عبیر نعمه به «الشرق الاوسط»: موسیقی شور و حال و هویتم است.. و در تار و پودم تنیده شده https://persian.aawsat.com/home/article/4020271/%D8%B9%D8%A8%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D8%B9%D9%85%D9%87-%D8%A8%D9%87-%C2%AB%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%B1%D9%82-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%88%D8%B3%D8%B7%C2%BB-%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D8%AD%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D9%87%D9%88%DB%8C%D8%AA%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D9%88-%D9%BE%D9%88%D8%AF%D9%85-%D8%AA%D9%86%DB%8C%D8%AF%D9%87
عبیر نعمه به «الشرق الاوسط»: موسیقی شور و حال و هویتم است.. و در تار و پودم تنیده شده
«بصراحه» آلبوم جدید عبیر به لهجه مصری
عبیر نعمه هنرمند لبنانی (منبع: عبیر نعمه)
بیروت: ویویان حداد
TT
TT
عبیر نعمه به «الشرق الاوسط»: موسیقی شور و حال و هویتم است.. و در تار و پودم تنیده شده
عبیر نعمه هنرمند لبنانی (منبع: عبیر نعمه)
در رگ های عبیر نعمه و دخترش موسیقی جاری است. سرشت عبیر با موسیقی پیوند خورده. عبیر الگوی تمام عیار یک هنرمند است.
عبیر به تازگی آلبوم «بصراحه» را با دید هنری خود و ترانه هایی شبیه خودش روانه بازار کرد. کمپانی یونیورسال میوزیک مینا آلبوم عبیر را تولید کرد و عبیر در آلبوم جدیدش با شماری از شاعران و آهنگسازان از جمله نبیل خوری و سلیمان دمیان و وسام کیروز و غسان مطر و جرمانوس جرمانوس و ایلی نعمه و غیره همکاری کرده است. او «اعمل ناسینی» اولین ترانه خود به لهجه مصری را در این آلبوم گذاشته است.
کاور آلبوم بصراحه
عبیر نعمه درباره اجرای ترانه ای به لهجه مصری به «الشرق الاوسط» گفت «باید آهنگی به لهجه مصری اجرا می کردم چون لهجه ها کلید ارتباط با مردم در مناطق گوناگون هستند و با این ترانه می توانم با مردم مصر به لهجه خودشان ارتباط برقرار کنم. از بچگی ترانه های مصری می خواندم».
عبیر به واژه های ترانه هایش توجه خاص دارد و معتقد است واژه ها مثل آهنگ و ملودی نقش اصلی در کار ارایه شده دارند. او افزود «اگر آهنگ عالی باشد اما واژه ها به دل نشیند این آهنگ مورد پسند قرار نمی گیرد چون احساسات خواننده را منتقل نمی کند. من در هر ترانه سعی می کنم سوژه ای را درباره یکی از مراحل زندگی یا تجربه های خودم یا داستان های مردم بیان کنم».
سوژه های ترانه های آلبوم «بصراحه» گوناگون است. برخی تم عاشقانه دارند و بعضی هم اجتماعی هستند اما به هر حال تمام آنها پیام دارند که به مخاطبان می رسد. آهنگ های عبیر مثل تابلوی نقاشی است که با شعر و ملودی کشیده شده و مخاطب را به دنیای شادی و آرامش می برند. چگونه عبیر اینگونه آواز می خواند؟ او در پاسخ می گوید «وقتی آهنگی نظرم را جلب می کنم آن را پیش خودم همیشه می خوانم تا ببینم تا چه حد با صدایم مطابقت دارد. به خصوص در اجراهای زنده که دوست دارم برخی ترانه هایم را زنده اجرا کنم».
عبیر نعمه در نظر دارد که در پروژه های بعدی به لهجه های دیگری مثل خلیجی هم ترانه اجرا کند. او توضیح داد «به زودی کار گوش دادن به آهنگ های خلیجی از جمله عراقی را شروع می کنم. خوانندگان باید با حفظ هویت هنری خود تنوع داشته باشند. لهجه های گوناگون باعث غنای هویت می شوند و هویت را از بین نمی برند. ارتباط گسترده هنرمند با مخاطبان کشورها با گویش های مختلف باعث ایجاد محبوبیت بیشتر خواننده و ترانه هایش می شود چون مردم ترانه ها را به لهجه های خودشان بهتر می فهمند».
