انعکاس هنری کودتاهای عربی در یک رمان عراقی

«سعاد و العسکر» نوشته نجم والی

انعکاس هنری کودتاهای عربی در یک رمان عراقی
TT

انعکاس هنری کودتاهای عربی در یک رمان عراقی

انعکاس هنری کودتاهای عربی در یک رمان عراقی

به نظرمی‌رسد دوره قرنطینه خانگی جذاب‌ترین مسئله برای رمان خوانی است؛ خواندن رمان آداب و حس و حال خاص خود را دارد. خواندن رمان همچنین تابع آگاهی و پیشرفت خواننده است. مثلاً من رمان‌های عربی را دوست نداشتم که آن هم به دلیل اثرپذیری زیادم از «مارکز» بود. بعد از آنکه آثار او را خواندم، رمان‌هایش میان من و رمان عربی و مشخصاً عراقی و داستان‌های کوتاهش دیواری کشید، اما با گذر زمان دریافتم ما مردمی هستیم که حکایت می‌کنیم، بلکه چیزی جز حکایت کردن نداریم که یکی از راه‌های بقا و گسترش آن است. ما حکایت می‌کنیم و به شکلی جدید حکایت می‌کنیم و نظر و مسائلی داریم که جادویی خاص به روایت می‌بخشند.

به همین دلیل به سمت روایت عربی و عراقی کشیده شدم و درآن جادوی بسیاری یافتم؛ داد وفریاد و عریان ساختن جنبه‌های اجتماعی و سیاسی...

آخرین اثری که به طرفش رفتم و به مدت یک هفته با آن سفر کردم، رمان «سعاد و العسکر/سعاد و دستگاه نظامی» اثر نویسنده عراقی مقیم آلمان نجم والی بود.
https://twitter.com/aawsat_News/status/1397339710675058689?s=20

آنچه آثار «نجم والی» را متمایز می‌کند این است که از اولین رمانش با عنوان «الحرب فی حی الطرب: جنگ در محله آوازخوانی» نظامی‌ها بخش بزرگی از دغدغه روایی او بوده‌اند. نجم در این رمان که خیلی زود در آن جنگ ایران و عراق را محکوم کرد و به وسیله شخصیت سربازهای فراری با صدای بلند به روی جنگ فریاد کشید؛ محله کولی‌ها را به جای صحنه جنگ نشاند که درآن می‌خوانند و می‌رقصند و می‌خورند. این بار با رمان جدیدش «سعاد و العسکر» چاپ 2021 انتشارات سطور باز به طرف نظامی‌ها برمی‌گردد، اما در منطقه‌ای دیگر که درآن بازهم نظام‌های نظامیان کودتایی را از طریق شخصیت «سلیم عدلی یا جمال عباس یا کسی که نامش را نمی‌شناسند» یک شخصیت اطلاعاتی- نظامی ظالم محکوم می‌کند و تجربه کودتاهایی را که در اواسط قرن گذشته در جهان عرب روی دادند زیر سئوال می‌برد. در این رمان نوعی دلتنگی برای نظام پادشاهی وجود دارد که نظامی‌ها به زیر کشیدند و به جای آن دولت‌های جمهوری یا ملی نشاندند. اما جمهوری‌های پلیسی که آزادی‌های مردم را محدود کردند و در صحنه هنر سرمایه‌گذاری کردند، اما سرمایه‌گذاری در بدن زنان هنرمند همانگونه که رمان روایت می‌کند به طوری که نظامی‌ها در اواسط قرن پیش درمصر هنرمندی به نام «سعاد» می‌سازند و پس ازآن در خانه پوشالی نفوذ می‌کنند و ازآن مرکزی برای به دام انداختن چهره‌های سیاسی، شخصیت‌های بزرگ و رهبران به وجود آوردند. هدف از این کار یک هدف ملی بود آن طور که به او گفتند و او در حقیقت یک خدمت ملی می‌کند در زمانی که آنها از همه شب‌نشینی‌هایش فیلم می‌گرفتند و صحبت‌هایش را با عاشقانی که به او تحمیل می‌شدند ضبط می‌کردند. نکته عجیبی که نویسنده رمان درآن تعمد داشت انتخاب نام افسر مسئول سعاد است که از ماجراجویی‌های شبانه‌اش فیلمبرداری می‌کرد؛ «سلیم عدلی یا جمال عباس» فردی که در حقیقت دست به کاری عکس سلامت یا عدالت می‌زند و انگار نجم ما را به یک تفکر کهن عربی برمی‌گرداند که اشیاء را به ضدشان می‌نامیدند؛ بیمار را سلیم و کور را بصیر. با این کار نام «سلیم عدلی» را برای پست‌ترین حرفه انتخاب می‌کند که کاملاً ظالمانه بر زنان هنرمند چیره می‌شود و از آنها انجمنی به نام «نساء فرقان» تشکیل می‌دهد؛ یک نام دینی درحالی که مأموریت واگذار شده به این زنان هنرمند به دام انداختن چهره‌های سیاسی یا رهبران و رؤساست آن طور که رمان نشان می‌دهد...

