برایان هوک به «الشرق الاوسط»: دولت بایدن براساس «قواعد ایران» بازی می‌کند

فرستاده سابق آمریکا حذف حوثی‌ها از فهرست تروریسم را یک «اشتباه» دانست

براين هوك
براين هوك
TT

برایان هوک به «الشرق الاوسط»: دولت بایدن براساس «قواعد ایران» بازی می‌کند

براين هوك
براين هوك

برایان هوک نماینده سابق آمریکا در امور ایران، دولت جو بایدن را به عدم تدوین استراتژی در منطقه «شعله‌ور» خاورمیانه متهم کرده و آتش‌ها و تنش‌های این منطقه را ساخته و پرداخته ایالات متحده و ناشی از اقدام این دولت در به حاشیه راندن شرکای خود و ایجاد خلأ برشمرد که ایران و گروهک تروریستی داعش از آن بهره‌برداری کردند.
برایان هوک در گفت و گوی اختصاصی با روزنامه «الشرق الاوسط»، با بیان این که پاسخ آمریکا به حملات «گروه‌های نیابتی ایران» در منطقه، در حفاظت از نیروهای کشورش ناکام مانده، عنوان کرد که «ایران بهای حملات خود را به نحو لازم پرداخت نکرده» و ایالات متحده نیز سیاست بازدارندگی علیه تهران را باخته چرا که «بر اساس قواعد ایران» بازی می‌کند.
وی تأکید کرد، دولت بایدن شماری اشتباه را مرتکب شده از جمله این که نام حوثی‌ها را از فهرست تروریسم خود برداشته و همچنین «طرح صلح روشنی در خاورمیانه» ارائه نکرده آن گونه که دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری پیشین آمریکا پیشتر چنین کاری را انجام داده بود.
هوک دربارهٔ روابط پرتنش دولت کنونی آمریکا با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل نیز، ضمن تأکید بر این که چنین تنش‌هایی «شخصی» و به دلیل «انزجار» از نتانیاهو بوده، افزود: ما اقدام به شخصی‌سازی اختلافات خود در سیاست خارجی کرده‌ایم.

متن کامل مصاحبه را می‌خوانید:

حملات گروه‌های نیابتی ایران

  • نیروهای نیابتی ایران حملات خود را علیه منافع آمریکا در منطقه تشدید کرده‌اند و از اکتبر تاکنون بیش از ۱۷۰ حمله انجام شده است که برخی از آنها به کشته شدن نیروهای آمریکایی منجر شده است. به نظر شما واکنش آمریکا به آن کافی بوده است؟

- پاسخ آمریکا در حفاظت از نیروهای آمریکایی در منطقه ناکام مانده است. همان‌طور که اشاره کردم، پس از ۱۷۵ حمله، ایالات متحده ۱۱ بار پاسخ داد. این عدم توازن، محیط بسیار تساهلی را برای رژیم ایران و نیروهای نیابتی‌اش ایجاد می‌کند، زیرا وقتی این تعداد حمله وجود دارد و ایالات متحده با بمباران ساختمان‌های خالی، بدون ضربه زدن به خود رژیم ایران، به حداقل پاسخ می‌دهد، این امر حملات بیشتر را تشویق می‌کند. فکر می‌کنم در دوران دولت بایدن، بیش از ۲۰۰ حمله صورت گرفته است که ۱۷۰ مورد آن از نوامبر گذشته است. ایالات متحده سیاست بازدارندگی خود علیه رژیم ایران را از دست داده است.

  • برخی از اعضای کنگره خواستار حمله مستقیم به رژیم ایران هستند. آیا از این ایده حمایت می‌کنید؟

