بارزانی: به جلسه محرمانه رفتیم و آمریکایی‌ها گفتند، تصمیم به سرنگونی صدام گرفتیم

وی به «الشرق الاوسط» گفت که ترکیه شرط گذاشت که نیروهایش وارد موصل و کرکوک شوند و او به آمریکایی‌ها اطلاع داد که با آنها می‌جنگد

بارزانی: به جلسه محرمانه رفتیم و آمریکایی‌ها گفتند، تصمیم به سرنگونی صدام گرفتیم
TT

بارزانی: به جلسه محرمانه رفتیم و آمریکایی‌ها گفتند، تصمیم به سرنگونی صدام گرفتیم

بارزانی: به جلسه محرمانه رفتیم و آمریکایی‌ها گفتند، تصمیم به سرنگونی صدام گرفتیم

هر وقت به دیدار مسعود بارزانی می‌روم، دیدار به یک جلسه سه جانبه تبدیل می‌شود. سایه صدام حسین بر حضور سنگینی و در خاطرات را باز می‌کند. حرفه‌ام چنین خواست که داستان این دو مرد را دنبال کنم که هیجان‌انگیز و دردناک است. دو مرد با اراده‌ای آهنین بر صفحه‌ای داغ به نام عراق. صدام معتقد بود که روح ملت مأموریت بازگرداندن شکوه و عراق و عظمت خود را به او سپرده است. مسعود بر این باور است که او آنچه را که سرنوشت به او پیشنهاد داده، یعنی نقش پاسدار رؤیای کرد را انتخاب کرد. صدام جسورترین رهبر عراق در تعامل با خواسته‌های کردها بود. و بعد سنگدل‌ترین در واردساختن یک فاجعه استثنایی بر شهرها و روستاهای آنها بود. مسعود در حفظ جهت قطب‌نما که رهبر تاریخی کردها، پدرش ملامصطفی بارزانی مشخص کرده بود سرسخت بود.
هیچ کدام از این دو مرد نتوانست دیگری را حذف کند و این رابطه طولانی شاهد دست دادن‌های سخت و ضربات دردناک بود. دو دهه پیش، سرنوشت این نزاع را حل کرد. درست‌تر، امپراتوری آمریکا مداخله کرد و به عراق حمله برد. صدام راهی چوبه دار شد و مسعود بارزانی زیر دو پرچم فدرال عراق و پرچم اقلیم کردستان نشست. بارزانی در دستیابی به آنچه کردهای ترکیه، ایران و سوریه نتوانستند به دست آورند، موفق شد. او زمانی موفق شد که رؤیای یاسرعرفات دچار مشکل شد و محبتی بین آن دو مرد وجود داشت که با جزئیات هیجان انگیزی همراه بود.
قرن حاضر در عراق با صحنه‌ای آغاز شد که حکایت از ادامه‌ای طولانی دارد. در شمال، کردها همچنان از «منطقه پرواز ممنوع» سود می‌برند. در بغداد، رژیم بی چنگ و دندان صدام حسین ساکن است، بازرسان بین‌المللی را به بازی می‌گیرد و شرایط «نفت در برابر غذا» را دور می‌زند، اما وحشت موفقیتش در سرکوب دو خیزش کردی و شیعی پس از آنکه مجبور شد از کویت عقب‌نشینی کند، پیش چشم همه باقی ماند. 
مخالفان رؤیای قدیمی خود را برای سرنگونی رژیم حفظ کردند، اما دور از ذهن به نظر می‌رسید. با نیروهای خود نمی‌توانند ماشین نظامی صدام را شکست دهند. نیروی هوایی آمریکا اجاره‌ای نیست که به گروه‌های عراقی پوشش هوایی بدهد تا طبق برنامه‌های داخلی و منطقه‌ای خود پیشروی کنند. برای تغییر محاسبات و معادلات زلزله‌ای لازم بود و رسیدنش چندان طول نمی‌کشد.
هواپیماها و برج‌ها
11 سپتامبر در حافظه کردها طنینی دارد. در چنین روزی در سال 1961، ملا مصطفی بارزانی قیام کردها را آغاز کرد و اخگرهای آن شعله‌ور می‌مانند تا اینکه با حزب «بعث» که دو سال پیش قدرت را دوباره به دست گرفت، در سال 1970 به توافق رسید. و در آن لحظه آغازین، پسران ملامصطفی از جمله مسعود کنارش بودند.
اکنون ما در11 سپتامبر 2001 هستیم. مسعود در شهر دهوک بود و پسرش مسرور هم کنارش. روی صفحه تلویزیون هواپیمایی دید که به یک برج بلند برخورد کرد. در نگاه اول خیال کرد که این کانال در حال پخش فیلم است. سپس هواپیمای دومی را دید که برسر برج دیگری شیرجه زد. وقتی خبرهای فوری رسید، به اطرافیانش گفت که اتفاق بزرگ و خطرناکی در آمریکا در حال رخ دادن است. کاملا بعید بود که تصور کنیم کشوری با عنوانی شناخته شده جرأت حمله به قلب تنها ابرقدرت را داشته باشد و نمادهای هیبت و موفقیتش را هدف قرار دهد.
آمریکا یک قدرت بزرگ است و ماشین نظامی عظیمی دارد که می‌تواند به دورترین نقطه زمین برسد. حتی زمانی که معلوم شد، گروه «القاعده» پشت این حمله قرار دارد، سخت می‌توان پیش‌بینی کرد که رژیم صدام بهای سنگینی را بپردازد. تصور وجود رابطه بین رژیم صدام و «القاعده» دشوار بود، زیرا هر یک از آن دو از فرهنگ لغت متضاد دیگری بهره می‌برند، حتی اگردر نفرت از آمریکا یا اظهارات علیه آن مشابه باشند. علاوه بر این، اسامه بن لادن، رهبر «القاعده»، رژیم «بعث» را رژیمی «کافر» می‌دانست.
رهبر «حزب دمکرات کردستان» احساس کرد که مرحله جدیدی آغاز شده است، هرچند هنوز ابعاد مخاطرات آن مشخص نبود. او تصمیم گرفت روابط خود را با «اتحادیه میهنی کردستان» به رهبری جلال طالبانی ترمیم کند و نمایندگانی را به ترکیه، سوریه و ایران فرستاد تا تفسیر این کشورها از پیامدهای احتمالی «حملات نیویورک و واشنگتن» را بررسی کنند. سه کشور پرسشگر بودند و سعی می‌کردند پاسخ احتمالی آمریکا را بفهمند، اما پاسخی نداشتند.
ایران هیأت دیگری را درخواست کرد و به آنجا رفت. تهران در هتل «استقلال» (هیلتون) میزبان هیأت کرد بود، اما عمداً در همان مکان و در همان زمان میزبان هیئتی از رژیم صدام به ریاست طاهر جلیل حبوش، مدیر اطلاعات بود. لابی هتل شاهد دست دادن اعضای دو هیئت بود. بغداد مضطرب و سردرگم بود و به نوبه خود تلاش می‌کرد تا مرحله جدید را بفهمد و از خطرات آن اجتناب کند. به مسعود پیامی فرستاد و آمادگی خود را برای انجام «هر کاری که او بخواهد» اعلام کرد. با این حال، به نظر رهبر کردها بسیار دیرشده و  پیشنهاد « بعد از ویرانی عراق و نه تنها بصره ( بعد از مرگ سهراب)» رسید و هرگونه توافقی با رژیم دوام نخواهد آورد و « بار بزرگی بر دوش مردم کردستان» خواهد گذاشت.
آمریکا زخمی بود و می‌جوشید. جهان در باره پرده‌های بعدی خشمش  گمانه زنی می‌کرد. سال 2002 نشانه‌های پی در پی خواهد داشت که مسعود آنها را نشانه‌هایی برشمرد که به درک کمک می‌کنند. در 30 ژانویه، رئیس جمهوری جورج بوش، رژیم عراق را مورد انتقاد قرارداد و آن را در«محور شرارت» گنجاند که شامل ایران و کره شمالی می‌شد. در ماه بعد، کالین پاول، وزیر امور خارجه، از ضرورت تغییر رژیم عراق سخن به میان آورد و گفت، در صورت لزوم، آمریکا ممکن است این وظیفه را به تنهایی انجام دهد. تونی بلر، نخست وزیر بریتانیا، از پیوستن به این ارکستر دریغ نکرد.
مسعود بارزانی همچنان به پرسش کشیدن خاطرات خود که مملو از حوادث و تیتر است ادامه می‌دهد و سخاوتمندانه با تمایل «الشرق الاوسط» برای رسیدن به جزئیات رفتار می‌کند.
جلسه محرمانه سرنوشت ساز
در 17 فوریه 2002، مسعود پذیرای هیئتی از سیا بود. این هیئت از عبارات قابل توجهی استفاده کرد که «آمریکا تصمیم به حذف رژیم صدام گرفت»، «حمله از چند محور خواهد بود» و « نقش اقلیم در محاسبات ما اهمیت زیادی دارد و از شما دعوت می‌شود به واشنگتن سفر کنید». مسعود پاسخ داد که کردها از «هر فرآیندی که با هدف ایجاد یک عراق دموکراتیک، فدرال و متکثر باشد» حمایت خواهند کرد و آنها از آمریکا ضمانت می‌خواهند که « آینده مردم ما حفظ و مصون خواهد شد» و واشنگتن می‌تواند به کشورهای همسایه اطلاع دهد که «ما هیچ تهدیدی برای هیچ شخص یا طرفی نداریم و نخواهیم داشت.» او موافقت خود را برای پاسخ به درخواست واشنگتن تأیید کرد.
در اول آوریل، مسعود با حضور چند تن رهبران حزب خود، هیئتی از وزارت امور خارجه ایالات متحده به ریاست رایان کراکر، دستیار وزیر، را پذیرفت. این هیئت باز بر موضع آمریکا در قبال رژیم صدام تأکید کرد و به مسعود پیشنهاد داد که در چهاردهم همان ماه همزمان با سفر جلال طالبانی به واشنگتن سفر کند. این هیئت با ابراز خرسندی از آنچه به دست آمده است، اهمیت تنظیم روابط در داخل خانه کرد را توصیه کرد و خواستار رسیدگی به هرگونه تنش با ترکیه شد.
نشانه‌ها مشخص بود. اما بارزانی که در آتش مواضع کشورهای بزرگ و منطقه‌ای می‌سوخت، منتظر شنیدن سخنانی شفاف‌تر از عالی‌ترین مراکز تصمیم گیری بود.
در 15 آوریل، مسعود بارزانی همراه پسرش مسرور و هوشیار زیباری، یکی از رهبران حزب، وزیر خارجه بعدی، سوار هواپیمای شخصی شد که در فرودگاه فرانکفورت منتظرشان بود. هیأت کرد راهی آمریکا با حضور جلال طالبانی، پسرش بافیل، و یکی از رهبران حزبش، برهم صالح، رئیس جمهوری بعدی عراق، دوباره گرد هم می‌آید. این جلسه سرنوشت‌ساز در مهمانخانه‌ای که سرویس‌های آمریکایی در ویرجینیا انتخاب کردند، برگزار می‌شود. از طرف آمریکایی، ریچارد مک لافلین، معاون رئیس «سی آی ای»، ژنرال وین داونینگ از امنیت ملی و رایان کراکر از وزارت امور خارجه حضور داشتند. یعنی این دیدار با مشارکت و هماهنگی کاخ سفید، اطلاعات و امور خارجه بوده است.
طرف آمریکایی از لحنی بهره برد و اعلام کرد که تصمیم به سرنگونی صدام گرفته شده و هیچ راه برگشتی وجود ندارد. آنها از عبارات صریحی مانند« آمریکا تصمیم گرفته است که صدام باید از قدرت برکنار شود» و اینکه کردها « باید حقوق کامل خود را به دست آورند» و «آمریکا با اتخاذ سیستم فدرال در عراق موافق است» و اینکه «آمریکا اجازه هرگونه مداخله خارجی را نمی‌دهد» و اینکه «آمریکا امید زیادی به نقش کردها در جمع کردن و آماده سازی مخالفان عراقی دارد» استفاده کردند.
لحن طرف آمریکایی واضح و صریح بود. پاسخ کردها از همان جنس بود. تا زمانی که آمریکا تصمیم نهایی خود را برای سرنگونی رژیم صدام گرفته باشد، ما تمام تلاش خود را برای کمک به تحقق آن انجام خواهیم داد. « تا زمانی که آلترناتیو رژیم عراق یک نظام دموکراتیک باشد و فدرالیسم برای کردستان پذیرفته شود، ما هر کاری که بتوانیم انجام خواهیم داد و متعهد می‌شویم که برای متحد کردن مخالفان حرکت کنیم».
مسعود آن شب ایستگاه‌های دردناکی را در تعامل با قدرت‌های بزرگ و برخی کشورهای منطقه به یادآورد. او نقشی را که هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه پیشین آمریکا در متقاعد کردن شاه محمدرضا پهلوی برای امضای قرارداد الجزایر در سال 1975 با «آقای معاون»، صدام حسین ایفا کرد از یاد نمی‌برد. بر اساس این توافق، ایران تمام حمایت‌های خود از انقلاب کردستان را متوقف می‌کند که دچار فروپاشی وحشتناکی شده بود. او همچنین فراموش نمی‌کند اتحاد جماهیر شوروی که به کردهای عراق کمک‌های محدودی می‌کرد پس از امضای «پیمان دوستی و همکاری» با مسکو در سال 1972 از آنها روی گردان شد. در مورد کشورهای همسایه، آنها گاهی نشان می‌دهند کردهای نقشه‌های دیگر را می‌فهند، اما با کردهای خود به هیچ وجه مدارا نمی‌کنند. از در تحریک «برگه کردی» با کردها تعامل می‌کنند و از اپیدمی رسیدن به حقوق خود در نقشه‌های دیگر به حقوق خود می‌ترسند.
در 18 آوریل، هواپیمای شخصی هیئت کرد را به فرانکفورت بازگرداند. در آن شهر «من و مام جلال توافق کردیم که تمام تلاش و کوشش خود را به کار بگیریم و همه آمادگی‌های لازم را برای انطباق و هماهنگی با تحولات و تغییرات مورد انتظار انجام دهیم».
مسعود و هیئت همراه از فرانکفورت راهی پاریس شدند. مقامات فرانسوی متقاعد شده بودند که آمریکا تصمیم نهایی برای سرنگونی صدام حسین را گرفته است. به همین دلیل است که سئوالات آنها بر روی جایگزین متمرکز بود. مسعود مجدداً تاکید کرد، رسیدن به جایگزین باید با مشورت جناح‌های مخالف عراقی صورت گیرد و سیستم بعدی باید دموکراتیک و فدرال باشد و حقوق اجزای مختلف را تضمین کند.
هیئت پس از پاریس راهی دمشق شد. مسعود معتقد بود که روابط موجود با سوریه از زمان رئیس جمهوری حافظ اسد، کردها را ملزم به مشورت با رئیس جمهوری بشار اسد و ارکان حکومت او می‌کند. «پس از گفت‌وگو در باره وضعیت عمومی منطقه، از ما احتمال سرنگونی رژیم عراق را جویا شدند. من به آنها اطلاع دادم که تصمیم نهایی قبلاً گرفته شده است و احساس کردم که این مسئله آنها را بسیار خوشحال و شادشان کرد. در مورد آینده عراق به آنها اطمینان دادم که هیچ طرحی برای تجزیه عراق وجود ندارد و اجازه دخالت خارجی داده نخواهد شد. در مورد تاریخ اجرای تصمیم حذف رژیم عراق به آنها گفتم که این را فقط آمریکایی‌ها می‌دانند. معاون رئیس جمهوری سوریه کاملا متقاعد شده بود که آمریکا در عراق مداخله نظامی نخواهد کرد و آماده بود روی آن شرط بندی کند».
انتقاد واشنگتن از «تهدید ترکیه»
در آغاز تابستان، نشانه‌هایی رسید که نشان می‌داد آمریکا ممکن است از تصمیم خود برای سرنگونی رژیم برگشته، یا در آمادگی برای آن سست شده باشد. این مصادف بود با گفت‌وگوهای گسترده‌ای که هوشیار زیباری و نچیروان بارزانی در آمریکا انجام دادند. در 21 ژوئیه، هیئتی از متخصصان و کارشناسان آمریکایی به ریاست چارلز فتیس، معروف به «سام»، وارد اربیل شد.
گفت‌وگو با این تیم نشان داد که ترکیه نگران است که تغییر در عراق منجر به تشکیل دولت کردی شود. این مقام آمریکایی گفت: «ترکیه از آمریکا باج‌گیری زیادی می‌کند و پول زیادی می‌خواهد. ما آمدیم شرایط را ارزیابی کنیم و ترکیه به هیچ وجه اجازه دخالت در امور اقلیم را نخواهد داشت.» بروز گره ترکی با نزدیک شدن به تاریخ مداخله نظامی آمریکا افزایش می‌یابد.
در ماه ژوئیه، وزارت خارجه و دفاع ایالات متحده تعدادی از رهبران واپوزیسیون را به جلسه‌ای فراخواند. جلال طالبانی پیشنهاد مانور برای ارتقای سطح دیدارها با طرف آمریکایی را داد. مسعود در این جلسه شرکت نکرد زیرا سوریه با ورود هواپیمای شخصی که آمریکا برای انتقال او از قامشلو فرستاده بود موافقت نکرد. هوشیار زیباری نماینده مسعود در این دیدار بود که جلال طالبانی، ایاد علاوی، احمد چلبی، عبدالعزیز الحکیم و شریف علی بن الحسین نیز حضور داشتند. این هیئت با رامسفلد وزیر دفاع آمریکا و مایرز رئیس ستاد ارتش آمریکا دیدار کرد. رامسفلد قاطعانه گفت: «سیاست مهار عراق سیاست موفقی نیست. حمله به عراق باید همزمان از جنوب و شمال آغاز شود».
ایران نظاره‌گر نشانه‌های طوفان آمریکایی بود که به وزیدن بر رژیم صدام تهدید می‌کرد. میان آن کشور و حاکم عراق سال‌ها جنگ و دریایی از نفرت بود. برای ایران دشوار بود که علناً تأیید کند از تهاجم آمریکا حمایت می‌کند، که پیش بینی پیامدها و حدود آن برایش دشوار است. همان زمان، احساس می‌کرد که ریشه کن کردن رژیم صدام دیواری را از پیش رویش برمی‌دارد که مانع حرکتش در عراق و منطقه شده است. بهترین بیان برای تسهیل مأموریت آمریکا توسط ایران، مشارکت گروه‌های عراقی طرفدار آن در مذاکرات مخالفان قبل از جنگ و با هدف فراهم کردن زمینه عراقی برای ریشه کن ساختن رژیم به دست آمریکایی‌ها بود. تحولات بعدی نشان داد، ایران که تصمیم به تسهیل عملیات سرنگونی رژیم صدام گرفته بود، همزمان تصمیمی موازی اتخاذ کرد که ماهیت آن بی‌ثبات کردن حضور نظامی آمریکا در عراق و جلوگیری از استقرار یک رژیم باثبات و غرب‌گرا در بغداد بود. همچنین به نظر رسید که دمشق در توافق با ایران تصمیم مشابهی گرفته است. ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده «لشکر قدس» در «سپاه پاسداران» مأموریت دارد روند فرسایش ارتش آمریکا را که از دو طرف افغانستان و عراق در ارتباط است، ترتیب دهد.
آمريكا تصميم به جنگ را گرفت و دستگاه‌هايش غرق در یافتن بهانه‌هايي براي متقاعد كردن افكار عمومي آمريكا و بين‌المللي شدند؛ اتهامات رژیم بعث به ایجاد رابطه با «القاعده» به رهبری اسامه بن لادن و اتهام نگهداری از سلاح‌های کشتار جمعی. صحبت از آزمایشگاه‌های سیار بیولوژیکی به میان آمد. مسعود بارزانی تاکید می‌کند که حزب او از دور یا نزدیک در ارائه چنین بهانه‌هایی که در رسانه‌ها و همچنین خود شورای امنیت استفاده می‌شد، کمکی نکرده است.
گره ترکی
جنگ نزدیک شد و نگرانی‌های ترکیه شدت یافت. کسی آمده بود تا بارزانی را از محتوای دیدار مقامات ترکیه با ژنرال آمریکایی تامی فرانک، فرمانده ستاد مرکزی ارتش مطلع کند. هیئت ترک در این نشست چهار خواسته را مطرح کرد:
-هیچ کشور کردی نباید تأسیس یا تشکیل شود.
- نباید به کردها اجازه داد شهرهای موصل و کرکوک را کنترل کنند.
- ترکیه باید در رژیم جدید عراق نظر داشته باشد.
-کردها نباید در سرنگونی رژیم کنونی عراق شرکت کنند.
سفیر زلمی خلیل زاد، نماینده رئیس جمهوری آمریکا در اپوزیسیون، به کردها اطلاع داد که مشارکت ترکیه در ائتلافی که صدام را سرنگون می‌کند، مهم و ضروری است. در هفته‌های اخیر واضح بود که طرح آمریکا مستلزم فشار و محاصره رژیم صدام از جنوب و شمال بود. این به معنای شروع حرکت از خاک ترکیه و پیشروی از طریق گذرگاه مرزی زاخو است. موضع کردها روشن بود و مستلزم مخالفت با هرگونه مشارکت نظامی منطقه‌ای چه ایرانی و چه ترکی است. گفت‌وگوها پرتنش بود، به‌ویژه پس از اینکه مشخص شد ترکیه برای مشارکت در سرنگونی صدام و اجازه استفاده از اراضی‌اش به نیروهای آمریکایی، اعزام واحدهایی از نیروهای خود به موصل و کرکوک را شرط می‌گذارد. در یکی از جلسات، کاغذی به مسعود رسید که حاوی اظهارنظر رئیس مجلس ترکیه بود که در آن گفته، نیروهای ترکیه وارد شمال عراق می‌شوند و پیشمرگه‌ها را خلع سلاح می‌کنند.
پاسخ مسعود قاطعانه و خشن بود و خطاب به طرف آمریکایی گفت: «ما با آنها (سربازان ترکیه) خواهیم جنگید، چه با شما چه تنها بیایند. در مورد اول ما متهم به تروریسم می‌شویم و در مورد دوم رویارویی دو جانبه و در چارچوبی دیگر خواهد بود. گفت که می‌دانم ترکیه یک کشور است و ارتش قدرتمندی دارد، اما پیشمرگه‌ها ترجیح می‌دهند از روی اجساد آنها بگذرند تا اینکه سلاح‌هایشان را تحویل دهند. او پا را فراتر گذاشت و گفت حتی اگر تنها بمانم با آنها می‌جنگم و در زاخو منتظرشان خواهم بود».
رویارویی با ترکیه صورت نگرفت. طرف آمریکایی شرایط آن را نپذیرفت و پارلمان ترکیه نیز به نیروهای آمریکایی اجازه عبور از خاک کشورش را نداد، بنابراین نیروهای آمریکایی مستقر در کشتی‌های سواحل ترکیه مجبور شدند مقصد خود را تغییر دهند.
جنگ در راه است، اما دولت ایالات متحده متحدان خود را از تاریخ زدن اولین ضربه آگاه نکرد. در شب 19 تا 20 مارس 2003، جنگ آغاز شد تا چهره عراق و به همراه آن توازن منطقه تغییر کند.

