رمانی مستند برای ثبت جزئیات جنگ عراق و ایران

«صوت الطبول من بعید/صدای دهل از دور» نوشته فلاح رحیم

رمانی مستند برای ثبت جزئیات جنگ عراق و ایران
TT

رمانی مستند برای ثبت جزئیات جنگ عراق و ایران

رمانی مستند برای ثبت جزئیات جنگ عراق و ایران

رمان مستند نوعی روایت است که در گونه رمان جای می‌گیرد و کمترمی‌بینیم نویسندگان به آن گرایش داشته باشند. شاید دلیل آن ویژگی‌های هنری و موضوعی آن باشند که نویسنده باید تمام قد نگه می‌دارند تا انرژی خود را جمع و تلاش‌های مضاعفی بکند و در جزئیات دقت کند و مستندات گردآورد. همین مسئله رمان مستند را معمولاً حجیم می‌سازد که با حجم دیگر روایت‌ها که سراغ داریم نمی‌سازد.
رمان مستند یک رمان رئال نیست که به زمان در حرکت مستقیم اهمیت بدهد؛ بلکه رمان جزئیات با همه خصوصیات‌شان است نه به معنای ترسیم یک تصویر نزدیک کننده برای جامعه یا ارائه دیدگاهی که دیدگاه جهان را نشان بدهد؛ بلکه به معنای رصد زندگی درجزئیات آن است؛ افکار و حوادثی که در یک دوره تاریخی روی داده و همین شانس ازاین گونه را به راه حقیقت نزدیک‌تر می‌سازد و هرچه روایت به یک دوره‌ای که ثبت می‌کند نزدیک‌تر باشد ارزش هنری‌اش بیشتر می‌شود.
گاهی این دوره که رمان مستند آن را دست‌مایه قرارمی‌دهد یک روز، گاهی چند ماه یا چند سال می‌باشد. کاری که نویسنده می‌کند، ثبت حوادث از ذهن یک شخصیت است و براین اساس تقدیر به عنوان اثرگذارمرکزی ناشناخته آشکارمی‌شود؛ چون مبهم است و نمی‌توان آن را تابع قانون و قاعده ساخت و اثرش در آگاهی، احساسات شخصیت و رابطه‌اش با زمان و مکان مشخص می‌شود. و گاهی نویسنده به گفته ادوین مویر، از ذهنیت این شخصیت چندین جلد کتاب را پرمی‌کند.
یکی از ویژگی‌های روایت مستند توجه و اهمیت دادن به جزئیاتی است که عجایبی و غیرواقعی باشند که با آنها نمی‌توان به حد تخیل رسید؛ چون از شدت واقعی بودن به نظر تخیلی می‌آیند. گاهی هم ثبت حوادث بسیار مستقیم‌ و بی توجه به ابعاد روانی شخصیت و با شمول و عمومیت کمتر می‌شود. از اینجا جزئیات به ابزاری برای این نوع رمان و وسیله‌اش در رسید به هدفش می‌شود که در حقیقت نمود می‌یابد. هیچ قانون و قاعده‌ای بر رمان مستند حاکم نیست چون بر یک زمینه حیاتی واحد تمرکز نمی‌کند. همچنانکه در این نوع رمان به کارگرفتن سبک روایی واحد شرط نیست چون نظم و نسقش رها و چارچوب سفت و سختی ندارد؛ زمان با لاقیدی و بدون نشانه و انسانیت رشد و تغییرمی‌کند. زمان صحنه‌ای است که زندگی شخصی برآن تجسم می‌یابد، درحالی که شخصیت بی هیچ تغییری در انسجام با حرکت و اثرگذاری‌ نقشش که تکراری ابدی و بی انتهاست باقی می‌ماند.
اگر مضمون رمان مستند از رصد دوره‌ای تاریخی سرچشمه می‌گیرد؛ جنگ جهانی، انقلاب یا تظاهرات جهانی، بحران مالی و... آنچه نویسنده باید انجام دهد ثبت بیشتر آن حوادثی است که می‌تواند ثبت و وصف کند تا یک حادثه گذرا و بی اهمیت می‌شود مگر در قالب مجموعه حوادثی که درآن عوامل شک و اتفاق و آزادی درهم تنیده شوند.
در جهان عرب صنع الله ابراهیم در رمان «1970»، اسماعیل فهد اسماعیل در رمان «الشیاح/قطحی» و جهاد مجید با رمان «تحت سماء داکنة/زیر آسمان تیره» از مهم‌ترین نویسندگان این سبک رمان محسوب می‌شوند.
