طارق صالح: صلح با حوثیها تنها با نیرویی ممکن است که توان ریشهکن کردن آنها را داشته باشدhttps://persian.aawsat.com/%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D8%B1%D8%A8/5201308-%D8%B7%D8%A7%D8%B1%D9%82-%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD-%D8%B5%D9%84%D8%AD-%D8%A8%D8%A7-%D8%AD%D9%88%D8%AB%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D8%AA%D9%86%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D9%85%D9%85%DA%A9%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%DA%A9%D9%87-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%87%E2%80%8C%DA%A9%D9%86-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%A2%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D8%B1%D8%A7
طارق صالح: صلح با حوثیها تنها با نیرویی ممکن است که توان ریشهکن کردن آنها را داشته باشد
گفت که نیروهایش در حال تقویت توان نظامی در خشکی و دریاست
طارق صالح حوثیها را به نپذیرفتن زبان گفتوگو متهم کرد و وعده داد صنعا را از چنگ آنها بازپس گیرد (سبأ)
TT
TT
طارق صالح: صلح با حوثیها تنها با نیرویی ممکن است که توان ریشهکن کردن آنها را داشته باشد
طارق صالح حوثیها را به نپذیرفتن زبان گفتوگو متهم کرد و وعده داد صنعا را از چنگ آنها بازپس گیرد (سبأ)
طارق صالح، عضو شورای رهبری ریاستجمهوری یمن، تأکید کرد که نیروهای مقاومت ملی به فرماندهی او در تلاش برای بازگرداندن دولت و پایان دادن به کودتای حوثیها هستند، همچنان در حال افزایش آمادگی میدانی و توسعه توان نظامی خود در خشکی و دریا هستند.
او با تأکید بر اینکه حوثیها «به زبان گفتوگو باور ندارند»، گفت برقراری صلح در کشورش «تنها از راه ایجاد نیرویی ممکن است که بتواند این گروه یاغی را از ریشه برکند»؛ اشارهای به گروهی که با ایران همپیمان است.
طارق صالح روز پنجشنبه در سخنرانی خود هنگام بازدید از «لشکر هفتم العمالقه» در پایان دورههای آموزشی رزمی که همه تشکیلات مقاومت ملی (نگهبانان جمهوری، تیپهای تهامه و نیروهای مغاویر) را دربر میگرفت، گفت توسعه نظامی «نتایج ملموسی به همراه داشته است، بهویژه در تنگتر کردن حلقه محاصره دریایی بر نیروهای شبهنظامی و مقابله با عملیات قاچاق سلاح شامل موشکها، پهپادها، مهمات و مواد منفجره».
او توضیح داد که نیروهای دریایی وابسته به مقاومت «دو محموله قاچاق شامل حدود سه میلیون چاشنی و فتیله انفجاری را توقیف کردند که برای اجرای حملات تروریستی علیه غیرنظامیان و نهادها آماده شده بود».
عضو شورای رهبری ریاستجمهوری یمن از فداکاریهای رزمندگان در جبهههای مختلف – از حرض و میدی و مرزهای شمالی تا الجوف، مأرب، شبوه، البیضاء، الضالع، إب و تعز – و همچنین در سواحل غربی که نیروهایش بهطور عمده در آن مستقرند، قدردانی کرد و گفت: «همه این افراد برادران ما هستند؛ در کنار هم میجنگیم، هدف و آرمانمان یکی است: آزادسازی یمن از چنگال شبهنظامیان ایران».
بازپسگیری صنعا
طارق صالح بار دیگر بر عهد خود برای بازپسگیری صنعا و آزادسازی همه مناطقی که در کنترل گروه حوثی است، تأکید کرد و گفت یمن «جمهوری باقی خواهد ماند» و پرچم جمهوری «با وجود همه توطئهها برافراشته خواهد ماند».
عضو شورای رهبری ریاستجمهوری یمن، طارق صالح، هنگام بازدید از واحدهای نظامی نیروهایش (سبأ)
او همچنین از همه نیروهای ملی خواست هرگونه تحریک حزبی و منطقهای و تلاش برای ایجاد تفرقه میان نیروهای ملی را رد کنند و هشدار داد که «برخی در حال سوءاستفاده از ابزارهای هوش مصنوعی برای انتشار دروغها و جعلهایی هستند که به سود حوثیها تمام میشود».
صالح تأکید کرد پروژه ایرانی «در همه جا شکست خورده» و افزود حوثیها «به اسرائیل بهانه دادند تا یمن را بهنام حمایت از فلسطین هدف قرار دهد، در حالی که در عمل در خدمت دستورکار تهران هستند».
او گفت حمایت واقعی عربی از غزه از طریق تلاشهای صلحی صورت گرفت که پادشاهی عربی سعودی، مصر، قطر و امارات رهبری کردند؛ تلاشهایی برای پایان دادن به جنگهایی که ایران و شبهنظامیانش در منطقه شعلهور کردهاند.
آغاز شمارش معکوس برای انتخابات پارلمانی در عراقhttps://persian.aawsat.com/%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D8%B1%D8%A8/5201417-%D8%A2%D8%BA%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D9%85%D8%B9%DA%A9%D9%88%D8%B3-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82
فضای تبلیغاتی بغداد در آستانهی انتخابات پارلمانی عراق – خبرگزاری فرانسه (AFP / Getty)
حادثه تروری که به کشته شدن صفاء المشهدانی، عضو شورای استان بغداد و نامزد انتخابات پیشِ رو از ائتلاف «السّیادة» انجامید، بار دیگر فضای سیاسی عراق را ملتهب کرد. این ائتلاف به رهبری خمیس الخنجر، تاجر سرشناس سنی اداره میشود؛ شخصیتی که در میان محافل شیعی همواره چهرهای بحثبرانگیز بوده است.
این حادثه، شک و تردیدهایی را در میان ناظران درباره توانایی دستگاههای امنیتی در تأمین حفاظت کافی از نامزدها ــ با وجود شمار بالای آنان (۷۶۶۸ نامزد که برای ۳۲۹ کرسی پارلمان رقابت میکنند) ــ برانگیخت؛ همچنین درباره آنچه میتوان از آن با عنوان «شرافت رقابت سیاسی» میان نیروهای رقیب یاد کرد، پرسشهایی ایجاد شده است.
منطقهای که در آن حادثهی ترور رخ داد، خود نیز منبع نگرانی است؛ چراکه از مناطق ملتهب و حساس به شمار میرود: منطقه الطارمیه در شمال بغداد که اکثریت جمعیت آن سنیمذهب هستند. نیروهای مسلح شیعی تلاش دارند پایگاههای نفوذ سیاسی خود را در آن تثبیت کنند و در پی آناند که این منطقه را به «نسخه دوم جرفالصخر» (در جنوب بغداد، استان بابل) تبدیل کنند. منطقه جرفالصخر نیز در گذشته دارای اکثریت سنی بود، اما پس از تسلط گروههای مسلح شیعی، ساکنان آن به بهانههای گوناگون از جمله «وجود گروههای مسلح» (که پیشتر القاعده و اکنون داعش نامیده میشوند) از آنجا رانده شدند. همین سناریو امروز درباره الطارمیه نیز در حال تکرار است.
