حمله هواپیماهای ناشناس به کاروان اسلحه در شرق سوریه

آمریکا: حمله کار ما نبود؛ نگاه ها به سمت اسرائیل

سربازان اسرائیلی شرکت کننده در مانور نظامی چهارشنبه در بخش اشغالی جولان واقع در سوریه (فرانس پرس)
سربازان اسرائیلی شرکت کننده در مانور نظامی چهارشنبه در بخش اشغالی جولان واقع در سوریه (فرانس پرس)
TT

حمله هواپیماهای ناشناس به کاروان اسلحه در شرق سوریه

سربازان اسرائیلی شرکت کننده در مانور نظامی چهارشنبه در بخش اشغالی جولان واقع در سوریه (فرانس پرس)
سربازان اسرائیلی شرکت کننده در مانور نظامی چهارشنبه در بخش اشغالی جولان واقع در سوریه (فرانس پرس)

دولت آمریکا چهارشنبه (۹ نوامبر) گفت حمله پهپادهای ناشناس به یک کاروان حامل سوخت (و شاید اسلحه) در شرق سوریه کار این کشور نبوده است.
آمارها درباره قربانیان این حمله ضد و نقیض است اما پس از اعلام آمریکا درباره دست نداشتن در این حمله نگاه ها به سمت اسرائیل دوخته شده است. اسرائیل همواره حملات هوایی به کاروان های اسلحه از ایران در سوریه انجام می دهد تا جلوی رسیدن اسلحه به گروه های نیابتی ایران در سوریه و لبنان را بگیرد.
یک کارمند عراقی گذرگاه مرزی قائم در غرب عراق در گفتگو با «الشرق الاوسط» از دو حمله هوایی در بامداد چهارشنبه (۹ نوامبر) خبر داد و افزود «چند هواپیما در فاصله بین حمله اول و دوم بر فراز منطقه پرواز کردند».
چند مقام ارشد نظامی در عراق گفتند که رانندگان تانکرها مجوز حمل نفت ایران داشتند و می خواستند سوخت را از خاک سوریه به لبنان ببرند.
یک رسانه وابسته به گروه های مسلح عراقی گزارش داد که این تانکرها در فاصله ۲۵ متری مرز و داخل خاک سوریه بین گذرگاه های قائم و البوکمال هدف قرار گرفتند و ۲۵ نفر از کارکنان و نیروهای مرزبانی و رانندگان کشته شدند.
رویترز به نقل از مقام های عراق گفت که حمله پهپادی منجر به کشته شدن شهروندان عراقی نشد. 
این خبرگزاری همچنین به نقل از یکی از مقام های گروه های وابسته به ایران در منطقه افزود دو شهروند سوری در این حمله ها کشته شدند و مقصد کاروان سوخت سوریه بوده نه لبنان.
یکی از منابع در گذرگاه مرزی القائم گفت که این کاروان صرفا نفت قاچاق نمی کرده بلکه حامل مهمات و اسلحه هم بود.
از سوی دیگر، سازمان دیده بان حقوق بشر سوریه گفت «هواپیماهای ناشناس» بامداد چهارشنبه «یک کاروان حامل اسلحه و تانکرهای نفت» را در حومه البوکمال در شرق دیر الزور هدف قرار دادند که «تلفات جانی سنگین» داشت.
این نهاد افزود «۱۴ نفر در این حمله کشته شدند که عمدتا از اعضای گروه های شبه نظامی وابسته به رژیم ایران بودند. آمار قربانیان به دلیل حال وخیم برخی از زخمی ها افزایش پیدا خواهد کرد».
اسرائیل همچون دفعات قبل سکوت کرده و ارتش آمریکا مسئولیت حمله را نپذیرفت.



چگونه عراق از «تهدیدی وجودی خطرناک‌تر از داعش» نجات یافت؟

مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
TT

چگونه عراق از «تهدیدی وجودی خطرناک‌تر از داعش» نجات یافت؟

مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)
مشایخ عراقی در تظاهراتی در حمایت از ایران، سه‌شنبه در مسیر منتهی به منطقه سبز که سفارت عراق در بغداد در آن واقع شده است (AP)

منابع دیپلماتیک در بغداد به روزنامه «الشرق الاوسط» گفتند مقام‌های عراقی نگران کشیده شدن کشور به جنگ میان ایران و اسرائیل بودند و آن را «تهدیدی وجودی برای عراق» توصیف کردند که خطرناک‌تر از تهدید داعش بود؛ همان گروهی که زمانی یک‌سوم خاک کشور را اشغال کرده بود.

