سود و زیان حملات آمریکا و بریتانیا علیه حوثی ها؛ چه خواهد شد؟

 جنگنده بریتانیا از پایگاه آکراتاری بریتانیا در قبرس پرواز کرد و به ائتلاف آمریکا و بریتانیا در دریای سرخ پیوست (وزارت دفاع بریتانیا)
 جنگنده بریتانیا از پایگاه آکراتاری بریتانیا در قبرس پرواز کرد و به ائتلاف آمریکا و بریتانیا در دریای سرخ پیوست (وزارت دفاع بریتانیا)
TT

سود و زیان حملات آمریکا و بریتانیا علیه حوثی ها؛ چه خواهد شد؟

 جنگنده بریتانیا از پایگاه آکراتاری بریتانیا در قبرس پرواز کرد و به ائتلاف آمریکا و بریتانیا در دریای سرخ پیوست (وزارت دفاع بریتانیا)
 جنگنده بریتانیا از پایگاه آکراتاری بریتانیا در قبرس پرواز کرد و به ائتلاف آمریکا و بریتانیا در دریای سرخ پیوست (وزارت دفاع بریتانیا)

حملات هوایی آمریکا و بریتانیا به انبارهای اسلحه و پایگاه های نظامی حوثی ها در یمن جنبه غافلگیرکننده نداشت. دو روز پیش تلویحا به امکان انجام چنین حملاتی اشاره شده بود و گفته شد که در پاسخ به اقدامات خصمانه حوثی ها در دریای سرخ خواهد بود. اما با این حال این حملات پرسش های متعددی درباره اثر آنها بر بحران یمن به خصوص تبعات آنها بر توان و نفوذ حوثی ها مطرح می کند.
حملات پنجشنبه شب (۱۱ ژانویه) در یمن رویداد تاریخی در جنگ یمن است که ممکن است این جنگ را به روندهای دیگر و تحولات کلیدی سوق دهد. شواهد بسیاری پیش از این حملات نشان می داد که روند سیاسی بلند مدتی آغاز شده تا شاید بتوان خط پایانی برای این جنگ متصور شد چون سازمان ملل نقشه راه صلح یمن را اعلام کرد و قرار بود که توافق درباره آن ماه جاری انجام شود.

حملات آمریکا و بریتانیا به مواضع گروه حوثی در یمن غافلگیرکننده نبود چون پیش از آن علنا تهدیدهایی در این باره مطرح شده بود (اکس)

