وضعیت آشفته لیبی در «برپایی و فروپاشی صاد شین

صحرای شرقی» نوشته حمدی ابوجلیل

وضعیت آشفته لیبی در «برپایی و فروپاشی صاد شین
TT

وضعیت آشفته لیبی در «برپایی و فروپاشی صاد شین

وضعیت آشفته لیبی در «برپایی و فروپاشی صاد شین

حمدی ابوجلیل در رمان «برپایی و فروپاشی صاد شین» بر نقاط تقاطع جغرافیا و تاریخ حرکت می‌کند. رمانی که اخیراً توسط انتشارات «میریت» در قاهره منتشر شده و گونه‌ای از گونه‌های شناخت زنده و عمیق دربارهٔ ته و توی به حاشیه رانده و فراموش شده در لابه لای این تقاطع عرضه می‌کند. از واقعیت آشفته و درهم لیبی به خصوص در سال‌های اخیر بستری برای روایت خود می‌سازد. در رمان حدوداً دویست صفحه‌ای، تجربه زندگی در این واقعیت و روایت در هم بافته می‌شوند. با هم‌زمان روایی روانی مهیا می‌سازد که بر بخش‌هایی از تجربه شخصی نویسنده- راوی اصلی رمان قرار دارد. صداهای مختلف گذشته و حال و آینده چه در ترسیم تصویری از روستای زادگاهش در اطراف استان فیوم که نقطه آغاز رؤیا و خطرکردن داستانی‌اش یا تلاش ویژه و برجسته‌اش برای به وجود آوردن زبان روایی بدیل که گاهی با درآمیختن زبان فصیح و گویش عامیانه شکل می‌گیرد یا به کاربردن لهجه‌های عامیانه بدوی لیبی به شکلی بسیار صمیمی در درون بافت متن. زوایای پنهان آن به فضایی تبدیل می‌شوند برای زمان‌های محسوس و تجربه شده بلکه چنان تر و تازه که گویی هماکنون روی داده باشد.
با این سرزندگی، ریسک روایی به سرسپردن در راه‌های زندگی و زمان بدل می‌شود. با قدرت خیال و رؤیا از راه اندوهی اساسی که پی‌بست بنیادین متن را تشکیل می‌دهد به زیست‌گاهی مسکونی بدل می‌شوند؛ هجرتی غیرقانونی به سواحل لیبی و از آنجا به سواحل ایتالیا آن هم از طریق قهرمان-راوی اصلی که در دهه نود قرن گذشته به ایتالیا مهاجرت می‌کند.
زندگی در اعماق صحرای لیبی طی سال‌هایی که نویسنده زیر چتر «صاد شین» در آن زیسته‌است؛ مدارک شهروندی که رهبر فقید لیبی معمر قذافی مبتکرش بود و بدویان مصری را شامل می‌شد که در کناره‌های صحرا میان مرزهای شرقی مصر و لیبی زندگی می‌کردند و طبق رمان در فصلی با عنوان «منبع صاد شین» می‌گوید: «بدویان مصری منبع صاد شین‌اند بلکه همه قبایل لیبی. از نظر نژادی دو گونه‌اند؛ بدویان شرق و بدویان غرب که از لحاظ لهجه و لباس، آداب و رسوم و آواز و خاستگاه اصلی فرق می‌کنند. بدوی‌های شرقی مهاجرانی با فرهنگ و زبان صحراهای شام و شمال جزیره عربی و بدویان غربی مهاجرانی با فرهنگ و لهجه صحرای بزرگ که از لیبی شروع می‌شود و تا مغرب می‌رسد».

ارزش زیباشناختی این رمان در این نهفته‌است که گفتار را به کنش همزیستی با زندگی
بدل می‌کند و نه تنها استعاره‌هایی از آن یا بازی با حوادث مکرر حاشیه‌ای و برخورد