زخم آمریکایی و خلأ بین‌المللی
حملات 11 سپتامبر زخمی عمیق در روح « تنها ابرقدرت» بر جای گذاشت. برخی از شاهین‌های دولت جورج دبلیو بوش بر این باور بودند که این حملات فرصتی بود تا نشان دهند، ایالات متحده مستحق عنوانی است که در روز فروپاشی دیوار برلین و خودکشی اتحاد جماهیر شوروی به دست آورد. در میان آنها هم کسانی معتقد بودند «جهانی که افراط گرایی و تروریسم را پرورش می‌دهد» می‌توان با زخم‌های نظامی درمان کرد که منجر به کاشتن بذر دموکراسی در بدن آن می‌شوند.
هیچ جبهه بین‌المللی با وزن کافی وجود نداشت تا آمریکا از ماجراجویی‌اش بازدارد. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، سرگرم حفظ دوباره خود فدراسیون روسیه از طوفان فروپاشی بود که در دوره سلفش، بوریس یلتسین می‌رفت دوباره بوزد پس از آنکه اتحاد جماهیر شوروی را در هم کوبیده بود. او همچنین نیاز داشت که توان و روحیه ارتش روسیه را احیا کند و جلوی غارت کشور به دست برخی از فرزندانش را بگیرد. خیلی زود بود که رئیس جمهوری که از راهروهای« کا گ ب» آمده بود فاش کند، پروژه بزرگی برای انتقام از غرب و مدل آن دارد. چین در ابتدای قرن علاقه‌ای نداشت که خود را در هیئت یک بوکسور بزرگ نشان دهد که نفوذ آمریکا در جهان را به چالش بکشد. برای تبدیل شدن به دومین اقتصاد بزرگ جهان، دستیابی به دستاوردهای بیشتر در مبارزه با فقر و شرکت در مسابقه تکنولوژیک به زمان بیشتری نیاز داشت.
مسعود بارزانی صحنه بین‌المللی را تماشا می‌کرد. اعتراض بزرگ بر زبان ژاک شیراک رئیس جمهوری فرانسه جاری شد. شیراک در حاشیه نشست سران ناتو که در پراگ برگزار شد به بوش گفت: «شروع جنگ به ثبات در منطقه ضربه می‌زند و یکی از پیامدهای آن به قدرت رساندن نیروهای وفادار به ایران در بغداد و تقویت نفوذ تهران در دمشق  همچنین در لبنان از طریق (حزب الله) خواهد شد و دیگر اینکه این جنگ مشروع نخواهد بود». دولت بوش مدت زیادی روی موضع برخی از اطراف در «قاره کهن» متمرکز نشد، به ویژه اینکه تونی بلر، نخست وزیر بریتانیا، شرکت در این سفر آمریکایی را انتخاب کرد.
جنگ در راه است. توجه به کشورهای هم مرز با عراق به ویژه ایران ضروری بود. بسیاری درگیر این سئوال پیچیده بودند: « آیا ایران خمینی می‌تواند مأموریت شیطان بزرگ آمریکایی را در ریشه کن کردن دشمن شماره یک خود صدام حسین تسهیل کند؟».
آماده باش ایرانی برای «پیروزی بزرگ»
با توجه به آنچه که هیئت کرد در جریان سفر محرمانه خود به آمریکا در آوریل 2002 شنید، کنفرانس اپوزیسیون عراق در آخرین ماه سال در لندن برگزار شد. در این کنفرانس حزب «الدعوه» و حزب کمونیست همچنین بعثی‌های طرفدار سوریه غایب بودند. مسعود علاقه‌مند بود که واقعیت موضع ایران را روشن کند، به ویژه اینکه تهران توان اثرگذاری تعیین کننده‌ای بر برخی از جریان‌های عراقی دارد.
مسعود می‌گوید: «تضادهایی که در کنفرانس مخالفان در لندن به وجود آمد، مرا بر آن داشت که به تهران سفر کنم. در آنجا با هاشمی رفسنجانی رئیس جمهوری سابق (آن زمان) دیدار کنم. علاقه‌مند بودم که موضع آنها را نه تنها در مورد جنگ آمریکا، بلکه در مورد فرمولی که برای ایجاد عراق فدرال مورد توافق قرار گرفت، بدانم که به معنای فرمول قانون اساسی برای اقلیم کردستان است. رفسنجانی طبق معمول انعطاف پذیر بود و با در نظر گرفتن توازن قوا و منافع کشورش واقع بینانه صحبت می‌کرد. گفت که سرنگونی صدام را یک پیروزی بزرگ می‌دانند، اما نمی‌توانند از روندی که منجر به سرنگونی او شود حمایت عمومی کنند. رفسنجانی نیز از عراق فدرال حمایت کرد و این بخش از گفت‌وگو برای ما بسیار مهم بود».
وی افزود: «در این سفر با ژنرال قاسم سلیمانی نیز دیدار کردم. او در آن مرحله شناخته شده نبود، آنطور که در سال‌های بعد اتفاق افتاد، اما مسئول پرونده عراق بود». مسعود همچنین با محمد باقر الحکیم ملاقات کرد و از او خواست که به هیئت «المجلس الاعلی» شیعیان توصیه کند «در بحث‌های مربوط به مرحله پس از رژیم واقع بینانه‌تر عمل کنند». بعدها که کنفرانس مخالفان عراق در صلاح الدین کردستان عراق برگزار شد، مشخص شد که تهران به متحدان خود چراغ سبز نشان داده است تا در روند سرنگونی رژیم شرکت کنند.
ایران ترجیح داد سرنگونی صدام را تسهیل کند. در همان زمان، به ژنرال سلیمانی سپرد برای بی‌ثبات کردن حضور نظامی آمریکا در عراق و جلوگیری از استقرار یک رژیم باثبات طرفدار غرب آماده باشد. از مسعود پرسیدم که آیا ایران اولین طرفی بود که دست به فرسایش حضور نظامی آمریکا در عراق زد و پاسخش مثبت بود. از او پرسیدم که آیا آمریکایی‌ها ایران را هدف دوم احتمالی پس از عراق می‌دانستند، گفت: «در آن زمان داستان‌هایی رواج یافت که می‌گفت عراق اولین اپیزود یک برنامه آمریکایی برای منطقه بود که بعداً شامل اقدام نظامی علیه ایران و سوریه می‌شود. حقیقت این است که در طول دیدارهایم با مقامات آمریکایی، چه غیرنظامی و چه نظامی، هرگز چنین رویکردی نشنیدم. آمریکایی‌ها هیچ اشاره‌ای در این زمینه نکردند. شاید چنین صحبت‌هایی صرفاً یک تحلیل بوده یا توسط طرف‌های دیگر برای ایجاد تنش بیشتر در منطقه مطرح شده باشد. آمریکایی‌ها از نقش ایران به من گلایه کردند. آنها بعداً از نقش سلیمانی در حمایت از گروه‌هایی که آنها را هدف قرار می‌دهند شکایت کردند، اما هرگز در مورد حمله به خود ایران یا سوریه صحبت نکردند که آن را متهم به باز کردن مرزهایش برای نفوذ شبه‌نظامیان و افراط‌گرایان برای مبارزه با نیروهای آمریکایی در عراق می‌کردند».

