غرفه سعودی در نمایشگاه کتاب قاهره بازدیدکنندگان را غافل‌گیر کرد

سفیر سعودی به «الشرق الاوسط»: چهره‌ای تمدنی شکوفا از سعودي ارائه می‌کند

غرفه سعودی در نمایشگاه کتاب قاهره بازدیدکنندگان را غافل‌گیر کرد
TT

غرفه سعودی در نمایشگاه کتاب قاهره بازدیدکنندگان را غافل‌گیر کرد

غرفه سعودی در نمایشگاه کتاب قاهره بازدیدکنندگان را غافل‌گیر کرد

فرهنگ در معنای عام آن، بخش مشترکی از میراث مردم جهان است و یک عامل بسیار بنیادین برای تقویت امنیت و همزیستی و نهادینه کردن اخلاق مبتنی بر گفتگو و همزیستی مسالمت‌آمیز در سطح جهانی است، تا آینده‌ای بهتر برای مردم جهان تأمین شود. با چنین واژگانی غرفه سعودی، یکی از بزرگترین غرفه‌های نمایشگاه بین‌المللی کتاب قاهره، بازدیدکنندگان خود را که با نامه اي كه با امضاي مخصوص خادم حرمین شریفین مهر شده بود، استقبال کرد.
 این نامه در غرفه شماره ۴، در سرزمین نمایشگاه‌ها، به‌نمایش گذاشته شده‌بود.
شاید یکی از امور جالب توجه در غرفه، قسمت مربوط به (سیره پیامبر در چند دقیقه) است که شهر مدینه را در زمان پیامبر (ص)، در دقایقی کوتاه در قالب یک فیلم سه بعدی نشان می‌دهد. این فیلم سنت معماری کهن مدینه را معرفی میکند، و بازدید کننده را به یک سفر روحانی مجازی می‌برد تا خانه پیامبر و نقش صحابه را با شرح مناسبی به بازدیدکننده نشان دهد. 
در این اتاق خانواده‌های مصری و عربی و دانشجویان عرب با جوانب مختلف زندگی پیامبر بزرگ معرفی شدند.
در یک صفحه‌نمایش هولوگرام می‌توان با دولتی که حضرت محمد بنا نهاد آشنا شد و ویژگی‌های تمایزبخش آن را به‌چشم دید. از بزرگ‌ترین ویژگی‌های این دولت معاصربودن و به‌روز بودن آن بود که تمام ویژگی و دستگاه‌های عمومی دولت‌های جدید را، با توجه به زمان خود، دارد. 
کارگردان این فیلم، محمود زکریا در گفتگو با الشرق الاوسط بیان کرد که این نمایش نشان می‌دهد که در آن زمان دولت حضرت محمد یک دولت کاملاً جدید و به‌روز به‌حساب می‌آمد. مدت زمان در نظر گرفته برای این فیلم، که ۱۷ دقیقه است بهترین روش برای آشنا کردن مردم با این دولت محمدی است.
در این گردش روحانی که عهده‌دار انجام آن کانون موزه سیرت نبوی است، بازدیدگنندگان با جوانب مختلف سیرت نبوی آشنا می شوند. در این گردش روحانی «الشرق الاوسط»، یاسر عبدالمحسن مدیر موزه نبوی همراه آن بود. او بیان کرد که طرح «السلام» امسال سعی می‌کند تمام واجبات زنان و مردان و کودکان مسلمان را با زبان انگلیسی و فرانسوی عرضه کند.
در این غرفه تعداد زیادی از انتشارات خصوصی و دولتی حضور داشتند و برخی از آنها به نمایندگی از وزارت‌خانه‌ها و دانشگاه‌ها و کتابخانه‌ها فعالیت می‌کردند، و در این میان همه انتشارات موجود در سطح سعودی به بازدیدکنندگان معرفی شدند. 
البته در خصوص شرکت سعودی در نمایشگاه کتاب قاهره دکتر خالد بن عبدالله النامی رایزن فرهنگی سفارت سعودی در قاهره، تأکید کرد که این مشارکت از اهمیت زیادی برخوردار است و باید سعودی در چنین نمایشگاه‌هایی در سطح عربی و جهانی مشارکت کند.
 او مشارکت سعودی در این نمایشگاه را متناسب با حجم و تاریخ این مملکت دانست و آن را تلاشی برای معرفی فرهنگ و تاریخ و جنبش اقتصادی کنونی سعودی توصیف کرد.
اضافه بر این قسمت فرهنگی این غرفه فعالیت زیادی را مشاهده می‌کند که حاکی از تلاش‌های فرهنگی زیاد این غرفه است و در همین غرفه سخنرانی و درس‌گفتار و گفتگوهای زیادی صورت گرفته‌است.
 سفیر سعودی نیز از این تلاش‌ها دیدار و آن را تشویق کرد و گفت: غرفه سعودی در این نمایشگاه چهره‌ای تمدنی شکوفا از سعودي ارائه می‌کند
از سوی دیگر، عبدالله بن هادی الهاجری مدیر کانون فکری جنگ تصریح کرد که این مرکز طبق دیدگاه‌های محمد بن سلمان تشکیل شده‌است و هدف آن را مبارزه با اندیشه‌های افراطی بیان کرد. 
او در این راستا بیان کرد که مبارزه با افراطگری تنها از راه اندیشه ممکن است و بسندگی به مبارزه امنیتی کافی نیست. 
او اضافه کرد که اینک سعی می‌کنیم ۳ هزار کتاب را برای مبارزه با افراط گرایی چاپ کنیم. اضافه بر این، فیلم‌های کوتاه دیگری را نیز در نظر گرفتیم که سعی می‌کند کمکی برای فهم و درک حالت‌های افراطگری شود و برای از بین بردن آنها تلاش کند.