در370 صفحه قطع متوسط حوادث رمان جزئیات این هنرمند که نامش سعاد است و خود برخلاف نامش آن طور که نخ‌های روایی نشان می‌دهند خوشبخت نیست به طوری که مجبور می‌شود در خدمت دستگاه امنیتی کار کند و در طول سی سال در سیطره آنها بود و او و گروه هنرمندان را به هرجا که می‌خواهند می‌برند تا اینکه به لندن گریخت و ستاره‌اش رو به خاموشی رفت و سلامتی‌اش دچار مشکل شد و آن سیندرلای زیبا بدل به یک بشکه گشت که همین بر روحیه‌اش اثرگذاشت و از جهان در آپارتمانی در لندن منزوی شد.

نویسنده رمان با ظرافت شخصت زن هنرمند را می‌سازد که با چهره هنرمند مشهور مصری «سعاد حسنی» تداخل داشته باشد به طوری که خواننده تصور می‌کند این رمان بیوگرافی آن هنرمند است. آشکارا در صفحات رمان اشاره می‌کند( سال 2008 به دعوت انجمن گوته برای شرکت در یک همایش از برلن به قاهره آمده است). نویسنده واقعاً مقیم لندن است و یک سخنرانی در همان زمانی که می‌نویسد در قاهره داشته و بعد هم سری به هتل‌ها و کافه‌ها و رستوران‌هایی می‌زند که همه ما از آنها گذشته‌ایم. بعد در آنجا با دوست امریکایی‌اش دیدار می‌کند که دفترچه‌های یادداشتی درباره محبوبه‌اش «سعاد» به او می‌دهد که در لندن خودکشی کرده، درست درهمان روز و در همان مکان که سعاد حسنی هنرپیشه خودکشی کرد. دفترچه‌ها را از ترس انتقام نیروهای نظامی که او را تعقیب می‌کنند، کاملاً مخفیانه به او می‌دهد. و با این توضیح خاطرات سعاد حسنی هنرمند از اولین ترانه‌ای که در مقابل پادشاه می‌خواند شروع و تا آخرین ترانه‌ای که خواند ادامه می‌یابند و همان ترانه‌ را تکرار کرد و پس ازآن خودکشی کرد( انا سعاد اخت القمر... بین العباد حسنی انتشر... طولی شبر و وجهی بدر... صوتی سحر... کلی بشر).

آیا در رمان پیام‌هایی وجود دارد که نجم والی قصد دارد آنها را از راه پرداختن شخصیت‌هایی که در رمان ظاهر می‌شوند برساند؟

آیا در رمان پیام‌هایی برای ابراز دلتنگی برای دوران پادشاهی در کشورهایی که به دولت‌های مثلاً ملی تبدیل شدند نهفته است؟ آیا رمان تنها روایت زندگینامه هنرمند مشهور سعاد حسنی است؟

در رمان برخی نام‌ها وارد می‌شوند مانند صدام حسین، که روبه خبرنگاران گفت سعاد حسنی را دوست دارد و توضیح می‌دهد چطور به بغداد آمد تا در فیلم قادسیه بازی کند و چند مدتی با او بود و چطور اطلاعاتی درباره جنگ پیش روی خلیج از او گرفت؛ اطلاعاتی واقعی اما روایت آنها را به نقطه جادوی خویش می‌برد تا شخصیت‌های حقیقی با شخصیت‌های ورقی درهم آمیزند.