احمدی نژاد به عراق اشغالی می‌رود
بعدا تهران پیام‌های بیشتری ارسال می‌کند. زمانی که شورای حکومتی آمریکایی تشکیل شد، قطب‌های اپوزیسیون حامی ایران مانند دیگران در کرسی‌های آن توزیع شدند. پیام دیگری در سال 2007 فرستاده شد. هواپیمای حامل یک مسافر غیرعادی در فرودگاه بغداد فرود آمد. رئیس جمهوری محمود احمدی نژاد به عراق اشغالی آمد و گویی می‌خواست یادآوری کند که ایران بخشی از سرنوشت جغرافیایی عراق است و پس از خسته شدن آمریکایی‌ها و تصمیم به خروج، همسایه آن باقی خواهد ماند.
احمدی نژاد با چشمان خود شاهد استقرار گسترده ارتش آمریکا بود که حدود 170 هزار سرباز تخمین زده می‌شد. هوشیار زیباری، وزیر امور خارجه عراق، از نزدیکان مسعود و از اعضای رهبری در حزب وی، رئیس هیئت افتخاری همراه احمدی نژاد بود. تماس‌هایی برقرار شد که پست‌های بازرسی آمریکایی را متقاعد کرد کاروان وی را متوقف نکنند. اما یک ایست بازرسی برخلاف توافق رفتار کرد و معلوم شد که افراد آن امیدوار بودند با رئیس جمهوری میهمان عکس بگیرند. رئیس جمهوری ایران مشکلی نداشت، اما هیئت همراه به او توصیه کرد که از ماشینش پیاده نشود. غیبت عربی در بغداد تاثیرات خود را در صحنه آینده بر جای گذاشت که در برخی از ویژگی‌های خود آثار حضور ایرانی را در خود داشت.
مخالفت با فخرفروشی بر صدام 
رؤیای سرنگونی صدام با وجود آتش بس و توافقات، چندین دهه با مسعود بارزانی همراه بود. برای شرکت در هر طرحی علیه آقای بغداد، شرط می‌گذاشت که آلترناتیو باید دموکراتیک و فدرال باشد. مسعود سعی نکرد در زندان با صدام ملاقات کند. او به جلسات دادگاهش نرفت. او موضعش را این گونه خلاصه می‌کند: «فخر فروختن از ارزش‌های مردان نیست». با وجود اتفاقی که برای کردها به دست صدام افتاد، مسعود اعتراف می‌کند که این مرد در ابتدا در نزدیک شدن به حق خودگردانی کردها جسورترین بوده است.
دنیا سقوط مجسمه صدام را دنبال کرد و آن را پایان یک مرحله به حساب آورد. و او چنین بود. مسعود بارزانی از سقوط دشمنش راحت بود، اما از غرق شدن عراق در تسویه حساب‌های خونین که بسیارند، می‌ترسید. او نگران خلأی بود که حذف صدام از معادله برجای می‌گذارد، پس از آنکه دهه‌ها ستون فقرات رژیم بود. او از درگیری بین شیعه و سنی و بین عرب‌ها و کردها می‌ترسید. و اینکه قدرت‌های منطقه پا پیش بگذارند تا عراق را به عرصه‌ای برای رؤیاهای قدیمی و جدید خود اختصاص دهند. زمان نشان داد که ترس مسعود به جا بود، زیرا قبل از اینکه عراق نفسی تازه کند، خون در داخل و خارج بغداد به وفور ریخته شد.
ماشین نظامی آمریکا عراق را احاطه کرد و نتیجه از قبل مشخص بود. ارتش عراق نیز که از جنگ تلخ با ایران و پس از حمله به کویت خسته بیرون آمده بود، از محدودیت‌های محاصره رنج برد. بین دو ارتش رودر رو از نظر آمادگی، فن‌آوری و توانمندی فاصله بسیاری وجود داشت. علاوه بر این، ذهنیت خود صدام، ذهنیت یک جنگجوی زمان جنگ جهانی دوم است. در زمان جنگ با ایران، به جلسه نیروهای ارشد نظامی آمد و پوشه‌ای از رهبر شوروی جوزف استالین را با خود آورد.
مسعود می‌ترسید که نیروهای ارتش عراق در مناطق کردنشین در واکنش به عملیات انفال و تخریب هزاران روستا در معرض اقدامات تلافی جویانه قرار گیرند. او دستورات اکید خود را صادر کرد و به اهداف آن رسید. حدود 15 هزار افسر و سرباز تسلیم شدند، بنابراین آنها را در اردوگاه‌ها جمع کردند و قبل از خروج برای بازگشت به مناطق خود، غذا و مراقبت از آنها فراهم شد. مناطق کردستان عراق شاهد عملیات رزمی نبودند و ارتش قادر به مقابله با حملات هوایی آمریکا نبود.
وقتی رژیم صدام سقوط کرد، مسعود می‌گوید: « یاد آیه شریفه (قل اللهم مالك الملك تؤتي الملك من تشاء وتنـزع الملك ممن تشاء وتعز من تشاء وتذل من تشاء بيدك الخير إنك على كل شيء قدير/ بگو خدایا ای صاحب ملک، پادشاهی را به هر که خواهی می‌دهی و از هر که خواهی می‌گیری و هر که را بخواهی عزت می‌بخشی و هرکه را بخواهی خوار می‌سازی خیر در دست توست و تو برهر چیز توانایی)». همچنین روزی را به یاد آورد که در دوران کودکی به قصر الرحاب پس از قتل عام در سال 1958 رفت و در آنجا جمله‌ای خواند که یادآوری می‌کند «ستم ماندگار نیست».

