​جهان عرب چه می‌خواند؟

​جهان عرب چه می‌خواند؟
TT

​جهان عرب چه می‌خواند؟

​جهان عرب چه می‌خواند؟

موضوع مطالعه نویسندگان مصری در سال 2019 علاوه برترجمه‌های ادبی و شعر، طیفی از رمان و نمایشنامه و فلسفه و قصه و کتاب‌های فکری را دربرمی‌گیرد.
-بهیج اسماعیل:« میان شعر و ادب و علم و فلسفه زندگی می‌کنم.
 در حال نوشتن رمان «الذئب/گرگ» مجموعه کتاب‌های ارزشمندی خواندم. کتاب «الاسرار/ رازها» نوشته «دیباج شپرا» که در اصل پزشکی هندی تبار ساکن لندن است. نویسنده دراین کتاب پانصد صفحه‌ای سه محور مهم را بررسی می‌کند«من کیستم؟»، «از کجا آمده‌ام؟» و سوم و آخر با عنوان «من چرا اینجا هستم؟». سخن گفتن از این کتاب دشوار است اما بسیار صریح و هولناک به سه پرسش مهم من جواب داد.
در کنار خواندن نمایشنامه‌های شاعرانه صلاح عبدالصبور، کتاب « شهریار» ماکیاولی را هم خواندم.
کتاب «عجیب‌تر از خیال» نوشته راجی عنایت را خواندم و از داستان زندگی سلامه موسی و آخرین روزهای می زیاد در مصر لذت بردم. در زمینه فلسفه پنج اثر از دکتر زکریا ابراهیم استاد مشهور فلسفه خواندم از جمله «مشکل انسان»، «مشکل عشق»... به نظرم کسی که فرهیختگی را دوست دارد باید آثار دکترزکریا ابراهیم را بخواند.
-مصطفی نصر:
«کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد»

از کتاب نوسینده فقید علی ابوشادی «سینما و سیاست» خوشم آمد و خودم را سرزنش کردم چرا زودتر نخوانده بودم. او بین سیاست و سینما پل می‌زند به خصوص در زمان انورسادات که چراغ سبز به برخی سینماگران داده شد تا به عبدالناصر و دوره‌اش حمله کنند که با فیلم الکرنک شروع شد. فیلمی که از رمان نجیب محفوظ اقتباس شده بود.
از رمان عمرو کمال حموده با عنوان «سکر اسود/شکرسیاه» خوشم آمد. نویسنده دانش کم نظیرش درباره راه‌های تجارت جهانی درصنایع شکر را خوب به کاربرده. نویسنده از رابطه نزدیکی که مردان سرمایه داشته بهره برده و برای خواننده پرده از روی درگیری‌ها و رسوایی‌هاشان برمی‌دارد که برای اولین بار می‌شنود. اکنون رمان «کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد» مارکز را در دست دارم. به یاد درگذشت صالح علمانی که این رمان را از اسپانیایی به عربی ترجمه کرد. قصد دارم بقیه رمان‌های مارکز را بخوانم که صالح علمانی ترجمه کرد.
-اشرف العوضی:
از العقاد تا آسیا

مطالعه به کاری برنامه ریزی شده تبدیل شده است چون وقت چندانی برای مطالعه همه چیز که به دست‌مان می‌رسد نداریم. چون مشغول نوشتن رمانی درباره دهه بیست قرن پیش هستم، بیشترین مطالعه‌ام در همین راستا بوده. منابع تاریخی و خاطرات شخصی و مصاحبه‌های کسانی که درآن دوره زیسته‌اند. نسخه منحصر به فردی از کتاب «من» نوشته عباس محمود العقاد، نویسنده چیره دست و سرآمد به دستم رسید. این نسخه از چاپ اول «یک زندگی نوشت کاملا ویژه» است که به نظرم مهم‌ترین نوشته در این زمینه در قرن بیستم است.
چون عاشق آسیا هستم و همیشه به آنجا سفرمی‌کنم، داستان «سنگاپور خاطرات لی کوان یو» را دردست دارم که نخست وزیر اسبق سنگاپور راوی آن است. اوماجرای این شهر بی نظیر را می‌گوید که چطور به کشور کوچکی تبدیل شد. کشوری که اکنون ضرب المثل پایبندی و احترام به قانون و عدل شده است.
پنج رمان از محمد المنسی قندیل خواندم؛ «انکسار الروح/شکستن جان»، «قمر علی سمرقند/مهتابی بر سمرقند»،«یوم غائم فی البر الغربی/روزی ابری در صحرای غربی»، «انا عشقت/ من عاشق شدم» و اکنون رمان «کتیبة سوداء/ گردان سیاه» را در دست دارم.
کتاب «فلاح مصری فی بلاد الفرنجه/کشاورزی مصری در سرزمین فرنگ» نوشته خیری شبلی را خواندم. مجموعه کامل کارهای محمد السنباطی را دوباره خواندم چون امیدی به بازگشت اوج ادبیات والا نیست. از مطالعه دو جلد دایرة المعارف «هزار ویک شب» یا «شب‌های عربی» نوشته «اورلیش مارزوف و ریچارد فن لون» با ترجمه السید امام لذت بردم.
«هیپی» آخرین رمان «پائولو کوئیلو» را خواندم. همین طور رمان «همسر مکزیکی» ایمان یحیی را خواندم چون اولا عاشق یوسف ادریسم دوم رمان بسیار قوی بود. همچنین با خواندن رمان «طقس/حس و حال/آیین» نوشته امیرتاج السر لذت بردم.
نویسندگان خلیجی:
کتاب‌های اندیشه و بازگشت به تاریخ

