نخست وزیر ژاپن در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط»: می‌خواهیم در کاهش تنش در منطقه نقش داشته باشیم

​آبه: سعودی شریک ثابت و استراتژیک ماست... و از اصلاحات شاهزاده محمدبن سلمان حمایت می‌کنیم

نخست وزیر ژاپن در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط»: می‌خواهیم در کاهش تنش در منطقه نقش داشته باشیم
TT

نخست وزیر ژاپن در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط»: می‌خواهیم در کاهش تنش در منطقه نقش داشته باشیم

نخست وزیر ژاپن در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط»: می‌خواهیم در کاهش تنش در منطقه نقش داشته باشیم

نخست وزیر ژاپن شینزو آبه در گفت‌وگو با «الشرق الاوسط» به نقش سعودی «در برقرای امنیت و ثبات در منطقه» اشاره کرد و یادآورشد که توکیو«از تلاش‌های اصلاحی حمایت می‌کند و برای تقویت مشارکت استراتژیک میان دو کشور تلاش می‌کنیم».
آبه افزود« همکاری نزدیکی با شاهزاده محمدبن سلمان به منظورهمکاری‌های دوجانبه همچنین برای مسائل منطقه‌ای و بین المللی» دارد. او امیدواراست« تبادل نظر بسیار مفیدی با شاهزاده محمدبن سلمان در باره راه‌های تقویت روابط دوجانبه و همکاری در گروه بیست» که ژاپن (روز جمعه و شنبه آینده در اوساکا) میزبان آن است و سعودی سال آینده میزبان آن خواهد بود، داشته باشد. او افزود:«بدون شک ما تمام تلاش‌مان را برای موفقیت نشست خواهیم کرد تا بتوانیم کرسی ریاست نشست را به سعودی که به عنوان شریک استراتژیک و ثابت ژاپن به حساب می‌آید، تقدیم کنیم».
آبه به تلاش‌هایش برای تضمین موفقیت «نشست بیست» که درآن 37 رهبر و مسئول از جمله رهبران «گروه بیست» شرکت می‌کنند، اشاره کرد و گفت:« در نشست، و ازراه تشویق تجارت آزاد و ابتکار، بر پیشرفت اقتصاد جهانی و محقق شدن رشد مستمر کار خواهیم کرد و با این ابتکارعمل بر محقق شدن جامعه‌ای آزاد و نمونه دائمی را تشویق می‌کنیم که در آن همه مردم از جمله زنان، جوانان و سالمندان و افراد معلول بتوانند نقش فعالی بازی کنند».
این هم متن پاسخ‌های آبه به پرسش‌های مکتوب «الشرق الاوسط» به مناسبت نشست اوساکا...
*درنشست «گروه بیست» که روز جمعه و شنبه آینده در شهر اوساکا برگزار می‌شود، بحث‌هایی درباره مسائل مختلف صورت می‌گیرد شامل تجارت آزاد و تغییرات زیست محیطی و توسعه و غیره، مسئله مهم میان این ماسئل در این نشست کدام خواهد بود؟
-در«نشست بیست» اوساکا و از راه تشویق تجارت آزاد و ابتکار، برای پیشرفت اقتصاد جهانی و تحقق رشد مستمر اقتصادی تلاش خواهیم کرد. علاوه براین این نشست مشارکت‌های توسعه‌ای و مسائل جهانی را با تمرکز بر اهداف توسعه پایدار هدایت خواهد کرد. ما از راه این ابتکارها محقق شدن جامعه آزاد و نمونه و دائمی را تشویق می‌کنیم که همه مردم ازجمله زنان و جوانان و سالمندان و افراد دارای معلولیت بتوانند نقش فعالی ایفا کنند.
*بر مسائل خاصی تمرکز خواهد شد؟