«ترور سیاسی» و طمعورزی جغرافیایی
از این رو، و با توجه به اینکه حادثه منجر به کشته شدن صفاء المشهدانی در منطقهای رخ داد که صحنه رقابت و درگیری میان نیروهای سنی و شیعی است، فرضیه «ترور سیاسی» به انگیزه نزاع بر سر نفوذ و منافع، تا حد زیادی تقویت شد؛ بهویژه در شرایطی که رقابت میان ائتلافهای سنی و شیعی در مناطق مختلط و غیرمختلط گسترش یافته است.پیش از آنکه دستگاه قضایی عراق اعلام کند چند تن از ساکنان همان منطقه را به اتهام طراحی و اجرای عملیات ترور برای «اهداف انتخاباتی» بازداشت کرده، بسیاری از ناظران احتمال میدادند که این حادثه ریشهای سیاسی داشته باشد.صفاء المشهدانی یکی از چهرههای برجسته و در حال رشد در ائتلاف «السّیادة» بود؛ ائتلافی که نماینده بخش گستردهای از جامعهی سنی عراق به شمار میرود. او به ویژه به خاطر فعالیت در پرونده زمینهای کشاورزی و سرمایهگذاری در آنها شناخته میشد؛ پروندهای پیچیده در مناطق موسوم به «حزام بغداد»، جایی که نفوذ سیاسی و منافع اقتصادی گروههای مسلح شیعی بهطور مستقیم با هم تداخل پیدا کرده است.آخرین مطلبی که المشهدانی در صفحه فیسبوک خود منتشر کرده بود، مربوط به پیگیری تصمیم شورای استان مبنی بر توقف تخصیص زمینهای کشاورزی در شمال بغداد بود. او نوشته بود:«زمین، حق مردم همان منطقه است و اجازه نخواهم داد کسی به آن دستدرازی کند یا از صاحبانش بگیرد.»منابع سیاسی میگویند که همین مواضع ممکن است او را به طور غیرمستقیم در برابر گروههای بانفوذی قرار داده باشد که بر پروژههای سرمایهگذاری و منافع ملکی در آن مناطق تسلط دارند.
«آغشته شدن انتخابات به خون»
تحلیلگران سیاسی بر این باورند که این جنایت، که نخستین ترور سیاسی یک نامزد در آستانه انتخابات پیشِ رو به شمار میرود، ممکن است آغازگر مرحلهای خطرناک باشد که در آن انتخابات عراق به خون آلوده شود.
صفاء المشهدانی، نامزد ترورشده – خبرگزاری رسمی عراق (INA)
به گفته ناظران، این رویداد میتواند نقطه عطفی در ماهیت رقابت سیاسی در عراق باشد؛ جایی که هرچه به زمان رأیگیری نزدیکتر میشود، تنش، خشونت و ناامنی افزایش مییابد ــ در کشوری که هنوز از پیامدهای درگیریهای فرقهای و گسترش سلاح غیرقانونی رهایی نیافته است.
حذف صداهای معتدل
از سوی دیگر، تحلیلگران بر این باورند که این جنایت ممکن است تلاشی برای حذف یک صدای معتدل باشد، یا پیامی با این مضمون که برخی مناطق هنوز ناامناند و در نتیجه، مناسب برگزاری انتخاباتی آزاد نیستند.در این زمینه، مخلد حازم، تحلیلگر امنیتی، در گفتوگو با روزنامهی الشرق الأوسط میگوید:«ترور صفاء المشهدانی ممکن است پیامی داخلی و خارجی در خود داشته باشد؛ پیامی که میگوید فضای انتخاباتی در عراق ناپایدار است و برخی نیروها هنوز صندوقهای رأی را تهدیدی برای منافع سیاسی و مالی خود میدانند.»در واقع، صحنه سیاسی عراق با نزدیک شدن به زمان انتخابات شاهد افزایش تنشها و شکافهای عمیق درون ائتلافهای سنتی است؛ همزمان با بالا گرفتن انتقادها از «سلطه سلاح بیمهار» و وجود جریانهایی که میکوشند خشونت سیاسی را ابزاری برای بازترسیم نقشهی نفوذ خود قرار دهند.
ناامیدیها
پس از گذشت ۲۳ سال از سقوط رژیم صدام حسین (۲۰۰۳)، عراق شاهد تشکیل دولتهای متعددی بوده است. نخست، دولت «شورای حکومتی» زیر نظر پاول برمر، حاکم غیرنظامی آمریکا، تشکیل شد؛ سپس دولت موقت ایاد علاوی، دولت انتقالی ابراهیم جعفری و پس از آن پنج دولت پیاپی پس از نخستین انتخابات پارلمانی در سال ۲۰۰۵ روی کار آمدند.با این حال، حاصل همه این تغییرات مایه سرخوردگی است. آنچه قرار بود گذار از نظامی تمامیتخواه به نظامی پارلمانی و لیبرال باشد، در عمل دستاوردی جز توزیع قدرت طبق قانون اساسی میان گروههای سیاسی و مذهبی نداشت.آرزوهایی که مردم عراق پس از سقوط رژیم صدام بر آن بنا کرده بودند، با آنچه طبقه سیاسی حاکم از این تغییر میخواست، بسیار متفاوت بود. هرچند تغییر از حیث ساختار حکومتی بنیادین به نظر میرسید، اما در واقع بدیلی برای پاسخ به مطالبات واقعی مردم ارائه نکرد.طبقه سیاسی سنتی که همزمان با ورود آمریکاییها به عراق به قدرت رسید، و بسیاری از چهرههایش خود را پیشگامان تغییر میپنداشتند، در نهایت به تقسیم قدرت و نفوذ از طریق نظام سهمیهبندی فرقهای و قومی (محاصصه) رضایت دادند.این نظام از تقسیم پستهای سهگانهی ریاستی آغاز میشود و تا رقابت برای پستهای پایینتر دولتی امتداد مییابد؛ چنانکه دو ماه پیش در یکی از ادارههای کشاورزی در نزدیکی منطقهی الدورة بغداد، درگیری خونینی میان شاخههای گروههای مسلح شیعی بر سر یک انتصاب رخ داد.این واقعه سبب شد که نخستوزیر عراق، محمد شیاع السودانی، برای نخستین بار، کتائب حزبالله را بهطور علنی متهم کند که پشت این حادثه بوده است.