دکتر نادر کاظم:
«راه‌های ابریشم»
شاید امسال در زندگی من سال مطالعه بود، ده‌ها کتاب خواندم اما به پیشنهاد 5 کتاب بسنده می‌کنم؛ کتاب اول «عرب‌ها» نوشته جهانگرد بریتانیایی تیم مکینتاش- سمیث است. در این کتاب تیم سعی می‌کند تاریخ عرب از سال 853 پیش از میلاد تا سال 2018 پس از میلاد را بنویسد.
کتاب دوم «راه ابریشم... تاریخ نوین جهان» نوشته پیتر فرانکوبان است. فرانکوبان قرائتی متفاوت و غنی از تاریخ جهان عرضه می‌کند با تتبع دقیق تاریخی راه‌هایی که غرب و شرق را به هم متصل کردند و شاهد ظهور و تأثیر متقابل تمدن‌ها و ادیان بزرگ درجهان بوده‌اند؛ هندوئیزم، بودیسم، یهود، مسیحیت و اسلام.
کتاب سوم « انسان خردمند... تاریخ مختصر نوع بشر» نوشته یوال نوح هراری است. این کتاب بسیار عالی، داستان انسان خردمند را با همه پیوندهای بیولوژیک و اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی و روانی و سیاسی تا به هندسه توارث و بیوتکنولوژی نشان می‌دهد. کتاب برای اولین بار سال 2011 به زبان عبری منتشر شد و سال 2014 به انگلیسی ترجمه شد و بعد هم به 45 زبان زنده جهان ترجمه شد و سال 2018 به عربی بسیار روان و آراسته ترجمه شد.
کتاب چهارم «امپراطور بیماری‌ها» نوشته سیدارتا موکرجی است که زندگینامه خود نوشت و حماسی از بیماری سرطان نوشته است. آشنایی بشر و علم طب با این بیماری سابقه 2500 ساله دارد. با اینکه موضوع علمی است اما به سبک روایی بسیار جذابی نوشته شده است.
کتاب پنجم « دموکراسی، خدایی که شکست خورد» اثر هانتز هرمان هوبا. نقدی ریشه‌ای بر اندیشه دموکراسی است. نویسنده نتیجه می‌گیرد که دموکراسی پیامدهای خطرناک بسیاری دارد که از ریخت و پاش اقتصادی و بالا رفتن میزان جرم و جنایت و به هم ریختن ارزش‌های رفتاری و اخلاقی و سهولت آغاز جنگ‌های فراگیر و ویرانگر آغاز می‌شوند و به تکه تکه شدن تمدن‌ها و ویران کردن‌شان منتهی می‌شود.
-دکتر صالح بن احمد السهیمی:
«گل‌های غرناطه» و «سرآمدی زبان»

از ابها در جنوب سعودی می‌گوید: شاید اولین کتابی که درسال 2019 خواندم «سرآمدی زبان» نوشته «وندی لیسر» باشد. کتاب از همان لحظه اول خواننده را جذب می‌کند و قدرت فوق‌العاده زبان مادری را براو آشکار می‌کند و تأثیرش بر زبان دومی. انگار نویسنده قصد دارد در جست‌وجوی راز سرآمدی نویسندگانی باشد که به انگلیسی می‌نویسند.
در این کتاب سلطه تأثیر در ساخت زبان نزد نویسندگان از طریق منابع مهم از جمله منبع تمدن، منبع دین و سیاست و خانواده را نشان می‌دهد. همه این منابع بر آگاهی زبانی نویسندگان اثر گذاشته و سپس همین آگاهی بر محصول فرهنگی آنها منعکس شده است.
از میان رمان‌های درخشان خیلی تحت تأثیر رمان «گل‌های غرناطه» نوشته جوردی پیرداکر ویلا قرار گرفتم. با این رمان در شهر غرناطه چرخیدم و مقاطع تاریخی و داستانی آن را کشف کردم.
عبدالله ناجی:
از رمان «نقاش» تا کتاب «اصل اشیاء»

