سازمان ملل خواستار تحقیق دربارهٔ کشتار مهاجران در صنعا شد

سازمان ملل خواستار تحقیق دربارهٔ کشتار مهاجران در صنعا شد
TT

سازمان ملل خواستار تحقیق دربارهٔ کشتار مهاجران در صنعا شد

سازمان ملل خواستار تحقیق دربارهٔ کشتار مهاجران در صنعا شد

مارتین گریفیتس نماینده سازمان ملل در امور یمن با اشاره به حادثه آتش‌سوزی در بازداشتگاه مهاجران اتیوپی در صنعا گفت: باید تحقیقات مستقلی در خصوص این آتش‌سوزی انجام شود.
در این حادثه که ده‌ها مهاجر اهل اتیوپی کشته و ۱۷۰ آفریقایی دیگر زخمی شدند، گمان می‌رود که دخالت شبه نظامیان حوثی باعث این کشتار شده‌است، به طوری که شورشیان بمب‌های آتش‌زای نامعلومی را به سوی این اردوگاه پرتاب کردند.
اظهارات گریفیتس در جریان جلسه مجازی شورای امنیت مطرح شد و در طی آن وی خلاصه ای از تلاش‌هایی که با تیموتی لندرکینگ نماینده ویژه آمریکا در یمن انجام داده ارائه کرد.
این تلاش‌ها برای تدوین برنامه به روز شده برای آتش‌بس سراسری و با هدف راه اندازی مجدد روند مذاکره توسط سازمان ملل متحد، با حمایت ایالات متحده و پادشاهی عربی سعودی انجام می‌شود.
در ادامه، تیموتی لیندرکینگ نماینده ویژه آمریکا در یمن در سخنانی با اشاره به سفر دوم و ۱۷ روزه خود به سعودی اظهار کرد: رهبری سعودی پیام ثابتی دارد که عبارت از این است که ریاض می‌خواهد با شیوه ای سازنده به نقشش برای پایان دادن به منازعه در یمن عمل کند.
وی افزود: من در این سفر دریافتم که سعودی‌ها این درگیری را امری طولانی مدت می‌دانند و باید پایان یابد.
همچنین، لیندا توماس گرینفیلد نماینده آمریکا در سازمان ملل که ریاست دوره‌ای شورای امنیت را به عهده گرفته‌است، گفت: همه طرف‌های درگیر در یمن باید «گام‌های ضروری جهت رفتن به سوی آتش‌بس سراسری اتخاذ کنند».
وی در عین حال گفت: «این امر در صورتی امکان‌پذیر است که حوثی‌ها حملات روزانه خود به ملت یمن، سعودی و کشورهای دیگر منطقه را متوقف کنند».
لیندا توماس تأکید کرد که «ایالات متحده به حساب کشی و پاسخگوکردن رهبران حوثی‌ها ادامه می‌دهد».
بسیاری از کشورهای عضو در این جلسه اظهارات نماینده آمریکا را تأیید کردند.



پلی میان سه رودخانه… ترجمه‌ای انگلیسی و تصویری از رؤیاهای نجیب محفوظ

نجیب محفوظ در بالکن کافه‌اش مشرف به میدان التحریر در قاهره، سال ۱۹۸۸ (فرانس پرس)
نجیب محفوظ در بالکن کافه‌اش مشرف به میدان التحریر در قاهره، سال ۱۹۸۸ (فرانس پرس)
TT

پلی میان سه رودخانه… ترجمه‌ای انگلیسی و تصویری از رؤیاهای نجیب محفوظ

نجیب محفوظ در بالکن کافه‌اش مشرف به میدان التحریر در قاهره، سال ۱۹۸۸ (فرانس پرس)
نجیب محفوظ در بالکن کافه‌اش مشرف به میدان التحریر در قاهره، سال ۱۹۸۸ (فرانس پرس)

با صداقتی نادر، رمان‌نویس لیبیایی-بریتانیایی «هشام مطر» ترجمه‌اش از کتاب «رؤیاهای آخر» نجیب محفوظ را با یک اعتراف آغاز می‌کند.
مطر در تنها دیدارشان در دهه ۹۰ میلادی، از محفوظ پرسید که نویسندگانی را که به زبانی غیر از زبان مادری‌شان می‌نویسند، چگونه می‌بیند؟

این پرسش بازتاب دغدغه‌های نویسنده‌ای جوان بود که در آمریکا متولد شده و مدتی در قاهره زندگی کرده بود، پیش از آنکه برای در امان ماندن از رژیم معمر قذافی (که پدر مخالفش را ربوده بود) به بریتانیا برود و در مدرسه‌ای شبانه‌روزی با هویتی جعلی نام‌نویسی کند.
و پاسخ محفوظ، همانند سبک روایت‌اش، کوتاه و هوشمندانه بود: «تو به همان زبانی تعلق داری که به آن می‌نویسی.»