مارک کیمیت دستیار پیشین وزیر خارجه آمریکا در گفتگو با «الشرق الاوسط» اظهار کرد «به نظر من حملات موفق بوده و به اهدافشان اصابت کردند. البته این حملات با تاخیر انجام شدند اما با این حال باید منتظر ماند و دید که پاسخ حوثی ها چه خواهد بود. اگر حوثی ها به عواقب ادامه تجاوزات خود پی برده باشند باید قبل از هر گونه پاسخ به اقداماتشان خوب فکر کنند. اما طرف ما حوثی ها هستند که برآوردم این است که پاسخ خواهند داد».
کیمیت با ارزیابی اینکه حملات بیشتری در راه است افزود «آژانس های اطلاعاتی آمریکا به قول معروف زیان و خسارات ناشی از این حملات هوایی را ارزیابی خواهند کرد و پس از آن اطلاعات بیشتری خواهیم داشت. شاید این حملات به طور جزئی به اهدافشان اصابت کرده و شاید حملات دیگری در راه است. این امر در چنین عملیاتی طبیعی است».
این مقام سابق آمریکا معتقد است «تصمیم افزایش تنش با ایران است چون این گروه ها توسط ایران آموزش دیده و مجهز شده اند. تهران می گوید که این گروه ها تحت کنترل ایران نیستند و مراکز تصمیم گیری مستقل دارند اما ارزیابی آمریکا خلاف این ادعا را می گوید».
کیمیت گفت «گنجاندن دوباره حوثی ها در فهرست تروریسم ضروری است. دولت بایدن به هدف خود نرسید چون دولت بایدن انتظار داشت حوثی ها پس از حذف از فهرست تروریسم رویکرد میانه رو در پیش می گیرند و اقدامات ستیزه جویانه آنها کاهش پیدا می کند و حملات تروریستی کمتری انجام خواهند داد اما حملات حوثی ها در دریای سرخ افزایش پیدا کرده است. حوثی ها امروز بسیار بدتر از زمانی هستند که در فهرست تروریسم بودند. بنابراین تصور می کنم دولت آمریکا دوباره حوثی ها را به لیست تروریسم خواهد برد».
از سوی دیگر علی الصراری مشاور نخست وزیر یمن و از اعضای ارشد حزب سوسیالیست یمن معتقد است «گروه حوثی پس از این حملات به چند دستاورد سیاسی دست پیدا کردند و هوادارانشان در داخل و خارج یمن افزایش پیدا خواهد کرد چون حالا حوثی ها را با جنبش «حماس» مقایسه می کنند که به دلیل تجاوز اسرائیل علیه فلسطینیان در غزه و کرانه باختری با اسرائیل و آمریکا می جنگند. شعارهای حوثی در این باره قبلا مورد تردید بود چون اقدامات خصمانه حوثی ها علیه مردم یمن بود».
الصراری در ادامه گفتگو با «الشرق الاوسط» افزود «اگر تلاش های سعودی و عمان برای افزایش سرعت در آغاز روند صلح در یمن و توافق درباره نقشه راه ادامه پیدا کند موضع حوثی ها پس از حملات اخیر آمریکا و بریتانیا در مذاکرات تقویت می شود چون حوثی ها بر این باورند که در یمن و کشورهای عربی محبوبیت پیدا کرده اند اما به نظر من تلاش ها برای برقراری صلح پس از حملات اخیر ادامه پیدا نخواهد کرد».
او معتقد است که این حملات به توان نظامی حوثی ها ضربه نزدند به خصوص اینکه مدتی پیش از انجام این حملات تهدیدهایی در این باره مطرح شده بود و حوثی ها فرصت کافی برای پنهان کردن تسلیحات و دستگاه ها و تجهیزات نظامی خود در غارها و مخفیگاه ها داشتند. بنا به آمار تعداد کشته ها و زخمی های حوثی ها ۶ نفر در ۷۳ حمله هوایی است که همین نشان دهنده بی فایده بودن این حملات است.
الصراری خاطر نشان کرد «این حملات متمرکز نبودند و مواضع بسیاری را مورد هدف قرار دادند و این نشان می دهد که صرفا برای رساندن پیام و هشدار به حوثی ها بود چون حوثی ها پا را از گلیم خود درازتر و جرات تهدید منافع غربی ها را پیدا کردند. آنها می خواستند که حوثی ها صرفا نفوذ خود را افزایش دهند اما تهدید نکنند».

 

فرار از مسئولیت

به نظر می رسد که آمریکا و متحدان غربی اش دچار سردرگمی شدید شده اند و میان رسیدن به حل سیاسی در یمن و نگهداشتن حوثی ها و تمایل زیاد به برقراری امنیت در مسیر کشتیرانی و حفاظت از منافع اقتصادی خود گیر افتاده اند.

به احتمال زیاد حوثی ها پس از حملات آمریکا و بریتانیا فرصتی برای فرار از مسئولیت خود در برقراری صلح خواهند یافت (فرانس پرس)

 