وضعیت قطبی شدید
همزمان با رقابتهای انتخاباتی کنونی، پدیدهی غالب در فضای سیاسی عراق افزایش قطبیسازی شدید است؛ چه از نظر ترس از دیگریِ قومی یا مذهبی، و چه از نظر رقابت درونفرقهای. هدف همه یک چیز است: دستیابی به قدرت و منابع مالی و نفوذ ناشی از آن.به این ترتیب، پول و نفوذ به مهمترین ابزار در هر انتخاباتی تبدیل شدهاند، و با احیای شعارهای فرقهای و تحریک احساسات مذهبی و قبیلهای همراهند. در انتخابات ۲۰۲۵ نیز، تمرکز از «دفاع از مذهب» به «دفاع از عشیره» منتقل شده است.در این میان، دموکراسی عراق پس از ۲۳ سال از سقوط رژیم صدام حسین، به نظر میرسد چیزی شبیه به دموکراسی مصنوعی یا «دموکراسی هوش مصنوعی» باشد؛ یعنی مدلی صوری و غیرواقعی که هیچ ارتباطی با نیازهای واقعی مردم ندارد.آنچه طبقه حاکم در عراق امروز به عنوان امتیاز دموکراسی معرفی میکند، همان چیزی است که صدام حسین نیز هرگز پنهان نکرد: او آشکارا میگفت نظامش دیکتاتوری است.اما تفاوت در آن است که دیکتاتوری صدام واقعی بود و خروجیهای ملموس (از جمله سرکوب و اعدام) داشت؛ در حالی که دموکراسی پس از ۲۰۰۳، به گفته منتقدان، صرفاً دموکراسی گفتارِ یکسویه است، نه گفتوگو و مشارکت واقعی.
عبور از «خط قرمز»
منصب نخستوزیری، برای شیعیان مهمترین منصب حکومتی بهشمار میرود، زیرا آنان خود را «اکثریت جمعیتی» کشور میدانند و در نتیجه، پست اجرایی نخست کشور را حق خود تلقی میکنند.اما اکنون برای نخستین بار از زمان سقوط رژیم سابق، شماری از نمایندگان شیعه علیه یک نخستوزیر شیعه شکایت کردهاند؛ اقدامی که ناظران آن را بسیار خطرناک میدانند.در تحولی چشمگیر، تنها سه هفته مانده به انتخابات، شش نماینده شیعه علیه نخستوزیر عراق، محمد شیاع السودانی، شکایت رسمی مطرح کردند. دستگاه دادستانی عراق این شکایت را برای بررسی به دادگاه ویژه رسیدگی به پروندههای فساد و تخلفات اداری ارجاع داده است.نمایندگان شاکی عبارتاند از: یوسف الکلابی، یاسر الحسینی، فالح الخزعلی، علاء الحیدری، هيثم الفهد و محمد نوری.به گفته تحلیلگران، این واقعیت که شکایت صرفاً از سوی نمایندگان شیعه و نه از دیگر گروهها (سنی، کرد، ترکمان) مطرح شده، نشانگر شکاف داخلی عمیق در چارچوب هماهنگی شیعیان (الإطار التنسیقي) است.این شکایت، فارغ از نتیجه نهایی آن نخستین مورد از «شکایت شیعیان علیه نخستوزیر شیعی» محسوب میشود.
میان السودانی و المالکی
درباره اینکه آیا این شکایت میتواند بر ائتلاف السودانی (الإعمار و التنمية) یا شانس او برای دوره دوم نخستوزیری تأثیر بگذارد، علی التمیمی، کارشناس حقوقی، به الشرق الأوسط گفت: «هر شکایتی که به دادگاه ارائه میشود الزاماً مؤثر نیست. شکایت مؤثر باید دارای مدارک و شواهد مستند باشد.»او افزود: «این شکایت که نخستوزیر و ائتلاف او را هدف قرار داده، در واقع فاقد ادله کافی است. یکی از موارد مطرحشده در شکایت مربوط به انتصابات موقت در نهادهای دولتی است، در حالی که این شیوه در همه دولتهای پیشین نیز وجود داشته و قانون خدمات کشوری آن را مجاز دانسته است. افزون بر آن، دولت کنونی در ماههای پایانی دوره خود به سر میبرد، و این انتصابات صرفاً برای پیشبرد امور جاری کشور صورت گرفته است.»التمیمی ادامه داد: «اتهامات مطرحشده علیه برخی از چهرههای ائتلاف السودانی، مبنای حقوقی روشنی ندارند و بیشتر کلی و سیاسیاند. چنین شکایاتی معمولاً در آستانهی انتخابات مطرح میشود تا بر افکار رأیدهندگان تأثیر بگذارد؛ و این بخشی از بازی سیاسی است، نه یک اقدام قضایی واقعی.»
فضای تبلیغاتی بغداد در آستانهی انتخابات پارلمانی عراق – خبرگزاری فرانسه (AFP / Getty)
رقابت بر سر عشایر
السودانی نیز در راستای حمایت از کارزار انتخاباتی خود، هفته گذشته در گردهماییای مردمی در استان کربلا خواستار آن شد که رقابتهای انتخاباتی حرفهای و به دور از تخریب و تحریف باشد.در همان زمان، نوری المالکی، نخستوزیر پیشین و رهبر ائتلاف «دولة القانون»، در دیدار با گروهی از شیوخ عشایر کربلا هشدار داد که نباید اجازه داد «پروژههای مشکوک» از میان عبارات فریبنده عبور کنند.این رویارویی میان دو چهره برجستهی شیعی ــ یکی نخستوزیر کنونی و دیگری نخستوزیر پیشین، هر دو از حزب الدعوه ــ بازتابی از نقش پررنگ عشایر در انتخابات و درگیریهای سیاسی اخیر است.تحلیلگران بر این باورند که استفاده از نفوذ شیوخ قبایل برای انتقال پیامهای انتخاباتی (از جمله پیامهای چندپهلو) نشانه ضعف نظام سیاسی و ارزشی عراق است که طی دو دههی گذشته شکل گرفته است.با این حال، دکتر سیف السعدی، حقوقدان عراقی، در گفتوگو با الشرق الأوسط میگوید: «حضور عشایر در سیاست لزوماً منفی نیست؛ بلکه میتواند جنبههای مثبت و منفی داشته باشد، بهویژه زمانی که به حل اختلافات اجتماعی و عشیرهای کمک کند. البته گاهی نیز وابسته به منطقه و جایگاه عشیره است.»
«پیامهای رمزآلود»
در قالب همین پیامهای آشکار و پنهان، السودانی در دیدار با گروهی از شیوخ و نخبگان مناطق اللطیفیه، الیوسفیة و المحمودیة گفت: «رقابت باید بر اساس برنامهها و پروژهها باشد، نه از طریق ترساندن، تطمیع یا خرید رأی؛ چراکه این روش کشوری نمیسازد.»در مقابل، المالکی در واکنش به گمانهزنیها درباره احتمال حملات خارجی (مثلاً حمله اسرائیل به گروههای مسلح) یا انفجارها و ترورها در داخل ــ حوادثی که ممکن است به تعویق انتخابات بینجامد و به نفع السودانی تمام شود ــ گفت: «ما بهای سنگینی پرداختیم تا در صفهای طولانی برای رأی دادن بایستیم. آن زمان گفتند نمیگذاریم انتخابات برگزار شود، اما ما گفتیم: برگزار خواهیم کرد. و امروز نیز همین را میگوییم؛ به کسانی که در تاریکی حرکت میکنند تا کشور را دچار آشوب کنند میگوییم: انتخابات را برگزار خواهیم کرد، هر کاری هم بکنید؛ زیرا ما عراق را نمیفروشیم.»