از جمله رمان‌هایی که روایت‌شان بر دوره‌بندی و ثبت گذاشته شده، رمان «صوت الطبول من بعید/صدای دهل‌ها از دور» نوشته فلاح رحیم است که توسط انتشارات «دار الرافدین» بغداد سال 2020 منتشر شد. این رمان دوره مهم تاریخ معاصر عراق یعنی مقطع جنگ ایران و عراق را دست‌مایه خود قرارداده که نویسنده تمام قدرت خود را برای ثبت جزیئات به وسیله قهرمانش «سلیم» سرباز، مترجم و عاشقی که اسیر سرنوشت شده و راه فراری نمی‌یابد جمع می‌کند؛ داستان از پایان دوره اجباری سربازی آغاز و به حوادث پیوستن مجدد به خدمت نظامی تا رفتن قهرمان به عنوان سرباز به اوج شعله‌های جنگ ادامه می‌یابد. نویسنده در رمان حدود 400صفحه‌ای خود به چیزی یا بی انتهایی به عنوان یک حقیقت زمان نمی‌رسد. 
سلیم مانند همه مردم با تقدیر خود زندگی کرد و هرآنچه دیگران دیدند دید. فهمید زندگی تنها حادثه‌ای گذراست در جنگی که همان آشوب باشد...« آیا این آشوب می‌تواند برای روایت داستانی که آغاز، میانه و پایانی دارد مناسب باشد؟ عجیب نیست که جنگ‌های بزرگ روایت را تکه پاره کردند»(رمان-صفحه7).
ثبت دوره جنگ در سه بخش تقسیم شده است: بخش اول «فاصله عجیب» که نویسنده درآن حوادث سه ماه اول پس از ترخیص شدن را که به مثابه ولادت است روایت می‌کند:« روز پنجم ژوئن 1980 بود، زمان رسیدن نقطه حساس که بسیار منتظرش بود. سلیم پادگان غرق در ماسه‌های ام قصر را برای اولین و آخرین بار با لباس شخصی ترک کرد»(رمان-صفحه13).
نویسنده با دور ساختن قهرمان از دنیای سیاست رمان را از جنگ و جدل‌های سیاسی و ایدئولوژیک آن دوره دور می‌سازد چون سلیم از سیاست متنفر بود.
«خاطرات روزهایی که مانند غبار پراکنده می‌شوند» عنوان بخش دوم است و نویسنده ساخت این بخش را به سبک خاطره نویسی پرداخته به طوری که حوادث جبهه‌های جنگ را ثبت می‌کند و از روز پیوستنش(1/6/1981) آغاز و روز مرخصی(2/7/1981) به پایان می‌رساند. در این بخش زندگی غیرنظامی خود را به یاد می‌آورد و چطور رابطه‌اش با «بیانکا» لهستانی ایرانی تبار عمیق می‌شود. اشاره‌های غیر مستقیم به کار ضرورت و شانس که دیالکتیک زندگی در آمیختن بین جنگ و عشق، حکمت و بی‌خردی، سیاست و تقدیر، لطافت و خشونت و زندگی و مرگ برآنها استوار است.
بخش سوم عنوان «ماوراء خیر و شر» دارد؛ نویسنده در این بخش از سبک نامه‌نگاری استفاده می‌کند، اما تقدیر به تنهایی زندگی موجودات را در دست دارد و«سلیم» واقعاً از هول و وحشت جنگ و صدای برخورد سلاح ویرانگرش دور نمی‌شود و دغدغه ترس از مرگ با اوست... و مرگ چیزی جز معادلی دقیق برای ترس از آشوب نیست.
نویسنده جابه جا به قهرمانش اجازه می‌دهد تفلسف کند، مانند این بخش:« نویسنده گلگامش وقتی زن را وسیله اهلی کردن انکیدو ساخت از دکتر اچ لورنس به درستی و تمدن نزدیک‌تر بود؛ لورنس که در خواندن آن روزهای طولانی صرف کرد و براین اساس گمان کرد زن همان ناخودآگاه حسی است که مرد را از تمدن و عقلانیت خارج می‌سازد»(رمان-صفحه61). گاهی به گفته فلاسفه استناد می‌کند مثلا جایی از کیرکیگارد می‌گوید:« تو نمی‌توانی چهره‌ات را در آینه ببینی مگر اینکه ساکن بایستی»(رمان صفحه44).
به کارگیری سه شکل «یادآوری، خاطرات و نامه‌نگاری» در رمان «صوت الطبول من بعید» نشان می‌دهد این شکل تنها سبک روایی است که به «رمان مستند» خدمت می‌کند که خود گونه‌ای روایت است که ذیل «رمان» قرارمی‌گیرد.