-به طور خاص اقتصاد رایانه‌ای و جامعه و سالمندی را بررسی می‌کنیم برای رسیدن به جامعه‌ای که همه مردم بتوانند در آن نقش مؤثری داشته باشند. گفت‌وگوها را تشویق می‌کنیم و ابتکارهای ژاپنی پیشنهاد خواهیم کرد مانند انقلاب تولیدی به مفهوم ژاپنی یعنی ابتکار«برای جامعه5.0».
علاوه برآنچه گفتم، بحث‌های مربوط به تأمین کالاهای عمومی بین‌المللی برای تحقق رشد اقتصاد جهانی مانند زیرساخت‌های با کیفیت بالا و بهداشت جهانی سوق خواهیم داد. در عمل ازراه ریاست نشست، رهبری خواهیم کرد و در مسائل جهانی مانند محیط زیست و زباله‌های پلاستیکی در دریاها مشارکت می‌کنیم.
*چرا اوساکا را برای نشست انتخاب کردید؟
-اوساکا شهری است که در طول بیش از 4 قرن به عنوان مرکز تجاری و اقتصادی ژاپن شکوفا شده. کاخ اوساکا به عنوان نماد شهر، مورد علاقه مردم محلی و توریست‌های سراسرجهان است. شهر همچنین به عنوان «آشپزخانه جهان» معروف است به این معنا که غذاهای خوشمزه‌ای را از سراسر ژاپن در خود جمع کرده است. آنجا فرهنگ جذاب و منحصربه فردغذا تقویت شده. امیدوارم اوساکا مکانی باشد که مردم از سراسر جهان مهمان عاطفی‌اش باشند از طریق جذابیتش و فرهنگ غذایش.
*پس از ژاپن سعودی ریاست«نشست بیست» را به عهده خواهد گرفت. انتقال ریاست چگونه صورت می‌گیرد؟
-عملا پادشاهی عربی سعودی، ریاست نشست«گروه بیست» آینده را به عهده خواهد گرفت. طی امسال دو جلسه تلفنی با شاهزاده محمد بن سلمان داشتم و ما به طور تنگاتنگ برای موفقیت نشست تلاش می‌کنیم. بدون شک ما نهایت تلاش‌مان را برای موفقیت نشست به کارمی‌بندیم تا بتوانیم کرسی ریاست نشست را به پادشاهی عربی سعودی که به عنوان شریک استراتژیک ثابت ژاپن محسوب می‌شود، تحویل دهیم.
*اوضاع کنونی خاورمیانه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
-صلح و ثبات در خاورمیانه از مسائل مهم است، علیرغم اینکه در سال‌های اخیر بسیار پیچده‌تر شد. از جمله مسئله صلح در خاورمیانه و وضع سوریه.
ژاپن موضعی بی طرف از نظر دین و فرقه و قومیت و تاریخ دارد. روابط خوبی با همه کشورهای خاورمیانه دارد. از آن جا که ما وضعیت منحصربه فردی داریم، می‌توانیم برای محقق ساختن صلح و ثبات در خاورمیانه با ایالات متحده تبادل نظرکنیم.
*چگونه؟
-برای نمونه ما در این منطقه با ابتکار «گذرگاه صلح و شکوفایی» و «همایش همکاری بین کشورهای شرق آسیا و توسعه فلسطینی» مشارکت داریم تا حالتی از صلح در خاورمیانه براساس راه حل دو کشور به دست بیاید. امسال دور دوم گفت‌وگوی سیاسی عربی-ژاپنی برای تقویت تلاش‌های سیاسی در منطقه برگزار می‌شود.
*ارزیابی‌تان ازسفرتان به تهران در نیمه این ماه چیست؟
-تنش‌ها در خاورمیانه پیرامون وضعیت ایران روبه افزایش است. برخی کارشناسان می‌گویند درگیرهای محدودی صورت خواهد گرفت، اما قبل از هرچیز باید از برخوردهای مسلحانه جلوگیری کرد چرا که صلح و ثبات در خاورمیانه شکوفایی همه جهان از جمله ژاپن را به دنبال خواهد داشت. می‌خواهم ژاپن نقش مهمی در کاهش تنش‌ها در منطقه بازی کند به همین دلیل این ماه به ایران سفرکردم.