عرف و قانون
دکتر السعدی در پایان میگوید: «در بسیاری موارد، عرف و سنت عشیرهای میتواند راهحلی باشد که قانون از ارائه آن ناتوان است؛ و این نشانگر قدرت اجتماعی عشیره در برابر ضعف اجرای قانون است. اما در مقابل، جنبههای منفی نیز وجود دارد؛ از جمله افراط در مبالغ مالی، تشدید تبعیض و تفاوتهای طبقاتی میان عشایر مختلف.»به گفته او، تحقیقات نشان دادهاند که در مناطق عشیرهای، آگاهی انتخاباتی بالاتر از مناطق شهری است؛ چراکه نفوذ شیخ و بزرگان عشیره بر رأیدهندگان بیشتر از شعارها و برنامههای انتخاباتی است.اما از سوی دیگر، مشکلاتی نیز وجود دارد، مانند پخش گسترده تصاویر نامزدها، رقابت درون عشیرهای و تحمیل نامزد از سوی عشیره صرفنظر از صلاحیت فرد.به تعبیر او، «در چنین حالتی شعار نانوشته عشایر این است: فرد بدی که میشناسی، بهتر از فرد خوبی است که نمیشناسی.»
عراقی دو دهه پس از سقوط صدام انتخابات را چگونه میبینند؟https://persian.aawsat.com/%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D8%B1%D8%A8/5201399-%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82%DB%8C-%D8%AF%D9%88-%D8%AF%D9%87%D9%87-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D9%82%D9%88%D8%B7-%D8%B5%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D8%B1%D8%A7-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%A8%DB%8C%D9%86%D9%86%D8%AF%D8%9F
عراقی دو دهه پس از سقوط صدام انتخابات را چگونه میبینند؟
تابلوهای تبلیغاتی انتخابات عراق در بغداد (خبرگزاری فرانسه/گتی)
در حالی که میان نیروهای سیاسی درگیریها و رقابتهای شدیدی جریان دارد ــ که در قالب کارزارهای انتخاباتی پیش از موعد انتخابات ۱۱ نوامبر خود را نشان میدهد ــ بخشهایی از جامعه عراق با «بیتفاوتی» و گاه حتی «نارضایتی» به رفتارهای انتخاباتی مینگرند، بهویژه به دلیل گسترش بیش از اندازهی تصاویر و شعارهای تبلیغاتی در پیادهروها، خیابانها و میدانهای عمومی.
بسیاری از شهروندان تنها از طریق تلفنهای همراه خود، سخنرانیها و بیانیههای نامزدهای مختلف را دنبال میکنند؛ سخنانی که اغلب باعث خشم و دلزدگی آنان میشود، چرا که از نظر آنها «بیمعنا» بوده یا سرشار از مضامین فرقهای، منطقهای یا مذهبی است که برای طیف گستردهای از مردم عادی، دیگر تکراری، خستهکننده و غیرمنطقی شده است.
شعار «فرصت را از دست ندهید» که از سوی «ائتلاف نیروهای دولت» به رهبری عمار الحکیم مطرح شده، با انتقادات گستردهای روبهرو گردید؛ چرا که به باور منتقدان، این شعار بازتولید همان گفتمان فرقهای است که احزاب شیعی در دو دههی گذشته تثبیت کردهاند. از نظر بسیاری، پیام ضمنی این شعار آن است که حکیم و ائتلاف او خواهان تداوم قدرت و حفظ آن در دست جریان شیعی هستند.
همین وضعیت در مورد کارزار تبلیغاتی محمد الحلبوسی، رهبر جریان «تقدّم»، نیز صدق میکند. او در کمپین انتخاباتی خود شعار «ما یک امت هستیم» را برگزیده است که از نگاه بسیاری به عنوان اشارهای به «امت سنّی» تعبیر میشود که او نمایندگی آن را بر عهده دارد. الحلبوسی در یکی از جشنهای انتخاباتی خود گفته بود:
«جمیل، نامزدی با هویت سنّی است که از مردم و استان خود دفاع میکند.»
در روزهای اخیر، ویدئوهایی از دانشجویان دانشگاهها منتشر شده که میگویند فریب داده شدهاند تا در کنفرانسی انتخاباتی شرکت کنند که توسط نعیم العبودی، وزیر آموزش عالی و از رهبران گروه «عصائب اهل الحق»، برگزار شده بود. به گفته دانشجویان، به آنها گفته شده بود که قرار است جلسهای برای بحث درباره مسائل آموزشی برگزار شود، اما پس از حضور متوجه شدند که این نشست انتخاباتی است. این ماجرا موجب شد که وزیر آموزش عالی هرگونه اطلاع از موضوع و فریب دانشجویان را انکار کند.
تصویر زنی که از برابر تابلوی تبلیغاتی حاوی تصویر نوری المالکی، نخستوزیر پیشین عراق، در مرکز بغداد در ۱۹ اکتبر ۲۰۲۵ میگذرد (AFP)
سخنرانیها و برنامههای انتخاباتی که حدود دو هفته مانده به موعد برگزاری انتخابات فضای کشور را پر کردهاند، محور پرسشی بودند که روزنامه «الشرق الأوسط» از گروهی از شهروندان، کارمندان و روزنامهنگاران عراقی برای آگاهی از دیدگاهشان درباره ماهیت انتخابات پیشرو، نتایج احتمالی آن و ارزیابی کلی آنچه در کارزارهای تبلیغاتی نامزدها جریان دارد، مطرح کرد.
مشکل برنامههای انتخاباتی
احمد الهذال، کارمند شرکت نفت جنوب، بر این باور است که کارزارها، شعارها و رفتارهای انتخاباتی عواملی هستند که «ممکن است بسیاری را به شدت از طبقه سیاسی ناراضی کرده و در نتیجه از مشارکت در انتخابات بازدارند، بهویژه به سبب ماهیت فرقهای، نمایشی و تحریکآمیز آنها».
او میگوید: «بیش از هر چیز از این تبلیغات میترسم؛ زیرا چیزی جز جشنوارههایی از سخنرانیهای غیرواقعبینانه و برنامههای انتخاباتی مبهم نیستند، ضمن آنکه منجر به آلودگی بصری از طریق تصاویر بیپایان نامزدها در خیابانها و پیادهروها شدهاند؛ تصاویری که رأیدهندگان هیچ توجهی به آنها ندارند.»
هیچ تغییر اساسی در کار نخواهد بود
جمانه ممتاز، روزنامهنگار اهل موصل، بعید میداند که انتخابات پیشرو «تغییری اساسی به وجود آورد، چنانکه طرفداران مشارکت ادعا میکنند که این انتخابات راهی برای تغییر نقشه سیاسی است».
او اما «تا حدی» موافق است که «مشارکت گسترده میتواند تفاوتی ایجاد کند»، اما به گفتهاش، «واقعگرایی سیاسی حکم میکند که هرکس پول، سلاح و رسانه در اختیار دارد، به طور طبیعی شانس بیشتری برای تحمیل معادله قدرت دارد.»
ممتاز با یادآوری انتخابات دوره گذشته در سال ۲۰۲۱ میگوید: «در آن زمان نیروهایی که معمولاً پیروز میشدند اعتراض کردند، هوادارانشان در برابر منطقه سبز تجمع کردند و در نهایت پس از کنارهگیری جریان صدر دولت تشکیل شد. این بدان معناست که آرای مردم اساساً تغییری در معادله سیاسی ایجاد نکرد.»