عبد الجلیل الحقب پژوهشگر سیاسی یمنی با الصراری هم نظر است که این حملات به مثابه تایید ادعای حوثی ها در رویارویی با اسرائیل و غرب است. الحقب افزود «آنچه در یمن روی می دهد در عمل به نفع اسرائیل و حوثی ها و ایران است. مردم یمن هر سه طرف را قبول ندارند. این حملات خسارات و زیان فراوانی به مردم و کشور یمن و آینده سیاسی و اقتصاد و معیشت مردم وارد خواهد کرد».
الحقب در ادامه گفتگو با «الشرق الاوسط» گفت «این حملات خدشه ای به توان نظامی حوثی ها وارد نمی کنند مگر در صورتی که تحولات دیگری روی دهد و حملات طولانی تری انجام شود و یا اینکه این حملات به یک جنگ تمام عیار تبدیل شود. اگر این رویارویی برنده قطعی نداشته باشد و جنگ روی زمین آغاز نشود و جامعه و حکومت یمن برای مقابله با این گروه مورد حمایت قرار نگیرند حوثی ها توان و قابلیت های نظامی برای توسعه و افزایش توانمندی های خود و جبران خسارات و جذب پیکارجویان بیشتر را دارند».
یک مقام دولتی یمن گفت برآوردم این است که حوثی ها با لجبازی به سمت گسترش درگیری می روند و کار به جاهای باریک خواهد کشید و جامعه یمن و منطقه فجایع و مصیبت های بیشتری خواهند دید و گروه حوثی در این شرایط از مسئولیت خود در برقراری صلح و تامین مطالبات معیشتی مردم شانه خالی خواهند کرد.
این مقام یمنی که نخواست نامش منتشر شود در گفتگو با «الشرق الاوسط» از مواضع جامعه بین الملل درباره تنش ها در دریای سرخ انتقاد کرد و گفت «جامعه جهانی به دولت قانونی و به رسمیت شناخته شده یمن مراجعه نمی کند. فشارهای بین المللی در همه این سالها به افزایش نفوذ حوثی ها در چند سال گذشته ختم شد اما حالا زمان آن فرا رسیده که قدرت های بین المللی عبرت بگیرند و درک کنند که پایان این کودتا و پایان دادن به حضور حوثی ها در سواحل و بنادر یمن تنها راه تامین منافع قدرت های بزرگ است».

 

کاسبی یا سرنوشت «داعش»

حوثی ها تهدید کردند که در پاسخ به حملات هوایی آمریکا و بریتانیا منافع و شناورهای آمریکا و بریتانیا در دریای سرخ را مورد هدف قرار می دهند. برخی از سران حوثی به آمریکا و بریتانیا هشدار دادند که نحوه پایان این تقابل دست این دو کشور نخواهد بود.
صلاح علی صلاح پژوهشگر سیاسی گفت «حملات آمریکا و بریتانیا تاثیر بسیار محدودی بر حوثی ها خواهد داشت. حوثی ها حالا با لحن تندتر حرف می زنند و می گویند که ادعاهایشان درباره رویارویی با دشمنان خارجی درست بوده است اما حوثی ها در حقیقت به دنبال جلب حمایت مردم و جذب پیکارجو هستند. این حملات از نظر نظامی محدود بودند و در یک محدوده جغرافیایی گسترده انجام شدند».
صلاح گفت «این حملات هوایی ناگهانی نبود و بنابراین حوثی ها پیش از حملات همه اقدامات احتیاطی خود را در نظر گرفته بودند. ضمنا اکثر اهداف حملات بریتانیا و آمریکا همان هایی بودند که در سال های گذشته توسط جنگنده های ائتلاف حمایت از دولت یمن شناسایی شده و مورد هدف قرار گرفته بودند. پس حوثی ها از نظر منطقی مخفیگاه و پادگان های مخفی دارند. احتمالا هدف این حملات کاهش یا از بین بردن توان نظامی حوثی ها نبوده بلکه صرفا پیام معینی بوده است».

حوثی ها مناطق ساحلی دریای سرخ را به سکوی حملات خود در دریای سرخ تبدیل کرده اند (رویترز)

 

صلاح گفت «تضعیف توانمندی های نظامی حوثی ها به افزایش تنش و سیر تحول رویدادها بستگی دارد که منجر به عملیات نظامی زمینی خواهد شد یا نه. البته این هزینه نظامی کلان و هزینه اقتصادی دارد چون در چنین شرایطی هر گونه فعالیت و کشتیرانی در دریای سرخ متوقف و مسیر دریای سرخ بسته می شود و مسیر کشتی ها در دوره جنگ تغییر خواهد کرد».
از سوی دیگر یک پژوهشگر سیاسی یمنی مقیم در صنعا که نخواست نامش منتشر شود در گفتگو با «الشرق الاوسط» گفت «مساله این است که حوثی ها با سوءاستفاده از تحولات جاری به دنبال کسب محبوبیت و مقبولیت میان مردم کشورهای عربی هستند و نیز به دنبال جمع آوری کمک های مالی و جذب نیرو. این مساله باعث افزایش نفوذ ایران در منطقه در پی افزایش دو دستگی در جوامع عربی می شود که همه این شرایط به نفع اسرائیل خواهد بود».
این پژوهشگر یمنی افرود «حوثی ها روی این مساله حساب می کنند که آمریکا و متحدانش نمی خواهند وارد یک جنگ تمام عیار با آنها شوند و صرفا به دنبال تقویت موضع و توان چانه زنی در مذاکرات هستند. اگر جنگ تمام عیار آغاز شود وضعیت به کلی فرق خواهد کرد چون حوثی ها در صورت ادامه لجبازی و تجاوزگری شاید به سرنوشت «داعش» در عراق دچار شوند».