این منابع توضیح دادند:
«داعش یک پدیده بیگانه بود که در نهایت باید از بدن عراق به‌ویژه با توجه به حمایت منطقه‌ای و بین‌المللی از بغداد برای مقابله با آن طرد می‌شد. اما جنگ ایران و اسرائیل، وحدت عراق را تهدید می‌کرد.»

شرح تهدید وجودی از نگاه منابع دیپلماتیک:

همزمان با آغاز جنگ، بغداد پیام‌هایی از اسرائیل از طریق جمهوری آذربایجان و کانال‌های دیگر دریافت کرد. در این پیام‌ها آمده بود که اسرائیل در صورت حمله‌ای از خاک عراق، پاسخ‌هایی «سخت و دردناک» خواهد داد. اسرائیل مسئولیت هرگونه حمله از خاک عراق را متوجه دولت عراق دانسته بود.

آمریکا نیز از زبان توصیه‌آمیز قبلی عبور کرد و مستقیماً نسبت به عواقب وخیم حملات احتمالی گروه‌های وابسته به ایران هشدار داد.

مقام‌های عراقی نگران «سناریوی فاجعه» بودند. سناریویی که در آن، گروه‌های عراقی به اسرائیل حمله می‌کردند و اسرائیل نیز با موجی از ترورهای هدفمند مشابه آنچه علیه فرماندهان حزب‌الله لبنان و ژنرال‌ها و دانشمندان ایرانی در آغاز جنگ انجام داد، پاسخ می‌داد.

به گفته این منابع، اگر اسرائیل حملات دردناکی علیه این گروه‌ها انجام می‌داد، خشم در میان شیعیان عراق شعله‌ور می‌شد. این وضعیت ممکن بود مرجعیت شیعه را وادار به اتخاذ موضعی جدی کند و در نتیجه، بحران به شکل تقابل مستقیم شیعیان با اسرائیل درمی‌آمد.

این سناریو باعث شد نگرانی‌هایی شکل گیرد مبنی بر اینکه سایر گروه‌های عراقی، شیعیان را مسئول کشاندن کشور به جنگی بدانند که می‌شد از آن دوری کرد. در چنین شرایطی، احتمال بروز شکاف دوباره میان شیعیان و سنی‌ها و تهدید دوباره برای وحدت عراق وجود داشت.

خطر دیگر، موضع احتمالی کردها بود. این احتمال وجود داشت که کردها اعلام کنند دولت مرکزی فقط نماینده یک گروه است، کشور از جنگ‌ها خسته شده و اقلیم دیگر نمی‌خواهد خود را با بغداد درگیر کند؛ چراکه نزدیکی به بغداد، اقلیم را وارد جنگ‌هایی می‌کند که نمی‌خواهد در آن‌ها شرکت داشته باشد.

نقش دولت السودانی

دولت محمد شیاع السودانی با ترکیبی از قاطعیت و تدبیر عمل کرد. به گروه‌ها هشدار داد که تحمل هیچ تلاشی برای کشاندن کشور به جنگی که وحدتش را تهدید می‌کند، ندارد. همزمان، کانال‌های ارتباطی با قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، به‌ویژه آمریکا، را باز نگه داشت.

موضع ایران و موازنه داخلی
دولت عراق از موضع تهران هم بهره برد. ایران نه‌تنها از گروه‌ها نخواست وارد جنگ شوند، بلکه آن‌ها را به خویشتنداری تشویق کرد. برخی معتقدند تهران نمی‌خواست پس از از دست دادن سوریه، روابطش با عراق را نیز قربانی کند.

عامل مهم دیگر، درک گروه‌ها از بزرگی جنگ بود. آن‌ها می‌دانستند این نبرد از توانشان فراتر است؛ به‌ویژه با توجه به شرایط حزب‌الله در لبنان و نفوذ اطلاعاتی اسرائیل درون ایران. اسرائیل نشان داده بود که اطلاعات دقیقی از گروه‌های دشمن دارد و با برتری تکنولوژیک خود، می‌تواند به اهدافش برسد.

سه حمله ناکام

با وجود فشارها، به گفته منابع دیپلماتیک، گروه‌های بی‌انضباط تلاش کردند سه حمله را طراحی و اجرا کنند؛ اما نیروهای امنیتی عراق توانستند پیش از اجرا آن‌ها را خنثی کنند.

منابع همچنین گفتند که ایران زخمی عمیق برداشت؛ چراکه اسرائیل جنگ را به خاک ایران کشاند و آمریکا را به هدف گرفتن تأسیسات هسته‌ای آن ترغیب کرد. به‌گفته این منابع، اگر ایران در پرونده هسته‌ای امتیاز ندهد، احتمال دور تازه‌ای از درگیری وجود دارد.