گریفیتس به «الشرق الاوسط»: توافق ریاض در ایجاد راهکار يمن سهیم خواهد بود

فرستاده ویژه سازمان ملل در امور یمن: روی حمایت محمد بن سلمان نمی توان قیمت گذاشت

مارتین گریفیتس (سایت فرستاده سازمان ملل در مور یمن)
مارتین گریفیتس (سایت فرستاده سازمان ملل در مور یمن)
TT

گریفیتس به «الشرق الاوسط»: توافق ریاض در ایجاد راهکار يمن سهیم خواهد بود

مارتین گریفیتس (سایت فرستاده سازمان ملل در مور یمن)
مارتین گریفیتس (سایت فرستاده سازمان ملل در مور یمن)

مارتین گریفیتس فرستاده ویژه سازمان ملل در امور یمن با ستایش از تلاش سعودی برای ایجاد راهکار درباره مساله یمن گفت «توافقی که به زودی بین حکومت قانونی یمن و شورای انتقالی جنوب یمن زیر نظر سعودی امضا می شود در ایجاد راهکار برای بحران یمن سهیم خواهد بود».
گریفیتس در گفتگو با الشرق الاوسط از حمایت شاهزاده محمد بن سلمان ولیعهد سعودی تشکر کرد و گفت نمی توان روی چنین حمایتی قیمت گذاشت.
او خاطر نشان کرد «نقش ولیعهد سعودی در دست یابی به توافق درباره نقاط اختلاف اصلی بین گروه ها پیشروانه و محوری بود».
او با اشاره به گفتگو بین گروه های یمنی در جده افزود « شاهزاده محمد در گفتگوهای اخیر در جده فرصت هایی در برابر گروه ها قرار داد تا با اعتماد سازی به زمینه های مشترک و توافق برسند». 
گریفیتس خاطر نشان کرد «توافق ریاض گام سازنده بوده و در ایجاد راهکار درباره بحران یمن سهیم خواهد بود».

متن گفتگوی مارتین گریفیتش فرستاده ویژه سازمان ملل در امور یمن با الشرق الاوسط را در زیر می خوانید:
آیا دور جدید گفتگو و رایزنی را به زودی تنظیم می کنید؟ آیا تصور می کنید به ایجاد راهکار نزدیک شده ایم؟ دولت یمن با گفتگو پیش از اجرای توافق حدیده مخالف است. دولت یمن می گوید گروهی که توافق استکهلم را رعایت نکرد زیر بار توافق جدید نیز نخواهد رفت. اگر توافق استکهلم به خوبی اجرا نشود آیا هنوز قصد برگزاری دور جدید رایزنی و گفتگو را دارید؟
من اطمینان دارم که در مسیر درستی حرکت می کنیم. امیدوارم که گروه های درگیر نیز به زودی آمادگی سیاسی خود را برای گذار به سوی یک فرآیند قانونی و پایان دادن به این جنگ ویرانگر اعلام کنند.
در این اثنا تیم ما نیز به تلاش های گسترده سیاسی ادامه می دهد. رایزنی های غیر رسمی با احزاب سیاسی یمن و گروه های جامعه مدنی انجام دادیم. ما در این جلسات به نظرات و دغدغه ها و اندیشه آنها گوش دادیم و در فرآیند رسمی نتایج این گفتگوها را اجرا می کنیم.  
گفتنی است توافق استکهلم یک توافق انسانی برای پرکردن شکاف کنونی بود و نه یک پیش شرط برای آغاز فرآیند سیاسی. این توافق شامل اقدامات مشخص برای اعتماد سازی است. اعتماد سازی منجر به تقویت فرآیند صلح می شود و نه برهم زدن آن.
عده ای می گویند شما خوش بین تر فرستاده سازمان ملل در امور یمن هستید. شما در آخرین گزارش خود به شورای امنیت در ۱۷ اکتبر گفتید که «نشانه های واقعی برای امیدواری مردم یمن وجود دارد». منظور شما چیست؟
در گزارش خود به شورای امنیت گفتم که نشانه های ملموسی برای امیدواری در یمن وجود دارد. برای مثال، خشونت در شمال کشور در چند ماه گذشته کاهش قابل ملاحظه ای داشته و شماری از زندانیان آزاد شدند. مجوز ورود نفتکش ها به حدیده داده شد و گروه های امدادرسان مجوز کمک رسانی به نیازمندان در دریهمی دریافت کردند. افزون بر این، مذاکرات گروه های یمنی درباره جنوب یمن به نتیجه رسید. این توافق اولین گام در مسیر فرآیند صلح پایدار در کشور است. بنابراین، همه این اقدامات امیدوار کننده و بیانگر حسن نیت گروه های درگیر است که منجر به تغییرات ملموس و پیشرفت واقعی می شود.
*شما در تازه ترین گزارش خود از نقش ولیعهد سعودی به عنوان حامی فرآیند سیاسی یمن یاد کرده و از او قدردانی کردید. دلیل این موضع گیری چیست؟
نقش پیشروی شاهزاده محمد بن سلمان ولیعهد سعودی یک عامل اساسی در بستر سازی برای دست یابی به راهکار درباره اختلافات اساسی بین گروه ها بود. شاهزاده محمد همچون نقش خود در گفتگوهای اخیر در جده فرصت هایی در برابر گروه ها قرار داد تا با اعتماد سازی به زمینه های مشترک برسند. من از او به خاطر این حمایت که نمی توان روی آن قیمت گذاشت تشکر می کنم.