مطالعه برای من زندگی دیگری است اگر خود زندگی حقیقی نباشد. سخنم را با اشاره به سه کتاب مختصرمی‌کنم: اول آنها رمان «نقاش زیرسینک ظرف‌شویی»اثر لافونسو کروش است. از نظر من این رمان خوانده نمی‌شود بلکه جمله جمله و کلمه کلمه بلعیده می‌شود ازبس زبانش شیرین و مضامین ابتکاری‌اش تازگی دارند. می‌توان گفت رمان زبان است علیرغم اینکه سرشار از ماجراها و تصاویر است.
کتاب دوم «اصل اشیاء» نوشته یولیوس لپیس است؛ کتابی که چشم تو را به آغاز فرهنگ بشری باز می‌کند. جست‌وجویی طولانی و عمیق در انتروپولوژی اجتماعی و فرهنگی است. ما را به نخستین مسکن بشری برمی‌گرداند، جایی که امنیت و آرامشش از سختی‌های جهان تأمین می‌شد. با او به سیر در اجزای تشکیل دهنده زندگی و انتقالش از مراحل مختلف می‌رویم. از شکارچی تا مخترع، از سکه‌های صدفی تا دفترچه چک، از طبل تا روزنامه و از قبیله تا حکومت.
کتاب سوم رمانی است کوتاه از استفان شتوایگ با عنوان «فروشنده کتاب‌های کهنه». سخنم را با جمله‌ای از آن کتاب مختصر می‌کنم که فکرمی‌کنم چکیده حرف آن است:« ما کتاب تولید نمی‌کنیم مگر اینکه پس از مرگ ارتباط‌‌مان را با بشر ادامه دهیم. با آن خودمان را مجهز می‌کنیم علیه سرسخت‌ترین دشمن همه زندگی، علیه زمانی که می‌گذرد... علیه فراموشی».
نویسندگان لبنانی رمان دوست دارند و ترجمه شده‌ها را ترجیح می‌دهند
نویسندگان لبنانی سرگرم مطالعه رمان و بازگشت به تاریخ‌اند، اما امسال سهم بیشتر را کتاب‌های ترجمه شده داشته‌اند که گفتند آنها را خوانده‌اند. اگر کتاب‌های ترجمه، خواه رمان باشند یا موضوعات دیگر، خوانندگان عادی را بیشتر جذب کنند، فرهنگیان شاید از این قاعده استثنا نباشند.
جنی الحسن:
«وصایا» را بیش از 20 بار خواندم

ازرمان «مستر نون» اثر نویسنده لبنانی نجوی برکات خوشم آمد. رمانی با زبانی جذاب و سبکی نوشته شده که آن را شایسته می‌سازد با رمان‌های جهانی رقابت کند. رمانی که به تو اجازه می‌دهد جزئیات زندگی شخصیت‌ها و مکان که بیروت باشد را تجربه کنی. با اینکه موضوع جنگ را دستمایه قرارداده، اما به دوره‌های پس از آن سرک می‌کشد و آثاری که برانسان می‌گذارد.
مجموعه اشعار «استیقط لکی تحلم/بیدار شو تا خواب ببینی» شاعر فلسطینی مرید البرغوثی را خواندم. واقع‌گرایی شعر مرید البرغوثی و لمس جزئیات زندگی روزمره یکی از عوامل جذابیت آن برای من است.
کتاب «وصایا» نوشته فادی عزام را نیزخواندم. تقریبا بیش از 20 بار خواندمش و هروقت نیازی به انگیزه یا انرژی معنوی داشته باشم سراغش می‌روم. یکی از کتاب‌های مهم « طرح ضد امریکا» نوشته نویسنده امریکایی فیلیپ روث است. اغلب آثار فیلیپ روث را خوانده‌ام و یکی از نویسندگان محبوب من است، اما این رمان بسیار برجسته بود چون با اینکه از مدت‌ها پیش آن را نوشته بود، اما برحال حاضر امریکایی قابل تطبیق است.
-غاده صبیح:
« خانه‌ام را ترک نمی‌کنم» از سلیم بطّی