*نتایج سفرچطور بودند؟
-آنچه می‌توانم بگویم این است که برای صلح و امنیت در منطقه باید ایران نقشی سازنده بازی کند و تن به توافق هسته‌ای بدهد. در این راستا رئیس جمهوری حسن روحانی گفت، او خواهان جنگ با ایالات متحده نیست و تلاشی برای دستیابی به اسلحه اتمی نمی‌کند. علاوه براین، رهبر انقلاب علی خامنه‌ای همچنین گفت ایران قصد ندارد به سمت ساخت یا داشتن یا به کاربردن سلاح هسته‌ای برود.
در حالی که راه کاهش تنش‌ها با مشکلات بزرگی همراه است، ژاپن گام‌هایش را برای همکاری با کشورهای مورد نظر برای کاستن از شدت تنش‌ها و تحقق ثبات در خاورمیانه با همکاری کشورهای مرتبط ادامه می‌دهد.
*نظرتان درباره حمله به نفتکش ژاپنی در خلیج چیست؟
-به نظرما حمله به کشتی‌های شرکت‌های حمل و نقل ژاپنی در نزدیک تنگه هرمز در روز 13 ژوئن تهدیدی جدی علیه صلح و شکوفایی کشور ماست. این حملات را که کشتی‌های ما را در معرض خطر قرار می‌دهد، به شدت محکوم می‌کنیم. از نزدیک با کشورهای مرتبط به جمع آوری اطلاعات برای تأمین امنیت کشتیرانی می‌پردازیم.
*ژاپن حمایت خودش را از«چشم انداز 2030 پادشاهی» سعودی اعلام کرده، رابطه توکیو و ریاض را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
-از نظر ژاپن رابطه با پادشاهی عربی سعودی که نقش موثری در صلح و ثبات در منطقه بازی می‌کند، مهم است و از تلاش‌های اصلاحی داخلی پادشاهی عربی سعودی حمایت می‌کند. به همین دلیل سعی می‌کنیم مشارکت استراتژیک میان دو کشور را تقویت کنیم.
وقتی پس از سفرم در سال 2007 سال 2013 از سعودی دیدارکردم، تغییرات در جامعه را حس کردم. دست‌آوردهایی که در «چشم انداز 2030 سعودی» محقق شدند مایه خوشحالی ژاپن است که برای اجرای این چشم انداز همکاری داشته و همچنان خواهد داشت.
در خصوص آنچه به همکاری در زمینه‌های فرهنگی و ترویج رفاهی که به عنوان یکی از ستون‌های اصلاح محسوب می‌شود، سال 2017 بیش از 3هزار نفر در اجرای گروه ارکستر در ریاض شرکت کردند. این یک موفقیت بود. همچنین زمینه همکاری انسانی از طریق بازیها و نقاشی‌های متحرک و «سی جی» و غیره مهیا شد. توسعه منابع انسانی که می‌تواند پلی میان دو کشور باشد، به من احساس آرامش می‌دهد.
*درباره همکاری با ریاض در حل مسائل اقلیمی چطور؟
-همکاری نزدیکی با ولیعهد شاهزاده محمد بن سلمان برای همکاری دوجانبه و مسائل منطقه‌ای و بین المللی داشته‌ام. سومین نشست وزارتی«چشم انداز 2030ژاپن-سعودی» روز17 ژوئن در توکیو برگزار شد و براهمیت همکاری در زمینه‌های بسیاری مانند اقتصاد و منابع انسانی و مبادلات فرهنگی تأکید شد.
در نشست «گروه بیست» در اوساکا، امیدوارم با ولیعهد شاهزاده محمد بن سلمان در باره راه تقویت روابط دوجانبه و همکاری در نشست «گروه بیست» به میزبانی ژاپن که سال آینده سعودی میزبانش خواهد بود، تبادل نظر مفیدی داشته باشم.



