عبد ربه: «حماس» متحدان خود را غافلگیر کرد و از حجم نفوذ در 7 اکتبر شگفت‌زده شد

دفترهای سفر فلسطین را با مذاکرات پیچیده و روابط دشوار خود می‌گشاید (1)

TT

عبد ربه: «حماس» متحدان خود را غافلگیر کرد و از حجم نفوذ در 7 اکتبر شگفت‌زده شد

عرفات و در سمت چپ او، یاسر عبد ربه، در سال ۱۹۹۳ (گتی ایمجز)
عرفات و در سمت چپ او، یاسر عبد ربه، در سال ۱۹۹۳ (گتی ایمجز)

از عبد ربه پرسیدم که آیا مردم فلسطین در حال حاضر به سوی یک کشور مستقل می‌روند یا به سوی نکبه دوم، او پاسخ داد:« ما در میان یک نکبه بی‌سابقه فلسطینی هستیم و شاید این نکبه از نظر ابعاد فاجعه‌ای که در آن رخ داده، برای مردم فلسطین بسیار فراتر از نکبه اول باشد. در نکبه اول خیزش ملی فلسطین متلاشی شد و حتی با تصمیم جهان عرب و اتحاد رسمی تعدادی از کشورهای عربی با یکدیگر به نام حفظ حقوق مردم فلسطین در سرزمین و سرزمینشان جایگزین شد.

یک فاجعه جدید ... و یک شرایط متفاوت

در این نکبه خیزش ملی فلسطین با وجود همه کمبود‌ها و کاستی‌هایش که با وقایع فاجعه غزه و « طوفان الاقصی» نیز آشکار شد، بدون توجه به نتایج نظامی روی زمین، قابل حذف یا جایگزینی نیست. مقایسه بین ددمنشی و وحشیگری اشغالگری اسرائیل نیست. فناوری کشتار و تخریب در حال حاضر بسیار فراتر است از آنچه در سال 1948 در دسترس بود، اما هدف یکسان است. در سال 1948 معادل 500 روستا، شهرک و شهر فلسطینی محو و طرحی برای آوارگی دسته جمعی اجرا شد که ظلم و ستمی کمتر از ظلم امروزی نداشت.اما اکنون، فلسطینی نسبت به آن زمان حافظه تیزتری دارد. شاید در سال 1948 باور نمی‌کردیم که کاملاً از وطن خود رانده شویم. امروز فلسطینیان کوچک و بزرگ می‌ترسند که بار دیگر از سرزمین خود بیرون رانده شوند و این خطر را امری واقعی و ملموس می‌دانند و از این رو تا پای جان از خود دفاع می‌کنند و فریاد درد نه فریاد ناامیدی بلند می‌شود، با تمام ویرانی‌هایی که در نوار غزه از دورترین نقطه از شمال تا جنوب رخ داده است.فلسطینی زیر آوار امروز می‌گوید: وطنم را ترک نمی‌کنم. اینها شعار نیست، بلکه بیانگر آگاهی است که فلسطینیان در بیش از هفتاد سال انباشته کرده‌اند. من معتقدم که نقش شخصی فلسطینی‌ها در این لحظه تأثیر بسزایی در جهت‌گیری امور و رویدادها دارد.جهان امروز قطعاً نسبت به اسرائیل تعصب ندارد. در کشورهای غربی محافل سیاسی‌اند که با اسرائیل همراهی می‌کنند، اما «با تردید»، و گاهی به جرأت می‌گویم: «با شرم»، در حالی که در سال 1948 ما شاهد تظاهرات میلیون‌ها نفر در پایتخت‌های غربی به‌ویژه از نسل جوان نبودیم و امروز می‌بینیم.من فکر می‌کنم این احساس که کشور فلسطین راه حل است، حتی در میان کشورهایی که بیش از همه تملق‌گوی اسرائیل هستند در این فاجعه‌ای که ما از آن عبور می‌کنیم، فراگیراست. این کشورها تلاش می‌کنند تا از جنایات اسرائیل در نوار غزه روی داد و همچنان ادامه دارد بکاهند. تلاش می‌کنند چشم خود را بر اقدامات و سخنان اسرائیل ببندد. نسل اسرائیلی که نکبه اول را به وجود آورد، جرأت بیان آن را نداشت. امروز کسانی هستند که ما را « حیوانات بشری» خطاب می‌کنند، و کسانی هستند که ضرورت نابودی نوار غزه، تخلیه آن از ساکنانش، بیرون راندن آنها به ناشناخته‌ها و سکونت در نوار غزه و شهرک‌سازی در مقیاس دور یا گسترده در آن را اعلام می‌کنند.جهان امروز نیز برای قضاوت در مورد اسرائیل عجله دارد. اسرائیل از زمان پیدایش در سطحی که امروز شاهد آن هستیم، در تاریخ خود مورد محاکمه دیوان بین‌المللی دادگستری قرار نگرفته است و این یک رویداد گذرا و اضطراری با تأثیر محدود نیست. یک بار در تمام تاریخش تاکنون خطاب به اسرائیل نگفته است: شما متهم به نسل کشی هستید، هر چند این تاریخ پر از جنایات، پر از کشتارها و پر از تجاوزاتی است که علیه ملت فلسطین انجام شده است.«حماس» چه نقشی دارد؟آیا «حماس» می تواند بخشی از راه حل باشد؟ پاسخ به این سئوال برای من دشوار است، مگر اینکه «حماس» از این فرصت برای تجدید نظر در برخی از مواضع، افکار و روش‌های خود استفاده کند. من می‌گویم «بعضی»، نه «همه». من نباید انکار کنم که «حماس» یک نیروی ملی فلسطینی، یک نیروی مقاومت است و از زمان پیدایش و شرکت در انتفاضه اول، کارهای زیادی برای آرمان مردم فلسطین انجام داده است.برای اینکه «حماس» بتواند نقشی را که با آن آغاز کرده بود، احیا کند و آن را ادامه دهد، نیاز به بازنگری واقعی دارد. پس از این فاجعه‌ای که در نوار غزه روی داد و ادامه دارد و ما از چشم‌انداز کامل آن اطلاعی نداریم، نمی‌توان از آن اجتناب کرد، اما شاخص‌های آن مشخص است.