محمد بن سلمان و ترامپ؛ تعمیق شراکت و حمایت از ثبات

محمد بن سلمان همراه با دونالد ترامپ طی سفر ترامپ به عربستان در مه 2025 (واس)
محمد بن سلمان همراه با دونالد ترامپ طی سفر ترامپ به عربستان در مه 2025 (واس)
TT

محمد بن سلمان و ترامپ؛ تعمیق شراکت و حمایت از ثبات

محمد بن سلمان همراه با دونالد ترامپ طی سفر ترامپ به عربستان در مه 2025 (واس)
محمد بن سلمان همراه با دونالد ترامپ طی سفر ترامپ به عربستان در مه 2025 (واس)

ولیعهد و نخست‌وزیر پادشاهی عربی سعودی، شاهزاده محمد بن سلمان بن عبدالعزیز، امروز بنا بر دستور خادم حرمین شریفین، ملک سلمان بن عبدالعزیز، و در پاسخ به دعوت رئیس‌جمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، سفر رسمی کاری خود به آمریکا را آغاز می‌کند.

دیوان پادشاهی سعودی در بیانیه‌ای اعلام کرد که شاهزاده محمد بن سلمان در این سفر، روابط دوجانبه و راه‌های تقویت آن در حوزه‌های مختلف را بررسی خواهد کرد و همچنین به گفت‌وگو درباره مسائل دارای اهتمام مشترک خواهد پرداخت.

محافل سیاسی در ایالات متحده این سفر را رویدادی راهبردی می‌دانند که به تعمیق شراکت و حمایت از ثبات کمک می‌کند؛ و کاخ سفید با توجه و آمادگی قابل‌توجهی از آن استقبال می‌کند.

ترامپ شامگاه جمعه، هنگام حرکت به‌سوی فلوریدا برای گذراندن تعطیلات آخر هفته، گفت: «این سفر چیزی بیش از یک دیدار است... ما پادشاهی عربی سعودی و ولیعهد را گرامی می‌داریم.»

در چارچوب پوشش گسترده «الشرق الأوسط» از این سفر، شماری از کارشناسان دو کشور و مقام‌های پیشین درباره اهمیت تقویت روابط و نیز موضوعاتی که قرار است در گفت‌وگوها مطرح شود، از جمله فرصت‌های راه‌حل‌های سیاسی برای مسائل منطقه و افزایش همکاری اقتصادی، سخن گفتند.

باربارا لیف، معاون پیشین وزیر امور خارجه ایالات متحده در امور خاور نزدیک، می‌گوید روابط میان دو کشور «برای شکل‌دادن به تلاشی مشترک جهت دستیابی به ثبات، و سپس کمک به منطقه برای حرکت در مسیر ممکن، بسیار حیاتی است».
مایکل راتنی، سفیر پیشین آمریکا در سعودی، نیز اظهار کرد: «دگرگونی‌ای که پادشاهی عربی سعودی تجربه کرده، با سرعت بالایی پیش می‌رود. ماهیت جامعه و اقتصاد به‌شکل چشمگیری تغییر کرده است و آمریکایی‌ها به‌تدریج ـ هرچند آهسته ـ این تغییرات را مشاهده می‌کنند.»

سوی دیگر، آرون دیوید میلر، پژوهشگر مؤسسه «کارنگی برای صلح بین‌المللی»، معتقد است این سفر «روابط سعودی ـ آمریکایی را به سطحی تازه ارتقا خواهد داد».

مدیران ارشد شرکت‌های فعال در حوزه هوش مصنوعی نیز به «الشرق الأوسط» گفتند پادشاهی عربی سعودی اکنون یکی از سریع‌ترین و جذاب‌ترین بازارها برای سرمایه‌گذاری‌های فناورانه است و شراکت‌های دو طرف در زمینه هوش مصنوعی، محاسبات پیشرفته و امنیت سایبری در حال گسترش است.