الجمیلی: بن لادن با پادرمیانی ترابی، افسر اطلاعاتی عراق را پذیرفت 

سالم الجمیلی (الشرق الاوسط)  cut out
سالم الجمیلی (الشرق الاوسط) cut out
TT

الجمیلی: بن لادن با پادرمیانی ترابی، افسر اطلاعاتی عراق را پذیرفت 

سالم الجمیلی (الشرق الاوسط)  cut out
سالم الجمیلی (الشرق الاوسط) cut out

عراق از جنگ طولانی خود با ایران «پیروز» و سنگین بیرون آمد. صدام حسین شاد بود از اینکه زنده ماند تا ببیند امام خمینی «جام زهر آتش بس را می‌نوشد» بی‌آنکه به آرزویش در سرنگونی رژیم بعث جامه عمل بپوشاند. این تصور وجود داشت که رژیم عراق مشغول التیام زخم‌های خود و رسیدگی به بدهی‌های هنگفت خود خواهد شد. هیچ کس انتظار نداشت که صدام دست به کاری انتحاری در مقیاس حمله به کویت بزند. تنش با کویت مسئله‌ای پنهانی نبود از زمانی که امیر کویت، شیخ جابر الاحمد، از امضای پیش نویس توافقنامه امنیتی که رئیس جمهوری عراق به وی در بغداد ارائه کرده بود خودداری کرد، اما اکثر ناظران انتظار نداشتند که بحران به نقطه تهاجم کامل و اعلام الحاق برسد.
آنچه باورش سخت بود اتفاق افتاد. سحرگاه دوم آگوست 1990 وزیر دفاع و رئیس ستاد کل ارتش به مقر فرماندهی کل ارتش احضار شدند و افسری به آنها اطلاع داد که یگان‌هایی از گارد جمهوری شبانه وارد خاک کویت شدند. افسران اطلاعاتی عراق، از جمله سالم الجمیلی، مدیر بخش آمریکا، خبر تهاجم را از رادیو شنیدند. از آن تاریخ، گزارش شده است که تاریخ تهاجم یک راز بوده است که فقط 3 نفر می‌دانستند. آنها رئیس جمهوری، دامادش حسین کامل و برادرش علی حسن المجید بودند.
دستگاه اطلاعاتی خود را در برابر واقعیتی کاملاً جدید دید. الجمیلی حمله به کویت را اشتباهی بزرگ توصیف می‌کند که کمر رژیم عراق را شکست و آن را در محاصره فرو برد که اقتصاد را ویران کرد، جامعه را از درون خورد، توسعه را متوقف کرد و رژیم را در معرض تهدیدهای مکرر و کمیته‌های بازرسی قرارداد.

سربازان عراقی تسلیم نیروهای ائتلاف در کویت شدند (گتی ایماژ)

عراق به جزیره‌ای منزوی تبدیل شد که با قطعنامه‌های بین‌المللی، تحریم‌ها و محکومیت‌های قاطع منطقه‌ای اقدامات رژیم احاطه شده است. نیروهای آمریکایی، ارتش عراق را متحمل خسارات سنگینی کردند و مخالفان عراقی فرصتی را یافتند که هرگز در خواب هم نمی‌دیدند. پرونده سنگین رژیم عراق در حمله به کویت بعداً باعث شد تا دولت جورج دبلیو بوش از حملات 11 سپتامبر 2001 برای آغاز حمله به عراق در مارس 2003 بهره برداری کند.
دولت آمریکا برای توجیه تهاجم چندین بهانه از جمله سلاح‌های کشتار جمعی و آنچه را که روابط رژیم صدام با سازمان «القاعده» خواند، به پیش برد. الجمیلی می‌گوید که ایران نقش برجسته‌ای در انتقال اطلاعات ساختگی و گمراه کننده از طریق یک مخالف معروف عراقی ایفا کرد.
برای دو دهه، بحث در مورد اینکه آیا ارتباطی بین رژیم صدام و القاعده وجود داشته یا خیر، درجریان بوده است.
دست «تصادف» چنین خواست تا مردی که با او گفت‌وگو می‌کنم، الجمیلی، اولین پیام شفاهی را برای اسامه بن لادن، رهبر «القاعده» که در سودان زندگی می‌کرد، با استفاده از کانال «اخوان» سوریه فرستاد. تلاش اول با شکست مواجه شد، اما میانجیگری شیخ حسن الترابی، رهبر «جبهه اسلامی» و پدرخوانده رژیم عمر البشیر، موجب شد بن لادن ملاقات یک مدیر اطلاعاتی عراقی به نام فاروق حجازی را بپذیرد که پس از حمله آمریکا در ماجرایی دیگری اعدام شد. می‌گذارم الجمیلی بگوید.