یاسر عبد ربه در مصاحبه با غسان شربل، سردبیر «الشرق الاوسط»

اینکه اسرائیل می‌خواهد غزه را از مردمش خالی کند، تا نوار غزه را خراب کند، تا این مردم دیگر نتوانند به جای اصلی خود بازگردند: بدون خانه، بدون جاده، بدون زیرساخت، بدون امکان تأمین ساده‌ترین نیازهای زندگی. این چیزی است که وجود دارد. اکنون «حماس» بدون توجه به اتهاماتی که به آن وارد می‌شود و صرف نظر از تحریم‌هایی که ممکن است از سوی این یا آن کشور غربی علیه آن اعمال شود و برخی از این تحریم‌ها دارای درجه بالایی از ریاکاری هستند، چگونه رفتار خواهد کرد؟تصور کنید که «حماس»، به عنوان مثال، به عنوان یک نیروی تروریستی طبقه‌بندی شده است، در حالی که حرکت شهرک‌سازی اسرائیل در سرزمین‌های فلسطین، که با اقدامات کشتار، سرقت زمین، تخریب خانه‌ها، تخریب محصولات کشاورزی، و تلاش برای سوزاندن همراه است. حتی برخی از روستاها و شهرها به عنوان الگویی برای اخراج همه جانبه فلسطینیان به ویژه در کرانه باختری ارائه می‌شوند!با وجود همه اینها، من می‌گویم که درها هنوز باز است و میدان برای «حماس» باز است. این اولین سابقه نیست. سوابق زیادی وجود داشت. و فلسطینی‌ها، یاسر عرفات و جنبش «فتح»، زمانی می‌گفتند که مثلاً بعد از نبرد بیروت تمام شده و ده‌ها هزار کیلومتر از سرزمین خود و در تبعید دور و دراز دور شده است، اما «فتح» توانست نقش خود را به همراه سازمان آزادیبخش فلسطین و بقیه نیروهای فلسطینی احیا کند و با قدرت بر درب حل و فصل سیاسی بکوبد. «حماس» به درجاتی از برخورد واقع‌بینانه با جهان امروز و تجربه فلسطین نیاز دارد. هر روز نیست که بتوان این تجربه تلخ و بی‌رحمانه را تکرار کرد.

دست دادن عرفات و اسحاق رابین در باغ کاخ سفید زیر نظر بیل کلینتون (AFP)

