نمایشگاه کتاب بیروت و تخفیف‌های بالا؛ خوانندگان ناشران را شگفت زده کردند

برخی ناشران انبارهای خود را خالی کردند و هزاران کتاب فروختند

نمایشگاه کتاب بیروت و تخفیف‌های بالا؛ خوانندگان ناشران را شگفت زده کردند
TT

نمایشگاه کتاب بیروت و تخفیف‌های بالا؛ خوانندگان ناشران را شگفت زده کردند

نمایشگاه کتاب بیروت و تخفیف‌های بالا؛ خوانندگان ناشران را شگفت زده کردند

«مردم تشنه کتابند» این جمله‌ای است که ناشران شرکت کننده در شصت و سومین دوره «نمایشگاه کتاب بیروت» تکرارکردند که ازآنها درباره مشارکت ومیزان خرید پرسیدم. این نمایشگاه روز سوم ماه جاری در « سی ساید ارنا» در مرکز بیروت افتتاح شد و تا 13 ماه مارس ادامه خواهد یافت. پدیده‌های جدیدی میان خوانندگان و استراتژی‌های متفاوت ناشران برای کنارآمدن با وضعیتی کاملاً متفاوت با دوران پیش از دو بحران «کرونا» و فروپاشی اقتصادی شکل گرفته است.
برخلاف انتظار و با وجود وضعیت دشوار و بالا رفتن نرخ حمل و نقل و حتی کمبود سوخت، کسانی بودند که از خارج بیروت آمده بودند. فاطمه بیضون از «انتشارات ریاض الریس» می‌گوید، نمی‌توانم انواع کتاب‌هایی را که با اقبال خاص روبه رواست به دقت مشخص کنم. «مراجعه کننده‌ها کتاب‌های متنوع و در همه زمینه‌ها می‌خرند. همه چیز می‌خرند؛ رمان، شعر، تاریخ، کتاب‌های چاپ قدیم و جدید». فاطمه بیضون برای نمونه به اقبال برای خرید کتاب‌‌های تازه انتشار یافته مانند «الماسونیه فی عماء التاریخ/میسیونری در کوری تاریخ» نوشته صقر ابوفخر، همچنین کتاب «الانتخابات النیابیه اللبنانیه2016-2019؛ طقوسیة اللادوله الطائفیة/ انتخابات پارلمانی لبنان2016-2019؛ آداب بی دولتی فرقه‌گرایی» نوشته شربل نحاس و «الالغاز الکبری فی الیهودیة/ معماهای بزرگ یهودیت» اثر مورخ عراقی فاضل الربیعی. این انتشارات شاهد چندین جشن امضا برای چندین کتاب جدید بود از جمله؛ «حوارات فی الثقافه و التاریخ/گفت‌وگوهایی در باره فرهنگ و تاریخ» نوشته دکتر خالد زیاده، «الاعلام و الحرب فی بیئة امنیة متغیرة/ رسانه‌ها و جنگ در محیط امنیتی درحال تغییر» اثر عبد الناصری العبری و چند کتاب دیگر.
کلمه رمز: تخفیف‌ها
نمایشگاه به دلیل انباشت کتاب‌های انتشار یافته در دو سال اخیر که به دلیل بحران «کرونا» و الزامات قرنطینه مورد توجه قرارنگرفته بودند، شاهد تعداد زیادی جشن امضا بود.
کلمه رمز نمایشگاه تخفیف بالا در قیمت کتاب‌هاست. ناشران به دادن تخفیف‌های بالا روی آوردند، اما با این وجود سخن از سودهایی می‌گویند که به دست آورده‌اند. اکثر افرادی که با آنها گفت‌وگو کردیم تأکید می‌کنند، در عرض یک روز و نیم همه هزینه‌های مشارکت خود را پرداخته‌اند و هرچه پس ازآن فروخته‌اند سود خالص بوده است. البته هزینه‌های مشارکت برای رعایت شرایط عمومی نمادین بود و همین مسئله با وجود نگرانی‌ها مشوق مشارکت شد.
ناشر عبوده ابوجوده صاحب انتشارات «الفرات» که مجموعه‌هایی از کتاب‌های چاپ قدیم را عرضه کرده و با اقبال خاصی روبه روشدند، می‌گوید«سود مانند گذشته 100 درصد بود و حساب بازکردن بردرآمدهای بالا مسئله‌ای است که تمام شده و ناشر باید به سود20 درصد یا کمتر قانع باشد و فروش با لیره لبنانی مفید است و ناشران به آن نیاز دارند».