سالم الجمیلی (الشرق الاوسط)

قبل از حمله به کویت، ما با سعودی یک توافقنامه امنیتی داشتیم که بر اساس آن هر یک از دو طرف از دخالت در امور داخلی طرف مقابل و انجام فعالیت‌های جاسوسی و امنیتی در خاک یکدیگر خودداری کنند. روابط خوب بود، اما این توافق عملاً با حمله به کویت بدون لغو رسمی پایان یافت. اطلاعاتی در مورد تماس‌های سعودی و مخالفان عراقی منتشر شد. ما به رئیس جمهوری نامه نوشتیم و پیشنهاد لغو توافقنامه امنیتی با سعودی را دادیم، اما او نپذیرفت. وی بعداً درخواست کرد که گزارش ماهانه این موضوع را به او ارائه کنیم. بعداً، او به این نتیجه رسید که سعودی شروع به حمایت از تغییر رژیم کرده است، بنابراین دستور داد « با تمام قدرت، به ویژه برای تضعیف حضور نظامی آمریکا کار شود».
وقتی دستوری از این دست توسط شخص رئیس جمهوری صادر می‌شود، همه دستگاه‌های ذیربط باید تمام اسنادی را که می‌توانند در اجرای آن کمک کنند، جستجو کنند. در آن زمان من مسئول شعبه سوریه در دستگاه بودم و با «اخوان المسلمین» در سوریه، شاخه عدنان اوقلا، ارتباط داشتیم. عبدالملک، برادر عدنان، پیامی فرستاد که «اخوان» با بن لادن رابطه دارند و آنها آماده هستند پیام ما را به او برسانند. من او را خواستم و در هتلی در بغداد پذیرفتم و او آمادگی خود را برای ایفای این نقش تایید کرد. به او یک پیام شفاهی به این مضمون دادم که ما اکنون یک هدف مشترک داریم؛ بیرون راندن نیروهای آمریکایی از شبه جزیره عربی و منطقه و ما می‌توانیم در این زمینه همکاری کنیم. ما هزینه سفر را به او دادیم که در محدوده 10 هزار دلار بود.

حسن الترابی (وسط) برای ترتیب دادن ملاقاتی بین رژیم صدام حسین، رئیس جمهور عراق (راست) و رهبر«القاعده» اسامه بن لادن وساطت کرد (رویترز/ گتی ایماژ)

ن مرد بعد از یک ماه یا کمی بیشتر برگشت و به ما اطلاع داد که موضع بن لادن بسیار سختگیرانه است و او چندین بار تکرار کرده که رژیم عراق کافر است و باعث ورود نیروهای آمریکایی شده و اینکه جایی برای ملاقات با نمایندگان و همکاری با آن نظام وجود ندارد. البته ما در مورد سال‌های ابتدایی دهه نود صحبت می‌کنیم و «القاعده» هیچ عملیاتی از جنس حملات 11 سپتامبر نداشت. و من در آن روز از یکی از مدیران دستگاه، فاروق حجازی، شنیدم که پاسخ مشابهی از سوی بن لادن از طریق کانال دیگری رسید.
مدتی بعد فهمیدم که حجازی بعداً به خارطوم سفر کرد و با میانجیگری یک سیاستمدار و روحانی سودانی (دکتر حسن الترابی) که او نیز در جلسه شرکت کرده بود، با بن لادن ملاقات کرد. حجازی رئیس جمهوری را در جریان اتفاقات قرار داد و هیچ همکاری با «القاعده» وجود نداشت. و منظور جورج بوش پسر وقتی گفت که رئیس جمهوری فرستاده‌ای نزد بن لادن فرستاده این بود. فکر می‌کنم او می‌دانست که هیچ همکاری شکل نگرفت، اما برای توجیه تهاجم از ذکر این نکته خودداری کرد.
من روایت الجمیلی را قطع می‌کنم تا از منبع دیگری نقل کنم. وی گفت که بن لادن در این دیدار در مورد امکان انتقال به عراق و ایجاد اردوگاهی برای «القاعده» در آنجا پرسید. وی افزود که صدام از خود حجازی نظرش را پرسید و پاسخش این بود که کنترل گروه «القاعده» دشوار است و هزینه میزبانی از آنها گزاف خواهد بود، بنابراین صدام دستور داد به پیام بن لادن پاسخ داده نشود و روابط قطع شد.
الجمیلی تأیید کرد که روابط الترابی با رژیم صدام حسین قوی بود و اشاره می‌کند او از اینکه رهبر سودان از حمایت عراق برخوردار بوده یا نه، آگاه نیست.