عبیر نعمه کارهای خوانندگان را دنبال می کند. از او پرسیدم اخیرا از چه آهنگی خوشت آمد؟ می گوید «از آهنگ بالاحلام ناصیف زیتون خیلی خوشم آمد. نبیل خوری آهنگساز و شاعر ترانه است و من با او در ترانه های (بصراحه) و (بلا منحس) همکاری کردم. از آهنگ های اصاله هم خوشم می آید چون هر یک از ترانه هایش حس و حال متفاوتی دارد».
چگونه عبیر نعمه تحولات پرشتاب در عرصه موزیک را ارزیابی می کند؟ او می گوید «این تحولات حتی پرشتاب تر از آن است که بتوان هضم کرد. چالش های بزرگی در مسیر ارایه کار موسیقی داریم آنهم در دنیایی که همه حس عجیب و غریبی در آن دارند. هر روز شاهد مد جدیدی در همه حوزه ها هستیم و پیشرفت های ملموسی در حوزه های مختلف داریم.. اکتشافات به ویژه در حوزه فناوری پرشتاب شده اند. در حوزه موزیک و آواز کارهای زیبایی وجود دارند و برخی دیگر هم برای من دلچسب نیستند. بی گمان در حوزه های زیادی در مسیر سراشیبی و عقب نشستن هستیم».
عبیر نعمه مثل هر سال امسال نیز در جشنواره موسیقی «بیروت ترنم» حضور دارد و دو کنسرت به مناسبت کریسمس و سال نو در مرکز بیروت اجرا می کند. او اصرار دارد که در این جشنواره شرکت کند چون برنامه های این چنینی جایگاه فرهنگی و هنری بیروت را برجسته می کند. او می گوید «این کورسوی امیدی است که زیبایی شهرمان بیروت و چهره واقعی آن را نشان می دهد. ما در این جشنواره می گوییم که درد و گرفتاری امید را از بین نمی برد و صدای موسیقی بلندتر از هر چیز دیگری است».
عبیر نعمه در چند شهر اروپایی و عربی هم در دوره تعطیلات سال نوی میلادی کنسرت دارد از جمله در شهر بروکسل بلژیک در ۱۱ دسامبر و در شارجه امارات در ۲۱ دسامبر و ارکستر ملی عربی او را در این کنسرت ها همراهی می کند.
او درباره اهمیت موسیقی در زندگی اش گفت «این صرفا یک حرفه نیست بلکه موسیقی شور و حال و هویت و زبانی است که بیانگر احساساتم است. موسیقی اولین و بزرگ ترین رویای من است و بنده به آواز خواندن ادامه می دهم چون اگر دست از آواز خواندن بردارم فنا می شوم. موسیقی در تار و پودم تنیده شده است».
حدود «استثمار سیاسی» گذشته در سریالهای تاریخی تا کجاست؟https://persian.aawsat.com/%DA%AF%D9%88%D9%86%D8%A7%DA%AF%D9%88%D9%86/4922161-%D8%AD%D8%AF%D9%88%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AB%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%DA%A9%D8%AC%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%9F
حدود «استثمار سیاسی» گذشته در سریالهای تاریخی تا کجاست؟
خالد النبوی در صحنه ای از «ممالیک آتش»
با هر سریال تاریخی، سؤالاتی مطرح میشود که کماکان بر سر زبان هاست، نه تنها به میزان اعتبار این آثار و دستیابی آنها به هماهنگی بین آزادی خلاقیت و تخیل و احترام به حقیقت تاریخی، بلکه موضوع به ماهیت معنای سیاسی استناد به تاریخ از طریق این آثار مرتبط شدهاست که - به گفته بسیاری از ناظران و متخصصان - خالی از «رمزگذاری عمدی واقعیت» نیست.
اگرچه این مناقشه جدید نیست و به همراهی برای اکثر آثار نمایشی عربی الهام گرفته از تاریخ تبدیل شدهاست، سالهای اخیر ابعاد قابل توجهی به جنجال همراه با درام تاریخی اضافه کردهاست که به استفاده سیاسی و ایدئولوژیک این آثار مرتبط است.
اگر استناد به تاریخ در این مطالب نمایشی، اهدافی فراتر از پرداختن به زندگینامه شخصیتهای پیچیدهای را که اغلب جنجالهای سیاسی و فکری به راه میاندازند، دربردارد، پس
علاوه بر این، برجسته کردن دورهها و رویدادهای تاریخی که با دقت انتخاب شدهاند، پیامدهای معناداری برای واقعیت کنونی دارد.