او سطح انتظارات خود را از «مشارکت گسترده مردمی» پایین میداند، زیرا «نیروهای سنتی در رفع ناامیدی مردم هیچ پیشرفتی نداشتهاند و بیشتر فعالان سیاسی هنوز بر تکیه به پایگاههای تاریخی خود اصرار دارند و در فصل انتخابات، شکاف فرقهای را برای تضمین رأیها تغذیه میکنند.»
غیبت جریان صدر
به باور ممتاز، عدم حضور جریان صدر در این انتخابات «مهمترین تفاوت» نسبت به دورههای گذشته خواهد بود و «این امر باعث توزیع مجدد آرا میان سایر نیروها میشود، امری که شاید ائتلافها را بازترسیم کند، اما توازن کلی نظام سیاسی را تغییر نخواهد داد مگر آنکه جریان جدیدی پدید آید که بازتابدهنده خواست عمومیِ سرخورده باشد.»
ممتاز در مورد فضای پیش از انتخابات در موصل میگوید: «جامعه موصل چندان تغییر نکرده است؛ نوعی شور و شوق متعادل نسبت به مشارکت وجود دارد، اما این بیشتر بر مبنای مصلحتگرایی است تا تمایل واقعی به تغییر سیاسی. مردم بیشتر به امید بهبود خدمات محلی رأی میدهند تا باوری به توانایی پارلمان برای اصلاح نظام.»
بیاعتمادی گسترده
بزورک محمد، روزنامهنگار کرد مقیم سلیمانیه، میگوید:
«در کشورهای پیشرفته، انتخابات جلوهای از بلوغ سیاسی و اجتماعی است و مشارکت شهروندان در تصمیمگیریهای کلان را تضمین میکند، اما آنچه ما در دو دهه گذشته شاهدش بودهایم، ناکامی کامل انتخابات در تحقق خواستههای مردم بوده است.»
تصویر کارگرانی که از کنار تابلوی تبلیغاتی انتخابات پارلمانی در بغداد میگذرند (AP)
او به وضعیت شک و بیاعتمادی نسبت به روند انتخاباتی در میان بیشتر شهروندان اشاره میکند و میگوید: «مردم دریافتهاند که انتخابات چیزی جز تجدید بیعت با احزاب و گروههای حاکم نیست و دیگر هیچ امیدی به صندوقهای رأی به عنوان تنها ابزار تغییر در جامعهای فرسوده از شعارهای فرقهای، مذهبی و گاه قومی وجود ندارد.»
محمد میافزاید: «احزاب سیاسی از تحریم احتمالی مردم به شدت میترسند و به همین دلیل تلاش میکنند احساسات رأیدهندگان خود را با سخنرانیهای فرقهای، مذهبی و قومی برانگیزند تا آنان را به مشارکت وادارند.»
نبود جایگزین
مینا کاظم، آموزگار اهل شهر ناصریه، با تردید درباره چگونگی آغاز سخن خود درباره انتخابات میگوید:
«نمیدانم از کجا شروع کنم، اما باور من ــ و شاید اشتباه کنم ــ این است که هرکس گمان میکند در این انتخابات پیشرفتی به سوی بهتر شدن حاصل میشود، دچار توهم است.»
او میافزاید: «مشکل اصلی در این است که هیچ نظام جایگزینی برای انتخابات جهت تحقق تغییر واقعی وجود ندارد؛ تغییر به هر حال رخ میدهد، اما تنها به این معنا که برندگان سود میبرند و بازندگان کنار میروند. از نظر من، خودِ قانون انتخابات یک مشکل است، زیرا باعث میشود بلوکها و احزاب قدرتمند دوباره به قدرت برسند، آنهم در حالیکه همگی منافع شخصی خود را بر منافع کشور ترجیح میدهند.»
نصرالله در صحنه آخر: اینگونه ارتباط با تهران قطع شدhttps://persian.aawsat.com/%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D8%B1%D8%A8/5199295-%D9%86%D8%B5%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%B5%D8%AD%D9%86%D9%87-%D8%A2%D8%AE%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B7-%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%82%D8%B7%D8%B9-%D8%B4%D8%AF
نصرالله در صحنه آخر: اینگونه ارتباط با تهران قطع شد
أنصار «حزب الله» يشاهدون حسن نصر الله وهو يُلقي خطاباً عبر شاشة عملاقة داخل مسجد في الضاحية الجنوبية بيروت في نوفمبر 2019 (أ.ف.ب)
دبیرکل سابق «حزبالله»، حسن نصرالله، در ماههای آخر پیش از ترور خود بر این باور بود که «جنگ پشتیبانی» تا پایان تحت چارچوب «قواعد درگیری» باقی خواهد ماند و ایران هیچگاه ۴ دهه «مقاومت اسلامی» در لبنان را به راحتی از دست نخواهد داد. اما محاسبات نادرست، حزبالله را از گرفتن تصمیمات قاطع درباره جنگی که از سپتامبر ۲۰۲۴ به جنگی خونین و همهجانبه تبدیل شده، باز داشت.
این تحقیق نشان میدهد که «اسرار میدانی» با افرادی از حزبالله که توسط اسرائیل ترور شدند دفن گردید. با از دست دادن این افراد، نصرالله کارآمدی خود را در کنار جانشینانشان که از آگاهیهای میدانی محروم بودند، از دست داد. با این حال، روایت مخالفی نیز وجود دارد که بیان میکند مشکل حزبالله نه در رهبری، بلکه در از دست دادن «نیروی ناظر بر موشکها»، که به نوعی «واحد نادر» در حزب و جنگ بودند، نهفته است.
این تحقیق بر مبنای مصاحبههایی با شخصیتهای لبنانی و عراقی است که در سال ۲۰۲۴ با رهبری حزبالله در تماس بودند. این مصاحبهها بین ماههای اوت و اکتبر ۲۰۲۵ انجام شد و شامل افرادی از رهبران سابق، روحانیون و اعضای امنیتی بود که هویت برخی از آنها به دلایل امنیتی پنهان میماند.
با وجود اینکه جنگ پشتیبانی در لبنان به صحنهای برای روایتهای متناقض تبدیل شده است، شهادات در بخشهایی از شکافهای صحنه آخر پیش از ترور نصرالله، بین ژانویه و سپتامبر ۲۰۲۴، پر کرده است. طبق آمار مقامات لبنانی در این مدت حدود ۳۷۶۸ نفر کشته و بیش از ۱۵ هزار نفر زخمی شدند، در حالی که گزارش دانشگاه تلآویو حاکی از آن است که «حزبالله» حدود ۲۵۰۰ نفر از نیروهای خود را در حملات هوایی که بیش از ۱۲ هزار نقطه را هدف قرار داد، از دست داده است. مهمترین این اهداف حسن نصرالله و رهبران نظامی از نخبههای «جهادی» حزبالله بودند.
گروه وسیعی از لبنانیها به سخنرانی تلویزیونی حسن نصرالله، دبیرکل سابق «حزبالله»، چشم دوخته بودند (آسوشیتدپرس)
جنگ در چارچوب قواعد درگیری
به گفته یکی از شخصیتهای لبنانی که رابطه نزدیکی با فرماندهان نظامی حزبالله داشت، در هفتههای نخست جنگ، اعتقاد غالب در حزبالله این بود که «قواعد درگیری» برقرار خواهد ماند و «جنگ به جنگی باز» تبدیل نخواهد شد.