حیرت و گمگشتگی در بغداد
 حالتی از حیرت و سرگشتگی بر بغداد حاکم شد. رژیم‌های متوالی پس از انقلاب 1958 جریان‌های عراقی را برای جمع شدن دور یک میز و رسیدن به نتایج مشترک آموزش ندادند، چه رسید به اینکه مسئله به نحوه اداره کشور مربوط بشود؟ احزاب مخالف صدام در بغداد مقر نداشتند. با عجله به پایتخت رفتند و مسعود و تیمش در هتل «برج الحیاة» اقامت کردند که به محلی برای مشورت و ملاقات تبدیل شد. نیروهایی که به بغداد بازگشتند آمادگی توافق را نداشتند و فرصت را از دست دادند. مسعود می‌گوید که آمریکا ژنرال جی گارنر را به عنوان فرماندار موقت عراق فرستاد و از جریان‌های عراقی خواست تا با تشکیل دولت موقت برای انتقال اختیارات به آن موافقت کنند. جریان‌های موجود به فکر توافق و امتیاز دادن عادت نداشتند و بیشتر آنها طوری رفتار می‌کردند که گویی فرصتی تاریخی برای کسب بیشترین سود را دارند. برای هفته‌ها، عراقی‌ها قادر به توافق بر سر فرمولی برای حکومتی نبودند که می‌توانست عراق را از دردهای بیشتر در امان نگه دارد.
احمد چلبی «از ضرورت تشکیل دولت آگاه بود. او بر لزوم توافق پافشاری می‌کرد و می‌گفت پیش از اینکه از تصمیمی که برگه‌ها را به هم می‌زند و موضوع را پیچیده می‌کند غافلگیر شویم باید این کار را انجام دهیم. وی چندین بار بر ضرورت حل مسئله تاکید کرد، اما موفق نشدیم. بعد از هر جلسه به نقطه اول برمی‌گشتیم. این سهم فلان حزب و آن برای حزب دیگر. رایزنی‌ها تفاوت‌های زیادی را نشان داد و آنچه چلبی پیش‌بینی می‌کرد درست بود. ژنرال گارنر مدت زیادی نمی‌ماند و بعد از او پل برمر می‌آید و تحول بزرگی رخ می‌دهد و آن تبدیل ایالات متحده با میل خود به یک قدرت اشغالگر است».
« حکم اعدام مرد مرده»
مسعود تصمیم بریمر برای انحلال ارتش عراق را به «صدور حکم اعدام برای یک مرده» تشبیه می‌کند. او توضیح می‌دهد: «حمله آمریکا منجر به متلاشی شدن و ازهم گسیختگی ارتش عراق شد. دیگر هیچ پادگان، تشکیلات، فرماندهی یا درجه وجود نداشت. تصمیم به انحلال هیچ توجیهی نداشت. اتخاذ تصمیمی سریع برای پیکربندی مجدد ارتش بر پایه‌های ملی و دموکراتیک سالم مفیدتر بود.» وی از وجود طرحی اظهار بی اطلاعی کرد که بر اساس آن افسران و سربازان عراقی در حفظ امنیت شهرها نقش داشته باشند تا از برخورد بین ارتش آمریکا و مردم جلوگیری شود. وی همچنین نقش حزبش در خارج ساختن ژنرال نزار الخزرجی رئیس سابق ستاد ارتش از بغداد را تکذیب کرد و تاکید کرد که «سیا بود که او را بیرون برد و ما به او اجازه دادیم از مناطق ما عبور کند». وی خاطرنشان می‌کند: « ظلمی که رژیم در حق مردم عراق با همه بخش‌های مختلف آن کرد، باعث شد که بسیاری در شمال و جنوب در روزهای ورود ارتش آمریکا با گل از آن استقبال کنند».

چوبه دار نه بالکن تاریخ
به احتمال زیاد صدام انتظار نداشت کاخ را جز به سمت تاریخ ترک کند. و در بالکن کنار صلاح الدین و ابوجعفر المنصور که بغداد را بنا کرد بنشیند. اما عراق ولیمه‌ای زهرآگین برای حاکمانش است. انتظار نداشت تاوان کاری را که اسامه بن لادن در نیویورک و واشنگتن کرد بپردازد. بین این دو مرد هیچ رشته‌ای جز نفرت متقابل وجود نداشت. او همچنین انتظار نداشت که یک خودروی زرهی آمریکایی مجسمه‌اش را از میدان فردوس به زیربکشد. و صفحه‌های تلویزیون صحنه بیرون آوردنش از یک حفره را پخش کنند. و پشت میله‌های زندان رانده شوند. و طناب دور گردنش بپیچد به همان روشی که او با خیلی‌ها کرد. و جسدش در «المنطقه الخضراء» در نزدیکی خانه کسی که حکم اعدامش را امضا کرد به نمایش درآید.
یاد حرف‌های یکی از رهبران عرب افتادم که به من گفت. «صحنه صدام در دست سربازان آمریکایی سخت بود. پیامی بی‌رحم، بدون توجه به اشتباهاتش. اما در نهایت او خوش شانس به حساب می‌آید، زیرا اگر به دست شبه نظامیانی می‌افتاد که از آن سوی مرز می‌آمدند، او را مانند نوری السعید در خیابان‌های بغداد می‌کشیدند. در هر صورت او فرصت تحقیر شدنش را از زندانبانان سلب کرد و این را آنها گواهی می‌دهند.»
دو حاکم عرب با دیدن صدام در دستان سربازان آمریکایی و سپس با دیدن اعدام او در میان فریادهای شادی و در زمانی که مورد انتقاد چندین حزب عراقی قرار گرفت، به شدت ناراحت شدند؛ اولی معمر قذافی و دیگری علی عبدالله صالح. و آن دو از ابراز نگرانی خود ابایی نداشتند. حقیقت این است که قذافی از زمانی که هواپیماهای آمریکایی به اقامتگاهش در پادگان باب العزیزیه در سال 1986 حمله کردند، گرفتار بیماری ترس از آمریکایی‌ها شد. آن شب، بارزانی به اصرار سرهنگ در طرابلس بود و شانس در نجات او پادرمیانی کرد.
حاکم عراق ترجیح می‌دهد بدون سرخم کردن به استقبال مرگ برود. یک روز، افسر آشفته، عبدالغنی الراوی، به من گفت که چگونه دستور شلیک گلوله به رهبر عبدالکریم قاسم را در مرکز رادیو داده است. قاسم خم نشد و از بستن چشم‌بند سرباز زد با اینکه از همرزمش عبدالسلام عارف تلخکام بود. مرسوم نیست که فرمانروای عراق آرام در بستر خود به استقبال مرگ برود.

 



منبع اردنی: اشاره حماس به بازگشت به عمّان «تحریک آمیز» است

بارگیری کمک‌های پزشکی بر روی یک هواپیمای نظامی اردنی قبل از پرواز به غزه (آرشیویی نیروهای مسلح اردن - خبرگزاری فرانسه
بارگیری کمک‌های پزشکی بر روی یک هواپیمای نظامی اردنی قبل از پرواز به غزه (آرشیویی نیروهای مسلح اردن - خبرگزاری فرانسه
TT

منبع اردنی: اشاره حماس به بازگشت به عمّان «تحریک آمیز» است

بارگیری کمک‌های پزشکی بر روی یک هواپیمای نظامی اردنی قبل از پرواز به غزه (آرشیویی نیروهای مسلح اردن - خبرگزاری فرانسه
بارگیری کمک‌های پزشکی بر روی یک هواپیمای نظامی اردنی قبل از پرواز به غزه (آرشیویی نیروهای مسلح اردن - خبرگزاری فرانسه

رهبران جنبش حماس با اظهارات مستقیم سیاسی از خارج، گاهی از ترکیه و گاهی از ایران، بار دیگر به درگیری‌های رسانه‌ای با اردن بازگشته‌اند. یک منبع آگاه اردنی به «الشرق الاوسط» گفت که بازگشایی پرونده بازگشت آنها به پادشاهی هاشمی اردن «تحریک آمیز» و «بی فایده» است.
نیروهای حماس در سال ۱۹۹۹ در زمان نخست‌وزیری عبدالرئوف الروابده، به دلایل امنیتی اردن را ترک کرده بودند.
درگیری‌هایی که از آغاز حوادث هفتم اکتبر مرتباً تکرار می‌شود، با اظهارات موسی ابومرزوق، از رهبران حماس، از شبکه العالم ایران چرخشی تازه به خود گرفت. وی گفته است «اگر قرار باشد رهبران حماس به کشور دیگری منتقل شوند به اردن خواهند رفت».
در شرایطی که دولت اردن بارها تأکید کرده بود که «هیچ تماسی بین آن و جنبش به ویژه از آغاز جنگ غزه وجود ندارد».

جلب توجه

این منبع اردنی معتقد است که اظهارات ابومرزوق در چارچوب «توسل مجدد به خیابان اردن» و «تحریک حکومت اردن» صورت می‌گیرد.
وی افزود: «این اقدامی جدید شبیه به تلاش‌های قبلی رئیس سابق دفتر سیاسی (حماس)، خالد مشعل، و رهبران نظامی جنبش در غزه، از طریق «درگیر کردن پادشاهی در محاسبات سیاسی خود» است.
این منبع گفت: «ابومرزوق طوری صحبت می‌کند که گویی هیچ دولتی در اردن وجود ندارد که تصمیم بگیرد چه کاری انجام دهد. اردن صفحه دفاتر جناح‌های فلسطینی را ورق زده است و به آن بازنمی‌گردد».
اظهارات ابومرزوق و اظهارات مشابه پیش از آن، توسط منبع اردنی در مصاحبه با «الشرق الاوسط» رد شد. او گفت که اردن تحت هیچ شرایطی حضور رهبران حماس در خاک خود را نخواهد پذیرفت.
وی در عین حال اشاره کرد که تلقین در مورد اینکه کدام یک از آنها تابعیت اردنی دارند (یعنی رهبران حماس) و حق بازگشت وی گفت: «هرکسی که تابعیت اردنی داشته باشد و بخواهد برگردد باید ارتباط خود را با هر سازمان خارجی کاملاً قطع کند».
همان منبع اشاره می‌کند که هرگونه احتمال بازگشت مطابق با شرایط مورد نیاز اردن و مطابق با مفاد قانون شامل «عدم افتتاح دفتر برای هیچ‌یک از سازمان‌های فلسطینی» است.
از آغاز جنگ در غزه، پادشاهی اردن اعلام کرد که «تشکیلات ملی فلسطین» نماینده قانونی کشور فلسطین است و سفارت آن در عمان معتبر و قانونی است.
به گزارش شبکه العالم، ابومرزوق به دنبال یادآوری حضور قبلی حماس در خاک اردن بود و بدون اشاره به دلایل خروج حماس در آن زمان، گفت که رهبران آن «اغلب اردنی هستند».
وی افزود: «کادر رهبری حماس ابتدا در اردن حضور داشت تا اینکه از قطر خواسته شد که میزبان آنان باشد لذا از اردن به قطر نقل مکان کردیم. اخبار منتشره دربارهٔ اینکه به عراق، سوریه، ترکیه و ... خواهیم رفت تبلیغات رسانه ای برای فشار بر قطری هاست. و هیچ خبری بین ما و دولت قطر در این مورد نیست».
وی همچنین اظهار کرد: همه اینها ساخته و پرداخته رسانه‌ها است تا قطر را وادار به وارد آوردن فشار بر حماس برای امتیازدهی در مذاکرات مبادله اسرا کنند.

گذرنامه‌ها

اگرچه ابومرزوق در صحبت‌های خود در مورد انتقال به اردن گفت که «در این مورد صحبتی نیست» (یعنی این گزینه روی میز نیست)، اما اظهار کرد که «اکثر رهبران حماس از مردم اردن هستند و گذرنامه اردنی دارند لذا همه این صحبت‌ها بی‌ارزش است، لذا اگر قرار بر رفتن باشد به اردن خواهند رفت زیرا اردن دارای مردمی مهمان نواز و سخاوتمند است که از مقاومت حمایت می‌کند و روابط ما با نظام اردن نیز خوب است و مشکلی برای اقامت در این کشور نداریم».

موسی ابومرزوق، از رهبران حماس، هنگام شرکت در مراسم تشییع جنازه صالح العاروری، از رهبران این جنبش، پس از ترور وی در نزدیکی بیروت در ۲ ژانویه (AP)

ابومرزوق اظهار کرد که مشکل این است که این آمریکا بود قطر را وادار کرد که رهبری حماس را بپذیرد لذا اگر فشار آمریکا نباشد رهبران حماس به مکان طبیعی خود یعنی اردن خواهند رفت، اما این داستان‌ها ساختگی بوده و اصلاً مشکلی میان ما و قطری‌ها وجود ندارد.