به طور اساسی عاشق خواند رمان هستم و از میان آنچه خوانده‌ام، انتخابم رمان «خانه‌ام را ترک نمی‌کنم» نوشته سلیم بطّی یا «خانه‌ام ترکم نکرد» است... به نظرم این عنوان برای این رمان درست‌تر است.
دوبار پشت سرهم خواندمش و هنوز دوست دارم تورقش کنم. خیلی قوی است و به جرأت می‌توانم بگویم تصاویر و بیانش به گونه‌ای است که تو را ناچار می‌کند به خودت برگردی تا مطمئن بشوی معنای واقعی چیست.
از رمان «جزء مؤلم من حکایه/ بخشی دردناک از یک حکایت» نوشته امیر تاج السر خوشم آمد. احساس عجیبی است که تو این رمان آکنده از چندش را بخوانی... سعی کردم دست از خواندن بردارم، اما قهرمان رمان با همه جزئیات خشونت و قتلی که تجربه می‌کند مرا به جهانش برگرداند. از همان سطرهای اولی نویسنده اشاره می‌کند متن تا حدودی دردناک است...
-بسمه الخطیب:  
«زیباترین نظریه» نظریه فیزیکدان راولی

«ارق الروح و زمن المتاهة/ بی خوابی جان و روزگار گمراهی» اثر منتقد یُمنا العید را خواندم که یک اتوبیوگرافی است و شهادتی بر دوران و مردمانش که به سبک روایی سلیس و جذاب و زبانی غنی نوشته شده.
کتاب دیگر «دفتر بزرگ» اثر لاگوتا کریستف است. اولین رمان کریستف خیلی دیر ترجمه شد، اما این باز بهتر از این است که ترجمه نشود. رمانی است به معنای واقعی کلمه هولناک. خیلی ساده و سنگین توحش جنگ جهانی دوم به تصویر کشیده شده که نمونه مشابه ندارد. جالب اینکه کریستف دست‌نویس رمان را به انتشارات «گالیمار» فرستاده بود و آن را نپذیرفت، اما انتشارات «سوی» قبولش کرد. ناشر در معرفی این نویسنده غول نقش داشت.
«زیباترین نظریه» نوشته فیزیکدان کارلو روولی. مترجم آن عادل السیوی وقتی کتاب را به ایتالیایی خواند فهمید که خواننده عرب باید این جواهر اندیشه را بخواند. کتاب دیگری که خواندم « وقتی رو به مرگ می‌خوابم»(گور به گور) ویلیام فاکنر است. این رمان دست‌کمی از خشم و هیاهو ندارد.
-محمد الحجیری:
 بازگشت به جنگ‌های مذهبی

از کتاب «توپخانه آسمان» نوشته اسامه المقدسی خوشم آمد. این کتاب را ریما العیسی ترجمه کرده و انتشارات «دارالآداب» منتشر.
کتاب دیدار برنامه ریزی شده میان چند امریکایی‌ و چند عرب را روایت می‌کند. داستان رسیدن اولین گروه مبشران پروتسانت امریکایی به مناطق عربی امپراطوری عثمانی را دنبال می‌کند و رنج و کشتاری که به دنبال آن می‌آید. این رمان تاریخی بر آغاز روابط پیچیده و پیشرفته میان امریکا و جهان عرب پرتو افکنی می‌کند؛ پیش از جنگ سرد و پیش از شعارهای «مرگ برامریکا»ی خمینی.



«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند

«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند
TT

«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند

«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند

جشنواره «فیلم‌های کوتاه بیروت» (Beirutshorts) سال به سال و در هر دوره تحولی چشمگیر را تجربه می‌کند. از آنجا که پیش از این حدود 1000 فیلم کوتاه برای شرکت در این جشنواره ارسال می‌شد، اکنون این تعداد به بیش از 3000 فیلم رسیده و افق‌های آن گسترش یافته است، به طوری که انتخاب‌های بیشتری از سراسر جهان را ارائه می‌دهد که سطح نمایش‌ها را هم از لحاظ عربی و جهانی ارتقا می‌دهد.
این جشنواره به عنوان چهارمین جشنواره مهم عربی پس از جشنواره‌های «قرطاج سینمایی»، «قاهره سینمایی» و «اسکندریه سینمایی» که شایستگی دریافت جایزه اسکار را دارند، شناخته می‌شود.
سام لحود، مدیر و سازمان‌دهنده جشنواره، اشاره می‌کند که این دسته‌بندی بالاترین سطح اعتبار جهانی برای جشنواره‌های سینمایی است. او به «الشرق الأوسط» گفت: «ما منتظر نتایج سه فیلم کوتاه لبنانی هستیم که امسال برای جایزه اسکار نامزد شده‌اند. همچنین در دوره فعلی، سه فیلم دیگر از میان فیلم‌های «حرفه‌ای» برای شرکت در مسابقه سال آینده انتخاب خواهند شد».

