عصیان مدنی عراقی‌ها در راه است.. عشایر به معترضان می‌پیوندند

ده‌ها زخمی در تظاهرات بصره .. صدور حکم بازداشت ۶۰ نماینده و مسئول عراقی * محکومیت قتل معترضان عراقی با نارنجک‌های گاز اشک‌آور

عصیان مدنی عراقی‌ها در راه است.. عشایر به معترضان می‌پیوندند
TT

عصیان مدنی عراقی‌ها در راه است.. عشایر به معترضان می‌پیوندند

عصیان مدنی عراقی‌ها در راه است.. عشایر به معترضان می‌پیوندند

 اعتراضات در عراق شدت گرفت و در پی آن یک نفر در بغداد کشته شد و بندر ام القصر همچنان تعطیل است. سازمان شفافیت عراق نیز اعلام کرد که حکم جلب و بازداشت ۶۰ نماینده و مسئول کنونی صادر شده که متهم به فساد و تضییع بیت‌المال هستند. از سوی دیگر، سندیکای مرکزی معلمان عراق تصمیم گرفت اعتصاب خود را به مدت یک هفته دیگر تمدید کند. در همین رابطه، سازمان عفو بین‌الملل در گزارشی تکان دهنده از قتل‌های «وحشتناک» در عراق خبر داد.
به گزارش الشرق الاوسط، معترضان از تلاش خود برای بستن راه‌های اصلی آمد و شد در عراق خبر دادند که واکنش سخنگوی وزارت کشور را به همراه داشت و تهدید کرد که با این اقدام به شدت برخورد خواهد کرد.
در این میان خبرگزاری فرانس پرس گزارش داد که تظاهرات عراقی‌ها که خواستار «فروپاشی نظام کنونی» هستند، با وجود وعده اصلاحات از طرف مقام‌ها معمولاً در شب به خشونت کشیده می‌شود، خبرگزاری رویترز نیز از کشته شدن یک معترض و زخمی شدن ۹۱ نفر دیگر در پایتخت خبر داد.
در همین رابطه، سازمان عفو بین‌الملل در گزارشی مفصل از شاهدان عینی گفته‌است، تحقیقات نشان می‌دهد که معترضان عراقی با نوعی از اسلحه «کشنده» مورد هدف قرار گرفته‌اند.
نیروهای امنیتی و شبه نظامیانی که در قتل تظاهر کنندگان دست داشتند از نارنجک‌های به ظاهر اشک آور اما کشنده استفاده کردند. آنها با شلیک این نارنجک‌های اشک‌آور به سوی جمجمه افراد تظاهر کننده آنها را به قتل می‌رسانند.
با تأکید بر اینکه این نوع نارنجک‌ها تاکنون در هیچ جای دنیا مورد استفاده قرار نگرفته‌است، تأکید کرده که این نوع نارنجک برای قتل تظاهر کنندگان مورد استفاده قرار گرفته‌است نه برای متفرق کردن آنها.
این نهاد بین‌المللی گفته‌است اغلب قربانیان که تاکنون به بیش از ۳۰۰ نفر رسیده‌اند به وسیله این نارنجک‌ها که به جمجمه آنها اصابت کرده‌است کشته شدند. این سلاح به‌طور مستقیم سمت تظاهرکنندگان شلیک شده تا آنها را بکشد و نه پراکنده کند.
سازمان عفو بین‌الملل از مقامات عراقی و پلیس و نیروهای این کشور خواسته‌است بلافاصله شلیک این نوع نارنجک‌های کشنده و بی‌سابقه علیه معترضان را متوقف کنند.
از سوی دیگر، منابع عراقی روز شنبه ۲ اکتبر ۲۰۱۹ از درگیری نیروهای امنیتی عراق با معترضین در بصره و زخمی شدن ۱۲۰ از تظاهرکنندگان خبر دادند.
طبق این گزارش درگیری زمانی آغاز شد که تظاهرکنندگان تلاش کردند تا جاده‌های اصلی منتهی به بندر «ام القصر» را ببندند.
دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر عراق تیز در بیانیه‌ای اعلام کرد، ۱۲۰ نفر در جریان درگیری پلیس با معترضین در بصره زخمی شدند.
در این راستا، روز شنبه عراق شاهد ادامه اعتراضات ملیونی در بغداد و سایر شهرهای این کشور بود. اعتراضات در بغداد و کربلا صورت گرفت.
در تظاهرات روز جمعه در بغداد یک نارنجک گاز اشک‌آور به سر یک زن پرستار که به تظاهر کنندگان مجروح کمک می‌کرد، اصابت کرد و باعث مرگ او شد.
تظاهرات اعتراضی عراقی در شهر ناصریه، مرکز استان ذی قار واقع در جنوب شرقی عراق برای نهمین روز در میدان «الحبوبی» مرکز شهر ناصریه برگزار شد.
منابع عراقی گزارش دادند که نور رحیم علی که یک پزشک بوده شنبه‌شب هنگام معالجه زخمی شدگان در میدان تحریر کشته شد. روز شنبه هزاران نفر برای تشییع جنازه اولین زن در رویدادهای اخیز در یک تظاهرات گسترده در بغداد شرکت کردند.
از سوی دیگر، آمریکا روز جمعه اول نوامبر از دولت عراق خواست تا پاسخگوی مطالبات مشروع مردم این کشور باشد. مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، نیز با انتشار بیانیه‌ای از تحقیقات دولت عراق دربارهٔ خشونت‌های مرگبار پلیس انتقاد کرد و آن را بی‌اعتبار خواند. در این بیانیه همچنین آمده‌است که دولت عراق باید به مردم این کشور حساب پس دهد و از شدت محدودیت اخیر آزادی بیان و مطبوعات که از اجزای جدانشدنی اصلاحات دموکراتیک است بکاهد.
در همین خصوص، سازمان شفافیت عراق آخرین آمار مربوط به اقدامات مبارزه با فساد را منتشر کرد.
این سازمان با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که «اداره تحقیقات این سازمان، حکم بازداشت و جلب ۶۰ نماینده و مسئول محلی را صادر کرده‌است».
بازداشت و صدور حکم جلب این افراد، به خاطر «اتهامات فساد و تضییع بیت‌المال» است.
در این بیانیه تصریح شده‌است که حکم‌هایی نیز علیه یک وزیر، پنج نماینده کنونی پارلمان و دو وزیر سابق نیز صادر شده‌است.
دستور بازداشت یک استاندار، یک رئیس شورای استانداری و پنج مدیر کل نیز صادر شده‌است.
سندیکای مرکزی معلمان عراق نیز تصمیم گرفت در راستای حمایت از جوانان معترض در حمایت از مطالبات مشروع‌شان و لزوم برکناری دولت و برگزاری انتخابات زودهنگام به همراه اصلاح قانون اساسی و نیز به علت وضعیت نامناسب آموزشی اعتصاب خود را به مدت یک هفته دیگر تمدید کند.



