توان را می‌دهد که کارهایی بیش از دیگران انجام دهم.

*آیا این احساس مسئولیت در انتخاب‌ نقش‌هایی که بازی می‌کنی یا کارگردانی دخالت می‌کند؟

- وقتی سناریو را می‌خوانم به این اهمیت می‌دهم که داستان جالبی باشد. محتوایی داشته باشد که نظرم را جلب کند و به عنوان پیام فیلم به بیننده‌ها باشد. همه سناریوهایی که می‌خوانم این چنینی نیستند، به همین دلیل هرسال من را در یک فیلم جدید نمی‌بینی(می‌خندد).

* رمان « آسمان نیمه شب» چه ویژگی‌هایی داشت که برایت جالب بود و تصمیم گرفتی براساس آن فیلم بسازی؟

-کتاب را نخواندم، اما فیلمنامه را خواندم و دیدم ایده جالبی دراین باره دارد که اگر هوشیار نباشیم بلایی که ممکن است سر همدیگر بیاوریم. اگر توجه نکنیم و به سخنان دانشمندان گوش ندهیم. اگر در کینه و تفرقه و بدخواهی فرو برویم آنچه که ممکن است برای همدیگر به وجود می‌آوریم. اگر همین روش زندگی کنونی را ادامه بدهیم به احتمال زیاد در طول 40 سال همدیگر را به طور کامل نابود می‌کنیم. به همین دلیل از این سناریو و مواضعی که درپیش می‌گیرد خوشم آمد.

* می‌دانستی فیلمبرداری فیلم کار طاقت فرسایی است...

-البته، اما اگر به انجام کارعلاقه و اشتیاق داشته باشی به این اهمیت نمی‌دهی.

بهترین خاطره

*تعداد زیادی دستیار و نیروی فنی در این فیلم حضور دارند... به نظرم بیشتر از هرفیلمی که درآن کار کردی.

-بله. بیش از 300نفر روی فیلم کارکردند. در حقیقت دو فیلم متفاوت را فیلمبرداری می‌کردیم. یکی را در قطب و دیگر را کاملاً در استودیو. مدیر طراحی هنری جیم بیسل که آدم چیره دستی است و چندین سال است که با او و گروهش کارمی‌کنیم. همین طور گروهی از افراد فعال در زمینه تکنیک و جلوه‌های ویژه. بلکه بزرگ‌ترین طرحی است که تاکنون روی آن کارکرده‌ام.

*فکر کنم درماه سوم فیلمبرداری بودید که ویروس شایع شد.

-بله ویروس در اواخر کار رسید. البته مشکلات پیش از آن شروع شده بود. چهار روز قبل از فیلمبرداری دچار التهاب پانکراس شدم. دو روز در مراقبت‌های ویژه بودم و بعد فیلمبرداری را شروع کردم. این کار دیوانگی و خطرناک بود چون تو به قدرت بدنی و سلامتی نیاز داری تا درکار به تو کمک کند.

*شخصیت تو در فیلم مردی است که از بیماری رنج می‌برد و نزار و خسته است... این نقش‌بازی بود یا واقعی؟

-(می‌خندیم) بدون شک بیماری‌ام برای فیلم مفید بود. در ایفای نقش شخصیت کمک کرد. واقعاً خسته بودم، اما خستگی و ضعف هر دو از ویژگی‌های این شخصیت بودند.

*دومین فیلمت طی هفت سال گذشته درباره فضاست، البته بعد از «گرافیتی». چه چیزی در فیلم‌هایی که فضا و آینده جهان را دست‌مایه خود می‌سازند را هیجان انگیز می‌بینی؟

-سال 1961 در دوره مسابقه رفتن به فضا متولد شدم و به عنوان کودک چیزهایی را خوردم و نوشیدم که می‌گفتند خوراک و نوشیدنی فضانوردهاست. بچه که بودم صاحب کلاه فضانورد شدم و خیلی به فضا علاقه داشتم. شاید چون فضا بی انتهاست درحالی که زندگی روی زمین واقعاً محدود است... حالا این توجه مانند قبل با شور و شوق نیست. همراه با این حقیقت است که ما روی دوراهی ایستاده‌ایم. دوست دارم روی کره زمین زندگی کنم تا اینکه دنبال کره دیگری باشم که برای ما به عنوان بشر چندان مناسب نباشد.