سپس وارد ذکر جزئیاتی می‌شود و بر بدویان غربی در سطح دو نوع جغرافیا درنگ می‌کند؛ بدویان اطراف و مرزهای صحرایی و بدویان دره زراعی یا دقیق‌تر شبه زراعی که از قلب مصر همچون افعی از اسکندریه درمرکز صحرا به سمت اسوان کشیده می‌شود.
کسانی که چک «شین صاد» را در دست داشتند، جایگاهی ویژه نزد رهبر برخوردار بودند. قبیله او به آنها منسوب می‌شد و به آنها به دیده پناهگاه امنیتی با اخلاص نگاه می‌کرد. مقامات حکومتی کشورهم همین را در نظر داشتند و در محاسبات خود قرار دادند و سرنگونش کردند و… وقتی اوضاع به هم ریخت و شرایط، مقامات نگاه تحقیرآمیزشان نسبت به آنها را رو کردند که سرراهی‌های پست می‌دانستند؛ به گفته متن رمان «مصریهای چرک». لیبیایی اصیل نیستند و صرفاً حاشیه‌ای گذرا هستند در فضایی گسترده و بی‌انتها. برهمین اساس، فراز فرودشان و فروپاشی زندگی‌شان به زندگی خود رهبر وابسته بود که دربارهٔ ریشه و زادگاهش حرف و حدیث‌های بسیاری دهان به دهان می‌چرخید. یکی از حکایت‌ها طبقه گفته رمان: «رهبر اصلش فرانسوی است. پدرش خلبان بود که در جنگ جهانی دوم از آسمان افتاد روی خیمه عرب‌های لیبی در صحرا و با دخترشان ازدواج کرد و رهبر میوه آن وصلت شد».
با روحیه طنز خوشی که در رمان جاری است، راوی دربارهٔ این حکایت توضیح می‌دهد: «به همین مناسبت آسمانی که پدر فرانسوی رهبر (البته ادعایی) از آن پایین آمد، آسمان در راه رهبر و برنامه روزانه‌اش بسیار مهم است؛ اولا جز در آسمان سیر و سفر نمی‌کند. این جور خلق شد. در گردنش شوقی وجود دارد رو به آسمان».
رمان جعبه جغرافیا را می‌شکند و آن را از درون می‌شکافد تا تناقضاتی که در درونش می‌گذرند و نقش‌های متعدد و پنهانی را رو کند؛ که معمولاً براساس ضعف و قدرت و شبکه‌های منافع که گاهی به سطح سرسپردگی و جنایت می‌رسند، مقایسه می‌شوند… فضای لیبی فقط پلی است برای عبور به رؤیای پت و پهن‌تر؛ رؤیای ثروت و تمدن و زندگی آزاد و شیک.



چگونه سینمای لبنان از جنگ‌ها و بحران‌هایش سخن گفت؟

ماجرای ۲۳
ماجرای ۲۳
TT

چگونه سینمای لبنان از جنگ‌ها و بحران‌هایش سخن گفت؟

ماجرای ۲۳
ماجرای ۲۳

در حالی که هواپیماهای اسرائیلی مناطق مختلف لبنان را بمباران می‌کنند و شهرها و روستاها را ویران می‌سازند، نمی‌توان این دوره حساس که لبنان در آن به سر می‌برد را از دوره‌ها و مراحل دیگر جدا کرد؛ دوره‌هایی که این کشور در زنجیر، از حدود نیم قرن پیش به آن دچار بوده است. البته اگر از مراحل دشوار دیگری که قبل از آن رخ داده و به شدت کنونی نبوده، چشم‌پوشی کنیم.

فیلم‌های اولیه

جنگ داخلی لبنان در سال 1975 آغاز شد و پس از چند ماه شدت گرفت، به طوری که به مدت 16 سال به یک سبک زندگی تبدیل شد. طبیعی بود که سینما این جنگ را از زوایای مختلف به تصویر بکشد؛ چه به صورت مستند و چه درام‌هایی که در دو سوی خطوط جبهه رخ می‌دادند. اکثر این فیلم‌ها بر اندوه و مصیبت متمرکز بودند و نشان می‌دادند که چگونه مردم یک کشور واحد از نظر سیاسی دچار تفرقه شده و دست به سلاح متوسل بردند تا ثابت کنند که دیگری باید نابود شود.
کارگردان جورج شمشوم فیلم مستند بلندی به نام «لبنان لماذا: لبنان چرا» ساخت. خود عنوان فیلم اندوه بزرگی را به همراه دارد، بزرگ‌تر از سئوالی که مطرح می‌شود. این فیلم در نسخه اولیه‌اش به‌طور بی‌طرفانه‌ای به ثبت وقایع از دو سوی خط تماس پرداخت.

