پروانس؛ مقصد آخرین فشن شوی مجازی «شنل»

ویرجینی ویارد گابریل و ژان کوکتو را در کالکشن سیاه و سفید جمع کرد

پروانس؛ مقصد آخرین فشن شوی مجازی «شنل»
TT

پروانس؛ مقصد آخرین فشن شوی مجازی «شنل»

پروانس؛ مقصد آخرین فشن شوی مجازی «شنل»

خانه مد «شنل» سه شنبه (۴ مه) کالکشن کروز ۲۰۲۱-۲۰۲۲ این برند را معرفی کرد. اهمیت این مجموعه به خاطر اینکه در یک منطقه زیبای جنوب فرانسه برگزار شد یا لباس های کالشکن نیست بلکه از نظر اینکه فشن شوی کروز مجازی آخر امسال است اهمیت دارد یا دستکم همه چنین امیدی دارند. کالکشن های ریزورت همواره متعلق به سفر و هنر گردشگری است پس نمی شود این فشن شوها در فضای مجازی برگزار شود. ویرجینی ویارد طراح شنل متوجه این موضوع شده و به فکر حل مساله افتاد و بدین ترتیب یک کالکشن نوآورانه و هنرمندانه عرضه کرد و ما را و لو برای چند دقیقه هم که شده واقعا به فضای جادویی سفر برد. البته باید گفت که هیچ چیز جای سفر به سرزمین های دوردست مثل سئول و هاوانا و دبی و غیره را نمی گیرد اما به هر حال شیوع همه گیری شرایط جدیدی ایجاد کرده و ما باید به جای واقعیت از فضای مجازی و تخیل مان استفاده کنیم.

فشن شو در پروانس در جنوب فرانسه برگزار شد. منطقه دیدنی پروانس با تپه ها و دشت ها و آثار تاریخی اش هنرمندان بسیاری را در چندین قرن گذشته به خود جذب کرده است. ویرجینی ویارد دلیل دیگری برای برگزاری فشن شو در پروانس داشت. حالا درست است که سفر ممنوع است اما ویارد می خواست گابریل شنل و ژان کوکتو را یکجا جمع کند. عشق به هنر و ادبیات و موسیقی نقطه مشترک این دو هنرمند خلاق بود و دوستی آنها چند دهه طول کشید.

ویرجینی ویارد Carrier de Lumières را برای فشن شو انتخاب کرد. این منطقه از یک رشته غارهای آهکی اتاقی شکل برخوردار است که در قرون متمادی شکل گرفتند.

فیلم «وصیت نامه اورفه» ژان کوکتو در این منطقه فیلمبرداری شده است. ویرجینی ویارد این مکان و فضای شاعرانه را به محل فشن شوی کروز ۲۰۲۲ شنل تبدیل کرد و ما در خانه به این منطقه جادویی سفر و فشن شو را با صدای سباستین تلیه خواننده فرانسوی در فضای مجازی دنبال کردیم. گویا ویرجینی این منطقه را به خاطر زیبایی و مناظرش و ارتباطش با هنرمندان بزرگ مثل ونسان ونگوک انتخاب نکرده بلکه این مکان با نام ژان کوکتو گره خورده و کوکتو رابطه قدیمی و ژرفی با گابریل شنل بنیانگذار شنل داشت.

فیلم  مدرن و فوق العاده «وصیت نامه اورفه» ژان کوکتو در ۱۹۵۹ در این منطقه فیلمبرداری شده است. ضمنا پابلو پیکاسو به خاطر دوستی اش با ژان کوکتو اولین و شاید آخرین تجربه بازیگری را در همین جا داشت.

ویرجینی این منطقه را به خوبی می شناسد و فیلم «وصیت نامه اورفه» را چند بار دیده است. پس باید کالکشن خود را در حد و قامت این منطقه مدرن و هنری و خلاق خلق می کرد.

او گفت «فیلم وصیت نامه اورفه را دوست دارم. این فیلم مرا تحت تاثیر قرار داد».

