سعودی سال ۲۰۲۳ را سال شعر عربی نامگذاری کرد

به خاطر نقش محوری و تمدن ساز فرهنگ عربی


 
سعودی با ارزش نهادن به شعر عربی سال ۲۰۲۳ را سال معرفی نقش شعر نامگذاری کرد
  سعودی با ارزش نهادن به شعر عربی سال ۲۰۲۳ را سال معرفی نقش شعر نامگذاری کرد
TT

سعودی سال ۲۰۲۳ را سال شعر عربی نامگذاری کرد


 
سعودی با ارزش نهادن به شعر عربی سال ۲۰۲۳ را سال معرفی نقش شعر نامگذاری کرد
  سعودی با ارزش نهادن به شعر عربی سال ۲۰۲۳ را سال معرفی نقش شعر نامگذاری کرد

دولت سعودی سال ۲۰۲۳ را سال شعر عربی نامگذاری کرد و گفت این نامگذاری به دلیل ارزش محوری شعر در فرهنگ عربی و نقش تمدن ساز شعر عربی صورت گرفته است و نقش شبه جزیره عرب و شاعران این خطه را در بسترسازی تاریخ ادبیات و اندیشه باستان و میراث فرهنگی عربی ابراز می کند.
شورای وزیران سعودی در جلسه سه شنبه (۳۱ ژانویه) به ریاست ملک سلمان بن عبد العزیز خادم حرمین شریفین لایحه نامگذاری سال ۲۰۲۳ به عنوان سال شعر عربی را تصویب کرد که هدف آن تعمیق حس غرور ملی به میراث نوآور و تثبیت نقش شبه جزیره عرب به عنوان خاستگاه فرهنگ عرب و دستاوردهای تمدن ساز مردم عرب اعلام شد.
شاهزاده بدر بن عبد الله بن فرحان وزیر فرهنگ سعودی از اقدام شورای وزیران در تصویب طرح نامگذاری ۲۰۲۳ به عنوان سال شعر عربی قدردانی کرد و گفت این برنامه به خاطر ارزش محوری شعر در فرهنگ عربی از آغاز تا کنون و تاثیر راهبردی و اصلی شبه جزیره عرب به عنوان خاستگاه ابدی و نوزای شعر و شاعران عرب و زادگاه شاهکارها و جاودانه های ادبی عرب متعدد و مطرح در تمدن بشریت اجرا می شود.
وزارت فرهنگ سعودی از سه سال پیش برنامه ای اجرا می کند که هر سال را به نام یکی از نمادها و ارزش های عربی نامگذاری می کند تا تاثیر و ارزش آن نمادها را در جهان عرب و تمدن و فرهنگ انسانی معرفی کند. سال ۲۰۲۱ سال الفبای عربی نام داشت که دولت سعودی در سال ۲۰۲۱ برنامه های متعددی در حوزه پیشینه و جنبه های زیباشناختی طرح و اشکال حروف عربی برگزار کرد تا نقش الفبای عربی به عنوان یکی از ذخایر فرهنگی و نوآور و بازتاب دهنده غنای فرهنگی عربی را برجسته کند.
سال ۲۰۲۲ سال قهوه سعودی نامیده شد و نقش قهوه سعودی به عنوان یکی از عناصر ملی و فرهنگی و تاریخی در سعودی با پیشینه و آداب و رسوم کهن و ارزش های مهمان نوازی و سخاوتمندی برجسته گردید و ارزش تاریخی قهوه در عرصه اجتماعی و انسانی و هنر و شعر و نقاشی مورد توجه قرار گرفت.
نامگذاری سال ۲۰۲۳ به عنوان سال شعر عربی بیانگر جایگاه فرهنگی شعر از سده های گذشته تا کنون در جوامع عربی است و اینکه شعر یکی از مهم ترین مولفه های تمدن ساز فرهنگ عربی به شمار می رود. دولت سعودی هم با این ابتکار جالب برای تثبیت این نماد تمدن ساز و پررنگ تر شدن شعر عربی در روزمرگی های فرهنگی در سعودی و کشورهای عربی و احیای پیشینه تاریخی شعر عربی و افزایش نقش آن در تمدن انسانی و قاعده مند کردن نقش ارزش محوری شعر عربی در آینده و تثبیت جایگاه در خور شعر عربی در میان ادبیات و هنرهای جهان تلاش می کند. 
وزیر فرهنگ سعودی از ملک سلمان بن عبد العزیز خادم حرمین شریفین و شاهزاده محمد بن سلمان بن عبد العزیز ولیعهد و نخست وزیر کشور به خاطر توجه و حمایت نامحدود از عرصه فرهنگ و اهل فرهنگ تشکر و قدردانی کرد و گفت این حمایت ها باعث شد فرهنگ سعودی توانمند تر شده و بتواند ریشه های محکم و ارزش های فرهنگی اصیل خود را به دنیا معرفی کند. این برنامه در راستای تحقق اهداف سند چشم انداز ۲۰۳۰ سعودی اجرا می شود و ابراز هویت ملی و فرهنگی سعودی از جمله اهداف این سند بلندپرواز است.
شاهزاده بدر توضیح داد «ابتکار سال شعر عربی» همچون چتری همه جنبه های این نماد اصلی فرهنگی در جهان عرب به ویژه فرهنگ سعودی را در برمی گیرد. عرصه شعر عربی و سعودی رونق جاودانه دارد و از محبوبیت گسترده برخوردار است. سعودی از دیرباز خاستگاه شاعران بنام تاریخ و ادبیات عربی مثل امرؤ القیس و الاعشی و النابغه الذبیانی و زهیر بن ابی سلمی و عنتره بن شداد و طرفه بن العبد و عمرو بن کلثوم و لبید بن ربیعه بوده و الهام بخش خلق قصاید و جاودانه های شعر عربی شده است. سعودی خاستگاه شعر عربی و خاستگاه تمدن های گوناگون بوده و نوآوری شاعران سعودی بخشی از این بستر ادبی اصیل و ریشه دار در اعماق تاریخ است.
بسیاری از شاعران سعودی ضمن تجلیل از برنامه «سال شعر عربی» از آن به عنوان یک ابتکار جالب و بیانگر باور دولت سعودی به نقش فرهنگ و ادبیات و هنر در پرتو سند چشم انداز بلندپروازانه یاد کردند.
محمد ابراهیم یعقوب شاعر سعودی می گوید «خاستگاه شعر عربی در این سرزمین بوده و منابع انسانی و هویت و تمدن این سرزمین الهام بخش شاعران عرب در طول تاریخ هستند. شعر به مثابه علم و دانش و اندوخته مردمان در آن زمان به شمار می رفت و آنها تاریخ و تبار و روزمرگی ها و دغدغه هایشان را با شعر به تصویر کشیدند».
او افزود «سال شعر عربی صرفا الهام گرفتن از این پیشینه غنی و جاودانه در حافظه جمعی عربی نیست بلکه چشم انداز حال و آینده نیز هست.  شاعران عرب در نظر دارند امسال در خور جایگاه والای شعر عربی باشد چون شعر عربی یار و همدم جوامع عربی از دیرباز تا کنون و آینده است».