دولت جورج بوش به دنبال بهره‌برداری از حملات 11 سپتامبر 2001 برای توجیه حمله به عراق در سال 2003 بود (گتی ایماژ)

پس از حملات 11 سپتامبر، آژانس‌های غربی گزارش دادند که تماسی بین محمد عطا، یکی از عاملان این حملات و نماینده اطلاعات عراق در هتلی در خارج از پراگ صورت گرفته است. مرد اطلاعاتی ابراهیم العانی نام داشت و با نام احمد العانی کار می‌کرد. الجمیلی تأیید می‌کند که در بازجویی از مردی که منکر چنین ملاقاتی شده، شرکت کرده بود و نقل می‌کند که برای ملاقات با یکی از منابع خود به هتل رفته، اما زمانی که تحرک عجیبی را در هتل احساس می‌کند برمی‌گردد. او تایید کرد که محمد عطا را ندیده و با او دست نداده است. پس از تهاجم، الجمیلی در زندان العانی را می‌بیند و باز از او می‌پرسد و او پاسخ داد که آنچه قبلاً گفته به معنای واقعی کلمه حقیقت است و چیزی را از دستگاه پنهان نکرده است.

داستان عبدالرحمن یاسین

یکی دیگر از پرونده‌های پیچیده که روابط آمریکا و عراق را در دهه 1990 مسموم کرد پرونده عبدالرحمن یاسین بود؛ یک آمریکایی عراقی تبار که در عراق زندانی بود و پس از حمله آمریکا ناپدید شد و بعدها اثری از او یافت نشد.
در سال 1993، مرکز تجارت جهانی در نیویورک مورد حمله بمب‌گذاری قرار گرفت که توسط گروهی از «القاعده»، که دو برادر عراقی میان اعضای آن بودند، انجام شد. مقامات آمریکایی این دو برادر را دستگیر کردند، اما مجبور شدند یکی از آنها را آزاد کنند؛ او عبدالرحمن یاسین است به دلیل فقدان مدرک و اینکه قوانین در آن زمان به شدت امروز نبود. عبدالرحمن آمریکا را به مقصد اردن ترک کرد و سپس به عراق رفت.

عبدالرحیم یاسین به دلیل تلاش برای منفجر کردن برج تجارت در سال 1993 توسط آمریکایی‌ها تحت تعقیب قرارگرفت... وی در زندان فلوجه ناپدید شد (الشرق الاوسط)