«دره‌ پروانه‌ها»… نسخه‌ی داستان‌های متناقض

«دره‌ پروانه‌ها»… نسخه‌ی داستان‌های متناقض
TT

«دره‌ پروانه‌ها»… نسخه‌ی داستان‌های متناقض

«دره‌ پروانه‌ها»… نسخه‌ی داستان‌های متناقض

در رمان «وادی الفراشات/ دره‌ پروانه‌ها» از ازهَر جرجیس (انتشارات مسکیلیانی - تونس / الرافدین - بغداد 2024) یک نظم روایی موضوعی خاص وجود دارد که به دنبال ردپاهای تقریباً ثابت در دو رمان قبلی از ازهَر جرجیس می‌گردد: «خواب در باغ گیلاس» 2019 و سپس «سنگ سعادت» 2022. این دو رمان یک مجموعه روایی با جهان‌ها و موضوعات تقریبا تکراری شکل داده‌اند. می‌توان گفت که تکرار ویژگی‌ای است که بیشتر چندگانه‌ها بر پایه‌ آن بنا می‌شوند، و حتی بدون ویژگی تکرار نمی‌توان یک سیستم روایی را به عنوان چندگانه توصیف کرد. این امر از آن جهت که به هیچ وجه ایرادی در اصول اساسی ندارد، بلکه نوشته‌های مختلف جهت‌گیری‌ها و موضوعات مختلفی در چارچوب کلی مجموعه خواهند داشت. اما تکرار فشار می‌آورد که اغلب منجر به تحولی یا ناپایداری در جهان روایی می‌شود. در دو رمان قبلی، دو موضوع عمده وجود داشت. رمان «خواب در باغ گیلاس» به بازگشت خیالی به کشور پس از تبعیدی طولانی پرداخته بود. و رمان «سنگ سعادت» به روایت اعتراض و دنیاهای بی‌خانمانی توجه داشت. آیا در رمان «دره‌ پروانه‌ها» موضوع جدیدی مطرح می‌شود؟