السنوار و مدل عرفات

از او پرسیدم که آیا یحیی السنوار، رهبر «حماس» در غزه، اکنون می‌تواند آنچه را که یاسر عرفات در پیمان «اسلو» در سال 1993 پذیرفته بود، بپذیرد، و پاسخ داد: «دقیقاً نمی‌دانم، یا نمی‌توانم با ذهن یحیی السنوار فکر کنم. اما جوابی که دارم و عجله می‌کنم تا اینکه بگویم این است: بله. از آنجا که تجربه تلخ درس می‌دهد و من می‌دانم، اگر شخص مورد نظر خود آن شخص باشد، دو چیز است: السنوار از نوادگان (اخوان المسلمین) نیست که از نظر ایدئولوژیکی به گونه‌ای تشکیل شده‌اند که برخورد عملگرایانه و واقع‌بینانه با تحولات وقایع را برای آنها دشوار می‌کند. او به عنوان یک جنبش اسلامی و یک جنبش مقاومت به «حماس» آمد، یعنی بعد از سال 1987 که «حماس» شروع به تشکیل و شرکت در انتفاضه اول کرد.دوم اینکه، من معتقدم که نتایج حاصل از نفوذ (شورمندانه) فلسطینیان به مرزهای نوار غزه در 7 اکتبر قابل انتظار نبود. شاید آنها می‌خواستند عملیات محدودی از جمله ربودن چند سرباز و درگیری محدود انجام دهند. نبرد محدود با اسرائیل که شامل کمی بمباران و تخریب نیز می‌شود، برای بهبود شرایط بین نوار غزه و اشغالگران اسرائیل که محاصره خفه کننده‌ای را بر نوار تحمیل می‌کند؛ بهبود شرایط زندگی، بهبود شرایط اقتصادی، بهبود شاید شرایط جغرافیایی، بندر یا فرودگاه و غیره، و بهبود شرایط برای پذیرش رهبری (حماس) توسط اسرائیل به عنوان یک عمل انجام شده در نوار غزه از منظر سیاسی. این انفجاری که به قول اسرائیلی‌ها بر اثر غفلت بی‌سابقه‌ای رخ داد، همان چیزی است که شاید السنوار را شگفت‌زده کرد، همانطور که دیگران را شگفت‌زده کرد.

اسماعیل هنیه و یحیی السنوار در دیدار با رهبران گروه‌های فلسطینی در غزه در سال 2017 (AFP)

«طوفان الاقصی» تصمیم نظامیان

اما آیا عبد ربه هنگام به راه افتادن «طوفان الاقصی» احساس کرد که این یک زمان‌بندی منطقه‌ای بود؟ او پاسخ می‌دهد: «به هیچ وجه.» من فکر نمی‌کنم که این اتفاق در آغاز و بازتاب‌هایی که بعد از آن به وجود آمد ناشی از برنامه‌ریزی ایران باشد، مثلاً آن‌طور که شایعه شده بود یا نیروهایی از اردوگاه مقاومت. من اینطور فکر نمی‌کنم. «حماس» با ایران و سایر قدرت‌ها رابطه دارد و آماده و امیدوار بود که از خارج از آن اردوگاه با دیگر قدرت‌های خلیج و جهان عرب ارتباط برقرار کند.رهبران «حماس» در خارج از کشور از چنین اتفاقی بی خبر بودند وگرنه این رویداد را با همان بهت، حیرت و به جرأت می‌گویم شوکی که افراد خارج از «حماس»، از جمله من، از آن استقبال کردند، روبه رو نمی‌شدند. آنها سعی کردند خود را جمع و جور کنند و طوری ظاهر نشوند که انگار با رهبری داخلی در تضاد هستند و با بیان اینکه این تصمیم رهبری نظامی در داخل است و رهبری نظامی مجاز است هر تصمیمی که می‌خواهدبگیرد بهانه و توجیه بیابند. و شما به عنوان یک رهبری سیاسی کجا هستید؟ این موضوع را تا امروز مسکوت نگه داشتند.من نمی‌خواهم از نقش خارجی‌ها یا خودی‌ها در «حماس» و مسئولیت خارجی‌ها و خودی‌ها در قبال این اقدام که مورد بهره‌برداری اسرائیل برای گسترش دامنه‌اش و انجام یک کارزار ویرانگر، خشن و نژادپرستانه انجامید، کم کنم. کمپینی که اکنون شاهد آن هستیم.

عکس هوایی از یک شهرک اسرائیلی در نزدیکی رام‌الله در سال 1991 (AFP)

فکر می‌کنم اسرائیل امیدوار بود که چنین شرایطی فراهم شود، شاید سخت‌تر از نتایج «طوفان الاقصی» در روز اول آن باشد، اما به سرعت خود را کنار هم کشید و می‌دانست که چگونه ضدحمله را هدایت کند و از آن اتفاق که افتاد استفاده کند.من مطمئن هستم که قدرت‌های خارجی از جمله «حزب الله» از آغاز عملیات غافلگیر شدند. واکنش‌ها و تلاش‌ها برای رد تلویحی آنچه اتفاق افتاده از همان روز اول در بیانیه‌های رهبران ایران، رهبران «حزب‌الله» و جنبش‌های مختلف رخ داد. اگر رهبری «حماس» خود آگاه نبود، این گروه‌های دیگر چگونه آگاه می‌شدند؟من فکر می‌کنم که این تصمیم توسط رهبری «حماس» در داخل غزه گرفته شده است. همانطور که گفتم (این رهبری) معتقد بود که می‌تواند یک اقدام نسبتاً محدود انجام دهد، نه در مقیاسی که رخ داد و واکنش اسرائیل نیز نسبتاً محدود خواهد بود، یعنی حداقل در مقیاس قبلی نبردهای سال‌های 2014، 2018 و قبل از آن، اما خود آنها نیز از این دستاورد غافلگیر شدند که این امر برای آنها محقق شد و پس از آنکه این اتفاق افتاد و با در اختیار داشتن سلاح‌ گرانبهای زندانیان که موجب شوک عمیق در اسرائیل بود، برای هجوم از آن بهره بردند.