شاید جنجال بزرگی که سریال حشاشین که در ماه رمضان در تعدادی از شبکههای مصری و عربی در حال پخش است، بسیاری از این سوالات را در مورد محدودیتهای استفاده سیاسی و ایدئولوژیک از تاریخ دوباره مطرح کند که هنوز پاسخ قاطعی ندارند.
به گفته منتقدان هنری و اساتید دانشگاهی تاریخ که با «الشرق الاوسط» صحبت کردند، اغلب درامهای تاریخی دارای «دیدگاه سیاسی یا ایدئولوژیکی هستند که توسط تولیدکنندگان یا سازندگان اثر بیان میشود»، اما کنترلهایی وجود دارد که باید هنگام ارائه این آثار در نظر گرفته شوند؛ اول از همه، احترام به حقایق عمده تاریخ بدون جعل، علاوه بر ضرورت کمک گرفتن از متخصصان برای پرکردن شکافها و دستیابی به هماهنگی بین داستانی و تاریخی است تا از بسیاری شکافها جلوگیری شود که ممکن است اعتبار برخی درامهایی که از تاریخ الهام گرفتهاند را کاهش دهد.
انتخابهای عمدی
شاید درام تاریخی عرب یکی از قدیمیترین اشکال نمایشی بود که از نظر سیاسی یا ایدئولوژیک به کار گرفته شد. شاید این آثار مسیری را پیش از خود یافتند که آثار ادبی نویسندگانی چون جرجی زیدان، امین معلوف، نجیب محفوظ، علی احمد باکثیر، توفیق الحکیم، محمد فرید ابو حدید و بسیاری دیگر پیش از خود رفته بودند.
اما ارائه درامهای تاریخی در سینما و تلویزیون و استفاده سیاسی از آنها به دهه شصت قرن گذشته بازمیگردد. در اینجا طارق الشناوی، منتقد هنری، یکی از معروفترین آثار سینمای عرب را به یاد میآورد که فیلم «الناصر صلاح الدین» است که در سال ۱۹۶۳ به کارگردانی یوسف شاهین ساخته شد. گروهی از مشهورترین نامهای ادبی مصر در آن زمان، مانند یوسف السباعی، نجیب محفوظ و عبدالرحمن الشرقاوی در نگارش آن مشارکت داشتند. بنیاد عمومی سینمای مصر، یک نهاد دولتی، به تأمین مالی تولید آن کمک کرد.
الشناوی به «الشرق الاوسط» میگوید: هدف از تولید آن اثر عظیم در آن زمان، همانطور که در آن زمان گفته شد، یک فرافکنی سیاسی با الهام گرفتن از قهرمانیهای سلطان صلاح الدین ایوبی، آزادکننده بیتالمقدس در دوران جمال عبدالناصر، رئیسجمهور فقید مصر بود. این امر به وضوح از انتخاب نام فیلم آشکار میشود.
الشناوی معتقد است که «نویسنده درام تاریخی هر دوره زمانی یا شخصیتی را که بخواهد ارائه کند، صرف نظر از ماهیت آن، باید شامل دیدگاهی باشد، اعم از سیاسی، فکری یا اجتماعی که او بخواهد با پرداختن آن شخصیت ارائه دهد».
وی افزود: هیچ درام تاریخی برای روایت تاریخ وجود ندارد، بلکه طبیعی است که هدف روشن و دلیلی داشته باشد که این انتخاب را توجیه کند.
به عقیده او، موضوع بدون «انتخاب عمدی برای هدفی خاص که توسط سازندگان اثر دیده میشود» نیست، که او آن را نقص نمیداند، بلکه «بخشی از ماهیت صنعت نمایش» است.
رمزگذاری واقعیت
در سالهای اخیر، بسیاری از نمایشهای تاریخی عربی، چه برای شخصیتهای مذهبی و چه برای دورههای تاریخی مملو از درگیری، همچنان مفاهیمی مرتبط با واقعیت کنونی را به همراه دارند، نمادگرایی ارائه شده توسط سریالهای تاریخی را نمیتوان نادیده گرفت؛ زیرا بیننده اغلب بهطور خودکار رویدادهای تاریخی را با واقعیت پیوند میدهد و گاهی اوقات از یک لحظه تاریخی کهن خواسته میشود تا نماد واقعیت فعلی باشد تا این باور را ایجاد کند که واقعیت با گذشته تفاوتی ندارد.
