هزینه سنگین جاودانه ساختن ابداع کنندگان و پناه بردن موقتی به فراموشی آنها

چنان سخن از ادامه یافتن می‌گویند که گویی پاداشی طبیعی برای افرادی است که درگیر ادبیات و هنرند

نزار قبانی - محمد مهدی الجواهری - ‌امل دنقل - یوسف الخال
نزار قبانی - محمد مهدی الجواهری - ‌امل دنقل - یوسف الخال
TT

هزینه سنگین جاودانه ساختن ابداع کنندگان و پناه بردن موقتی به فراموشی آنها

نزار قبانی - محمد مهدی الجواهری - ‌امل دنقل - یوسف الخال
نزار قبانی - محمد مهدی الجواهری - ‌امل دنقل - یوسف الخال

جست‌وجوی جاودانگی و رهایی از نابودی همواره دغدغه انسان بوده است؛ از زمانی که فردوس را از دست داد و به زمین هبوط کرد تا به امروز. تلاش پادشاه سومری، گیلگمش برای یافتن گیاهی که او را از مرگ حفظ کند تنها یکی از تلاش‌های مکرری است که به موفقیت نمی‌رسند تا اقامت بر زمین را ابدی سازند به جای آنکه در دل تاریکی آن به سرعت تحلیل رود. شاید توجه بسیار فراعنه به مومیایی کردن بدن‌ها و جلوگیری از تجزیه کلی آنها پس از مرگ، همان بیان شیواتر از باور آنها به بازگشت احتمالی روح به بدنی است که ازآن جدا شده. بی دلیل نیست که ادیان آسمانی به زندگی دوم رنگ دائمی می‌دهند و اینکه جاودانگی به پاداشی ارزشمند برای کسانی تبدیل می‌شود که با ایمان و عمل صالح، شایسته نعمت فردوس می‌شوند، حال آنکه رنگ نفرین کابوسی می‌گیرد برای افراد گناهکار و کفار و خطاکاران.

هنر از جنبه خود جز تلاشی نمادین و موازی برای مقهور ساختن مرگ یا فریب و گمراه ساختن آن نیست. اگر مسمّا به دلیل هستی جسمانی شکننده نمی‌تواند وارد غائله مرگ شود، اسم باید این مأموریت را به دوش بکشد با دست‌آوردهای هنری و ادبی که به او اجازه می‌دهند برای همیشه در حافظه نسل‌ها و دوره‌های بعدی رسوخ کند. شاید دقیقاً همین مفهوم باشد که محمود درویش قصد گفتنش را داشت:

«شکستت دادند ای مرگ همه هنرها/ شکستت دادند ای مرگ همه ترانه‌های بین‌النهرین/ اهرام مصر/ مقبره فراعنه/ نقوش برسنگ معبدی تو را شکست داد و پیروز شد/ از نهانگاه‌هایت جاودانگی را ربودند/ ومن می‌خواهم، می‌خواهم زنده باشم».

اگر درویش آشکارا پرده از رغبت خود به جاودانگی برداشت و از ترس عمیقش از نابودی کامل گفت، آنچه صاحب «ذاکرة للنسیان/حافظه‌ای برای فراموشی» گفت، تنها از «من» فردی او سخن نمی‌گوید، بلکه زبان حال همه بشر است به خصوص نویسندگان و هنرمندان خواه آنانی که پنهان سخن از این میل گفته‌ باشند یا به شکلی کاملا روشن همانگونه که صاحب «الجداریة/دیوار نوشت» انجام داد. همچنین این دغدغه تنها به شاعران محدود نمی‌شود بلکه ازآنها فراتر می‌رود و شامل دیگر کسانی که درگیر ادب و هنرند می‌شود، به طوری که تقدیم نامه نویسنده اردنی جلال برجس در آخرین رمانش «دفاتر الوراق/دفترهای فروشنده کاغذ» نظرم را جلب کرد؛ با این عبارت« به خوانندگانم که جایی در قلب خود برای سخنم بازکردند و به جاودانگی رسیدم». در این راستا نیز می‌توانیم بفهمیم چرا فرانسوی‌ها از صفت « جاودان‌ها» برای اعضای آکادمی فرانسه استفاده می‌کنند که همین اپیدمی بعداً به مؤسسه‌های مشابه عربی منتقل شد که کارشان توجه به حفظ زبان مادری و توسعه آن است و بر مجمع زبان عربی در قاهره تسمیه موازی اطلاق شد که «مجمع جاودان‌ها» است.