جنگ‌های عشق

رفیق حجار فقید، در اوایل دهه 1980، فیلمی به نام «الملجأ: پناهگاه» ساخت تا تأثیرات جنگ بر بی‌گناهان مسلمان و مسیحی را توصیف کند. این فیلم نیز با نگاه بی‌طرفانه‌اش، هدف انسانی را دنبال می‌کرد.
بعد از آن، تعداد فیلم‌هایی که به جنگ می‌پرداختند، حتی پس از پایان آن سال‌های تلخ، افزایش یافت. از مهم‌ترین آثار آن دوره، فیلم «زنار النار: کمربند آتش» به کارگردانی بهیج حجیج بود که داستان یک معلم مدرسه را روایت می‌کرد که با دو بحران شدید مواجه است؛ یکی شخصی و عاطفی و دیگری بحران جنگ.
بحران جنگ همچنین از زاویه نگاه یک دختر که در یک خانواده مسیحی زندگی می‌کند، در فیلم اول دانیال عربید به نام «معارك حب: جنگ‌های عشق» بازتاب یافته است. می مصری در فیلم‌های «يوميات بيروت: خاطرات بیروت»، «أحلام المنفى: رویاهای تبعید» و «أطفال شاتيلا: کودکان شاتیلا»، وضعیت لبنان را از طریق تراژدی فلسطینیان و حملات اسرائیل به تصویر کشیده است. در حقیقت، این حملات در طول نیم قرن به ندرت از وقایع داخلی لبنان جدا بوده‌اند، از جمله ترور شخصیت‌های لبنانی و فلسطینی در دهه 1960 و پس از آن.

کمربند آتش

میان بغدادی و علويه

پیش از این فیلم‌ها، دو کارگردان لبنانی، برهان علوية و مارون بغدادی، درباره لبنان به عنوان یک بحران زیستی و جنگی فیلم ساخته بودند. هر دو کارگردان اکنون از دنیا رفته‌اند؛ اولی در تبعید و دومی در سفری به بیروت پس از بازگشت از فرانسه، جایی که به صنعت سینمای آن کشور پیوسته بود.
در فیلم «بیروت اللقاء: بیروت دیدار» به کارگردانی برهان علوية (1982)، داستان یک دیدار ناتمام بین یک مسلمان و یک مسیحی روایت می‌شود. شرایط مانع از این دیدار، همان جنگ دیوانه‌واری است که جریان دارد. نگاه فیلم به جنگ، شکست‌های روانی و عاطفی را نشان می‌دهد.
مارون بغدادی نیز دو فیلم در این موضوع ساخت؛ «بیروت یا بیروت» (1975) و «حروب صغیرة: جنگ‌های کوچک» (1982). فیلم اول واکنش درونی بغدادی به ساختار طایفه‌ای و اجتماعی لبنان را نشان می‌دهد. در فیلم دوم «جنگ‌های کوچک»، بغدادی همین مسائل را به میدان جنگ داخلی لبنان منتقل می‌کند.

فیلم‌های پس از جنگ

از فیلم‌هایی که به پیامدهای پس از جنگ پرداختند، می‌توان به فیلم «قضیه 23: ماجرای ۲۳» به کارگردانی زیاد دویری (2017) اشاره کرد. داستان فیلم سال‌ها پس از جنگ اتفاق می‌افتد، اما برخی از نشانه‌های جنگ همچنان پابرجاست. در دفاعیات تونی، بحثی مطرح می‌شود مبنی بر اینکه با فلسطینی‌ها در لبنان بهتر از خود لبنانی‌ها در کشورشان رفتار می‌شود. اما دادگاه به نفع فلسطینی حکم کرد، به‌ویژه که او رسماً با مؤسسه دولتی قرارداد داشت تا کارهایی که به او محول شده بود را انجام دهد.
این تنها یکی از حساب‌های باز سیاسی است که تا به امروز وضعیت سیاسی لبنان از آن‌ها پر است، اما این تنها موضوع نیست. به عنوان مثال، مسئله ربوده‌شدگان و مفقودین موضوع چندین فیلم بوده که به این زخم عمیق پرداخته‌اند. شاید گذر زمان این زخم را برای برخی دفن کرده باشد، اما افرادی که از غیبت اعضای خانواده‌شان رنج برده‌اند، هنوز آن‌ها را به یاد دارند و از این درد رنج می‌برند.
بهترین تصویری که از این موضوع ارائه شده، در فیلم «طرس... صعود به مرئی» ساخته غسان حلوانی (2019) آمده است. این فیلم مستندی است که به شکلی هنری و موضوعی، به‌صورت منحصر به‌ فردی در دیوار حافظه نقب می‌زند.

در اصل، این‌ها نمونه‌هایی از بسیاری از فیلم‌هایی هستند که جنگ داخلی لبنان را همراهی کرده‌اند و سپس آن را دنبال کرده یا چیزهای جدیدی از آن استنباط کرده‌اند و به وضعیت جدید کنونی رسیده‌اند، که خود نیز به نوبه خود فیلم‌های دیگری تولید خواهد کرد.