حاکم شارجه: رویارویی نظامی با عوامل تروریستی باید با مقابله فکری همراه باشد

القاسمی در دیدار با سران الازهر: اسلام با رفتار افراد نادان بدنام شد

حاکم شارجه: رویارویی نظامی با عوامل تروریستی باید با مقابله فکری همراه باشد
TT

حاکم شارجه: رویارویی نظامی با عوامل تروریستی باید با مقابله فکری همراه باشد

حاکم شارجه: رویارویی نظامی با عوامل تروریستی باید با مقابله فکری همراه باشد

دکتر سلطان بن محمد القاسمی حاکم شارجه گفت «رویارویی نظامی با عوامل تروریستی باید با مقابله فکری همراه باشد. مقابله فکری باید با کسانی که فتنه ایجاد می کنند و از جوانان ما سوء استفاده می کنند صورت بگیرد... باید دین را به مسیر درستش برگردانیم».
حاکم شارجه روز شنبه (۲ فوریه) در بازدید از مرکز آموزش عربی به غیر عرب زبانان شیخ زاید در قاهره افزود «دین را از ما ربودند و با رفتار افراد نادان که هیچ پشتوانه مذهبی ندارند بدنام شده است». این مرکز زیر نظر  انجمن جهانی فارغ التحصیلان الازهر است.
حاکم شارجه در دیدار با دکتر احمد الطیب شیخ الازهر در قاهره از نقش پیشروی الازهر در ترویج تفکر اسلامی درست و مقابله با تندروی در جهان اسلام و عرب ستایش و بر لزوم حمایت از شیوه آموزشی و میانه روی الازهر تاکید کرد. او افزود «این میانه روی تنها حلقه نجات از خشونت و تروریسمی است که سراسر جهان را فراگرفته . تعدد گرایی و پذیرش تفاوت مبنای اصلی شیوه آموزش الازهر به شمار می رود و به همین خاطر فارغ التحصیلان الازهر همواره از ثبات و صلح در کشورهایشان حمایت می کنند».
گفتنی است انجمن جهانی فارغ التحصیلان الازهر به ریاست شیخ الازهر در راستای ترویج اعتدال و مقابله با تندروی و ترویج علوم اسلامی و زبان عربی فعالیت می کند. برنامه های متعدد و آثار فراوانی برای مقابله با افراطی گری و کلاس های آموزشی از سوی این انجمن در سراسر جهان برگزار می شود.
دکتر محمد المحرصاوی رییس دانشگاه الازهر بر تقویت همکاری علمی و فرهنگی بین دانشگاه الازهر و موسسات آموزشی امارات در راستای تلاش برای ترویج تفکر میانه رو که بیانگر جوهر اسلام است تاکید کرد.
گفتنی است انجمن جهانی فارغ التحصیلان الازهر کتاب جدیدی درباره جوانان و راهکارهای آگاه سازی آنان برای مقابله و نفی تفکر افراطی منتشر کرده است.
 



چگونه عراق از «تهدیدی وجودی خطرناک‌تر از داعش» نجات یافت؟

مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
TT

چگونه عراق از «تهدیدی وجودی خطرناک‌تر از داعش» نجات یافت؟

مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)

منابع دیپلماتیک در بغداد به روزنامه «الشرق الاوسط» گفتند مقام‌های عراقی نگران کشیده شدن کشور به جنگ میان ایران و اسرائیل بودند و آن را «تهدیدی وجودی برای عراق» توصیف کردند که خطرناک‌تر از تهدید داعش بود؛ همان گروهی که زمانی یک‌سوم خاک کشور را اشغال کرده بود.

این منابع توضیح دادند:
«داعش یک پدیده بیگانه بود که در نهایت باید از بدن عراق به‌ویژه با توجه به حمایت منطقه‌ای و بین‌المللی از بغداد برای مقابله با آن طرد می‌شد. اما جنگ ایران و اسرائیل، وحدت عراق را تهدید می‌کرد.»