از آنجا که جاودانگی دنیوی خود امری نسبی و چند معنایی است به دلیل بعد نمادین و اصطلاحی که به آن می‌بخشد تا چنین معنا بشود؛ تا آنجا که امکان دارد مدتی طولانی‌تر باقی بماند. همین طور اصطلاح «برای ابد» که در عشق زیاد به کارمی‌رود و در عهدهای وفایی که عاشقان با خود می‌بندند. وقتی که فلورنتینو اریثا قهرمان «عشق در زمان وبا» که پس از پنجاه سال جدایی از محبوبه‌اش فرمینا داثا به آن می‌رسد، به ناخدای کشتی شناورش در یکی از رودهای کلمبیا دستورمی‌دهد پا به خشکی نگذارد و این یکی از او می‌پرسد « تاکی؟» پیرمرد عاشق می‌گوید«تا ابد». شاید این عبارت که مارکز از دهان پیرمرد گفت به معنای ابدیت بدن فانی نباشد آن قدر که بیانی پنهان از جاودانگی قهرمان در متن است و نه زندگی، کاملاً همانگونه که خود نویسنده درهمان زمان چنین می‌شود.

با این حال رابطه بین نویسندگی و جاودانگی از نوع آسان نیست. درهرحال رابطه همراهی خودکار نیست و اگر چنین می‌بود باید تاریخ نام ده‌ها هزار نویسنده، مؤلف و هنرمند را حفظ می‌کرد درحالی که نسبت نجات یافتگان «تایتانیک» نویسندگی غرق شده با هر معیاری بسیار ناچیز است. همچنانکه آن شاهکارها که صاحبان آنها موفق شدند آنها را همچون قایقی حقیقی بگیرند و خود را به زمین نجات برسانند بسیار اندک‌اند. کافی است یکی از ما کتاب‌های مرجع قدیمی نقد عربی را تورق کند تا بفهمد از میان صدها نامی که ابن سلام الجحمی در «طبقات الشعرا»، ابن عبدربه در «العقد الفرید» و ابوالفرج اصفهانی در کتاب «الاغانی» ارائه می‌کنند، کسانی که در برابر زمانه مقاومت کردند درحافظه ما جز تعدادی اندک از بزرگان چیزی نمانده است؛ کسانی که تفاوت روش و فضا و دیدگاه‌شان به جهان مانع از نقش زدن عمیق نام‌ها و متن‌هایشان در حافظه‌جمعی نشد؛ همچنانکه امرؤ القیس و طرفة و ابی تمام و ابی نواس و المتنبی و ابن الرومی و المعری و دیگران نیز.

مسئله در دوره کنونی ما تفاوت چندانی پیدا نکرده است. حتی مسائل پیچیده‌تر از پیش شده به طوری که از میان هزاران نامی که جامه مدرنیزم به تن کردند و در زیر سایه شعارهای براق‌شان خزیدند، جز مشتی از نوآورانی که تا حد زیادی جنگ‌شان با بقا را بردند، نماند. اگر فرصت برای هریک از ما دست بدهد و وقت کافی بیابد تا نگاهی سریع به فهرست فصلنامه‌های فرهنگی عربی قرن پیش بیاندازد و از «الرساله»، «الادیب»، «الآداب»، «شعر»، «حوار» شروع کند تا به «الطریق»، «مواقف»، «اقلام» و ...برسد، در برابر سرنوشت گنگ بسیاری از شاعرانی که نوشته‌هایشان به شکل وسیعی در صفحات آن مجله‌ها پیش از آنکه بعداً از دور خارج بشوند دچار وحشت بزرگی می‌شود. درکنار اشعار یوسف الخال، ادونیس، محمد الماغوط، انسی الحاج، شوقی ابی شقرا، بدرشاکر السیاب، سرکون پولس و دیگر نام‌هایی که سقف مراحل بعدی را شکافتند، «شعر» به موازات این نام‌ها متن‌های شعری نام‌های دیگر را منتشرکرد که درحساب حضور شعری باقی نماندند، مانند: ادفیک شیبوب، ابراهیم شکرالله، ریاض الریس، هنری القیم، هانی ابی صالح، مجاهد مجاهد، لور غریب، الیاس مسوح، لؤی الاسعد، فالح عبدالرحمن و... کسانی که نام‌هایشان به خمودی گراییدند یا از شعر به سمت گزینه‌های دیگر گرویدند...

