​تفاوت تصمیم گیری کشتن سلیمانی با بن لادن و البغدادی

​تفاوت تصمیم گیری کشتن سلیمانی با بن لادن و البغدادی
TT

​تفاوت تصمیم گیری کشتن سلیمانی با بن لادن و البغدادی

​تفاوت تصمیم گیری کشتن سلیمانی با بن لادن و البغدادی

عملیات نظامی نیروهای آمریکایی علیه قاسم سلیمانی در فرودگاه بغداد تنها یک حمله هوایی علیه یک فرمانده تروریست همچون حملات گذشته این کشور برای اصابت قرار دادن ابوبکر البغدادی سرکرده داعش و دیگر رهبران تروریست نبود.
ژنرال سلیمانی فراری یا پنهان نشده بود بلکه برخلاف فرماندهان تروریست و سازمان های تحریم شده، با آزادی زیادی در بسیاری از کشورها تردد داشت و سالهاست در جلوی چشمان نیروهای آمریکایی در خاورمیانه بود. تنها با تصمیم واشنگتن، تحت پیگرد بود برای کشته شدن.
باوجود اینکه رفتارهای خصمانه سلیمانی در دهه گذشته به طور ملموسی افزایش یافت، اما از نظر رهبران آمریکا از نظر دور نبود، لکن کسی جرات ریسک و تصمیم گیری منجر به تحول خاورمیانه به منطقه ای جنگی ملتهب نداشت.
 جورج بوش رئیس جمهور اسبق آمریکا در حالی که سلیمانی در تیررس نیروهای آمریکایی بود اما از کشتن آن پرهیز کرد. همچنین دولت اوباما تلاشی برای تعقیب این ژنرال ایرانی از خود نشان نداد. ژنرالی که در کشتن صدها نفر از شهروندان آمریکایی و غیره دست داشته است. 
دلیل مشترک بوش و اوباما این بود که کشتن پرنفوذترین ژنرال در ایران ممکن است آتش جنگی به وسعت خاورمیانه را جرقه بزند و جان هزاران نفر را بستاند. اتخاذ تصمیم به این بزرگی نیز چالش های بزرگی را متحدان آمریکا در اروپا و خاورمیانه ایجاد کند و تردد آمریکایی ها در منطقه را محدود کند. 
برعکس همه آنها، ترامپ گزینه ریسک را انتخاب کرد و تصمیم گرفت در مقابل تحریک های ایران دست بسته نباشد در حالی که ژنرال سلیمانی با آزادی از اینجا به آنجا برود و برای ستاندن جان های بیشتر برنامه ریزی کند. ترامپ روز جمعه در توییتر خود نوشت «باید سال ها قبل کشته می شد».
ژنرال سلیمانی برای سال ها بدون قید و بند رفتار می کرد، گروه کماندوهای ویژه آمریکایی نیز در ژانویه سال 2007 در یکی از شب ها طی سفرش با اتوبوس از ایران به شمال عراق رد او را زدند، اما شلیک نکردند و ژنرال در تاریکی پنهان شد. ژنرال استنلی مک کریستال مسئول وقت این گروه در مقاله ای می گوید «اما تصمیم گرفتم به جای تیراندازی به طرف ستون نظامی ایران، آنها را تحت نظر بگیریم». او گفته برای پرهیز از عواقب سیاسی این کار دستور شلیک نداده است.
برخی معتقدند که تصمیم ترامپ برای حمله به کاروان قاسم سلیمانی مهمترین قمار دوره ریاست جمهوری او به حساب می آید. این حمله به اوج گیری تنش بی سابقه در روابط میان آمریکا و ایران شده است. 
بسیاری دیگر نیز می گویند که این حمله اقدامی غیرمنتظره از سوی ترامپ است زیرا او کمپینی برای خروج نیروهای آمریکایی در این منطقه و دیگر مناطق پرخطر به راه انداخته است، اما اکنون ناگزیر است نیروهای بیشتری را برای حفاظت از منافع آمریکا و متحدانش روانه خاورمیانه کند.



