منابع دیپلماتیک به «الشرق الاوسط»: برنامه موشکی و سیاست منطقه‌ای ایران قابل قبول نیستند

اروپا تا کی می‌تواند در برخورد با ایران از سیاست درنگ استفاده کند؟

  منابع دیپلماتیک به «الشرق الاوسط»: برنامه موشکی و سیاست منطقه‌ای ایران قابل قبول نیستند
TT

منابع دیپلماتیک به «الشرق الاوسط»: برنامه موشکی و سیاست منطقه‌ای ایران قابل قبول نیستند

  منابع دیپلماتیک به «الشرق الاوسط»: برنامه موشکی و سیاست منطقه‌ای ایران قابل قبول نیستند

اروپایی‌ها در اختلافات خود با ایران پیرامون موشک‌های بالستیکی، سیاست منطقه‌ای و تلاش‌های تروریستی‌اش در اروپا از سیاست درنگ پیروی می‌کنند.
به گزارش الشرق الاوسط، در واقع آنها گاهی با ایران روش تشویق را اتخاذ می‌کنند و گاهی دیگر از روش تهدید استفاده می‌کنند یا به عبارتی دیگر سیاست «چماق و هویج» را با به کار می‌برند.
منابعی سیاسی و اروپایی در گفتگو با «الشرق الاوسط» می‌گویند که موضع اروپا در برابر موشک‌های بالستیک ایران همیشگی و ثابت بوده‌است که برنامهٔ موشکی ایران «قابل قبول نیست» و سیاست منطقه‌ای آن نیز خطرناک است.
آنها ادامه می‌دهند که پیامی که به ایران می‌دهیم این است که اگر می‌خواهد در صلح و سازش به سر ببرد باید با تمایل و ارادهٔ خود برای برنامه‌های موشکی‌اش حدی بگذارد و سیاست منطقه‌ای خود را از جمله در سوریه، عراق، یمن و لبنان تغییر دهد.

 کمیته چهارگانه اروپایی به صورت دوره ای پرونده های اختلافی با ایران را بررسی می کند، اما بدون هیچ پیشرفتی