سلیقه خوانندگان: خرید هرچه ارزان
ابوجوده درباره سلیقه خوانندگان می‌گوید« مردم می‌خواهند بخوانند. هرچه ارزان باشد و به دست‌می‌آورند را می‌خوانند. مردم آمده‌اند و می‌خواهند بخرند چون قمیت کتاب جدیدی که با 250هزار لیره(حدود12 دلار) عرضه می‌‍شود در توان همه نیست. به همین دلیل اقبال از کتاب‌های قدیمی بیشتر است و هرکتابی بین 10 تا 25 هزار لیره (کمتر از یک دلار) قابل تهیه است. کتاب‌هایی در زمینه‌های موسیقی، ادبیات و هنر و طی سه روز همه موجودی ما به فروش رفت». به گفته ابوجوده تعداد زیادی مجله‌های قدیمی «النهار»، «السفیر» و «الحوادث» مربوط به سال‌های بین 1975-1982 فروخته است؛ هر شماره نیم دلار.

خوراک سالانه کتاب
برخی می‌گویند این فرصتی است برای ناشران لبنانی تا انبارهای کتاب خود را خالی کنند؛ انبارهایی که تن‌ها کتاب طی ده‌ها سال درآنها روی هم انباشته شده است. اما ابوجوده دوست دارد مسئله را به شکلی دیگر ببیند« ناشر باید به فکر خواننده هم باشد. طرح من این است که ده هزار کتاب بفروشم، از موجودی انبارم کم کنم، این درست است و به شکل نقد لیره لبنانی به دست می‌آورم اما در عین حال باید فضا را برای خواننده‌ای باز کنم که معمولاً قدرت پرداخت ندارد تا سهم و خوراک سالانه خود را به دست بیاورد. و این خیلی مهم است». ابو جوده توضیح می‌دهد که بازار کتاب درلبنان تغییرکرده «این کشور ماست و باید با وضع جدید کنار بیاییم».
گفتنی است کتاب‌هایی که پیش از فروپاشی دوسال پیش منتشرشده‌اند به قیمت قدیم دلار دربرابر لیره چاپ شده‌اند و همین به ناشران اجازه می‌دهد آنها را به قیمت بسیار پایین عرضه کنند. متوسط قیمت کتاب‌های «انتشارات ریاض الریس» بین دو تا پنج دلار برای هرکتاب است. تخفیف‌ها به حدود 60 درصد قیمت پشت جلد می‌رسند. و این برای خواننده‌ای که دنبال کتاب جدید باشد، وسوسه‌ای بی‌سابقه است.
سلیمان بختی مدیر انتشارات«نلسون» می‌گوید، آنها از همین روش درقیمت‌گذاری تبعیت کردند. همچنین درباره جشن امضا می‌گوید که تقریباً به برنامه‌ای روزانه تبدیل شده است. همین طور تخفیف‌ها قیمت کتاب را بین چهار و شش دلار می‌رسانند و اندکند کتاب‌هایی گران‌تر از این باشند. بیشترین فروش این ناشر کتاب‌های زندگینامه و خاطرات است مانند «الجمر و الرماد/اخگر و خاکستر» نوشته هشام شرابی، «خاطرات امین نخله»، «اغصان و جذور/ شاخه‌ها و ریشه‌ها» نوشته الهام کلّاب، «اوراق عمر مکتوب/برگه‌های عمر نوشته شده» اثر منی دملوجی. نکته قابل توجهی که بختی به آن اشاره می‌کند «رفتار نسل جدید است، آنها با فهرستی از کتاب‌هایی که می‌خواهند می‌آیند که روی گوشی تلفن‌همراه نوشته‌اند و قبل از رسیدن به نمایشگاه انتخاب کرده‌اند. پرسه زدن به دنبال کتاب دیگر اولویت جوان‌ها نیست، می‌دانند چه می‌خواهند و پیشاپیش درباره آن کتاب می‌خوانند».

بازار داغ کتاب‌های انگلیسی
از پدیده‌ها بسیار چشم‌گیر این دوره از نمایشگاه، اقبال جوانان به کتاب‌های خارجی بود که قابل توجه است. کتابفروشی «بوک بار» حاضر در نمایشگاه و متخصص کتاب‌های انگلیسی در طول روز با سیل مراجعان روبه رو بود. ارزان‌ترین نبود، اما اکثریت مطلق جوانان بیش از عربی کتاب انگلیسی می‌خوانند. اما نکته امیدبخش اینکه هنوز دنبال کتاب کاغذی‌اند.

