جوزف عون به«الشرق الأوسط»:  تصميم جنگ و صلح فقط در دست دولت است 

در اولین مصاحبه خود گفت که «تلاش بزرگ سعودی» خلأ ریاست‌جمهوری را پایان داد... و بر لزوم افشای حقیقت در پرونده بندر بیروت تأکید کرد

رئیس جمهور لبنان، ژوزف عون، در خلال گفت‌وگو با سردبير غسان شربل
رئیس جمهور لبنان، ژوزف عون، در خلال گفت‌وگو با سردبير غسان شربل
TT

جوزف عون به«الشرق الأوسط»:  تصميم جنگ و صلح فقط در دست دولت است 

رئیس جمهور لبنان، ژوزف عون، در خلال گفت‌وگو با سردبير غسان شربل
رئیس جمهور لبنان، ژوزف عون، در خلال گفت‌وگو با سردبير غسان شربل

پارلمان لبنان در ابتداى سال جاری، ژنرال جوزف عون را به عنوان رئیس‌جمهورى انتخاب کرد. این انتخاب، اشتیاق عمیق لبنانی‌ها را برای بازگشت به یک دولت طبیعی که مدت‌ها غایب بوده، زنده و امیدواری عربی و بین‌المللی را برای کمک به لبنان در بازسازی و بازگشت ثبات و شکوفایی تجدید کرد.
رئیس‌جمهور لبنان در اولین مصاحبه خود پس از انتخاب، با «الشرق الأوسط» درباره برنامه‌هایش برای اصلاحات، اعمال حاکمیت دولت و شکل روابط خارجی لبنان در دوره جدید صحبت می‌کند.
، رئیس‌جمهورى عون چند روز قبل از سفرش به سعودی تمایل خود را برای حضور لبنان در «چشم‌انداز ۲۰۳۰ سعودى» ابراز کرد و از نقش‌آفرینی پادشاهى عربى که به رهبری ولیعهد شاهزاده محمد بن سلمان برای پایان دادن به خلأ ریاست‌جمهوری لبنان انجام شد، تقدیر کرد.
در ادامه متن مصاحبه را می‌خوانید:

* کدام سخت‌تر است: فرماندهی ارتش یا ریاست‌جمهوری؟
-هر کدام شرایط خاص خود را دارد. در فرماندهی ارتش، حوزه کاری کاملاً نظامی و امنیتی بود و شامل روابط با ارتش‌های دیگر در خارج می‌شد. اما در کاخ ریاست‌جمهوری، دامنه مسئولیت‌ها گسترده‌تر شده است؛ باید با مسائل اقتصادی، دیپلماسی، امنیتی و روابط بین‌المللی سر و کار داشت.
در ارتش، آزادی عمل بیشتری دارید. به عنوان مثال، فرمانده ارتش می‌تواند آزادانه از پایگاه‌ها و نیروهایش بازدید کند، اما اینجا (ریاست‌جمهوری) بسیار مقید به پروتکل‌ها و برنامه‌های از پیش تعیین‌شده است. من از یک سیستم انضباطی نظامی به سیستمی آمده‌ام که نیاز به انضباط دارد اما رویکرد آن متفاوت است.
*از سیستم «فرمان روزانه» آمده‌اید... اما اداره جمهوری با این روش دشوار است، درست است؟
-طبیعی است. در ارتش، همه از یک سیستم فکری تبعیت می‌کنند؛ افسران و سربازان در یک مدرسه نظامی با انضباط یکسان آموزش می‌بینند و دادگاه نظامی بر امور نظارت دارد. اما در سیاست و دیپلماسی، رویکرد کاملاً متفاوت است.
در ارتش، «دستور» وجود دارد، اما در سیاست باید از طریق دیپلماسی کار کرد که نقش مهم‌تری دارد. در ارتش، ۱+۱=۲ است، اما در سیاست، ۱+۱ می‌تواند صفر، ده یا حتی صد باشد.
*آیا لبنانی‌ها می‌توانند پس از این سال‌های سخت، به بازگشت یک دولت طبیعی امیدوار باشند؟
-قطعاً! لبنان خسته شده است. لبنانی‌ها از جنگ‌های دیگران در سرزمینشان رنج برده‌اند. حق آنهاست که استراحت اقتصادی و سیاسی داشته باشند. مردم از کشمکش‌های سیاسی و مسئولان خود خسته شده‌اند. حتی برخی از دوستان ما نیز از ما خسته شده‌اند. هدف من از سخنرانی تحلیف، ساختن دولت بود. من به مشکلات مردم پرداختم. چهل سال در ارتش خدمت کردم، هشت سال فرمانده ارتش بودم و در تمام مناطق لبنان حضور داشتم. من از نزدیک شاهد سختی‌های نظامیان و مردم لبنان بودم. این تجربیات، پایه و اساس سخنرانی تحلیف من بود.

رئیس جمهور لبنان، ژوزف عون (رویترز)

*شما در دیدار با یک هیئت ایرانی درباره جنگ‌های دیگران و این‌که لبنان به اندازه کافی برای مسئله فلسطین هزینه داده است، صحبت کردید... آیا ما به سمت روابط دولت‌محور با ایران پیش می‌رویم؟
-ما به دنبال آن هستیم که روابطمان با همه کشورها بر اساس احترام متقابل و از موضع برابر باشد. رابطه‌ای که میان یک کشور و بخشی از سیاستمداران یا گروهی از لبنانی‌ها باشد، قابل قبول نیست. دوستی ایران باید با تمام لبنانی‌ها باشد و بالعکس.
*در سخنرانی تحلیف بر انحصار سلاح در دست دولت تأکید کردید. آیا این رؤیا قابل تحقق است؟
-اگر هدف ما ساختن دولت باشد، هیچ چیز غیرممکن نیست. حاکمیت یعنی تصمیم‌گیری درباره جنگ و صلح تنها در دست دولت باشد و انحصار سلاح فقط در اختیار دولت قرار گیرد. اگر این اصل مورد توافق همگان باشد، پس تحقق آن دشوار نیست. ما باید هدف و مسیر را مشخص کنیم و در مسیر درست گام برداریم. زمان‌بندی تحقق آن به شرایط بستگی دارد. اما مطمئناً، حضور ارتش در سراسر خاک لبنان ضروری است.
*آیا شاهد اعمال کامل حاکمیت دولت بر تمامی مناطق لبنان، بدون شراکت نظامی یا امنیتی خواهیم بود؟
-هدف از استراتژی امنیت ملی این است که تمام ابزارهای قدرت در دست دولت لبنان قرار گیرد تا بتواند از خود دفاع کند و روابط خارجی را مدیریت کند.
استراتژی امنیت ملی فقط شامل اقدامات نظامی نمی‌شود، بلکه اقتصاد، مالی، رسانه و امور نظامی را نیز در بر می‌گیرد. استراتژی دفاعی ضروری است؛ زیرا ابتدا باید وظیفه ارتش مشخص شود. آیا تنها مسئول حفظ امنیت است؟ آیا وظیفه‌اش حفاظت از مرزهاست؟ یا هر دو؟... پس از تعیین مأموریت، ارتش می‌تواند برنامه‌ریزی کند: چه تجهیزات و نیروی انسانی‌ای لازم است؟ چه آمادگی‌هایی باید ایجاد شود؟ چگونه باید برای مقابله با هرگونه تجاوز داخلی یا خارجی آماده شد؟ بنابراین، استراتژی امنیت ملی باید واقع‌بینانه باشد و هر کشوری، حتی اگر دشمن یا تهدید مستقیمی نداشته باشد، باید آن را تدوین کند. همان‌طور که اشاره کردم، این استراتژی فقط به اقدامات نظامی محدود نمی‌شود، بلکه شامل تمام منابع قدرت یک کشور است.
هدف ما این است که تنها دولت مسئول باشد. این وظیفه دولت است و دیگر به هیچ‌کس اجازه داده نمی‌شود که در انجام این مسئولیت ملی، یعنی حفاظت از سرزمین و مردم، دخالت کند. زمانی که لبنان مورد تجاوز قرار می‌گیرد، این دولت است که تصمیم می‌گیرد و از ابزارهای قدرت خود برای دفاع از کشور استفاده می‌کند.
*آیا می‌توان گفت که مقاومت در برابر هرگونه اشغالگری، در وهله اول وظیفه دولت است و تصمیم‌گیری درباره آن نیز بر عهده دولت خواهد بود؟
-قطعاً، این وظیفه دولت است و باید تصمیم‌گیرنده اصلی باشد. اگر دولت احساس کند که لازم است از مردم خود کمک بگیرد، این تصمیم را خود اتخاذ خواهد کرد.

رئیس جمهور لبنان، ژوزف عون، در خلال گفت‌وگو با سردبير الشرق الاوسط غسان شربل

*و میزان این کمک را نیز خود تعیین خواهد کرد؟
-درست است، این در چارچوب استراتژی دفاعی تعریف می‌شود.
-این هدف ماست و در سخنرانی تحلیف نیز به آن اشاره کردم. بحث بر سر این نیست که لبنان دشمنی در مرزهای خود دارد یا نه؛ هر کشوری در جهان، حتی کشورهای اروپایی، باید استراتژی امنیت ملی داشته باشد. هر چهار یا پنج سال، یا حتی در هر دوره ریاست‌جمهوری، استراتژی امنیت ملی بازنگری می‌شود تا رئیس‌جمهوری جدید بتواند برنامه‌های اقتصادی، دیپلماتیک، مالی و امنیت داخلی خود را مشخص کند و ارتش نیز مأموریت خود را به‌طور دقیق بشناسد.
نمی‌توان به ارتش گفت که مأموریت مشخصی ندارد. باید از آن خواست که خود را بر اساس مأموریتی که دولت تعیین می‌کند، آماده کند، آموزش ببیند و برنامه‌ریزی کند. در نهایت، ارتش تابع قدرت سیاسی کشور است.

قطعنامه ۱۷۰۱ «قابل مذاکره نیست»

*انتخاب شما امیدهای زیادی را برانگیخت. آیا برای تحقق اهدافی همچون اجرای قطعنامه ۱۷۰۱، انحصار سلاح در دست دولت و اصلاح نظام بانکی، جدول زمانی مشخصی در نظر دارید؟
-سیاست تابع شرایط است و شرایط خود را تحمیل می‌کنند. بدون شک این اهداف ما هستند. دولت جدید به‌تازگی رأی اعتماد گرفته است و قطعاً برای دستیابی به این اهداف تلاش خواهد کرد. اما بگذارید درباره قطعنامه ۱۷۰۱ شفاف باشم. رئیس‌جمهوری، ریاست‌جمهوری، هیئت دولت و پارلمان لبنان از سال ۲۰۰۶ متعهد به اجرای این قطعنامه بوده‌اند، بنابراین این موضوع قابل بحث نیست. ما متعهد به اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ هستیم و اجرای آن را از جنوب لبنان آغاز کرده‌ایم.
اگر به سراسر لبنان نگاه کنید، متوجه می‌شوید که اردوگاه‌هایی که خارج از چارچوب «اردوگاه‌های رسمی» بودند، همگی تخریب و سلاح‌های آنها جمع‌آوری شده‌اند. ما همچنان بر جنوب لبنان تمرکز داریم و با همکاری همه طرف‌ها، گام‌به‌گام پیش می‌رویم تا این هدف را محقق کنیم.
بار دیگر تأکید می‌کنم که تمام نهادهای دولتی متعهد به اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ هستند. اما نمی‌توانم زمان دقیقی برای آن تعیین کنم؛ شرایط هر لحظه ممکن است تغییر کند. ما خواهان سرعت هستیم، اما عجله نخواهیم کرد.