من الأفلام اللبنانية المشاركة «بلايندي» للطالب غي قسيس... (الجهة المنظمة)

این فیلم‌ها از سه مرحله برای رسیدن به اسکار عبور می‌کنند: ابتدا شایستگی کسب نامزدی را پیدا می‌کنند، سپس وارد فهرست کوتاه می‌شوند و در نهایت برای دریافت جایزه رقابت می‌کنند.
در دوره نوزدهم جشنواره که از 3 تا 7 نوامبر برگزار می‌شود، 85 فیلم کوتاه از لبنان و دیگر کشورهای جهان به نمایش گذاشته خواهد شد. این فیلم‌ها شامل آثار فارغ‌التحصیلان جدید و دانشجویان کارگردانی از لبنان هستند. لحود در این باره توضیح می‌دهد: «ما این فیلم‌ها را بر اساس استانداردهای بالایی انتخاب کرده‌ایم که شامل 13 فیلم به عنوان پروژه‌های فارغ‌التحصیلی و 15 فیلم از دانشجویان سال‌های دوم و سوم است. در مسابقه رسمی جشنواره، 41 فیلم از لبنان و دیگر کشورها حضور دارند. همچنین 8 فیلم از لبنان و دیگر کشورهای جهان در مسابقه «زمین، صلح و عدالت» شرکت دارند.»
فیلم‌های کوتاه در این جشنواره از ژانرهای مختلفی همچون داستانی، مستند، اجتماعی، تجربی و انیمیشن هستند. از جمله فیلم‌های لبنانی شرکت‌کننده می‌توان به «در جایی اما نه اینجا»، «این نافرمانی» و «نه تنها ترس دارم، بلکه غمگینم» اشاره کرد.
کشورهای مختلفی همچون مجارستان، اسپانیا، آمریکا، کرواتیا، سعودی، اتریش و برزیل نیز در جشنواره حضور دارند.
لحود در مورد جدیدترین ویژگی‌های این دوره، می‌گوید: «ما همیشه تلاش می‌کنیم که دوره‌های جشنواره را به روز و پیشرفته کنیم. هیئت داوری امسال شامل مدیران برنامه‌های جشنواره‌های رسمی از جشنواره‌های جهانی است. امسال ما میزبان مدیران از برلین سینمایی، لوکارنو و کلرمون-فیران هستیم. همچنین تعدادی از فیلم‌سازان لبنانی مانند کارولین لبکی و بازیگران مانند رودریگ سلیمان و السا زغیب نیز حضور دارند.»
جشنواره بیروت برای فیلم‌های کوتاه برای اولین بار با مؤسسه متروپولیس سینماتیک همکاری می‌کند و تمامی نمایش‌های جشنواره در این مؤسسه برگزار خواهد شد. لحود در این باره می‌گوید: «این اولین بار است که دو مؤسسه سینمایی در یک همکاری مشترک شرکت دارند. سازمان‌دهندگان این جشنواره (جامعه سینمایی بیروت) و متروپولیس دو نهاد پیشرو در برگزاری جشنواره‌های سینمایی در لبنان هستند. امیدواریم که این نوع همکاری‌ها با جشنواره‌های دیگر در آینده نیز گسترش یابد.»

تبرز مواهب إخراجية شبابية في «بيروت للأفلام القصيرة»... (الجهة المنظمة)

یکی از شگفتی‌های جشنواره امسال، اهدای جوایز مالی به ارزش تقریبی 3500 دلار است. همچنین فیلمی که جایزه تماشاگران را کسب کند، صاحب آن به فرانسه سفر کرده و در جشنواره کلرمون-فیران شرکت خواهد کرد.
لحود ادامه می‌دهد: «امسال فیلم‌های لبنانی را به جشنواره فرانسوی کلرمون-فیران خواهیم برد که از 30 ژانویه تا 8 فوریه برگزار می‌شود. انتخاب شخصیت‌های برجسته از جشنواره‌های جهانی هدفش نزدیک‌تر شدن به سطح فیلم‌های لبنانی است. وقتی آنها فیلمی را در محیط خود می‌بینند، ارتباط بهتری با موضوع آن برقرار می‌کنند.»
لحود در مورد سطح فیلم‌های جشنواره توضیح می‌دهد:
«اکثر فیلم‌ها فیلم‌های جوانانه‌ای هستند که با موضوعات متنوع و ایده‌های جسورانه به مسائل مختلف از جمله عدالت، جنگ‌ها و داستان‌های اجتماعی پرداخته‌اند. این فیلم‌های کوتاه از تکنیک‌های پیشرفته‌ای بهره می‌برند که با استانداردهای جهانی همخوانی دارد. همچنین همکاری‌هایی با برلین سینمایی داشته‌ایم و دو قسمت از روند برگزاری جشنواره سال گذشته را به نمایش خواهیم گذاشت و 12 فیلمی که در آن جشنواره شرکت داشتند، به نمایش درمی‌آیند.»