گلایه علاقمندان
گلایه بزرگ شماری از ناشران از مؤسسه‌های انتشاراتی بود که از ترس اوضاع نامناسب درنمایشگاه شرکت نکردند و ترجیح دادند منتظر دوره بعدی نمایشگاه بمانند که درماه دسامبر برگزار می‌شود.
ناشران بزرگی همچون «دارالآداب»، «الساقی»، «العربیه للعلوم»،«الجمل» و «الجدید» ازجمله غایبان شصت و سومین دوره «نمایشگاه کتاب بیروت بودند. آنها وقت کنونی را مناسب نمی‌دانند.



فیروز در نود سالگی... روز تولدی که تاریخش را به یاد نمی‌آورد

فیروز بین حلیم الرومی و عاصی الرحبانی (آرشیو محمود الزیباوی)
فیروز بین حلیم الرومی و عاصی الرحبانی (آرشیو محمود الزیباوی)
TT

فیروز در نود سالگی... روز تولدی که تاریخش را به یاد نمی‌آورد

فیروز بین حلیم الرومی و عاصی الرحبانی (آرشیو محمود الزیباوی)
فیروز بین حلیم الرومی و عاصی الرحبانی (آرشیو محمود الزیباوی)

جشن تولد فیروز در سال‌های اخیر به یک سنت ماندگار تبدیل شده که هر سال در ۲۱ نوامبر برگزار می‌شود. رسانه‌ها در تمام حوزه‌هایشان به این مناسبت می‌پردازند و هم‌زمان شبکه‌های اجتماعی نیز در حالتی از شیفتگی جمعی، این روز را گرامی می‌دارند. این مراسم سالانه نشان‌دهنده حضور پررنگ و جاودانه فیروز در لبنان و دیگر کشورهای عربی است و تأکید می‌کند که نام او به یک پدیده زنده و فراگیر برای نسل‌ها و سنین مختلف تبدیل شده، هرچند که او تقریباً به‌طور کامل از انظار عمومی دور مانده است.

«در روزی به دنیا آمد که تاریخش را به یاد نمی‌آورد»

روایت رایج می‌گوید که فیروز در ۲۱ نوامبر ۱۹۳۵ متولد شده است، اما مدارک رسمی نشان می‌دهند که نهاد وديع حداد در ۲۰ نوامبر ۱۹۳۴ به دنیا آمده است. این ستاره جوان در مصاحبه‌ای رادیویی با رادیو مصر در زمستان ۱۹۵۵، گفته بود که بیست ساله است، که نشان می‌دهد او متولد ۱۹۳۵ است.
در گزارشی که محمد سید شوشه در سال ۱۹۵۶ تهیه کرد و در کتابچه‌ای از مجموعه «أنغام من الشرق» با عنوان «فیروز، خواننده خجالتی» منتشر شد، آمده است: «نام او فیروز است، اما در واقع نهاد وديع حداد نام دارد. او بیش از ۲۱ سال ندارد و در سال ۱۹۳۵ در بیروت در روزی نامعلوم متولد شده است».
اما در مصاحبه‌ای که در ماه مه ۱۹۵۷ در مجله «العروسة» منتشر شد، مقدمه‌ای آورده شده که می‌گوید: «او در بیروت در سال ۱۹۳۴ به دنیا آمده، اما نمی‌داند در چه روزی». این موضوع نشان می‌دهد که تولد او در سال ۱۹۳۴ بوده و به‌صورت رسمی در تاریخ ۲۰ نوامبر ثبت شده است.