*آیا تعهد به اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ شامل کل خاک لبنان می‌شود؟
-بله، در سراسر لبنان، مطابق با مفاد این قطعنامه.
*آیا انتظار دارید که همه طرف‌ها در اجرای این قطعنامه همکاری کنند؟
-در جنوب، همکاری کامل وجود دارد.
در اینجا می‌خواهم به سخنرانی معاون دبیرکل «حزب‌الله»، شیخ نعیم قاسم، اشاره کنم که بارها از دولت نام برد. او گفت: «مقاومت، اساس و انتخاب ایمانی و سیاسی ماست. ما حرکت دولت برای اخراج اشغالگران از طریق دیپلماتیک را دنبال خواهیم کرد.»
او همچنین گفت: «ما در ساختن یک دولت قوی و عادلانه مشارکت خواهیم کرد و تحت سقف توافق طائف در پیشرفت کشور سهیم خواهیم بود.» و دوباره تأکید کرد:« لبنان برای ما یک وطن نهایی برای همه شهروندانش است.»
اینها عبارات مقدمه قانون اساسی لبنان هستند. وی همچنین گفت:« ما به نقش بزرگ ارتش در دفاع از امنیت و سیاست کشور ایمان داریم. هیچ برنده و بازنده‌ای وجود ندارد. بیایید برای خیر کشور و مردم رقابت کنیم، که این به نفع همه ماست.»
علاوه بر این، رأی اعتماد فراکسیون «وفاداری به مقاومت» و مواضع رئیس آن، حاج محمد رعد، درباره تمایل به گفتگو و پذیرش مسئولیت دولت در امور دیپلماتیک، تحول مثبتی است که می‌توان بر آن حساب کرد.
*آیا نگران فشارهای آمریکا هستید؟ به این معنا که از لبنان خواسته شود کارهایی انجام دهد که فراتر از توان آن باشد؟
-طبیعتاً ممکن است با فشارهایی مواجه شویم. اما هرگونه فشاری که بر ما وارد شود، باید بر اساس توافق ملی بررسی شود. تا این لحظه، هیچ فشار جدی‌ای مشاهده نکرده‌ایم. تنها چیزی که از ما خواسته شده، اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ و انجام اصلاحات است. ما اینها را مطالبات مشروع می‌دانیم، نه فشار. اصلاحات، خواسته تمام کشورها از جمله آمریکا است؛ اصلاحات اقتصادی، مالی و مبارزه با فساد، همگی اهدافی هستند که ما نیز به دنبال آن هستیم. این فشار نیست، بلکه کمکی برای ساختن دولت است، و من آن را فشار نمی‌بینم.

رئیس جمهور ژوزف عون و نخست‌وزیر در کاخ ریاست جمهوری (رویترز)

*آیا تشکیل دولت آسان بود؟
-نه چندان دشوار، زیرا به سرعت تشکیل شد.
*به نظر می‌رسد این دولت از افراد متخصص و پاکدست تشکیل شده است. آیا در روند تشکیل دولت با فشارها و کشمکش‌هایی مواجه شدید؟
-در نهایت، این لبنان است. باید با همه طرف‌ها مشورت کرد و طبیعتاً درخواست‌هایی وجود دارد، که امری طبیعی است. اما من و نخست‌وزیر نواف سلام، و البته با همکاری رئیس پارلمان نبیه بری، هدف اصلی‌مان تشکیل دولتی در حد انتظارات مردم بود. دولت تشکیل شد و حالا باید عملکرد و دستاوردهای آن را قضاوت کنید.
*رابطه شما با نخست‌وزیر نواف سلام چگونه است؟
-رابطه‌ای بیش از عالی، و همواره در ارتباط و مشورت هستیم.
*آیا این رابطه به همین شکل ادامه خواهد داشت؟
-قطعاً، به نفع لبنان.
*یکی از آرزوهای مردم لبنان حل مشکل سپرده‌های بانکی است. آیا این مشکل که فاجعه آفرید و مردم را فقیر کرد، حل خواهد شد؟
-در سخنرانی تحلیف خود تأکید کردم که در برابر حقوق سپرده‌گذاران کوتاه نخواهم آمد. این موضوع بدون شک ضروری است و باید با همکاری نهادهای اقتصادی، سپرده‌گذاران، بانک‌ها و دولت حل شود. این مسئله بخشی از نقشه راهی است که در سخنرانی تحلیف ارائه کردم و این یک حق طبیعی است.
*آیا شاهد دولتی خواهیم بود که به‌معنای واقعی دولت باشد و نظام قضایی‌ای که از محاکمه متخلفان هراسی نداشته باشد؟
-ان‌شاءالله، این هدف من است. در تمامی جلساتم با وزرا، از آن‌ها می‌خواهم که تصمیماتی را اتخاذ کنند که منافع دولت و کشور را در اولویت قرار دهد، نه منافع احزاب و طوایف. هر اقدامی که از دستم بربیاید، انجام می‌دهم، مخصوصاً برای تقویت دستگاه قضایی. اگر قوه قضاییه‌ای قدرتمند داشته باشیم، سایر مسائل حل خواهند شد. به‌تازگی از «هیئت مبارزه با فساد» بازدید کردم و به مسئولان آن گفتم که باید با قدرت عمل کنند.
به آن‌ها گفتم: «شما شمشیر اصلاحات من هستید، به هیچ سیاستمداری توجه نکنید، تحت تأثیر رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی قرار نگیرید، وظایف خود را انجام دهید و بر اساس اسناد و مدارک تصمیم بگیرید. اگر کسی شما را تحت فشار قرار داد، مستقیماً نزد من بیایید.»
*فساد، نان مردم لبنان را بلعیده است. رسانه‌های جهانی تصاویری از مردم لبنان منتشر می‌کنند که در میان زباله‌ها به دنبال غذا هستند یا جوانانی که با قایق‌های مرگ از کشور می‌گریزند... آیا امید لبنانی‌ها به بازگشت به کشوری که شایسته این نام باشد، حفظ خواهد شد؟-درست است. من می‌خواهم دولتی بسازم که فرزندانم، نوه‌هایم و نسل‌های آینده در آن زندگی کنند، تا کسانی که مانده‌اند، نروند و کسانی که مهاجرت کرده‌اند، بازگردند.
اصلاحات از مبارزه با فسادی آغاز می‌شود که به یک فرهنگ تبدیل شده است. لبنان ورشکسته نیست، اما متأسفانه، مسئولانی وجود دارند که دارایی‌های کشور را بد مدیریت کرده‌اند. مبارزه با فساد، اولویت اصلی من است. من ناظر همه امور هستم و ان‌شاءالله، روزهای آینده حقیقت را روشن خواهد کرد.
*در مورد قطعنامه ۱۷۰۱، آیا اجرای آن لبنان را از درگیری نظامی با اسرائیل خارج خواهد کرد؟
-ما از جنگ خسته شده‌ایم، و بدون شک دیپلماسی نیز نقش خود را ایفا می‌کند، زیرا ابزارهای سیاست شامل دیپلماسی، اقتصاد و قدرت نظامی است. در حال حاضر، در مرحله دیپلماسی هستیم، اما اگر مجبور به درگیری نظامی شویم، تصمیم با دولت خواهد بود. ما امیدواریم که از درگیری‌های نظامی خلاص شویم و تمامی مشکلات خود را از طریق دیپلماتیک حل کنیم، اما همواره باید برای بدترین سناریو آماده باشیم. اگر بدترین سناریو جنگ باشد، این دولت است که تصمیم می‌گیرد و مسئولیت آن را بر عهده دارد.
*آیا از ادامه حضور ارتش اسرائیل در پنج نقطه در جنوب لبنان شگفت‌زده شدید؟ این موضوع چقدر شما را آزار می‌دهد؟
-تعجب نکردیم، زیرا همواره باید از آن‌ها انتظار بدترین را داشت. بدون شک، این موضوع آزاردهنده است، زیرا توافقی بین دو طرف با میانجی‌گری آمریکا و فرانسه امضا شد که باید محترم شمرده می‌شد. هنگامی که خواسته شد مهلت اجرای توافق تمدید شود، ما مشروط بر خروج کامل در ۱۸ فوریه (فوریه) موافقت کردیم، اما مانند همیشه، طرف اسرائیلی به توافق پایبند نماند و بخشی از نیروهایش در آن مناطق باقی مانده‌اند. اکنون ما در ارتباط دائمی با فرانسوی‌ها و آمریکایی‌ها هستیم تا بر اسرائیل فشار بیاورند که از این پنج نقطه خارج شود، زیرا هیچ ارزش نظامی‌ای ندارند.
*شما به‌عنوان یک ژنرال، آیا این پنج نقطه را بی‌ارزش نظامی می‌دانید؟
-در گذشته و قبل از پیشرفت فناوری، تپه‌ها اهمیت نظامی داشتند، زیرا به نیروهای نظامی امکان کنترل و نظارت می‌دادند. اما امروزه، با وجود پهپادها و ماهواره‌ها، ارزش این نقاط کاملاً از بین رفته است. به‌عنوان مثال، اگر بخواهیم تپه‌ای را تصرف کنیم و یک سرباز بر آن مستقر شود تا دره را زیر نظر بگیرد، فقط می‌تواند ۲۰۰ تا ۵۰۰ متر را ببیند. اما با استفاده از پهپادها و ماهواره‌ها، کل منطقه از پشت یک میز و در یک دفتر کار تحت کنترل خواهد بود. بنابراین، این نقاط هیچ ارزش استراتژیک، عملیاتی یا امنیتی‌ای برای اسرائیل ندارند.
*آیا هدف از حفظ این نقاط، کشاندن لبنان به نوعی مذاکره یا تعامل است؟
-تمامی احتمالات در مورد آن‌ها وجود دارد.