آتش بس
از طرح گروه «انصار الله» که در سپتامبر مطرح شد استقبال کردم و درباره پایبندی گروه ها به اجرای آن خوش بین هستم. بر کسی پوشیده نیست که خشونت در چند ماه گذشته در یمن کاهش یافته و این بسیار گام تشویق کننده و مثبت در مسیر درست است.

ما باید روی این تحولات سازنده حساب کنیم. تحولات سازنده یادشده ناشی از تلاش دو گروه برای ایجاد زمینه مشترک و توافق درباره اقداماتی است که به رنج و گرفتاری مردم یمن پایان می دهد.

درباره حمله به «آرامکو» باید گفت که این حمله پیام هشداری به منطقه و جهان بود و نشان داد که با کشاندن یمن به کانون کشمکش منطقه ای چه اتفاقات خطرناکی ممکن است روی دهد. این حمله ممکن بود عواقب فاجعه باری داشته باشد. اما بنده واقعا خوشحالم که این مشکل با تدبیر رفع و از وقوع یک درگیری جلوگیری شد. ما حالا به جای کشیده شدن به یک جنگ منطقه ای فرصتی برای متوقف کردن خشونت در یمن داریم. این تحول بسیار مثبت است.

گفتگوهای جده 
ما سهمی در تنظیم یا برگزاری گفتگوهای جده نداشتیم. اما از همان آغاز از طرح سعودی برای کاهش و توقف تنش در عدن استقبال کردیم. ما از سعودی تشکر می کنیم که این گفتگوها و طرح را رهبری می کند. بنده همواره بر مرحله پس از جنگ تاکید می کنم و تا جایی که اطلاع دارم توافقی که در جده حاصل شد در راستای دست یابی به این هدف است. افزون بر این، توافق جده به نظر من فرصتی است که با توجه به تلاش ها برای رسیدن به توافق شاید منجر به یک پیشرفت واقعی شود و تاثیر سازنده ای در عمل داشته باشد.

پس از این توافق، آغاز به کار نهادهای حکومتی در کنار تامین خدمات اساسی اهمیت فراوانی دارند. علاوه بر این باید سطح معیشتی مردم جنوب یمن بهبود پیدا کند.

استکهلم/ الحدیده 
بندر الحدیده گذرگاه حیاتی یمن و یک مسیر اصلی تجارت دریایی است. من نسبت به پیشرفت چشمگیر در راستای اجرای توافق حدیده در هفته گذشته بسیار خوش بین هستم. بنده از ژنرال گوها و کمیته استقرار مجدد نیروها قدردانی می کنم. پنج ایست بازرسی مشترک در اطراف شهر حدیده دایر کردیم که توسط گروه های یمنی اداره می شوند.
این تنها اقدام سازنده در راستای تقویت آتش بس در بخش های ناآرام نیست. پیشرفت قابل ملاحظه ای حاصل شده که نتیجه افزایش اعتماد گروه ها به یکدیگر است.
این مساله بسیار مهم بوده و باید از آن حمایت کرد. ما همه می دانیم که تلاش های بیشتری باید انجام شود. بخش اقتصادی این توافق از جمله درآمدهای بنادر در اولویت قرار دارد. ما و گروه های گوناگون برای حل مشکل درآمدها و اداره بنادر تلاش می کنیم. ما در راستای حمایت سازمان ملل از توافق حدیده و تضمین اجرای مفاد آن به این منطقه توجه می کنیم. با این حال نباید از مساله اصلی یعنی ایجاد راهکار سیاسی برای جنگ در یمن غافل شویم.
در خصوص زندانیان باید گفتم آزادی حدود ۲۹۰ نفر زندانی توسط «انصار الله» اقدام مثبت بوده که خانواده های یمنی انتظار چنین چیزی را می کشیدند.
ما به همکاری با گروه ها در گفتگوها ادامه می دهیم تا مذاکرات سرآغازی برای اقدامات بعدی باشد. اقداماتی مثل آزادی کلیه بازداشت شدگان که باید در اسرع وقت با همکاری کمیته بین المللی هلال احمر صورت گیرد.
من و شاهزاده خالد بن سلمان هفته پیش درباره تلاش دو طرف برای اجرای توافق تبادل زندانیان گفتگو کردیم. من از همه گروه ها می خواهیم تا حد امکان نرمش نشان دهند.