در نهایت دشوار خواهد بود که بتوانیم پاسخی قاطع درباره جاودانگی نوآوران یا سقوط آنها از حافظه همگانی پیش از مرور چندین دهه از مرگ‌شان بیابیم.

فراموشی شرط‌بندی سخت است و به ندرت محقق می‌شود. برخی ابزار ابتکاری برای این کار خلق می‌کنند با هدف حفاظت از نمادهای ملی یا ایدئولوژیک یا خانوادگی از فراموشی قطعی، مانند درج آثار این نویسنده در مواد درسی یا اینکه به نام آن یکی کوچه یا خیابانی فرعی گذاشته شود یا به نام دیگران جایزه ادبی برای جاودانه ساختن نام‌شان تأسیس می‌شود که این ابزار را شبیه به راهی هوشمندانه برای دور زدن فراموشی می‌سازند. با این همه مسائل مربوط به جاودانگی کاملاً حل شده نیست. چرا که برای برخی کسانی با انگیزه اهمال عمدی یا مجازات خشن، سوء تفاهم میان آنها و زمانه‌شان به حاشیه رانده شدند این فرصت مهیا شد که ناگهان برگردند. و اگر محمد بن عبدالجبارالنفری که ادونیس تلاش کرد نوآوری یگانه‌اش را نشان دهد، او تنها یکی از کسانی است که شایسته برگشتن به دایره نور پس از هزار سال اقامت در سایه است. البته قطعاً او تنها نیست بلکه دیگرانی هستند که چشم به راه آزاد شدن از تاریکی‌های تجاهل غیرمنصافه‌اند.



«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند

«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند
TT

«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند

«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند

جشنواره «فیلم‌های کوتاه بیروت» (Beirutshorts) سال به سال و در هر دوره تحولی چشمگیر را تجربه می‌کند. از آنجا که پیش از این حدود 1000 فیلم کوتاه برای شرکت در این جشنواره ارسال می‌شد، اکنون این تعداد به بیش از 3000 فیلم رسیده و افق‌های آن گسترش یافته است، به طوری که انتخاب‌های بیشتری از سراسر جهان را ارائه می‌دهد که سطح نمایش‌ها را هم از لحاظ عربی و جهانی ارتقا می‌دهد.
این جشنواره به عنوان چهارمین جشنواره مهم عربی پس از جشنواره‌های «قرطاج سینمایی»، «قاهره سینمایی» و «اسکندریه سینمایی» که شایستگی دریافت جایزه اسکار را دارند، شناخته می‌شود.
سام لحود، مدیر و سازمان‌دهنده جشنواره، اشاره می‌کند که این دسته‌بندی بالاترین سطح اعتبار جهانی برای جشنواره‌های سینمایی است. او به «الشرق الأوسط» گفت: «ما منتظر نتایج سه فیلم کوتاه لبنانی هستیم که امسال برای جایزه اسکار نامزد شده‌اند. همچنین در دوره فعلی، سه فیلم دیگر از میان فیلم‌های «حرفه‌ای» برای شرکت در مسابقه سال آینده انتخاب خواهند شد».

من الأفلام اللبنانية المشاركة «بلايندي» للطالب غي قسيس... (الجهة المنظمة)