اما این بدان معنا نیست که درام تاریخی به سمت «جعل و تحریف» گرایش دارد، بلکه نویسنده آن «باید از یک سو با مطالب تاریخی ثبت شده مطابق با الزامات هنر نمایشی عمل کند و مطابق با بینش فکری و پرسشهای بشری، بدون تعصب به حقایق تاریخی یا تعمیم خودسرانه مطالب تاریخی به شیوهای خام در خدمت دیدگاه ایدئولوژیک قبلی تولید کند». ولید سیف نویسنده فلسطینی که یکی از برجستهترین سازندگان درام تاریخی عرب بهشمار میرود، در زندگینامه خود با عنوان «شاهد و شاهد» نسبت به این موضوع هشدار میدهد.
حقیقت این است که نمایشنامه تاریخی عرب در طول چند دهه آثار بسیاری ارائه کرد که این همه بحث و جدل در مورد اشتغال سیاسی ایجاد نکرد و بر ارائه بیوگرافی شخصیتهای کمتر بحثبرانگیز که موضوع مناقشات سیاسی یا ایدئولوژیکی عمده نیستند تمرکز داشت؛ مانند «خالد بن الولید»، «عمر بن عبدالعزیز»، «صلاح الدین ایوبی»، «امام ترمذی» و «امام شافعی».
حتی زمانی که در مصر زندگینامه شخصیتهای بحثبرانگیزی مانند عمرو بن العاص یا خلیفه عباسی هارون الرشید ارائه شد، این آثار در چارچوب دفاع از آن شخصیتها بر بعد انسانی تمرکز داشتند، نه بعد سیاسی.
با این حال، سالهای اخیر به موازات وقوع بسیاری از درگیریهای سیاسی، ایدئولوژیک و فرقهای در منطقه بودهاست که منجر به جذابیتهای چشمگیری شدهاست که بدون استفاده از تاریخ نیست. برای مثال، تلاشهایی برای همگام شدن با ظهور ایده «نوعثمانیگرایی» و هموار کردن راه برای نقشهای تأثیرگذارتر ترکیه در منطقه پس از رویدادهایی که به «بهار عربی» معروف شد، سریالهای ترکی با استفاده از ابزارهای نمایشی در پردههای عربی به محبوبیت دست یافت. از جمله این آثار ترکی میتوان به سریال «حرمسرای سلطان» اشاره کرد که یکی از برجستهترین سلاطین عثمانی، سلطان سلیمان قانونی (سلیمان یکم) و سریال «قیام اَرطغرل» را مطرح کرد. اثری است که با ارائه زندگینامه ارطغرل پسر سلیمان شاه، رهبر قبیله کایی از ترکان مسلمان اوغوز و پدر عثمان اول، بنیانگذار امپراتوری عثمانی، مقدمات و انگیزههای تأسیس امپراتوری عثمانی را ارائه میکند. نمایش آن در سه سری متوالی از اواخر سال ۲۰۱۴ آغاز شد.
از سوی دیگر، سریال «ممالیک آتش» نشان دهنده واکنش دراماتیک عربی به آثار تاریخی ترکیه است که توسط شرکت اماراتی «جنو مدیا» در سال ۲۰۱۹ به نویسندگی محمد سلیمان عبدالملک و کارگردانی کارگردان بریتانیایی پیتر وبر تولید شد. این سریال آخرین دوره دولت ممالیک و سقوط آن به دست عثمانیها در اوایل قرن شانزدهم را روایت میکند. عثمانیها از طریق یک سری خیانتها توانستند برای چند قرن پس از آن، پایگاهی برای حکومت خود در منطقه عرب بیابند.
تفسیر مذهبی از صنعت سریال
موضوع تنها به این دوئل تاریخی بر سر واقعیت حضور عثمانی در منطقه محدود نشد، بلکه باعث ایجاد یک رقابت فرقهای شد که دو سال پیش خبر ساخت سریال «معاویه بن ابی سفیان» جنجال آفرید؛ سریالی برای انعکاس زندگینامه بنیانگذار دولت اموی و یکی از برجستهترین شخصیتهای بحثبرانگیز تاریخ اسلام از طریق نقش او در آنچه به عنوان «فتنه بزرگ» شناخته میشود، مورد مناقشه بزرگی در مورد هدف از تولید اثر شد.