روابط با آمریکا ضروری است

*آیا نگران هستید که دولت ترامپ بیش از حد با دولت اسرائیل مدارا کند؟
-اگر دولت آمریکا تاکنون فشاری بر اسرائیل وارد نکرده تا از سرزمین‌های لبنان خارج شود، این به این معناست که یا نمی‌خواهد، یا منتظر لحظه مناسب است... نمی‌دانم.
*آیا به رابطه با آمریکا خوش‌بین هستید؟
-من همیشه خوش‌بین هستم. رابطه با آمریکا بسیار ضروری است. در خصوص کمک‌های نظامی، این کمک‌ها همچنان ادامه دارد. در آخرین دوره، زمانی که رئیس‌جمهور دونالد ترامپ تصمیم به توقف تمام کمک‌ها گرفت، ارتش لبنان را از این تصمیم مستثنی کرد.
ما ۹۰ درصد از کمک‌های مالی، آموزشی و تجهیزاتی خود را از آمریکا دریافت می‌کنیم. وقتی فرمانده ارتش بودم، مرا متهم می‌کردند که فقط از آمریکا کمک دریافت می‌کنم. اما گفتم: «هر کشوری که مایل باشد به‌صورت رایگان به ارتش لبنان کمک کند، خوش‌آمد است» زیرا ما پولی برای پرداخت نداریم. رابطه با آمریکا ضروری است، زیرا جایگاه آن در صحنه جهانی مشخص است: یک ابرقدرت، عضو دائم شورای امنیت، و کشوری تأثیرگذار در خاورمیانه. پس الزامی است که رابطه خوبی با آمریکا داشته باشیم.
*آیا نگران احتمال وقوع یک بحران بزرگ بین آمریکا و ایران هستید که لبنان را نیز تحت تأثیر قرار دهد؟
-در سیاست، باید برای هر احتمالی آماده بود. اگر رئیس‌جمهوری ترامپ به سخنانش پایبند باشد و واقعاً خواهان صلح باشد، نباید شرایط به سمت رویارویی پیش برود. اما اگر این درگیری در چارچوب دیپلماسی باقی بماند، مشکلی ندارد.
*آیا حل مسئله انحصار سلاح نیاز به برگزاری کنفرانسی برای آشتی ملی دارد؟
-استراتژی ملی، پاسخ اصلی به این مسئله است و آن را حل خواهد کرد.

«سفر به سعودی؛ نشانه‌ای از احترام و قدردانی»

*چرا سعودی را به‌عنوان مقصد اولین سفر خارجی خود انتخاب کردید؟ از این سفر چه انتظاری دارید؟
-اولاً، رابطه تاریخی میان سعودی و لبنان از زمان بنیان‌گذار این کشور، ملک عبدالعزیز آل سعود، وجود داشته است. او ارتباط نزدیکی با نویسنده بزرگ لبنانی، امین الریحانی، داشت. به‌تازگی، در سعودی مراسمی برای صدمین سالگرد الریحانی برگزار شد. علاوه بر این، رابطه ملک عبدالعزیز با کلیسای مارونی نیز نقش مهمی در این ارتباط تاریخی داشته است. سعودی امروز به یک مرکز مهم در منطقه و جهان تبدیل شده است، و یک پلتفرم برای صلح جهانی است. به همین دلیل، این کشور را به دلیل روابط تاریخی و استراتژیک انتخاب کردم. انتظار دارم که با همکاری ولیعهد، شاهزاده محمد بن سلمان، روابط بین دو کشور بهبود یابد و موانع گذشته برطرف شود، تا روابط اقتصادی و طبیعی ما بازسازی شود. لبنانی‌ها دلتنگ سعودی هستند و می‌خواهیم که سعودی‌ها نیز به لبنان، که کشور دوم آن‌هاست، بازگردند.
هدف دیگر این سفر، ادای احترام و قدردانی از ولیعهد برای تلاش‌هایش در حل بحران خلأ ریاست‌جمهوری لبنان طی دو تا سه سال گذشته است. این اقدامات تحت هدایت وی و با تلاش‌های نزار العلولا، مشاور دیوان پادشاهی، سفیر سعودی در لبنان، ولید البخاری، وزیر خارجه شاهزاده فیصل بن فرحان، و شاهزاده یزید بن فرحان انجام شد. این تلاش‌ها در نهایت به انتخاب رئیس‌جمهور لبنان منجر شد، و این دلایل اصلی انتخاب سعودی به‌عنوان نخستین مقصد سفرم هستند.

رئیس جمهور لبنان، ژوزف عون، در حال استقبال وزیر امور خارجه سعودی، شاهزاده فیصل بن فرحان، در کاخ بعبدا (رویترز).

*آیا در این سفر درخواستی مشخص برای ارتش لبنان خواهید داشت؟
-قطعاً. حدود دو هفته قبل از انتخابم، با وزیر دفاع سعودی، شاهزاده خالد بن سلمان، دیدار داشتم و نامه‌ای حاوی نیازهای ارتش لبنان را به او ارائه دادم. کاملاً مطمئن هستم که این درخواست‌ها مورد توجه قرار خواهند گرفت. در طول این سفر، اگر امکان داشته باشد، از سعودی درخواست خواهم کرد که کمک‌های نظامی خود به ارتش لبنان را از سر بگیرد.
*آیا لبنان می‌تواند از رونق اقتصادی گسترده سعودی بهره‌مند شود؟
-قطعاً. لبنان می‌تواند بخشی از چشم‌انداز ۲۰۳۰ سعودی باشد، که وسط ولیعهد طراحی شده است. باید کمیته‌های مشترکی تشکیل شوند که موضوعات مختلفی مانند همکاری‌های امنیتی، نظامی، اقتصادی، گردشگری، تجاری و مالی را پیگیری کنند.

«حفظ کرامت لبنانی‌های مقیم سعودی»

*چه توصیه‌ای برای لبنانی‌هایی که در سعودی کار می‌کنند، دارید؟
-فراموش نکنید که این کشور شما را پذیرفت، به شما کرامت بخشید، و شما نیز خانواده‌های خود را در لبنان حمایت کردید. به قوانین آن احترام بگذارید و قدردان باشید. نباید فراموش کنیم که سعودی، میانجی «توافق طائف» بود که جنگ داخلی لبنان را پایان داد. سعودی یک کشور کلیدی و خانه دوم لبنانی‌ها است که آن‌ها را با احترام و کرامت پذیرفته است. پس باید قدردان این کشور باشیم. حافظ سعودی باشید، همان‌طور که از لبنان، سرزمین مادری خود محافظت می‌کنید.
*«آیا از فروپاشی ارتش لبنان تحت فشار بحران مالی نگران بودید؟»
-هرگز. حتی یک لحظه هم به فروپاشی ارتش لبنان شک نکردم. من تمام سختی‌های آن‌ها را از نزدیک تجربه کردم، نیازهای اساسی‌شان را تأمین کردم، و همیشه کنارشان بودم. این افتخار تنها متعلق به من نیست، بلکه مدیون هر افسر و سرباز لبنانی است که به لباس نظامی خود ایمان داشت، به مقدس بودن وظیفه‌اش معتقد بود، و به کشورش وفادار ماند. فرماندهان در میدان نیز تلاش کردند و زحمت کشیدند تا انسجام و وحدت ارتش را حفظ کنند و استمرار آن را از طریق تأمین تمام نیازهای سربازان تضمین کنند. از کشت و تولید محصولات کشاورزی گرفته تا ایجاد کارگاه‌های کوچک تولیدی و حتی تأمین اقلام خانگی با کمترین قیمت و فراهم کردن حمل‌ونقل رایگان، همه این اقدامات برای حمایت از ارتش انجام شد. اما مهم‌ترین مسئله، خدمات پزشکی نظامی بود که ۴۰۰ هزار نفر از آن بهره‌مند شدند. هیچ‌کس احساس کمبود نکرد و هیچ سربازی در برابر درهای بیمارستان‌ها سرگردان نشد، زیرا درمان برای همه فراهم بود. همه این عوامل باعث شد که ارتش منسجم بماند، اما مهم‌تر از همه، باور راسخ سربازان به مأموریت مقدسشان بود. آن‌ها باور داشتند که تنها گزینه، وفاداری به نهاد نظامی است.
شهدای ارتش از تمام طوایف بودند، و وقتی یک افسر به مأموریت می‌رفت، هرگز نمی‌پرسید که این مأموریت علیه چه کسی یا کدام طایفه، منطقه یا حزب است. او بدون تردید دستورات را اجرا می‌کرد، و این را من از نزدیک لمس کردم.

عکس یادبود اولین دولت در دوره ریاست جمهوری ژوزف عون که شامل او، نخست‌وزیر نواف سلام و ۲۴ وزیر می‌شود (ریاست جمهوری لبنان)

شرکت در اجلاس قاهره

*جناب رئیس‌جمهوری، شما در روزهای آینده در اجلاس اضطراری سران عرب در قاهره شرکت خواهید کرد که اولین اجلاس شماست. چه انتظاراتی دارید؟
-این اجلاس اضطراری برای پیگیری موضوع فلسطین برگزار می‌شود. کمترین انتظار، ایجاد یک موضع واحد عربی است، اما نباید به صدور بیانیه‌ها اکتفا کرد. باید این موضع‌گیری‌ها را پیگیری کنیم تا در برابر چالش‌ها بایستیم. اگر فقط برای اعلام مواضع برویم، بدون تشکیل کمیته‌هایی که این مواضع را در سطح بین‌المللی پیگیری کنند—چه در اروپا، چه در سازمان ملل، چه در آمریکا و سایر کشورها—در نهایت این تصمیمات روی کاغذ باقی خواهند ماند. شاید از صراحت من تعجب کنید، اما من از یک پیشینه نظامی آمده‌ام و این واقعیت است. ما بسیاری از اجلاس‌ها را دیده‌ایم که تصمیمات خوبی گرفته‌اند، اما هیچ‌یک اجرا نشده است. مسئله فقط تصویب تصمیمات نیست، بلکه مهم‌تر از آن، پیگیری اجرای آن‌هاست.

دیدار با رهبران عرب

*آیا در حاشیه اجلاس، با برخی از رهبران عرب دیدار خواهید داشت؟
-بله. ما درخواست ملاقات با رئیس‌جمهوری مصر، عبدالفتاح السیسی، به‌عنوان میزبان اجلاس، دبیرکل سازمان ملل، دبیرکل اتحادیه عرب، امیر قطر، ملک عبدالله دوم پادشاه اردن، و رئیس‌جمهوری سوریه، احمد الشرع، را داده‌ایم. ما فهرستی از چندین دیدار تنظیم کرده‌ایم و امیدواریم بتوانیم آن‌ها را در زمان محدود اجلاس انجام دهیم.

اولویت‌های روابط با سوریه

*لبنان نزدیک به نیم قرن تحت سایه حکومت خاندان اسد در سوریه بوده است. آیا واقعاً امید دارید که روابط برابر با سوریه برقرار شود؟
-هدف ما این است که روابط بر اساس احترام متقابل به حاکمیت دو کشور باشد. باید گذشته را پشت سر بگذاریم و بر آینده تمرکز کنیم، به‌گونه‌ای که اشتباهات گذشته دیگر تکرار نشوند. ما از رئیس‌جمهوری سوریه سخنان مثبتی شنیده‌ایم که نشان می‌دهد او به فکر ساختن یک کشور است. باید ببینیم این وعده‌ها چگونه عملی می‌شوند. دولت لبنان رأی اعتماد گرفته و قطعاً ما گام‌هایی در جهت برقراری روابط با سوریه برخواهیم داشت. امیدوارم که سوریه نیز با احترام متقابل، اقدامات متقابلی انجام دهد.

موضوعات فوری در روابط با سوریه

*اگر فردا با رئیس‌جمهوری احمد الشرع دیدار کنید، مهم‌ترین موضوعاتی که با او مطرح خواهید کرد چیست؟
-مهم‌ترین مسئله در حال حاضر، کنترل مرزها است. مشکلاتی در مرزها به دلیل فعالیت قاچاقچیان وجود دارد. اما مهم‌تر از همه، تعیین مرزهای زمینی و دریایی بین لبنان و سوریه، از جمله موضوع مزارع شبعا، است.
موضوع دیگر، بازگشت آوارگان سوری به کشورشان است.
سوریه نمی‌تواند از دو میلیون شهروند خود که در لبنان پناه گرفته‌اند، چشم‌پوشی کند. دلیل مهاجرت آن‌ها دیگر وجود ندارد—نه جنگ و نه سرکوب سیاسی. پس هیچ دلیلی برای ادامه اقامتشان در لبنان نیست، و سوریه باید آن‌ها را بپذیرد. این دو موضوع اساسی‌ترین مسائل هستند، و البته، روابط باید بر اساس احترام متقابل تنظیم شود.