مجموعه جدید ویرجینی در واقع گویای یک رابطه دوستی است که آثار هنری متعددی را خلق کرد. کوکتو برای شانل پرتره و اسکچ می کشید و شنل برای کوکتو لباس های نمایشنامه هایش را طراحی می کرد. ویرجینی می خواست اطلاعات بیشتری در مورد رابطه دیرینه بین کوکتو و شانل کسب کند و سراغ نامه نگاری های دو نفر و آپارتمان شنل در خیابان گامبون رفت. آن دو در این آپارتمان با هنرمندان دیگر ملاقات می کردند. دکور و زیورآلات فراوانی در این آپارتمان پیدا کرد. مجسمه های کوچک در جای جای آپارتمان بودند که بعدها گابریل شانل از آنها برای گریز از چشم حسود استفاده می کرد.  ژان کوکتو نامه هایش را با یک طرح یک ستاره امضا می کرد و آن ستاره نیز در گوشه ای در محل برگزاری کالکشن و نیز برخی از دفترچه ها و زیورآلات شانل وجود داشت.

نکته جالب این است که کالکشن ویرجینی مثل فیلم کوکتو سیاه و سفید است. ویرجینی معتقد است که می تواند با طرح های سیاه و سفید استایل ساده و شیک عرضه کند. او می خواست با نور بازی کند. کوکتو شانل هم همین سبک را دوست داشتند.

ویرجینی تناقضات را در کالکشن خود یکجا جمع کرد. او افزود «می خواستم جنبه مدرن و اصلی فیلم وصیت نامه اورفه کوکتو را نشان دهم».



چرا «اخوان المسلمین» به سازندگان سریال «الحشاشین» حمله کرد؟

کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)
کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)
TT

چرا «اخوان المسلمین» به سازندگان سریال «الحشاشین» حمله کرد؟

کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)
کریم عبد العزیز در یکی از سکانس ها (شرکت فیلمساز)

بلافاصله پس از پخش اولین قسمت از سریال مصری «الحشاشین» در ماه رمضان از تعدادی از شبکه‌های مصری و عربی، فعالان و چهره‌های رسانه‌ای وابسته به «اخوان المسلمین» کمپین «انتقاد شدید» را علیه این سریال به راه انداختند.
این سریال الهام گرفته از تاریخچه گروه حَشّاشین (باطنی‌ها) است که در قرون وسطی بین سال‌های ۱۰۹۰ تا ۱۲۷۵ پس از میلاد مسیح زندگی می‌کردند. بنیان‌گذار آن شخصی به نام حسن صباح بود. سؤالاتی در مورد دلایل حمله اخوانی‌ها نسبت به این سریال مطرح شده‌است.
فعالان شبکه‌های اجتماعی و متخصصان مسائل سازمان‌های «اسلام سیاسی» معتقدند کارزار حمله اخوان به دلیل «آگاه شدن افراد وابسته به این گروه یا کسانی که با آن همدردی می‌کنند از شباهت‌های بین دو گروه و حساسیت شدید آنها نسبت به هرگونه تلاش برای افشای استثمار دین برای اهداف سیاسی است».
سریال الحشاشین با بازی تعدادی از بازیگران مصری و عرب به پیشگامی هنرمند مصری کریم عبدالعزیز است. این اثر به نویسندگی عبدالرحیم کمال، کارگردانی پیتر میمی و تهیه کنندگی شرکت «المتحده» در حال پخش است.
فیلمبرداری این سریال دو سال به طول انجامید و قرار بود در ماه رمضان سال گذشته نمایش داده شود اما با توجه به گفته‌های قبلی سازندگان، به دلیل فیلمبرداری صحنه‌هایی از این سریال در مالتا و قزاقستان، نمایش به تعویق افتاد.
این سریال داستان حسن الصباح، بنیانگذار گروه حشاشین، خطرناک‌ترین جنبش زیرزمینی و مرگبارترین گروه مخفی در قرن یازدهم میلادی به عنوان بخشی از فرقه نزاریه را روایت می‌کند.
فعالان و متخصصان رسانه ای طرفدار اخوان المسلمین کمپین شدیدی را برای حمله به سریال و سازندگان آن راه اندازی کردند.
کمپین حمله جنبه‌های مختلفی داشت که برخی از آنها مستقیماً از توصیف سریال به‌عنوان «طرح تاریخی اخوان و تشبیه آن‌ها به گروه حشاشین» انتقاد کردند. در حالی که برخی دیگر مسیر هنری مرتبط با «تلاش برای نقد زبان به کار رفته در اثر و هزینه مالی آن» را در پیش گرفت.