*صحنه فضانورد کایل یادآوری خاطرات اوست وقتی که با بچه‌هایش غذا می‌خورد. آیا این بازتاب دهنده نگرانی تو برای آینده است؟

-بله، اما بیشتر از این یادآوری لحظه‌های گرم و صمیمی است که انسان وقتی از کارهای روزانه دور باشد آنها را به یاد می‌آورد. به نظر من هیچ چیز زیباتر از زمانی نیست که من و همسر و فرزندانم هر روز صبح صبحانه می‌خوریم و به ایتالیایی آواز می‌خوانیم. به همین دلیل این صحنه را به تأخیر انداختم و به عنوان قطعه‌ای از زندگی فیلمبرداری کردم که برای ما ارزشمند است و پیش از آنکه دیر شود از آن محافظت می‌کنیم.

*چه خاطرات خیلی غیر صمیمی داری که دوست داری اینجا فاش کنی؟

-همه ما مشکلات و مراحل دشواری را تجربه می‌کنیم. وقتی جوان بودم مفلس بودم و پس از آن برای مدتی طولانی مجرد ماندم. خودم با دست خودم لباس‌ها و ظرف‌ها را می‌شستم و کف آپارتمانم را تمیز می‌کردم. وقتی مجبور بودم دیوارها را رنگ کنم خودم این کار را می‌کردم. این بیهوده نگذشت. وقتی به ایتالیا برمی‌گردم تا کنار خانواده‌ام باشم همه این کارها را انجام می‌دهم با این تفاوت که این کارها را با رغبت انجام می‌دهم و نه ازسر اجبار.



«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند

«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند
TT

«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند

«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند

جشنواره «فیلم‌های کوتاه بیروت» (Beirutshorts) سال به سال و در هر دوره تحولی چشمگیر را تجربه می‌کند. از آنجا که پیش از این حدود 1000 فیلم کوتاه برای شرکت در این جشنواره ارسال می‌شد، اکنون این تعداد به بیش از 3000 فیلم رسیده و افق‌های آن گسترش یافته است، به طوری که انتخاب‌های بیشتری از سراسر جهان را ارائه می‌دهد که سطح نمایش‌ها را هم از لحاظ عربی و جهانی ارتقا می‌دهد.
این جشنواره به عنوان چهارمین جشنواره مهم عربی پس از جشنواره‌های «قرطاج سینمایی»، «قاهره سینمایی» و «اسکندریه سینمایی» که شایستگی دریافت جایزه اسکار را دارند، شناخته می‌شود.
سام لحود، مدیر و سازمان‌دهنده جشنواره، اشاره می‌کند که این دسته‌بندی بالاترین سطح اعتبار جهانی برای جشنواره‌های سینمایی است. او به «الشرق الأوسط» گفت: «ما منتظر نتایج سه فیلم کوتاه لبنانی هستیم که امسال برای جایزه اسکار نامزد شده‌اند. همچنین در دوره فعلی، سه فیلم دیگر از میان فیلم‌های «حرفه‌ای» برای شرکت در مسابقه سال آینده انتخاب خواهند شد».

من الأفلام اللبنانية المشاركة «بلايندي» للطالب غي قسيس... (الجهة المنظمة)