انتقال قدرت در سوریه

*آیا از نشستن احمد الشرع بر کرسی‌ای که پیش‌تر بشار اسد بر آن نشسته بود، شگفت‌زده شدید؟
-در سیاست، باید برای هر احتمالی آماده بود.

اصلاحات و بازسازی لبنان

*گفته می‌شود که کمک‌های بین‌المللی به لبنان مشروط به اجرای اصلاحات و پایبندی کامل به قطعنامه ۱۷۰۱ سازمان ملل است. آیا این شروط ممکن است روند پیشرفت را به تأخیر بیندازد؟
-همه کشورها خواهان اصلاحات هستند، اما هیچ‌کس درباره انحصار سلاح صحبت نکرده است.ما مصمم به اجرای اصلاحات هستیم، اما امیدواریم که اصلاحات و بازسازی هم‌زمان انجام شوند. متأسفانه، تجربه‌های قبلی ما در دریافت کمک‌های بین‌المللی چندان دلگرم‌کننده نبوده است. ما متعهد به اصلاحات هستیم، اما نمی‌خواهیم که بازسازی به تأخیر بیفتد تا زمانی که تمام اصلاحات کامل شوند. اگر قرار باشد صبر کنیم تا اصلاحات به پایان برسند—که امیدوارم خیلی طول نکشد—روند بازسازی بسیار کند خواهد شد.در حال حاضر، بازسازی اولویت دارد، زیرا بسیاری از آوارگان هنوز به خانه‌های خود بازنگشته‌اند.

*جناب رئیس‌جمهوری، تجربیات اسلاف شما که از میان ژنرال‌ها به ریاست‌جمهوری رسیدند، چندان آسان نبود. تنها استثناء شاید ژنرال فؤاد شهاب باشد. شما از کدام‌یک از آن‌ها تأثیر گرفته‌اید؟
-اجازه دهید صریح باشم... همان‌طور که به شما گفتم، سیاست زاده شرایط است، و هر رئیس‌جمهوری—نه‌فقط ژنرال‌ها—از دوران بشاره الخوری تا کمیل شمعون، فؤاد شهاب و در نهایت میشل عون، هرکدام در شرایط خاص خودشان بودند. بدون شک، شخصیت هر رئیس‌جمهوری بر شرایط دوران او تأثیر گذاشته است. مثلاً شخصیت فؤاد شهاب باعث شد که او نهادهایی را بنا کند که هنوز هم در لبنان پابرجا هستند. من قصد ندارم کسی را ارزیابی کنم، اما می‌توانیم از گذشته درس بگیریم. در نهایت، من در ساختن دولت، بازسازی ساختار کشور و اجرای اصلاحات دولتی، خود را به فؤاد شهاب نزدیک می‌بینم. حتی امروز هم درباره «شهابیه» و نهادهای او صحبت می‌شود، بنابراین ما نیز به دنبال ساختن دولت هستیم، و این هدف اصلی ماست. همان‌طور که گفتم، هر رئیس‌جمهور در شرایط خاصی روی کار آمده است، و شاید اگر ما جای او بودیم، به شیوه‌ای متفاوت عمل می‌کردیم. نمی‌خواهم کسی را قضاوت کنم، اما می‌توانیم از تجربیات گذشته درس بگیریم.

 

*وقتی وارد دانشکده نظامی شدید، به چه کسی علاقه داشتید؟ معمولاً جوانان از یک فرمانده نظامی یا یک رهبر سیاسی الهام می‌گیرند. شما تحت تأثیر چه کسی بودید؟
-صادقانه بگویم، انگیزه اصلی من حوادث آوارگی بود که روستایم با آن مواجه شد. یک طغیان درونی در من شکل گرفت و می‌خواستم این خشم را در چارچوب یک نهاد دولتی، یعنی ارتش، هدایت کنم. من در یک محیط نظامی رشد کردم—پدرم در نیروی امنیت داخلی بود، عمویم (خدا رحمتش کند) در ارتش خدمت می‌کرد، و پسرعمه‌ام نیز یک افسر ارتش بود. همین‌ها باعث شد که به ارتش بپیوندم. در دانشکده نظامی، درباره فرماندهان بزرگ تاریخ مطالعه می‌کنی، از آن‌ها یاد می‌گیری و تحت تأثیرشان قرار می‌گیری. هر فرمانده‌ای نقاط قوتی دارد که می‌توان از آن الهام گرفت و بر پایه آن ساخت.

 

*آیا زمانی که دیدید ارتش لبنان کنترل کامل بر سرزمین ندارد یا سیاستمداران نیازهای ارتش را تأمین نمی‌کنند، ناامید شدید؟
-نه، اما از سیاستمداران دلخور شدم، زیرا آن‌ها همیشه از ارتش انتظارات زیادی دارند، اما هیچ‌چیز به ارتش نمی‌دهند. آن‌ها همیشه ارتش را سرزنش می‌کنند: ارتش کاری نکرد، ارتش کم‌کاری کرد، ارتش مقصر است. اما واقعیت این است که خود آن‌ها مقصرند. ارتش نیاز به امکانات دارد، و من هشت سال این وضعیت را تجربه کردم. مثلاً بارها شنیدم که از ارتش انتقاد می‌کنند که چرا مرزها را کنترل نمی‌کند. از این افراد می‌پرسم: آیا شما اصلاً مرزها را دیده‌اید؟ آیا می‌دانید وضعیت آن چگونه است؟ جواب می‌دهند: نه. پس چطور بدون اطلاع، ارتش را به کم‌کاری متهم می‌کنید؟ این چیزی بود که مرا از سیاستمداران دلخور می‌کرد. اما برعکس، من به ارتش افتخار می‌کنم، زیرا باوجود مشکلات اقتصادی و چالش‌های فراوان، وظایفش را به بهترین شکل انجام داده است. مثلاً یک نظامی خارجی به من گفت: «اگر حقوقم به ۶۰ دلار برسد، استعفا می‌دهم.» اما سرباز لبنانی با همین حقوق کم، به انجام وظیفه ادامه داد.

*حقوق سرباز لبنانی چقدر بود؟
-حقوق آن‌ها بین ۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ دلار بود، اما بعداً به ۶۰ یا حتی ۴۰ دلار کاهش یافت. الآن تقریباً ۲۳۰ دلار شده است، که باز هم در مقایسه با فداکاری‌های سربازان کافی نیست. من به ارتش، سربازان و افسرانی که همچنان به وظایف خود پایبند هستند و به سوگندشان وفادار مانده‌اند، افتخار می‌کنم. در طول هشت سال فرماندهی من، تلاش‌های زیادی برای کاهش بودجه دفاعی صورت گرفت و ما را متهم کردند که دولت را تضعیف می‌کنیم. اما ما فقط نیازهای اساسی ارتش را مطرح می‌کردیم—نه خرید تسلیحات پیشرفته‌ای که دولت را تحت فشار مالی قرار دهد.

نقش ارتش در بحران‌های لبنان

*پس از سال ۲۰۱۹، ارتش لبنان با بحران اقتصادی، اعتراضات و دیگر چالش‌ها روبه‌رو شد. چگونه با این شرایط کنار آمدید؟
-ارتش با تمام سختی‌ها، وظایف خود را انجام داد. در اعتراضات، بیش از ۶۰۰ سرباز زخمی شدند. ارتش هم از معترضان و هم از شهروندانی که تظاهرات نمی‌کردند، محافظت کرد. در بحران کرونا، ارتش در کنار دولت ایستاد. در انفجار بندر بیروت، ارتش اولین نهادی بود که نظم را برقرار کرد، عملیات جست‌وجو و نجات را انجام داد، و با کشورهایی که برای کمک شتافتند، هماهنگ شد. در انتخابات، حفظ امنیت با ارتش است. در کنترل مرزها، ارتش نقش دارد. در مبارزه با تروریسم، ارتش پیشگام است.

تحقیقات درباره انفجار بندر بیروت

*آیا فشار افکار عمومی برای آشکار شدن حقیقت برخی پرونده‌های بسته‌شده، مانند انفجار بندر بیروت، شما را تحت فشار قرار می‌دهد؟
-نه، اصلاً. این حق مردم لبنان است که حقیقت را بدانند.
هشت سرباز از گروه محافظت از بندر شهید شدند. من هم می‌خواهم بدانم چه کسی مسئول این فاجعه بود. هزاران زخمی، معلول و مجروح باقی مانده‌اند. گذشته از خسارات مالی و تخریب ساختمان‌ها، آسیب‌های انسانی چه؟ آیا خانواده‌های قربانیان نباید بدانند که چه اتفاقی افتاده است؟ اگر کسی مسئول باشد، باید محاکمه شود. اگر اهمالی رخ داده، باید بدانیم چه کسی مسئول آن بوده است. اگر فسادی در کار بوده، باید مقصر مشخص شود. این پرونده باید بسته شود، اما نه بدون کشف حقیقت.

موضع رئیس‌جمهورى درباره مداخلات در تحقیقات

*آیا شما در صورت احضار یکی از دوستانتان برای بازجویی، مداخله خواهید کرد؟
-ابداً. وقتی تحقیقات آغاز شد، به قاضی فادی صوان گفتم: اگر سؤالی دارید که نیاز به توضیح از سوی من دارد، من بدون درخواست رفع مصونیت، داوطلبانه برای پاسخگویی حاضر خواهم شد. همین درخواست را از قاضی بیطار هم داشتم. من در تحقیقات دخالت نمی‌کنم و هیچ‌کس را پوشش نمی‌دهم—حتی اگر برادرم باشد.

احساس یک افسر هنگام شهادت یکی از سربازانش

*چه احساسی به‌عنوان یک افسر دارید وقتی یکی از سربازان شما در کنار شما یا تحت فرمان شما شهید می‌شود؟
-ما در قلب شعار خود «فداکاری» را داریم، و شهادت یک تقدیر است، نه یک تصمیم. وقتی وارد ارتش می‌شویم، با این آگاهی قدم می‌گذاریم که ممکن است مجروح شویم یا حتی به شهادت برسیم. این به این معنا نیست که این مسئله برای ما عادی است، اما از روی اعتقاد می‌دانیم که این یک فداکاری در راه وطن است.
بااین‌حال، از سخت‌ترین لحظات زندگی است که ببینی یک سرباز در کنار تو یا در حین انجام مأموریت برای کشورش سقوط می‌کند. بزرگ‌ترین نوع فداکاری این است که کسی بدون انتظار هیچ پاداشی، جان خود را برای دیگران فدا کند. وقتی به من می‌گویند که یک سرباز در حین انجام مأموریت شهید شده است—و من شاهد شهادت بسیاری از سربازانم بوده‌ام—احساس افتخار می‌کنم، اما درعین‌حال این لحظه بسیار دردناک است. باوجوداینکه ما از قبل پذیرفته‌ایم که این بخشی از سرنوشت ماست، اما لحظه وقوع آن همچنان بسیار سخت و تلخ است.