دفتر ارواح

آسان‌ترین روش برای نوشتن یک رمان موفق این است که از سیستم نسخه‌نویسی استفاده کنید. این باور در «دره‌ پروانه‌ها» به روش‌های مختلفی نمایان می‌شود. بیایید به یاد بیاوریم که این همان روشی است که در دو رمان قبلی هم استفاده شد و آن‌ها موفقیت چشم‌گیری را به دست آوردند، چه از نظر انتشار و خوانده‌شدن، یا از نظر رسیدن به جایگاه بالایی در جوایز رمان عربی. آیا این توجیه برای تکرار تلاش برای بار سوم کافی است؟ دلیل قانع‌کننده این است که سیستم نسخه‌نویسی نظم روایی لازم را برای دو رمان فراهم کرده است. بنابراین، راوی‌ای وجود دارد که ابتدا به ما می‌گوید، یک پایان از پیش نوشته‌شده در آغاز رمان برایمان آورده شده. آیا پیش‌بینی یا اطلاع‌رسانی از پیش در مورد پایان، کارکرد ساختاری اساسی در رمان دارد؟ احتمالاً پاسخ به این سؤال مرتبط است با یک مشکل اساسی که به خود سیستم نسخه‌نویسی ارتباط دارد. بیایید پاسخ را خلاصه کنیم و بپرسیم: چرا سیستم نسخه‌نویسی در نوشتن یک رمان موفق مؤثر است؟ به نظر من نسخه‌نویسی به رمان این امکان را می‌دهد که بسیاری از مسائل را انجام دهد که مهم‌ترین آن شاید این باشد که امکان بازنویسی داستان همانند یک منطق دیگر را فراهم می‌کند. این امکان، راهی مناسب برای پیشنهاد تاریخ جدیدی است که با تاریخ روایی پذیرفته‌شده کاملاً متفاوت یا حتی متناقض است. بنابراین، «دره‌ پروانه‌ها» چه تاریخی پیشنهاد می‌دهد؟تاریخ «ارواح» یا تاریخ «مرده‌ها»، وظیفه بزرگی است که «مرده‌ها» به «زنده‌ها» واگذار می‌کنند؛ زیرا نوشتن تاریخ خاص مرگ، کاری است که باید «زنده‌ها» انجام دهند، اما «مرده‌ها» هر آنچه که از دستشان بر می‌آمد انجام داده و مرده‌اند، و این مسئولیت را به زنده‌ها می‌سپارند که تاریخشان را بنویسند. اما چه نوع «ارواحی» را «عزیز جواد»، قهرمان داستان و راوی آن، می‌خواهد بنویسد؟ رمان برای خود نوع جدیدی از ارواح را پیشنهاد می‌کند، ارواح «پروانه‌های بی‌نام»، یا کسانی که حتی فرصتی برای داشتن نام خاصی نداشته‌اند. بخشی از وظیفه مورخ این است که اجساد ناشناسی که در پیاده‌روها یا در سطل‌های زباله افتاده‌اند را نامگذاری کند، قبل از اینکه آن‌ها را در یک حفره یا دامنه تپه‌ای خارج از پایتخت دفن کند، و قبرستان پیشنهادی را «دره‌ پروانه‌ها» می‌نامد. و به طور مفروض، یا همانطور که خود رمان از ابتدا با عنوانش پیشنهاد می‌دهد، جمع‌آوری پروانه‌های مرده از خیابان‌ها موضوع جایگزین برای موضوعات بزرگ است، مانند روایت زندگی در سرزمین دیکتاتور یا اینکه رمان به موضوع اعتراض مربوط باشد. پس آیا «دره‌ پروانه‌ها» می‌خواهد روایت را در مقابل شلوغی روایت‌های بزرگ تا حدودی به ریتم آرام‌تر خود بازگرداند؟