- رژیم ایران سازماندهی می‌کند و تجهیزاتی را در اختیار عوامل خود قرار می‌دهد تا برای آنها جان خود را از دست بدهند. در نتیجه، رژیم ایران هرگز احساس نکرد که بهای کاری را که در این «فضای خاکستری» انجام می‌دهد، پرداخت کرده است. از این رو تعدادی از اعضای کنگره خواستار پیروی از سلسله فرماندهی و پاسخ مستقیم به رژیم ایران شدند.
حق با شماست؛ این خواسته‌ها پس از کشته شدن ۳ سرباز آمریکایی در اردن توسط یک مأمور ایرانی و حملات دیگری که در مورد آنها صحبت کردیم، رخ داد. در آن زمان تعدادی از اعضای کنگره خواستار مسئول دانستن رژیم ایران در قبال اقدامات خود شدند. یکی از کارهایی که ما در دولت ترامپ انجام دادیم این بود که یک بیانیه عمومی دادیم که به ایران اجازه نمی‌دهیم «سیاست انکار» را نسبت به نمایندگان خود دنبال کند. اگر یکی از عوامل حمله ای به آمریکا یا متحدانش انجام دهد، ما رژیم ایران را مسئول می‌دانیم، زیرا این رژیم است که همه این عوامل را در منطقه سازماندهی، آموزش و تأمین مالی می‌کند و دلیل اصلی عدم ثبات در خاورمیانه هستند.
بنابراین علاقه مندم دولت بایدن هم همین اعلامیه را انجام دهد، به این معنی که بین ایران و نمایندگانش فرقی قائل نشود. من معتقدم که در نتیجه این سیاست، شما در موقعیت بهتری برای بازدارندگی رژیم ایران خواهید بود. من مطلقاً شک ندارم که رژیم ایران از سیاست خارجی دولت بایدن در خاورمیانه لذت می‌برد، زیرا ما قدرت بازدارندگی خود را از دست داده‌ایم.

  • پس آیا از حملات مستقیم در داخل ایران حمایت می‌کنید؟

- من مانند گذشته با گزارش‌های اطلاعاتی آشنا نیستم؛ بنابراین، این تصمیم دولت بایدن است. با این حال، تعدادی از دارایی‌های ایران در خاورمیانه وجود دارند که به حمایت از سازمان‌های تروریستی، مانند حوثی‌ها، ادامه می‌دهند. حوثی‌ها ۳۰ درصد کانتینرهای حمل و نقل جهان را متوقف کردند. واضح است که بدون رژیم ایران، حوثی‌ها نمی‌توانستند عملیات کشتیرانی بین‌المللی را به روشی که انجام دادند متوقف کنند؛ بنابراین، من فکر می‌کنم تعدادی گزینه وجود دارد که دولت بایدن باید آنها را اجرا کند، اما آمادگی انجام این کار را ندارد.

  • منظورتان این است که واکنش آمریکا باید شامل هدف قرار دادن شخصیت‌های خاص باشد؟ همان‌طور که دولت ترامپ مثلاً با قاسم سلیمانی انجام داد؟

-همان‌طور که اشاره کردم مثل قبل با گزارش‌های اطلاعاتی آشنا نیستم. اما چیزی که من می‌دانم این است که دولت بایدن منابع مالی رژیم مانند نفت را هدف قرار نداده است. در مورد بازدارندگی نمایندگان ایران جدی نبود و کاری نکرد که رژیم ایران بهای مستقیمی را بپردازد. لیستی از گزینه‌ها در اختیار وزارت دفاع قرار دارد. اما احساس می‌کنم در کاخ سفید، نظریه تنش‌زدایی با هدف تنش‌زدایی وجود دارد. این دقیقاً همان نوع سیاست خارجی است که رژیم ایران در آن برتری دارد.
من سیاست خارجی تشدید تنش را به تنش زدایی ترجیح می‌دهم، زیرا تمرکز فعلی دولت بایدن بر گفت و گو و تعامل با ایرانی‌ها در مکان‌هایی مانند عمان و وین است که بدون تقویت تحریم‌های نفتی که منجر به افزایش ۸۰ درصدی منابع نفتی شد. زمانی که ما در کاخ سفید بودیم، این منابع ۸۰ درصد کاهش یافت. به یاد دارم که رئیس‌جمهور روحانی گفت تحریم‌های ما ۲۰۰ میلیارد دلار برای نظام هزینه داشته است. در دوران دولت بایدن، رژیم ایران شاهد افزایش ۱۰۰ میلیارد دلاری منابع بود. آنها این پول را خرج حوثی‌ها، حزب‌الله، حماس و عوامل آنها در عراق و سوریه کردند که نیروهای آمریکایی را هدف قرار دادند و کشتند. این یک سیاست بسیار خطرناک است که دولت بایدن باید آن را تغییر دهد.