تکمیل اجرای «توافق طائف»

*آیا دولت اجرای کامل توافق طائف را به سرانجام خواهد رساند؟
-من یک گروه حقوقی تشکیل داده‌ام که مأموریت اصلی آن بررسی توافق طائف، قانون اساسی و نقاط ضعف موجود در آن و تکمیل مواردی است که هنوز اجرا نشده‌اند. آن‌ها مطالعاتی در این زمینه به من ارائه می‌دهند و این هدف اصلی ماست. امیدوارم که سایر طرف‌ها نیز همکاری کنند تا بتوانیم این مسیر را به سرانجام برسانیم.

مطالعات و علاقه‌های شخصی

*جناب رئیس‌جمهوری، چه کتاب‌هایی می‌خوانید؟ به چه موضوعاتی علاقه دارید؟
-بیشتر از هر چیزی، علاقه دارم تاریخ لبنان را مطالعه کنم، زیرا متأسفانه ما لبنانی‌ها تاریخ کشور خود را به‌درستی نمی‌شناسیم.
*اما به نظر می‌رسد هرچه بیشتر تاریخ خود را بدانیم، نگرانی‌های ما بیشتر می‌شود...
-نه، اصلاً این‌طور نیست. باید از تاریخ درس گرفت و اشتباهات گذشته را شناخت تا آن‌ها را تکرار نکنیم. سیاست، فرزند تاریخ است، و تاریخ، زاده جغرافیاست. جغرافیا تغییر نمی‌کند، پس تاریخ هم نباید تکرار شود.

برنامه روزانه و سرگرمی‌ها

*روال روزانه شما چگونه است؟
-ساعت پنج و نیم صبح در دفترم هستم و تا هر ساعتی که لازم باشد، کار می‌کنم—حتی تا شش، هفت شب یا نیمه‌شب.
*سرگرمی‌های شما چیست؟
-در حال حاضر هیچ سرگرمی‌ای ندارم.
*آیا مسئولیت ریاست جمهوری شما را از سرگرمی‌هایتان دور کرده است؟ شنیده‌ام که علاقه زیادی به شکار دارید.
-بله، درست است. من به شکار و غواصی علاقه دارم، اما در حال حاضر ریاست جمهوری تمام وقتم را گرفته است.

نگرانی‌های امنیتی

*آیا نگران تهدیدات امنیتی علیه خودتان هستید؟
-صادقانه بگویم، من همیشه خوش‌بین هستم. هیچ ترسی ندارم و به سرنوشت اعتقاد دارم. در طول دوران خدمتم در ارتش، با حوادث زیادی روبه‌رو شده‌ام و دو بار مجروح شده‌ام. این تجربیات باعث شد که بیشتر به تقدیر باور داشته باشم. آنچه خدا برای تو مقرر کرده، اتفاق خواهد افتاد. تجربه‌های شخصی من و آنچه در کنار سربازانم دیده‌ام، به من ثابت کرده که در نهایت، تنها آنچه برای تو مقدر شده، رخ می‌دهد. اگر سرنوشت ما این باشد که با ترور از دنیا برویم، پس این تقدیر ماست. اگر قرار نباشد، پس این هم تقدیر ماست.

علاقه به موسیقی

*چه موسیقی‌ای گوش می‌دهید؟
-صبح‌ها، بهترین چیزی که می‌توانم گوش دهم، آهنگ‌های فیروز است.
*و خوانندگان دیگر؟
-اگر وقت داشته باشم، به موسیقی‌های دیگر هم گوش می‌دهم.

وحدت ملی و پیام به مردم لبنان

*رحابنه (آل الرحبانی) لبنان خاص خودشان را خلق کردند و مردم لبنان به آن باور داشتند. آیا پیامی برای مردم دارید؟
-می‌خواهم همان چیزی را که همیشه به سربازان و افسران در دانشکده نظامی می‌گفتم، تکرار کنم: اجازه ندهید که فرقه‌گرایی و تعصبات مذهبی در درون شما ریشه بدواند.
هرگز در تاریخ، طوایف، فرقه‌گرایی یا احزاب نتوانسته‌اند کشوری را بسازند.
تنها دولت است که از لبنان محافظت می‌کند، نه طوایف.
کینه‌ها را از قلب‌هایتان پاک کنید، زیرا نفرت و دشمنی نه کشوری را می‌سازد و نه لبنان را.
اگر می‌خواهیم کشوری باشیم که با عزت زندگی کنیم و لبنان را دوباره به شکوه گذشته‌اش بازگردانیم—همان "سوئیس خاورمیانه" که قبل از جنگ داخلی ۱۹۷۵ بود—باید گذشته را پشت سر بگذاریم، بالاتر از اختلافات بایستیم، متحد شویم و برای ساختن لبنان همدل باشیم.

ارتباط با سیاستمداران

*آیا تمرین کرده‌اید که در دنیای سیاست، میان تضادها و تناقضات مختلف عمل کنید؟
-این بخشی از وظیفه من است.
*رابطه شما با رئیس پارلمان نبیه بری چگونه است؟
-بسیار عالی و فراتر از حد انتظار.

 



احزاب شیعه عراق به جمع‌بندی درباره الحشد الشعبی نزدیک شدند

یک نیروی «الحشد الشعبی» در حال نگهبانی از دروازه‌ای در بغداد است که تصویر ابومهدی المهندس بر آن نصب شده است  (AFP)
یک نیروی «الحشد الشعبی» در حال نگهبانی از دروازه‌ای در بغداد است که تصویر ابومهدی المهندس بر آن نصب شده است (AFP)
TT

احزاب شیعه عراق به جمع‌بندی درباره الحشد الشعبی نزدیک شدند

یک نیروی «الحشد الشعبی» در حال نگهبانی از دروازه‌ای در بغداد است که تصویر ابومهدی المهندس بر آن نصب شده است  (AFP)
یک نیروی «الحشد الشعبی» در حال نگهبانی از دروازه‌ای در بغداد است که تصویر ابومهدی المهندس بر آن نصب شده است (AFP)

احزاب شیعه‌ای که در انتخابات اخیر عراق پیروز شده‌اند، به مرحلهٔ اتخاذ تصمیمی درباره سرنوشت «الحشد الشعبی» و گروه‌های مسلح همسو با تهران نزدیک می‌شوند. این فرایند در انتظار اجماع شیعی در داخل «چارچوب هماهنگی» است و نیازمند موافقت ایران و، در نهایت، مذاکراتی غیرسنتی با واشنگتن است.

«الشرق الاوسط» از منابعی در احزاب، گروه‌ها و نهادهای امنیتی اطلاع یافته است که طرف‌های شیعه اکنون پروندهٔ «الحشد الشعبی» و سلاح گروه‌ها را جدی گرفته‌اند. به گفتهٔ منابع، این اتفاق در لحظه‌ای رخ می‌دهد که عوامل متعددی بر پرونده فشار وارد می‌کنند؛ از جمله احساس این‌که نیروهای شیعه درگیر نزاع‌های ویرانگری شده‌اند که به نفوذشان در داخل الحشد مرتبط است.

اگر تصمیم سیاسی اتخاذ شود، توافق بر سر مسیر فنی برای حل، ادغام یا بازساختاردهی «الحشد الشعبی» زمان زیادی نخواهد برد. با این حال، این مسیر در معرض ملاحظات آمریکا قرار می‌گیرد.

منابع مختلف می‌گویند که پروندهٔ «الحشد الشعبی» پیچیده و چندلایه است. دلایل آن عبارتند از: درهم‌تنیدگی منافع میان بازیگران محلی، انتظار برای «تصمیم نهایی ضروری» از سوی ایران و نیاز به انطباق با خواسته‌های آمریکا درباره وضعیت جدید خاورمیانه که شرط آن «پایان‌دادن به همهٔ منابع تهدید» است.

عراق پیش‌تر نیروهای «سازمان بدر» را با سلاح‌هایشان در وزارت کشور ادغام کرد. رهبر این سازمان، هادی العامری، وارد فعالیت سیاسی شد و از سال ۲۰۰۳ تاکنون در پنج انتخابات عمومی شرکت کرده است.

با وجود اتهام برخی به وزارت کشور مبنی بر پیروی از رویکرد گروه‌های مسلح شیعی، مسئولان امنیتی می‌گویند فرایند ادغام، نیروهای مسلح را تحت تصمیم مرکزی وزیر کشور قرار داده است.

امروز وضعیت متفاوت است. تعدد گروه‌ها و تقاطع منافع رهبران آن‌ها و اختلاف دیدگاه‌ها درباره ادغام، خلع سلاح یا ورود به عرصهٔ سیاسی، شرایط را پیچیده کرده است.

«مرحلهٔ جدید»

یک رهبر برجستهٔ شیعه به «الشرق الاوسط» گفت: «عراق در مرحلهٔ آینده نیازی به استفاده از سلاح نخواهد داشت.» او افزود: «وضع کشور باثبات است و نیازمند تغییراتی در سطح امنیت است.»

تا چند سال پیش، این رهبر از سرسخت‌ترین مدافعان «محور مقاومت» و مخالفان خلع سلاح آن بود. با این حال، بسیاری از اعضای ائتلاف حاکم شیعی چند ماه پیش از انتخابات ۱۱ نوامبر ۲۰۲۵، تغییراتی در مواضع سیاسی خود ایجاد کردند.

دربارهٔ تفسیر این تغییر اختلاف نظر وجود دارد. برخی آن را نتیجهٔ حاشیهٔ آزادی سیاسی بیشتر برای گروه‌های شیعه به‌سبب عقب‌نشینی نفوذ ایران می‌دانند. برخی دیگر معتقدند تهران با هدف حفظ نفوذ خود در عراق، زمان می‌خرد و شرایط مذاکراتی خود را بهبود می‌بخشد.

منابع گفتند که بحث‌ها دربارهٔ «الحشد الشعبی» در مرکز مذاکرات تشکیل دولت جدید و انتخاب نامزد نخست‌وزیری قرار دارد. برخی نیروهای شیعه پیشنهاد می‌کنند برنامهٔ دولت جدید شامل بندهای روشن برای رسیدگی به این پرونده باشد.

نوری المالکی، رئیس ائتلاف «دولت قانون»، که درباره تشکیل ائتلاف حکومتی جدید مذاکره می‌کند، در ابتدای هفته اظهار داشت: «گروه‌ها می‌خواهند سلاح سنگین خود را تحویل دهند و در ساختار دولت ادغام شوند.»

هر نخست‌وزیر در عراق موظف است برنامهٔ دولت را برای رأی‌گیری هنگام کسب رأی اعتماد ارائه کند.

نیروهای شیعه در دو مسیر دشوار مذاکره می‌کنند: تقسیم سهمیه‌ها در دولت و انتخاب نامزد توافقی برای ریاست آن و تدوین برنامهٔ اصلاحی که با تغییرات ژئوپلیتیک منطقه هماهنگ باشد.

یک مسئول در «چارچوب هماهنگی» گفت که نشست‌های اخیر ائتلاف که قرار بود به تشکیل دولت اختصاص یابد، به بحث درباره آینده گروه‌ها و سیاست خارجی نیز پرداخت.