آوارگان فلسطینی پس از سقوط روستای خود در سپتامبر ۱۹۴۸ به دست گروه‌های صهیونیستی به آن بازگشتند (AFP)

ضرورت تجدید تشکیلات خودگردان فلسطین

من می‌خواهم به یک نتیجه گیری کوتاه و واحد در مورد نبرد امروز غزه اشاره کنم. همه ما واقعیت منطقه را می‌دانیم و من نمی‌خواهم دوباره اظهار نظر کنم و خطابه‌ها و مطالبات غیرمنطقی که نه از محاسبات قدرت‌ها و موازنه‌های آنها و نه از وضعیت بین‌المللی ناشی می‌شود، بیان کنم. فرصت‌های موجود وجود دارد. جنبش ملی فلسطین اکنون موظف است صفوف خود را دوباره سازماندهی کند و اولویت‌های سیاسی خود از جمله «حماس» و البته بقیه نیروها را دوباره تعیین کند.منظور من در اینجا، و با صراحت بیشتر، این است که ما نباید این جمله را که به طور گسترده در سطح بین‌المللی منتشر شده مبنی بر اینکه نیاز به یک اقتدار مجدد فلسطینی وجود دارد، دست کم بگیریم. شاید برخی این تقاضای بین‌المللی را نوعی دستاویز برخی قدرت‌ها در سطح بین‌المللی به‌ویژه ایالات متحده برای طفره رفتن از انجام یک روند سیاسی بدانند که این فاجعه امروز در غزه را نه تنها به یک فاجعه، بلکه فرصتی برای راه‌اندازی یک روند سیاسی تبدیل می‌کند. دستیابی به یک راه حل سیاسی که نشان دهنده نتیجه‌گیری در مورد مناقشه عرب‌ها و اسرائیل است.

حرکت مبارزان فلسطینی از خان یونس به سمت اسرائیل در ۷ اکتبر (AFP)

شاید همین باشد. با این حال، اگر رهبری ملی یکپارچه فلسطینی با مشارکت همه گروه‌ها از جمله «حماس» وجود داشت، امکان بهره‌برداری از آنچه در 7 اکتبر رخ داد نبود تا تضمین بیشتری برای منافع مردم فلسطین باشد؟ آیا این امکان برای ما وجود نداشت که از همه نیروهایی که در اختیار داریم و نه فقط از نیروی غزه یا نیروها و توانایی‌های پراکنده در اینجا یا آنجا در کرانه باختری استفاده کنیم تا از نیروها و انرژی‌های کل مردم فلسطین در یک منطقه استفاده کنیم؟ روشی که منطقی‌تر یا مؤثرتر از آنچه تا به امروز رخ داده است.برخی از ما عمداً از شماری از فرصت‌ها غفلت کردیم تا نیروهای فلسطینی را در یک چارچوب ملی واحد جمع کنیم و در نتیجه تصمیم ملی فلسطین را کنترل کنیم تا هیچ طرفی به تنهایی آن را نپذیرد و طرف‌های دیگر را غافلگیر کند. چند بار دعوت به گفتگو کرده‌ایم و به نتیجه رسیده‌ایم؟ در سعودی، در مصر، و حتی اخیراً در الجزایر... و غیره. مسکو گفتگوهای بین ما را پذیرفت و پس از پایان هر جلسه به سمتی رفتیم که اختلاف و تضاد ثانویه داخلی را بین ما بازگرداند و آن را به اصلی تبدیل کرد.من معتقدم که اکنون باید تلاش جدی برای سازماندهی مجدد صفوف ملی فلسطین برای ایجاد یک رهبری ملی واحد و مسئول فلسطینی که همه را در بر می‌گیرد، صورت گیرد. علاوه بر این، باید رهبری یک اقتدار ملی را نیز بازتولید کند که بتواند با شرایط کنونی و با روزنه‌های باز، هر چقدر هم که تنگ باشند، سخنان و مواضع کنونی بین‌المللی ارائه می‌کند.»