این فیلم‌ها از سه مرحله برای رسیدن به اسکار عبور می‌کنند: ابتدا شایستگی کسب نامزدی را پیدا می‌کنند، سپس وارد فهرست کوتاه می‌شوند و در نهایت برای دریافت جایزه رقابت می‌کنند.
در دوره نوزدهم جشنواره که از 3 تا 7 نوامبر برگزار می‌شود، 85 فیلم کوتاه از لبنان و دیگر کشورهای جهان به نمایش گذاشته خواهد شد. این فیلم‌ها شامل آثار فارغ‌التحصیلان جدید و دانشجویان کارگردانی از لبنان هستند. لحود در این باره توضیح می‌دهد: «ما این فیلم‌ها را بر اساس استانداردهای بالایی انتخاب کرده‌ایم که شامل 13 فیلم به عنوان پروژه‌های فارغ‌التحصیلی و 15 فیلم از دانشجویان سال‌های دوم و سوم است. در مسابقه رسمی جشنواره، 41 فیلم از لبنان و دیگر کشورها حضور دارند. همچنین 8 فیلم از لبنان و دیگر کشورهای جهان در مسابقه «زمین، صلح و عدالت» شرکت دارند.»
فیلم‌های کوتاه در این جشنواره از ژانرهای مختلفی همچون داستانی، مستند، اجتماعی، تجربی و انیمیشن هستند. از جمله فیلم‌های لبنانی شرکت‌کننده می‌توان به «در جایی اما نه اینجا»، «این نافرمانی» و «نه تنها ترس دارم، بلکه غمگینم» اشاره کرد.
کشورهای مختلفی همچون مجارستان، اسپانیا، آمریکا، کرواتیا، سعودی، اتریش و برزیل نیز در جشنواره حضور دارند.
لحود در مورد جدیدترین ویژگی‌های این دوره، می‌گوید: «ما همیشه تلاش می‌کنیم که دوره‌های جشنواره را به روز و پیشرفته کنیم. هیئت داوری امسال شامل مدیران برنامه‌های جشنواره‌های رسمی از جشنواره‌های جهانی است. امسال ما میزبان مدیران از برلین سینمایی، لوکارنو و کلرمون-فیران هستیم. همچنین تعدادی از فیلم‌سازان لبنانی مانند کارولین لبکی و بازیگران مانند رودریگ سلیمان و السا زغیب نیز حضور دارند.»
جشنواره بیروت برای فیلم‌های کوتاه برای اولین بار با مؤسسه متروپولیس سینماتیک همکاری می‌کند و تمامی نمایش‌های جشنواره در این مؤسسه برگزار خواهد شد. لحود در این باره می‌گوید: «این اولین بار است که دو مؤسسه سینمایی در یک همکاری مشترک شرکت دارند. سازمان‌دهندگان این جشنواره (جامعه سینمایی بیروت) و متروپولیس دو نهاد پیشرو در برگزاری جشنواره‌های سینمایی در لبنان هستند. امیدواریم که این نوع همکاری‌ها با جشنواره‌های دیگر در آینده نیز گسترش یابد.»

تبرز مواهب إخراجية شبابية في «بيروت للأفلام القصيرة»... (الجهة المنظمة)

یکی از شگفتی‌های جشنواره امسال، اهدای جوایز مالی به ارزش تقریبی 3500 دلار است. همچنین فیلمی که جایزه تماشاگران را کسب کند، صاحب آن به فرانسه سفر کرده و در جشنواره کلرمون-فیران شرکت خواهد کرد.
لحود ادامه می‌دهد: «امسال فیلم‌های لبنانی را به جشنواره فرانسوی کلرمون-فیران خواهیم برد که از 30 ژانویه تا 8 فوریه برگزار می‌شود. انتخاب شخصیت‌های برجسته از جشنواره‌های جهانی هدفش نزدیک‌تر شدن به سطح فیلم‌های لبنانی است. وقتی آنها فیلمی را در محیط خود می‌بینند، ارتباط بهتری با موضوع آن برقرار می‌کنند.»
لحود در مورد سطح فیلم‌های جشنواره توضیح می‌دهد:
«اکثر فیلم‌ها فیلم‌های جوانانه‌ای هستند که با موضوعات متنوع و ایده‌های جسورانه به مسائل مختلف از جمله عدالت، جنگ‌ها و داستان‌های اجتماعی پرداخته‌اند. این فیلم‌های کوتاه از تکنیک‌های پیشرفته‌ای بهره می‌برند که با استانداردهای جهانی همخوانی دارد. همچنین همکاری‌هایی با برلین سینمایی داشته‌ایم و دو قسمت از روند برگزاری جشنواره سال گذشته را به نمایش خواهیم گذاشت و 12 فیلمی که در آن جشنواره شرکت داشتند، به نمایش درمی‌آیند.»