یکی از سکانس های «الحشاشین» (شرکت فیلمساز)

روزنامه‌نگار وابسته به اخوان، محمد ناصر، پست‌ها، پیوندها و ویدئوهایی در انتقاد از این سریال منتشر کرد. او در یکی از آنها در حساب کاربری خود در سایت «ایکس» نوشت: «بهتر بود سریال به دلیل هزینه‌های زیاد تولید نمی‌شد».
از سوی دیگر، اسامه جاویش، روزنامه‌نگار طرفدار اخوان المسلمین، یک پست وبلاگی در «X» منتشر کرد که در آن سعی داشت سریال را به سخره بگیرد. او نوشت: «فوری... پخش تازه‌ترین قسمت حشاشین... معلوم شد اخوانی‌ها هیولا هستند».
با این حال، بسیاری از نظرات در مورد آن پست، انتقادات شدیدی را متوجه جاویش کرد و گفتند که او «به شباهت بین اخوان و حشاشین اعتراف کرده‌است».
به نوبه خود، سامی کمال الدین، روزنامه‌نگار وابسته به «اخوان»، تلاش کرد برای پرهیز از مسیر سیاسی، استفاده از نقد هنری برای حمله به سریال، آن را «سریال کارتونی» توصیف کرد. او گفت که اپیزودهایی که نمایش داده شد «فقر هنری آشکاری داشتند».
از سوی دیگر، وبلاگ نویسان به انتقاد اخوان از سریال حمله کردند و این حمله را به شباهت دو گروهی که این درام فاش می‌کند نسبت دادند.
اکانتی به نام «نادر الشریف» در «X» نوشت: «حسن الصباح، بنیانگذار حشاشین، و حسن البنا، مؤسس اخوان، دو روی یک سکه هستند و همه انتقادات به این سریال، منشأ و شیوه‌های حشاشین را افشا می‌کند که هیچ تفاوتی با شیوه‌های اخوان ندارد».
برخی از بلاگرها از سبک «کمیک» برای تمسخر خشم اخوان علیه سریال استفاده کردند.

احمد بان، نویسنده و پژوهشگر متخصص در امور سازمان‌های افراطی نیز به نوبه خود اظهار کرد که حمله اخوان به سریال «حشاشین» را می‌توان در چارچوب این دانست که اعضای اخوان این سریال را به عنوان یک «طرح سیاسی و فکری علیه خود» می‌بینند.
او به الشرق الاوسط توضیح داد: «بسیاری از گروه‌ها مانند اخوان نسبت به هرگونه تلاش برای انتقاد، بسیار حساس هستند».
وی افزود که «با وجود تفاوت در زمینه‌های تاریخی، بین گروه اخوان و حشاشین شباهت وجود دارد، نه تطابق».
او افزود: اعتماد مطلق در درون حشاشین بسیار خطرناک تر از درون اخوان است، اما استفاده از مذهب در سیاست موضوعی است که هر دو گروه مشترک هستند.
او توضیح داد که تمرکز سریال بر نقد این ایده ممکن است یکی از دلایلی بوده باشد که احساسات پیروان گروه‌هایی را که وجودشان به استفاده از دین در سیاست وابسته است جریحه‌دار کند.
به نوبه خود، محقق متخصص در سازمان‌های افراطی، منیر ادیب، نیز گفت که مناطق مشترک زیادی بین «اخوان» و «حشاشین» وجود دارد؛ آن گروه به عنوان گروهی است که به بهانه جهاد از جنگ و از دین برای خدمت به اهداف سیاسی خود استفاده می‌کرد.
ادیب به الشرق الاوسط گفت که حسن البنا با الهام از حسن صباح ایده ساخت گروه را بر اساس وفاداری مطلق پیروان به رهبر گروه ایجاد کرد؛ در هر دو گروه، این بیعت مبتنی بر «سمع، اطاعت و اعتماد کورکورانه از جانب وفاداران به رهبر گروه» است.