«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند

«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند
TT

«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند

«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند

جشنواره «فیلم‌های کوتاه بیروت» (Beirutshorts) سال به سال و در هر دوره تحولی چشمگیر را تجربه می‌کند. از آنجا که پیش از این حدود 1000 فیلم کوتاه برای شرکت در این جشنواره ارسال می‌شد، اکنون این تعداد به بیش از 3000 فیلم رسیده و افق‌های آن گسترش یافته است، به طوری که انتخاب‌های بیشتری از سراسر جهان را ارائه می‌دهد که سطح نمایش‌ها را هم از لحاظ عربی و جهانی ارتقا می‌دهد.
این جشنواره به عنوان چهارمین جشنواره مهم عربی پس از جشنواره‌های «قرطاج سینمایی»، «قاهره سینمایی» و «اسکندریه سینمایی» که شایستگی دریافت جایزه اسکار را دارند، شناخته می‌شود.
سام لحود، مدیر و سازمان‌دهنده جشنواره، اشاره می‌کند که این دسته‌بندی بالاترین سطح اعتبار جهانی برای جشنواره‌های سینمایی است. او به «الشرق الأوسط» گفت: «ما منتظر نتایج سه فیلم کوتاه لبنانی هستیم که امسال برای جایزه اسکار نامزد شده‌اند. همچنین در دوره فعلی، سه فیلم دیگر از میان فیلم‌های «حرفه‌ای» برای شرکت در مسابقه سال آینده انتخاب خواهند شد».

من الأفلام اللبنانية المشاركة «بلايندي» للطالب غي قسيس... (الجهة المنظمة)

این فیلم‌ها از سه مرحله برای رسیدن به اسکار عبور می‌کنند: ابتدا شایستگی کسب نامزدی را پیدا می‌کنند، سپس وارد فهرست کوتاه می‌شوند و در نهایت برای دریافت جایزه رقابت می‌کنند.
در دوره نوزدهم جشنواره که از 3 تا 7 نوامبر برگزار می‌شود، 85 فیلم کوتاه از لبنان و دیگر کشورهای جهان به نمایش گذاشته خواهد شد. این فیلم‌ها شامل آثار فارغ‌التحصیلان جدید و دانشجویان کارگردانی از لبنان هستند. لحود در این باره توضیح می‌دهد: «ما این فیلم‌ها را بر اساس استانداردهای بالایی انتخاب کرده‌ایم که شامل 13 فیلم به عنوان پروژه‌های فارغ‌التحصیلی و 15 فیلم از دانشجویان سال‌های دوم و سوم است. در مسابقه رسمی جشنواره، 41 فیلم از لبنان و دیگر کشورها حضور دارند. همچنین 8 فیلم از لبنان و دیگر کشورهای جهان در مسابقه «زمین، صلح و عدالت» شرکت دارند.»
فیلم‌های کوتاه در این جشنواره از ژانرهای مختلفی همچون داستانی، مستند، اجتماعی، تجربی و انیمیشن هستند. از جمله فیلم‌های لبنانی شرکت‌کننده می‌توان به «در جایی اما نه اینجا»، «این نافرمانی» و «نه تنها ترس دارم، بلکه غمگینم» اشاره کرد.
کشورهای مختلفی همچون مجارستان، اسپانیا، آمریکا، کرواتیا، سعودی، اتریش و برزیل نیز در جشنواره حضور دارند.
لحود در مورد جدیدترین ویژگی‌های این دوره، می‌گوید: «ما همیشه تلاش می‌کنیم که دوره‌های جشنواره را به روز و پیشرفته کنیم. هیئت داوری امسال شامل مدیران برنامه‌های جشنواره‌های رسمی از جشنواره‌های جهانی است. امسال ما میزبان مدیران از برلین سینمایی، لوکارنو و کلرمون-فیران هستیم. همچنین تعدادی از فیلم‌سازان لبنانی مانند کارولین لبکی و بازیگران مانند رودریگ سلیمان و السا زغیب نیز حضور دارند.»
جشنواره بیروت برای فیلم‌های کوتاه برای اولین بار با مؤسسه متروپولیس سینماتیک همکاری می‌کند و تمامی نمایش‌های جشنواره در این مؤسسه برگزار خواهد شد. لحود در این باره می‌گوید: «این اولین بار است که دو مؤسسه سینمایی در یک همکاری مشترک شرکت دارند. سازمان‌دهندگان این جشنواره (جامعه سینمایی بیروت) و متروپولیس دو نهاد پیشرو در برگزاری جشنواره‌های سینمایی در لبنان هستند. امیدواریم که این نوع همکاری‌ها با جشنواره‌های دیگر در آینده نیز گسترش یابد.»