فیروز در تصویری نامشخص از دوران نوجوانی (آرشیو محمود الزیباوی)

فیروز پیش از نهاد ظاهر شد

از نکات جالب این است که نام فیروز برای نخستین بار در فوریه ۱۹۵۰ مطرح شد، در حالی که نام واقعی او، نهاد حداد، تا اوایل سال ۱۹۵۲ در رسانه‌ها دیده نشد. این تأخیر در ظهور نام واقعی او نشان‌دهنده پنهان شدن وی از همان ابتدا پشت نام هنری‌ای است که به آن شناخته شد. نام فیروز نخستین بار در خبری کوتاه که در ۱۹ فوریه ۱۹۵۰ در مجله «الإذاعة» منتشر شد، به چشم خورد. این مجله خصوصی توسط روزنامه‌نگاری به نام فائق خوری مدیریت می‌شد. در این خبر آمده بود: «استاد حلیم الرومی به ما گفت که صدایی جدید کشف کرده که از دلنشین‌ترین صداهای آواز در لبنان است. او به صاحب این صدا نام فیروز را داده و قرار است او را در برنامه‌های ایستگاه رادیویی لبنان معرفی کند، پس از اینکه روی آموزش و پرورش حنجره او و آماده‌سازی آهنگ‌های ویژه برایش کار کرده است.»
حلیم الرومی که اوایل سال ۱۹۵۰ از قبرس به لبنان آمد، سمت مدیر بخش موسیقی رادیوی لبنان را بر عهده گرفت. او همزمان با آغاز به کارش در این بخش، کشف صدایی جدید را اعلام کرد که نام فیروز را بر او گذاشته بود. او این کشف را با اجرای آهنگی به لهجه مصری با عنوان «ترکت قلبی وطاوعت حبک» از کلمات منیر عوض معرفی کرد. این آهنگ در ۲۴ فوریه ۱۹۵۰ پخش شد، همان‌طور که برنامه‌های رادیویی منتشرشده در مجلات آن زمان نشان می‌دهند.

نخستین ترانه‌ها

ترانه «ترکت قلبی» آغازگر مسیر فیروز به عنوان یک خواننده «سولو» در فوریه ۱۹۵۰ بود. در ماه بعد، او در بخش «رکن الشباب» ترانه‌هایی از نوع «ترانه‌های رقص» اجرا کرد که آهنگ‌سازی آنها بر عهده جورج فرح، آهنگساز لبنانی و یکی از همکاران رادیو و کنسرواتوار ملی موسیقی بود. در ماه مه، فیروز آهنگ «یا حمام یا مروح بلدک» را با کلمات فتحی قورة و آهنگ حلیم الرومی اجرا کرد. این آهنگ به سبک مصری بود و به دلیل انتشار آن روی صفحه گرامافون دو سال بعد، همچنان شناخته شده است.
این مسیر با اجرای ترانه‌هایی مانند «رومبا عطشان» در ژوئیه و «رومبا عیون» در اوت در برنامه «رکن الشباب» ادامه یافت. در همان ماه اوت، فیروز سرود «المهاجرین» را با آهنگ‌سازی جورج ضاهر اجرا کرد. مجله «الإذاعة» این اثر را ستود و اجرای فیروز را «زیبا و قدرتمند» توصیف کرد، اما از صدای جورج ضاهر به دلیل ضعفش انتقاد و تأکید کرد که حضور فیروز عامل اصلی موفقیت این اثر بود.
در پایان اوت، فیروز با آهنگ‌سازی جورج ضاهر، دو ترانه از مقامات مختلف اجرا کرد: یکی از مقام بیات با عنوان «یا قلب حاج تنوح» و دیگری از مقام عجم با عنوان «نحن البنات اللبنانیات». یک منتقد مجله «الإذاعة» اجرای فیروز در آهنگ اول را موفق ندانست، زیرا صدای او با این سبک غریبه بود، اما او را در آهنگ دوم ستود و نوشت: «این آهنگ با صدای درخشان او هماهنگ بود و او آن را با تلاشی قابل تقدیر به سرانجام رساند.»

فیروز به همکاری با جورج فرح و جورج ضاهر در «رکن الشباب» ادامه داد و گفت‌وگوی موسیقایی «أین أنت» را با خواننده‌ای به نام کلوفیس الحاج و گفت‌وگوی دیگری با عنوان «سامبا الکروم» را با خواننده دیگری به نام جورج عازار اجرا کرد. اما امروزه هیچ اثری از این آثار اولیه فیروز در آرشیو رادیو یافت نمی‌شود.