یک انتخاب، نه اخراج

پیش از اظهارات ابومرزوق، اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس از استانبول در دیدار با تعدادی از نمایندگان «بلوک پارلمانی اصلاحات» اردن وابسته به «جنبش اسلامی» در اردن، دربارهٔ اردن اظهاراتی داشت.
رسانه‌ها به نقل از نمایندگانی که در این نشست حضور داشتند، هنیه تأکید کرد که جنبش در امور داخلی اردن مداخله نخواهد کرد، در حالی که بیانیه منتشر شده از سوی جنبش تأکید هنیه را تأیید کرد که اردن اهمیت ویژه ای در موضوع فلسطین پیدا کرده است.
مقامات سیاسی سابق تأکید می‌کنند که اردن «از استفاده از توصیف اخراج» در مورد خروج رهبران حماس از اردن برای ملاحظات قانونی خودداری می‌کند.
در حالی که چندین مقام در آن زمان گزارش دادند که خروج رهبران حماس در مواجهه با ادامه محاکمه داخلی آنها یک «گزینه» بود.
از سوی دیگر، گزارش‌های مطبوعاتی حاکی از آن است که هنیه مقامات و شخصیت‌های مردمی اردنی را به دلیل تسلیت ندادن به شهادت ۳ پسر و ۴ نوه‌اش «مقصر» می‌داند.
نیمه دوم ماه رمضان شاهد تشدید لفاظی‌های رسمی اردن علیه آنچه مداخله در امور داخلی تلقی می‌شد، بود. این تنش در پس‌زمینه فراخوان‌ها برای «تشدید اعتراض‌ها در اردن» و ملتهب کردن خیابان‌ها بود و این امر منجر به یک کمپین دستگیری در میان معترضان به اتهام حمله به اموال عمومی و مقاومت در برابر پرسنل امنیتی شد.

یک کامیون امدادی اردن به عنوان بخشی از کمک‌های بشردوستانه و بزرگ‌ترین کاروان از زمان شروع جنگ در غزه

روزنامه «الشرق الاوسط» مطلع شد: «بیشتر دستگیرشدگان در ارتباط با اعتراضات از ابتدای ۷ اکتبر به استثنای تعداد محدودی آزاد شدند».
منابع حقوقی اشاره کردند که «هیچ اتهامی در خصوص سردادن شعار در حمایت از حماس و رهبران آن در جریان اعتراضات مردمی مطرح نشده است». با این حال، منابع گفتند که «برخی از بازداشت شدگان با طرف‌های خارجی ارتباط دارند و از خارج از کشور پول و دستورالعمل دریافت می‌کنند».
اردنی‌ها خود را برای شرکت در انتخابات مجلس بیستم در دهم سپتامبر آینده آماده می‌کنند.
هفته گذشته، پادشاه اردن عبدالله دوم دستور داد تا انتخابات امسال به موقع برگزار شود تا از آنچه در محافل سیاسی در مورد احتمال به تعویق افتادن انتخابات به دلیل ملاحظات مربوط به اوضاع منطقه و جنگ در نوار غزه منتشر شده، جلوگیری شود.


جنگنده‌های سعودی ۳۸ سورتی پرواز در رزمایش «پرچم صحرا» انجام دادند


رزمایش مختلط با هدف افزایش آمادگی و کارایی رزمی و تقویت روابط با نیروهای شرکت کننده انجام می‌شود (وزارت دفاع)
رزمایش مختلط با هدف افزایش آمادگی و کارایی رزمی و تقویت روابط با نیروهای شرکت کننده انجام می‌شود (وزارت دفاع)
TT

جنگنده‌های سعودی ۳۸ سورتی پرواز در رزمایش «پرچم صحرا» انجام دادند


رزمایش مختلط با هدف افزایش آمادگی و کارایی رزمی و تقویت روابط با نیروهای شرکت کننده انجام می‌شود (وزارت دفاع)
رزمایش مختلط با هدف افزایش آمادگی و کارایی رزمی و تقویت روابط با نیروهای شرکت کننده انجام می‌شود (وزارت دفاع)

جنگنده‌های پادشاهی عربی سعودی در جریان شرکت در رزمایش هوایی مختلط «پرچم صحرا» در پایگاه هوایی الظفره امارات در کنار تعدادی از کشورهای دوست و برادر، از جمله کشور میزبان، امارات، عمان، ترکیه، ایالات متحده آمریکا، فرانسه و کره جنوبی، ۳۸ سورتی پرواز با بیش از ۷۰ ساعت پرواز انجام دادند.
وزارت دفاع سعودی همچنان به حضور خود در رزمایش مختلط هوایی ادامه می‌دهد، زیرا نیروی هوایی با سامانه «ف - ۱۵ إس آی» با تمام خدمه هوایی، فنی و پشتیبانی خود در این رزمایش شرکت می‌کند.

این مشارکت با هدف تبادل تخصص نظامی در زمینه برنامه‌ریزی و اجرا، ارتقای آمادگی و کارایی رزمی و تقویت روابط با نیروهای شرکت کننده انجام می‌شود.
این رزمایش در مرکز جنگ هوایی و دفاع موشکی در پایگاه الظفره در ۲۲ آوریل آغاز شد و به مدت سه هفته ادامه دارد.
سرهنگ دوم خلبان عادل ابوملحه، فرمانده گروه نیروی هوایی شرکت کننده در رزمایش تأکید کرد مقدمات تمرین با نهایت حرفه ای بودن و بالاترین سطح ایمنی در این گونه تمرینات از طریق آماده‌سازی، برنامه‌ریزی و بهره‌مندی از دروس قبلی برای تمرینات مشابه انجام شد.

حضور نیروی هوایی با ۶ فروند جنگنده از سامانه «ف - ۱۵ إس آی» (وزارت دفاع)

وی اظهار کرد: هدف از شرکت نیروی هوایی در این رزمایش تبادل تجربیات نظامی در زمینه برنامه‌ریزی و اجرا در فضایی شبیه به جنگ واقعی و همچنین افزایش آمادگی و کارایی رزمی خدمه پشتیبانی فنی و هوایی و تقویت روابط بین‌المللی با کشورهای شرکت کننده است.
او افزود: این رزمایش شاهد انواع پروازهای مختلف از جمله عملیات دفاعی و تهاجمی ضدهوایی، عملیات پشتیبانی نزدیک هوایی و عملیات جستجو و نجات رزمی خواهد بود.


محمد بن سلمان و کرکنتزس آماده‌سازی برای اکسپو ۲۰۳۰ را بررسی کردند


دیدار ولیعهد سعودی با دبیرکل دفتر بین‌المللی نمایشگاه‌های ریاض (واس)
دیدار ولیعهد سعودی با دبیرکل دفتر بین‌المللی نمایشگاه‌های ریاض (واس)
TT

محمد بن سلمان و کرکنتزس آماده‌سازی برای اکسپو ۲۰۳۰ را بررسی کردند


دیدار ولیعهد سعودی با دبیرکل دفتر بین‌المللی نمایشگاه‌های ریاض (واس)
دیدار ولیعهد سعودی با دبیرکل دفتر بین‌المللی نمایشگاه‌های ریاض (واس)

شاهزاده محمد بن سلمان بن عبدالعزیز، ولیعهد و نخست‌وزیر پادشاهی عربی سعودی، با دیمیتری کرکنتزس، دبیرکل دفتر بین‌المللی نمایشگاه‌ها، آمادگی‌ها و تجهیزات پادشاهی برای میزبانی از نمایشگاه «اکسپو ۲۰۳۰» در ریاض را بررسی کرد.
ریاض در نوامبر گذشته، میزبانی نمایشگاه بین‌المللی را به دست آورد. پایتخت سعودی در جریان رای‌گیری که در شهر ایسی‌ل مولینو فرانسه در نزدیکی پاریس برگزار شد، عملکرد قابل‌توجهی نسبت به رم در ایتالیا و بوسان در کره داشت.
ولیعهد سعودی بر تلاش کشورش برای ارائه نسخه ای استثنایی و بی‌سابقه از نمایشگاه تأکید کرد و گفت این دوره به پیش‌بینی آینده کمک می‌کند.
ریاض با توجه به «چشم‌انداز ۲۰۳۰» که قصد دارد با دستیابی به رشد برنامه‌ریزی شده از نظر اقتصاد، رقابت، کیفیت زندگی و بسیاری از جنبه‌های دیگر، آن را در بین ۱۰ شهر برتر جهان قرار دهد، مورد توجه ویژه ولیعهد سعودی قرار دارد.
در این نشست مهندس ابراهیم السلطان، وزیر مشاور، عضو شورای وزیران و مدیرعامل هیئت سلطنتی شهر ریاض و یاسر الرمیان، رئیس صندوق سرمایه‌گذاری عمومی در ریاض حضور داشتند.


درگذشت پل آستر... وجدان دردکشیده جامعه آمریکا

پل آستر
پل آستر
TT

درگذشت پل آستر... وجدان دردکشیده جامعه آمریکا

پل آستر
پل آستر

آثار داستانی و غیرداستانی پل آستر که دیروز پس از مبارزه‌ای طولانی با سرطان در سن ۷۷ سالگی درگذشت، بین دو تم اصلی تقسیم می‌شوند: وحدت و خشونت که به هم پیوسته‌اند، به یکدیگر منتهی می‌شوند و نقش‌ها و نتایج را با هم رد و بدل می‌کنند.
این دو موضوع از همان ابتدا در او به عنوان شاعر، سپس فیلمنامه نویس، مترجم و در نهایت رمان نویس کاشته شد؛ جایی که او بیشتر خودش را پیدا کرد، همان‌طور که یک بار در یکی از مصاحبه‌هایش گفته بود:« من چاره‌ای جز نوشتن نداشتم و تمام زندگی‌ام را وقف نوشتن کردم.» نوشتن بزرگترین لذت و شاید تنها وسیله فرار او از به حاشیه رانده شدن در جامعه آمریکا و احساس دائم تنهایی‌اش بود. اما نویسندگی هم همان‌طور که در همان مصاحبه می‌گوید نفرین اوست.
از اینجا، آستر حس تراژیک زندگی به دست آورد و از اینجا می‌توان او را «وجدان تراژیک جامعه آمریکا» نامید، همان‌گونه که او در آثارش که از سی اثر فراتر رفت، بیان کرد.

نویسنده زندگی
برخی از منتقدان آستر را در زمره رمان‌نویسان «پست مدرنیست» قرار می‌دهند، در حالی که برخی دیگر او را ذیل گرایش ساختارشکنی قرار می‌دهند و از تأثیر فکری ژاک دریدا بر او می‌گویند، پس از چند سال زندگی آستر در فرانسه و آشنایی نزدیک با نوشته‌های دریدا. برخی دیگر رمان‌های او را به عنوان «رمان‌های پلیسی» طبقه بندی می‌کنند. اما آستر به این موضوع توجهی ندارد، برعکس، او علاوه بر داستان‌های عامیانه آمریکایی، از تأثیر لوئیس بورخس، دیکنز، امیلی برونته و تولستوی بر خود می‌گوید.
ما در نوشته‌های او هیچ نظریه‌پردازی و «صفحه‌های ذهنی یا فکری» نمی‌یابیم، و اگر این‌جا و آنجا اثری دیده شود، در تار و پود روایی فشرده او قرار می‌گیرند. درست است که در برخی رمان‌هایش عناصری وجود دارد که می‌توان آنها را به «رمان کارآگاهی» نسبت داد، اما آنها عنصر اصلی نیستند، بلکه شکلی بدیع هستند که فراتر از آن است. آستر قبل از هر چیز یک نویسنده زندگی است، مانند هر رمان نویس بزرگ دیگری.

جلد رمان «بامگارتنر» نوشته آستر

آستر در خاطرات خود با عنوان «اختراع تنهایی» که در سال 1982 اولین کتابش در این زمینه منتشر شد، از آغاز زندگی خود به عنوان پسر پدری همیشه غایب صحبت می‌کند. کتاب سرشار از حسی است که در تمام آثار داستانی و غیرداستانی او منعکس خواهد شد: غم، احساس از دست دادن، تنهایی و وجدان بی رحم.