تبرز مواهب إخراجية شبابية في «بيروت للأفلام القصيرة»... (الجهة المنظمة)

یکی از شگفتی‌های جشنواره امسال، اهدای جوایز مالی به ارزش تقریبی 3500 دلار است. همچنین فیلمی که جایزه تماشاگران را کسب کند، صاحب آن به فرانسه سفر کرده و در جشنواره کلرمون-فیران شرکت خواهد کرد.
لحود ادامه می‌دهد: «امسال فیلم‌های لبنانی را به جشنواره فرانسوی کلرمون-فیران خواهیم برد که از 30 ژانویه تا 8 فوریه برگزار می‌شود. انتخاب شخصیت‌های برجسته از جشنواره‌های جهانی هدفش نزدیک‌تر شدن به سطح فیلم‌های لبنانی است. وقتی آنها فیلمی را در محیط خود می‌بینند، ارتباط بهتری با موضوع آن برقرار می‌کنند.»
لحود در مورد سطح فیلم‌های جشنواره توضیح می‌دهد:
«اکثر فیلم‌ها فیلم‌های جوانانه‌ای هستند که با موضوعات متنوع و ایده‌های جسورانه به مسائل مختلف از جمله عدالت، جنگ‌ها و داستان‌های اجتماعی پرداخته‌اند. این فیلم‌های کوتاه از تکنیک‌های پیشرفته‌ای بهره می‌برند که با استانداردهای جهانی همخوانی دارد. همچنین همکاری‌هایی با برلین سینمایی داشته‌ایم و دو قسمت از روند برگزاری جشنواره سال گذشته را به نمایش خواهیم گذاشت و 12 فیلمی که در آن جشنواره شرکت داشتند، به نمایش درمی‌آیند.»


سینمای سعودى؛ دستاوردهای بزرگ در مدت زمانی بسیار کوتاه


«آواز كلاغ» (تلفويزيون 11)
«آواز كلاغ» (تلفويزيون 11)
TT

سینمای سعودى؛ دستاوردهای بزرگ در مدت زمانی بسیار کوتاه


«آواز كلاغ» (تلفويزيون 11)
«آواز كلاغ» (تلفويزيون 11)