این منابع مذکور که مسئول مستقیم پروندهٔ ایران هستند تأکید می‌کنند که چندین بار موضوعات اساسی سه‌گانه را به ایران تأکید کردند: اولی «هیجان» بالیستیکی تهران است که آیا فقط برای افزایش تجارب است یا برای به دست آوردن موشک‌هایی با بُرد، دقت و ویرانگری بیشتر از یک سو و تلاش آن برای صادر کردن آن در منطقه همچون یمن، سوریه و لبنان از سوی دیگر است به اضافهٔ ایجاد پایگاه‌های ثابت و تولید داخلی آنها.
این منابع اقدامات ایران را حداقل تلاش‌هایی برای فشار آوردن به محیط یا «تجاوزی مشروح» می‌دانند.
دومی تهدید رهبران حکومت بسیاری از کشورهای منطقه از طریق ایجاد شبه نظامیان شیعه، آموزش، مسلح کردن و تأمین مالی آنها است که تنها هدف آن کشتن حکومت، ضعیف کردن آن از درون و توانایی تأثیر گذاشتن بر تصمیمات آن است همچون اتفاقی که سوریه، لبنان؛ یمن، عراق و غزه می‌افتد
سومی این است که ایران هر بار که به اسرائیل حمله می‌کند خود را در حاشیه رانده و تبدیل به کشوری سرکش می‌شود که نمی‌توان با آن مذاکره کرد.
علیرغم خطرات موضوعات یاد شده اما سه کشور اروپایی و اتحادیهٔ اروپا، هدف از مذاکره با ایران، برجام و سعی در دور زدن تحریم‌های آمریکا را دو چیز می‌دانند: پایبند گذاشتن ایران به این توافقنامه و ادامه دادن به نظارت بر برنامهٔ موشکی آن و دور کردن آن از کارهای تحریک آمیزی که ممکن است در را به روی موضوعات مجهول دیگری همچون به وجود آمدن رقابت هسته‌ای در منطقه باز کند.
هدف دوم فراهم کردن شرط‌های مذاکرات مجدد پیرامون اختلافات ذکر شده و موقعیت ایران در منطقه است.
این منابع ذکر می‌کنند به نتیجه رسیدن در این خصوص نیازمند زمان است اما هدف آن بسیار مهم است و اروپایی‌ها در این راستا با آمریکایی‌ها، کشورهای عربی و دیگر افراد دخیل در این قضیه به روشنی عمل می‌کنند.
این منابع همچنین می‌گویند که مذاکرات دوره‌ای میان گروه چهارگانهٔ اروپا (فرانسه، بریتانیا، آلمان و ایتالیا)، کمیساریای اروپا و ایران در خصوص همهٔ این موضوعات برگزار می‌شود.
اما آنچه از گفته‌های این منابع هویدا است تاکنون پیشرفت ملموسی در این زمینه حاصل نکرده‌اند.
در هر صورت این منابع به نظر ناامید نمی‌آیند چرا که عنوان می‌کنند مذاکرات در خصوص برنامهٔ هسته‌ای ایران در سال ۲۰۰۳ شروع شد و تا ۲۰۱۵ نتیجه نداد.
اروپایی‌ها آمریکایی‌ها را مسئول بخشی از وضعیت کنونی می‌دانند، نه از این جهت که از برجام خارج شدند بلکه به این جهت که واشینگتن در انعقاد توافقنامه عجله کرد و پیشنهاد لوران فابیوس وزیر خارجهٔ سابق فرانسه را رد کرد که مضمون آن ضرورت وارد کردن پروندهٔ موشکی ایران در توافقنامه بود که همتای آمریکایی‌اش جان کری این پیشنهاد را رد کرد و فشار آورد که توافقنامه روند خود را طی کند.
به جای این پرونده، بندی در توافقنامه قرار داده شد که به قدری پیچیده‌است که هر کسی می‌تواند از آن مطابق با سلیقهٔ خود تفسیر خاص خود را داشته باشد.
اما آیا همهٔ اینها به این معنی است که اروپایی‌ها ایران را به حال خود رها کرده و به آن کمک می‌کنند که از طریق ساز و کارشان به صادرات نفت و عملیات تجاری خود ادامه دهد؟
تا وقتی که ایران به برجام پایبند باشد و عملیات تحریک آمیز انجام ندهد اروپا به سیاست دوگانهٔ خود ادامه می‌دهد: دفاع از برجام و کار در جهت ادمهٔ آن و محکوم کردن سیاست‌های ایران که اروپا و جامعهٔ جهانی را تهدید می‌کند.
اما آیا اروپا می‌تواند این روش پیچیده را تا چه زمانی ادامه دهد؟



مسکو و تهران: بزرگ‌تر از شراکت، کوچک‌تر از ائتلاف

 رئیسان روسیه و ایران، ولادیمیر پوتین و مسعود پزشکیان، در مراسم امضای توافقنامه در مسکو، ۱۷ ژانویه ۲۰۲۵ ( رویترز)
رئیسان روسیه و ایران، ولادیمیر پوتین و مسعود پزشکیان، در مراسم امضای توافقنامه در مسکو، ۱۷ ژانویه ۲۰۲۵ ( رویترز)
TT

مسکو و تهران: بزرگ‌تر از شراکت، کوچک‌تر از ائتلاف

 رئیسان روسیه و ایران، ولادیمیر پوتین و مسعود پزشکیان، در مراسم امضای توافقنامه در مسکو، ۱۷ ژانویه ۲۰۲۵ ( رویترز)
رئیسان روسیه و ایران، ولادیمیر پوتین و مسعود پزشکیان، در مراسم امضای توافقنامه در مسکو، ۱۷ ژانویه ۲۰۲۵ ( رویترز)

با امضای توافقنامه «شراکت استراتژیک جامع» بین روسیه و ایران، روابط دو کشور وارد مرحله‌ای جدید شده است که در آن منافع طرفین به شکلی بی‌سابقه به هم نزدیک می‌شوند. با این حال، در مسکو تردیدهایی درباره تمایل تهران به بازگشایی به سوی غرب وجود دارد.