این فیلم‌ها از سه مرحله برای رسیدن به اسکار عبور می‌کنند: ابتدا شایستگی کسب نامزدی را پیدا می‌کنند، سپس وارد فهرست کوتاه می‌شوند و در نهایت برای دریافت جایزه رقابت می‌کنند.
در دوره نوزدهم جشنواره که از 3 تا 7 نوامبر برگزار می‌شود، 85 فیلم کوتاه از لبنان و دیگر کشورهای جهان به نمایش گذاشته خواهد شد. این فیلم‌ها شامل آثار فارغ‌التحصیلان جدید و دانشجویان کارگردانی از لبنان هستند. لحود در این باره توضیح می‌دهد: «ما این فیلم‌ها را بر اساس استانداردهای بالایی انتخاب کرده‌ایم که شامل 13 فیلم به عنوان پروژه‌های فارغ‌التحصیلی و 15 فیلم از دانشجویان سال‌های دوم و سوم است. در مسابقه رسمی جشنواره، 41 فیلم از لبنان و دیگر کشورها حضور دارند. همچنین 8 فیلم از لبنان و دیگر کشورهای جهان در مسابقه «زمین، صلح و عدالت» شرکت دارند.»
فیلم‌های کوتاه در این جشنواره از ژانرهای مختلفی همچون داستانی، مستند، اجتماعی، تجربی و انیمیشن هستند. از جمله فیلم‌های لبنانی شرکت‌کننده می‌توان به «در جایی اما نه اینجا»، «این نافرمانی» و «نه تنها ترس دارم، بلکه غمگینم» اشاره کرد.
کشورهای مختلفی همچون مجارستان، اسپانیا، آمریکا، کرواتیا، سعودی، اتریش و برزیل نیز در جشنواره حضور دارند.
لحود در مورد جدیدترین ویژگی‌های این دوره، می‌گوید: «ما همیشه تلاش می‌کنیم که دوره‌های جشنواره را به روز و پیشرفته کنیم. هیئت داوری امسال شامل مدیران برنامه‌های جشنواره‌های رسمی از جشنواره‌های جهانی است. امسال ما میزبان مدیران از برلین سینمایی، لوکارنو و کلرمون-فیران هستیم. همچنین تعدادی از فیلم‌سازان لبنانی مانند کارولین لبکی و بازیگران مانند رودریگ سلیمان و السا زغیب نیز حضور دارند.»
جشنواره بیروت برای فیلم‌های کوتاه برای اولین بار با مؤسسه متروپولیس سینماتیک همکاری می‌کند و تمامی نمایش‌های جشنواره در این مؤسسه برگزار خواهد شد. لحود در این باره می‌گوید: «این اولین بار است که دو مؤسسه سینمایی در یک همکاری مشترک شرکت دارند. سازمان‌دهندگان این جشنواره (جامعه سینمایی بیروت) و متروپولیس دو نهاد پیشرو در برگزاری جشنواره‌های سینمایی در لبنان هستند. امیدواریم که این نوع همکاری‌ها با جشنواره‌های دیگر در آینده نیز گسترش یابد.»

تبرز مواهب إخراجية شبابية في «بيروت للأفلام القصيرة»... (الجهة المنظمة)

یکی از شگفتی‌های جشنواره امسال، اهدای جوایز مالی به ارزش تقریبی 3500 دلار است. همچنین فیلمی که جایزه تماشاگران را کسب کند، صاحب آن به فرانسه سفر کرده و در جشنواره کلرمون-فیران شرکت خواهد کرد.
لحود ادامه می‌دهد: «امسال فیلم‌های لبنانی را به جشنواره فرانسوی کلرمون-فیران خواهیم برد که از 30 ژانویه تا 8 فوریه برگزار می‌شود. انتخاب شخصیت‌های برجسته از جشنواره‌های جهانی هدفش نزدیک‌تر شدن به سطح فیلم‌های لبنانی است. وقتی آنها فیلمی را در محیط خود می‌بینند، ارتباط بهتری با موضوع آن برقرار می‌کنند.»
لحود در مورد سطح فیلم‌های جشنواره توضیح می‌دهد:
«اکثر فیلم‌ها فیلم‌های جوانانه‌ای هستند که با موضوعات متنوع و ایده‌های جسورانه به مسائل مختلف از جمله عدالت، جنگ‌ها و داستان‌های اجتماعی پرداخته‌اند. این فیلم‌های کوتاه از تکنیک‌های پیشرفته‌ای بهره می‌برند که با استانداردهای جهانی همخوانی دارد. همچنین همکاری‌هایی با برلین سینمایی داشته‌ایم و دو قسمت از روند برگزاری جشنواره سال گذشته را به نمایش خواهیم گذاشت و 12 فیلمی که در آن جشنواره شرکت داشتند، به نمایش درمی‌آیند.»