نوابغ شعر عربی

طه حسين
طه حسين
TT

نوابغ شعر عربی

طه حسين
طه حسين

اعتراف می‌کنم که از روبه رو شدن با تمام این ویرانی که در حال حاضر شاهدش هستیم، ناتوانم. اما فلسفه تاریخ به ما می‌گوید که همین فجایع بزرگ، ملت‌ها و جوامع را شکل می‌دهند. آیا فراموش کرده‌ایم که چه بر سر این غرب متکبر آمد؟ آلمان پس از جنگ جهانی دوم تقریباً به‌کلی ویران شد. با این وجود، از زیر آوار و خاکسترهایش برخاست و به اوج رسید. حتی پیش از آن، در جریان جنگ مذهبی میان کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها در قرن هفدهم نیز ویران شده بود، جنگی که جان یک‌سوم یا شاید نیمی از جمعیتش را گرفت. همچنین فرانسه را در نظر بگیرید، کشوری که به دست هیتلر اشغال شد و در اعماق وجود خود تحقیر و خوار گردید. مردم گمان می‌کردند که دیگر هرگز قد علم نخواهد کرد. اما همه این‌ها با کمک یک رهبر تاریخی خارق‌العاده به نام شارل دوگل، به گذشته پیوست. اینجا اهمیت مردان بزرگ در تاریخ نمایان می‌شود. در مورد ملت عرب نیز همین را می‌توان گفت که هنوز سخن نهایی خود را نگفته است. لحظه‌اش بی‌گمان خواهد آمد، اما پس از آنکه در کوره رنج‌ها ذوب و دگرگون شود. آرام باشید: «پشت ابرها طوفانی می‌بینم.» و منظورم از طوفان، طوفان دیگری است: طوفان اندیشه نو و روشنگری که جهان عرب را از تاریکی‌های قرون وسطی به روشنایی عصر جدید خواهد برد. پس از آن است که آن‌ها بر علم و تکنولوژی مسلط خواهند شد.

