درام رمضانی مشترک لبنان و سوریه؛ شروع معمولی و هیجان به تعویق افتاده

الأعمال الثلاثة المشتركة تؤجّل الإبهار
الأعمال الثلاثة المشتركة تؤجّل الإبهار
TT

درام رمضانی مشترک لبنان و سوریه؛ شروع معمولی و هیجان به تعویق افتاده

الأعمال الثلاثة المشتركة تؤجّل الإبهار
الأعمال الثلاثة المشتركة تؤجّل الإبهار

۳ سریال لبنانی-سوری در رقابت نمایشی در ماه رمضان به نام‌های «ع امل / ع امید»، «نظرة حب / نگاهی از عشق» و «نقطة انتهی / نقطه پایان یافت» به نمایش درآمدند؛ این در حالی است که پخش سریال «۲۰۲۴» با بازی نادین نجیم و کارمن لبّس از نیمه دوم ماه مبارک رمضان آغاز می‌شود.
می‌توان گفت سریال‌های رقیب فاقد شروعی تکان دهنده و خیره کننده بودند. اگر «ع امل» مشتاقانه حماسه سازی کند و فضای انتظار را باز بگذارد، سریال‌های «نگاهی از عشق» و «نقطه پایان یافت» فاقد جرقه‌های درخشش ائلیه هستند.
همه منتظر ماغی بو غصن جدید در شخصیت «یسار» هستند تا درد مردم آسیب دیده را تسکین دهد و در سطح «دارنده پیام» حرفی برای گفتن داشته باشد. اما برای یک لحظه، او به موعظه افتاد و به طرح واره «تئوری» گرفتار شد. این سریال در شرط‌بندی روی واقعیت نادیده گرفته شده «جسورانه» است. اشراف به تنهایی، گاهی اوقات کافی نیست. پایان قسمت اول سریال (به کارگردانی رامی حنا و تهیه کنندگی «ایگل فیلمز») را از لفاظی خود به مرحله دراماتیک رساند و منتظر روشن شدن روند برای داوری است.
آغاز سریال «نگاهی از عشق» آرام و در انتظار طوفان هاست. جالب است منتظر بمانیم تا ببینیم دوگانه باسل خیاط و کارمن بصیبص در سریالی که برای اولین بار آنها را گرد هم می‌آورد چه چیزی ارائه می‌دهند. دو قسمت گذشت و ملاقات آنها اتفاق نیفتاد. اولی در نقش «بحر» و دومی در شخصیت «قمر» است. هرکدام از یک طبقه اجتماعی و پیشینه فرهنگی متفاوت هستند. دیدار بعدی آنها با عنوان غرامت پس از ناامیدی خواهد بود.
موضوع انتخابات لبنان در سریال تقریباً تکراری است. همیشه یک «رهبر» وجود دارد که مشغول محاسبات و معاملات سیاسی است و چنین شخصیت‌هایی به ندرت جذاب می‌شوند.
در مورد سریال «نقطه پایان یافت»، این سریال تحت تأثیر فضای تقریباً کپی شده از درام «النار بالنار / آتش با آتش» در رمضان ۲۰۲۳ قرار گرفت. انتخاب همین کارگردان، محمد عبدالعزیز، برای کارگردانی این اثر، شباهتی را ایجاد کرد که به نفع اثر نیست.
نقش اول عابد فهد است که قضاوت دربارهٔ خروجش از «عمران» دشوار است؛ شخصیت جنجالی او در سریالی که فصل گذشته افکار عمومی را برانگیخت.
دوگانه او با ندی ابوفرحات و همچنین انتظار اتفاقاتی که ممکن است رخ دهد، مورد انتظار است.
در مورد عابد فهد در «نقطه پایان یافت»، برداشت اول نشان می‌دهد که اثر (نوشته فادی حسین و تهیه‌کنندگی «الصباح اخوان») تازگی را به تعویق می‌اندازد.



چگونه سینمای لبنان از جنگ‌ها و بحران‌هایش سخن گفت؟

ماجرای ۲۳
ماجرای ۲۳
TT

چگونه سینمای لبنان از جنگ‌ها و بحران‌هایش سخن گفت؟

ماجرای ۲۳
ماجرای ۲۳

در حالی که هواپیماهای اسرائیلی مناطق مختلف لبنان را بمباران می‌کنند و شهرها و روستاها را ویران می‌سازند، نمی‌توان این دوره حساس که لبنان در آن به سر می‌برد را از دوره‌ها و مراحل دیگر جدا کرد؛ دوره‌هایی که این کشور در زنجیر، از حدود نیم قرن پیش به آن دچار بوده است. البته اگر از مراحل دشوار دیگری که قبل از آن رخ داده و به شدت کنونی نبوده، چشم‌پوشی کنیم.

فیلم‌های اولیه

جنگ داخلی لبنان در سال 1975 آغاز شد و پس از چند ماه شدت گرفت، به طوری که به مدت 16 سال به یک سبک زندگی تبدیل شد. طبیعی بود که سینما این جنگ را از زوایای مختلف به تصویر بکشد؛ چه به صورت مستند و چه درام‌هایی که در دو سوی خطوط جبهه رخ می‌دادند. اکثر این فیلم‌ها بر اندوه و مصیبت متمرکز بودند و نشان می‌دادند که چگونه مردم یک کشور واحد از نظر سیاسی دچار تفرقه شده و دست به سلاح متوسل بردند تا ثابت کنند که دیگری باید نابود شود.
کارگردان جورج شمشوم فیلم مستند بلندی به نام «لبنان لماذا: لبنان چرا» ساخت. خود عنوان فیلم اندوه بزرگی را به همراه دارد، بزرگ‌تر از سئوالی که مطرح می‌شود. این فیلم در نسخه اولیه‌اش به‌طور بی‌طرفانه‌ای به ثبت وقایع از دو سوی خط تماس پرداخت.