شرح تهدید وجودی از نگاه منابع دیپلماتیک:

همزمان با آغاز جنگ، بغداد پیام‌هایی از اسرائیل از طریق جمهوری آذربایجان و کانال‌های دیگر دریافت کرد. در این پیام‌ها آمده بود که اسرائیل در صورت حمله‌ای از خاک عراق، پاسخ‌هایی «سخت و دردناک» خواهد داد. اسرائیل مسئولیت هرگونه حمله از خاک عراق را متوجه دولت عراق دانسته بود.

آمریکا نیز از زبان توصیه‌آمیز قبلی عبور کرد و مستقیماً نسبت به عواقب وخیم حملات احتمالی گروه‌های وابسته به ایران هشدار داد.

مقام‌های عراقی نگران «سناریوی فاجعه» بودند. سناریویی که در آن، گروه‌های عراقی به اسرائیل حمله می‌کردند و اسرائیل نیز با موجی از ترورهای هدفمند مشابه آنچه علیه فرماندهان حزب‌الله لبنان و ژنرال‌ها و دانشمندان ایرانی در آغاز جنگ انجام داد، پاسخ می‌داد.

به گفته این منابع، اگر اسرائیل حملات دردناکی علیه این گروه‌ها انجام می‌داد، خشم در میان شیعیان عراق شعله‌ور می‌شد. این وضعیت ممکن بود مرجعیت شیعه را وادار به اتخاذ موضعی جدی کند و در نتیجه، بحران به شکل تقابل مستقیم شیعیان با اسرائیل درمی‌آمد.

این سناریو باعث شد نگرانی‌هایی شکل گیرد مبنی بر اینکه سایر گروه‌های عراقی، شیعیان را مسئول کشاندن کشور به جنگی بدانند که می‌شد از آن دوری کرد. در چنین شرایطی، احتمال بروز شکاف دوباره میان شیعیان و سنی‌ها و تهدید دوباره برای وحدت عراق وجود داشت.

خطر دیگر، موضع احتمالی کردها بود. این احتمال وجود داشت که کردها اعلام کنند دولت مرکزی فقط نماینده یک گروه است، کشور از جنگ‌ها خسته شده و اقلیم دیگر نمی‌خواهد خود را با بغداد درگیر کند؛ چراکه نزدیکی به بغداد، اقلیم را وارد جنگ‌هایی می‌کند که نمی‌خواهد در آن‌ها شرکت داشته باشد.

نقش دولت السودانی

دولت محمد شیاع السودانی با ترکیبی از قاطعیت و تدبیر عمل کرد. به گروه‌ها هشدار داد که تحمل هیچ تلاشی برای کشاندن کشور به جنگی که وحدتش را تهدید می‌کند، ندارد. همزمان، کانال‌های ارتباطی با قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، به‌ویژه آمریکا، را باز نگه داشت.

موضع ایران و موازنه داخلی
دولت عراق از موضع تهران هم بهره برد. ایران نه‌تنها از گروه‌ها نخواست وارد جنگ شوند، بلکه آن‌ها را به خویشتنداری تشویق کرد. برخی معتقدند تهران نمی‌خواست پس از از دست دادن سوریه، روابطش با عراق را نیز قربانی کند.

عامل مهم دیگر، درک گروه‌ها از بزرگی جنگ بود. آن‌ها می‌دانستند این نبرد از توانشان فراتر است؛ به‌ویژه با توجه به شرایط حزب‌الله در لبنان و نفوذ اطلاعاتی اسرائیل درون ایران. اسرائیل نشان داده بود که اطلاعات دقیقی از گروه‌های دشمن دارد و با برتری تکنولوژیک خود، می‌تواند به اهدافش برسد.

سه حمله ناکام

با وجود فشارها، به گفته منابع دیپلماتیک، گروه‌های بی‌انضباط تلاش کردند سه حمله را طراحی و اجرا کنند؛ اما نیروهای امنیتی عراق توانستند پیش از اجرا آن‌ها را خنثی کنند.

منابع همچنین گفتند که ایران زخمی عمیق برداشت؛ چراکه اسرائیل جنگ را به خاک ایران کشاند و آمریکا را به هدف گرفتن تأسیسات هسته‌ای آن ترغیب کرد. به‌گفته این منابع، اگر ایران در پرونده هسته‌ای امتیاز ندهد، احتمال دور تازه‌ای از درگیری وجود دارد.