پیامدهای «عقب‌نشینی آمریکا»

  • به‌طور کلی به سیاست خاورمیانه ای بایدن اشاره کردید. اما با توجه به ه وضعیت ناپایدار کنونی خاورمیانه آن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

- اینها آتشی است که خود ما ساخته‌ایم. دولت بایدن به قدرت رسید و شرکای عرب سنی ما و اسرائیل را به حاشیه راند. هر بار که آمریکا بین ما و این کشورها فاصله می‌گذارد، این پیام را به سازمان‌های تروریستی در خاورمیانه می‌دهد که خلاء وجود دارد و آمریکا در حال عقب‌نشینی است. این کار را در دوره پرزیدنت اوباما انجام داد که از منطقه خارج شد و ایران و داعش این خلاء را پر کردند. سال‌ها بعد ایران و داعش دوباره بازگشتند تا خلاء را پر کنند. این چیزی است که قبلاً در سیاست خارجی دیده‌ایم.
سیاست خارجی دولت اوباما امروز در دولت بایدن تکرار می‌شود. «محور مقاومت» ایران قوی‌تر شده است. اکنون داعش پس از نابودی توسط رئیس‌جمهور ترامپ، دوباره ظاهر می‌شود؛ بنابراین، من دوست دارم سیاست خارجی مشابه دولت ترامپ ببینم، زیرا موفقیت‌آمیز بود و فکر نمی‌کنم کسی مخالف این دیدگاه باشد که خاورمیانه امروز به دلیل نبود یک خط مشی خارجی موفق آمریکایی در آتش است.

  • در اینجا باید از سیاست آمریکا در قبال اسرائیل بپرسیم. واضح است که نتانیاهو با وجود هشدارهای دولت بایدن قصد حمله به رفح را دارد و این موضوع را به صراحت به آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه اعلام کرد. این تنش در روابط بین دولت بایدن و نتانیاهو را چگونه می‌بینید؟

-به نظر من برخی از این تنش‌ها شخصی است. بیزاری از نخست‌وزیر نتانیاهو وجود دارد. من معتقدم که ما اختلافات سیاست خارجی خود را شخصی کرده و آنها را به یک نفر تقلیل داده‌ایم، بی بی نتانیاهو. اما من معتقدم که مردم اسرائیل در حال حاضر از ساختار امنیتی جدیدی در منطقه حمایت می‌کنند که از تکرار ۷ اکتبر جلوگیری می‌کند. و اسرائیل در حال انجام این کار است. حماس در ۷ اکتبر به اسرائیل اعلام جنگ کرد و اسرائیل این جنگ را انجام داد و آن را تا رسیدن به پیروزی ادامه خواهد داد، همان‌طور که اسرائیل آن را تعریف می‌کند.
سال انتخابات است، و من فکر می‌کنم که سیاست شروع به ایفای نقش بزرگی در تصمیم‌گیری‌های سیاست خارجی آمریکا در مکان‌هایی مانند میشیگان کرده است. من ترجیح می‌دهم بیشتر از اسرائیل حمایت کنیم تا ۷ اکتبر تکرار نشود.

  • با توجه به همه اینها؛ آیا فکر می‌کنید که حمله به رفح در حال حاضر گام درستی است؟

- این تصمیمی است که بر عهده ارتش اسرائیل و رهبری در اسرائیل است. بر اساس اقدامات آنها روشن است که آنها معتقدند تا زمانی که توانایی‌های مبارزان حماس را کاهش دهند یا آنها را از بین ببرند باید به جنگ ادامه دهند. یادم می‌آید که قبل از ۷ اکتبر آماری را دیدم که نشان می‌داد بین ۳۵ تا ۵۰ هزار فروند از این جنگنده‌ها وجود دارد و فکر نمی‌کنم اسرائیل حتی به هدف قرار دادن همه آنها نزدیک شده باشد. چیزی که من می‌دانم این است که اسرائیل هرگز در موقعیتی قرار نمی‌گیرد که مورد حمله قرار گیرد، همان‌طور که در ۷ اکتبر اتفاق افتاد. من معتقدم که آنها اکنون تصمیمات نظامی تاکتیکی می‌گیرند تا اطمینان حاصل کنند که آنچه رخ داده تکرار نخواهد شد.