سینمای سعودى؛ دستاوردهای بزرگ در مدت زمانی بسیار کوتاه


«آواز كلاغ» (تلفويزيون 11)
«آواز كلاغ» (تلفويزيون 11)
TT

سینمای سعودى؛ دستاوردهای بزرگ در مدت زمانی بسیار کوتاه


«آواز كلاغ» (تلفويزيون 11)
«آواز كلاغ» (تلفويزيون 11)

کمتر از دو ماه تا پایان سال جاری باقی مانده است، اما نتایج حاصل از فروش فیلم‌های سعودی در سال جاری، از موفقیت‌هایی بی‌سابقه سخن می‌گویند. «گیشه‌ی فروش» فیلم‌های سعودی از آغاز سال تا نیمه‌ی ماه گذشته، اکتبر، ۲۳ درصد از مجموع درآمد حاصل از همه‌ فیلم‌هایی را که در سالن‌های پادشاهی عربى سعودى به نمایش درآمده‌اند، به خود اختصاص داده است. این رقم چندان اندک نیست، همان‌گونه که ممکن است در ابتدا به نظر برسد، زیرا سهم فیلم‌های سعودی در مقایسه با کل فیلم‌های عربی و خارجی که در سالن‌های این کشور نمایش داده می‌شوند، از ۴ درصد فراتر نمی‌رود.
در واقع، بازار سینمای سعودى طی حدود پنج سال گذشته شاهد جهش چشمگیری در تعداد فیلم‌های تولیدشده در داخل کشور بوده است، فیلم‌هایی که راه خود را به آسانی به سالن‌های نمایش باز کرده‌اند.
این موفقیتی است که سعودى نه از نظر شمار فیلم‌سازان و نه از نظر تعداد تماشاگران انتظارش را نداشت، اما با شتابی چشمگیر به واقعیتی انکارناپذیر تبدیل شده است.

فیلم «هوپال» (الشرق الأوسط)

پایه‌گذاری سینما

از سال ۲۰۱۸، هنگامی که عهد جدید توسعه و فرهنگ در سعودى پایه‌گذاری و اجرای آن آغاز شد، نتایج برنامه‌ریزی‌های انجام‌شده در حوزه‌های گوناگون به‌روشنی پدیدار شد. هر زمینه‌ای را که بنگری، امروز بهتر از گذشته است: از توسعه‌ی اجتماعی و فرهنگی گرفته تا هنر، اقتصاد، علم و ابزارهای گوناگون دانش.
سینما نیز جایگاهی ویژه در توجه مسئولان یافت؛ مؤسسات حمایت و تولید و انجمن‌های سینمایی تأسیس شد، در حالی که سالن‌های سینما در شهرهای مختلف کشور گسترش یافتند. ناشران نیز توجه خود به انتشار کتاب‌های سینمایی را افزایش دادند. افزون بر این، دو جشنواره سینمایی نیز راه‌اندازی شد: یکی ویژه‌ فیلم‌های محلی و خلیجی (یعنی «جشنواره فیلم‌های سعودی») و دیگری با ابعاد جهانی («جشنواره بین‌المللی فیلم دریای سرخ»).
بخش بزرگی از این تلاش‌ها نتیجه‌ی تأسیس «هیئت فیلم‌های سعودی» به ریاست عبدالله آل‌عیاف است؛ کسی که از پیشینه‌ای سینمایی برخوردار است و فعالیتش از سال‌های نخستین این قرن آغاز شد. انتخاب او و نیز سایر رؤسا و مدیران بخش‌های مختلف، نه‌تنها از نظر گزینش اشخاص موفقیت‌آمیز بود، بلکه از نظر ایجاد و تضمین زیرساخت‌های هنری، تولیدی و فرهنگیِ لازم برای رشد سینمای بومی نیز بسیار مؤثر واقع شد.

پوستر فیلم سعودی «شباب البومب ۲» (الشرق الأوسط)