سینمای سعودى؛ دستاوردهای بزرگ در مدت زمانی بسیار کوتاه


«آواز كلاغ» (تلفويزيون 11)
«آواز كلاغ» (تلفويزيون 11)
TT

سینمای سعودى؛ دستاوردهای بزرگ در مدت زمانی بسیار کوتاه


«آواز كلاغ» (تلفويزيون 11)
«آواز كلاغ» (تلفويزيون 11)

کمتر از دو ماه تا پایان سال جاری باقی مانده است، اما نتایج حاصل از فروش فیلم‌های سعودی در سال جاری، از موفقیت‌هایی بی‌سابقه سخن می‌گویند. «گیشه‌ی فروش» فیلم‌های سعودی از آغاز سال تا نیمه‌ی ماه گذشته، اکتبر، ۲۳ درصد از مجموع درآمد حاصل از همه‌ فیلم‌هایی را که در سالن‌های پادشاهی عربى سعودى به نمایش درآمده‌اند، به خود اختصاص داده است. این رقم چندان اندک نیست، همان‌گونه که ممکن است در ابتدا به نظر برسد، زیرا سهم فیلم‌های سعودی در مقایسه با کل فیلم‌های عربی و خارجی که در سالن‌های این کشور نمایش داده می‌شوند، از ۴ درصد فراتر نمی‌رود.
در واقع، بازار سینمای سعودى طی حدود پنج سال گذشته شاهد جهش چشمگیری در تعداد فیلم‌های تولیدشده در داخل کشور بوده است، فیلم‌هایی که راه خود را به آسانی به سالن‌های نمایش باز کرده‌اند.
این موفقیتی است که سعودى نه از نظر شمار فیلم‌سازان و نه از نظر تعداد تماشاگران انتظارش را نداشت، اما با شتابی چشمگیر به واقعیتی انکارناپذیر تبدیل شده است.

فیلم «هوپال» (الشرق الأوسط)

پایه‌گذاری سینما

از سال ۲۰۱۸، هنگامی که عهد جدید توسعه و فرهنگ در سعودى پایه‌گذاری و اجرای آن آغاز شد، نتایج برنامه‌ریزی‌های انجام‌شده در حوزه‌های گوناگون به‌روشنی پدیدار شد. هر زمینه‌ای را که بنگری، امروز بهتر از گذشته است: از توسعه‌ی اجتماعی و فرهنگی گرفته تا هنر، اقتصاد، علم و ابزارهای گوناگون دانش.
سینما نیز جایگاهی ویژه در توجه مسئولان یافت؛ مؤسسات حمایت و تولید و انجمن‌های سینمایی تأسیس شد، در حالی که سالن‌های سینما در شهرهای مختلف کشور گسترش یافتند. ناشران نیز توجه خود به انتشار کتاب‌های سینمایی را افزایش دادند. افزون بر این، دو جشنواره سینمایی نیز راه‌اندازی شد: یکی ویژه‌ فیلم‌های محلی و خلیجی (یعنی «جشنواره فیلم‌های سعودی») و دیگری با ابعاد جهانی («جشنواره بین‌المللی فیلم دریای سرخ»).
بخش بزرگی از این تلاش‌ها نتیجه‌ی تأسیس «هیئت فیلم‌های سعودی» به ریاست عبدالله آل‌عیاف است؛ کسی که از پیشینه‌ای سینمایی برخوردار است و فعالیتش از سال‌های نخستین این قرن آغاز شد. انتخاب او و نیز سایر رؤسا و مدیران بخش‌های مختلف، نه‌تنها از نظر گزینش اشخاص موفقیت‌آمیز بود، بلکه از نظر ایجاد و تضمین زیرساخت‌های هنری، تولیدی و فرهنگیِ لازم برای رشد سینمای بومی نیز بسیار مؤثر واقع شد.

پوستر فیلم سعودی «شباب البومب ۲» (الشرق الأوسط)