اندوه سه گانه
شاید سه گانه او متشکل از «شهر شیشه‌ای»، «اشباح» و «اتاق دربسته» که نام او بیش از هر اثر دیگری به آن گره خورده، اثری است که بیشترین بازتاب دو موضوعی باشد که او را در طول زندگی به خود مشغول کرده است که همان‌طور که اشاره شد عبارتند از: تنهایی و خشونت.
آستر در سال 1981 بر بخش اول این سه گانه کار کرد، سپس نمایشنامه‌ای را که سال‌ها قبل به پایان رسانده بود بازنویسی و آن را به بخش دوم و به دنبال آن بخش سوم تبدیل کرد. او این موضوع را این‌گونه توجیه می‌کند که موضوع نمایشنامه اول و دو بخش بعدی یک موضوع است: ابهام و چگونگی یادگیری زندگی با ابهام و عدم قطعیت و این جوهر کل «سه گانه» است.
چرا این سه گانه مهم‌ترین اثر او و مشهورتر از دیگر آثار محسوب می‌شد تا جایی که خبر درگذشت او در اکثر روزنامه‌های جهانی با آن گره خورد؟
آستر احساس می‌کند، همان‌طور که بسیاری از مردم وقتی نام‌شان با یک اثر پیوند می‌خورد، احساس ناراحتی می‌کند و نمی‌داند چگونه آن را توضیح دهد و روزنامه نگارانی را که عجله دارند اثری را که مورد توجه خوانندگان قرار گرفته است به عنوان مهمترین اثر از نویسنده توصیف کنند، سرزنش می‌کند.

جلد رمان آستر 432

1

آستر در دومین اثر خود، «قصر ماه» که در سال 1989 منتشر شد، به آنچه در کتاب خود «اختراع تنهایی» پیش کشیده بود بازمی‌گردد: شخصیتی منزوی که در جستجوی پدری غایب است و تمام تلاش‌هایش محکوم به شکست. استنلی فاگ از نیویورک مهاجرت می‌کند تا در سفری کمدی که به جایی نمی‌رسد گذشته یک خانواده را ردیابی کند.
موضوع تنهایی، انزوا و جستجوی ناشناخته‌ها در رمان «کتاب توهمات» که در سال 2002 منتشر شد، تکرار می‌شود. در واقع، شخصیت دیوید زیمر که در رمان «قصر ماه» ظاهر شده بود، البته به سرعت، دوباره در رمان جدید به عنوان شخصیت اصلی ظاهر می‌شود. او پس از فقدان خانواده‌اش در یک سانحه هوایی دچار تنهایی و نوعی خودباختگی می‌شود. سپس توسط شخصیت هکتور مان، بازیگری که ده‌ها سال پیش ناپدید شد و تصور می‌شد مرده است تسخیر می‌شود. اما پس از اینکه زیمر در مورد او نوشت، نامه‌ای دریافت کرد که در آن قهرمان او هنوز زنده است و بدین ترتیب تمام دنیای او فرو ریخت.

در مورد رمان «احمق‌های بروکلین» که در سال 2005 منتشر شد، این رمان پیش‌گویی از سرنوشت خود آستر است: مردی که از سرطان رنج می‌برد، در جستجوی مکانی آرام برای مردن است، تا زمانی که با کسی ملاقات می‌کند که به شدت دچار بحران وجود است.

«4321» ... رمان تاج‌گذاری

آستر در سال 2017 رمان «4321» را منتشر کرد که می‌توان آن را نقطه اوج بیشتر آثار او دانست. این رمان پیچیده‌ای است که آستر چندین فرم روایی را با مهارتی عالی در آن آمیخت و زبانی که او در طول زندگی خود به پالایش آن ادامه داد. زبان عنصر اساسی در هر اثر ادبی و یکی از دغدغه‌های اساسی او بود باید در کانون توجه هر رمان نویسی قرار گیرد که می‌خواهد آثاری ماندگار ارائه دهد.
آخرین کتاب آستر یک اثر غیرداستانی درباره خشونت در آمریکا بود و در سال 2021 با عنوان «مردم خونین» منتشر شد. همکار ما، دکتر سعد البازعی، به این کتاب در هنگام انتشار در این صفحه پرداخت و بعداً کتاب را نیز «مستندی از خشونت و تأملات تحلیلی درباره ریشه‌ها، علل و پیامدهای آن» ترجمه کرد؛ تحلیلی از «ابعاد درگیری خونینی که تاریخ آمریکا را از آغاز حل و فصل تا امروز تحت الشعاع قرار داده است.»
در واقع، آستر دو سال قبل از مرگش وارد آن تونل وحشتناک شده بود و همسرش سپس نوشت:
« من فکر می‌کنم که تنها بودن در «سرزمین سرطان» وحشتناک است. فرد باید به اندازه کافی نزدیک باشد تا درمان‌هایی را که بدن بیمار را خسته می‌کند احساس کند، گویی او این درمان‌ها را انجام می‌دهد، و در عین حال به اندازه کافی دور باشد تا بتواند کمک واقعی ارائه کند. دلسوزی بیش از حد ممکن است باعث شود بیمار احساس بی مصرفی کند! انجام این وظیفه حساس همیشه آسان نیست.»


البرهان با اعلام وضعیت فوق العاده در خارطوم موافقت کرد

صورة أرشيفية تُظهر دخاناً يتصاعد فوق مدينة الخرطوم مع اشتباك الجيش السوداني وقوات الدعم السريع 15 أبريل 2023 (رويترز)
صورة أرشيفية تُظهر دخاناً يتصاعد فوق مدينة الخرطوم مع اشتباك الجيش السوداني وقوات الدعم السريع 15 أبريل 2023 (رويترز)
TT

البرهان با اعلام وضعیت فوق العاده در خارطوم موافقت کرد

صورة أرشيفية تُظهر دخاناً يتصاعد فوق مدينة الخرطوم مع اشتباك الجيش السوداني وقوات الدعم السريع 15 أبريل 2023 (رويترز)
صورة أرشيفية تُظهر دخاناً يتصاعد فوق مدينة الخرطوم مع اشتباك الجيش السوداني وقوات الدعم السريع 15 أبريل 2023 (رويترز)

احمد عثمان حمزه والی خارطوم چهارشنبه (۱ مه) گفت عبد الفتاح البرهان رئیس شورای حاکمیتی با توصیه مقامات ایالت خارطوم موافقت و وضعیت خارطوم را فوق العاده اعلام می کند.

او توضیح داد کمیته عالی اداره بحران و حوادث غیر مترقبه در ایالت خارطوم در نظر دارد چندین فرمان برای اجرای وضعیت فوق العاده و برخورد با حضور نیروهای خارجی در پایتخت صادر کند و «نیروهای خارجی در پایتخت تهدیدی برای امنیت ملی به شمار می روند و برخی از آنها در کنار شبه نظامیان شورشی (نیروهای پشتیبانی سریع) می جنگند».

حمزه یاد‌ آور شد دولت و وزارت کشور و ستاد پناهجویان در راستای برخورد با این نیروهای خارجی همکاری خواهند کرد.

ارتش سودان اخیرا بخش هایی از خارطوم پایتخت سودان از جمله مناطق گسترده ای در ام درمان قدیم را از «نیروهای پشتیبانی سریع» پس گرفت اما با این حال «نیروهای پشتیبانی سریع» همچنان کنترل بخش های فراوانی از پایتخت سودان را در اختیار دارند و برای آغاز حمله نظامی گسترده به الفاشر مرکز ایالت دارفور شمالی آماده می شوند که در صورت انجام این حمله کنترل همه ایالت های دارفور واقع در غرب سودان در اختیار «نیروهای پشتیبانی سریع» قرار خواهد گرفت.

پزشکان بدون مروز چهارشنبه (اول مه) گفت که همزمان با شدت گرفتن خشونت ها در الفاشر بیش از صد نفر مصدوم از جمله ۱۱ کودک توسط این نهاد درمان شده اند.

پزشکان بدون مرز در شبکه «اکس» افزود «بسیاری از مجروحان در الفاشر تیر خورده اند و ما برای گسترش دامنه خدمات خود به مناطق بیشتر تلاش می کنیم چرا که بحران سوءتغذیه در اردوگاه زمزم در شمال دارفور که دچار «فاجعه حاد» است تشدید شده است».


بسیج افکار عمومی جهان برای فلسطین در حاشیه بزرگ ترین نشست اقتصادی در ریاض


 
استقبال ولیعهد سعودی از رئیس فلسطین در حاشیه نشست ویژه مجمع جهانی اقتصاد در ریاض (واس)
  استقبال ولیعهد سعودی از رئیس فلسطین در حاشیه نشست ویژه مجمع جهانی اقتصاد در ریاض (واس)
TT

بسیج افکار عمومی جهان برای فلسطین در حاشیه بزرگ ترین نشست اقتصادی در ریاض


 
استقبال ولیعهد سعودی از رئیس فلسطین در حاشیه نشست ویژه مجمع جهانی اقتصاد در ریاض (واس)
  استقبال ولیعهد سعودی از رئیس فلسطین در حاشیه نشست ویژه مجمع جهانی اقتصاد در ریاض (واس)

سعودی اوایل هفته جاری پرجنب و جوش بود و ریاض یکشنبه و دوشنبه (۲۸ و ۲۹ آوریل) با میزبانی نشست ویژه مجمع جهانی اقتصاد بخش اعظم سران جهان و بیش از هزار تن از مقامات ارشد و کارشناسان بین المللی و اندیشمندان بخش خصوصی و دولتی و نهادهای بین المللی و محافل آکادمیک ۹۲ کشور جهان را گرد هم آورد و تعداد شرکت کنندگان در این نشست با حمایت شاهزاده محمد بن سلمان ولیعهد و نخست وزیر سعودی بیشتر از بقیه جلسات این مجمع جهانی خارج داووس بود.
محور اصلی این نشست درباره مسائل اقتصادی و توسعه و همکاری بین المللی بود اما با این حال دولت سعودی فرصت حضور سران و نخست وزیران و وزیران دنیا در ریاض را به غنیمت شمرد و افکار عمومی جهان را در راستای اقدام مشترک برای لزوم پایان جنگ در غزه و دفاع از غیر نظامیان و ارسال کمک های بشردوستانه به غزه و تقویت و افزایش تلاش های کنونی در مسیر به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین از سوی جامعه جهانی بسیج کرد. اکثر رهبران و وزیر خارجه شرکت کننده در پنل های گوناگون یا در دیدارهای جداگانه در مورد بحران غزه و راهکار دو کشوری بحث و تبادل نظر کردند.

جنگ در غزه موضوع اصلی گفتگوها میان ولیعهد سعودی با برخی از مهمانان در حاشیه نشست ویژه مجمع جهانی اقتصاد در ریاض بود (واس)

به گزارش خبرگزاری فلسطین (وفا) موضوع فلسطین سوژه اصلی گفتگوهای روز دوشنبه (۲۹ آوریل) شاهزاده محمد بن سلمان ولیعهد و نخست وزیر سعودی و محمود عباس رئیس فلسطین بود که بنا به دعوت ولیعهد سعودی در این نشست حضور داشت. شاهزاده محمد بن سلمان بار دیگر بر موضع ثابت سعودی درباره حمایت از ملت فلسطین در راستای رسیدن به حقوق مشروع خود و تشکیل کشور مستقل و دارای حاکمیت در مرزهای ۱۹۶۸ به پایتختی قدس شرقی تاکید کرد و افزود «تلاش های گسترده سعودی برای رسیدن به توافق آتش بس در غزه و افزایش سرعت ارسال کمک های امدادی و بشردوستانه به غزه ادامه پیدا می کند».
حسین الشیخ دبیر کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش فلسطین با قدردانی از تلاش سعودی برای حمایت از فلسطین در نشست مجمع جهانی اقتصاد در شبکه اکس افزود «با سپاس فراوان از سعودی که این نشست را به بلندگوی مساله فلسطین و حمایت و جانبداری از مبارزات آزادیخواهانه و استقلال طلبانه مردم فلسطین تبدیل کرد». الشیخ دیدار بین ولیعهد سعودی و رئیس فلسطین را «مثمر ثمر و سازنده» خواند.
ولیعهد سعودی در جریان استقبال جداگانه از آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا و دیوید کامرون وزیر خارجه بریتانیا با این دو مقام درباره تحولات نوار غزه و پیرامون آن و تلاش های کنونی برای پایان دادن به عملیات نظامی و پیگیری پیامدهای امنیتی و انسانی آن گفتگو کرد.