عراق از تصمیمِ طبقه‌بندی «حوثی‌ها» و «حزب‌الله» لبنان به‌عنوان دو گروه تروریستی عقب‌نشینی کرد

حامیان «حزب‌الله» لبنان پرچم‌های این حزب را در بیروت در دست دارند (رویترز)
حامیان «حزب‌الله» لبنان پرچم‌های این حزب را در بیروت در دست دارند (رویترز)
TT

عراق از تصمیمِ طبقه‌بندی «حوثی‌ها» و «حزب‌الله» لبنان به‌عنوان دو گروه تروریستی عقب‌نشینی کرد

حامیان «حزب‌الله» لبنان پرچم‌های این حزب را در بیروت در دست دارند (رویترز)
حامیان «حزب‌الله» لبنان پرچم‌های این حزب را در بیروت در دست دارند (رویترز)

عراق پس از آن‌که روزنامهٔ رسمی این کشور فهرستی را منتشر کرد که در آن «حوثی‌های» یمن و «حزب‌الله» لبنان در شمار گروه‌های تروریستی گنجانده شده بودند، از این طبقه‌بندی عقب‌نشینی کرد.
یک کمیتهٔ دولتی عراقی اعلام کرد فهرستی که منتشر شده، نسخهٔ ویرایش‌نشدهٔ گروه‌های تروریستی بوده و این کمیته در حال اصلاح خطا است. کمیته افزود که فهرست مورد نظر، تنها مربوط به نهادها و افرادی بوده که با دو گروه «القاعده» و «داعش» مرتبط‌اند.
و پیش از این عقب‌نشینی، ساعاتی پیش عراق «حوثی‌ها» و «حزب‌الله» لبنان را روز پنج‌شنبه در فهرست تروریسم قرار داده بود.
روزنامهٔ رسمی اعلام کرده بود که یک کمیتهٔ دولتی تصمیم گرفته است اموال اشخاص و نهادهای مرتبط با «حوثی‌ها» و «حزب‌الله» را مسدود کند.
عراق همچنین بیش از ۱۰۰ نهاد و شخصیت را در سراسر جهان در فهرست تروریسم قرار داده است.
این کمیتهٔ دولتی اشاره کرد که برخی از افرادی که در فهرست تروریسم قرار گرفته‌اند، طبق قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد تحت تحریم هستند.

روزنامهٔ رسمی همچنین اعلام کرد که «به‌روزرسانی فهرست تروریسم بر اساس تصمیمات رسمی صادرشده از سوی کمیتهٔ مسدودسازی اموال انجام می‌شود؛ تصمیماتی که به تعیین نهادها و افرادی مربوط است که مشمول اقدامات مقابله با تروریسم و تأمین مالی آن هستند».
این تصمیم یک روز پس از آن صادر شد که مایکل ریغاس، معاون وزیر خارجهٔ آمریکا، از کسانی که آنها را «شریکان عراقی» توصیف کرد، خواست تا «میلیشیاهای ایرانی را مهار کنند و مانع تهدید آنها علیه عراقی‌ها و آمریکایی‌ها شوند».
حسین مؤنس، رئیس جنبش «حقوق» وابسته به «کتائب حزب‌الله»، روز پنج‌شنبه در واکنش به این تصمیم به دولت عراق حمله کرد و آن را «متزلزل، وابسته و بی‌کرامت» توصیف کرد.

و به‌احتمال زیاد این اقدام با استقبال واشنگتن روبه‌رو خواهد شد؛ واشنگتنی که در پی کاهش نفوذ ایران در عراق و دیگر کشورهای خاورمیانه است؛ کشورهایی که در آنها متحدانی برای تهران وجود دارد.
ایران، که عراق را همسایه و هم‌پیمان خود می‌داند، این کشور را عنصری حیاتی برای تداوم مقاومت اقتصادش در برابر تحریم‌ها تلقی می‌کند. اما بغداد، که شریک هر دو طرفِ ایالات متحده و ایران است، نگران آن است که در تیررس سیاست فشار دولت رئیس‌جمهوری آمریکا، دونالد ترامپ، علیه تهران قرار گیرد.
ایران از طریق گروه‌های مسلح شیعهٔ قدرتمند و احزاب سیاسیِ مورد حمایت خود در بغداد، از نفوذی گستردهٔ نظامی، سیاسی و اقتصادی در عراق برخوردار است. اما افزایش فشارهای آمریکا طی سال گذشته در زمانی روی می‌دهد که ایران به‌دلیل حملات اسرائیل علیه «حزب‌الله» لبنان و «جنبش مقاومت اسلامی فلسطین» (حماس)، که متحدان تهران به‌شمار می‌روند، تضعیف شده است.