پلی میان سه رودخانه… ترجمه‌ای انگلیسی و تصویری از رؤیاهای نجیب محفوظ

نجیب محفوظ در بالکن کافه‌اش مشرف به میدان التحریر در قاهره، سال ۱۹۸۸ (فرانس پرس)
نجیب محفوظ در بالکن کافه‌اش مشرف به میدان التحریر در قاهره، سال ۱۹۸۸ (فرانس پرس)
TT

پلی میان سه رودخانه… ترجمه‌ای انگلیسی و تصویری از رؤیاهای نجیب محفوظ

نجیب محفوظ در بالکن کافه‌اش مشرف به میدان التحریر در قاهره، سال ۱۹۸۸ (فرانس پرس)
نجیب محفوظ در بالکن کافه‌اش مشرف به میدان التحریر در قاهره، سال ۱۹۸۸ (فرانس پرس)

با صداقتی نادر، رمان‌نویس لیبیایی-بریتانیایی «هشام مطر» ترجمه‌اش از کتاب «رؤیاهای آخر» نجیب محفوظ را با یک اعتراف آغاز می‌کند.
مطر در تنها دیدارشان در دهه ۹۰ میلادی، از محفوظ پرسید که نویسندگانی را که به زبانی غیر از زبان مادری‌شان می‌نویسند، چگونه می‌بیند؟

این پرسش بازتاب دغدغه‌های نویسنده‌ای جوان بود که در آمریکا متولد شده و مدتی در قاهره زندگی کرده بود، پیش از آنکه برای در امان ماندن از رژیم معمر قذافی (که پدر مخالفش را ربوده بود) به بریتانیا برود و در مدرسه‌ای شبانه‌روزی با هویتی جعلی نام‌نویسی کند.
و پاسخ محفوظ، همانند سبک روایت‌اش، کوتاه و هوشمندانه بود: «تو به همان زبانی تعلق داری که به آن می‌نویسی.»

«خودم را یافتم... رؤیاهای آخ

اما مطر اعتراف می‌کند که در بازخوانی‌های بعدی‌اش از آن گفتگو، چندین بار خود را در حال افزودن حاشیه‌ای یافت که محفوظ هرگز نگفته بود: خلاصه‌ای که می‌گفت: «هر زبان، رودخانه‌ای است با خاک و محیط خودش، با کرانه‌ها و جریان‌ها و سرچشمه و دهانه‌ای که در آن می‌خشکد. بنابراین، هر نویسنده باید در رودخانه زبانی شنا کند که با آن می‌نویسد.»