چرا و چگونه باید امروز جبران بخوانیم؟

جبران خليل جبران
جبران خليل جبران
TT

چرا و چگونه باید امروز جبران بخوانیم؟

جبران خليل جبران
جبران خليل جبران

سلسله «مطالعات ادینبرا در ادبیات عربی معاصر»، که به زبان انگلیسی از سوی انتشارات دانشگاه ادینبرا در اسکاتلند منتشر می‌شود و تحت نظارت دکتر رشید العنانی، استاد ادبیات عربی مدرن در دانشگاه اکستر بریتانیا قرار دارد، روز به روز قوی‌تر می‌شود. این سلسله که از سال ۲۰۱۳ تاکنون ۲۹ کتاب در موضوعات مختلف ادبیات عربی از قرن نوزدهم تا به امروز منتشر کرده، این روزها سی‌امین کتاب خود را با عنوان «جبران خلیل جبران در بستر ادبیات جهانی عرب» (Gibran Khalil Gibran as Arab World Literature) منتشر کرده است. نویسنده این کتاب غزوان ارسلان، استاد دانشگاه العربی تبسی در الجزائر است.

روی جلد کتاب

همان‌طور که می‌دانیم، جبران (۱۸۸۳-۱۹۳۱) یکی از مشهورترین نویسندگان مهاجر شمال آمریکا است و جایگاه ویژه‌ای دارد که تنها امین الریحانی و میخائیل نعیمه می‌توانند شانه به شانه‌اش بشوند (به نظر من، نعیمه از هر سه نابغه‌تر است). جبران یکی از ستون‌های اصلی نهضت ادبی معاصر بود؛ شاعری، داستان‌نویس، نمایشنامه‌نویس، مقاله‌نویس و نامه‌نگاری که به دو زبان عربی و انگلیسی می‌نوشت، به‌علاوه هنرمندی که نقاشی‌ها و آثار تجسمی خود را داشت. کتاب او «پیامبر» که در سال ۱۹۲۳ به انگلیسی منتشر شد (و ما از علاقه شدید آمریکایی‌ها به هر گونه فکر و هنر نوآورانه آگاهیم)، از پرفروش‌ترین کتاب‌ها در ایالات متحده آمریکا بود. این کتاب به ۱۰۴ زبان ترجمه شده و هشت ترجمه مختلف به زبان عربی دارد. شهرت جبران حتی به چین نیز رسید. او رئیس «الرابطة القلمیة:انجمن قلم» در آمریکا تا زمان مرگش بود و در جهان عرب نیز مورد احترام متفکران، محققان و نویسندگان مهمی مانند ادونیس، یوسف الخال، خلیل حاوی و حلیم برکات قرار داشت. جبران هنوز پس از تقریباً یک قرن از مرگش در حافظه فرهنگی جهان عرب زنده است؛ همچنان کنفرانس‌های بین‌المللی به نام او برگزار می‌شود و کتاب‌ها و رساله‌های دانشگاهی در مورد او نوشته می‌شود که جدیدترین آن‌ها همین کتاب است.