فشار آمریکا، سردرگمی «چارچوب هماهنگی» عراق را افزایش داد

رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، و نخست‌وزیر عراق، محمد شیاع السودانی، در عکس یادگاری حاشیه اجلاس شرم‌الشیخ، ۱۳ اکتبر ۲۰۲۵ (رسانه دولتی)
رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، و نخست‌وزیر عراق، محمد شیاع السودانی، در عکس یادگاری حاشیه اجلاس شرم‌الشیخ، ۱۳ اکتبر ۲۰۲۵ (رسانه دولتی)
TT

فشار آمریکا، سردرگمی «چارچوب هماهنگی» عراق را افزایش داد

رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، و نخست‌وزیر عراق، محمد شیاع السودانی، در عکس یادگاری حاشیه اجلاس شرم‌الشیخ، ۱۳ اکتبر ۲۰۲۵ (رسانه دولتی)
رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، و نخست‌وزیر عراق، محمد شیاع السودانی، در عکس یادگاری حاشیه اجلاس شرم‌الشیخ، ۱۳ اکتبر ۲۰۲۵ (رسانه دولتی)

منابع عراقی می‌گویند مرجعیت دینی در نجف در هیچ اقدامی برای تعیین نهایی نامزد نخست‌وزیری نقش ندارد، در حالی که «چارچوب هماهنگی» به دلیل آنچه فشارهای مستمر آمریکا خوانده شده، در برنامه‌های خود درباره آینده روابط بغداد و واشنگتن دچار سردرگمی شده است.

پس از برگزاری چند جلسه برای انتخاب نامزد پست اجرایی، آخرین جلسه روز دوشنبه برگزار شد. در این نشست، «چارچوب هماهنگی» نتایج دو کمیته خود را بررسی کرد: یکی برای دیدار با نامزدها و دیگری برای بررسی مکانیزم انتخاب نامزد نهایی توسط رهبران چارچوب، اما میان طرف‌های این چارچوب توافقی حاصل نشد.

رسانه‌های نزدیک به «چارچوب هماهنگی» گزارش دادند که دلیل مراجعه به مرجعیت علی‌ سیستانی در نجف، ناتوانی رهبران این چارچوب در انتخاب نامزد مشخص به دلیل اختلافات عمیق سیاسی میان آنها بوده است.

رهبران «چارچوب هماهنگی» پس از اعلام خود به‌عنوان بزرگ‌ترین فراکسیون پارلمان عراق (واع)

موضع نجف

گزارش‌ها حاکی است مرجعیت دینی نجف از دخالت در انتخاب نامزد خودداری کرده است، اما تحلیلگران می‌گویند درخواست نظر از مرجعیت، بازتاب ناتوانی نیروهای برنده انتخابات در تصمیم‌گیری میان نامزدهای غیررسمی است.

رسانه‌های محلی ده‌ها نامزد را فاش کرده‌اند و از نوسانات شدید در فهرست نامزدهای پیشنهادی خبر می‌دهند؛ گاهی فهرست کوتاه شامل پنج نفر و گاهی شامل ده‌ها شخصیت شیعی است.

عباس راضی، دبیرکل چارچوب هماهنگی، پیش‌تر گفته بود که «نامزدها محدود به شخصیت‌های رهبری هستند» و ائتلاف از افراد مشخصی خواسته تا برای این پست اعلام آمادگی کنند.

طالب محمد کریم، پژوهشگر مسائل سیاسی، به «الشرق الأوسط» گفت: «وضعیت پیچیده و بی‌سابقه است و نیازمند رویکرد جدیدی برای تسریع در تشکیل دولت آینده است؛ معیار اصلی حفظ منافع مالی و سیاسی عراق است، نه منافع جناحی».

او افزود: «لازم است تفاهم‌های آرام با آمریکا و پایتخت‌های منطقه‌ای برقرار شود تا دولت آینده متعهد شود از خاک عراق برای مناقشات دیگران استفاده نکند و با طرحی عملی، سلاح‌ها کنترل و منافع مشترک حفظ شود».

ائتلاف «عمران و توسعه» بیشترین کرسی‌ها را در مقایسه با احزاب «چارچوب هماهنگی» کسب کرده است (ایکس)

ترامپ و السودانی

اختلاف درباره نامزد مورد نظر «چارچوب هماهنگی» پس از اظهارات جنجالی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا، افزایش یافت. او گفته بود: «عراق پس از حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران، کشور دوست آمریکا شد» و فاش کرد که نخست‌وزیر عراق، محمد شیاع السودانی، برای دریافت جایزه صلح نوبل به او رأی داده است.

این اظهارات در محافل شیعی بغداد بحث‌برانگیز شد، به ویژه که بسیاری ترامپ را رئیس آمریکایی می‌دانند که دستور ترور قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، را در ژانویه ۲۰۲۲ صادر کرد.

السودانی در پلتفرم «ایکس» چهارشنبه نوشت: «همیشه سعی کرده‌ام روابطی بسازم که به کشور خدمت کند. از همان ابتدا دریافتم که دوستی، نه خصومت، ثبات و پیشرفت کشور را تضمین می‌کند».