محمد بن سلمان و آمریکا… از ایجاز تا انجام

محمد بن سلمان همراه با دونالد ترامپ طی سفر ترامپ به عربستان در مه 2025 (واس)
محمد بن سلمان همراه با دونالد ترامپ طی سفر ترامپ به عربستان در مه 2025 (واس)
TT

محمد بن سلمان و آمریکا… از ایجاز تا انجام

محمد بن سلمان همراه با دونالد ترامپ طی سفر ترامپ به عربستان در مه 2025 (واس)
محمد بن سلمان همراه با دونالد ترامپ طی سفر ترامپ به عربستان در مه 2025 (واس)

در جریان نشست سران سعودی و آمریکا که سپتامبر ۲۰۱۵ در کاخ سفید میان خادم حرمین شریفین، ملک سلمان بن عبدالعزیز، و رئیس‌جمهوری پیشین آمریکا باراک اوباما برگزار شد، شاهزاده محمد بن سلمان «ایجازی» درباره دیدگاه‌های سعودی نسبت به رابطه استراتژیک دو کشور برای قرن بیست‌ویکم ارائه داد.
در آن زمان، به‌روشنی پیداست که شاهزاده جوان دارای تصور و رویکردی تازه نسبت به روابط سعودی ـ آمریکا است؛ روابطی که طی بیش از هشتاد سال مراحل و تحولاتی را پشت سر گذاشته، و او مصمم بود مسیرهای آینده آن را بازتعریف کند.

ملک سلمان بن عبدالعزیز در دیدار با باراک اوباما در کاخ سفید – سپتامبر 2015 (واس)

ریاست‌جمهوری آمریکا طی ده سال بعد میان جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها در نوسان بود؛ اما نقطه عطف زمانی رقم خورد که شاهزاده محمد بن سلمان برای نخستین بار در مارس ۲۰۱۷ در کاخ سفید با دونالد ترامپ دیدار کرد؛ دیداری که ترامپ را به انتخاب ریاض به‌عنوان نخستین مقصد خارجی‌اش در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش سوق داد.
در جریان سفر تاریخی او به ریاض در ماه مه ۲۰۱۷، ترامپ سخنرانی‌ای در برابر رهبران جهان عرب و اسلام ایراد کرد که بر نگرانی‌های مربوط به تروریسم و درگیری‌های خاورمیانه متمرکز بود. و در همان سفر، ملک سلمان بن عبدالعزیز و ترامپ «اعلامیه چشم‌انداز استراتژیک مشترک» میان دو کشور را امضا کردند.
در ژانویه ۲۰۲۰، جو بایدن به‌عنوان رئیس‌جمهوری سوگند یاد کرد و وعده داد روابط با نزدیک‌ترین شریک آمریکا را محدود خواهد کرد. اما وعده‌اش در برابر واقعیت‌ها و درک اهمیت شراکت سعودی ـ آمریکایی در شرایط تحول‌یافته ناشی از جنگ روسیه ـ اوکراین و دیگر دگرگونی‌های صحنه جهانی تاب نیاورد؛ و بدین‌ترتیب بایدن در ژوئیه ۲۰۲۲ به جده آمد تا با ملک سلمان بن عبدالعزیز و ولیعهد، شاهزاده محمد بن سلمان، دیدار کند.

شاهزاده محمد بن سلمان در دیدار با جو بایدن در ریاض – ژوئیه 2022 (رویترز)