۴۸ ساعت جلسه پشت جلسه

۴ جلسه ظرف ۴۸ ساعت در ریاض برگزار شد و سعودی در این نشست ها در راستای بسیج افکار عمومی جهان برای حمایت از به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین از سوی جامعه جهانی و تاکید بر لزوم پایان فوری جنگ در غزه تلاش کرد. این جلسات بی وقفه ۴۸ ساعته روز شنبه با نشست اعضای کمیته وزیران که پس از نشست اضطراری مشترک سران کشورهای عربی و اسلامی تشکیل شد آغاز شد.
ساز و کارهای افزایش اقدامات مشترک عربی و اسلامی برای رسیدن به آتش بس فوری و توقف جنگ در نوار غزه و لزوم دفاع از غیر نظامیان محور اصلی نشست مزبور بود. اعضای کمیته وزیران خارجه کشورهای عربی و اسلامی بر لزوم اعمال تحریم های موثر بر اسرائیل از سوی جامعه جهانی مثل توقف صادرات اسلحه به اسرائیل به دلیل نقض قوانین بین المللی و قانون انسانی بین المللی تاکید و از تدابیر اتخاذ شده در کشورهای غربی برای برخورد با اعتراضات خشونت پرهیز مخالف جنگ غزه و نقض گسترده حقوق فلسطینیان از سوی اسرائیل ابراز نگرانی کردند.
ریاض صبح دوشنبه (۲۹ آوریل) میزبان سه جلسه بود. نشست مشترک وزیران کشورهای شورای همکاری خلیج و آمریکا درباره شراکت استراتژیک با حضور آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا در مقر دبیر خانه شورای همکاری خلیج در ریاض برگزار شد. بلینکن برای هفتمین بار به منطقه سفر کرده است. شرکت کنندگان در این نشست درباره آخرین تحولات منطقه و جهان و در راس آنها تحولات نوار غزه و شهر رفح و اهمیت آتش بس فوری و ایجاد گذرگاه های امن امداد رسانی برای ارسال کمک های بشردوستانه به غزه گفتگو کردند.

نشست مشترک بین وزیران خلیجی و آمریکا درباره تحولات نوار غزه و شهر رفح (شورای همکاری)

نشست کشورهای شش جانبه عربی و وزیر خارجه آمریکا درباره تحولات غزه و اهمیت برقراری آتش بس فوری و سراسری و پایان جنگ و حمایت از غیر نظامیان با توجه به قانون انسانی بین المللی و رساندن کمک های بشردوستانه به همه مناطق نوار غزه در راستای جلوگیری از بدتر شدن بحران انسانی کنونی ظهر دوشنبه (۲۹ آوریل) در ریاض برگزار شد.
وزارت خارجه سعودی گفت «شرکت کنندگان در این جلسه به تلاش های اعضای کمیته شش جانبه عربی برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین از سوی جامعه جهانی به منظور تامین اهداف و خواسته های مردم فلسطین برای داشتن یک کشور مستقل و دارای حاکمیت در مرزهای ۴ ژوئن ۱۹۶۸ و برداشتن گام های بازگشت ناپذیر برای اجرای راهکار دو کشوری بنا به قطعنامه های بین المللی اشاره کردند».

ریاض میزبان گفتگوی ۲۱ کشور در مورد به رسمیت شناختن کشور فلسطین
شامگاه دوشنبه (۲۹ آوریل) بود که «نشست هماهنگ کننده برای حمایت از تلاش های اجرای راهکار دو کشوری و به رسمیت شناختن کشور فلسطین» با حضور وزیران خارجه و نمایندگان ۲۱ کشور و نهاد با دعوت و ریاست مشترک سعودی و نروژ برگزار شد. بیانیه پایانی جلسه از تلاش های جاری برای رسیدن به توافق آتش بس فوری و آزادی اسرا و گروگان ها و پایان جنگ در غزه و اقدامات یکجانبه و غیر قانونی در سرزمین های اشغالی فلسطین از جمله قدس شرقی و پیگیری بحران فاجعه بار انسانی حمایت و بر اهمیت گذار به سمت روند سیاسی برای ایجاد راهکار سیاسی برای منازعه تاکید کرد.
وزیران کشورها و سازمان های عربی و اسلامی و اروپایی در این جلسه در مورد گام های لازم برای تشکیل کشور مستقل فلسطین در راستای راهکار دو کشوری گفتگو و بر اهمیت هماهنگی بین مواضع تاکید کردند. شرکت کنندگان همچنین در مورد کشورهایی که هنوز حاضر به رسمیت شناختن کشور فلسطین نیستند گفتگو کردند.

نشست دوشنبه (۲۹ آوریل) با حضور ۲۱ کشور و سازمان بنا به دعوت سعودی و نروژ در ریاض برگزار شد (رویترز)

شرکت کنندگان در این جلسه که برای اولین بار پس از هفتم اکتبر در این سطح بلند پایه برگزار می شود بر اهمیت در نظر گرفتن خط مشی فراگیر و جامع برای رسیدن به روند مقبول و بازگشت ناپذیر اجرای راهکار دو کشوری با توجه به قانون بین المللی و مراجع معتبر مثل قطعنامه های شورای امنیت و ابتکار عمل صلح عربی و ابتکار عمل های دیگر تاکید کردند و گفتند این تنها راه برقراری صلح عادلانه و پایدار و تامین خواسته های مردم فلسطین و امنیت اسرائیل و منطقه است و بستر مناسب را برای عادی سازی روابط بین کشورهای منطقه در فضای مملو از امنیت و ثبات و صلح و همکاری فراهم می کند.
وزیران در این جلسه بر لزوم افزایش حمایت از تلاش ها برای ایجاد کشور مستقل و دولت فلسطینی جدید و اهمیت تشکیل یک دولت فلسطینی در کرانه باختری از جمله در قدس شرقی و غزه تاکید کردند.

«راهکارهای نصفه و نیمه از نظر سعودی مردود است»

شاهزاده فیصل بن فرحان وزیر خارجه سعودی روز یکشنبه (۲۸ آوریل) در پنلی در حاشیه نشست مجمع جهانی در ریاض گفت «دست یابی فلسطینیان به حقوق خود تنها راهکار برای برقراری امنیت و ثبات و صلح همگانی است. راهکارهای نصف و نیمه مطرح شده از سوی عده ای غیر قابل قبول است. غزه وضع واقعا «فاجعه بار» دارد و این به «ناکامی نظام سیاسی کنونی برای مقابله با این بحران» برمی گردد».
وزیر خارجه سعودی با انتقاد از ادامه جنگ و بحران در غزه برای هفتمین ماه پیاپی گفت «ما هنوز داریم درباره اینکه کامیون های حامل غذا و کمک به غزه کافی هستند یا خیر بحث می کنیم. این به هیچ وجه قابل قبول نیست. وضع خیلی دشوار است و امکان بدتر شدن اوضاع وجود دارد. ما کشورهای منطقه صرفا روی راه حل برای بحران کنونی تمرکز نمی کنیم بلکه می خواهیم ببینیم که چطور باید مشکل بزرگ تر را حل کرد. مشکل بزرگ تر دست یابی به پایبندی واقعی برای راهکار دو کشوری است. این تنها راهکاری است که اجازه نمی دهد دو سه سال یا چهار آینده دوباره این بحران دربگیرد».
شاهزاده بن فرحان درباره بازسازی غزه و زیربار نرفتن اسرائیل برای آغاز روند سیاسی به منظور راهکار دو کشوری توضیح داد «راهکارهای نصف و نیمه احمقانه است چرا که ما فقط داریم درباره اینکه چه بلایی سر دو میلیون نفر یا یک و نیم میلیون نفر ساکن غزه می آید صحبت می کنیم اما درباره اینکه چه می توان کرد تا این جنگ تکرار نشود صحبت نمی کنیم». او خاطر نشان کرد «راهکارهای نصف و نیمه یک رویه اشتباه است چرا که ایجاد راهکار پایدار برای مساله فلسطین به نفع همه منطقه و فلسطینیان و اسرائیل و سازمان ملل و جامعه جهانی است. این تنها راهی است که می توان با آن جلوی تکرار جنگ و فاجعه پیش آمده را در آینده گرفت».
شاهزاده فیصل بن فرحان تاکید کرد «ساز و کارها و روندها دست جامعه جهانی است. این ساز و کارها به ما امکان عبور از هر طرف یا کشور یا گروهی که مانع می تراشد را می دهد. نیاز ما این است که به فلسطینیان حقوقشان را بدهیم. این تنها راهکاری است که ثبات و برابری و امنیت و صلح را برای همه به ارمغان می آورد. پس از اینکه به آن مرحله رسیدیم می توان در مورد استفاده بهینه از منابع خود صحبت کنیم».
شاهزاده فیصل بن فرحان دوشنبه در پنل دیگری گفت «برقراری آتش بس و پایان دادن به گرفتاری مردم غزه نیاز مبرم شده است». او افزود «ما خواهان آزادی همه گروگان ها هستیم اما مساله بسیار ضروری این است که به آتش بس پایدار نه موقتی برسیم».
او با اشاره به حقوق و خواسته مردم فلسطین برای تعیین سرنوشت گفت «آنها باید به خواسته خود برسند و اگر چنین شود می توان تضمین کرد مبارزاتی که برای چندین دهه ادامه دارد پایان می یابد و فرصت های فراوانی سربرمی آورند».

بن فرحان و ۱۰ گفتگوی دو جانبه

همزمان با جلسات ۴۸ ساعته بی وقفه در ریاض شاهزاده فیصل بن فرحان وزیر خارجه سعودی ۱۰ گفتگوی دو جانبه و جداگانه با همتایان الجزایری و نروژی و سوئیسی و مالیزی و سریلانکایی و عمانی و آمریکایی و فرانسوی و ترکیه ای و مسئول سیاست و امنیت اتحادیه اروپا درباره محور اصلی یعنی پایان جنگ و رسیدن کمک های بشردوستانه و پایان گرفتاری فلسطینیان به واسطه تشکیل کشور مستقل و به رسمیت شناختن آن از سوی جامعه جهانی داشت.


ریاض و واشنگتن در حال «نهایی‌سازی» توافق امنیتی

ریاض و واشنگتن در حال «نهایی‌سازی» توافق امنیتی
TT

ریاض و واشنگتن در حال «نهایی‌سازی» توافق امنیتی

ریاض و واشنگتن در حال «نهایی‌سازی» توافق امنیتی

پادشاهی عربی سعودی و ایالات متحده آمریکا در آستانه انجام «اقدامات نهایی» برای امضای توافق امنیتی دوجانبه هستند.
این اعلامیه دیروز (دوشنبه) در مجمع اقتصادی داووس در ریاض مطرح شد، جایی که وضعیت غزه و مسئله فلسطین در این نشست جهانی حضور پررنگی داشت و در همین زمینه چندین دیدار و ملاقات از جمله دیدار شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی با آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا و همچنین با محمود عباس، رئیس تشکیلات فلسطین برگزار شد.
وزیر امور خارجه آمریکا و شاهزاده فیصل بن فرحان، همتای سعودی وی، در جریان شرکت در این مجمع جهانی اعلام کردند که پادشاهی عربی سعودی و ایالات متحده آمریکا در یک قدمی توافق امنیتی دوجانبه هستند.