نزاع، نفوذ و خطرات

منابع گفتند که احزاب شیعه دارای شاخه‌های مسلح، به‌ویژه آن‌هایی که بیش از دیگران در نهادهای دولتی ادغام شده‌اند، به این نتیجه رسیده‌اند که ادامهٔ وضعیت کنونی «هیئت الحشد الشعبی» به‌عنوان ابزاری در نزاع داخلی، اکنون به خطری برای خود آن‌ها تبدیل شده است.

منابع افزودند: «رهبران احزاب شروع به نارضایتی از استفاده از الحشد در موازنه‌های محلی میان متحدان و رقبا کرده‌اند. همچنین برخی گروه‌ها در دوره‌های مختلف وارد تنش‌های منطقه‌ای شده‌اند.»

نخست‌وزیران پیشین، نوری المالکی و حیدر العبادی، علناً مواضعی انتقادی علیه «الحشد الشعبی» اتخاذ کرده بودند. این هیئت همواره هدف انتقاد سیاسی رهبران پرنفوذ شیعه بوده است.

اختلاف بر سر منصب رئیس «الحشد الشعبی» از برجسته‌ترین نشانه‌های نزاع در ماه‌های گذشته بوده است. گروه‌های شیعه برای کنترل این جایگاه رقابت می‌کنند. منابع افزودند که احزاب شیعه نگران رهاشدگی تصمیم امنیتی در داخل هیئت هستند؛ نهادی که کنترل آن بین طرف‌های مختلف دست‌به‌دست می‌شود.

یک منبع آگاه گفت: «افزایش نگرانی شیعه با عوامل فشار منطقه‌ای هم‌زمان شده است. در هر حال، بدون موافقت تهران هیچ اقدامی انجام نخواهد شد.» او افزود: «پروندهٔ الحشد الشعبی موضوعی داخلی نیست. شرایط داخلی نیازمند تغییراتی است، اما ورود به مرحلهٔ اجرا نیازمند کلمه‌ای روشن و قطعی از سوی تهران است.»

در ژانویه (دی) ۲۰۲۵، آیت‌الله علی خامنه‌ای به محمد شیاع السودانی، نخست‌وزیر عراق، «ضرورت تقویت و گسترش نقش الحشد الشعبی» را ابلاغ کرد. در آوریل (فروردین) گذشته، مجتبی حسینی، نماینده رهبر ایران در عراق، گفت تلاش‌های آمریکا برای حل گروه‌های مقاومت «آرزوهایی است که تحقق نخواهند یافت.»

رهبر شیعه معتقد است ایران ــ که «فصل الخطاب و تعیین‌کننده در این پرونده است» ــ دیگر مانند دو سال پیش نیست و انتظار نمی‌رود موضع سخت‌گیرانه اتخاذ کند. او افزود: «ایران در صورت موافقت، از شیوه‌های ادغام یا حل استفاده خواهد کرد که پیش‌تر در عراق امتحان شده و موفق بوده است.»

منابع موثق گفتند که در صورت صدور تصمیم سیاسی و دریافت «تأیید ایران»، مستشارانی مرتبط با «سپاه پاسداران» نقش مهمی در تعیین جزئیات فنی خواهند داشت.

مسیرهای فنی

هر طرف شیعه در «چارچوب هماهنگی» دیدگاه متفاوتی درباره وضعیت «الحشد الشعبی» دارد، اما ایده‌های اصلی در چند مسیر اساسی خلاصه می‌شود.

منابع گفتند که سازوکارهای فنی جدید نیستند؛ برخی از آن‌ها از ۸ سال پیش مطرح شده‌اند و بارها اصلاح یا افزودنی شده‌اند، اما به‌سبب نبود توافق کنار گذاشته می‌شدند.

مسیر اول: ادغام الحشد در ساختار دولت تا از تبدیل آن به نیروی موازی جلوگیری شود. اختلاف بر سر این است که ادغام باید فردی باشد یا واحدهای کامل.

مسیر دوم: کاهش تعداد نیروهای الحشد تا فرمانده کل نیروهای مسلح تحرکات آن‌ها را کنترل کند و بار مالی کاهش یابد.

مسیر سوم: حفظ ساختار فعلی الحشد، اما قطع ارتباط واحدها با گروه‌های سیاسی و شبه نظامیان و قرار گرفتن آن‌ها تحت فرماندهی نظامی تابع فرمانده کل نیروهای مسلح.
هر واحد در الحشد به یک گروه مسلح وابسته است و دستورهای متفاوتی از رهبران دریافت می‌کند که اغلب هماهنگ نیستند و در بسیاری شرایط به رئیس هیئت مراجعه نمی‌کنند.

حامیان مسیر «قطع ارتباط» معتقدند این مسیر میان حفظ وجود الحشد و قرار دادن آن تحت نظارت نظامی نهادی، بدون انحلال کامل، توازن ایجاد می‌کند.

یک رهبر شیعه گفت: «مسیر نهایی ممکن است ترکیبی از سه مسیر باشد.» او احتمال داد برخی شخصیت‌های وابسته به گروه‌ها به کار سیاسی روی آورند.

انتخابات اخیر شاهد پیشتازی فهرست‌هایی بود که نماینده شاخه‌های مسلح هستند؛ مانند ائتلاف «حقوق» ــ بازوی سیاسی «کتائب حزب‌الله» ــ با حدود ۶ کرسی و افزایش دوبرابری کرسی‌های «صادقون» ــ نماینده «عصائب اهل الحق» ــ به حدود ۲۶ کرسی در پارلمان جدید.

«مذاکرات غیرسنتی»

به گفته یک منبع غربی، پروندهٔ «الحشد الشعبی» در مذاکرات با طرف‌های آمریکایی مطرح خواهد شد. شکل نهایی مسیر فنی به نتایج این گفت‌وگوها بستگی دارد.

ایالات متحده خواهان خلع سلاح گروه‌هایی است که به گفته مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، «منابع عراق را به نفع ایران می‌دزدند.» او این موضوع را در تماس با نخست‌وزیر عراق در ۲۱ اکتبر ۲۰۲۵ بیان کرد.

منبع عراقی که خواست نامش فاش نشود گفت: «چارچوب هماهنگی پس از نتایج مثبت انتخابات اخیر، باید مستقیماً با این پرونده برخورد کند و نخست‌وزیر را از موضع گفت‌وگوکننده درباره سلاح دور نگه دارد.»

او احتمال داد که فضای مذاکراتی غیرسنتی با دامنهٔ وسیع میان نمایندگان چارچوب هماهنگی و مارک ساوایا، فرستاده آمریکا در عراق، شکل گیرد. ساوایا نقشی غیررسمی ایفا می‌کند، اما نارضایتی واشنگتن از تأخیر در حل پروندهٔ سلاح را منتقل خواهد کرد.


سخنرانی رئیس‌جمهوری لبنان؛ انتظار برای موضع «حزب‌الله» و دشواری‌های مخالفت با آن


جوزف عون ابتکار حل بحران با اسرائیل را از پادگان ارتش در جنوب اعلام می‌کند (ریاست‌جمهوری لبنان)
جوزف عون ابتکار حل بحران با اسرائیل را از پادگان ارتش در جنوب اعلام می‌کند (ریاست‌جمهوری لبنان)
TT

سخنرانی رئیس‌جمهوری لبنان؛ انتظار برای موضع «حزب‌الله» و دشواری‌های مخالفت با آن


جوزف عون ابتکار حل بحران با اسرائیل را از پادگان ارتش در جنوب اعلام می‌کند (ریاست‌جمهوری لبنان)
جوزف عون ابتکار حل بحران با اسرائیل را از پادگان ارتش در جنوب اعلام می‌کند (ریاست‌جمهوری لبنان)

محافل سیاسی لبنان در انتظار واکنش نیروهای سیاسی به ابتکاری هستند که رئیس‌جمهوری، عماد جوزف عون، برای پایان‌دادن به اشغال اسرائیل در جنوب، در سخنرانی خود به مناسبت هشتاد و دومین سالگرد استقلال لبنان از شهر صور مطرح کرد؛ ابتکاری با بار نمادین ملی که همه لبنانی‌ها را شامل می‌شود.

نخستین واکنش از سوی رئیس مجلس نمایندگان، نبیه بری، بود. او در گفت‌وگو با «الشرق الأوسط» اظهار کرد: «این سخنرانی، سخنانی استقلالی در روز استقلال بود؛ از نظر شکل، مکان، موضوع و محتوا.»

بری درباره سفر معاون سیاسی خود، علی حسن خلیل، به تهران و دیدارهای او با برخی مسئولان ایرانی پیگیر پرونده لبنان گفت این دیدارها «خوب و مثبت» بوده است. او تأکید کرد که «انتخابات پارلمانی در موعد مقرر (مه ۲۰۲۵) برگزار می‌شود و هیچ دلیلی برای تأخیر وجود ندارد و بر پایه قانون جاری و پس از پایان مهلت ثبت‌نام لبنانی‌های مقیم خارج انجام خواهد شد.»

ابتکار «تمام‌عیار»

اما واکنش بری به سخنان عون، پرسش درباره موضع هم‌پیمانش، حزب‌الله، را پیش می‌کشد؛ هرچند منابع نزدیک به «دوگانه شیعی» (حزب‌الله و جنبش امل) و محافل وابسته به آن، سخنرانی رئیس‌جمهوری را ابتکاری جامع و «تمام‌عیار» برای پایان‌دادن به اشغال جنوب توصیف می‌کنند؛ ابتکاری که جایی برای امتیازدهی در آن نیست و مخالفت با آن دشوار است. این منابع می‌گویند حزب‌الله احتمالاً نکاتی را برای روشن‌تر شدن برخی مفاد مطرح می‌کند، بدون آنکه اصل ابتکار را رد کند.

رؤسای جمهوری جوزف عون و پارلمان نبیه بری (ریاست‌جمهوری لبنان)

منابع یادشده به «الشرق الأوسط» گفتند حزب‌الله همچنان با بری در تماس است و در حال بررسی داخلی این ابتکار است. انتظار می‌رود این حزب موضع رسمی خود را در سخنرانی دبیرکل، شیخ نعیم قاسم، در سالگرد توافق توقف عملیات خصمانه اعلام کند؛ توافقی که با ضمانت آمریکا و فرانسه صادر شد و لبنان و حزب‌الله از ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴ تاکنون به آن پایبند بوده‌اند، برخلاف اسرائیل که از اجرای آن خودداری کرده است.

سقف قطعنامه ۱۷۰۱

منابع «دوگانه شیعی» تأکید کردند که عون با دعوت به مذاکره مسالمت‌آمیز با اسرائیل تحت نظارت طرف آمریکایی، اروپایی یا سازمان ملل، قصد داشت پیامی روشن منتقل کند؛ نه فقط در مخالفت با مذاکره مستقیم، بلکه در تأکید بر این‌که هر مذاکره‌ای باید بر پایه عقب‌نشینی اسرائیل تا مرزهای بین‌المللی و اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ باشد.

به گفته این منابع، ابتکار عون نقشه راهی برای آزادسازی جنوب است و او در آن، احساسات عمومی در مناطق شیعی را نیز در نظر داشته؛ احساساتی که در انتظار بازسازی شهرهای ویران‌شده و بازگشت ساکنان به خانه‌هایشان است. از این‌رو حزب‌الله ناگزیر است با واقع‌بینی واکنش نشان دهد، زیرا یافتن نقطه‌ضعفی برای توجیه رد یا دور زدن این ابتکار دشوار است.