چگونه عراق از «تهدیدی وجودی خطرناک‌تر از داعش» نجات یافت؟

مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
TT

چگونه عراق از «تهدیدی وجودی خطرناک‌تر از داعش» نجات یافت؟

مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)

منابع دیپلماتیک در بغداد به روزنامه «الشرق الاوسط» گفتند مقام‌های عراقی نگران کشیده شدن کشور به جنگ میان ایران و اسرائیل بودند و آن را «تهدیدی وجودی برای عراق» توصیف کردند که خطرناک‌تر از تهدید داعش بود؛ همان گروهی که زمانی یک‌سوم خاک کشور را اشغال کرده بود.

این منابع توضیح دادند:
«داعش یک پدیده بیگانه بود که در نهایت باید از بدن عراق به‌ویژه با توجه به حمایت منطقه‌ای و بین‌المللی از بغداد برای مقابله با آن طرد می‌شد. اما جنگ ایران و اسرائیل، وحدت عراق را تهدید می‌کرد.»

شرح تهدید وجودی از نگاه منابع دیپلماتیک:

همزمان با آغاز جنگ، بغداد پیام‌هایی از اسرائیل از طریق جمهوری آذربایجان و کانال‌های دیگر دریافت کرد. در این پیام‌ها آمده بود که اسرائیل در صورت حمله‌ای از خاک عراق، پاسخ‌هایی «سخت و دردناک» خواهد داد. اسرائیل مسئولیت هرگونه حمله از خاک عراق را متوجه دولت عراق دانسته بود.

آمریکا نیز از زبان توصیه‌آمیز قبلی عبور کرد و مستقیماً نسبت به عواقب وخیم حملات احتمالی گروه‌های وابسته به ایران هشدار داد.

مقام‌های عراقی نگران «سناریوی فاجعه» بودند. سناریویی که در آن، گروه‌های عراقی به اسرائیل حمله می‌کردند و اسرائیل نیز با موجی از ترورهای هدفمند مشابه آنچه علیه فرماندهان حزب‌الله لبنان و ژنرال‌ها و دانشمندان ایرانی در آغاز جنگ انجام داد، پاسخ می‌داد.

به گفته این منابع، اگر اسرائیل حملات دردناکی علیه این گروه‌ها انجام می‌داد، خشم در میان شیعیان عراق شعله‌ور می‌شد. این وضعیت ممکن بود مرجعیت شیعه را وادار به اتخاذ موضعی جدی کند و در نتیجه، بحران به شکل تقابل مستقیم شیعیان با اسرائیل درمی‌آمد.

این سناریو باعث شد نگرانی‌هایی شکل گیرد مبنی بر اینکه سایر گروه‌های عراقی، شیعیان را مسئول کشاندن کشور به جنگی بدانند که می‌شد از آن دوری کرد. در چنین شرایطی، احتمال بروز شکاف دوباره میان شیعیان و سنی‌ها و تهدید دوباره برای وحدت عراق وجود داشت.

خطر دیگر، موضع احتمالی کردها بود. این احتمال وجود داشت که کردها اعلام کنند دولت مرکزی فقط نماینده یک گروه است، کشور از جنگ‌ها خسته شده و اقلیم دیگر نمی‌خواهد خود را با بغداد درگیر کند؛ چراکه نزدیکی به بغداد، اقلیم را وارد جنگ‌هایی می‌کند که نمی‌خواهد در آن‌ها شرکت داشته باشد.

نقش دولت السودانی

دولت محمد شیاع السودانی با ترکیبی از قاطعیت و تدبیر عمل کرد. به گروه‌ها هشدار داد که تحمل هیچ تلاشی برای کشاندن کشور به جنگی که وحدتش را تهدید می‌کند، ندارد. همزمان، کانال‌های ارتباطی با قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، به‌ویژه آمریکا، را باز نگه داشت.

موضع ایران و موازنه داخلی
دولت عراق از موضع تهران هم بهره برد. ایران نه‌تنها از گروه‌ها نخواست وارد جنگ شوند، بلکه آن‌ها را به خویشتنداری تشویق کرد. برخی معتقدند تهران نمی‌خواست پس از از دست دادن سوریه، روابطش با عراق را نیز قربانی کند.

عامل مهم دیگر، درک گروه‌ها از بزرگی جنگ بود. آن‌ها می‌دانستند این نبرد از توانشان فراتر است؛ به‌ویژه با توجه به شرایط حزب‌الله در لبنان و نفوذ اطلاعاتی اسرائیل درون ایران. اسرائیل نشان داده بود که اطلاعات دقیقی از گروه‌های دشمن دارد و با برتری تکنولوژیک خود، می‌تواند به اهدافش برسد.

سه حمله ناکام

با وجود فشارها، به گفته منابع دیپلماتیک، گروه‌های بی‌انضباط تلاش کردند سه حمله را طراحی و اجرا کنند؛ اما نیروهای امنیتی عراق توانستند پیش از اجرا آن‌ها را خنثی کنند.

منابع همچنین گفتند که ایران زخمی عمیق برداشت؛ چراکه اسرائیل جنگ را به خاک ایران کشاند و آمریکا را به هدف گرفتن تأسیسات هسته‌ای آن ترغیب کرد. به‌گفته این منابع، اگر ایران در پرونده هسته‌ای امتیاز ندهد، احتمال دور تازه‌ای از درگیری وجود دارد.