سینمای سعودى؛ دستاوردهای بزرگ در مدت زمانی بسیار کوتاه


«آواز كلاغ» (تلفويزيون 11)
«آواز كلاغ» (تلفويزيون 11)
TT

سینمای سعودى؛ دستاوردهای بزرگ در مدت زمانی بسیار کوتاه


«آواز كلاغ» (تلفويزيون 11)
«آواز كلاغ» (تلفويزيون 11)

کمتر از دو ماه تا پایان سال جاری باقی مانده است، اما نتایج حاصل از فروش فیلم‌های سعودی در سال جاری، از موفقیت‌هایی بی‌سابقه سخن می‌گویند. «گیشه‌ی فروش» فیلم‌های سعودی از آغاز سال تا نیمه‌ی ماه گذشته، اکتبر، ۲۳ درصد از مجموع درآمد حاصل از همه‌ فیلم‌هایی را که در سالن‌های پادشاهی عربى سعودى به نمایش درآمده‌اند، به خود اختصاص داده است. این رقم چندان اندک نیست، همان‌گونه که ممکن است در ابتدا به نظر برسد، زیرا سهم فیلم‌های سعودی در مقایسه با کل فیلم‌های عربی و خارجی که در سالن‌های این کشور نمایش داده می‌شوند، از ۴ درصد فراتر نمی‌رود.
در واقع، بازار سینمای سعودى طی حدود پنج سال گذشته شاهد جهش چشمگیری در تعداد فیلم‌های تولیدشده در داخل کشور بوده است، فیلم‌هایی که راه خود را به آسانی به سالن‌های نمایش باز کرده‌اند.
این موفقیتی است که سعودى نه از نظر شمار فیلم‌سازان و نه از نظر تعداد تماشاگران انتظارش را نداشت، اما با شتابی چشمگیر به واقعیتی انکارناپذیر تبدیل شده است.

فیلم «هوپال» (الشرق الأوسط)

پایه‌گذاری سینما

از سال ۲۰۱۸، هنگامی که عهد جدید توسعه و فرهنگ در سعودى پایه‌گذاری و اجرای آن آغاز شد، نتایج برنامه‌ریزی‌های انجام‌شده در حوزه‌های گوناگون به‌روشنی پدیدار شد. هر زمینه‌ای را که بنگری، امروز بهتر از گذشته است: از توسعه‌ی اجتماعی و فرهنگی گرفته تا هنر، اقتصاد، علم و ابزارهای گوناگون دانش.
سینما نیز جایگاهی ویژه در توجه مسئولان یافت؛ مؤسسات حمایت و تولید و انجمن‌های سینمایی تأسیس شد، در حالی که سالن‌های سینما در شهرهای مختلف کشور گسترش یافتند. ناشران نیز توجه خود به انتشار کتاب‌های سینمایی را افزایش دادند. افزون بر این، دو جشنواره سینمایی نیز راه‌اندازی شد: یکی ویژه‌ فیلم‌های محلی و خلیجی (یعنی «جشنواره فیلم‌های سعودی») و دیگری با ابعاد جهانی («جشنواره بین‌المللی فیلم دریای سرخ»).
بخش بزرگی از این تلاش‌ها نتیجه‌ی تأسیس «هیئت فیلم‌های سعودی» به ریاست عبدالله آل‌عیاف است؛ کسی که از پیشینه‌ای سینمایی برخوردار است و فعالیتش از سال‌های نخستین این قرن آغاز شد. انتخاب او و نیز سایر رؤسا و مدیران بخش‌های مختلف، نه‌تنها از نظر گزینش اشخاص موفقیت‌آمیز بود، بلکه از نظر ایجاد و تضمین زیرساخت‌های هنری، تولیدی و فرهنگیِ لازم برای رشد سینمای بومی نیز بسیار مؤثر واقع شد.