مقایسه‌ها

بر اساس بررسی‌های بی‌طرفانه و کارشناسانه، در جهان عرب (و حتی در بیشتر کشورهای جهان) تجربه‌ای مشابه با این میزان تلاش و دستیابی به نتایج در زمانی چنین کوتاه وجود ندارد. مؤسسات مشابهی در برخی کشورها تأسیس شده بودند، اما بسیاری از آن‌ها نتوانستند با انرژی و تداوم لازم ادامه دهند یا در فعالیت‌هایی تبلیغاتی برای منافع حاکمیت حل شدند.
آنچه در تجربه سعودى تحسین‌برانگیز است، گام‌های استوار، سنجیده و هدفمند آن در راه تحقق یک صنعت سینمایی جامع است.
اگر به اعداد بازگردیم، کافی است بگوییم که در سال گذشته، ۲۰۲۴، سهم درآمد فیلم‌های سعودی از بازار داخلی از ۸ درصد فراتر نرفت. این بدان معناست که آنچه در نه ماه و نیم نخست سال جاری به دست آمده، تقریباً سه برابر آن مقدار است.
ارزیابی فیلم‌هایی که این موفقیت را رقم زده‌اند، با دلایل موفقیت تجاری‌شان تفاوت دارد؛ برخی از فیلم‌های موفق از سطح هنری آگاهی‌بخشی برخوردارند، مانند «هوپال» که در میان فیلم‌های سعودی در رتبه‌ دوم قرار گرفت و ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار فروش داشت. برخی دیگر کاملاً عامه‌پسندند، مانند «شباب البومب ۲» به کارگردانی حازم فوده که با ۷ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار، از نظر فروش در رتبه‌ نخست ایستاد. این فیلم از نوع کاملاً تجاری و مردمی است.
نکته‌ جالب آن است که تقریباً تمام فیلم‌های سعودی تولیدشده در پنج سال اخیر (اگر نگوییم همه‌ آن‌ها) با دقت و برنامه‌ریزی ساخته شده‌اند و موضوعاتی را مطرح کرده‌اند که به فرد و جامعه مربوط است — خواه در قالب کمدی، خواه درام یا خیال‌پردازی. بنابراین، حتی آن دسته از فیلم‌هایی که بر پایه‌ی جذب مستقیم تماشاگران عام ساخته شده‌اند (مانند «آواز زاغ» از محمد السلمان و دو فیلم «شباب البومب») نیز با خواسته‌ها و علایق مخاطبان خود ارتباط برقرار کرده‌اند.
فیلم «هوپال» ساخته‌ عبدالعزیز الشلاحی و پیش از آن «نوره» اثر توفیق الزایدی، به عنوان نمونه، با نگاه به تاریخ پیش از سال ۲۰۱۸ آن را میراث و سنت تلقی کردند و بر همین اساس نیز در داخل و خارج از کشور با استقبال روبه‌رو شدند. برخی دیگر نیز از ژانر هیجان و تعلیق برای رساندن پیام خود بهره گرفتند، مانند آثار لعلی کلثمی.

جشنواره و همایش

این تمام ماجرا نیست. چند روز پیش، سومین دوره‌ «فروم فیلم سعودی» با موفقیتی چشمگیر به پایان رسید — نه فقط به این دلیل که جانی دپ از مهمانان دعوت‌شده برای سخن گفتن درباره‌ تجربه‌ بازیگری خود بود، بلکه به این خاطر که این فروم، با توجه به اهداف اعلام‌شده‌اش در زمینه‌ پیوند دادن سینمای سعودی به چرخه‌ اقتصادی و تجاری فیلم در جهان و جذب سرمایه‌ها و همکاری‌های بین‌المللی، ثابت کرد نماینده‌ای شایسته برای وضعیت کنونی و آرمان‌های سینمای سعودى است.
در روزهای آینده نیز، دوره‌ تازه‌ای از «همایش نقد سینمایی» برگزار خواهد شد که همه‌ جنبه‌های مربوط به زندگی نقد فیلم، پیوند آن با سینما، مخاطبان و نقش فرهنگی و روشنگرانه‌اش را بررسی می‌کند.
این مسیری است نسبتاً کوتاه، اما از نظر عملی سرشار از دستاورد؛ هرچند هنوز راهی طولانی برای تحقق اهداف در همه‌ زمینه‌های هنری و صنعتی سینما در پیش است.


«گلِ اشبیلیه»… دمشق با اپرا نفس تازه می‌کشد

 «گل اشبیلیه» گلبرگ‌های خود را بر صحنهٔ اپرای دمشق می‌گشاید (سانا)
 «گل اشبیلیه» گلبرگ‌های خود را بر صحنهٔ اپرای دمشق می‌گشاید (سانا)
TT

«گلِ اشبیلیه»… دمشق با اپرا نفس تازه می‌کشد

 «گل اشبیلیه» گلبرگ‌های خود را بر صحنهٔ اپرای دمشق می‌گشاید (سانا)
 «گل اشبیلیه» گلبرگ‌های خود را بر صحنهٔ اپرای دمشق می‌گشاید (سانا)

بیش از ۸۰ رقصنده و رقصنده‌ـ‌هنرمند از فارغ‌التحصیلان مؤسسات هنری و از مناطق و اقوام گوناگون سوریه، خود را برای اجرای نخستین نمایشِ موزیکالِ صحنه‌ای پس از به‌دست گرفتن زمام قدرت توسط حاکمیت جدید در کشور آماده می‌کنند.
در این نمایش که بازیگر بزرگ سوری مونا واصف نقش اصلی آن را بر عهده دارد، هنرمند تئاتر نوار بُلبل، بازیگر برجسته ناهِد حَلَبی، بازیگر ولید دَبّس و گروهی دیگر نیز شرکت دارند. اجراهای این اثر از ۳ تا ۵ نوامبر در تالار اپرای دمشق برگزار می‌شود.