مقایسه‌ها

بر اساس بررسی‌های بی‌طرفانه و کارشناسانه، در جهان عرب (و حتی در بیشتر کشورهای جهان) تجربه‌ای مشابه با این میزان تلاش و دستیابی به نتایج در زمانی چنین کوتاه وجود ندارد. مؤسسات مشابهی در برخی کشورها تأسیس شده بودند، اما بسیاری از آن‌ها نتوانستند با انرژی و تداوم لازم ادامه دهند یا در فعالیت‌هایی تبلیغاتی برای منافع حاکمیت حل شدند.
آنچه در تجربه سعودى تحسین‌برانگیز است، گام‌های استوار، سنجیده و هدفمند آن در راه تحقق یک صنعت سینمایی جامع است.
اگر به اعداد بازگردیم، کافی است بگوییم که در سال گذشته، ۲۰۲۴، سهم درآمد فیلم‌های سعودی از بازار داخلی از ۸ درصد فراتر نرفت. این بدان معناست که آنچه در نه ماه و نیم نخست سال جاری به دست آمده، تقریباً سه برابر آن مقدار است.
ارزیابی فیلم‌هایی که این موفقیت را رقم زده‌اند، با دلایل موفقیت تجاری‌شان تفاوت دارد؛ برخی از فیلم‌های موفق از سطح هنری آگاهی‌بخشی برخوردارند، مانند «هوپال» که در میان فیلم‌های سعودی در رتبه‌ دوم قرار گرفت و ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار فروش داشت. برخی دیگر کاملاً عامه‌پسندند، مانند «شباب البومب ۲» به کارگردانی حازم فوده که با ۷ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار، از نظر فروش در رتبه‌ نخست ایستاد. این فیلم از نوع کاملاً تجاری و مردمی است.
نکته‌ جالب آن است که تقریباً تمام فیلم‌های سعودی تولیدشده در پنج سال اخیر (اگر نگوییم همه‌ آن‌ها) با دقت و برنامه‌ریزی ساخته شده‌اند و موضوعاتی را مطرح کرده‌اند که به فرد و جامعه مربوط است — خواه در قالب کمدی، خواه درام یا خیال‌پردازی. بنابراین، حتی آن دسته از فیلم‌هایی که بر پایه‌ی جذب مستقیم تماشاگران عام ساخته شده‌اند (مانند «آواز زاغ» از محمد السلمان و دو فیلم «شباب البومب») نیز با خواسته‌ها و علایق مخاطبان خود ارتباط برقرار کرده‌اند.
فیلم «هوپال» ساخته‌ عبدالعزیز الشلاحی و پیش از آن «نوره» اثر توفیق الزایدی، به عنوان نمونه، با نگاه به تاریخ پیش از سال ۲۰۱۸ آن را میراث و سنت تلقی کردند و بر همین اساس نیز در داخل و خارج از کشور با استقبال روبه‌رو شدند. برخی دیگر نیز از ژانر هیجان و تعلیق برای رساندن پیام خود بهره گرفتند، مانند آثار لعلی کلثمی.

جشنواره و همایش

این تمام ماجرا نیست. چند روز پیش، سومین دوره‌ «فروم فیلم سعودی» با موفقیتی چشمگیر به پایان رسید — نه فقط به این دلیل که جانی دپ از مهمانان دعوت‌شده برای سخن گفتن درباره‌ تجربه‌ بازیگری خود بود، بلکه به این خاطر که این فروم، با توجه به اهداف اعلام‌شده‌اش در زمینه‌ پیوند دادن سینمای سعودی به چرخه‌ اقتصادی و تجاری فیلم در جهان و جذب سرمایه‌ها و همکاری‌های بین‌المللی، ثابت کرد نماینده‌ای شایسته برای وضعیت کنونی و آرمان‌های سینمای سعودى است.
در روزهای آینده نیز، دوره‌ تازه‌ای از «همایش نقد سینمایی» برگزار خواهد شد که همه‌ جنبه‌های مربوط به زندگی نقد فیلم، پیوند آن با سینما، مخاطبان و نقش فرهنگی و روشنگرانه‌اش را بررسی می‌کند.
این مسیری است نسبتاً کوتاه، اما از نظر عملی سرشار از دستاورد؛ هرچند هنوز راهی طولانی برای تحقق اهداف در همه‌ زمینه‌های هنری و صنعتی سینما در پیش است.


«گلِ اشبیلیه»… دمشق با اپرا نفس تازه می‌کشد

 «گل اشبیلیه» گلبرگ‌های خود را بر صحنهٔ اپرای دمشق می‌گشاید (سانا)
 «گل اشبیلیه» گلبرگ‌های خود را بر صحنهٔ اپرای دمشق می‌گشاید (سانا)
TT

«گلِ اشبیلیه»… دمشق با اپرا نفس تازه می‌کشد

 «گل اشبیلیه» گلبرگ‌های خود را بر صحنهٔ اپرای دمشق می‌گشاید (سانا)
 «گل اشبیلیه» گلبرگ‌های خود را بر صحنهٔ اپرای دمشق می‌گشاید (سانا)