پوستر فیلم سعودی «شباب البومب ۲» (الشرق الأوسط)

مقایسه‌ها

بر اساس بررسی‌های بی‌طرفانه و کارشناسانه، در جهان عرب (و حتی در بیشتر کشورهای جهان) تجربه‌ای مشابه با این میزان تلاش و دستیابی به نتایج در زمانی چنین کوتاه وجود ندارد. مؤسسات مشابهی در برخی کشورها تأسیس شده بودند، اما بسیاری از آن‌ها نتوانستند با انرژی و تداوم لازم ادامه دهند یا در فعالیت‌هایی تبلیغاتی برای منافع حاکمیت حل شدند.
آنچه در تجربه سعودى تحسین‌برانگیز است، گام‌های استوار، سنجیده و هدفمند آن در راه تحقق یک صنعت سینمایی جامع است.
اگر به اعداد بازگردیم، کافی است بگوییم که در سال گذشته، ۲۰۲۴، سهم درآمد فیلم‌های سعودی از بازار داخلی از ۸ درصد فراتر نرفت. این بدان معناست که آنچه در نه ماه و نیم نخست سال جاری به دست آمده، تقریباً سه برابر آن مقدار است.
ارزیابی فیلم‌هایی که این موفقیت را رقم زده‌اند، با دلایل موفقیت تجاری‌شان تفاوت دارد؛ برخی از فیلم‌های موفق از سطح هنری آگاهی‌بخشی برخوردارند، مانند «هوپال» که در میان فیلم‌های سعودی در رتبه‌ دوم قرار گرفت و ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار فروش داشت. برخی دیگر کاملاً عامه‌پسندند، مانند «شباب البومب ۲» به کارگردانی حازم فوده که با ۷ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار، از نظر فروش در رتبه‌ نخست ایستاد. این فیلم از نوع کاملاً تجاری و مردمی است.
نکته‌ جالب آن است که تقریباً تمام فیلم‌های سعودی تولیدشده در پنج سال اخیر (اگر نگوییم همه‌ آن‌ها) با دقت و برنامه‌ریزی ساخته شده‌اند و موضوعاتی را مطرح کرده‌اند که به فرد و جامعه مربوط است — خواه در قالب کمدی، خواه درام یا خیال‌پردازی. بنابراین، حتی آن دسته از فیلم‌هایی که بر پایه‌ی جذب مستقیم تماشاگران عام ساخته شده‌اند (مانند «آواز زاغ» از محمد السلمان و دو فیلم «شباب البومب») نیز با خواسته‌ها و علایق مخاطبان خود ارتباط برقرار کرده‌اند.
فیلم «هوپال» ساخته‌ عبدالعزیز الشلاحی و پیش از آن «نوره» اثر توفیق الزایدی، به عنوان نمونه، با نگاه به تاریخ پیش از سال ۲۰۱۸ آن را میراث و سنت تلقی کردند و بر همین اساس نیز در داخل و خارج از کشور با استقبال روبه‌رو شدند. برخی دیگر نیز از ژانر هیجان و تعلیق برای رساندن پیام خود بهره گرفتند، مانند آثار لعلی کلثمی.

جشنواره و همایش

این تمام ماجرا نیست. چند روز پیش، سومین دوره‌ «فروم فیلم سعودی» با موفقیتی چشمگیر به پایان رسید — نه فقط به این دلیل که جانی دپ از مهمانان دعوت‌شده برای سخن گفتن درباره‌ تجربه‌ بازیگری خود بود، بلکه به این خاطر که این فروم، با توجه به اهداف اعلام‌شده‌اش در زمینه‌ پیوند دادن سینمای سعودی به چرخه‌ اقتصادی و تجاری فیلم در جهان و جذب سرمایه‌ها و همکاری‌های بین‌المللی، ثابت کرد نماینده‌ای شایسته برای وضعیت کنونی و آرمان‌های سینمای سعودى است.
در روزهای آینده نیز، دوره‌ تازه‌ای از «همایش نقد سینمایی» برگزار خواهد شد که همه‌ جنبه‌های مربوط به زندگی نقد فیلم، پیوند آن با سینما، مخاطبان و نقش فرهنگی و روشنگرانه‌اش را بررسی می‌کند.
این مسیری است نسبتاً کوتاه، اما از نظر عملی سرشار از دستاورد؛ هرچند هنوز راهی طولانی برای تحقق اهداف در همه‌ زمینه‌های هنری و صنعتی سینما در پیش است.