قراردادن حوثی‌ها در لیست تروریسم

  • برگردیم به یکی از نکاتی که در پاسخ‌هایتان اشاره کردید، از طرح جامع صلح در منطقه صحبت کردید. در اینجا من برخی از انتقادات وارده به دولت بایدن را ارائه می‌کنم که دولت بایدن را متهم به عقب‌نشینی از سیاست‌های خارجی ترامپ می‌کند، مانند حذف حوثی‌ها از لیست تروریسم، یا عدم تلاش برای تحکیم «توافق‌های ابراهیم». آیا با این اتهامات موافقید؟

- شکی نیست که در دولت ترامپ، خاورمیانه را در موقعیت بهتری نسبت به آنچه در آن یافتیم، رها کردیم. اکنون، ما اینجا هستیم، حدود سه سال و نیم بعد، و همان‌طور که قبلاً گفتم، خاورمیانه در حال سوختن است.
من معتقدم که دولت بایدن در ابتدا چندین اشتباه مرتکب شد که اکنون سعی در اصلاح آنها دارد. یکی از اولین گام‌هایی که او پس از به دست گرفتن قدرت برداشت، حذف نام حوثی‌ها به عنوان یک سازمان تروریستی خارجی بود. این اقدام شامل مواردی است که مایک پمپئو و من برای آن اصرار داشتیم، زیرا واضح است که حوثی‌ها تمام تعاریف قانونی یک سازمان تروریستی خارجی را رعایت می‌کنند. حذف این طبقه‌بندی اشتباه بود.
زمانی که پرزیدنت ترامپ روی کار آمد، جرد کوشنر را به عنوان فرستاده به خاورمیانه منصوب کرد و ما یک طرح صلح چند صد صفحه ای با چشم‌انداز اقتصادی و سیاسی ارائه کردیم. پرزیدنت بایدن نه فرستاده‌ای برای خاورمیانه منصوب کرد و نه طرحی برای صلح برای خاورمیانه ارائه کرد. او همچنین یک سخنرانی در مورد خاورمیانه ایراد نکرد، منظور من هیچ سخنرانی راهبردی است، همان‌طور که رئیس‌جمهور ترامپ ۵ ماه پس از به قدرت رسیدن وقتی به پادشاهی عربی سعودی رفت.
بنابراین، هیچ فرستاده‌ای برای خاورمیانه و هیچ طرح صلحی برای خاورمیانه وجود نداشت. هیچ حس استراتژیکی وجود نداشت. همه این نکات، ارکان اساسی یک سیاست خارجی مؤثر را تشکیل می‌دهند. اکنون، دولت سیاست خارجی آمریکا بسیار واکنشی شده است.
ما با قواعد ایران بازی می‌کنیم. من معتقدم که ایران خود حرکت‌ها را تنظیم می‌کند، چه از طریق حزب‌الله باشد و چه از طریق حوثی‌ها. به نظر می‌رسد که ما هر روز در پاسخ به یک تحریک جدید از خواب بیدار می‌شویم. ما در خط دفاعی هستیم و طرف مقابل در حمله است. ما باید این پویایی را اصلاح و معکوس کنیم. تا زمانی که این کار را انجام ندهیم، فکر می‌کنم شما همچنان شاهد شعله‌ور بودن خاورمیانه خواهید بود.

  • پس به نظر می‌رسد شما به صراحت می‌گویید آمریکا در خاورمیانه استراتژی ای ندارد؟

-من هیچ مدرکی دال بر استراتژی دولت بایدن در خاورمیانه ندیده‌ام و می‌خواهم مثالی از آن بزنم: اولین سفر خارجی پرزیدنت ترامپ به خاورمیانه بود. وی در ریاض در برابر ۵۵ کشور عربی و مسلمان سخنرانی کرد. این سخنرانی همان استراتژی است که ما در طول ۴ سال اجرا کرده‌ایم. ای کاش رئیس‌جمهور بایدن در زمان روی کار آمدن خود سخنرانی مشابهی انجام می‌داد. ای کاش او یک فرستاده ویژه برای خاورمیانه تعیین می‌کرد و ای کاش یک طرح صلح ارائه می‌کرد. اما همه این موارد وجود نداشت.
در غیاب آن، افرادی که برای رئیس‌جمهور کار می‌کنند، استراتژی جامعی برای اجرای آن مانند زمان من ندارند؛ بنابراین من فکر می‌کنم اینها برخی از مسائل اساسی است که باید به آنها پرداخت.