انتظار سافایا

در این وضعیت پیچیده، رهبران چارچوب هماهنگی منتظر رسیدن نماینده ویژه رئیس‌جمهور آمریکا، ماراک سافایا، به عراق هستند. او پیام‌های هشداردهنده‌ای به برخی نیروهای چارچوب هماهنگی داده است، به ویژه کسانی که هنوز جناح‌های مسلح دارند و تحت تحریم‌های آمریکا هستند.

پیش‌تر، تام باراک، نماینده آمریکا در لبنان و سوریه، به طور کوتاه به بغداد سفر کرده بود و طبق منابع مطلع، پیام‌های مهمی درباره مسائل داخلی و منطقه‌ای منتقل کرد.

منابع به «الشرق الأوسط» گفتند که سه موضوع اصلی توسط باراک با السودانی مطرح شده است: اقدامات آمریکا برای خلع سلاح حزب‌الله، اهمیت کنترل مرزهای عراق و سوریه و جلوگیری از ورود شخصیت‌های وابسته به گروه‌های مسلح به دولت آینده عراق.

در همین راستا، مذاکراتی نیز میان فؤاد حسین، معاون نخست‌وزیر و وزیر خارجه عراق، با مایکل ریگاس، معاون وزیر خارجه آمریکا، انجام شد. سفارت آمریکا در بغداد با انتشار دوباره بیانیه مشترک وزارت خارجه عراق، تأکید کرد که «آمریکا به صراحت بر خلع سلاح میلیشیاهای تحت حمایت ایران که به حاکمیت عراق ضربه می‌زنند، تهدیدی برای آمریکایی‌ها و عراقی‌ها هستند و منابع عراق را به نفع ایران می‌برند، ادامه خواهد داد».


چگونه سفر کاری یک اردنی به مسکو با مرگ در جبهه‌های نبرد پایان یافت؟



سربازان جذب‌شده جدید در حال شرکت در تمرین نظامی در منطقه نظامی جنوبی روسیه، ۱۴ نوامبر ۲۰۲۵ (خبرگزاری آلمان)
سربازان جذب‌شده جدید در حال شرکت در تمرین نظامی در منطقه نظامی جنوبی روسیه، ۱۴ نوامبر ۲۰۲۵ (خبرگزاری آلمان)
TT

چگونه سفر کاری یک اردنی به مسکو با مرگ در جبهه‌های نبرد پایان یافت؟



سربازان جذب‌شده جدید در حال شرکت در تمرین نظامی در منطقه نظامی جنوبی روسیه، ۱۴ نوامبر ۲۰۲۵ (خبرگزاری آلمان)
سربازان جذب‌شده جدید در حال شرکت در تمرین نظامی در منطقه نظامی جنوبی روسیه، ۱۴ نوامبر ۲۰۲۵ (خبرگزاری آلمان)

پسر بزرگ رائد رمزی صبری حماد، یکی از دو اردنی که پس از جذب نظامی توسط ارتش روسیه کشته شدند، جزئیات تکان‌دهنده‌ای از سفر پدرش به مسکو بیان کرد؛ سفری که در نهایت به مرگ او به‌عنوان «سرباز در ارتش روسیه» انجامید.

روزنامه «الشرق الأوسط» با أُواب حماد درباره سفر پدرش گفتگو کرد؛ این گفتگو چند ساعت پس از آن انجام شد که وزارت امور خارجه اردن از شهروندان خواست «هرگونه تلاش برای جذب نظامی در ارتش روسیه» را گزارش دهند و همچنین از مقامات روسیه درخواست کرد «به جذب نظامی اردنی‌ها پایان دهند».

أُواب حماد گفت پدرش در ماه اوت گذشته برای کار اداری در وزارت دفاع روسیه به مسکو رفته بود. به گفته او، پدرش تنها چند روز پس از رسیدن خبر داد که به جبهه منتقل شده تا در صفوف ارتش روسیه بجنگد؛ سپس ارتباط او با پایان همان ماه قطع شد.

او تأکید کرد پدرش که ۵۴ سال داشت، هرگز در «نیروهای مسلح اردن (ارتش عربی)» خدمت میدانی نداشته و سابقه کاری‌اش بیشتر در امور مهندسی بوده است. او افزود پدرش پس از بیکاری اخیر تصمیم گرفته بود شغلی متناسب با مهارتش در خارج از کشور پیدا کند.

پیشنهادهای کاری در «تلگرام»

أُواب حماد توضیح داد که پدرش برای یک شغل اداری که در گروه‌های «تلگرام» منتشر شده بود و مربوط به پیشنهادهای کاری وزارت دفاع روسیه بود، درخواست داده بود. او پس از پذیرش، از عَمّان راهی مسکو شد، اما بعداً مشخص شد که تبدیل به یک سرباز جذب‌شده در ارتش روسیه شده و در جبهه مقابل ارتش اوکراین قرار گرفته است.

