یکی از مهم ترین دلایل افزایش سهام شرکتهای فناوری در سال 2023، خوش بینی نسبت به هوش مصنوعی و اثرات آن است که در سال 2024 آشکارتر خواهد شد. آیا هوش مصنوعی بازار کار را تهدید می کند؟ آیا این امر باعث می شود که اکثریت کارگران و کارمندان از سال آینده بیکار شوند؟ در واقع، بسیاری از مردم این سئوال را مطرح کردهاند و برجستهترین چهره فناوری، ایلان ماسک، به بهانه اینکه ماشینها در حل و پردازش دادهها سریعتر از انسانها هستند و به مقابله میپردازند، خواستار قانونی برای محدود کردن رشد هوش مصنوعی شد. اما سئوال همچنان باقی است؛ آیا این پیشنهاد اغراق آمیز است یا احتمال وقوع آن وجود دارد؟
در زمینه تخصصی خود معمولا نظراتی می شنوم که هوش مصنوعی حوزه مدیریت دارایی و بازارهای مالی را حذف و جایگزین آنها می شود. البته این تصور از درک این ماشین و هوش انسانی ناقص است، زیرا اساس هوش مصنوعی به میزان ورودی اطلاعات تاریخی و نحوه شمارش، مرتبسازی و شکلدهی منطق از طریق آن بستگی دارد، در حالی که رابطه انسان با گذشته نسبی است و عمق آن فقط در جزئیات است و انتخاب او از جزئیات مسائل غالباً تابع دلیل نیست، استدلال منطقی خاص، ممکن است ناشی از باورهاى قدیمی یا سوء ظن غیر واقعی باشد.
از منطق استفاده کن
انسان در اعمال خود غیرمنطقی است، اما ذهنی دارد که از طریق آن می تواند منطق را به کار گیرد، بنابراین می بینیم که بسیاری از نظرات و عقاید او قابل پیش بینی نیست، حتی رفتار منطقی انسان نیز با جزئیات رابطه دارد و به گذشته به عنوان یک قاعده برای اتكا نگاه نمی کند، بلکه اغلب آن را زیر سئوال می برد، به این معنی که یک فرد باهوش و موفق با گذشته رابطه کیفی دارد و اغلب متمايل به پرسش و انتقاد است، برخلاف ماشینی که ممکن است نحوه دسترسی به جزئیات مهم را نداند. و مهمتر از آن، از نظر کمی و نه کیفی به گذشته متکی است، حتی اگر منطقی برای نتیجه گیری داشته باشد.
برای مثال، پیشبینی سیاست فدرال رزرو برای افزایش، به تعویق انداختن یا کاهش نرخهای بهره توسط هوش انسانی مورد مناقشه قرار گرفت که در بازارها منعکس شد. قبل از آن، در سال 2007، هوش انسانی در مورد کیفیت دارایی های وام مسکن نیز متفاوت بود، که بزرگترین بحران اقتصادی مالی بود که بازارها را درگیر کرد. در هر دو بحران، اقلیتی بودند که خطر را زود احساس کردند و فعالانه با آن برخورد کردند. این طبیعت انسان است. اقلیت به دلایل زیادی از اکثریت فراتر می رود که مهمترین آنها داشتن ذهنی آزاد بدون محدودیت یا تقلید از دیگران است. در مورد ماشین، نمی تواند از میانگین تخمینهای انسانی که اغلب اشتباه می کنند، منحرف شود. به عنوان مثال در بحران اپیدمی کووید، هیچ اطلاعات تاریخی برای کمک به هوش مصنوعی وجود نداشت، آنچه در این بحران مطرح شد بیشتر اغراق و ترس بود که باعث شد هوش مصنوعی مدل مناسبی برای ارائه ایده آل ترین راه حلها نداشته باشد.
کوشش و نوآوری
اما هوش مصنوعی به عنوان یک گام بزرگ در پیشرفت بشر باقی مى ماند زیرا کار سنتی و معمول را کوتاه می کند، برخی از خطاهای انسانی را کاهش می دهد و فضای بیشتری برای تلاش و نوآوری می دهد. زیبایی نوآوری در این است که با افزایش سن به بلوغ می رسد. همچنین انتظار می رود که میانگین طول عمر انسان در آینده افزایش یابد، اما خطر این هوش به نظر من این است که مشاغلی را که در آنها سخت کوشی و ارتباط انسانی کمتر است حذف می کند، بنابراین ممکن است شکاف بین طبقات اجتماعی و ثروت بین مردم را افزایش دهد. افلاطون هزاران سال پیش گفت که ارباب و طبقه بالا کسانی هستند که با ذهن خود کار می کنند و طبقه پایین کسانی هستند که با بدن خود کار می کنند و گفته او در طول اعصار تثبیت می شود.
بالاخره هوش مصنوعی افزوده ای بر رشد انسان است نه تهدیدی برای آن، بنابراین انسان باید توجه خود را نسبت به سطح تحصیلات افزایش دهد، زیرا علم سن ندارد و محدودیتی برای افق دستیابی به آن وجود ندارد. از هنجار فاصله بگیرد، گذشته را بدیهی نگیرید و مهمتر از همه فراموش نکند که بخندد، عشق بورزد، رویاپردازی کند و به آینده خوش بین باشد و هوش کند انسان سریعتر و بهتر از یک ماشین فوق العاده باقی می ماند.