«حل و فصل منطقه‌ای»، مشوق السودانی برای مهار جناح‌ها

منابع سیاسی گفتند که رویکرد جدید شامل توقف تشدید تنش است

«حل و فصل منطقه‌ای»، مشوق السودانی برای مهار جناح‌ها
TT

«حل و فصل منطقه‌ای»، مشوق السودانی برای مهار جناح‌ها

«حل و فصل منطقه‌ای»، مشوق السودانی برای مهار جناح‌ها

عراق در حال حاضر در فضایی از انتظار به سر می‌برد که سرانجام توافق بزرگ منطقه ای پس از توافق سعودی و ایران چه خواهد شد و چگونه بر فضای داخلی عراق و معادلات بین «مراکز سیاسی» مختلف منعکس خواهد شد.
این همان چیزی است که مقتدی صدر رهبر «جنبش صدر» به تماشای آن نشسته‌است و منتظر فرصتی است تا پس از بازنشستگی از سیاست به یک نقش فعال بازگردد.
منابع موثق عراقی گفتند که چشم‌انداز حل و فصل منطقه ای، دولت محمد شیاع السوادانی را تشویق می‌کند تا «روابط خود را با جناح‌های مسلح شیعه نزدیک تر کند» به این امید که آنها را بیشتر با نهادهای دولتی مرتبط کند.
این منابع پیش‌بینی کردند که «تشویق منطقه ای» السودانی برای مهار جناح‌ها منجر به تغییر توازن قوا در محیط شیعه شود. این امر ممکن است شامل رفتن به انتخابات بعدی با ائتلاف‌هایی باشد که آن را با نیروهایی مانند «عصائب اهل الحق» به رهبری قیس خزعلی گرد هم می‌آورد.
این تغییرات واقعیت سیاسی متفاوتی را بر رهبر «جنبش صدر» تحمیل می‌کند، اما مشخص نیست که آیا او کارت‌هایی دارد که او را قادر می‌سازد «چارچوب هماهنگی» را که اکنون به‌طور طولی در زندگی سیاسی گسترش می‌یابد، مهار کند.
نزدیکان صدر معتقدند که تأثیر حل و فصل بر عراق بلندمدت نخواهد بود و او «بیشتر بر بررسی صحنه داخلی و حرکت برای ایجاد یک بازیگر سیاسی جدید در آینده تمرکز می‌کند».
این منابع به «الشرق الأوسط» گفته‌اند که رسانه‌های نزدیک به تهران «دستورالعمل‌های جدیدی برای توقف حمله به دولت‌ها و شخصیت‌های خلیجی» دریافت کرده‌اند.
یک منبع موثق، از وجود «رویکرد جدید شامل توقف تشدید تنش و پرهیز از ورود به جزئیات پرونده‌های فعال در منطقه، همچون پرونده یمن» خبر داد.
هفته گذشته، دولت‌های بغداد و اربیل برای پرداخت حقوق کارمندان اقلیم کردستان به توافق رسیدند، که منابع آگاه گفتند که این امر بخشی از توافقی است که «در چارچوب هماهنگی، در بازتاب جانبی حل و فصل منطقه‌ای» است.
به گفته نمایندگان «چارچوب هماهنگی»، حل و فصل بین اربیل و بغداد مبنایی برای اتحاد در حال ظهور بر روی ویرانه‌های غیبت صدری هاست.



چگونه عراق از «تهدیدی وجودی خطرناک‌تر از داعش» نجات یافت؟

مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
TT

چگونه عراق از «تهدیدی وجودی خطرناک‌تر از داعش» نجات یافت؟

مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)

منابع دیپلماتیک در بغداد به روزنامه «الشرق الاوسط» گفتند مقام‌های عراقی نگران کشیده شدن کشور به جنگ میان ایران و اسرائیل بودند و آن را «تهدیدی وجودی برای عراق» توصیف کردند که خطرناک‌تر از تهدید داعش بود؛ همان گروهی که زمانی یک‌سوم خاک کشور را اشغال کرده بود.

این منابع توضیح دادند:
«داعش یک پدیده بیگانه بود که در نهایت باید از بدن عراق به‌ویژه با توجه به حمایت منطقه‌ای و بین‌المللی از بغداد برای مقابله با آن طرد می‌شد. اما جنگ ایران و اسرائیل، وحدت عراق را تهدید می‌کرد.»