بعد از مدتی به سرویس‌های آمریکایی ثابت شد که در ساختن بمب عظیمی که در یک کامیون قرار داده شد و در انفجار مورد استفاده قرار گرفت مشارکت داشته است. آمریکایی‌ها گفتند که او در عراق و با اطلاع سرویس‌های اطلاعاتی این کشور است. می‌دانستیم او در عراق است، اما نمی‌دانستیم کجاست. ما 6 ماه به دنبال او گشتیم و او را در یک تعمیرگاه خودرو در محله فقیرنشین الشیاع بغداد یافتیم.
ما عبدالرحمن را به زندان انداختیم و به رئیس جمهوری که نگران بود او را برای دخالت دادن عراق در پرونده تروریسم فرستاده‌اند، اطلاع دادیم. بنابراین تصمیم گرفته شد تا آمریکایی‌ها از حضور وی مطلع شوند. از مدیر ایستگاه اطلاعاتی در نیویورک خواسته شد با اطلاعات آمریکا تماس بگیرد و به آنها اطلاع دهد که ما او را نگه می‌داریم و اطلاعات کاملی در مورد انفجار مرکز تجارت جهانی داریم. عبدالرحمن در بازجویی اعتراف کرد و ماجرا را بازگو کرد و گفت که در پاسخ به آنچه عراق در سال 1991 به دست ارتش آمریکا دستخوش آن شده بود، در اجرا شرکت کرد. این مرد آمریکایی است و جنایت در خاک آمریکا رخ داده است.
آمریکایی‌ها درخواست کردند که این اطلاعات به صورت مکتوب برای آنها ارسال شود. پاسخ رئیس جمهوری واضح بود:« ما برای آنها گزارش نمی‌نویسیم. اگر بخواهند ما به تفاهم برسیم، مستقیماً در مورد موضوع صحبت خواهیم کرد.» بنابراین، این موضوع از سال 1993 تا 2001 معلق ماند. ما از این مرد در ساختمان کوچکی در کاظمین نگهداری می‌کردیم و در طبقه‌ای دیگر یک خلبان ایرانی بود که قبل از شروع جنگ با ایران، هواپیمای او بر فراز عراق سرنگون شد.
پس از حملات 11 سپتامبر 2001، آمریکایی‌ها دوباره این موضوع را از زاویه‌ای که عراق حامی تروریسم است، مطرح کردند. ما در دستگاه تصمیم گرفتیم تحویل او را دوباره بررسی کنیم. ما اطلاعات مصر را روی خط قرار دادیم و آمریکایی‌ها پذیرفتند که یک هواپیمای آمریکایی برای بردن او بفرستند، اما رئیس جمهوری با ورود هواپیمای آمریکایی موافقت نکرد. ما پیشنهاد دادیم که آمریکایی‌ها با هواپیمای مصری بیایند و رئیس جمهوری هم بدش نیامد. یک گره جدید پیدا شد. آمریکایی‌ها از امضای بیانیه تحویل او خودداری کردند و رئیس جمهوری نگران بود مبادا بعداً ادعا کنند که آن را به شکل دیگری گرفته‌اند و عراق را متهم کنند. بدین ترتیب این مرد همچنان در بازداشت باقی ماند. هنگامی که تهاجم صورت گرفت، او را به زندانی در فلوجه منتقل کردند و از آنجا ناپدید شد و از آن تاریخ تاکنون هیچ اطلاعی از سرنوشت او در دست نیست.
گفت‌وگو را به تبادل ضربات عراقی-ایرانی برگرداندم و الجمیلی پذیرفت.

در سال 1986، در چارچوب جنگ علنی، اطلاعات ایران در کراچی، مدیر ایستگاه اطلاعات عراق ن. عبدالسلام را هدف قرارداد. عبدالسلام از بازار شلوغی می‌گذشت و شیشه ماشینش را باز گذاشته بود. یکی از عوامل به او نزدیک شد و نارنجکی را به داخل خودرو پرتاب کرد. او قادر به پریدن نبود و انفجار باعث مرگش شد. مدیر دستگاه (فاضل البرک) برای دلجویی از مادر شهید رفت و آن قدر متاثر شده بود که به او قول داد سر قاتلان را به بغداد بیاورد.
اطلاعات عراق تلاش زیادی برای شناسایی این چهار عامل انجام داد. یک تیم عملیات ویژه متشکل از یک افسر اطلاعاتی (ک.ب) و دو نفر از رهبران عملیات به سرپرستی (م.ج) به کراچی رفتند و با یک برنامه سنجیده، دو عامل جنایت به یک آپارتمان که مخصوص این کار اجاره‌ شده و برای اجرای قصاص مجهز بود، کشانده شدند. به محض ورود به آپارتمان، خود را در حلقه محاصره محکم گرفتار دیدند و سرنوشت‌شان مرگ بود. در آن زمان در دستگاه گزارش شد که سرهای آنها در کیفی که متعلق به پست دیپلماتیک بود وارد بغداد شد.

ضربه ایرانی در بیروت

پنج سال پیش از آن، بیروت شاهد ضربه مهیبی بود که توسط دستگاه ایران به سفارت عراق در بیروت وارد شد و منجر به کشتار ده‌ها نفر از جمله بلقیس، همسر نزار قبانی شاعر شد.