در چارچوب «تفسیر فرقهای» از آثار نمایشی، یکی از شبکههای عراقی در آن زمان اعلام کرد که بودجه هنگفتی را برای تولید سریال تاریخی «شجاعت ابولؤلؤه» اختصاص دادهاست. ظاهراً در واکنش به روند ساخت سریال «معاویه بن ابی سفیان» است؛ ابولؤلؤه فیروز معروف به ابولؤلؤه مجوسی، مردی است که خلیفه دوم عمر بن خطاب را ترور کرد. حتی در هنگام ارائه زندگینامه الفاروق عمر بن الخطاب که توسط بنیاد رسانه ای قطر تهیه شده بود، موضوع بدون مناقشه نبود، نه تنها در مورد مشروعیت به تصویرکشیدن یکی از برجستهترین شخصیتهای تاریخ اسلام روی صفحه نمایش که با بسیاری از فتواهای قبلی در این زمینه مغایرت دارد، بله بر سر پیشبینی ایدئولوژیک سریالی که بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۲ فیلمبرداری شده بود، اختلاف نظر وجود داشت. این دوره ای است که با ظهور گروههای «اسلام سیاسی» در بسیاری از کشورهای عربی مصادف شد و بر شدت این مناقشه با مشارکت چهرههای حامی سازمان «اخوان المسلمین» در بررسی بافت تاریخی سریال افزوده شد.
بی سوادی تاریخی
دکتر محمد عفیفی، استاد تاریخ دانشگاه قاهره و دبیرکل سابق شورای عالی فرهنگ در مصر معتقد است: هر مؤسسه ای که سریالهای تاریخی را تولید میکند «بهطور طبیعی هدفی پشت تولید اثر دارد، به ویژه با توجه به هزینه تولید هنگفتی که این نمونه از آثار نیاز دارد»، معمولاً درام تاریخی «تاریخ را بیشتر از خدمت به آگاهی تاریخی یا تعریف گذشته فرا میخواند تا در خدمت حال باشد».
عفیفی به «الشرق الاوسط» توضیح میدهد که هنگام الهام گرفتن از تاریخ در آثار نمایشی باید کنترلهایی وجود داشته باشد؛ برجستهترین این کنترلها تغییر نکردن حقایق تاریخی تثبیتشدهاست، مانند سالهای رویداد، یا شخصیتهای اصلی که رویداد را ایجاد کردهاند. اما در عین حال بر ضرورت عدم لغزش در تلقی نمایش تاریخی به عنوان مرجع یا منبع تاریخی تأکید میکند، زیرا سریال یک اثر خلاقانه است که بینش سازندگانش، از جمله نویسندگان و کارگردانان، و احتمالاً فضایی از تخیل را به همراه دارد.
این استاد تاریخ که مطالعات پیشرفته بسیاری را در مورد تکیه بر منابع غیررسمی در تاریخ برخی از رویدادهای مهم تاریخ مصر انجام دادهاست، وضعیت مناقشه برانگیز سریال تاریخی را به آنچه او به عنوان «بی سوادی تاریخی در میان اکثر دریافت کنندگان محتوای نمایشی» توصیف میکند، نسبت میدهد.
او این موضوع را با بیان اینکه فقدان آگاهی تاریخی نتیجه کمبود برنامههای درسی مدرسه است، توضیح میدهد ارائه خوانش تاریخی به صورت انتقادی و چند نگرشی باعث میشود بسیاری از مخاطبان به آثار نمایشی به عنوان یک مرجع تاریخی نگاه کنند نه اثری خلاقانه که قابل تفسیر باشد و از اینجا مشکلات و بحرانهای بسیاری پدید میآید.
دبیرکل سابق شورای عالی فرهنگ در مصر اما خوشحالی خود را از جنجال برانگیخته شده ناشی از سریال عربی الهام گرفته از تاریخ پنهان نمیکند و آن را خوب ارزیابی میکند.
عفیفی معتقد است ادامه تولید سریالهای تاریخی عربی، حتی در صورت وجود خطا یا ایجاد حالت جنجال، «بسیار بهتر از عدم وجود این نوع تولیدات نمایشی است».
او نظر خود را این گونه توجیه کرد که نبود این آثار راه را برای «هجوم» آثار تاریخی کشورهایی مانند ترکیه و ایران باز میکند و این آثار وارده اغلب دارای بینشی سیاسی و ایدئولوژیک هستند که لزوماً منعکس کننده واقعیات تاریخ یا بینش عرب نیست، بلکه اهداف بسیار عمیقتری نسبت به کارهای نمایشی یا سرگرمی دارند.