بررسی موضع ایران

این منابع احتمال دادند که رهبری حزب‌الله برای بررسی دو موضوع با تهران در تماس باشد:

۱. دعوت عون از اسرائیل برای مذاکره مسالمت‌آمیز و درخواست از جامعه بین‌المللی برای فشار بر تل‌آویو تا بپذیرد تنها راه دستیابی به توافق نهایی برای توقف تجاوزات مرزی، گزینه دیپلماتیک است.
۲. درستی اخبار مربوط به ازسرگیری مذاکرات ایران و آمریکا؛ موضوعی که طبق نقل‌قول‌ها، در صدر گفت‌وگوهای نماینده خلیل با علی لاریجانی، دبیرکل شورای امنیت ملی ایران، و عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، قرار داشته است.

عون یگان‌های نظامی را در بازدید از پادگان بنوا برکات در صور، جنوب لبنان بررسی می‌کند (ریاست‌جمهوری لبنان)

منابع افزودند که فضای تهران نگرانی‌ای نسبت به احتمال تکرار حمله مشترک اسرائیل و آمریکا، همانند حمله قبلی، ندارد و حتی احتمال جنگ جدید را با وجود ادامه تهدیدهای بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل بعید می‌داند. این امر نشان‌دهنده ازسرگیری مذاکرات در فضایی به‌دور از رسانه‌هاست.

تحکیم موضع لبنان

منابع تأکید کردند که اجرای ابتکار و ترغیب آمریکا به فشار بر اسرائیل، اهمیت اساسی دارد تا امکان برخورد مثبت با طرح رئیس‌جمهوری فراهم شود؛ طرحی که از حمایت عربی و اروپایی نیز برخوردار است. آنان افزودند که حزب‌الله نباید موضع خود را مشروط به موافقت واشنگتن یا تل‌آویو کند، زیرا موافقت بی‌قید و شرط حزب، موضع لبنان را تقویت می‌کند و پشتیبانی ملی لازم برای ابتکار ریاست‌جمهوری را فراهم می‌آورد؛ موضوعی که می‌تواند فشارهای بین‌المللی و منطقه‌ای بر آمریکا و اسرائیل ایجاد کند.

درس حمایت از غزه

منابع سیاسی گفتند رهبری حزب‌الله باید موضع خود را با دقت و دور از شتاب‌زدگی تعیین کند؛ زیرا مخالفت آشکار با ابتکار ریاست‌جمهوری به معنای نادیده گرفتن درس تجربه حمایت از غزه است؛ تجربه‌ای که به سوء‌تقدیر از واکنش اسرائیل منجر شد و حزب را در داخل کشور در موقعیت انزوا قرار داد؛ به‌جز جنبش امل که همچنان تلاش می‌کند حزب را در مسیر پیوستن به «پروژه دولت» حفظ کند.

این منابع پرسیدند: «چرا چنین مزایده‌جویی شدیدی علیه عون؟» اشاره‌ای به موضع حزب «القوات اللبنانیة» که دولت را به‌خاطر تأخیر در اجرای انحصار سلاح در دست دولت نقد می‌کند، هرچند نام عون را مستقیم نمی‌برد.

آنان افزودند: «حزب‌الله تا چه زمانی می‌تواند واقعیت جنوب را نادیده بگیرد؟ آیا برای تنظیم روند عقب‌نشینی، به بهای سیاسی نیاز دارد تا پایگاه مردمی خود را راضی نگه دارد و در عین حال مسیر ورود ایران به مذاکرات با آمریکا را هموار کند؟» به‌ویژه که این «بها» در اساس به بازسازی مناطق ویران‌شده مربوط است و این امر بدون پذیرش انحصار سلاح ممکن نیست.

پروژه دولت

منابع ادامه دادند که پرسش اصلی این است: آیا حزب‌الله به این نتیجه رسیده که زمان کنار گذاشتن لباس نظامی و پیوستن مسالمت‌آمیز به پروژه دولت فرا رسیده یا همچنان بر سیاست انکار پافشاری خواهد کرد، درحالی‌که کشور در مرحله حساس و تعیین‌کننده‌ای قرار دارد و گزینه‌ای جز راه‌حل دیپلماتیک برای بحران جنوب باقی نمانده است؟

به گفته این منابع، حمایت از عون برای ایجاد اجماع ملی پشت ابتکار او ضروری است؛ ابتکاری که می‌تواند زمینه‌ساز فشار خارجی برای واداشتن اسرائیل به مذاکره مسالمت‌آمیز و بازگرداندن آرامش و ثبات به جنوب شود، به‌جای آنکه اسرائیل با فشار نظامی، لبنان را به سمت مذاکره مستقیم سوق دهد—گزینه‌ای که ناممکن است، هرچند برخی نیروهای داخلی شروع به ترویج آن کرده‌اند.


یوسی کوهن: «طرح جابه‌جایی موقت» مردم غزّه‌ را من آغاز کردم… و السیسی آن را ناکام گذاشت

غزّه‌ای‌هایی که به اردوگاه‌های آوارگی در جنوب نوار غزه پناه برده بودند، در ۱۱ اکتبر ۲۰۲۵ به خانه‌های خود در شمال بازمی‌گردند (رویترز)
غزّه‌ای‌هایی که به اردوگاه‌های آوارگی در جنوب نوار غزه پناه برده بودند، در ۱۱ اکتبر ۲۰۲۵ به خانه‌های خود در شمال بازمی‌گردند (رویترز)
TT

یوسی کوهن: «طرح جابه‌جایی موقت» مردم غزّه‌ را من آغاز کردم… و السیسی آن را ناکام گذاشت

غزّه‌ای‌هایی که به اردوگاه‌های آوارگی در جنوب نوار غزه پناه برده بودند، در ۱۱ اکتبر ۲۰۲۵ به خانه‌های خود در شمال بازمی‌گردند (رویترز)
غزّه‌ای‌هایی که به اردوگاه‌های آوارگی در جنوب نوار غزه پناه برده بودند، در ۱۱ اکتبر ۲۰۲۵ به خانه‌های خود در شمال بازمی‌گردند (رویترز)

مدیر پیشین دستگاه اطلاعات اسرائیل (موساد)، یوسی کوهن، در کتاب تازه منتشرشده‌اش با عنوان «با نیرنگ جنگی می‌سازی» فاش می‌کند که او صاحب طرحِ انتقال فلسطینی‌ها به خارج از نوار غزه در جریان جنگ کنونی بوده است؛ اما مدعی می‌شود که این ایده نه دربارهٔ انتقال دائم، بلکه «موقت» بوده است. کوهن در بخش پایانی این خوانش مفصل که «الشرق الاوسط» از کتاب او انجام داده، از شیوه‌های کار موساد و روش‌های جذب نیرو سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که در چارچوب مأموریت‌های اطلاعاتی‌اش، در لبنان نقش «کارشناس باستان‌شناسی» و در سودان نقش «تاجر چای» را ایفا کرده است.
نسخهٔ عبری کتاب کوهن با عنوان «با نیرنگ جنگی می‌سازی» منتشر شده، در حالی که نسخهٔ انگلیسی عنوان متفاوت: «شمشیر آزادی: اسرائیل، موساد و جنگ پنهان» را دارد .

اخراج مردم غزه... «جابجایی موقت»

کاروان‌های آوارگی از شمال غزه در ۲۳ سپتامبر گذشته (AP)

یوسی کوهن فاش می‌کند که او صاحب طرح انتقال حدود یک‌ونیم میلیون فلسطینی از غزه به صحرای سینا در مصر بوده؛ طرحی که به‌گفتهٔ او پاسخی به حملهٔ جنبش «حماس» در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بود. او می‌گوید طرحش بر این اساس بود که «این مهاجرت موقت باشد» و توضیح می‌دهد که کابینهٔ امنیتی اسرائیل با این طرح موافقت کرده و او مأمور شده بوده است تا کشورهای عربی را برای پذیرش آن قانع کند؛ با این استدلال که هدف آن، کاهش شمار تلفات غیرنظامیان است.
به گفتهٔ کوهن، او واقعاً به پایتخت‌های عربی سفر کرده اما دریافت که دولت‌های عربی نگران‌اند که این انتقال «موقت» به انتقالی دائمی تبدیل شود. او به آنها گفته که آماده است ضمانت‌های بین‌المللی بیاورد تا موقتی بودن مهاجرت تثبیت شود. در همین زمینه با آمریکا، بریتانیا، ژاپن، چین و هند نیز تماس‌هایی برقرار کرده است. اما رئیس‌جمهوری مصر، عبدالفتاح السیسی، موضوع را یکسره کرده و این طرح را به‌طور قاطع رد کرده است.
پس از آن، پیشنهادی مطرح شد که خود کوهن مسئولیت ریاست تیم مذاکره دربارهٔ تبادل اسرا را بر عهده بگیرد، اما همتایان او در دستگاه‌های امنیتی اسرائیل این پیشنهاد را ناکام گذاشتند.

تلاش‌های مصر برای توقف جنگ در غزه در نشست شرم‌الشیخ، برخلاف جهت‌گیری‌های اسرائیل بود(عکس از صفحهٔ سخنگوی ریاست‌جمهوری در فیسبوک)

غرور... و ناکامی تبلیغات اسرائیل

یوسی کوهن در کتاب خود بارها بر ضرورت تواضع رهبران اسرائیلی تأکید می‌کند، اما در همان حال، به‌نظر می‌رسد خود او نیز گرفتار تکرار اشتباهات برخاسته از غرور است. برای مثال، او تعجب می‌کند از این‌که چرا بسیاری در جهان در برابر اسرائیل می‌ایستند و چگونه حجم عظیمی از فیلم‌های ویدئویی از داخل غزه منتشر می‌شود.
کوهن به‌جای آن‌که اعمال وحشیانه‌ای را که علیه مردم غزه انجام شده و به کشته شدن ده‌ها هزار نفر از آنها به‌نام مبارزه با «حماس» منجر شده نقد کند، معتقد است مشکل در «ناکامی تبلیغات اسرائیل» است. او می‌گوید دولت اسرائیل تلاش کافی برای نشان دادن «حقایق» و تبلیغ مواضع خود نمی‌کند. در مقابل، او نادیده می‌گیرد که لابی اسرائیل در جهان نفوذ رسانه‌ای عظیمی دارد و نیز نادیده می‌گیرد که شمار زیادی از یهودیان خود در اعتراض‌ها علیه رفتارهای اسرائیل شرکت کردند.
کوهن از این هم فراتر می‌رود و می‌گوید رهبران اسرائیل از مردم فاصله گرفته‌اند، احساس انسانی و رحم نسبت به شهروندان اسرائیلی ندارند و به‌همین دلیل درد و رنج آنها را به‌خوبی درک نمی‌کنند و قادر نیستند بازتابی واقعی از این رنج برای افکار عمومی جهانی و حتی داخلی ارائه دهند. به‌نظر او، این موضوع جهان را در برابر تأثیر «حماس» و تبلیغات آن آسیب‌پذیر می‌کند.
او می‌گوید باوجود عملیات وحشیانه‌ای که ساکنان شهرک‌های غلاف غزه—که به‌عنوان طرفداران صلح شناخته می‌شدند—در معرض آن قرار گرفتند، از جمله «تجاوزهای گروهی، بریدن سرها، مُثله کردن اجساد و سوزاندن کودکان»، جهان از اسرائیل می‌خواهد جنگ را متوقف کند. روشن است که اسرائیل تأکید می‌کند نیروهای «حماس» این کارها را در عملیات «طوفان الاقصی» انجام داده‌اند، در حالی‌که خود جنبش این موارد را رد می‌کند.