این توافقنامه پایه‌ای قانونی برای گسترش همکاری‌های وسیع بین دو کشور فراهم می‌کند و جایگزین توافقنامه همکاری سال ۲۰۰۱ می‌شود که پیش‌تر زمینه‌های محدودی برای همکاری ایجاد کرده بود.

در طول ۲۵ سال گذشته، روابط مسکو و تهران به شدت توسعه یافته و تحولات بزرگی در منطقه رخ داده است که دو کشور را وادار به بازنگری در اساس همکاری‌های خود کرده است. با این حال، مسیر رسیدن به این توافقنامه هموار نبوده و موانع زیادی بر سر راه آن وجود داشته است.

رئیسان روسیه و ایران، پوتین و پزشکیان، پس از مذاکرات در مسکو، برای حضور در مراسم امضا آماده می‌شوند (عکس: آسوشیتدپرس)

موضع روسیه در قبال تحولات جنگ قره‌باغ و سوریه، که به منافع منطقه‌ای ایران آسیب زد، باعث ایجاد تردیدهایی در تهران درباره قابل اعتماد بودن مسکو به عنوان یک شریک استراتژیک شده است. از سوی دیگر، مسکو نیز همواره با نگرانی به تلاش‌های ایران برای بازگشایی کانال‌های ارتباطی با غرب نگاه کرده است.

انتخاب زمان امضای این توافقنامه جلب توجه می‌کند. این توافقنامه پس از چندین تأخیر و درست سه روز قبل از تحلیف رئیس‌جمهور جدید آمریکا، دونالد ترامپ، امضا شد. برخی تحلیل‌گران معتقدند که مسکو و تهران پس از تحولات سوریه و اوکراین، تصمیم گرفتند تا با تقویت مواضع خود، آماده مذاکرات آینده شوند.
این توافقنامه در ۴۷ بند، حوزه‌های مختلف همکاری از جمله تجارت، انرژی، آموزش و گردشگری را پوشش می‌دهد. بخش قابل توجهی از آن به همکاری در زمینه انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز اختصاص دارد، حوزه‌ای که ایران به زودی چالش‌های دیپلماتیک جدی در آن پیش رو خواهد داشت.

رئیسان روسیه و ایران، پوتین و پزشکیان، در مراسم امضای توافقنامه در کرملین، مسکو، ۱۷ ژانویه ۲۰۲۵ (آسوشیتدپرس)

همکاری نظامی

توافقنامه بر همکاری‌های نظامی و امنیتی تأکید کرده است، اما از تبدیل این شراکت به یک اتحاد نظامی کامل جلوگیری می‌کند. این همکاری شامل تبادل هیئت‌های نظامی، آموزش پرسنل، انجام تمرینات مشترک و مشارکت در کنفرانس‌های بین‌المللی می‌شود.
دو کشور بر تقویت همکاری در مبارزه با تروریسم، تبادل اطلاعات امنیتی و هماهنگی بین وزارتخانه‌های داخلی تأکید کرده‌اند. همچنین، همکاری در زمینه‌های حقوقی، کنترل تسلیحات و خلع سلاح نیز در توافقنامه گنجانده شده است.
توافقنامه به توسعه روابط تجاری و اقتصادی، بهبود شبکه‌های حمل‌ونقل و تدارکات، و افزایش مبادلات تجاری بین دو کشور اشاره کرده است. همچنین، استفاده از ارزهای ملی در مبادلات و مقابله با تحریم‌های یکجانبه غرب نیز مورد تأکید قرار گرفته است.
این توافقنامه تمامی جنبه‌های همکاری سیاسی، اقتصادی، امنیتی، نظامی و فرهنگی را پوشش می‌دهد. با این حال، نکته جالب توجه این است که در بند پایانی توافقنامه آمده است: «در صورت بروز اختلاف در تفسیر مفاد این توافقنامه، نسخه انگلیسی سند مرجع خواهد بود.»