کمتر از دو ماه تا پایان سال جاری باقی مانده است، اما نتایج حاصل از فروش فیلم‌های سعودی در سال جاری، از موفقیت‌هایی بی‌سابقه سخن می‌گویند. «گیشه‌ی فروش» فیلم‌های سعودی از آغاز سال تا نیمه‌ی ماه گذشته، اکتبر، ۲۳ درصد از مجموع درآمد حاصل از همه‌ فیلم‌هایی را که در سالن‌های پادشاهی عربى سعودى به نمایش درآمده‌اند، به خود اختصاص داده است. این رقم چندان اندک نیست، همان‌گونه که ممکن است در ابتدا به نظر برسد، زیرا سهم فیلم‌های سعودی در مقایسه با کل فیلم‌های عربی و خارجی که در سالن‌های این کشور نمایش داده می‌شوند، از ۴ درصد فراتر نمی‌رود.
در واقع، بازار سینمای سعودى طی حدود پنج سال گذشته شاهد جهش چشمگیری در تعداد فیلم‌های تولیدشده در داخل کشور بوده است، فیلم‌هایی که راه خود را به آسانی به سالن‌های نمایش باز کرده‌اند.
این موفقیتی است که سعودى نه از نظر شمار فیلم‌سازان و نه از نظر تعداد تماشاگران انتظارش را نداشت، اما با شتابی چشمگیر به واقعیتی انکارناپذیر تبدیل شده است.

فیلم «هوپال» (الشرق الأوسط)

پایه‌گذاری سینما

از سال ۲۰۱۸، هنگامی که عهد جدید توسعه و فرهنگ در سعودى پایه‌گذاری و اجرای آن آغاز شد، نتایج برنامه‌ریزی‌های انجام‌شده در حوزه‌های گوناگون به‌روشنی پدیدار شد. هر زمینه‌ای را که بنگری، امروز بهتر از گذشته است: از توسعه‌ی اجتماعی و فرهنگی گرفته تا هنر، اقتصاد، علم و ابزارهای گوناگون دانش.
سینما نیز جایگاهی ویژه در توجه مسئولان یافت؛ مؤسسات حمایت و تولید و انجمن‌های سینمایی تأسیس شد، در حالی که سالن‌های سینما در شهرهای مختلف کشور گسترش یافتند. ناشران نیز توجه خود به انتشار کتاب‌های سینمایی را افزایش دادند. افزون بر این، دو جشنواره سینمایی نیز راه‌اندازی شد: یکی ویژه‌ فیلم‌های محلی و خلیجی (یعنی «جشنواره فیلم‌های سعودی») و دیگری با ابعاد جهانی («جشنواره بین‌المللی فیلم دریای سرخ»).
بخش بزرگی از این تلاش‌ها نتیجه‌ی تأسیس «هیئت فیلم‌های سعودی» به ریاست عبدالله آل‌عیاف است؛ کسی که از پیشینه‌ای سینمایی برخوردار است و فعالیتش از سال‌های نخستین این قرن آغاز شد. انتخاب او و نیز سایر رؤسا و مدیران بخش‌های مختلف، نه‌تنها از نظر گزینش اشخاص موفقیت‌آمیز بود، بلکه از نظر ایجاد و تضمین زیرساخت‌های هنری، تولیدی و فرهنگیِ لازم برای رشد سینمای بومی نیز بسیار مؤثر واقع شد.

پوستر فیلم سعودی «شباب البومب ۲» (الشرق الأوسط)