به این معنا، کتاب «خودم را یافتم... رؤیاهای آخر» که هفته گذشته توسط انتشارات «پنگوئن» منتشر شد، تلاشی است برای ساختن پلی میان سه رودخانه: زبان عربی که محفوظ متن اصلی‌اش را به آن نوشت، زبان انگلیسی که مطر آن را به آن برگرداند، و زبان لنز دوربین همسر آمریکایی‌اش «دیانا مطر» که عکس‌های او از قاهره در صفحات کتاب آمده است.

مطر با انتخاب سیاه و سفید تلاش کرده فاصله زمانی بین قاهره خودش و قاهره محفوظ را کم کند (عکس‌: دیانا مطر)

کاری دشوار بود؛ چرا که ترجمه آثار محفوظ، به‌ویژه، همواره با بحث و جدل‌هایی همراه بوده: گاهی به‌خاطر نادقیق بودن، گاهی به‌خاطر حذف بافت و گاهی هم به‌خاطر دستکاری در متن.
اندکی از این مسائل گریبان ترجمه مطر را هم گرفت.
مثلاً وقتی رؤیای شماره ۲۱۱ را ترجمه کرد، همان رؤیایی که محفوظ خود را در برابر رهبر انقلاب ۱۹۱۹، سعد زغلول، می‌یابد و در کنارش «امّ المصریین» (لقب همسرش، صفیه زغلول) ایستاده است. مطر این لقب را به‌اشتباه به «مصر» نسبت داد و آن را Mother Egypt (مادر مصر) ترجمه کرد.

عکس‌ها حال و هوای رؤیاها را کامل می‌کنند، هرچند هیچ‌کدام را مستقیماً ترجمه نمی‌کنند(عکس‌: دیانا مطر)

با این حال، در باقی موارد، ترجمه مطر (برنده جایزه پولیتزر) روان و با انگلیسی درخشانش سازگار است، و ساده‌گی داستان پروژه‌اش را نیز تداعی می‌کند: او کار را با ترجمه چند رؤیا برای همسرش در حالی که صبح‌گاهی در آشپزخانه قهوه می‌نوشید آغاز کرد و بعد دید ده‌ها رؤیا را ترجمه کرده است، و تصمیم گرفت اولین ترجمه منتشرشده‌اش همین باشد.
شاید روح ایجاز و اختصار زبانی که محفوظ در روایت رؤیاهای آخرش به‌کار برده، کار مطر را ساده‌تر کرده باشد.
بین هر رؤیا و رؤیای دیگر، عکس‌های دیانا مطر از قاهره — شهر محفوظ و الهام‌بخش او — با سایه‌ها، گردوغبار، خیالات و گاه جزئیات وهم‌انگیز، فضا را کامل می‌کنند، هرچند تلاش مستقیمی برای ترجمه تصویری رؤیاها نمی‌کنند.

مطر بیشتر عکس‌های کتاب را بین اواخر دهه ۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ گرفته است(عکس‌: دیانا مطر)

در اینجا او با محفوظ در عشق به قاهره شریک می‌شود؛ شهری که از همان جلسه تابستانی با نویسنده تنها برنده نوبل ادبیات عرب، الهام‌بخش او شد.
دیانا مطر با انتخاب سیاه و سفید و تکیه بر انتزاع در جاهایی که می‌توانست، گویی تلاش کرده پلی بسازد بین قاهره خودش و قاهره محفوظ.
هشام مطر در پایان مقدمه‌اش می‌نویسد که دلش می‌خواهد محفوظ را در حالی تصور کند که صفحات ترجمه را ورق می‌زند و با همان ایجاز همیشگی‌اش می‌گوید: «طبعاً: البته.»
اما شاید محتمل‌تر باشد که همان حکم نخستش را دوباره تکرار کند: «تو به همان زبانی تعلق داری که به آن می‌نویسی.»
شاید باید بپذیریم که ترجمه — نه‌فقط در این کتاب بلکه در همه‌جا — پلی است، نه آینه. و همین برایش کافی است.