او می‌گوید پدرش که به خانواده اطلاع داده بود از مسکو به یک واحد رزمی منتقل شده، توضیح نداد چگونه از وظیفه غیرنظامی به مأموریت نظامی تبدیل شده است. تماس‌های او به‌تدریج کمتر شد و دیگر نمی‌توانست زیاد صحبت کند. طبق گفته او، ارتباطات در ۲۵ اوت کاملاً قطع شد.

خانواده با وزارت خارجه اردن برای پیدا کردن محل حضور او تماس گرفتند تا اینکه خبر مرگ او در ۲۵ سپتامبر به آنان رسید و پس‌ازآن جست‌وجوی جزئیات کشته‌شدن و محل جسد آغاز شد.

در نبود جزئیات، خانواده از طریق سفارت اردن در مسکو درخواست کردند جسد او به عَمّان منتقل شود تا «دفن و مراسم سوگواری در میان خانواده» انجام شود.

حماد همچنین گفت چند تن از بستگان او نیز از طریق پیشنهادهای کاری منتشرشده در «تلگرام» به مسکو رفته‌اند و احتمال داد شمار اردنی‌هایی که قربانی «عملیات فریب» مشابه شده‌اند، شاید «حدود ۴۰۰ نفر» باشد.

تلاش‌ها برای «فریب»

مدیریت عملیات و امور کنسولی وزارت خارجه اردن روز پنجشنبه اعلام کرد دو شهروند اردنی پس از جذب نظامی برای جنگ در کنار ارتش روسیه کشته شده‌اند.

خودروهای زرهی و سربازان روس در حال عبور به سمت ماریوپل در جنوب شرقی اوکراین (رویترز)

در بیانیه وزارتخانه آمده بود که این نهاد، اقدامات «فریب شهروندان اردنی توسط طرف‌های خارجی با هدف جذب نظامی غیرقانونی» را به‌طور نزدیک پیگیری می‌کند؛ اقدامی که «نقض قانون اردن و قانون بین‌المللی» است و «جان شهروندان را به خطر می‌اندازد».

وزارتخانه از شهروندان خواست «هرگونه تلاش برای جذب نظامی آنان در ارتش روسیه» را گزارش کنند و هشدار داد که تعامل با آن «خطرناک و خلاف قانون» است. همچنین گفت از مقامات روسیه خواسته «به جذب نظامی اردنی‌ها پایان دهند و جذب هر اردنی که قبلاً جذب شده است را متوقف کنند» و اعلام کرد «تمام اقدامات لازم برای توقف این روند» را اتخاذ خواهد کرد.

وزارتخانه هشدار داد که طرف‌هایی در اینترنت در حال جذب نظامی اردنی‌ها هستند و گفت این طرف‌ها با هماهنگی نهادهای ملی پیگیری می‌شوند تا «اقدامات قانونی و دیپلماتیک برای متوقف کردن آنها و اجرای قانون» انجام شود؛ زیرا «فریب شهروندان و جذب آنها در یک ارتش خارجی، نقض شدید قانون بین‌المللی، تعهدات بین‌المللی و قانون اردن» است که پیوستن به ارتش خارجی را جرم می‌داند.

روش‌های جذب نظامی

صدها اردنی در روسیه زندگی می‌کنند و بنا بر داده‌های غیررسمی «خبرگزاری فرانسه»، بیش از ۲۰ هزار اردنی در دانشگاه‌ها و مؤسسات روسیه و اتحاد جماهیر شوروی سابق تحصیل کرده‌اند. با آغاز جنگ روسیه و اوکراین، وزیر دفاع روسیه در آن زمان، سرگئی شویگو، گفته بود ۱۶ هزار داوطلب از خاورمیانه آماده جنگ در کنار نیروهای مسکو هستند. همچنین گزارش‌ها حاکی از اعزام حدود دو هزار سرباز سوری در آن زمان به روسیه بود.

«خبرگزاری فرانسه» در گزارشی که اوایل ماه جاری منتشر کرد، از جذب جوانان عراقی از طریق گروه‌های «تلگرام» خبر داد. طبق این گزارش، پیشنهادهای جذب شامل حقوق ماهانه ۲۸۰۰ دلار، مسیر دریافت گذرنامه روسی، تأمین درمان، حقوق بازنشستگی و غرامت در صورت جراحت بود.

تلاش برای جذب جنگجویان خارجی به خاورمیانه محدود نمی‌شود؛ روش‌های مشابه در آسیای مرکزی، هند، بنگلادش، نپال و حتی کوبا استفاده می‌شود. بنا بر گزارش مرکز «آتلانتیک کانسل» آمریکا، شمار کوبایی‌های حضور یافته در خطوط جبهه اوکراین بین ۵ هزار تا ۲۰ هزار سرباز جذب‌شده برآورد می‌شود.