این فرد که حاضر شد با «الشرق الأوسط» صحبت کند به شرطی که هویتش فاش نشود، گفت که در یکی از جلسات خصوصی افراد تاثیرگذار حزبالله در مراحل اولیه جنگ، «محاسبات نصرالله تنها به درگیریهای محدود در محدوده مزارع شبعا میپرداخت.»
استفاده از مزارع شبعا به طور مجازی، اشاره به درگیریهای کلاسیک میان «حزبالله» و ارتش اسرائیل با استفاده از پهپادهای بمبگذاریشده یا موشکهای محلی ساخت خود بود.
وضعیت ذهنی حزبالله تا حدودی در چارچوب «معادله بازدارندگی» از زمان توافق برای توقف عملیات گسترده پس از جنگ ۲۰۰۶ باقی مانده بود. اگرچه نصرالله در سخنرانی معروف خود در آن زمان گفته بود که «به جنگی باز میرود»، اما او بیشتر از آنچه که واقعاً رخ داد، پیش نرفت.
این شخصیت لبنانی به نقل از یکی از فرماندهان حزبالله که بعدها گفته شد به شدت زخمی شده و از دید عموم پنهان گشته، بیان کرد که «بخشی از برنامههای حزبالله بعد از (طوفان الاقصی) این بود که ایران روزی در مذاکرات قادر به برقراری بازدارندگی و توقف آتش شود.»
وی به «الشرق الأوسط» گفت: «حزبالله انتظار داشت که ایران تعادل را به درگیری مختل بازگرداند، مادامی که «رابطه مستحکم» بین تهران و ضاحیه جنوبی برقرار باشد، و به لحظهای برسیم که آتشبس بدون تلفات عظیم برقرار شود.»
مسئولان ایرانی، به ویژه علی خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی، بارها اظهار کردهاند که تهران از متحدان خود دست نخواهد کشید، و نصرالله خود نیز همواره به ایران به عنوان عامل حفظ انسجام و حمایت مالی و تسلیحاتی حزبالله ارجاع داده است.
سه چشم
یک روحانی شیعه در حومه نزدیک به ضاحیه بیروت به «الشرق الأوسط» گفت که نقطه عطفی وجود داشت که نقشی تعیینکننده در تأخیر «حزبالله» در درک مسیر سریع جنگ همهجانبه ایفا کرد.
این روحانی که تابعیت لبنانی دارد و علوم دینی را در نجف آموخته، چهار جوان از خانوادهاش را در طول جنگ از دست داده بود که دو نفر از آنها در حمله هوایی اسرائیل در «العدیسه»، یکی از شهرهای «مرجعیون» در جنوب لبنان کشته شدند. او میگوید که نصرالله نیز چندین فرمانده را از دست داده که معادلات را در میدان جنگ تغییر دادند.
این روحانی که به نظر کمتر از شصت سال دارد، میگوید: «در نهایت مشخص شد که هر زمان یک فرمانده میدانی کشته میشود، نصرالله یکی از چشمهایی که به او کمک میکرد تا دید واضحی داشته باشد، از دست میدهد. دبیرکل سابق حزبالله به شدت به پیگیریهای میدانی علاقهمند بود، اما شروع به از دست دادن ابزارهای مؤثر خود کرد.»
براساس این شهادت، بیشترین تأثیر بر نصرالله از دست دادن سه فرمانده بود: طالب عبدالله، که به «ابو طالب» معروف بود، ابراهیم عقیل، معروف به ابراهیم تحسین، و وسام الطويل که ارتباطاتی با دبیرکل سابق حزبالله داشت، اما این ارتباطات به سختی قابل تأیید است.
از بررسی زمانبندی کشته شدن این سه فرمانده مشخص میشود که نصرالله شروع به از دست دادن آنچه در طول مراحل پر تغییر «جنگ پشتیبانی»، «سه چشم» نام گرفتند، میکند.
تصویر ترکیبی از فرماندهان نظامی حزبالله از چپ: ابراهیم عقیل، وسام الطويل، طالب عبدالله
طویل، که یکی از فرماندهان برجسته در نیروهای «الرضوان» حزبالله بود، در تاریخ ۸ ژانویه ۲۰۲۴ کشته شد. در تاریخ ۱۱ ژوئن ۲۰۲۴، حمله هوایی اسرائیل به خانهای در روستای جویه در جنوب لبنان منجر به کشته شدن طالب عبدالله، معروف به «ابو طالب»، شد که مسئول عملیات حزبالله در منطقه مرکزی خط مرزی جنوب لبنان تا رودخانه لیطانی بود. گفته شد که این ترور یکی از سختترین ضربات برای نصرالله بود.
در ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۴، نصرالله همچنین ابراهیم عقیل، فرمانده شورای نظامی، که جانشین فؤاد شکر بود، که در ۳۰ ژوئیه ۲۰۲۴ ترور شده بود، از دست داد.
در نهایت، به گفته روحانی مذکور «نصرالله در محاصره اطلاعات میدانی گمراهکننده قرار گرفت و فرماندهان حزبالله در میدان نمیتوانستند وضعیت را در لحظات حیاتی توضیح دهند».
در برخی از دورهها، نوعی از هرج و مرج در اتاقهای عملیات حاکم بود. فرماندهان در میدان از «بینظمی» شکایت داشتند، چرا که به گفته منابع لبنانی. نیروها بیشتر تحت تأثیر اضطراب و شک قرار میگرفتند تا انضباط لازم.
علاوه بر این سه فرمانده، نصرالله همچنین فرمانده واحد «عزیز»، محمد نعمه ناصر، را در ۳ ژوئیه از دست داد. تنها علی کرکی باقی مانده بود که در حملهای به منطقه «ماضی» در ضاحیه در ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴ به همراه نصرالله کشته شد.
با وجود از دست دادن این سه فرمانده، نصرالله و اطرافیانش در طول هشت ماه همچنان در چارچوب «قواعد درگیری» فکر میکردند و مواضعش «جنگ همهجانبه» را رد میکرد.
نصرالله پس از ترور طویل گفت که «عملکردهای مقاومت با دقت مدیریت میشود و نه از روی واکنشهای احساسی». پس از ترور ابو طالب، رسانههای لبنانی به نقل از منابع حزبالله گزارش دادند که «پاسخ در چارچوب مرزها خواهد بود، و نه جنگی همهجانبه به طور فوری». در مراسم تشییع ابراهیم عقیل، نعیم قاسم سخنرانی مفصلی داشت که خلاصه آن این بود که حزبالله «وارد مرحله جدیدی شده که در آن جنگ حساب باز است». چند روز بعد، نصرالله ترور شد.
علی امین، ناشر و نویسنده لبنانی، میگوید که نصرالله «معتقد بود حزبالله از نظر نظامی قادر به بازدارندگی اسرائیل است و از وقوع جنگ همهجانبه جلوگیری میکند، اما این ارزیابی بعدها اشتباه از آب درآمد».