مسکو و تهران: بزرگ‌تر از شراکت، کوچک‌تر از ائتلاف

 رئیسان روسیه و ایران، ولادیمیر پوتین و مسعود پزشکیان، در مراسم امضای توافقنامه در مسکو، ۱۷ ژانویه ۲۰۲۵ ( رویترز)
رئیسان روسیه و ایران، ولادیمیر پوتین و مسعود پزشکیان، در مراسم امضای توافقنامه در مسکو، ۱۷ ژانویه ۲۰۲۵ ( رویترز)
TT

مسکو و تهران: بزرگ‌تر از شراکت، کوچک‌تر از ائتلاف

 رئیسان روسیه و ایران، ولادیمیر پوتین و مسعود پزشکیان، در مراسم امضای توافقنامه در مسکو، ۱۷ ژانویه ۲۰۲۵ ( رویترز)
رئیسان روسیه و ایران، ولادیمیر پوتین و مسعود پزشکیان، در مراسم امضای توافقنامه در مسکو، ۱۷ ژانویه ۲۰۲۵ ( رویترز)

با امضای توافقنامه «شراکت استراتژیک جامع» بین روسیه و ایران، روابط دو کشور وارد مرحله‌ای جدید شده است که در آن منافع طرفین به شکلی بی‌سابقه به هم نزدیک می‌شوند. با این حال، در مسکو تردیدهایی درباره تمایل تهران به بازگشایی به سوی غرب وجود دارد.

این توافقنامه پایه‌ای قانونی برای گسترش همکاری‌های وسیع بین دو کشور فراهم می‌کند و جایگزین توافقنامه همکاری سال ۲۰۰۱ می‌شود که پیش‌تر زمینه‌های محدودی برای همکاری ایجاد کرده بود.

در طول ۲۵ سال گذشته، روابط مسکو و تهران به شدت توسعه یافته و تحولات بزرگی در منطقه رخ داده است که دو کشور را وادار به بازنگری در اساس همکاری‌های خود کرده است. با این حال، مسیر رسیدن به این توافقنامه هموار نبوده و موانع زیادی بر سر راه آن وجود داشته است.

رئیسان روسیه و ایران، پوتین و پزشکیان، پس از مذاکرات در مسکو، برای حضور در مراسم امضا آماده می‌شوند (عکس: آسوشیتدپرس)

موضع روسیه در قبال تحولات جنگ قره‌باغ و سوریه، که به منافع منطقه‌ای ایران آسیب زد، باعث ایجاد تردیدهایی در تهران درباره قابل اعتماد بودن مسکو به عنوان یک شریک استراتژیک شده است. از سوی دیگر، مسکو نیز همواره با نگرانی به تلاش‌های ایران برای بازگشایی کانال‌های ارتباطی با غرب نگاه کرده است.

انتخاب زمان امضای این توافقنامه جلب توجه می‌کند. این توافقنامه پس از چندین تأخیر و درست سه روز قبل از تحلیف رئیس‌جمهور جدید آمریکا، دونالد ترامپ، امضا شد. برخی تحلیل‌گران معتقدند که مسکو و تهران پس از تحولات سوریه و اوکراین، تصمیم گرفتند تا با تقویت مواضع خود، آماده مذاکرات آینده شوند.
این توافقنامه در ۴۷ بند، حوزه‌های مختلف همکاری از جمله تجارت، انرژی، آموزش و گردشگری را پوشش می‌دهد. بخش قابل توجهی از آن به همکاری در زمینه انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز اختصاص دارد، حوزه‌ای که ایران به زودی چالش‌های دیپلماتیک جدی در آن پیش رو خواهد داشت.

رئیسان روسیه و ایران، پوتین و پزشکیان، در مراسم امضای توافقنامه در کرملین، مسکو، ۱۷ ژانویه ۲۰۲۵ (آسوشیتدپرس)

همکاری نظامی

توافقنامه بر همکاری‌های نظامی و امنیتی تأکید کرده است، اما از تبدیل این شراکت به یک اتحاد نظامی کامل جلوگیری می‌کند. این همکاری شامل تبادل هیئت‌های نظامی، آموزش پرسنل، انجام تمرینات مشترک و مشارکت در کنفرانس‌های بین‌المللی می‌شود.
دو کشور بر تقویت همکاری در مبارزه با تروریسم، تبادل اطلاعات امنیتی و هماهنگی بین وزارتخانه‌های داخلی تأکید کرده‌اند. همچنین، همکاری در زمینه‌های حقوقی، کنترل تسلیحات و خلع سلاح نیز در توافقنامه گنجانده شده است.
توافقنامه به توسعه روابط تجاری و اقتصادی، بهبود شبکه‌های حمل‌ونقل و تدارکات، و افزایش مبادلات تجاری بین دو کشور اشاره کرده است. همچنین، استفاده از ارزهای ملی در مبادلات و مقابله با تحریم‌های یکجانبه غرب نیز مورد تأکید قرار گرفته است.
این توافقنامه تمامی جنبه‌های همکاری سیاسی، اقتصادی، امنیتی، نظامی و فرهنگی را پوشش می‌دهد. با این حال، نکته جالب توجه این است که در بند پایانی توافقنامه آمده است: «در صورت بروز اختلاف در تفسیر مفاد این توافقنامه، نسخه انگلیسی سند مرجع خواهد بود.»