مسئولان سعودی همواره تأکید می‌کنند که روابط با آمریکا استراتژیک و باثبات است و آمدن پیاپی دولت‌ها در کاخ سفید تأثیری بر آن نمی‌گذارد.
در همین ده سال، سعودی‌ها به مسیر توسعه توانمندی‌ها، گسترش قابلیت‌ها، تحقق اهداف چشم‌انداز خود و افزایش جایگاهشان در سطح جهان ادامه دادند.
تحولات روابط سعودی ـ آمریکایی جدا از دگرگونی‌های ژرفی که جهان تجربه کرد نبود؛ از جمله: صعود چین به‌عنوان رقیب راهبردی واشینگتن، انتقال مراکز ثقل اقتصادی به‌سوی آسیا، و جنگ اوکراین که اهمیت امنیت انرژی و نقش کشورهایی را که قادر به ثبات‌بخشی به بازارهای انرژی‌اند، تقویت کرد.
در همین حال، از میزان درگیری آمریکا در خاورمیانه کاسته شد و اولویت‌ها به سمت موضوعات دیگر چرخید؛ امری که برای ریاض فضایی گشود تا ابتکارهای منطقه‌ای مؤثری را رهبری کند؛ از تنش‌زدایی سیاسی گرفته تا شراکت‌های اقتصادی و ارائهٔ رویکردهای جدید برای امنیت منطقه‌ای.
هم‌زمان، فناوری‌ها و هوش مصنوعی به موتورهای اصلی اقتصاد جهانی بدل شدند؛ مسئله‌ای که باعث شد شراکت‌های سرمایه‌گذاری و فناورانه در محاسبات واشنگتن اهمیتی مرکزی‌تر پیدا کنند.
این تحولات مجموعاً بنیان‌های رابطهٔ میان ریاض و واشنگتن را از رابطه‌ای مبتنی بر نیازهای مقطعی به رابطه‌ای ساخته بر برابری، تلاقی منافع و مشارکت در ساخت آینده تبدیل کرده است.
پس از برعهده گرفتن دومین دورهٔ ریاست‌جمهوری، دونالد ترامپ بار دیگر در مه ۲۰۲۵ به ریاض سفر کرد و سخنرانی مفصلی ایراد نمود که در آن نه از تروریسم و جنگ‌ها، بلکه از «آینده‌ای روشن و تحولی بزرگ و شگفت‌انگیز در منطقه» به رهبری ملک سلمان و ولیعهد سخن گفت. در ریاض، سوریه حضور داشت و به درخواست عربستان، پروندهٔ تحریم‌ها بسته شد و رئیس‌جمهوری ترامپ با رئیس‌جمهوری احمد الشرع دیدار کرد.
ترامپ در خلال سخنرانی‌اش، از شاهزاده محمد پرسید: «آیا شب‌ها می‌خوابی؟» سپس افزود که شاهزاده «تمام شب را در اندیشهٔ بهتر کردن امور می‌گذراند». او پیامی به جهان داد مبنی بر این‌که دستاوردهای پادشاهی از بیرون نیامده، بلکه حاصل عزم رهبران و ملت آن برای ساختن کشورشان و پیش بردن چشم‌اندازهای منحصربه‌فردشان و ترسیم آینده به شیوهٔ خودشان بوده است. ترامپ این روند را «معجزهٔ معاصر به شیوهٔ عربی» توصیف کرد.

صحنه‌ای از دیدار سه‌جانبهٔ سعودی ـ آمریکایی ـ سوری در ریاض، مه 2025 (واس)