جمهوری وحشت

شاید تصادف کور، «عزیز جواد» را به کشف روایت «دره پروانه‌ها» هدایت کند؛ زمانی که او با تاکسی قدیمی جسدهای تازه را جمع‌آوری کرده و آنها را در دره کم‌عمق نزدیک شهر «دیالی» دفن می‌کند. این تصادف شباهت زیادی به تصادف ورود پلیس به کتابخانه دایی «جبران» و یافتن کتاب «جمهوری وحشت» دارد که باعث زندانی شدن او به اتهام کتاب ممنوع مخالف با روایت دیکتاتور می‌شود. اما کتاب به «جواد» از طریق دوست دیروز او، که اکنون «متدین» شده و تاریخ بی‌خانمانی و گم‌شدگی خود را کنار گذاشته، می‌رسد؛ پس چگونه یک فرد تغییر کرده می‌تواند به روایت‌های لیبرال مخالف اعتماد کند؛ در حالی که او به روایت‌های دینی خود با اصل شناخته‌شده «فلسفه‌مان مثلاً» نزدیک‌تر است؟ اما نظم فرضی در «دره پروانه‌ها» تفسیری جدید از فقدان مستندات کافی برای روایت همان تصادف ارائه می‌دهد؛ چرا که زندگی «جواد» مجموعه‌ای از تصادف‌هاست؛ تصادف زندگی در کنار پدری که قادر به صحبت و ابراز خود نیست و این تصادف تبدیل به سرنوشتی می‌شود که راه فراری از آن نیست و زندگی ناقصی را تحت قدرت برادر بزرگ ادامه می‌دهد. آیا تصادف‌ها به پایان رسیده‌اند؟ زندگی «عزیز جواد» مجموعه‌ای از تصادف‌هاست که آخرین آن تصادفی است که او را به طور اتفاقی به روایت «دره پروانه‌ها» می‌رساند؛ بنابراین تصادف، به طنز، دلیل عشق میان او و «تمارا»، دختری از خانواده‌ای ثروتمند است و سپس ازدواج با او. و این تصادف است که دلیل اخراج او از شغل دولتی‌اش می‌شود. هیچ داستان منسجمی جز خود تصادف وجود ندارد. حتی لحظه‌ای که به داستان اصلی می‌رسد، داستان پروانه‌ها، که ربوده شدن «سامر» از سوی افراد ناشناس از درب خانه‌شان است، هیچ تفسیر منسجمی ندارد مگر اینکه این اتفاق پیش‌زمینه‌ای برای داستان پروانه‌ها و دره آن باشد. گویی رمان به‌طور ضمنی به ما می‌گوید که زندگی در سرزمین دیکتاتور و سپس زندگی قربانیانش فاقد صلاحیت برای توجیه است. و هیچ اشکالی ندارد، چرا که این خود ماهیت روایت پسامدرن است؛ روایت بدون توجیه‌ها و تفسیرهای اساسی، روایتی از نسخه‌نویسی که رمان جدید آن را با نگرش و منطقی متفاوت بازنویسی می‌کند.