«گلِ اشبیلیه»… دمشق با اپرا نفس تازه می‌کشد

 «گل اشبیلیه» گلبرگ‌های خود را بر صحنهٔ اپرای دمشق می‌گشاید (سانا)
 «گل اشبیلیه» گلبرگ‌های خود را بر صحنهٔ اپرای دمشق می‌گشاید (سانا)
TT

«گلِ اشبیلیه»… دمشق با اپرا نفس تازه می‌کشد

 «گل اشبیلیه» گلبرگ‌های خود را بر صحنهٔ اپرای دمشق می‌گشاید (سانا)
 «گل اشبیلیه» گلبرگ‌های خود را بر صحنهٔ اپرای دمشق می‌گشاید (سانا)

بیش از ۸۰ رقصنده و رقصنده‌ـ‌هنرمند از فارغ‌التحصیلان مؤسسات هنری و از مناطق و اقوام گوناگون سوریه، خود را برای اجرای نخستین نمایشِ موزیکالِ صحنه‌ای پس از به‌دست گرفتن زمام قدرت توسط حاکمیت جدید در کشور آماده می‌کنند.
در این نمایش که بازیگر بزرگ سوری مونا واصف نقش اصلی آن را بر عهده دارد، هنرمند تئاتر نوار بُلبل، بازیگر برجسته ناهِد حَلَبی، بازیگر ولید دَبّس و گروهی دیگر نیز شرکت دارند. اجراهای این اثر از ۳ تا ۵ نوامبر در تالار اپرای دمشق برگزار می‌شود.

در همین زمینه، کارگردان اثر احمد زهیر گفت: نمایش «وردة إشبیلیة» یا «تاج‌العروس» اثری موسیقایی است که دو سال پیش در خارج از سوریه اجرا شده بود، اما این‌بار با دیدگاهی تازه آماده شده تا میان گذشته و حال پیوندی برقرار کند، آن‌گونه که خود گفت «پس از پیروزی سوری‌ها» نمایشی نو با شکلی متفاوت از نسخهٔ نخست پدید آمده است.

او در نشست خبریِ معرفی نمایش در دمشق توضیح داد که بازگشت اجراها به تالار اپرا «پیامی روشن دارد مبنی بر این‌که سوریه از نظر هنری و فرهنگی در حال بهبود است و دوباره نور می‌گیرد»، و تأکید کرد که «هنر توان آن را دارد که همگام با تحولات حرکت کند و در روند توسعه و بازسازی سهیم باشد».
تولیدکنندگان این نمایش قصد دارند گروهی دائمی برای نمایش‌های موزیکال و نمایشی در دمشق پایه‌گذاری کنند تا اجراهای هنری در سوریه و خارج از آن استمرار یابد.

یادِ اندلس بر صحنهٔ سوریه (پوستر رسمی)

نوار بُلبل در گفت‌وگو با الشرق الأوسط اظهار کرد: این نمایش «سفری هنری است که یاد دوران‌هایی را زنده می‌کند که در آن موسیقی، رقص و شعر بازتاب‌دهندهٔ هویت و زیبایی ما بود». او افزود که هدف نمایش، زنده‌کردن پیوند میان هنر و احساس و نیز اثبات حضور تئاتر سوری است.
این نمایش نخستین حضور بُلبل در سوریه پس از بیش از ده سال دوری است، و به گفتهٔ او این خود «نشانه‌ای از تداوم حیات هنر سوری، با وجود همهٔ چالش‌ها» به شمار می‌آید.
محمد عمر، نویسندهٔ متن نمایش، گفت این اثر «یادآور گذشتهٔ درخشانِ تمدن عربی و اسلامی در اندلس است»، اما در عین حال «تصویری زیباشناسانه از سوریهٔ نوین ارائه می‌دهد؛ سوریه‌ای دوست‌دار، فراتر از اختلافات، و در حال بازسازیِ خود در عرصه‌های هنری و فرهنگی»، سوریه‌ای که «دوباره پل‌های ارتباط را به سوی همه می‌گشاید».
ناهِد حَلَبی، بازیگر نامدار، نیز معتقد است که «امروز تماشاگر سوری بیش از هر زمان دیگری آماده و مشتاق چنین گونه‌ای از هنر است که برای نخستین بار در این ابعاد و با چنین حرفه‌ای‌گری در کشور اجرا می‌شود».

از نشست خبری نمایش «وردة إشبیلیة» (سانا)

دست‌اندرکاران نمایش امید دارند که موفقیت آن آغازگر مجموعه‌ای از اجراهای موزیکال در تالار اپرا باشد.
به گفتهٔ ولید دَبّس، «سرمایه‌گذاری در هنرها معیار رشد کشورها و نماد تصویر تمدنی آن‌هاست».
اجرای نمایش را مؤسسهٔ «موزاییک» پشتیبانی می‌کند؛ نهادی که بر اساس دیدگاه خود تأکید دارد: «هنر و موسیقی بخشی اصیل از تمدن کهن سوریه‌اند».
نمایندهٔ این مؤسسه رانیا قَطَف بر اهمیت تقویت حضور این هنرها در داخل کشور و تداوم همکاری‌های نهادی برای حمایت پایدار از آن‌ها تأکید کرد.