وقتی خواننده رمان «ملک الهند» اثر نویسنده لبنانی جبور الدویهی را به پایان میبرد، جملهای را که تاریخ نویس لبنانی کمال الصلیبی در توصیف کشور لبنان گفته به ذهنش خطور میکند:« خانهای با منازل بسیار»... بعد هم نوبت چندین ورودی میرسد که خواننده میتواند از آنها بگذرد و به قلب رمانی برسد که عنوانش هیچ ربطی به مضمونش ندارد... جالب اینکه لبنان نیز شباهتی به نامش ندارد و شاید هیچ وقت هم شبیه نبوده باشد. میتوان به نشانهگذاری نویسنده از سمت مادر بزرگ فلومینا وارد شد که در اواسط قرن نوزده به ایالات متحده کوچ کرد و با ثروتی طلایی برگشت و به این نتیجه رسید که باید آن ثروت را زیرستونهای خانه چال کند. همینطور میتوان از دریچه درگیری خانوادگی میان قهرمان-قربانی زکریا مبارک و پسرعموهایش به هدف ابداعی وارد شد که در سهمشان از میراث خانوادگی شک میکنند مبادا مغبون شده باشند... با نگاهی وسیعتر میتوان دلایلی آورد که نشان میدهند هدف درگیری مذهبی است که لبنان از زمان تأسیس به عنوان یک وطن رشد نیافته گرفتارش بوده و در دورههای زمانی مختلف به شکل جنگهای خونین نمود مییابد که همیشه با یک جشن بالماسکهای پایان مییابد تا به سمت همزیستی ادعایی بروند.
خواننده میتواند از حد و مرزها و لایههای وهمی که الدویهی برای رمانش کشیده بگذرد و به اعماق برود تا آن حوادثی را که در روستای کوهستانی «تل صفرا» روی میدهند بر وضعیت سیاسی و اجتماعی لبنان تطبیق دهد و به کمک اشارههای دم دست، روایت تاریخی را بازسازی کند که واقعیت بحرانی غیرقابل حل را توضیح و تفسیر دهد.
درهای رمان همچنین برآن دوگانگی کشندهای باز است که به لبنان اجازه میدهد با تمدنهای مختلف زمین وارد داد و ستد بشود و به همه زبانها نغمه سرایی کند و با والاترین محصولات ابداعی همراه شود تا به عنوان قاتل یا مقتول به نقطه انتقام خانوادگی و فرقهای برگردد.
جبور الدویهی در اثر رواییاش «ملک الهند» میرود تا مرتکب جنایت کامل روایی بشود، داستان پلیسی در سطحی ساده که قابلیت تبدیل شدن به طرح ایدئولوژیک تمام عیاررا دارد آن هم با اندکی تشکیک که خواننده نسبت به مقاصد نویسنده از ذهن میگذراند.
زکریا مبارک پس از غیبتی طولانی از موطن خود که در امریکا و اروپا گذرانده اکنون به روستای کوهستانی با تنوع مذهبی میان دروزیها و مارونیها برگشته است. در ذهن دارد راهی به سمت تاکستان المحمودیه بازکند که مادر بزرگش فلومینا با پولهایی که درمهاجرت انباشته بود خریده است. لباسهای شیکی که مرد سعی میکند به تن کند و روزنامه انگلیسی که روزانه و مرتب میخرد تا قیمت ارزها را دنبال کند و با آن جلوی تابش آفتاب را بگیرد و تابلوی نقاشی «ویلون آبی» اثر هنرمند روس مارک شاگال که محبوبه فرانسویای ماتیلد لا گرانژ به او هدیه کرد، همه اینها به کارش نمیآیند تا جایی که رهگذران با جسدش روبه رومیشوند که درسایه درخت سیب کوهستانی انداخته شده و تیری در قلبش خوابیده و جانش را گرفته.