حنجره‌ای با برد بلند

در اوایل اکتبر، مجله «الإذاعة» مقاله‌ای با عنوان «کُر رادیو، مدرسه‌ای مدرن برای استعدادها» منتشر کرد و نوشت که این گروه کر شامل چهار خانم به نام‌های لیلی صعیدی، کاروان، فیروز و آمال است. در ادامه آمده بود: «از این گروه کر، خوانندگان زن و مرد بسیاری فارغ‌التحصیل شده‌اند. از میان خوانندگان زنی که اکنون برای فارغ‌التحصیلی از گروه کر آماده می‌شوند، خواننده نوظهوری به نام فیروز است که دارای حنجره‌ای با برد بلند است و تمام سبک‌های موسیقی را با مهارت اجرا می‌کند. او تانگو و والس را با همان سهولتی اجرا می‌کند که موشحات اندلسی را می‌خواند.»
این نوشته نشان می‌دهد که فیروز کار خود را در رادیو به‌عنوان یک «همخوان» در گروه کر زنانه‌ای متشکل از چهار صدا آغاز کرد و به‌سرعت به‌عنوان خواننده‌ای مستقل (سولو) نیز فعالیت خود را ادامه داد.
این تمجید از خواننده نوظهور بار دیگر در پایان اکتبر تکرار شد، هنگامی که مجله مقاله‌ای با عنوان «هنرمندان فردا» منتشر کرد. محمد بدیع سربیه در این مقاله به تعدادی از خوانندگان زن پرداخت و در پایان نوشت: «اما صدای دلنشین و روح‌نواز فیروز که همیشه در کنسرت‌های رادیو می‌شنویم، به‌زودی جایگاه خود را در میان بهترین صداهای موسیقی لبنان خواهد یافت.»

فیروز با حلیم الرومی در میان تعدادی از کارکنان بخش موسیقی رادیوی لبنان، اوایل دهه پنجاه میلادی (آرشیو محمود الزیباوی)

همکاری تدریجی با عاصی و منصور

فیروز فعالیت خود را در رادیو به‌عنوان همخوان در گروه کر و خواننده‌ای مستقل آغاز کرد. این فعالیت او را با برادران عاصی و منصور الرحبانی، که پیش از او وارد این حوزه شده بودند، همراه ساخت. عاصی در زمستان ۱۹۴۸ به‌عنوان نوازنده ویلن و آهنگساز در رادیوی لبنان استخدام شد و منصور از همان ابتدا با او همکاری کرد، همان‌طور که مرور مجلات رادیویی آن دوران نشان می‌دهد.
نام الرحبانی در برنامه‌های رادیویی از مارس ۱۹۴۸ به بعد دیده می‌شود و سپس عنوان «گروه الرحبانی در اجرای ترانه‌های متنوع» ظاهر می‌گردد. این برنامه به یک برنامه هفتگی در صبح‌های همان ساعت تبدیل شد.
در سال ۱۹۴۹ نیز نام الرحبانی در برنامه‌های رادیویی دیده می‌شود، اما جالب است که گاهی عنوان گروه به «سه‌نفره رحبانی» تغییر می‌کند که با ورود خواننده‌ای به نام نجوی، نام هنری سلوی الرحبانی، خواهر عاصی و منصور، هم‌زمان است. هرچند نام «برادران الرحبانی» گاهی از برنامه‌ها حذف می‌شد، اما در متن ترانه‌های الرحبانی منتشر شده در مجله «الإذاعة» دیده می‌شد، که نشان می‌دهد عاصی و منصور از همان ابتدا این نام مشترک را به کار برده‌اند.
شروع همکاری فیروز با برادران الرحبانی احتمالاً از طریق کار او در گروه کر رادیویی آغاز شد و این همکاری به‌تدریج به یک شراکت نزدیک تبدیل شد، نه به‌صورت ناگهانی، همان‌طور که گاهی امروز روایت می‌شود.
حلیم الرومی به این تحول در مقاله‌ای که در اکتبر ۱۹۵۴ در مجله «الإذاعة» منتشر کرد، اشاره کرد و داستان کشف فیروز را بازگو نمود. او در پایان نوشت:
«از عجایب روزگار این بود که وقتی فیروز را به همکارم عاصی الرحبانی معرفی کردم تا در برنامه‌های غنایی رقص شرکت کند، او به من گفت: این صدا برای ترانه‌های رقص مناسب نیست و شاید فقط برای ترانه‌های سبک قابل‌استفاده باشد. اما روزگار چرخید و فیروز توانمندترین و موفق‌ترین خواننده ترانه‌های رقص شد، و بنای هنری الرحبانی بر همین صدا استوار گشت، به اعتراف خود عاصی الرحبانی.»

