اینها حقایق ثابت شده در بحث صلح و سلاح است، حتی اگر برخی تلاش کنند شکست های توافقات را پيش بكشند و از آنها به عنوان دليل شکست پروژه های صلح آمیز و مذاکر
براى گريز از بحث درباره بحران غزه و جنگ خطرناک آن، آغاز و تحولاتش نیست، اما جنبه ای مبهم وجود دارد: چگونه به پایان می رسد، چه کسی تسلیم می شود و در ازای چه چیزی؟ حملات نظامی مستمر اسرائیل که غیرنظامیان و خدمات را مستثنی نمى كند، در واقع بیش از واکنش به حملات «حماس» است و حجم آن نشان دهنده پروژه ای…
آنهایی که با خبر حملات 7 اکتبر سرمست شدند، شاید حتی برای لحظه ای فکر نمی کردند که روز بعد چه اتفاقی می افتد؟ اتفاق بعدی کاملاً قابل پیش بینی بود. هجوم سنگين و كوچاندن گسترده. حدود یک و نیم میلیون فلسطینی، مردم نیمه شمالی غزه، در بیست کیلومتری جنوب آن آواره شدند تا در بیست کیلومتر باقیمانده نوار…
بيشتر مردم نمیتوانند با اتفاقاتى که در غزه برای غیرنظامیان میافتد، همدردی نکنند، یک تجاوز غیرقابل قبول، همانطور که حمله حماس به غیرنظامیان در اسرائیل از نظر مذهبی و انسانی رد میشود. مخالفت با هدف قرار دادن غیرنظامیان یک رفتار طبيعى است. در همین چارچوب، تنها یک فرد نادان یا مغرض عادلانه بودن…
ما حوادث چندگانهای را تجربه میکنیم... حمله حماس در 7 اکتبر به اسرائیل، بمباران شدید غزه، آوارگی گسترده، هدف قرار دادن بیمارستانها، قطع برق و آب از اسرائیل به غزه، و درگیری با حزب الله.
ما انتظار داشتیم که غربیها و اسرائیلیهای ربوده شده، کارت اصلی جنگ باشند، اما به جای آنها، حدود یک میلیون…
در آن سال، اسرائیلیها از جنگ بین «حماس» و تشکیلات خودگردان فلسطین در غزه که 3 ماه به طول انجامید، خوشحال بودند. صدها نفر در جنگ بین برادران جان باختند و جنبش.
طرحها ی صلح با اسرائیل به دو دسته گروهی و دوجانبه تقسیم میشوند. گروهی شکست خورد، کنفرانس مادرید، ابتکار اجلاس سران فاس که توسط ملک فهد ارائه و پس از مخالفت با آن خارج شد، ابتکار اجلاس بیروت از سوی ملک عبدالله که توسط اسرائیل رد شد و طرح صلح اقتصادی که «معامله قرن» نامیده شد و پدرخوانده آن جرد…