شرح تهدید وجودی از نگاه منابع دیپلماتیک:

همزمان با آغاز جنگ، بغداد پیام‌هایی از اسرائیل از طریق جمهوری آذربایجان و کانال‌های دیگر دریافت کرد. در این پیام‌ها آمده بود که اسرائیل در صورت حمله‌ای از خاک عراق، پاسخ‌هایی «سخت و دردناک» خواهد داد. اسرائیل مسئولیت هرگونه حمله از خاک عراق را متوجه دولت عراق دانسته بود.

آمریکا نیز از زبان توصیه‌آمیز قبلی عبور کرد و مستقیماً نسبت به عواقب وخیم حملات احتمالی گروه‌های وابسته به ایران هشدار داد.

مقام‌های عراقی نگران «سناریوی فاجعه» بودند. سناریویی که در آن، گروه‌های عراقی به اسرائیل حمله می‌کردند و اسرائیل نیز با موجی از ترورهای هدفمند مشابه آنچه علیه فرماندهان حزب‌الله لبنان و ژنرال‌ها و دانشمندان ایرانی در آغاز جنگ انجام داد، پاسخ می‌داد.

به گفته این منابع، اگر اسرائیل حملات دردناکی علیه این گروه‌ها انجام می‌داد، خشم در میان شیعیان عراق شعله‌ور می‌شد. این وضعیت ممکن بود مرجعیت شیعه را وادار به اتخاذ موضعی جدی کند و در نتیجه، بحران به شکل تقابل مستقیم شیعیان با اسرائیل درمی‌آمد.

این سناریو باعث شد نگرانی‌هایی شکل گیرد مبنی بر اینکه سایر گروه‌های عراقی، شیعیان را مسئول کشاندن کشور به جنگی بدانند که می‌شد از آن دوری کرد. در چنین شرایطی، احتمال بروز شکاف دوباره میان شیعیان و سنی‌ها و تهدید دوباره برای وحدت عراق وجود داشت.

خطر دیگر، موضع احتمالی کردها بود. این احتمال وجود داشت که کردها اعلام کنند دولت مرکزی فقط نماینده یک گروه است، کشور از جنگ‌ها خسته شده و اقلیم دیگر نمی‌خواهد خود را با بغداد درگیر کند؛ چراکه نزدیکی به بغداد، اقلیم را وارد جنگ‌هایی می‌کند که نمی‌خواهد در آن‌ها شرکت داشته باشد.

نقش دولت السودانی

دولت محمد شیاع السودانی با ترکیبی از قاطعیت و تدبیر عمل کرد. به گروه‌ها هشدار داد که تحمل هیچ تلاشی برای کشاندن کشور به جنگی که وحدتش را تهدید می‌کند، ندارد. همزمان، کانال‌های ارتباطی با قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، به‌ویژه آمریکا، را باز نگه داشت.

موضع ایران و موازنه داخلی
دولت عراق از موضع تهران هم بهره برد. ایران نه‌تنها از گروه‌ها نخواست وارد جنگ شوند، بلکه آن‌ها را به خویشتنداری تشویق کرد. برخی معتقدند تهران نمی‌خواست پس از از دست دادن سوریه، روابطش با عراق را نیز قربانی کند.

عامل مهم دیگر، درک گروه‌ها از بزرگی جنگ بود. آن‌ها می‌دانستند این نبرد از توانشان فراتر است؛ به‌ویژه با توجه به شرایط حزب‌الله در لبنان و نفوذ اطلاعاتی اسرائیل درون ایران. اسرائیل نشان داده بود که اطلاعات دقیقی از گروه‌های دشمن دارد و با برتری تکنولوژیک خود، می‌تواند به اهدافش برسد.

سه حمله ناکام

با وجود فشارها، به گفته منابع دیپلماتیک، گروه‌های بی‌انضباط تلاش کردند سه حمله را طراحی و اجرا کنند؛ اما نیروهای امنیتی عراق توانستند پیش از اجرا آن‌ها را خنثی کنند.

منابع همچنین گفتند که ایران زخمی عمیق برداشت؛ چراکه اسرائیل جنگ را به خاک ایران کشاند و آمریکا را به هدف گرفتن تأسیسات هسته‌ای آن ترغیب کرد. به‌گفته این منابع، اگر ایران در پرونده هسته‌ای امتیاز ندهد، احتمال دور تازه‌ای از درگیری وجود دارد.