یک زن لبنانی در مقابل دفتر «حماس» که در اثر حمله اسرائیلی تخریب شده است، پس از اینکه صالح العاروری در ضاحیه جنوبی بیروت در ۲ ژانویه ۲۰۲۴ کشته شد (د.ب.ا)
«پهپاد» حزبالله را به خوبی میشناسد
مشکل اصلی «حزبالله» در خود این حزب نهفته است؛ در نحوه سازماندهی فرماندهان و جایگزینی آنها.
بر اساس منابع لبنانی، فرماندهان میدانی که از ژانویه تا نوامبر (نوامبر) ۲۰۲۴ ترور شدهاند، اعضای یک زنجیره قطعشده از رهبری بودهاند. آنها بخشی از یک ساختار مؤسسهای یا سلسلهمراتب نبودند که تجربه و اطلاعات را به راحتی منتقل کند.
منابع میگویند که «فرمانده جایگزین نتوانسته بود تمامی اسرار فرماندهای که ترور شده را درک کند؛ برخی جزئیات عملیاتی همچنان در خفا ماند. این یکی از مشکلات نصرالله در مدیریت جنگ و ادامه فعالیت حزب بود.»
براساس مصاحبههایی که «الشرق الأوسط» انجام داده است، هر فرمانده در «حزبالله» سیستم خاص خود را از روابط، اطلاعات و روشها بر اساس تجربه شخصی خود میسازد و زمانی که کشته میشود، تجربهاش با او دفن میشود. این شامل نقشههای حزبی نیز میشود که در نهایت به داراییهای شخصی تبدیل میشود، حتی اگر مربوط به انبارهای سلاح یا برنامههای استقرار باشد، این اطلاعات با صاحبش دفن میشود.
یک روحانی لبنانی میگوید: «در یک مرحله از جنگ، در حالی که «درون» (پهپاد) اسرائیلی در حال پرواز بر فراز یک واحد از «حزبالله» بود، بیشتر از فرمانده میدانی جدید که مسئولیت خود را به تازگی گرفته بود، در مورد حزبالله اطلاعات داشت»،.
اسرائیل از «سوراخ سوزن»
شک و تردید برای اولین بار پس از ترور صالح العاروری، معاون سابق رئیس دفتر سیاسی «حماس»، در ۲ ژانویه ۲۰۲۴ به دایره حسن نصرالله رخنه کرد.
روحانی لبنانی میگوید که هفته اول آن سال بسیار سخت بود، زیرا با ترور وسام الطویل نیز به پایان رسید. در داخل حزب به طور محدود شنیده شد که «نصرالله آنچه که اتفاق افتاد را پیشبینی نکرد (...) او پس از این دو ترور مدتی سکوت کرد.»
نصرالله تصمیم گرفت که دفاع کند نه حمله. علی امین میگوید که پس از ترور العاروری، گزارشهایی از درون حزب به رهبری رسید که چندین فرمانده نظامی و میدانی با نصرالله به طور فوری دیدار کردند و «خواستند که جنگ به نهایت خود برسد، به دلیل اینکه اسرائیل در حال شکار کردن کادرها و نیروهای حزب است»، اما پاسخ نصرالله به آنها این بود: «هیچگاه اجازه ندهید که به آن سمت برویم.»
واکنش حزبالله انقباض و غرق شدن در تردید عمیق بود. روحانی لبنانی میگوید که این معمولاً در «جنبشهای اسلامی، به ویژه شیعه، است که به علت نیاز به بازنگری در خود، به انزوا میروند». با این حال، منابع امنیتی گزارش دادند که حزبالله شبکههای ارتباطی خود را بازبینی کرده تا شاید راهی برای یافتن «سوراخ سوزن» پیدا کند که اطلاعات به «دشمن» منتقل میشود.
در شهادتی از یک فرمانده شیعه عراقی که از سال ۲۰۱۵ با «حزبالله» لبنان در ارتباط بود، گفته شده که «کانالهای ارتباطی با حزبالله بارها و بارها تغییر کرده بود، به ویژه با افزایش ترورها در بیروت». او ادامه داد: «ما در هر بار که به چیزی از ضاحیه نیاز داشتیم، با افراد جدیدی آشنا میشدیم.»
گروههای عراقی «هشدارهایی که رفتار برخی افراد در حزب ایجاد کرده بود را درک کرده بودند، کسانی که معمولاً برای گروههای عراقی ارزیابیهای سیاسی و میدانی ارائه میدادند». فرمانده عراقی گفت: «حزبالله نه تنها مرجع تحرکات میدانی ما بود، بلکه برای تعاملات سیاسی داخلی خود نیز به آن مراجعه میکردیم، بنابراین بسیاری در بغداد مشتاق بودند که کمک کنند.»
در آگوست ۲۰۲۴، ایرانیها از گروههای عراقی خواستند که از «حزبالله» حمایت کنند. فرمانده عراقی گفت: «ما از آنها پرسیدیم که چگونه این اتفاق میافتد. آنها گفتند: در این مرحله باید در رسانهها فشار بیاورید که آماده جنگ هستید.»
بعد از مدتی، پیامهایی از گروههای مسلح عراقی به ایرانیها رسید که نشان میداد آمادگی برای جنگ در دفاع از «حزبالله» دارند، اما آنها پاسخ دادند: «نه، حتی نصرالله هم این را نمیخواهد.»
در ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۴، گروه «کتائب سیدالشهداء» عراقی تعهد کرد که ۱۰۰ هزار نیروی نظامی به مرز لبنان بفرستد، اما هیچکسی نرفت.
اسرائیل با هدف قرار دادن تعدادی از فرماندهان عالیرتبه حزبالله، ضربات سنگینی به ساختار نظامی این گروه وارد کرد که به طرز چشمگیری توان آن را تضعیف کرد ( ا.ف.پ)
جستجو برای درز اطلاعات
بوی خیانت از جایی به مشام رسید. این را فرمانده عراقی میگوید که تا سپتامبر 2024 بهطور مکرر به بیروت رفت و آمد داشت. او میگوید: «در مناسبتهای مختلف از واسطهها خواسته شد که ماموریتهایشان برای انتقال پیامها را متوقف کنند. در واقع حزبالله در حال آزمایش روشهای دیگری بود.»
یک روحانی لبنانی توضیحی برای این وضعیت دارد. او میگوید: «حزبالله روشهای مختلفی برای برقراری ارتباط امتحان کرد تا کشف کند که نفوذ از کجا رخ داده است. اسرائیل از کدام درز پنهانیبه دیوار امنیتی اطراف رهبری حزب نفوذ کرده است.»
اما انفجار دستگاههای ارتباطی بیسیم معروف به «پیجر»، ضربه شدیدی به حزبالله وارد کرد و رهبران را از یکدیگر و از شبکههای میدانی خود جدا ساخت. این واقعه باعث شد که سیستم به حالتی مشابه خاموشی کامل فرو برود. در یک مقطع، تلاشهای باقیمانده در رهبری حزب برای ترمیم شکافهای اطلاعاتی که از اکتبر 2023 آغاز شده بود، شکست خورد.