وزراء خارجية اللجنة العربية السداسية لدى اجتماعهم مع نظيرهم الأميركي في الرياض أمس (رويترز)

وزیر امور خارجه سعودی دربارهٔ مذاکرات بر سر توافقنامه امنیتی با آمریکا گفت: ما در حال حاضر به مراحل نهایی دربارهٔ توافق دو جانبه با آمریکا نزدیک شده‌ایم.
شاهزاده بن فرحان اظهار کرد باید تلاش بیشتری در جبهه فلسطینی صورت گیرد و مسیری را در پیش گیریم که در نهایت به تشکیل کشور فلسطین منتهی شود.
از سوی دیگر، بلینکن، نیز به همین سؤال پاسخ داد: «ما در ماه‌های گذشته، حتی قبل از ۷ اکتبر، کار گسترده‌ای انجام داده‌ایم. ما می‌خواهیم در هر توافقی بر فلسطینی‌ها تمرکز کنیم. فکر می‌کنم تقریباً تمام شده است».
وزیر امور خارجه سعودی در رابطه با موضوع فلسطین بر موضع سعودی مبنی بر آتش‌بس فوری و دائمی در نوار غزه و توسعه روندی معتبر و غیرقابل بازگشت برای تشکیل کشور فلسطین تأکید کرد.
در همین حال، بلینکن از حماس خواست تا «پیشنهاد سخاوتمندانه اسرائیل روی میز» را بپذیرد.
وی گفت: برای پیشبرد عادی سازی بین اسرائیل (و کشورهای منطقه) باید به بحران غزه پایان داد و مسیر تشکیل کشور فلسطین را تعیین کرد.
این در حالی است که ریاض شاهد سه دیدار مهم نیز بود: نشست عربی-آمریکایی، نشست عربی-اسلامی-اروپایی و نشست خلیجی. دو نشست اول بر وضعیت غزه، ضرورت آتش‌بس و هشدار نسبت به انجام عملیات اسرائیل در رفح تمرکز داشتند و در نشست سوم دربارهٔ آزادی دریانوردی در دریای سرخ بحث شد.
بلینکن بر لزوم رسیدگی به موضوع دریانوردی در دریای سرخ و مقابله با حملات حوثی‌ها تأکید کرد و افزود: هدف قرار دادن کشتی‌های باری در دریای سرخ بر اقتصاد جهانی تأثیر می‌گذارد.


دیدار ولیعهد سعودی با عباس، بلینکن، کامرون، انور ابراهیم و شریف


شاهزاده محمد بن سلمان از عباس در ریاض استقبال کرد (واس)
شاهزاده محمد بن سلمان از عباس در ریاض استقبال کرد (واس)
TT

دیدار ولیعهد سعودی با عباس، بلینکن، کامرون، انور ابراهیم و شریف


شاهزاده محمد بن سلمان از عباس در ریاض استقبال کرد (واس)
شاهزاده محمد بن سلمان از عباس در ریاض استقبال کرد (واس)

شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد و نخست‌وزیر پادشاهی عربی سعودی دیروز (دوشنبه) در ریاض با محمود عباس رئیس تشکیلات فلسطین، آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا و دیوید کامرون وزیر امور خارجه بریتانیا، همچنین با انور ابراهیم نخست‌وزیر مالزی و شهباز شریف نخست‌وزیر پاکستان دیدار و گفت و گو کرد.
خبرگزاری فلسطینی (وفا) گزارش داد که عباس در این دیدار از مواضع قاطع و محکم سعودی و حمایت آن از حقوق مردم فلسطین از جمله ایجاد کشور مستقل به پایتختی قدس شرقی و تلاش برای حمایت از آرمان فلسطین در همه مجامع بین‌المللی قدردانی کرد.

استقبال ولیعهد سعودی از کامرون (واس)

وی بر رد قاطعانه آوارگی شهروندان فلسطینی، چه از نوار غزه و چه از کرانه باختری، از جمله بیت‌المقدس شرقی تأکید کرد و نسبت به خطر حمله اسرائیل به رفح که منجر به فاجعه ای علیه مردم فلسطین خواهد شد، هشدار داد.
رئیس تشکیلات فلسطین به تشدید تنش‌های خطرناک اسرائیل در کرانه باختری از جمله قدس از جمله تهاجم مستمر نیروهای اسرائیلی به شهرها، شهرک‌ها و اردوگاه‌های فلسطینی، کشتار شهروندان، ایجاد رعب و وحشت در غیرنظامیان و تخریب دارایی‌ها آنها و همچنین ادامه جنایات شهرک نشینان و حملات به مقدسات اسلامی و مسیحی به ویژه در شهر بیت‌المقدس اشاره کرد.
طبق این گزارش، عباس بر اهمیت ادامه حمایت از آژانس امداد و کار سازمان ملل متحد برای آوارگان فلسطینی (UNRWA) که به حدود ۶٫۴ میلیون پناهنده از جمله دو میلیون پناهنده در نوار غزه کمک می‌کند، تأکید کرد.


ریاض و واشنگتن در حال «نهایی‌سازی» توافق امنیتی


ولیعهد سعودی، روز گذشته در دیدار با وزیر خارجه آمریکا در ریاض (رویترز)
ولیعهد سعودی، روز گذشته در دیدار با وزیر خارجه آمریکا در ریاض (رویترز)
TT

ریاض و واشنگتن در حال «نهایی‌سازی» توافق امنیتی


ولیعهد سعودی، روز گذشته در دیدار با وزیر خارجه آمریکا در ریاض (رویترز)
ولیعهد سعودی، روز گذشته در دیدار با وزیر خارجه آمریکا در ریاض (رویترز)

پادشاهی عربی سعودی و ایالات متحده آمریکا در آستانه انجام «اقدامات نهایی» برای امضای توافق امنیتی دوجانبه هستند.
این اعلامیه دیروز (دوشنبه) در مجمع اقتصادی داووس در ریاض مطرح شد، جایی که وضعیت غزه و مسئله فلسطین در این نشست جهانی حضور پررنگی داشت و در همین زمینه چندین دیدار و ملاقات از جمله دیدار شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی با آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا و همچنین با محمود عباس، رئیس تشکیلات فلسطین برگزار شد.
وزیر امور خارجه آمریکا و شاهزاده فیصل بن فرحان، همتای سعودی وی، در جریان شرکت در این مجمع جهانی اعلام کردند که پادشاهی عربی سعودی و ایالات متحده آمریکا در یک قدمی توافق امنیتی دوجانبه هستند.
وزیر امور خارجه سعودی دربارهٔ مذاکرات بر سر توافقنامه امنیتی با آمریکا گفت: ما در حال حاضر به مراحل نهایی دربارهٔ توافق دو جانبه با آمریکا نزدیک شده‌ایم.
شاهزاده بن فرحان اظهار کرد باید تلاش بیشتری در جبهه فلسطینی صورت گیرد و مسیری را در پیش گیریم که در نهایت به تشکیل کشور فلسطین منتهی شود.
از سوی دیگر، بلینکن، نیز به همین سؤال پاسخ داد: «ما در ماه‌های گذشته، حتی قبل از ۷ اکتبر، کار گسترده‌ای انجام داده‌ایم. ما می‌خواهیم در هر توافقی بر فلسطینی‌ها تمرکز کنیم. فکر می‌کنم تقریباً تمام شده است».
وزیر امور خارجه سعودی در رابطه با موضوع فلسطین بر موضع سعودی مبنی بر آتش‌بس فوری و دائمی در نوار غزه و توسعه روندی معتبر و غیرقابل بازگشت برای تشکیل کشور فلسطین تأکید کرد.
در همین حال، بلینکن از حماس خواست تا «پیشنهاد سخاوتمندانه اسرائیل روی میز» را بپذیرد.
وی گفت: برای پیشبرد عادی سازی بین اسرائیل (و کشورهای منطقه) باید به بحران غزه پایان داد و مسیر تشکیل کشور فلسطین را تعیین کرد.
این در حالی است که ریاض شاهد سه دیدار مهم نیز بود: نشست عربی-آمریکایی، نشست عربی-اسلامی-اروپایی و نشست خلیجی. دو نشست اول بر وضعیت غزه، ضرورت آتش‌بس و هشدار نسبت به انجام عملیات اسرائیل در رفح تمرکز داشتند و در نشست سوم دربارهٔ آزادی دریانوردی در دریای سرخ بحث شد.
بلینکن بر لزوم رسیدگی به موضوع دریانوردی در دریای سرخ و مقابله با حملات حوثی‌ها تأکید کرد و افزود: هدف قرار دادن کشتی‌های باری در دریای سرخ بر اقتصاد جهانی تأثیر می‌گذارد.


توافق سعودی و «مجمع جهانی اقتصاد» برای ساخت اولین مرکز آینده فضا در جهان


گوشه ای از مراسم امضای موافقتنامه بین آژانس فضایی سعودی و نشست جهانی اقتصاد در ریاض (الشرق الاوسط)
گوشه ای از مراسم امضای موافقتنامه بین آژانس فضایی سعودی و نشست جهانی اقتصاد در ریاض (الشرق الاوسط)
TT

توافق سعودی و «مجمع جهانی اقتصاد» برای ساخت اولین مرکز آینده فضا در جهان


گوشه ای از مراسم امضای موافقتنامه بین آژانس فضایی سعودی و نشست جهانی اقتصاد در ریاض (الشرق الاوسط)
گوشه ای از مراسم امضای موافقتنامه بین آژانس فضایی سعودی و نشست جهانی اقتصاد در ریاض (الشرق الاوسط)

آژانس فضایی سعودی و نشست جهانی اقتصاد دوشنبه (۲۹ آوریل) توافقنامه ای برای احداث مرکز آینده فضا در سعودی امضا کردند و این مرکز که اولین نهاد در نوع خود در جهان به شمار می رود برای رشد و توسعه حوزه های اقتصاد و پژوهش ها و ابتکارات فضا فعالیت می کند.
این توافقنامه در حاشیه نشست ویژه مجمع جهانی اقتصاد که در ریاض پایتخت سعودی زیر نظر شاهزاده محمد بن سلمان بن عبد العزیز ولیعهد و نخست وزیر برگزار شد امضا شد.
دکتر محمد التمیمی مدیر عامل آژانس فضایی سعودی و جرمی جرگنز مدیر کل مجمع جهانی اقتصاد و رئیس مرکز انقلاب صنعتی چهارم توافقنامه مزبور را امضا کردند. مهندس عبد الله السواحه رئیس هیئت مدیره آژانس فضایی سعودی و بورگه برنده رئیس مجمع جهانی اقتصاد در مراسم امضای موافقتنامه حضور داشتند.
آژانس فضایی سعودی به واسطه مرکز آینده فضا در نظر دارد همکاری و تبادل تجربیات و دانش در حوزه اقتصاد فضایی جهان را گسترش دهد.
مرکز آینده فضا فرصتی برای دسترسی به محافل انقلاب صنعتی چهارم است. آژانس فضایی سعودی مدیریت و هدایت این مرکز را با همکاری مجمع جهانی اقتصاد انجام خواهد داد.
این مرکز نوپا چندین هدف را دنبال می کند که در راس آنها ایجاد یک پلتفرم جهانی برای افزایش ارزش اقتصادی و زیست محیطی حوزه فضا و ایجاد و توسعه اقدامات و سیاست ها و قوانین بهینه و تشویق ابتکار فنی است.
دکتر محمد التمیمی افزود مرکز آینده فضا به اصولی همچون حمایت اقتصاد فضایی با نشاط و پررونق و پایدار در جهان به واسطه ایجاد و توسعه اصول و مبانی و گسترش دانش و بهبود مدل ها و توسعه قراردادهای همکاری پایبند خواهد بود. سعودی با این شراکت راهبردی این فرصت بزرگ را به غنیمت می شمرد.
از سوی دیگر مدیر کل مجمع جهانی اقتصاد گفت «فضا تاثیر بزرگی بر روی زمین دارد و این مساله با خدمات گرانبهای فناوری های فضا به بشریت قابل ملاحظه است که در حوزه هایی مثل کنترل آثار تغییرات آب و هوا و افزایش ارتباطات بین انسان ها به واسطه ماهواره ها نمود پیدا می کند».
او افزود «مرکز آینده فضا نهادی است که در حوزه فضا و سیاست ها و ساز و کارهای اجرایی و پایداری این بخش فعالیت خواهد کرد و مسایل متنوعی را بررسی و پیگیری می کند و به مرکز انقلاب صنعتی چهارم C4IR در سعودی خواهد پیوست».
مرکز آینده فضا و مرکز انقلاب صنعتی چهارم در سعودی با یکدیگر در راستای گسترش اهداف سند چشم انداز ۲۰۳۰ همکاری خواهند کرد. سند ۲۰۳۰ نقشه راه تنوع اقتصادی و ایجاد آینده شکوفا در همه حوزه ها و ارتقای سطح زندگی در سعودی است.