بازگشت ترامپ

  • آخرین سؤال من در مورد انتخابات است: به نظر شما ترامپ پیروز می‌شود؟ آیا در صورت پیروزی به تیم او در کاخ سفید خواهید پیوست؟

- مردم آمریکا در ماه نوامبر به این سؤال پاسخ خواهند داد. من سعی می‌کنم از تحلیل سیاسی دوری کنم. نیمه‌های زیادی از این دیدار باقی مانده است. با این حال، آنچه می‌توانم بگویم این است که ایالات متحده در ۲۰ سال گذشته برای یافتن سیاست خارجی مناسب در خاورمیانه تلاش کرده است. من فکر می‌کنم پرزیدنت ترامپ سیاست درستی را پیدا کرد، همان‌طور که در ریاض و در طول دوران ریاست‌جمهوری خود بیان کرد و تیم خوبی را گرد هم آورد که روی این استراتژی کار می‌کردند. ما توانستیم داعش را شکست دهیم و نفوذ و گسترش ایران را معکوس کنیم. ما یک طرح صلح بسیار معتبر بین اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها ارائه کردیم. من فکر می‌کنم بسیاری از اینها هنوز هم معتبر و واقعی هستند؛ بنابراین، من می‌خواهم شاهد بازگشت به آن باشم. من فکر می‌کنم دولت بایدن در حال حرکت به این سمت است که من از دیدن آن خوشحالم. اما هنوز راه زیادی در پیش است.



راهی به‌سوی مذاکره: ایران و آمریکا چگونه به این لحظه رسیدند؟

یک نقاش ایرانی در حال بازسازی و رنگ‌آمیزی دوباره یک نقاشی دیواری ضد آمریکایی در تهران است (خبرگزاری فرانسه)
یک نقاش ایرانی در حال بازسازی و رنگ‌آمیزی دوباره یک نقاشی دیواری ضد آمریکایی در تهران است (خبرگزاری فرانسه)
TT

راهی به‌سوی مذاکره: ایران و آمریکا چگونه به این لحظه رسیدند؟

یک نقاش ایرانی در حال بازسازی و رنگ‌آمیزی دوباره یک نقاشی دیواری ضد آمریکایی در تهران است (خبرگزاری فرانسه)
یک نقاش ایرانی در حال بازسازی و رنگ‌آمیزی دوباره یک نقاشی دیواری ضد آمریکایی در تهران است (خبرگزاری فرانسه)

امروز، شنبه، در سلطان‌نشین عمان، گفت‌وگوهایی میان ایران و ایالات متحده برگزار شد، به عنوان تلاشی برای احیای مذاکرات متوقف‌شده درباره برنامه هسته‌ای شتاب‌گرفته تهران.

با این حال، دو طرف حتی پیش از آغاز مذاکرات بر سر شکل و مکانیزم آن اختلاف دارند. در حالی‌ که رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، اصرار دارد مذاکرات به‌صورت مستقیم انجام شود، عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه ایران، اعلام کرده که کشورش فقط از طریق واسطه و به‌صورت غیرمستقیم با فرستاده آمریکا در امور خاورمیانه، استیو ویتکوف، گفت‌وگو خواهد کرد.

گرچه این اختلاف ممکن است ظاهری به نظر برسد، اما معنا و پیامدهای عمیقی در خود دارد. مذاکرات غیرمستقیم تاکنون هیچ پیشرفتی به همراه نداشته، به‌ویژه از زمانی که ترامپ در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش پس از سه سال از امضای توافق هسته‌ای در سال ۲۰۱۵، از آن خارج شد.

دو زن ایرانی در کنار نقاشی ضد آمریکایی بر دیوار سفارت سابق ایالات متحده در مرکز تهران در حال قدم زدن هستند (رویترز)

در ۸ مه ۲۰۱۸، ترامپ سند خروج از برجام را امضا و آن را علنی کرد.

از آن زمان، ترامپ تحریم‌های جدیدی علیه ایران اعمال کرده و آن را بخشی از استراتژی «فشار حداکثری» خوانده است. او بارها تأکید کرده که گزینه نظامی همچنان روی میز است، هرچند مرتب از امکان رسیدن به توافق جدید سخن گفته. ترامپ در همین راستا، پیامی به رهبر ایران، علی خامنه‌ای (۸۵ ساله) ارسال کرده است.