دره پروانه‌ها... جدل پنهان

بگذارید به اصل داستان بازگردیم، دقیقاً به سؤال اصلی: موضوع رمان چیست؟ بلکه موضوع دست‌نوشته پیشنهادی چیست؟ دو مسیر مختلف، به ظاهر، بر دنیای رمان «دره پروانه‌ها» حاکم‌اند. مسیر اول نمایانگر داستان «عزیز جواد» است، که زندگی او را می‌بینیم؛ زندگی‌ای به تعویق افتاده و از اتفاقات مختلف تغذیه می‌شود. این مسیر بخش عمده‌ای از فضای نوشتاری متن را اشغال می‌کند؛ به طوری که سه فصل از پنج فصل که اندازه کل متن رمان است را تشکیل می‌دهد. به زبان اعداد، داستان عزیز جواد ۱۵۱ صفحه را در اختیار گرفته، به علاوه آنچه که در دو فصل دیگر فرامی‌گیرد. دست‌نوشته «دفتر ارواح»، که نسخه‌ای از دست‌نوشته ناتمام یا ناقص است، مشابه وبلاگ شب‌های مشهور است؛ همان‌طور که هزار و یک شب را داریم، دست‌نوشته ارواح تمام نمی‌شود و «دیگران» آن را می‌نویسند یا فصول جدیدی به آن اضافه می‌کنند. ما این موضوع را بدون کاوش بیشتر رها نمی‌کنیم تا به دست‌نوشته ارزش افزوده‌ای بدهیم؛ پیرمرد دست‌نوشته را در خودروی «جواد» رها می‌کند و به حال خود می‌رود، پس از آنکه پروانه‌ای جدید را در «دره پروانه‌ها» دفن کرده و ما را گمراه می‌کند که او «قرآن» را جاگذاشته. با «جواد» درمی‌یابیم که قرآن تنها نسخه‌ای از دست‌نوشته «دفتر ارواح» است. این گمراهی دارای کارکرد مفیدی است که به دست‌نوشته ارزش جدیدی می‌بخشد؛ تسویه اولیه‌ای که به طور غیرمستقیم بین «قرآن»، که در اینجا به معنی کتاب «قرآن» است، و «دفتر ارواح» صورت می‌گیرد، به سرعت معنای ضمنی پنهانی از توصیف «قرآن» را آشکار می‌کند؛ اصل لغوی قرآن همان‌طور که ابن منظور می‌گوید این است که قرآن: «وَإِنَّمَا سُمِّيَ الْمُصْحَفُ مُصْحَفًا؛ لِأَنَّهُ أُصْحِفَ، أَيْ جُعِلَ جَامِعًا لِلصُّحُفِ الْمَكْتُوبَةِ بَيْنَ الدَّفَّتَيْنِ/ مصحف( قرآن) به این دلیل مصحف خوانده شد چون میان جلد خود همه صحف نوشته شده را شامل می‌شود». این معنی فراتر از دلالت اصطلاحی کتاب است و همچنان در معنای صحیفه‌های جمع‌شده در میان جلد کتاب اثرگذار است، چیزی که در اینجا با فرمول کتابی ناتمام یا ناقص هم‌راستا است و با دلالت «دست‌نوشته» ناقص هم‌خوانی دارد. اما این ارتباطات واقعی یا خیالی نمی‌توانند تناقض اساسی را که رمان آن را پنهان نمی‌کند، نادیده بگیرند؛ داستان اصلی داستان «عزیز جواد» است و نه حکایت یا دست‌نوشته «دفتر ارواح». این چیزی است که ارقام ادعا می‌کنند و حجم واقعی نوشتاری هر دو مسیر در رمان آن را تقویت می‌کند. آیا دلالت‌های اولیه عنوان رمان «دره پروانه‌ها» فرضیه پیشین را تأیید می‌کنند؟رمان با آخرین ملاقات دايی «جبران» با پسر خواهرش «عزیز جواد» در زندان آغاز می‌شود. در این دیدار اولین اشاره به داستان «دفتر ارواح» می‌آید؛ زیرا دایی «دست‌نوشته» را تحویل می‌دهد و به سوی قبر خود می‌رود. سپس دست‌نوشته و اثر آن به فراموشی سپرده می‌شود تا آنکه «عزیز جواد» با پیرمردی روبرو می‌شود که جنازه‌های کودکان را در دره پروانه‌ها دفن می‌کند. آیا این موضوع نشان می‌دهد که روایت به دلیل تقابل دو موضوع یا دو داستان که یکی از آنها به دیگری مرتبط نمی‌شود، به ترک خوردگی می‌رسد؟ آیا ما، خوانندگان، با ظاهر متن با حجم‌ها و تمایلاتش همراه می‌شویم یا فرض می‌کنیم که دره پروانه‌ها همان دلالت کلی تمام داستان‌هاست؟ شاید؛ زیرا ترک خوردگی و تقابل داستان‌ها و موضوعات، ویژگی داستان‌های پس از فروپاشی دیکتاتوری‌هاست و نیز نتیجه دست‌نوشته‌های ناتمام است. هرچه که تفسیر تقابل مورد نظر در «دره پروانه‌ها» باشد، رمان می‌کوشد تا جان سالم به در ببرد و به هیچ‌یک از تصادفات سازنده دنیای خود تمایل نداشته باشد. آنچه می‌تواند انجام دهد این است که تا حد ممکن از هرگونه تفسیر با تمایل آشکار پرهیز کند، اما حیف است؛ زیرا این همان «دره پروانه‌ها» است، داستان «عزیز جواد» و همین‌طور «دفتر ارواح»!

*منتقد عراقی