این روایت ما را به مصاحبهٔ مجلهٔ آمریکایی «لایف» با ملک عبدالعزیز در مارس ۱۹۴۳ بازمی‌گرداند؛ جایی که او را «مردی که با چشمی بیدار زمام پادشاهی‌اش را در دست دارد» توصیف کرده بود. چه شباهتی میان سخن دیروز دربارهٔ جدِ بنیان‌گذار و سخن امروز دربارهٔ نوادهٔ راه‌یافته!
در میان تمام این زمینه‌ها و در سایهٔ تحولات گستردهٔ منطقه، سفر شاهزاده محمد بن سلمان به واشنگتن و دیدارش با رئیس‌جمهوری ترامپ انجام می‌شود؛ دیداری که انتظار می‌رود به توافقات و قراردادهایی منجر شود. هرچند عنوان‌های سیاسی و امنیتی بر اخبار سفر غالب است، اما پرونده‌های اقتصادی و سرمایه‌گذاری نیز حضوری پررنگ خواهند داشت. شاید بهترین توصیف، سخن ترامپ باشد که گفت این دیدار نه یک جلسه، بلکه «تجلیل از سعودی و از شاهزادهٔ جوان» است.
همچنین گزارش‌های رسانه‌ای، همراه با گمانه‌زنی‌ها و اظهاراتی منسوب به سیاستمداران آمریکایی، همچنان بر احتمال «عادی‌سازی روابط سعودی با میانجیگری آمریکا» حساب می‌کنند؛ اما با وجود فشارها و تلاش‌ها، موضع سعودی در کنار حق ملت فلسطین پابرجا خواهد ماند.
منافع پادشاهی عربی سعودی با شریک مهم خود ایالات متحده ـ که حمایت از اسرائیل را بخشی از عقیدهٔ سیاسی خود می‌داند ـ هرگز بر عقیدهٔ سیاسیِ ریشه‌دار سعودی در حمایت از حق فلسطینیان مقدم نبوده است. سیاست خارجی سعودی نیز همچنان بر عدم‌ عادی‌سازی روابط بدون یک راه‌حل جامع برای مسئلهٔ فلسطین، شامل تشکیل کشور مستقل فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷، استوار است.
و اگرچه ماشین کشتار اسرائیل آنچه را که کرد در غزه و علیه مردم مقاوم آن و کوشید مسئلهٔ فلسطین را از میان بردارد، تلاش‌های سعودی به رهبری ملک سلمان و ولیعهد تنها به مشارکت فعال در توقف جنگ محدود نشد؛ بلکه سعودی شکافی تاریخی در مسیر راه‌حل دو کشوری ایجاد کرد: با اعلام «تحمیل راه‌حل» و کسب به رسمیت شناختن کشور فلسطین از کشورهای اثرگذار، در رأس آن کشور صادرکنندهٔ «وعده بلفور» و از تریبون سازمان ملل؛ همان جایی که شاهد تصویب تصمیم شومِ تقسیم بود و دهه‌ها صحنهٔ پیکار دیپلماتیک سعودی برای دفاع از حق فلسطین بوده است.
و با وجود تلاش‌های سعودی برای تحمیل تشکیل کشور فلسطینی با وجود مخالفت آمریکا، و امضای پیمان دفاع مشترک با پاکستانِ دارای زرادخانهٔ هسته‌ای، ترامپ بارها از قدردانی خود نسبت به سعودی، رهبری آن، و شخص شاهزاده محمد سخن گفت؛ زیرا «دوست قدرتمندِ صاحب‌اصل، احترامِ دوستش را برمی‌انگیزد»، حتی اگر در برخی مسائل اختلاف دیدگاه وجود داشته باشد. تجربهٔ سیاسی آمریکا نیز تنها به قدرتمندان بها می‌دهد: قدرتمندانی که قدرتشان از دستاورد است، نه از میراث و شعارها.
و فارغ از نوع توافقات و حجم دستاوردهای حاصل از این دیدار استثنایی میان دو کشور، قطعاً نتایج آن شراکت استراتژیک را ـ بر پایهٔ نگاه ولیعهد سعودی به این رابطه ـ تحکیم خواهد کرد. ناظران همچنین بر این باورند که نشست‌های واشنگتن بنیانی برای امنیت و شکوفایی منطقه و چشم‌اندازی برای آیندهٔ روابط استراتژیکی خواهند بود که نبوغ شاهزاده محمد بن سلمان آنها را از ایجاز به انجام رسانده است.


ترامپ با فروش جنگنده‌های «اف-۳۵» به سعودی موافقت کرد

جنگنده‌های پیشرفته آمریکایی «اف-۳۵» (آرشیویی)
جنگنده‌های پیشرفته آمریکایی «اف-۳۵» (آرشیویی)
TT

ترامپ با فروش جنگنده‌های «اف-۳۵» به سعودی موافقت کرد

جنگنده‌های پیشرفته آمریکایی «اف-۳۵» (آرشیویی)
جنگنده‌های پیشرفته آمریکایی «اف-۳۵» (آرشیویی)

رئیس‌جمهوری آمریکا، دونالد ترامپ، امروز (دوشنبه) اعلام کرد که ایالات متحده با فروش جنگنده‌های پیشرفتهٔ آمریکایی از نوع «اف-۳۵» به پادشاهی عربی سعودی موافقت کرده است.

ترامپ در گفت‌وگو با خبرنگاران در دفتر بیضی کاخ سفید گفت: «این کار را انجام خواهیم داد.»

قرار است رئیس‌جمهوری آمریکا فردا (سه‌شنبه) در کاخ سفید با ولیعهد سعودی، شاهزاده محمد بن‌سلمان، دیدار کند.