در مقابل، خامنه‌ای هشدار داده که هرگونه حمله به ایران با پاسخ مشابه و شدید روبه‌رو خواهد شد.

در ادامه، نکات کلیدی درباره این پیام، برنامه هسته‌ای ایران، و تنش‌های مداوم میان تهران و واشنگتن از زمان انقلاب ۱۹۷۹ ارائه می‌شود:

چرا ترامپ پیام فرستاد؟

ترامپ پیام خود را در ۵ مارس به خامنه‌ای فرستاد و روز بعد در یک مصاحبه تلویزیونی گفت: «برایشان نوشتم و گفتم: امیدوارم به مذاکره فکر کنید، چون اگر مجبور به اقدام نظامی شویم، فاجعه‌بار خواهد بود.»

ترامپ پس از بازگشت به کاخ سفید تلاش دارد روند مذاکرات را پیش ببرد، در حالی‌ که تحریم‌ها را تشدید کرده و تهدید می‌کند که آمریکا یا اسرائیل ممکن است تأسیسات هسته‌ای ایران را هدف قرار دهند.

ترامپ یادداشتی را که برای خروج از توافق هسته‌ای ایران در تاریخ ۸ مه ۲۰۱۸ امضا کرده است، به نمایش می‌گذارد (آسوشیتدپرس)

او در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش نیز پیام مشابهی ارسال کرده بود که با واکنش تند خامنه‌ای روبه‌رو شد. با این حال، پیام‌های پیشین ترامپ به رهبر کره شمالی، کیم جونگ اون، به دیدارهای مستقیمی انجامید، گرچه این دیدارها به توافقی درباره برنامه هسته‌ای و موشک‌های بالستیک کره شمالی که توانایی هدف‌گیری خاک آمریکا را دارند، نینجامید.

پاسخ ایران چه بود؟

رئیس‌جمهور ایران، مسعود پزشکیان، مذاکره مستقیم با آمریکا را رد کرد و در نشست هیئت دولت گفت: «ما از گفت‌وگو فرار نمی‌کنیم، اما تجربه‌های گذشته نشان داد وعده‌های توخالی، ریشه بحران‌ها بوده است. طرف مقابل باید برای اعتمادسازی، جدیت نشان دهد.»

رهبر ایران، خامنه‌ای نیز به سخنان ترامپ واکنش نشان داد و با لحنی تند گفت: «آن‌ها تهدید به آشوب می‌کنند، اما ما احتمال حمله خارجی را کم می‌دانیم. و اگر چنین حمله‌ای صورت گیرد، بدون شک پاسخ کوبنده‌ای خواهیم داد.»

اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، در پلتفرم «ایکس» نوشت: «تهدید علنی به بمباران از سوی رئیس یک کشور علیه ایران، نقض آشکار اصول صلح و امنیت بین‌المللی است. خشونت خشونت می‌آورد، صلح صلح می‌آورد. توپ در زمین آمریکاست تا مسیر را تعیین کند... و مسئولیت عواقبش را بپذیرد.»

رهبر جمهورى اسلامى ايران، علی خامنه‌ای، در خطبه‌های نماز عید فطر در تهران (رسانه ریاست جمهوری ایران)

در فضای رسانه‌ای نیز، روزنامه «تهران تایمز» نزدیک به دفتر خامنه‌ای ـ بدون ذکر منبع ـ گزارش داد که ایران «موشک‌هایی آماده کرده که می‌توانند اهداف آمریکایی را هدف قرار دهند». این گزارش هم‌زمان با استقرار بمب‌افکن‌های رادارگریز «بی-۲ اسپیریت» آمریکا در جزیره دیه‌گو گارسیا منتشر شد؛ جزیره‌ای که در برد حملات به ایران و همچنین حوثی‌های مورد حمایت تهران در یمن قرار دارد؛ نیروهایی که آمریکا از ۱۵ مارس حملات خود به آن‌ها را افزایش داده است.

چرا برنامه هسته‌ای ایران باعث نگرانی غرب است؟

با اینکه تهران همواره بر صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای خود تأکید کرده، اما اظهارات برخی مقام‌ها حاکی از آن است که ممکن است ایران در پی ساخت سلاح هسته‌ای باشد.