جنگ‌های عشق

رفیق حجار فقید، در اوایل دهه 1980، فیلمی به نام «الملجأ: پناهگاه» ساخت تا تأثیرات جنگ بر بی‌گناهان مسلمان و مسیحی را توصیف کند. این فیلم نیز با نگاه بی‌طرفانه‌اش، هدف انسانی را دنبال می‌کرد.
بعد از آن، تعداد فیلم‌هایی که به جنگ می‌پرداختند، حتی پس از پایان آن سال‌های تلخ، افزایش یافت. از مهم‌ترین آثار آن دوره، فیلم «زنار النار: کمربند آتش» به کارگردانی بهیج حجیج بود که داستان یک معلم مدرسه را روایت می‌کرد که با دو بحران شدید مواجه است؛ یکی شخصی و عاطفی و دیگری بحران جنگ.
بحران جنگ همچنین از زاویه نگاه یک دختر که در یک خانواده مسیحی زندگی می‌کند، در فیلم اول دانیال عربید به نام «معارك حب: جنگ‌های عشق» بازتاب یافته است. می مصری در فیلم‌های «يوميات بيروت: خاطرات بیروت»، «أحلام المنفى: رویاهای تبعید» و «أطفال شاتيلا: کودکان شاتیلا»، وضعیت لبنان را از طریق تراژدی فلسطینیان و حملات اسرائیل به تصویر کشیده است. در حقیقت، این حملات در طول نیم قرن به ندرت از وقایع داخلی لبنان جدا بوده‌اند، از جمله ترور شخصیت‌های لبنانی و فلسطینی در دهه 1960 و پس از آن.

کمربند آتش

میان بغدادی و علويه

پیش از این فیلم‌ها، دو کارگردان لبنانی، برهان علوية و مارون بغدادی، درباره لبنان به عنوان یک بحران زیستی و جنگی فیلم ساخته بودند. هر دو کارگردان اکنون از دنیا رفته‌اند؛ اولی در تبعید و دومی در سفری به بیروت پس از بازگشت از فرانسه، جایی که به صنعت سینمای آن کشور پیوسته بود.
در فیلم «بیروت اللقاء: بیروت دیدار» به کارگردانی برهان علوية (1982)، داستان یک دیدار ناتمام بین یک مسلمان و یک مسیحی روایت می‌شود. شرایط مانع از این دیدار، همان جنگ دیوانه‌واری است که جریان دارد. نگاه فیلم به جنگ، شکست‌های روانی و عاطفی را نشان می‌دهد.
مارون بغدادی نیز دو فیلم در این موضوع ساخت؛ «بیروت یا بیروت» (1975) و «حروب صغیرة: جنگ‌های کوچک» (1982). فیلم اول واکنش درونی بغدادی به ساختار طایفه‌ای و اجتماعی لبنان را نشان می‌دهد. در فیلم دوم «جنگ‌های کوچک»، بغدادی همین مسائل را به میدان جنگ داخلی لبنان منتقل می‌کند.

فیلم‌های پس از جنگ

از فیلم‌هایی که به پیامدهای پس از جنگ پرداختند، می‌توان به فیلم «قضیه 23: ماجرای ۲۳» به کارگردانی زیاد دویری (2017) اشاره کرد. داستان فیلم سال‌ها پس از جنگ اتفاق می‌افتد، اما برخی از نشانه‌های جنگ همچنان پابرجاست. در دفاعیات تونی، بحثی مطرح می‌شود مبنی بر اینکه با فلسطینی‌ها در لبنان بهتر از خود لبنانی‌ها در کشورشان رفتار می‌شود. اما دادگاه به نفع فلسطینی حکم کرد، به‌ویژه که او رسماً با مؤسسه دولتی قرارداد داشت تا کارهایی که به او محول شده بود را انجام دهد.
این تنها یکی از حساب‌های باز سیاسی است که تا به امروز وضعیت سیاسی لبنان از آن‌ها پر است، اما این تنها موضوع نیست. به عنوان مثال، مسئله ربوده‌شدگان و مفقودین موضوع چندین فیلم بوده که به این زخم عمیق پرداخته‌اند. شاید گذر زمان این زخم را برای برخی دفن کرده باشد، اما افرادی که از غیبت اعضای خانواده‌شان رنج برده‌اند، هنوز آن‌ها را به یاد دارند و از این درد رنج می‌برند.
بهترین تصویری که از این موضوع ارائه شده، در فیلم «طرس... صعود به مرئی» ساخته غسان حلوانی (2019) آمده است. این فیلم مستندی است که به شکلی هنری و موضوعی، به‌صورت منحصر به‌ فردی در دیوار حافظه نقب می‌زند.

در اصل، این‌ها نمونه‌هایی از بسیاری از فیلم‌هایی هستند که جنگ داخلی لبنان را همراهی کرده‌اند و سپس آن را دنبال کرده یا چیزهای جدیدی از آن استنباط کرده‌اند و به وضعیت جدید کنونی رسیده‌اند، که خود نیز به نوبه خود فیلم‌های دیگری تولید خواهد کرد.