انفجار سفارت عراق در بیروت همانطور که در صفحه اول «الشرق الاوسط» در سال 1981 دیده می‌شود

الجمیلی این حادثه را بازگو می‌کند. از سال 1975، لبنان وارد جنگ داخلی شد و به عرصه نفوذ کامل سوریه تبدیل گشت. حضور دیپلماتیک و اطلاعاتی عراق در صحنه لبنان برای سوریه آزاردهنده بود، اما عراق به دلیل مشغله‌ای که در جنگ با ایران داشت قادر به مقابله با آن نبود. در سال 1981، سرویس‌های اطلاعاتی سوریه فعالانه در انفجار سفارت عراق در بیروت شرکت کردند، زیرا در روز قبل از آن، کار راه‌بندی را که ماشین‌های رسیده را مجبور به توقف می‌کرد تا اجازه ورود بگیرند، مختل کردند. این کار باعث شد عامل انتحاری که از حزب «الدعوه» و ابومریم الکرادی نام داشت، راحت‌تر به پایین ساختمان اصلی سفارت برسد و آن را به طور کامل تخریب کند.

ترور محمد مهدی الحکیم در خارطوم

بعداً و مشخصاً در سال 1988، تبادل ضربات به سودان نیز کشیده خواهد شد. محمدمهدی الحکیم، برادر محمد باقر الحکیم، یکی از بنیانگذاران حزب «الدعوه»، پس از خروج از عراق در اپوزیسیون حامی ایران در خارج از کشور فعال بود. او به دعوت خود برای سرنگونی رژیم عراق و استقرار رژیم اسلامی با همکاری ایران ادامه می‌داد. تصمیم به هدف قرار دادن وی در جریان شرکت در کنفرانسی در آنجا گرفته شد که در حاشیه آن دیداری با دکتر حسن الترابی داشت.
این حمله در هتل محل اقامت وی انجام شد. پس از آن یکی از عاملان توانست به فرودگاه خارطوم رفته و سوار هواپیمای ایرویزعراقی شود که تازه وارد شده بود و در آخرین لحظه به بغداد بازگشت. از سوی دیگر، افسر دومی که در این عملیات نقش داشت به سفارت عراق رفت تا گذرنامه خود را که در آنجا گذاشته بود ببرد. در این زمان نیروهای امنیتی سودان سفارت را محاصره کردند و شروع به بررسی هویت کسانی کردند که خارج می‌شدند. لازم بود ابتدا طرحی تدوین شود تا او را از سفارت خارج کنند و سپس با هواپیمای عراقی ایرویز در پرواز هفتگی آن به عراق قاچاق شود.
این افسر با خودروی سفیر به صورت قاچاق از سفارت خارج شد و افسر بدون طی مراحل معمول سفیر به مجاورت فرودگاه خارطوم منتقل شد. او در ساعت نه شب از طریق حصار بیرونی فرودگاه توسط یک افسر ارشد امنیتی سودانی به فرودگاه منتقل شد. قبل از این در فرودگاه بین‌المللی صدام بین افسران عملیات ویژه و خلبان هواپیمای عراقی که عازم خارطوم بود، جلسه‌ای برگزار شد و او از این مأموریت اطلاعی نداشت.
از خلبان خواسته شد که هنگام حرکت به سمت باند فرودگاه حرکتی در چراغ‌های هواپیما انجام دهد (خاموش و روشن کردن متناوب چراغ‌ها 3 بار) که علامتی برای افسر و فرد قاچاق کننده است. همچنین از خلبان خواسته شد که برای دقایقی در ابتدای باند توقف کند و اجازه دهد درب عقب (درب اضطراری) باز شود و تا بسته شدن درب عقب و دریافت سیگنال تیک آف، حرکت نکند. برای اطمینان از اجرا، دو افسر دستگاه به عنوان خدمه پرواز و بخشی از خدمه پرواز مبدل شدند. نقشه موفق شد و افسر مجری به بغداد بازگشت، بدون اینکه خلبان یا مسافران بدانند چه اتفاقی افتاده است.