مقایسه‌ها

بر اساس بررسی‌های بی‌طرفانه و کارشناسانه، در جهان عرب (و حتی در بیشتر کشورهای جهان) تجربه‌ای مشابه با این میزان تلاش و دستیابی به نتایج در زمانی چنین کوتاه وجود ندارد. مؤسسات مشابهی در برخی کشورها تأسیس شده بودند، اما بسیاری از آن‌ها نتوانستند با انرژی و تداوم لازم ادامه دهند یا در فعالیت‌هایی تبلیغاتی برای منافع حاکمیت حل شدند.
آنچه در تجربه سعودى تحسین‌برانگیز است، گام‌های استوار، سنجیده و هدفمند آن در راه تحقق یک صنعت سینمایی جامع است.
اگر به اعداد بازگردیم، کافی است بگوییم که در سال گذشته، ۲۰۲۴، سهم درآمد فیلم‌های سعودی از بازار داخلی از ۸ درصد فراتر نرفت. این بدان معناست که آنچه در نه ماه و نیم نخست سال جاری به دست آمده، تقریباً سه برابر آن مقدار است.
ارزیابی فیلم‌هایی که این موفقیت را رقم زده‌اند، با دلایل موفقیت تجاری‌شان تفاوت دارد؛ برخی از فیلم‌های موفق از سطح هنری آگاهی‌بخشی برخوردارند، مانند «هوپال» که در میان فیلم‌های سعودی در رتبه‌ دوم قرار گرفت و ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار فروش داشت. برخی دیگر کاملاً عامه‌پسندند، مانند «شباب البومب ۲» به کارگردانی حازم فوده که با ۷ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار، از نظر فروش در رتبه‌ نخست ایستاد. این فیلم از نوع کاملاً تجاری و مردمی است.
نکته‌ جالب آن است که تقریباً تمام فیلم‌های سعودی تولیدشده در پنج سال اخیر (اگر نگوییم همه‌ آن‌ها) با دقت و برنامه‌ریزی ساخته شده‌اند و موضوعاتی را مطرح کرده‌اند که به فرد و جامعه مربوط است — خواه در قالب کمدی، خواه درام یا خیال‌پردازی. بنابراین، حتی آن دسته از فیلم‌هایی که بر پایه‌ی جذب مستقیم تماشاگران عام ساخته شده‌اند (مانند «آواز زاغ» از محمد السلمان و دو فیلم «شباب البومب») نیز با خواسته‌ها و علایق مخاطبان خود ارتباط برقرار کرده‌اند.
فیلم «هوپال» ساخته‌ عبدالعزیز الشلاحی و پیش از آن «نوره» اثر توفیق الزایدی، به عنوان نمونه، با نگاه به تاریخ پیش از سال ۲۰۱۸ آن را میراث و سنت تلقی کردند و بر همین اساس نیز در داخل و خارج از کشور با استقبال روبه‌رو شدند. برخی دیگر نیز از ژانر هیجان و تعلیق برای رساندن پیام خود بهره گرفتند، مانند آثار لعلی کلثمی.

جشنواره و همایش

این تمام ماجرا نیست. چند روز پیش، سومین دوره‌ «فروم فیلم سعودی» با موفقیتی چشمگیر به پایان رسید — نه فقط به این دلیل که جانی دپ از مهمانان دعوت‌شده برای سخن گفتن درباره‌ تجربه‌ بازیگری خود بود، بلکه به این خاطر که این فروم، با توجه به اهداف اعلام‌شده‌اش در زمینه‌ پیوند دادن سینمای سعودی به چرخه‌ اقتصادی و تجاری فیلم در جهان و جذب سرمایه‌ها و همکاری‌های بین‌المللی، ثابت کرد نماینده‌ای شایسته برای وضعیت کنونی و آرمان‌های سینمای سعودى است.
در روزهای آینده نیز، دوره‌ تازه‌ای از «همایش نقد سینمایی» برگزار خواهد شد که همه‌ جنبه‌های مربوط به زندگی نقد فیلم، پیوند آن با سینما، مخاطبان و نقش فرهنگی و روشنگرانه‌اش را بررسی می‌کند.
این مسیری است نسبتاً کوتاه، اما از نظر عملی سرشار از دستاورد؛ هرچند هنوز راهی طولانی برای تحقق اهداف در همه‌ زمینه‌های هنری و صنعتی سینما در پیش است.


«گلِ اشبیلیه»… دمشق با اپرا نفس تازه می‌کشد

 «گل اشبیلیه» گلبرگ‌های خود را بر صحنهٔ اپرای دمشق می‌گشاید (سانا)
 «گل اشبیلیه» گلبرگ‌های خود را بر صحنهٔ اپرای دمشق می‌گشاید (سانا)
TT

«گلِ اشبیلیه»… دمشق با اپرا نفس تازه می‌کشد

 «گل اشبیلیه» گلبرگ‌های خود را بر صحنهٔ اپرای دمشق می‌گشاید (سانا)
 «گل اشبیلیه» گلبرگ‌های خود را بر صحنهٔ اپرای دمشق می‌گشاید (سانا)

بیش از ۸۰ رقصنده و رقصنده‌ـ‌هنرمند از فارغ‌التحصیلان مؤسسات هنری و از مناطق و اقوام گوناگون سوریه، خود را برای اجرای نخستین نمایشِ موزیکالِ صحنه‌ای پس از به‌دست گرفتن زمام قدرت توسط حاکمیت جدید در کشور آماده می‌کنند.
در این نمایش که بازیگر بزرگ سوری مونا واصف نقش اصلی آن را بر عهده دارد، هنرمند تئاتر نوار بُلبل، بازیگر برجسته ناهِد حَلَبی، بازیگر ولید دَبّس و گروهی دیگر نیز شرکت دارند. اجراهای این اثر از ۳ تا ۵ نوامبر در تالار اپرای دمشق برگزار می‌شود.