روحانی لبنانی میگوید، در روزهای بعد از انفجار «پیجر» واحدهای میدانی حزبالله هیچچیزی نشنیدند. رهبری وقت زیادی صرف کرد تا دوباره دستورات روتین را به «افسران واحدها» بدهد، اما این اقدامات به نتیجه نرسید.
طبق شهادتی که «الشرق الأوسط» به دست آورده، در آن زمان، یک فرمانده نظامی در حزبالله از نصرالله پرسید که آیا «قواعد درگیری» هنوز هم برقرار است؟ «غیرعادی بود که پاسخی مشخص دریافت نشد».
نصرالله به این نتیجه رسید که در مرکز یک جنگ تمامعیار قرار دارد که هیچگاه نمیخواست وارد آن شود، اما دیگر خیلی دیر شده بود، همانطور که منابع از رهبران حزبالله در جلسات حیاتی نقل کردهاند.
علی محمد احمد، استاد رسانههای سیاسی، تحلیلی به نسبت نزدیک به روایتهایی که جریان مقاومت بهطور گسترده قبول دارد ارائه میدهد. او میگوید که ادامه یافتن «قواعد درگیری» قدیمی میتوانست به نفع حزبالله تمام شود، اما آنچه معادله را تغییر داد، برتری فنی و اطلاعاتی اسرائیل بود که حزبالله هرگز به آن فکر نکرده بود. این دقیقاً همان متغیری بود که از دست رفته بود.
تصویر نهایی
بسیاری گفتهاند که نصرالله در 27 سپتامبر در تشییع محمد سرور، فرمانده واحد پهپادهای حزبالله، حاضر شد، پیش از آنکه به حاره حریک در ضاحیه جنوبی بیروت برود و در کنار عباس نیلفوروشان، معاون فرمانده «سپاه قدس» در لبنان، قرار گیرد.
آنچه بین آنها گذشت، همچنان در پردهای از سکوت باقی مانده است. هیچکس نمیداند که آیا آنها آخرین بار به بررسی وضعیت «جنگ پشتیبانی» پرداختهاند یا خیر. در نهایت، آنها به پناهگاه زیرزمینی رسیدند که مقر مرکزی حزبالله بود و در آنجا سفرشان به پایان رسید. در حملهای که اسرائیل اعلام کرده از مقادیر زیادی مواد منفجره فوقالعاده برای تخریب استحکامات استفاده کرده است، نصرالله و نیلفروشان کشته شدند. روز بعد، سؤالات زیادی در ضاحیه و در همهجا برانگیخته شد.
روحانی لبنانی در حالی که به تصاویر کشتهشدگان از خانواده خود نگاه میکرد، گفت: «بسیاری از افراد از محیط مقاومت مدتها تحت تأثیر این شوک قرار گرفتند، اما در نهایت سؤال میکردند: چه کسی دیگری را فریب داد؟ حزبالله یا ایران؟ مقاومت یا ولیفقیه؟»
لحظه حمله به مقر «حزبالله» در حومه جنوبی بیروت و کشتن حسن نصرالله در تاریخ ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴ (د.پ.أ)
علی محمد احمد معتقد است که «ذهنیت حاکم در حزبالله یک روش اساسی داشت: اینکه آنها نمیتوانستند از جنگی که بر آنها تحمیل شده بود، خارج شوند. به همین دلیل جنگ را ادامه دادند.»
علی امین نمیتواند تصور کند که نصرالله «وحدت جبههها» را اعلام کرده باشد مگر اینکه به حمایت ایران تکیه میکرد و به این باور رسیده بود که اسرائیل «به قدرت بازوهای حزبالله در لبنان، عراق و یمن حساب میکند». اما دریافت ضربات امنیتی و نظامی باعث سردرگمی نصرالله و تهران شد، تا جایی که «رابطهای که میان آنها بود قطع شد». به دلیل «بیاطلاعی آنها از برنامههای جنگ اسرائیل در جنگ پشتیبانی»، نصرالله و ایران متوجه شدند که در تله افتادهاند.
علی محمد احمد میگوید که «حزبالله یک سیستم رهبری جمعی است. اما اسرائیل در مراحل اولیه جنگ با از کار انداختن اپراتورهای موشکهای استراتژیک، به برتری رسید.» او معتقد است که «اپراتورها» «کالای نادری» بودند که جایگزینی برای آنها سخت است. مشکل حزبالله نه در از دست دادن رهبران میدانی، بلکه در از دست دادن اپراتورها بود.
محمد علی احمد میگوید:«وقتی حزبالله صدها موشک را در روز آخر قبل از توقف آتش شلیک کرد، فهمیدیم که آنها توانستهاند با اپراتورهای جدید موشک خون جدیدی به سیستم وارد کنند».
«هیچکسی دیگری را فریب نداد.» مشکل اصلی این بود که هر دو طرف، ایران و حزبالله، در لحظهای زندگی میکردند که قبل از هفتم اکتبر 2023 بود و هیچکدام از آنها نتوانستند ساعت را حرکت دهند.
عقیل عباس، پژوهشگر عراقی در حوزه مسائل آمریکا، میگوید که حزبالله و ایران نتواسته بودند بهطور دقیق تغییرات بزرگی را که رخ داده بود درک کنند، علیرغم اینکه اسرائیل و بنیامین نتانیاهو بارها اعلام کرده بودند که آنچه اتفاق افتاده شبیه به حملات 11 سپتامبر در ایالات متحده است. «همه فهمیدند که قواعد قدیمی دیگر کار نمیکند و قوانین جدیدی با زور اعمال میشود.»
آنچه بحران را برای ایران و حزبالله عمیقتر کرد، این بود که واسطههای بینالمللی از صحنه ناپدید شدند. به گفته عباس«در جنگهای قبلی، اروپاییها، برای مثال، در تلاش برای متوقف کردن جنگ بودند، اما در این جنگ اینگونه نبود»،.
هرچند سرعت اسرائیل نقش حیاتی در تفاوت ایجاد کرد. «ایران نمیتوانست در برابر این سرعت واکنشی نشان دهد. این رویدادها از توان آن برای پاسخگویی فراتر بود، زیرا زمان برای آمادهسازی به این حجم از مقابله نیاز داشت.»
با این حال، ایران تلاش کرد که در زمان دیرهنگام با نصرالله ارتباط برقرار کند و او را به کاهش تنش و شاید عقبنشینی ترغیب کند، پس از آنکه متوجه شد روشهای فکری قدیمی دیگر کارساز نیست، اما نتواست او را مجبور به انجام کاری کند. پژوهشگر عراقی میگوید که ایران نصرالله را «مالک میدان» میدانست.
بعد از تقریباً یک سال از توقف آتش در لبنان، پایان جنگ در لبنان بستگی به اخگری دارد که هنوز در زیر آوار میدرخشد، همانطور که روحانی لبنانی توصیف میکند. او میگوید: «لبنانی که قرار است به صلح برسد، در همان صفحه، جبههها و خطوط تماس جدیدی خواهد داشت.»
لم تشترك بعد
انشئ حساباً خاصاً بك لتحصل على أخبار مخصصة لك ولتتمتع بخاصية حفظ المقالات وتتلقى نشراتنا البريدية المتنوعة