بیش از ۸۰ رقصنده و رقصنده‌ـ‌هنرمند از فارغ‌التحصیلان مؤسسات هنری و از مناطق و اقوام گوناگون سوریه، خود را برای اجرای نخستین نمایشِ موزیکالِ صحنه‌ای پس از به‌دست گرفتن زمام قدرت توسط حاکمیت جدید در کشور آماده می‌کنند.
در این نمایش که بازیگر بزرگ سوری مونا واصف نقش اصلی آن را بر عهده دارد، هنرمند تئاتر نوار بُلبل، بازیگر برجسته ناهِد حَلَبی، بازیگر ولید دَبّس و گروهی دیگر نیز شرکت دارند. اجراهای این اثر از ۳ تا ۵ نوامبر در تالار اپرای دمشق برگزار می‌شود.

در همین زمینه، کارگردان اثر احمد زهیر گفت: نمایش «وردة إشبیلیة» یا «تاج‌العروس» اثری موسیقایی است که دو سال پیش در خارج از سوریه اجرا شده بود، اما این‌بار با دیدگاهی تازه آماده شده تا میان گذشته و حال پیوندی برقرار کند، آن‌گونه که خود گفت «پس از پیروزی سوری‌ها» نمایشی نو با شکلی متفاوت از نسخهٔ نخست پدید آمده است.

او در نشست خبریِ معرفی نمایش در دمشق توضیح داد که بازگشت اجراها به تالار اپرا «پیامی روشن دارد مبنی بر این‌که سوریه از نظر هنری و فرهنگی در حال بهبود است و دوباره نور می‌گیرد»، و تأکید کرد که «هنر توان آن را دارد که همگام با تحولات حرکت کند و در روند توسعه و بازسازی سهیم باشد».
تولیدکنندگان این نمایش قصد دارند گروهی دائمی برای نمایش‌های موزیکال و نمایشی در دمشق پایه‌گذاری کنند تا اجراهای هنری در سوریه و خارج از آن استمرار یابد.

یادِ اندلس بر صحنهٔ سوریه (پوستر رسمی)

نوار بُلبل در گفت‌وگو با الشرق الأوسط اظهار کرد: این نمایش «سفری هنری است که یاد دوران‌هایی را زنده می‌کند که در آن موسیقی، رقص و شعر بازتاب‌دهندهٔ هویت و زیبایی ما بود». او افزود که هدف نمایش، زنده‌کردن پیوند میان هنر و احساس و نیز اثبات حضور تئاتر سوری است.
این نمایش نخستین حضور بُلبل در سوریه پس از بیش از ده سال دوری است، و به گفتهٔ او این خود «نشانه‌ای از تداوم حیات هنر سوری، با وجود همهٔ چالش‌ها» به شمار می‌آید.
محمد عمر، نویسندهٔ متن نمایش، گفت این اثر «یادآور گذشتهٔ درخشانِ تمدن عربی و اسلامی در اندلس است»، اما در عین حال «تصویری زیباشناسانه از سوریهٔ نوین ارائه می‌دهد؛ سوریه‌ای دوست‌دار، فراتر از اختلافات، و در حال بازسازیِ خود در عرصه‌های هنری و فرهنگی»، سوریه‌ای که «دوباره پل‌های ارتباط را به سوی همه می‌گشاید».
ناهِد حَلَبی، بازیگر نامدار، نیز معتقد است که «امروز تماشاگر سوری بیش از هر زمان دیگری آماده و مشتاق چنین گونه‌ای از هنر است که برای نخستین بار در این ابعاد و با چنین حرفه‌ای‌گری در کشور اجرا می‌شود».

از نشست خبری نمایش «وردة إشبیلیة» (سانا)

دست‌اندرکاران نمایش امید دارند که موفقیت آن آغازگر مجموعه‌ای از اجراهای موزیکال در تالار اپرا باشد.
به گفتهٔ ولید دَبّس، «سرمایه‌گذاری در هنرها معیار رشد کشورها و نماد تصویر تمدنی آن‌هاست».
اجرای نمایش را مؤسسهٔ «موزاییک» پشتیبانی می‌کند؛ نهادی که بر اساس دیدگاه خود تأکید دارد: «هنر و موسیقی بخشی اصیل از تمدن کهن سوریه‌اند».
نمایندهٔ این مؤسسه رانیا قَطَف بر اهمیت تقویت حضور این هنرها در داخل کشور و تداوم همکاری‌های نهادی برای حمایت پایدار از آن‌ها تأکید کرد.