زمانی که دکتر ثروت عکاشه، وزیر فرهنگ مصر در دوران جمال عبدالناصر، تعدادی از آثار جبران را که به انگلیسی نوشته شده بود ترجمه کرد (ترجمه او از کتاب «پیامبر» در سال ۱۹۵۹ منتشر شد)، دکتر لوئیس عوض نوشت که انتشار این ترجمه‌ها نشانه‌ای از تجدید حیات حرکت رمانتیسیسم است، به‌ویژه که انتشار این ترجمه‌ها همزمان با انتشار کتابی از نثر غنایی به نام «آخرین شامگاه» از داستان‌نویس یوسف الشارونی و مجموعه‌ای از شعر منثور از شاعر حسین عفیف بود. در دوره‌ای دیگر، دکتر رضوی عاشور، نویسنده و استاد دانشگاه مصر، در دانشگاه قاهره پایان‌نامه‌ای درباره «جبران و بلیک» ارائه کرد و ماهر البطوطي از تبعیدگاه خود در آمریکا نمایشنامه «نابینا»ی جبران را که به انگلیسی نوشته شده بود ترجمه کرد و این نمایش در «تئاتر صلح» در قاهره به روی صحنه رفت.کتاب غزوان ارسلان (که دارای دکترای ادبیات تطبیقی از دانشگاه کوئین مری لندن است) اثری برجسته است که به‌خوبی تسلط نویسنده بر موضوعش را نشان می‌دهد و با تحلیل دقیق متون منتخب از جبران متمایز است. کتاب با این سئوال شروع می‌شود: چرا و چگونه باید امروز جبران را بخوانیم؟ و آن را با تلاش برای قرار دادن جبران در بستر ادبیات جهانی، نه فقط ادبیات عربی-آمریکایی، به پایان می‌برد. در فاصله مقدمه و نتیجه‌گیری، نویسنده به بررسی پیوندهای میان زیبایی‌شناسی ادبیات، اخلاق و سیاست در آثار جبران، جنبه‌های دینی و عرفانی در کار او، نوآوری‌های او، استفاده از دو زبان و حس ملی‌گرایی او و جایگاهش در نهضت ادبی معاصر می‌پردازد.

از ویژگی‌های مثبت کتاب این است که نویسنده علی‌رغم علاقه‌اش به جبران، از نادیده گرفتن جنبه‌های منفی در آثار او اجتناب می‌کند.

یکی از نکات مثبت کتاب ارسلان این است که با وجود علاقه‌اش به جبران، از جنبه‌های منفی در کار او غافل نمی‌ماند. او به‌عنوان مثال یادآوری می‌کند که جبران گاهی به سمت عاطفه‌گرایی افراطی (سنتیمنتالیسم) و ساده‌سازی بیش از حد در بافت داستان و شخصیت‌پردازی گرایش پیدا می‌کند و از کلیشه‌های تکراری استفاده می‌کند. همچنین نقد می‌کند که جبران با وجود حمایت از حقوق زنان، دعوت به آموزش را تنها برای مردان مطرح کرده و نه برای زنان. او همچنین خطایی دستوری در استفاده از فعل گذشته «builded» به‌جای «built» (ص ۱۹۴) را یادآور می‌شود. در نامه‌ای از جبران به ماری هاسکل در سال ۱۹۲۲، جبران ادعا می‌کند که زبان انگلیسی خود را از شکسپیر، ترجمه انگلیسی کتاب مقدس و خود هاسکل فرا گرفته است! ارسلان به درستی این سئوال را مطرح می‌کند: آیا او این زبان را از بلیک، کیتس، شلی، کارلایل و ویتمن نیز نیاموخته است؟ چیزی که نوشته‌ها و نامه‌های دیگر جبران آن را تایید می‌کند.

ارسلان نظرات منتقدان جبران را از تحسین‌کنندگان مانند شاعر ایرلندی جورج ویلیام راسل تا منتقدان مانند مصطفی لطفی المنفلوطی که جبران را از منظر اخلاقی نقد کرده و عباس محمود العقاد که در سال ۱۹۲۲ در نقد قصیده «المواكب» جبران به مسائل مرتبط با محتوای فکری و زبان و سبک او اشاره کرده، مطرح می‌کند.
با وجود مزایای چشمگیر، کتاب ارسلان نیز از اشتباهات خالی نیست.
او می‌نویسد مثلاً: «those who do not deprive themselves from the gifts» (صفحه 51)، و حرف اضافه صحیح «of» است، نه «from» (واضح است که ارسلان در اینجا به زبان عربی فکر می‌کرده است، زیرا ما می‌گوییم «محروم از...»). همچنین ارسلان نویسنده رمان «موبی دیک» را به اشتباه Henry Melville (صفحه 228) نام می‌برد، در حالی که نام صحیح او Herman است. او همچنین اشاره می‌کند که جبران کتابی با عنوان «Sand and Form» دارد (صفحه 109)، که بدون شک اشتباه چاپی است و عنوان صحیح «Sand and Foam» (رمل و زبد) است. این خطاهای کوچک در کتابی با این میزان عمق فکری، بصیرت نافذ و استحکام و دقت در سبک، قابل بخشش هستند.