نزار قبانی

اما اکنون قصد ندارم به این موضوع بپردازم؛ بلکه می‌خواهم خود را در آغوش شعر بیندازم تا تسلی یابم، فراموش کنم و دل‌تنگی‌هایم را فرو نشانم.

«شک من در آن‌ها شدت می‌گیرد تا
آن‌ها را با دستانم لمس کنم»

المعری در دیوان اول خود، «سقط الزند»، این بیت مشهور را سروده بود:

وإني وإن كنت الأخير زمانه
لآت بما لم تستطعه الأوائل

نزار قباني

چرا این را گفت؟ چون می‌دانست که پس از رشته طولانی و پیوسته‌ای از شاعران عرب آمده است که از امرئ القیس تا ابوالطیب المتنبی امتداد داشتند. او از سختی آوردن چیزی جدید پس از همه این بزرگان آگاه بود. آیا شاعران جای خالی برای نغمه جدید گذاشته‌اند؟ او از این کار بیم داشت و آن را تقریباً غیرممکن می‌دانست. باید به‌ویژه ذکر کرد که وی به عظمت شاعران پیش از خود، به‌ویژه المتنبی، احترام می‌گذاشت. المعری درباره او می‌گفت: «معجزه احمد را به من بدهید»، یعنی دیوان المتنبی را. با این حال، او توانست از ناممکن عبور کرده و چیزی تازه را بیاورد که برای پیشینیان ناشناخته بود و به فکرشان خطور نکرده بود. دلیلی برای این گفته او، قصیده‌ای است که با این بیت آغاز می‌شود:

غير مجدٍ في ملتي واعتقادي
نوح باكٍ ولا ترنم شاد

این قصیده در شعر عربی بی‌نظیر است. و به نظرم المعری با سرودن این ابیات، از تمامی شاعران عرب فراتر رفته است:

صاح هذي قبورنا تملأ الرحب
فأين القبور من عهد عاد

سر إن اسطعت في الهواء رويداً
لا اختيالاً على رفات العباد

خفف الوطء ما أظن أديم
الأرض إلا من هذه الأجساد

اینجا معنی کاملاً نوآورانه و بی‌سابقه‌ای در تاریخ شعر عربی وجود دارد. هیچ‌کس نمی‌داند این افکار از کجا به ذهن او آمده‌اند. به همین دلیل، المعری جوان واقعاً توانست به چیزی دست یابد که پیشینیان، از جمله خود المتنبی، نتوانستند به آن برسند. او دقیقاً برنامه خود را محقق ساخت، زیرا احساس می‌کرد در درونش نیروهای خلاقی وجود دارند که ماهیت و منشأ آن‌ها را نمی‌شناسد. اما می‌دانست که روزی این نیروها شکوفا یا منفجر خواهند شد. المعری آگاه بود که در آستانه دستاوردی عظیم قرار دارد و می‌دانست که «نابینایی» خود را به شکلی شگفت‌انگیز پشت سر خواهد گذاشت.

و اکنون بگذارید این سئوال را مطرح کنیم:
اگر المعری احساس می‌کرد که در پایان دوران به دنیا آمده است، ما که هزار سال یا بیشتر پس از او آمده‌ایم، چه باید بگوییم؟ المتنبی نیز فکر می‌کرد که بیش از حد دیر به این دنیا آمده است:

أتى الزمان بنوه في شبيبته
فسرهم وأتيناه على الهرم

اما نبوغ شعری پایان‌ناپذیر است و تمام‌شدنی نیست، و نبوغ فلسفی نیز چنین است. اگر خلاقیت پایان می‌یافت، کانت پس از دکارت، یا هگل پس از کانت، یا مارکس پس از هگل ظهور نمی‌کرد... و ارسطو نیز به‌طور مستقیم پس از استادش افلاطون ظهور نمی‌کرد.
چرا درباره شعر در عصر حاضر صحبت نکنیم؟ آیا قصیده بدوی الجبل درباره المعری را در جشنواره معروف دمشق در سال ۱۹۴۴ با حضور بزرگان ادبیات عرب فراموش کرده‌ایم؟ او می‌گوید:

أعمى تلفتت العصور فلم تجد
نوراً يضيء كنوره اللماح

من كان يحمل في جوانحه الضحى
هانت عليه أشعة المصباح

المجد ملك العبقرية وحدها
لا ملك جبار ولا سفاح

هنگامی که بدوی به اینجا رسید، طه حسین از شدت شوق برخاست و گفت: «دیگر خرگوشی باقی نماند»، یعنی از همه پیشی گرفته است. زیرا طه حسین می‌دانست که او نیز در این ابیات مورد خطاب است، نه تنها المعری.