در همین زمینه، کارگردان اثر احمد زهیر گفت: نمایش «وردة إشبیلیة» یا «تاج‌العروس» اثری موسیقایی است که دو سال پیش در خارج از سوریه اجرا شده بود، اما این‌بار با دیدگاهی تازه آماده شده تا میان گذشته و حال پیوندی برقرار کند، آن‌گونه که خود گفت «پس از پیروزی سوری‌ها» نمایشی نو با شکلی متفاوت از نسخهٔ نخست پدید آمده است.

او در نشست خبریِ معرفی نمایش در دمشق توضیح داد که بازگشت اجراها به تالار اپرا «پیامی روشن دارد مبنی بر این‌که سوریه از نظر هنری و فرهنگی در حال بهبود است و دوباره نور می‌گیرد»، و تأکید کرد که «هنر توان آن را دارد که همگام با تحولات حرکت کند و در روند توسعه و بازسازی سهیم باشد».
تولیدکنندگان این نمایش قصد دارند گروهی دائمی برای نمایش‌های موزیکال و نمایشی در دمشق پایه‌گذاری کنند تا اجراهای هنری در سوریه و خارج از آن استمرار یابد.

یادِ اندلس بر صحنهٔ سوریه (پوستر رسمی)

نوار بُلبل در گفت‌وگو با الشرق الأوسط اظهار کرد: این نمایش «سفری هنری است که یاد دوران‌هایی را زنده می‌کند که در آن موسیقی، رقص و شعر بازتاب‌دهندهٔ هویت و زیبایی ما بود». او افزود که هدف نمایش، زنده‌کردن پیوند میان هنر و احساس و نیز اثبات حضور تئاتر سوری است.
این نمایش نخستین حضور بُلبل در سوریه پس از بیش از ده سال دوری است، و به گفتهٔ او این خود «نشانه‌ای از تداوم حیات هنر سوری، با وجود همهٔ چالش‌ها» به شمار می‌آید.
محمد عمر، نویسندهٔ متن نمایش، گفت این اثر «یادآور گذشتهٔ درخشانِ تمدن عربی و اسلامی در اندلس است»، اما در عین حال «تصویری زیباشناسانه از سوریهٔ نوین ارائه می‌دهد؛ سوریه‌ای دوست‌دار، فراتر از اختلافات، و در حال بازسازیِ خود در عرصه‌های هنری و فرهنگی»، سوریه‌ای که «دوباره پل‌های ارتباط را به سوی همه می‌گشاید».
ناهِد حَلَبی، بازیگر نامدار، نیز معتقد است که «امروز تماشاگر سوری بیش از هر زمان دیگری آماده و مشتاق چنین گونه‌ای از هنر است که برای نخستین بار در این ابعاد و با چنین حرفه‌ای‌گری در کشور اجرا می‌شود».

از نشست خبری نمایش «وردة إشبیلیة» (سانا)

دست‌اندرکاران نمایش امید دارند که موفقیت آن آغازگر مجموعه‌ای از اجراهای موزیکال در تالار اپرا باشد.
به گفتهٔ ولید دَبّس، «سرمایه‌گذاری در هنرها معیار رشد کشورها و نماد تصویر تمدنی آن‌هاست».
اجرای نمایش را مؤسسهٔ «موزاییک» پشتیبانی می‌کند؛ نهادی که بر اساس دیدگاه خود تأکید دارد: «هنر و موسیقی بخشی اصیل از تمدن کهن سوریه‌اند».
نمایندهٔ این مؤسسه رانیا قَطَف بر اهمیت تقویت حضور این هنرها در داخل کشور و تداوم همکاری‌های نهادی برای حمایت پایدار از آن‌ها تأکید کرد.