ایران اکنون در حال غنی‌سازی اورانیوم تا سطح ۶۰ درصد است؛ درصدی بسیار نزدیک به سطح مورد نیاز برای ساخت سلاح هسته‌ای، که هیچ کشور فاقد برنامه تسلیحات هسته‌ای، به آن دست نمی‌زند.

دو زن ایرانی در کنار نقاشی ضد آمریکایی بر دیوار سفارت سابق ایالات متحده در مرکز تهران در حال قدم زدن هستند (رویترز)

طبق توافق برجام در سال ۲۰۱۵، ایران مجاز بود اورانیوم را تا سقف ۳.۶۷ درصد و با ذخیره‌ای حداکثر ۳۰۰ کیلوگرم غنی‌سازی کند. اما آخرین گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نشان می‌دهد که ایران اکنون حدود ۸۲۹۴.۴ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده در اختیار دارد که بخشی از آن تا سطح ۶۰ درصد غنی‌سازی شده است.

نهادهای اطلاعاتی آمریکا برآورد می‌کنند که ایران هنوز ساخت سلاح هسته‌ای را آغاز نکرده، اما فعالیت‌هایی انجام داده که اگر تصمیم به ساخت سلاح بگیرد، مقدمات آن فراهم باشد.

در یک مصاحبه تلویزیونی، علی لاریجانی، مشاور رهبر ایران گفت: ایران توانایی ساخت بمب هسته‌ای را دارد، اما به‌دنبال آن نیست و با بازرسی‌های بین‌المللی مخالفتی ندارد. اما هشدار داد که اگر ایران مورد حمله آمریکا یا اسرائیل قرار گیرد، شاید چاره‌ای جز رفتن به‌سوی سلاح هسته‌ای نداشته باشد.

ریشه‌های تنش در روابط دو کشور چیست؟

در دوران حکومت شاه، محمدرضا پهلوی، ایران متحد راهبردی ایالات متحده بود. شاه سلاح‌های آمریکایی می‌خرید و به سازمان سیا اجازه داده بود ایستگاه‌های شنود مخفی برای جاسوسی از اتحاد شوروی برپا کند. در سال ۱۹۵۳، سازمان سیا در کودتایی نقش داشت که به برکناری نخست‌وزیر منتخب و تحکیم قدرت شاه انجامید.

اما در ژانویه ۱۹۷۹، شاه در پی اعتراضات گسترده مردمی از کشور گریخت و انقلاب اسلامی به رهبری روح‌الله خمینی، نظامی دینی در ایران برقرار کرد.

در نوامبر همان سال، دانشجویان به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند و دیپلمات‌ها را ۴۴۴ روز به گروگان گرفتند که به قطع روابط دیپلماتیک بین دو کشور انجامید.

در جریان جنگ ایران و عراق در دهه ۱۹۸۰، بحران میان ایران و آمریکا تشدید شد، به‌ویژه در جریان «جنگ نفت‌کش‌ها» که در آن نیروی دریایی آمریکا اهداف ایرانی را بمباران کرد و به اشتباه یک هواپیمای مسافربری ایرانی را با ۲۹۰ سرنشین سرنگون ساخت.

از آن زمان، روابط ایران و آمریکا میان دشمنی شدید و فرصت‌های دیپلماتیک نادر در نوسان بوده است؛ مهم‌ترین نقطه امید، توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ بود. اما خروج یک‌جانبه ترامپ از آن توافق، موج جدیدی از تنش‌ها را آغاز کرد که همچنان منطقه را درگیر کرده است.

در آوریل ۲۰۱۹، ترامپ دستور داد نام سپاه پاسداران را در فهرست گروه‌های تروریستی جهانی قرار دهند. در پی آن، تنش‌ها در خلیج افزایش یافت.

بنر ضد آمریکایی در یکی از خیابان‌های تهران، ۸ آوریل ۲۰۲۵ (رویترز)

در ۳ ژانویه ۲۰۲۰، ترامپ دستور ترور قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس، را صادر کرد. خودرو حامل او و همراهانش در بغداد هدف حمله موشکی آمریکا قرار گرفت.

در پاسخ، سپاه پاسداران حمله موشکی به پایگاه عین‌الاسد انجام داد که محل استقرار نیروهای آمریکایی بود و منجر به زخمی شدن شماری از نظامیان شد.