انگشت اتهام به سمت پسرعموهایش گرفته میشود چون ادعا کرده بودند آنها هم سهمی از ارث مادر بزرگ فلومینا دارند و بدون تردید حق و حقوقشان را میگیرند حتی اگر شده به زور. اینها بی گناهی خود را ثابت میکنند و نگاهها به سمت اعضای فرقه شریک در روستا و وطن میروند. کارآگاهان به یاد میآورند تاکستان المحمودیه بعد از اینکه فومینا آن را خرید دچار حادثه اسفناکی شد که پس از سالها منجر به مرگ یکی ازنزدیکانش شد. همان روز ابراهیم پدر زکریا تپانچه را از دست طلبکارش کشید که به خرید تاکستان اعتراض داشت. همین حادثه موجب شلیک گلولهای شد که به پای آن مرد نشست و بعد از هفت سال موجب مرگش شد. و احتمالی را پیش کشید که خیلی آسان میتوان پس زد. کسانی که به دنبال رد پا و سرنخاند باید به دور دستها و به سمت غرب نگاه کنند که مقتول مدت زمانی طولانی را درآن سپری کرده و رفتار غیردوستانهاش موجب جلب دشمنیهایی شده بود.
در اولین پیچ و تابهای رمان حوادث چنین به نظرمیرسند که انگار روندی ساده درپیش گرفته باشند تا جایی که خواننده احساس کند چیزی نمانده به سرنخ جنایت برسد، مسئلهای که درآن روستای کوچک عادی مینماید، همه اهالی همدیگر را خوب میشناسند و میتوان افرادی را که ممکن است دست به جنایت بزنند برشمرد و حلقه محاصره را برکسانی که مصلحتی دراین کار دارند تنگ کرد. اما مسائل به مرور زمان به سمت پیچیده شدن میروند به شکلی که نمیتوان آنها را از ساختار سازنده عقلانیت لبنانی جدا ساخت، آنجا که حقیقت با منفعت پیوندی محکم دارد، آنجا که حق بر مفاهیمی پراکنده استوار است که بنیادهایی نافذ برای گمراهی همگانیاند و هرگونه تلاش تازه برای برون رفت از این دایره بسته را با شکست مواجه میسازند.
آنچه شایستگی دارد برآن درنگ شود، استمرار تاریخی رمان برگسترهای است که حدود هفت نسل را فرامیگیرد واز مادر بزرگ فلومینا آغاز میشود و از ابراهیم پذر میگذرد تا به زکریا و دخترش ماریا برسد که خود با تیر شخصی ناشناس کشته میشود و در مقابلش جغرافیای میان لبنان و فرانسه و امریکاست. این گستردگی زمانی و مکانی میتواند تبدیل به مقولهای بشود با این مضمون که سرنوشتهای مردم تابع اراده فردی نیستند بلکه اسیر تاریخ مشترک گروههای بشریاند.
پایان بندی مبهم که الدویهی برای رمانش انتخاب کرده و به جنایت رنگ و بوی احتمالی خودکشی میدهد که مسائل مبهم آن را قطعی نمیسازند، این ادعا را تأیید میکند که او آن قدر که دنبال مقایسه وضعیت سیاسی و معیشتی غرق در خون و همیشه محکوم به کوچ به سمت آینده نامعلوم کشور دارد، به دنبال نوشتن یک اثر پلیسی نیست.
«ملک الهند» اثر نویسنده لبنانی جبور الدویهی ... قابی نوآورانه برای «خانهای در منازل بسیار»
https://persian.aawsat.com/home/article/2176451/%C2%AB%D9%85%D9%84%DA%A9-%D8%A7%D9%84%D9%87%D9%86%D8%AF%C2%BB-%D8%A7%D8%AB%D8%B1-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AC%D8%A8%D9%88%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%88%DB%8C%D9%87%DB%8C-%D9%82%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D9%86%D9%88%D8%A2%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%C2%AB%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%B1
«ملک الهند» اثر نویسنده لبنانی جبور الدویهی ... قابی نوآورانه برای «خانهای در منازل بسیار»
«ملک الهند» اثر نویسنده لبنانی جبور الدویهی ... قابی نوآورانه برای «خانهای در منازل بسیار»
لم تشترك بعد
انشئ حساباً خاصاً بك لتحصل على أخبار مخصصة لك ولتتمتع بخاصية حفظ المقالات وتتلقى نشراتنا البريدية المتنوعة