«خودم را یافتم... رؤیاهای آخ

اما مطر اعتراف می‌کند که در بازخوانی‌های بعدی‌اش از آن گفتگو، چندین بار خود را در حال افزودن حاشیه‌ای یافت که محفوظ هرگز نگفته بود: خلاصه‌ای که می‌گفت: «هر زبان، رودخانه‌ای است با خاک و محیط خودش، با کرانه‌ها و جریان‌ها و سرچشمه و دهانه‌ای که در آن می‌خشکد. بنابراین، هر نویسنده باید در رودخانه زبانی شنا کند که با آن می‌نویسد.»

به این معنا، کتاب «خودم را یافتم... رؤیاهای آخر» که هفته گذشته توسط انتشارات «پنگوئن» منتشر شد، تلاشی است برای ساختن پلی میان سه رودخانه: زبان عربی که محفوظ متن اصلی‌اش را به آن نوشت، زبان انگلیسی که مطر آن را به آن برگرداند، و زبان لنز دوربین همسر آمریکایی‌اش «دیانا مطر» که عکس‌های او از قاهره در صفحات کتاب آمده است.

مطر با انتخاب سیاه و سفید تلاش کرده فاصله زمانی بین قاهره خودش و قاهره محفوظ را کم کند (عکس‌: دیانا مطر)

کاری دشوار بود؛ چرا که ترجمه آثار محفوظ، به‌ویژه، همواره با بحث و جدل‌هایی همراه بوده: گاهی به‌خاطر نادقیق بودن، گاهی به‌خاطر حذف بافت و گاهی هم به‌خاطر دستکاری در متن.
اندکی از این مسائل گریبان ترجمه مطر را هم گرفت.
مثلاً وقتی رؤیای شماره ۲۱۱ را ترجمه کرد، همان رؤیایی که محفوظ خود را در برابر رهبر انقلاب ۱۹۱۹، سعد زغلول، می‌یابد و در کنارش «امّ المصریین» (لقب همسرش، صفیه زغلول) ایستاده است. مطر این لقب را به‌اشتباه به «مصر» نسبت داد و آن را Mother Egypt (مادر مصر) ترجمه کرد.

عکس‌ها حال و هوای رؤیاها را کامل می‌کنند، هرچند هیچ‌کدام را مستقیماً ترجمه نمی‌کنند(عکس‌: دیانا مطر)

با این حال، در باقی موارد، ترجمه مطر (برنده جایزه پولیتزر) روان و با انگلیسی درخشانش سازگار است، و ساده‌گی داستان پروژه‌اش را نیز تداعی می‌کند: او کار را با ترجمه چند رؤیا برای همسرش در حالی که صبح‌گاهی در آشپزخانه قهوه می‌نوشید آغاز کرد و بعد دید ده‌ها رؤیا را ترجمه کرده است، و تصمیم گرفت اولین ترجمه منتشرشده‌اش همین باشد.
شاید روح ایجاز و اختصار زبانی که محفوظ در روایت رؤیاهای آخرش به‌کار برده، کار مطر را ساده‌تر کرده باشد.
بین هر رؤیا و رؤیای دیگر، عکس‌های دیانا مطر از قاهره — شهر محفوظ و الهام‌بخش او — با سایه‌ها، گردوغبار، خیالات و گاه جزئیات وهم‌انگیز، فضا را کامل می‌کنند، هرچند تلاش مستقیمی برای ترجمه تصویری رؤیاها نمی‌کنند.

مطر بیشتر عکس‌های کتاب را بین اواخر دهه ۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ گرفته است(عکس‌: دیانا مطر)

در اینجا او با محفوظ در عشق به قاهره شریک می‌شود؛ شهری که از همان جلسه تابستانی با نویسنده تنها برنده نوبل ادبیات عرب، الهام‌بخش او شد.
دیانا مطر با انتخاب سیاه و سفید و تکیه بر انتزاع در جاهایی که می‌توانست، گویی تلاش کرده پلی بسازد بین قاهره خودش و قاهره محفوظ.
هشام مطر در پایان مقدمه‌اش می‌نویسد که دلش می‌خواهد محفوظ را در حالی تصور کند که صفحات ترجمه را ورق می‌زند و با همان ایجاز همیشگی‌اش می‌گوید: «طبعاً: البته.»
اما شاید محتمل‌تر باشد که همان حکم نخستش را دوباره تکرار کند: «تو به همان زبانی تعلق داری که به آن می‌نویسی.»
شاید باید بپذیریم که ترجمه — نه‌فقط در این کتاب بلکه در همه‌جا — پلی است، نه آینه. و همین برایش کافی است.