کودکانی که در چادری در یک مدرسهٔ پناه‌دهندهٔ آوارگان در محلهٔ الرمال در شهر غزه غذا می‌خورند – ۵ نوامبر ۲۰۲۵ (AFP)

در این چارچوب، کوهن نوع تبلیغاتی را که اسرائیل باید در پیش بگیرد توضیح می‌دهد. او سخنان خالد مشعل، یکی از رهبران «حماس»، را نمونه‌ای برای این تبلیغات می‌داند؛ از جمله این‌که او گفته است راه‌حل دو کشور را نمی‌پذیرد و می‌خواهد با اشغال اسرائیلی در سراسر فلسطین «از نهر تا بحر» مقابله کند. کوهن در این‌جا تأکید می‌کند که نمی‌توان با کسی که حق تو برای وجود داشتن را به رسمیت نمی‌شناسد، صلح برقرار کرد. اما او طبعاً نادیده می‌گیرد که رهبری قانونی و رسمی ملت فلسطین، یعنی سازمان آزادی‌بخش فلسطین، که در توافقات اسلو اسرائیل را به رسمیت شناخته و خواستار تشکیل کشور فلسطینی در کنار اسرائیل بر ۲۲ درصد از خاک فلسطین است، خود هدف رفتارهای سرکوبگرانهٔ اسرائیل است؛ رفتاری که اسرائیل با تمام توان انجام می‌دهد تا این رهبری را تضعیف و حذف کند.

محمد علی کلی

کوهن می‌گوید که شیفتهٔ مشت‌زن فقید، محمد علی کلی، است؛ کسی که می‌گفت پیروزی و شکست دور از چشم تماشاگران رقم می‌خورَد، یعنی پیش از آن‌که وارد رینگ شود: «وقتی در مرحلهٔ تمرین هستم، یا در حال رانندگی‌ام، بسیار پیش‌تر از آن‌که روی رینگ شروع به رقص کنم، نتیجه رقم خورده است.»
کوهن می‌گوید: «من پسری بودم که خود را مأموری تجسم می‌کرد که با چشمان عقاب، با مکرِ روباه، و با توان ببر برای جهش جاسوسی می‌کند. و وقتی مأموریت را انجام می‌دهد، با صبر تک‌تیرانداز، و با بی‌ریایی جادوگر عمل می‌کند و این شانس را دارد که مأموریت‌هایی در بیروت، غزه، خارطوم و جاهای دیگر انجام دهد.»

جلد نسخهٔ عبری کتاب

او دربارهٔ ضرورت برتری یافتن مأمور موساد در برابر طرف مقابلش سخن می‌گوید. کوهن روایت می‌کند که چگونه در بعلبک لبنان در قالب شخصیت «کارشناس باستان‌شناسی» ظاهر شد، و در سودان نقش «علاقه‌مند به جمع‌آوری کیسه‌های چای» را در برابر یک تاجر چای لبنانی بازی کرد.
او شیوه‌های کار دستگاه اطلاعاتی اسرائیل در جذب و به‌کارگیری مأموران را افشا می‌کند؛ شیوه‌هایی که در واقع همان روش‌های بسیار قدیمی‌اند که از آغاز جاسوسی—هزاران سال پیش—به کار رفته‌اند: یافتن نقاط ضعف انسانی، بهره‌برداری از رفتارهای نابهنجار، جست‌وجوی منافع و تضاد منافع، و انگیزه‌ها (مالی، ایدئولوژیک، جنسی، روابط عاشقانه، نفرت، حسادت و غیره).
او با توجیه این روش‌ها می‌گوید: «هدف باید بداند که اگر همکاری نکند، چیزهای زیادی برای از دست دادن دارد، و این‌گونه است که در دام نیرنگ‌های اطلاعات اسرائیلی می‌افتد. و در بسیاری از مواقع، وقتی هدف یک افسر بلندپایهٔ ارتش سوریه یا یک دانشمند هسته‌ای ایرانی باشد، تو او را چنان در دام می‌اندازی که دست به کاری بزند که می‌توان آن را خیانت نامید. و هنگامی که در دام افتاد، تا آخرین لحظه از او بهره‌برداری می‌کنی، زیرا او را با افشای خیانتش تهدید می‌کنی.»

دختربچه‌ای فلسطینی که در خان‌یونس منتظر دریافت کمک غذایی است، در حالی که قحطی و موج‌های آوارگی در غزه طی ماه سپتامبر گذشته ادامه داشت (AFP)

«أحابیل»؛ شعار اصلی موساد

«أحابیل» (نیرنگ‌ها، دام‌ها) مهم‌ترین شعاری است که موساد از آن استفاده می‌کند: «با دام‌سازی برایت جنگی می‌سازی»؛ عبارتی که کوهن آن را عنوان نسخهٔ عبری کتاب خود قرار داده است (عنوان نسخهٔ انگلیسی کتاب متفاوت است: «شمشیر آزادی: اسرائیل، موساد و جنگ پنهان»).
او می‌گوید الگویش شخصیت کالان، قهرمان سریال بریتانیایی «کالان» است. و اضافه می‌کند که «کالان» یکی از نام‌های پوششی بوده که او در عملیاتش به کار برده است.

اسرائیل در جهان

کوهن می‌گوید «موساد» همهٔ تحولاتی را که مستقیماً یا غیرمستقیم بر اسرائیل اثر می‌گذارد، زیر نظر دارد. او توضیح می‌دهد که موساد با عمق و دقت به تحولات ایران، لبنان، سوریه، عراق، یمن و سازمان‌های مسلح وابسته به آنها توجه می‌کند. اما به باور او خطری وجود دارد که سراسر بشریت را تهدید می‌کند و باید در دستگاه‌های اطلاعاتی جایگاهی ویژه داشته باشد: بحران اقلیمی. او اشاره می‌کند که خودش—حتی پس از ترک منصب—به این موضوع علاقه‌مند بوده و همچنان هست.
اما مهم‌ترین پروژهٔ موساد، همکاری بین‌المللی در عرصهٔ اطلاعات است. کوهن روایت می‌کند که چگونه روابط موساد با دستگاه‌های اطلاعاتی سراسر جهان را توسعه داده است. او می‌گوید این روند از زمانی آغاز شد که سازمان «داعش» در سال ۲۰۱۶ اقدام به عملیات تروریستی در بلژیک کرد. در همان روز وقوع حمله، کوهن هشدار داغی دربارهٔ عملیات دریافت کرد؛ اما این هشدار دیر رسیده بود. با وجود این، او بلافاصله با همتای بلژیکی خود تماس گرفت، جزئیات را اطلاع داد و اطلاعات بیشتری در اختیار او گذاشت که به روند تحقیقات کمک کرد.
در همان سال، او به استرالیا دربارهٔ طرحی برای انفجار یک هواپیمای مسافربری که در خط ابوظبی–سیدنی فعالیت می‌کرد، خبر داد. به‌گفتهٔ کوهن، به لطف موساد آن عملیات خنثی شد و شبکهٔ تروریستی همراه با سلاح‌ها و مواد انفجاری آمادهٔ استفاده کشف و بازداشت شد.
کوهن فهرست بلندی از کشورهایی ارائه می‌دهد که به گفتهٔ او «مدیون» موساد هستند. او نقل‌قول‌هایی از همتایانش در دستگاه‌های اطلاعاتی آلمان، بریتانیا و فرانسه می‌آورد که به او گفته‌اند مردمشان مدیون اسرائیل‌اند، چرا که موساد سلول‌های تروریستی خطرناکی را کشف کرده بود. کوهن در عین حال تأکید می‌کند که اسرائیل نیز از همکاری با این سرویس‌ها منفعت برده است.
ترکیه نیز از این قاعده مستثنا نیست. کوهن می‌گوید با وجود روابط تیره‌وتار میان دو کشور، موساد تردید نکرد که اطلاعات مربوط به شبکه‌های تروریستی فعال در خاک ترکیه را در اختیار این کشور بگذارد. او می‌گوید:
«در تابستان ۲۰۱۸، اسرائیل به ترکیه کمک کرد تا اطلاعات مربوط به هسته‌های تروریستی که ۱۶ حمله انجام داده بودند، کشف شود؛ با وجود روابط بد میان دو کشور.»
او همچنین تأکید می‌کند که رئیس دستگاه اطلاعاتی ترکیه در آن زمان هاکان فیدان بود—که امروز وزیر خارجهٔ ترکیه است.

«رهبر قدرتمند کسی است که امتیاز می‌دهد»

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل (چپ)، در کنار یوسی کوهن که در ۷ دسامبر ۲۰۱۵ از سوی نتانیاهو به ریاست «موساد» منصوب شد (گتی)

کاملاً روشن است که کوهن در این کتاب تلاش دارد تصویری مثبت از موساد ارائه کند؛ اما در طول فصل‌های کتاب، خود او بیش از هر شخص دیگری برجسته شده —که البته قابل درک است، چون کتاب دربارهٔ مسیر کاری اوست. منتقدان خواهند گفت هدف کوهن آشکار است: رسیدن به سمت نخست‌وزیری اسرائیل.
او به‌گونه‌ای می‌نویسد که گویی می‌خواهد به همهٔ پرسش‌هایی که ممکن است در ذهن اسرائیلی‌ها و غیر اسرائیلی‌ها شکل بگیرد پاسخ دهد، تا آنها را قانع کند که در این شرایط دشوار، او بهترین گزینه برای رهبری کشور است.
کوهن میان دریایی از موضوعات می‌گذرد تا همهٔ طرف‌ها را راضی کند. اما مهم‌تر از همه این است که او نقل‌قول‌هایی از طرفداران خود در کتاب آورده—از میان یهودیان، عرب‌ها، راست‌گرایان، چپ‌گرایان، مذهبی‌ها، سکولارها، اسرائیلی‌ها و خارجی‌ها—تا نشان دهد دامنهٔ تحسین و حمایت از او بسیار گسترده است.
و برای کسانی که می‌خواهند اسرائیل در جنگی ابدی زندگی کند، کوهن می‌گوید: «پس از جنگ اکتبر ۱۹۷۳ هیچ‌کس باور نمی‌کرد که تنها پنج سال بعد توافق صلحی تاریخی با مصر امضا شود.»
او تأکید می‌کند: «رهبر قدرتمند کسی است که امتیاز می‌دهد.»
کوهن اشاره می‌کند که هنگام امضای «توافق ابراهیم» میان اسرائیل و چند کشور عربی گریه کرده است. او رهبران عربی را که با آنان دیدار کرده و نشانه‌هایی از تمایل واقعی به صلح در رفتارشان دیده، ستایش می‌کند.
با این حال، از نگاه او صلح تنها پس از نمایش قدرت امکان‌پذیر است.