در همین زمینه، کارگردان اثر احمد زهیر گفت: نمایش «وردة إشبیلیة» یا «تاج‌العروس» اثری موسیقایی است که دو سال پیش در خارج از سوریه اجرا شده بود، اما این‌بار با دیدگاهی تازه آماده شده تا میان گذشته و حال پیوندی برقرار کند، آن‌گونه که خود گفت «پس از پیروزی سوری‌ها» نمایشی نو با شکلی متفاوت از نسخهٔ نخست پدید آمده است.

او در نشست خبریِ معرفی نمایش در دمشق توضیح داد که بازگشت اجراها به تالار اپرا «پیامی روشن دارد مبنی بر این‌که سوریه از نظر هنری و فرهنگی در حال بهبود است و دوباره نور می‌گیرد»، و تأکید کرد که «هنر توان آن را دارد که همگام با تحولات حرکت کند و در روند توسعه و بازسازی سهیم باشد».
تولیدکنندگان این نمایش قصد دارند گروهی دائمی برای نمایش‌های موزیکال و نمایشی در دمشق پایه‌گذاری کنند تا اجراهای هنری در سوریه و خارج از آن استمرار یابد.

یادِ اندلس بر صحنهٔ سوریه (پوستر رسمی)

نوار بُلبل در گفت‌وگو با الشرق الأوسط اظهار کرد: این نمایش «سفری هنری است که یاد دوران‌هایی را زنده می‌کند که در آن موسیقی، رقص و شعر بازتاب‌دهندهٔ هویت و زیبایی ما بود». او افزود که هدف نمایش، زنده‌کردن پیوند میان هنر و احساس و نیز اثبات حضور تئاتر سوری است.
این نمایش نخستین حضور بُلبل در سوریه پس از بیش از ده سال دوری است، و به گفتهٔ او این خود «نشانه‌ای از تداوم حیات هنر سوری، با وجود همهٔ چالش‌ها» به شمار می‌آید.
محمد عمر، نویسندهٔ متن نمایش، گفت این اثر «یادآور گذشتهٔ درخشانِ تمدن عربی و اسلامی در اندلس است»، اما در عین حال «تصویری زیباشناسانه از سوریهٔ نوین ارائه می‌دهد؛ سوریه‌ای دوست‌دار، فراتر از اختلافات، و در حال بازسازیِ خود در عرصه‌های هنری و فرهنگی»، سوریه‌ای که «دوباره پل‌های ارتباط را به سوی همه می‌گشاید».
ناهِد حَلَبی، بازیگر نامدار، نیز معتقد است که «امروز تماشاگر سوری بیش از هر زمان دیگری آماده و مشتاق چنین گونه‌ای از هنر است که برای نخستین بار در این ابعاد و با چنین حرفه‌ای‌گری در کشور اجرا می‌شود».

از نشست خبری نمایش «وردة إشبیلیة» (سانا)

دست‌اندرکاران نمایش امید دارند که موفقیت آن آغازگر مجموعه‌ای از اجراهای موزیکال در تالار اپرا باشد.
به گفتهٔ ولید دَبّس، «سرمایه‌گذاری در هنرها معیار رشد کشورها و نماد تصویر تمدنی آن‌هاست».
اجرای نمایش را مؤسسهٔ «موزاییک» پشتیبانی می‌کند؛ نهادی که بر اساس دیدگاه خود تأکید دارد: «هنر و موسیقی بخشی اصیل از تمدن کهن سوریه‌اند».
نمایندهٔ این مؤسسه رانیا قَطَف بر اهمیت تقویت حضور این هنرها در داخل کشور و تداوم همکاری‌های نهادی برای حمایت پایدار از آن‌ها تأکید کرد.