«برای آواز مناسب نیست»

در مقابل، عاصی الرحبانی در مصاحبه‌ای که مجله «أهل الفن» در مه ۱۹۵۵ منتشر کرد، روایت می‌کند:
«من در حال آماده‌سازی برنامه‌های موسیقی و آواز برای رادیو بودم. روزی حلیم الرومی، رئیس بخش موسیقی رادیو، مرا دعوت کرد تا به صدای جدیدی گوش دهم. دختری جوان با کتابی در دست و پدرش همراه او آمدند. صدایش را شنیدم و گفتم: بد نیست. اما باور داشتم که او برای آواز مناسب نیست. برادرم نیز گفت که او به‌هیچ‌وجه برای آوازهای رقص مناسب نیست. با این حال، آموزش او را آغاز کردم و او به بهترین کسی تبدیل شد که این نوع آواز را اجرا می‌کند.»
در مصاحبه‌ای دیگر از سال ۱۹۵۶، که در کتابچه «فیروز، خواننده خجالتی» ذکر شده است، عاصی بیان می‌کند که هنگام ورود فیروز به رادیو صدای او را شنیده و به تلفظ او ایراد گرفته و آن را نیازمند اصلاح دانسته است. او اضافه می‌کند:

«از همان زمان برخی نقش‌ها را در برنامه‌هایی که از رادیوی لبنان ارائه می‌کردم به او سپردم و متوجه شدم که او استعدادهای نادری در اجرای درست و حفظ سریع بدون اشتباه دارد.»

فیروز با عاصی الرحبانی و حلیم الرومی، در کنار منصور الرحبانی، و در پس‌زمینه یکی از کارکنان رادیوی لبنان (آرشیو محمود الزیباوی)

ورود فیروز به‌عنوان خواننده «سولو» در آثار الرحبانی احتمالاً از پاییز ۱۹۵۰ آغاز شد و اولین اثر مشترک آن‌ها آهنگی صبحگاهی به نام «جناتنا» بود. با این حال، فیروز در این دوران به فعالیت‌های مستقل خود ادامه می‌داد و برادران الرحبانی نیز به فعالیت‌های مرسوم خود مشغول بودند.
در ماه‌های بعد، همکاری میان برادران الرحبانی و این خواننده نوپا مستحکم‌تر شد. فیروز جایگزین خواهر آن‌ها، سلوی الرحبانی، شد و به رکن اصلی گروه آن‌ها تبدیل گردید.
هم‌زمان با این همکاری، فیروز در رادیوی لبنان نیز به فعالیت خود ادامه داد و با آهنگسازان معتبر این شبکه همکاری کرد. از جمله، خالد ابوالنصر، که فیروز از ساخته‌های او ابیاتی منتخب از قصیده «یا أیها الشادی» سروده ایلیا ابوماضی، شاعر مهاجر، را اجرا کرد. اما این همکاری‌ها در سال‌های بعد به‌تدریج کاهش یافت.

شریک ماجراجویی الرحبانی

با همراهی عاصی و منصور، فیروز به ایستگاه «الشرق الأدنى» وابسته به رادیوی بریتانیا راه یافت و تحت حمایت صبری شریف، ناظر برنامه‌های موسیقی و غنایی این ایستگاه، قرار گرفت. صبری شریف از سال 1949 به ماجراجویی الرحبانی علاقه نشان داد و آن را پشتیبانی کرد. این همکاری در پاییز 1951 به مرحله جدیدی رسید، زمانی که مدیر رادیوی سوریه، احمد عسّه، نیز این پروژه را پذیرفت و توجه ویژه‌ای به آن نشان داد. مجموعه‌ای از ضبط‌های متنوع موجود در آرشیو رادیوی سوریه، که به عنوان بخشی از آثار نخستین همکاری برادران الرحبانی با فیروز باقی مانده، گواه این همکاری است.
از شگفتی‌های جالب توجه این است که در این دوره ابتدایی، صدای فیروز از طریق سه ایستگاه رادیویی به شهرت رسید و نام هنری او در مطبوعات مطرح شد، اما نام واقعی او ظاهراً هرگز بر زبان نیامد. نکته جالب‌تر این است که چهره او تقریباً برای دو سال کاملاً ناشناخته بود، تا این که مجله «الصیاد» در 13 دسامبر اولین عکس از او را منتشر کرد. این عکس در ستونی هفتگی کوچک در صفحه «أهل الفن» با عنوان «آرشیو هنر» چاپ شد که حاوی اولین اشاره به وضعیت اجتماعی فیروز نیز بود.